معامله با شکست کاذب


اندیکاتور مکدی (MACD) و اجزای آن

تله گاوی (Bull Trap) چیست؟ آشنایی با روش‌های تشخیص الگوی تله گاوی

تله گاوی چیست

تله گاوی (Bull Trap) چیست؟ چطور الگوی تله گاوی را تشخیص دهیم؟ در بازارهای مالی و به ویژه بازار ارزهای دیجیتال فراز و نشیب‎‌های زیادی وجود دارد. اگر با روش‌های آنالیز داده آشنا نباشیم، متحمل ضررهای سنگینی می‌شویم. در بازار معاملات Bull Trap زمانی اتفاق می‌افتد که در یک روند نزولی جهت حرکت برای مدتی تغییر می‌کند. معامله‌گران با این باور که روند نزولی پایان یافته و افزایش قمیت همچنان ادامه دارد، یک دارایی را می‌خرند. اما بلافاصله بعد از ایجاد سقف جدید شاهد افت شدید قیمت می‌شوند. با میهن بلاکچین همراه باشید تا با شناخت درست از Bull Tap و نشانه‌های تشکیل تله گاوی موفقیت در سرمایه‌گذاری مالی را افزایش دهیم.

تله گاوی در ارز دیجیتال چه زمانی اتفاق می‌افتد؟

تله گاوی چیست و چه زمانی اتفاق می‌افتد

معمولا Bull Trap در دوره‌هایی اتفاق می‌افتد که عدم اطمینان بر بازار حاکم باشد یا در مورد یک دارایی خاص اطلاعات نادرستی وارد بازار شود. از آنجایی که معامله‌گرهای غیرحرفه‌ای ادامه روند نزولی یک دارایی را اشتباه حدس می‌زنند و تصور می‌کنند روند صعودی آن شروع شده است، از اصطلاح «تله گاوی» استفاده می‌شود. در چنین شرایطی احساس امنیت کاذب منجر به ضرر و زیان سنگین سرمایه‌گذار می‌شود.

زمانی که تریدر به تله گاوی مشکوک می‌شود باید فورا از معامله خارج یا وارد پوزیشن فروش (Short Position) شود. در این شرایط استفاده از حد ضرر (Stop Loss Order) کمک می‌کند تا معامله تحت تاثیر احساسات بازار قرار نگیرد، مخصوصا زمانی‌ که حرکت بازار آهسته باشد.

در بازارهای مالی و به ویژه بازار رمزارزها شناسایی تله گاوی دشواری‌های خاص خودش را دارد. بهترین راه برای جلوگیری از Bull Trap توجه به علائم هشداردهنده مانند کم شدن حجم معاملات است.

عملکرد و مکانیسم تله گاوی چگونه است؟

Bull Trap چیست و چگونه تشکیل می‌شود

تله گاوی برای افرادی که در الگوهای برگشتی خرید می‌کنند، عواقب بدی دارد. نمودار یک سهم یا ارز دیجیتال را تصور کنید که در روند نزولی قرار دارد. بعد از مدتی، ثبیت قیمت از یک نقطه شروع می‌شود که محدوده رِنج (Range) نام دارد. در طول این محدوده گاوها و خرس‌ها در یک نبرد محبوس می‌شوند و هر طرف سعی می‌کند قیمت را در جهت مخالف فشار دهد. به عبارت دیگر، خرس‌ها تلاش می‌کنند تا کف قیمتی جدیدی بسازند و گاوها برای افزایش قیمت می‌جنگند.

درصورتی که در این نبرد حمایت محدوده رنج بشکند قیمت به یک کف جدید سقوط می‌کند. درست زمانی که تصور می‌شود روند نزولی مجددا شروع شده، گاوها برمی‌گردند و قیمت را به بالاتر از سطح قبلی می‌رسانند. بسیاری از تریدرها این حرکت را یک الگوی برگشتی صعودی می‌دانند و با تصور پایان روند نزولی شروع به خرید می‌کنند، اما متاسفانه این روند فقط یک حرکت موقت است. روند نزولی قمیت به زودی بازمی‌گردد و خریداران در سقف یا نزدیک به سقف ضررهای سنگینی را متحمل می‌شوند.

تله گاوی در بازار کریپتو به چه معناست؟

به دلیل ریکاوری سریعی که اتفاق می‌افتد، به تله گاوی جهش گربه مرده (Dead Cat Bounce) هم گفته می‌شود. شرایط و عملکرد Bull Trap در بازار کریپتو دقیقا مشابه سایر بازارهای مالی است. به طور مثال اگر قیمت یک آلتکوین طی چند روز پیوسته در حال افزایش باشد ممکن است تصور کنید که این روند صعودی در روزهای بعد هم ادامه دارد؛ بنابراین، مقداری از این آلتکوین را می‌خرید و به امید کسب سود منتظر افزایش قیمت می‌مانید.

اما اتفاق برعکسی می‌افتد و در یک موقعیت بازنده گرفتار می‌شوید. در این شرایط شاهد یک روند نزولی هستید و چاره‌ای ندارید جز اینکه منتظر الگوی برگشت صعودی بمانید و کف قیمت را بخرید. زمانی که قیمت از روند صعودی عقب‌نشینی می‌کند و به روند نزولی برمی‌گردد، تله به این شکل خودش را نشان می‌دهد.

اهمیت روانشناسی در تله‌های گاوی چیست؟

گاوها سوار بر موج گاوی بازار هستند و به موازات آن حرکت می‌کنند. این شرایط تا برگشت روند نزولی بعدی خوب و مطلوب است. اما زمانی که بازار نزولی شود ممکن است با گرفتار شدن در تله گاوی مجبور شوند پوزیشن‌ها را با ضرر تسویه (Liquid) کنند. از آنجایی که معمولا ذهنیت سرمایه‌گذاران یک‌طرفه (به شدت خرسی یا گاوی) است، این امکان وجود دارد که سرمایه‌گذاران در بازار صعودی گرفتار تله خرید در سقف و فروش در کف شوند. کارشناسان ایجاد ذهنیت دوطرفه را برای موفقیت در بازارهای صعودی و نزولی پیشنهاد می‌کنند. یک ذهنیت دوطرفه به کسب سود در بلند مدت کمک می‌کند.

موارد استفاده از تله گاوی چیست؟

معمولا تریدرهای روزانه و سرمایه‌گذاران بلندمدت با هدف سوءاستفاده از فعالان ناآگاه و غیرحرفه‌ای بازار از تله گاوی استفاده می‌کنند. Bull trap برای تریدرهای روزانه به منزله فرصتی برای پوزیشن‌های شورت است؛ زیرا قیمت ابتدا به بالاترین سقف قبلی می‌رسد. سپس روند نزولی مجددا شروع می‌شود و تریدر از این حرکت قیمت سود می‌برد. Bull Trap برای سرمایه‌گذاران بلندمدت فرصتی برای خرید در قیمت‌های پایین‌تر است. این دسته از سرمایه‌گذاران توانایی نگهداری سرمایه تا روند صعودی بعدی را دارند.

دلایل ایجاد Bull Trap چیست؟

عوامل زیادی باعث ایجاد تله گاوی می‌شوند و کافی نبودن حجم خرید در رالی صعودی و ناتوانی در بالاتر رفتن از سقف قبلی مهم‌ترین فاکتور است. حجم خرید ضعیف حاکی از آن است که سرمایه‌گذاران به خرید در یک قیمت پایین خاص تمایل چندانی ندارند و گاوها برای بالا بردن قیمت به اندازه کافی قوی نیستند. یکی دیگر از دلایل رایج ایجاد تله گاوی، شکسته شدن نادرست الگوی تثبیت است. قیمت از محدوده رنج به سمت بالا حرکت می‌کند، اما بعد به سرعت کاهش پیدا می‌یابد و روند نزولی مجددا شروع می‌شود.

چطور تله گاوی در بازار ارزهای دیجیتال را تشخیص دهیم؟

با مفهوم تله گاوی، مکانیسم و دلایل ایجاد آن آشنا شدیم. حال برای تشخیص تله گاوی در بازار ارزهای دیجیتال چند روش وجود دارد که در ادامه آن‌‌ها را توضیح می‌دهیم.

واگرایی RSI

گاهی اوقات برای شناسایی Bull Trap یا Bear Trapهای احتمالی از شاخص قدرت نسبی (RSI) استفاده می‌شود. RSI یکی از شاخص‌های تحلیل تکنیکال است و کمک می‌کند بفهمیم یک سهم یا ارز دیجیتال معامله با شکست کاذب بیش‌ازحد یا کمتر‌ا‌زحد خرید شده یا هیچکدام از این موارد اتفاق نیفتاده است. فرمول RSI به شکل زیر است:

RSI= 100 – (100 / (1 + (average gains at closing /average losses at closing)))

معمولا شاخص RSI در بازه زمانی ۱۴ روزه محاسبه می‌شود، اما برای سایر بازه‌های زمانی نیز قابل اجرا است. مدت بازه هیچ نقشی در نتیجه شاخص ندارد؛ چرا که فاکتور زمان در فرمول نیست.

اگر شاخص RSI بالا باشد به معامله با شکست کاذب معنای خرید بیش از حد و فشار فروش است. در این شرایط تریدرها خیلی مشتاق هستند که سود را به جیب بزنند و معامله را ببندند؛ بنابراین، ممکن است شکست روند (Breakout) و شروع روند صعودی به معنای ادامه‌یافتن افزایش قیمت نباشد.

کافی نبودن حجم معاملات

زمانی که بازار خط روند را به سمت بالا بشکند، باید منتظر افزایش محسوس حجم معاملات باشیم؛ زیرا افراد بیشتری با امید افزایش قیمت اقدام به خرید می‌کنند.

درصورتی که هنگام شکست روند، حجم معاملات افزایش چندانی نداشته باشد یا بدون حجم باشد به معنای آن است که سرمایه‌گذاران تمایلی به خرید در این سطح قیمت ندارند و رالی صعودی پایدار نیست. افزایش قیمت بدون افزایش حجم ممکن است دستکاری ربات‌های معاملاتی و تریدرها برای فریب دیگران به نفع پوزیشن ‌خودشان باشد.

وجود نداشتن مومنتوم در بازار

زمانی که یک سهم یا ارز دیجیتال با کندل‌های قرمز پشت‌سرهم سقوط شدید یا گپ قیمتی را معامله با شکست کاذب تجربه می‌کند و سپس به آرامی برمی‌گردد، نشانه‌ای از تله گاوی است. ماهیت اصلی بازار حرکت در چرخه است. به عبارت دیگر بعد از اینکه قیمت به اوج چرخه رسید، دوره تثبیت را می‌گذاراند؛ زیرا گاوها و خرس‌ها برای سلطه بر بازار با هم می‌جنگند. فقدان مومنتوم در بازار یک هشدار زودهنگام و نشانه آمادگی بازار برای برگشت است.

عدم وجود شکست روند

تشکیل کف و سقف‌های جدید پایین‌تر از کف و سقف‌های قبلی نشانه کاهش قیمت است. تا زمانی که افزایش قیمت نتواند سقف‌های بالاتری تشکیل بدهد روند نزولی کماکان ادامه می‌یابد. بی‌توجهی به تایید روند مهم‌ترین اشتباه افرادی است که گرفتار تله گاوی می‌شوند. اگر سقف فعلی نتواند بالاتر از سقف قبلی تشکیل شود نشانه روند نزولی یا رنج است. این شرایط معمولا «سرزمین هیچ کس» نام دارد، زیرا بدترین نقطه برای خرید است مگر اینکه سرمایه‌گذار دلایل بسیار خوبی داشته باشد.

گرچه این شرایط برای بسیاری از معامله‌گران ناامیدکننده است؛ اما بهتر است به جای ورود عجولانه و گرفتار تله شدن، منتظر تایید روند بمانند و با اطمینان بیشتر در قیمت بالاتر بخرند.

بررسی مجدد سطوح مقاومت

اولین نشانه نزدیک شدن به تله گاوی این است یک مومنتوم صعودی برای مدت طولانی حفظ می‌شود، اما به سرعت به یک محدوده مقاومت خاص واکنش نشان می‌دهد. زمانی که یک ارز دیجیتال با فشار نزولی اندک، روند صعودی قوی را بسازد به این معناست که خریداران از همه منابع‌شان استفاده کرده‌اند. اما سرمایه‌گذاران در مواجهه با سطوح مقاومت تمایلی به شکستن سطح مقاومت ندارد و بنابراین معمولا روند قیمت قبل از بالارفتن معکوس می‌شود.

ایجاد کندل مشکوک صعودی بزرگ

در آخرین مرحله تله، یک کندل بزرگ صعودی تشکیل می‌شود که معمولا حجم کندل بیش از حجم کندل‌های قبلی است. این اتفاق، آخرین تلاش گاوها برای کنترل بازار قبل از معکوس شدن قیمت است. البته دلایل دیگری هم دارد که عبارتند از:

  • سرمایه‌گذاران بزرگ با هدف جذب خریداران خرد قیمت را بالا ‌می‌برند.
  • سرمایه‌گذاران جدید با اطمینان از اینکه شکست روند رخ داده اقدام به خرید می‌کنند.
  • فروشنده‌های بازار عمدا به خریداران اجازه می‌دهند برای مدت کوتاهی بر بازار سلطه پیدا کنند. به این ترتیب، سفارش‌های فروش (Sell Limit) بالاتر از محدوده مقاومت پذیرفته می‌شوند.

تشکیل محدوده رنج

آخرین ویژگی ایجاد Bull Trap، تشکیل الگوی رنج شبیه به الگویی است که در سطح مقاومت ایجاد می‌شود. قیمت یک دارایی در بین سطح حمایت و مقاومت در یک محدوده رنج نوسان دارد. از آنجایی که ممکن است بازار سقف‌های بالاتر کوچک تشکیل دهد، احتمالا محدوده رنج به ویژه در قسمت بالایی به طور کامل شکل نگرفته است. با این حال تشکیل تله گاوی قابل تشخیص است؛ زیرا همان کندل بزرگی که گفته شد، شکل می‌گیرد و خارج از محدوده رنج بسته می‌شود.

جمع‌بندی

تله گاوی (Bull Trap) نتیجه تحلیل نادرست از حرکت قیمت است. زمانی سرمایه‌گذار گرفتار تله گاوی می‌شود که الگوی برگشتی در یک روند نزولی را به اشتباه تشخیص دهد و تصور کند روند صعودی شروع شده است، اما غافل از اینکه هنوز در موج نزولی هستیم و در یک روند صعودی ناپایدار بلافاصله بعد از ایجاد سقف جدید با افت شدید قیمت مواجه می‌شویم؛ بنابراین خرید در سقف یا نزدیک به سقف برابر با ضررهای سنگین است. خوشبختانه، روش‌های تشخیص تله گاوی ارزهای ارزهای دیجیتال کمک بزرگی به سرمایه‌گذاران می‌کند. آیا شما تا به حال گرفتار تله‌گاوی شدید؟ آیا استراتژی‌های تشخیص تله گاوی به شما کمک کرده است؟ مطمئنا اگر دانش کافی داشته باشیم لذت سرمایه‌گذاری در بازار کریپتو چند برابر می‌شود.

۵ نکته مهم برای تریدرهای تازه کار و معامله گران مبتدی ارزهای دیجیتال

5 نکته مهم برای تریدرهای تازه کار و معامله گران مبتدی ارزهای دیجیتال

بازار ارزهای دیجیتال بازار سرمایه ای کاملا نوپا و البته پر ریسک است. اما در کنار آن طی چند سال گذشته سودآوری های خوبی برای معامله گران و سرمایه گذاران خود به همراه داشته است. از این رو بسیاری از کاربران و تریدرهای تازه کار علاقه مند به حضور در این بازار هستند. منتها هر بازار سرمایه ای مانند دنیایی است که قبل از ورود به آن لازم است با شرایط و ویژگی های آن آشنا شد تا حد امکان از ضرر کردن جلوگیری شود. در ادامه چند نکته برای تریدرهای تازه کار آورده شده است تا بر اساس آن این معامله گران تازه کار بتوانند تجربه خوب و سودآوری از این بازار داشته باشند. با ما همراه باشید.

اولین نکته برای تریدرهای تازه کار: دید خودتان را عوض کنید!

اولین نکته بسیار مهمی که باید تریدرهای مبتدی بدانند این است که باید دید خودشان را نسبت به بازار ارزهای دیجیتال و به طور کلی بازار سرمایه ای تغییر دهند. در واقع تریدرهای تازه کار در ابتدای مسیر تصور می کنند که بازار سرمایه ای و معاملاتی چیزی جز چند نمودار و چارت معاملاتی نیست.

در واقع تریدرهای تازه کار از تمام بازار چیزی جز یک نمودار و قیمت نمی بینند. همین نوع نگاه باعث می شود که آن ها چه در مسیر آموزش و چه در مسیر سرمایه گذاری راه های نه چندان درستی را پیش بروند. بنابراین اگر به یک تریدر یا سرمایه گذار تازه کار مواجه شده باشید به وضوح خواهید دید که در اولین قدم به دنبال یادگیری انواع شاخص ها و اندیکاتورهای مختلف است.

در حالی که هیچ مفهوم دیگری از بازار سرمایه ای نمی داند. بسیاری از تریدرهای مبتدی حتی نمی توانند ترازنامه مالی در بورس ایران و یا وایت پیپر در حوزه ارزهای دیجیتال را مطالعه کنند و آن را متوجه شوند. برخی دیگر نیز از وجود این چنین مفاهیمی در بازار بی اطلاع هستند.

اما مسئله ای که وجود دارد این است که بازار ارزهای دیجیتال و به طور کلی بازار های سرمایه ای بسیار عمیق تر چیزی است که تریدرهای تازه کار فکر می کنند. بازار سرمایه ای تقابل انسان ها در دو طرف سیستم عرضه و تقاضا است. بنابراین یک تریدر و سرمایه گذار ابتدا باید انسان ها را بشناسد و به نوعی بداند که انسان مخلوطی از احساس و منطق است. بنابراین بازار اقتصادی و سرمایه ای چیزی فراتر از چند چارت و نمودار قیمتی است.

شما در بازار ارزهای دیجیتال و یا سایر بازارهای سرمایه ای با تقابل انسان ها رو به رو هستید. شما باید بتوانید شخصیت سهام ها و ارزهای مختلف را که ناشی از شخصیت سهامداران آن است به خوبی بشناسید. این شناخت شخصیت بازار می تواند مسیر شما برای سودآوری را ساده تر کند.

تریدرهای تازه کار

دومین نکته برای معامله گران تازه کار: خودتان را بشناسید!

برای شناخت بازار و شخصیت سهام و موفقیت در آینده بازار ارزهای دیجیتال شما باید ابتدا خودتان را به خوبی بشناسید. معمولا تریدرهای تازه کار در ابتدا اینگونه تصور می کنند که مسلما به طور کامل خودشان را می شناسند و هیچ مشکلی در این زمینه نخواهند داشت. اما واقعیت چیز دیگری است.

در واقع تریدرهای تازه کار برای اولین بار در معرض ریسک واقعی و البته لحظه ای قرار می گیرند. ریسکی که می تواند باعث شود آن ها ثروتمند شوند و یا این که سرمایه خودشان را از دست دهند. بنابراین به سبب جدید بودن این موقعیت، رفتاری که افراد از خود نشان می دهند جدید خواهد بود.

حال شما اگر بتوانید خودتان را به درستی بشناسید و بدانید در موقعیت های مختلف چه رفتاری از خود نشان می دهید، عملا می توانید بر اساس شخصیت خود گام بردارید. در واقع شناخت شخصیت مهمترین گام برای رسیدن به استراتژی مناسب است.

شما باید بدانید که تا چه اندازه ریسک پذیر هستید و در موقعیت های خطرناک چه واکنش هایی از خودتان نشان می دهید. این شناخت می تواند مسیر شما برای رسیدن به موفقیت در بازار ارزهای دیجیتال را هموار کند.

از طرف دیگر در خاطر داشته باشید که بازار ارزهای دیجیتال یک بازار نوپا و کاملا پر ریسک است. این بازار هر لحظه در حال نوسان است. بنابراین عملا باید در اولین گام برای حضور در این بازار از خود بپرسید که آیا شخصیت و روحیه شما مناسب این چنین بازار سرمایه ای است؟ این سوالی است که همه تریدرهای تازه کار باید از خود بپرسند و سعی کنند به آن پاسخ منطقی بدهند.

5 نکته مهم برای تریدرهای تازه کار و معامله گران مبتدی ارزهای دیجیتال

نکته سوم برای تریدرهای مبتدی: استراتژی داشته باشید!

نکته مهم دیگر که همه تریدرهای تازه کار باید آن را بدانند، داشتن یک استراتژی است. در واقع شما زمانی در بازار موفق خواهید شد که ریسک معامله خودتان را شناسایی کرده باشید. شما بر اساس این ریسک تصمیم می گیرید که بر چه اساسی وارد معامله شوید و در چه موقعیت هایی از آن خارج شوید. این گونه شما از یک استراتژی در این معامله استفاده کرده اید!

نکته بسیار مهم و اساسی این است که استراتژی در بازار های سرمایه ای یک نوع خط مرز با انواع مفاهیم دیگر مانند قمار و شانس محسوب می شود. در واقع زمانی که شما از یک استراتژی در بازار استفاده می کنید، حتی اگر درگیر ضرر شوید همچنان بر اساس یک برنامه پیش رفته اید و می توانید این ضرر را مدیریت کنید. اما اگر بدون استراتژی و برنامه وارد یک معامله شوید عملا هر رفتار شما ناشی از شانس و به نوعی احساسات غیر منطقی است.(برای کسب اطلاعات در مورد ضرر در معامله ارزهای دیجیتال این مقاله را بخوانید.)

بنابراین تریدرهای تازه کار باید به خوبی بدانند که داشتن یک استراتژی – به خصوص استراتژی شخصی سازی شده بر اساس شخصیت و نیاز خودشان – اصلی ترین و مهمترین فاکتور برای موفقیت در بازار محسوب می شود.

تریدرهای مبتدی

نکته چهارم برای تریدرهای تازه کار: ضرر خود را مدیریت کنید!

اولین مفهومی که در ذهن تریدرهای تازه کار وجود دارد، فرار از ضرر کردن است. در واقع این تریدرها در اولین گام اینگونه تصور می کنند که نباید در هیچ معامله ای دچار ضرر شوند. اما بازار واقعیت دیگری دارد. هر معامله گر و سرمایه گذار حرفه ای نیز روزی درگیر ضرر می شود. بنابراین این تصور که هیچگاه درگیر ضرر نخواهید شد و یا می توانید از آن فرار کنید یک توهم رویایی بیشتر نیست.

نکته بسیار مهم این است که شما باید در بازار یاد بگیرید که چگونه ضرر خودتان را مدیریت کنید. در واقع شما باید بدانید که ضرر کردن یکی از احتمالات دنیای اقتصاد است. علت این مسئله نیز کاملا مشخص است. در دنیای اقتصاد فاکتورهای کنترل شونده و غیرقابل کنترل بسیاری وجود دارد. مهمترین این فاکتورهای تاثیرگذار آینده است. در واقع نه شما و نه هیچکس دیگر قادر نیست آینده بازار را پیش بینی دقیق کند. هر لحظه این احتمال وجود دارد که اتفاقی رخ بدهد و تمام برنامه های معامله گران را تغییر دهد.

بنابراین ضرر کردن همواره یکی از احتمالا قوی در بازار است. نکته مهمی که باید تریدرهای تازه کار به آن توجه داشته باشند این است که باید برای ضرر کردن نیز برنامه و استراتژی مناسبی داشته باشند. در واقع هر معامله گری باید بداند که در موقعیت ضرر چه رفتاری از خود نشان دهد و چگونه با این موقعیت کنار بیاید. این گونه معامله گران می توانند ضرر خود را مدیریت کنند و در موقعیت بعدی این ضرر را به سادگی جبران نمایند.

نکته پنجم برای تریدرهای تازه کار: اخبار را فراموش نکنید

بازارهای سرمایه ای به خصوص بازار ارزهای دیجیتال به شدت به اخبار وابسته است. اخبار های مختلف می تواند سریع بازار را تحت تاثیر قرار دهد. بنابراین تریدرهای تازه کار باید به طور منظم اخبارها را زیر نظر داشته باشند. این زیر نظر داشتن مداوم اخبار کم کم به آن ها نشان می دهد که کدام دسته از اخبار اهمیت بالاتری دارد و کدام دسته از آن ها چندان تاثیرگذار نیستند.

همچنین تریدرهای تازه کار و به طور کلی تمامی معامله گران باید یاد بگیرند که بر اساس هر خبر چه رفتاری از خود نشان دهند. این نکته به خصوص برای بازار ارزهای دیجیتال بسیار مهم و حیاتی است. زیرا این بازار کاملا نوپاست و درست مانند یک شاخه نازک است که به هر بادی تغییر جهت می دهد. از این رو با دنبال کردن اخبار سعی کنید موقعیت های خوبی برای خود در معاملات دست و پا کنید.

حد ضرر (Loss Stop) چیست و چگونه باید تنظیم شود؟

به زبان ساده حد ضرر در واقع خط قرمزی است که شما به هیچ وجه نباید از آن عبور کنید. این خط قرمز در ذهن شما باید چیزی شبیه به پرتگاه باشد که قدم گذاشتن در آن مساوی با شکست شما خواهد بود. در کلام رعایت یک خط قرمز کاملا ساده و راحت است اما این اتفاقات جزئی است که به چشم نمی آید اما رفته رفته خط قرمز را رد می کند.

حد ضرر (Loss Stop) چیست و چگونه باید تنظیم شود؟

حد ضرر (Loss Stop) چیست و چگونه باید تنظیم شود؟

حد ضرر ( Loss Stop )

اقتصاد علمی بسیار عجیب و بزرگی است. این علم بر خلاف تفکر عموم، تنها به اعداد و ارقام و نمودارها توجه ندارد. این علم پای را فراتر از حد قیمت ها و بازارها می گذارد و با همراهی علم روانشناسی به نوعی سعی می کند ذهن انسان ها را بخواند و رفتار بعدی آن ها را با درصد احتمال خطای کمی حدس بزند. در واقع امروزه بازارهای سرمایه بر اساس همین رفتارشناسی پیش می روند و یکی از پایه های اساسی آن را تشکیل داده است.

در کلام بهتر اگر بخواهیم مثالی ملموس تر بزنیم همین عنوان تحلیل تکنیکال مفهومی است که بر اساس پیش بینی رفتار شناسی فروشنده ها و خریداران صورت می گیرد. شما به عنوان یک سهامدار یا معامله گر با انواع ابزارآلات مختلف و تحلیل های بسیار سعی در رفتار شناسی خریداران و فروشندگان بازار سرمایه دارید.

نتیجه این رفتار شناسی می تواند زمان درستی برای ورود به سهم یا خروج از آن را مشخص کند؛ بنابراین عملا ما در بازار با استفاده از اعداد و ارقام و جداول مختلف مشغول روانشناسی هستیم.

نکته جالب تر این جاست که این روانشناسی در مورد خود ما هم صدق می کند؛ یعنی ما قبل از این که بخواهیم به سهمی وارد شویم یا تصمیم دیگری بگیرم باید خودمان را بشناسیم و رفتار درستی برای خودمان تعریف کنیم. در کلام بهتر ما تحلیل تکنیکال و رفتارشناسی بازار را انجام می دهیم تا بتوانیم بر اساس این رفتار غالب، رفتار درستی برای خودمان مشخص کنیم. این گونه می توانیم سود خوب با ریسک کمتری و با روش علمی تر به دست بیاوریم.

این مفهوم به ما کمک می کند که بازار سرمایه را خارج از شانس یا اقبال بدانیم. یکی از اصلی ترین مفاهیم خودشناسی در بازار سرمایه را حد ضرر می توان معرفی کرد. در ادامه قصد داریم بیشتر با تعریف حد ضرر، مفهوم آن و روش های مختلف تعیین آن آشنا شویم. یادتان باشد حد ضرر از اصول اول و کاملا لازم برای ورود به معامله یک سهم است؛ بنابراین همراه ما باشید تا کامل با این مفهوم آشنا شویم.

حد ضرر (Loss Stop) چیست و چگونه باید تنظیم شود؟

مفهوم حد ضرر از بعد شخصیتی

به زبان ساده حد ضرر در واقع خط قرمزی است که شما باید از آن به هیچ وجه عبور نکنید. این خط قرمز در ذهن شما باید چیزی شبیه به پرتگاه باشد که قدم گذاشتن در آن مساوی با شکست شما خواهد بود. در کلام رعایت یک خط قرمز کاملا ساده و راحت است اما این اتفاقات جزئی است که به چشم نمی آید اما رفته رفته خط قرمز را رد می کند.

به طور مثال فردی دروغ را خط قرمز خود تعیین می کند. این یعنی او نباید تحت هیچ شرایطی دروغ بگوید؛ اما به مرحله عمل که می رسد، کم کم دروغ های کوچک و به ظاهر بی تاثیر با هزاران توجیه خط قرمز را رعایت می کند. از این گونه خط قرمزها، مانند صبح زود بیدار شدن و. در زندگی هر کدام از ما بسیار اتفاق افتاده است و همه ما به نوعی این تجربه ها را در کارنامه زندگی داریم.

بحثی که باعث می شود حد ضرر فارغ از مفهوم اصلی آن در بازار سرمایه بسیار مهم جلوه کند دقیقا همین است که ما عموما عادت به شکستن خط قرمزها داریم.

از این روست که معامله گران حرفه ای و کسانی که در بازار سرمایه تجربه های بسیاری کسب کرده اند بر داشتن و رعایت حد ضرر بسیار تاکید می کنند. در معامله با شکست کاذب غیر این صورت مفهوم ریاضی و عددی حد ضرر چیز چندان سختی نیست و مفهومی است که عموما هرکسی می تواند آن را به سادگی درک کند.

از طرفی دیگر حد ضرر مفهومی می تواند باشد که نه تنها در بازار سرمایه بلکه در هر نوع رفتاری، حتی در رفتار با یک دوست یا یک همکار بسیار به کمک ما بیاید. در کلام بهتر هر ارتباط ما با دنیای بیرون مانند دوستی، خرید و فروش، ازدواج، درس خواندن و . نیاز به تعیین یک حد ضرر دارد. این حد می تواند مانند خط کشی دقیق ما را از افتادن در پرتگاهی عمیق دور کند.

اگر کمی به زندگی شخصی خودتان نگاه کنید خواهید دید که نداشتن همین حد ضرر باعث شده است که چه ضربه های بزرگی بخورید و چه ضررهایی را متحمل شوید. به این مفهوم نه تنها از دید بورسی و اقتصادی بلکه از دید اجتماعی و معامله با شکست کاذب شخصیتی به آن نگاه کنید. باور کنید رمز اصلی که باعث می شود از 90 درصد معامله گران پیشی بگیرید این است که مسئله انسانی را در اعداد و ارقام بفهمید و درک کنید. (1)

حد ضرر (Loss Stop) چیست و چگونه باید تنظیم شود؟

مفهوم حد ضرر در بازار سرمایه

اما نوبت این است که حد ضرر را از دید اعداد و ارقام نگاه کنیم. حد ضرر در واقع یک عدد یا یک قیمت است که شما در بازار سرمایه به هیچ عنوان حق ندارید از آن عدد بیشتر در سهمی صبر کنید و منتظر اتفاق جدیدی باشید. در کلام بهتر حد ضرر در برابر احساس کاذب امیدواری شما می ایستد و شما در لحظه ای که سهم برخلاف تحلیلتان در حال سقوط است باید در اطراف همان عدد و قیمت اقدام به خروج از سهم کنید.

به طور مثال شما سهمی را در قیمت 100 تومان خریداری کرده اید. بر اساس تحلیل تکنیکالی که انجام داده اید بر این باور هستید که سهم می تواند به حد سود 200 تومان برسد؛ اما بر اثر یک اتفاق یا اشتباهی در تحلیل سهم بعد از نوسانی روند نزولی به خود می گیرد. در این حالت شما باید چه کار کنید؟ آیا همان لحظه سقوط سهم باید از سهم خارج شد؟ مسلما خیر.

پاسخ این است که شما قبل از خرید سهام در این تومان شما باید بر اساس روش هایی که در ادامه خواهیم گفت حد ضرر را مشخص کنید؛ مثلا حد ضرر برای این سهم با قیمت 100 تومان چیزی حدود 92 تومان شده است. شما در هنگام سقوط باید اطراف همین خط قرمز اقدام به خروج کنید؛ بنابراین حد ضرر یک قیمت تعیین شده توسط خود شماست که باعث می شود یک دیوار امنیتی در برابر ضرر بیشتر در سهم ایجاد شود.

اما در تعیین حد ضرر چندین عامل می تواند تاثیر گذار باشد که شما باید همه آن ها را رعایت کنید. مهمترین این عوامل را می توان بازه زمانی سرمایه گذاری شما دانست. در واقع این که شما کوتاه مدت، میان مدت یا بلند مدت سرمایه گذاری می کنید تاثیر بسیاری در انتخاب حد ضرر شما دارد.

عامل مهم دیگر صعودی یا نزولی بودن روند سهم است. این دو عامل اساسی ترین کلیات حد ضرر را برای شما مشخص می کند؛ اما شما باید یک عدد یا یک محدوده مشخص برای خود داشته باشید. در ادامه این موضوع را بیان خواهیم کرد. (2)

حد ضرر (Loss Stop) چیست و چگونه باید تنظیم شود؟

پیدا کردن حد ضرر و نکات مهم آن

برای پیدا کردن حد ضرر اصولا می توان از ابزارهای زیر استفاده کرد:

این ها ابزاری است که می تواند به شما کمک کند تا حد ضرر دقیق و البته منطقی بر اساس روند و تحلیل سهم خود پیدا کنید. این نکته را باز تکرار می کنیم که بعد از پیدا کردن حد ضرر مناسب سهم، حتما و حتما به آن پایبند باشید؛ اما در بالا دو نکته اساسی ذکر کردیم که شما باید بر اساس زمان و روند کلی سهم، این ابزارها را استفاده کنید.

از نظر بازه زمانی شما از سه حالت کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت نمی توانید خارج شوید؛ یعنی بر اساس تحلیل های بنیادی و روند کلی بازار تصمیم می گیرید که یک سهم را با کدام دید خریداری کنید. یکی از دلایل مهمی که حد ضرر برای سهامداران مشخص نیست و آن را رعایت نمی کنند همین موضوع است که اصلا نمی دانند این سهام را با کدام دید خریداری کرده اند و به نوعی کورکورانه وارد سهم می شوند؛ اما وقتی به طور کامل بدانید که در کدام بازه قصد کسب سود دارید می توانید دقیق تر حد ضرر خود را مشخص کنید.

برای این کار اگر قصد معامله در بازه زمانی کوتاه مدت را دارید ابزارهای گفته شده را در تایم فریم روزانه بررسی کنید. اگر قصد سرمایه گذاری میان مدت دارید این تایم فریم را بر اساس هفتگی مورد واکاوی قرار دهید و در مورد سرمایه گذاری بلند مدت نیز اصولا تایم فریم های هفتگی و ماهانه کاربرد خوبی دارند. علت این امر نیز کاملا مشخص است.

در تایم فریم های بزرگ تر نوسانات کوچک دیده نمی شود و نمی تواند تاثیری در حد ضرر شما داشته باشد اما در تایم فریم های کوچک تر این نوسانات خود به خود مهم است و می تواند یک عامل تعیین کننده در حد ضرر شما محسوب شود. در مورد نکته دوم که روند صعودی یا نزولی بودن سهم در تعیین حد ضرر است نیز در ادامه توضیح خواهیم داد. (3)

حد ضرر (Loss Stop) چیست و چگونه باید تنظیم شود؟

حد ضرر ثابت یا متحرک؟

یکی از بحث های اساسی در تعیین حد ضرر این است که این حد ضرر را آیا می توان در ادامه حرکت سهم تغییر دارد یا خیر؟ پاسخ این سوال هم آری است هم خیر. در کلام بهتر این روند کلی سهام است که می تواند تعیین کند که حد ضرر شما ثابت باشد یا متحرک.

اگر یک سهام در روند نزولی خود قرار بگیرد شما حق ندارید حد ضرر خود را تکان دهید و آن را پایین تر یا بالاتر در نظر بگیرد. در این حالت حد ضرر شما ثابت خواهد بود.

اما در یک روند صعودی بحث اساسی به نام سود مطرح می شود. در کلام بهتر شما سرمایه گذاری می کنید که سود آوری داشته باشید؛ بنابراین هدف اول بعد از از دست ندادن سرمایه، از دست ندادن سود حاصل شده از خرید سهام است. بنابراین در یک روند صعودی که سهام درحال سود آوری است باید در فکر از دست ندادن سود هم بود.

از این رو حد ضرر شروع به حرکت به سمت بالا می کند تا در صورت نزولی شدن بازار علاوه بر ذخیره سرمایه اولیه، درصدی از سود نیز ذخیره شود. این یعنی تعیین حد ضرر به شکل متحرک و مکانیکی که البته برای تعیین آن نیز باید از ابزارهای یاد شده استفاده کرد. حال این که از کدام ابزار و با چه کیفیتی استفاده کنید بستگی به تحلیل شما و نوع حرکتی خود سهام دارد. (3)

نکته آخر معامله با شکست کاذب در باب حد ضرر این است که همیشه در بازار عده ای هستند که در جاهای مختلف شروع به شایعه پراکنی می کنند. بسیاری که تحلیل خوبی ندارند یا به تحلیل خودشان اعتماد ندارند بر اثر این شایعات دست به اقدامات عجیبی می زنند.

به طور مثال بازار به شکل نزولی خود در آمده است و کم کم قیمت به حد ضرر شما رسیده است. در این حالت عده ای می گویند که خبر دارند این سهام در حال افزایش سرمایه یا . این امیدواری های کاذب باعث می شود که راحت اصول خود را زیر پای بگذارید و در پرتگاه شکست قدم بزنید.

یادتان باشد اولا هیچ خبر رازگونه ای در این بازار وجود ندارد و ثانیا کسانی در این بازار موفق می شوند که به تحلیل خودشان احترام بگذارند؛ بنابراین واقعا به خودتان احترام بگذارید.

استراتژی نوسان گیری ماتروشکا

در این مقاله از چشم بورس در مورد استراتژی نوسان گیری ماتروشکا صحبت خواهیم کرد. اگر به دنبال یک استراتژی کارآمد با نسبت ریسک به ریوارد فوق‌العاده و سطوح ورود و خروج بهینه هستید، ما آن را کاملا رایگان به شما آموزش می‌دهیم. این استراتژی روشی ساده، زیبا و پیاده کردن آن بسیار آسان است. ماتروشکا یک استراتژی عالی برای نوسان‌گیری فارکس و ارز دیجیتال است و در تایم فریم‌های بالاتر برای بازاربورس نیز قابل استفاده است.

استراتژی ماتروشکا برای نوسان گیری

واگرایی چیست؟

ایده اصلی استراتژی نوسان گیری ماتروشکا بر اساس واگرایی‌ها است. بنابراین، پیش از شروع باید بدانیم واگرایی چیست و چگونه آن را تشخیص دهیم.

واگرایی به زبان ساده یعنی حرکت اندیکاتور و نمودار قیمت در خلاف جهت یکدیگر؛ مثلا چارت قیمت صعودی باشد و اندیکاتور نزولی.

انواع مختلفی از واگرایی وجود دارد که ما به همه‌ی آنها نمی‌پردازیم، زیرا فقط یکی از این واگرایی‌ها به مبحث ما مرتبط است: واگرایی معمولی یا Regular Divergence.

چرا واگرایی‌ها اینقدر اهمیت دارند؟

  • بازارها از یک واگرایی به واگرایی دیگر در حرکت هستند.
  • واگرایی‌ها به ما می‌گویند که مومنتوم (قدرت و سرعت) حرکت در حال ضعیف شدن است، پس امکان دارد بازار ساید و یا روند معکوس شود.
  • با ترکیب واگرایی با دیگر ابزارهای تکنیکال می‌توانید نقاط بالقوه برگشت بازار را مشخص کنید.

به عبارت دیگر ما می‌توانیم به تنهایی یا در ترکیب با تکنیک‌های دیگر، نقاط دقیق ورود و خروج از بازار را مشخص کنیم.

اندیکاتورهای تشخیص واگرایی

واگرایی‌ها با استفاده از اوسیلاتورهایی مانند مکدی، RSI، استوکستیک و… شناسایی می‌شوند. ما در این استراتژی از مکدی (MACD) استفاده می‌کنیم. این اندیکاتور بسیار محبوب است، البته شما می‌توانید واگرایی را با اندیکاتورهای دیگر نیز تشخیص دهید و بر اساس روش معاملاتی خود عمل کنید. برای آشنایی بیشتر با اندیکاتورها مطلب زیر را بخوانید:

مکدی از دو جزء اصلی تشکیل شده است:

  1. میانگین‌های متحرک (خطوط قرمز و آبی)
  2. هیستوگرام (نمودار میله‌ای)

واگرایی هم در هیستوگرام و هم در میانگین‌های متحرک ظاهر می‌شود.

اندیکاتور مکدی (MACD) و اجزای آن

اندیکاتور مکدی (MACD) و اجزای آن

واگرایی معمولی Regular Divergence

هنگامی که نمودار قیمت در یک جهت حرکت می‌کند و همزمان اوسیلاتور در جهت دیگر، واگرایی معمولی در نمودار ظاهر می‌شود. به زبان ساده:

  • قیمت سقف‌های بالاتر می‌زند و اندیکاتور سقف‌های پایین‌تر.
  • فیمت کف‌های پایین‌تر ثبت می‌کند و اندیکاتور کف‌های بالاتر.

واگرایی در اندیکاتور مکدی (MACD)

واگرایی در اندیکاتور مکدی (MACD)

مراحل واگرایی در استراتژی نوسان گیری ماتروشکا

مدرسان تکنیکال واگرایی‌ها را منطقه‌ای ایده‌آل برای معکوس شدن روند می‌دانند، اما در واقعیت این‌گونه نیست. به همین دلیل، ما به تاییدیه‌ای نیاز داریم که هنگام مواجهه با واگرایی یک قدم از بقیه جلوتر باشیم. حال بیایید واگرایی را به مراحل زیر تقسیم کنیم:

  1. شکل‌گیری
  2. تکمیل‌شدن
  3. شکست (ورود)
  4. بی‌اعتبار شدن تحلیل

مرحله 1: تشکیل واگرایی بالقوه

واگرایی نزولی بالقوه زمانی شکل می‌گیرد که قیمت سقفی بالاتر از سقف قبلی ثبت کند و MACD سقفی معامله با شکست کاذب پایین‌تر از سقف قبل، این نشانه‌ی اول است.

مراحل استراتژی نوسان گیری ماتروشکا

مرحله 1: تشکیل واگرایی بالقوه

مرحله 2: تکمیل‌شدن واگرایی

وقتی هیستوگرام به زیر خط صفر برود (چون این مثال نزولی است)، واگرایی تکمیل می‌شود. حال باید منتظر شکست بمانیم.مرحله 3: شکست

مرحله دوم استراتژی نوسان گیری ماتروشکا

مرحله 2: تغییر فاز مکدی و تکمیل شدن واگرایی

به شکل زیر نگاه کنید. قیمت خط روند را در نقطه‌ی A شکسته است است. اینجا نقطه‌ی ورود یا به اصطلاح تریگر است. در این مثال خاص، نقطه‌ای که پوزیشن شورت را باز می‌کنیم.

مرحله سوم شکست در نقطه‌ی A و ورود به معامله

مرحله 3: شکست در نقطه‌ی A و ورود به معامله

حال بیاید مثالی را ببینیم که به جای شکست (ورود) تحلیل بی‌اعتبار شده است. ماجرا به این شکل است که واگرایی ایجاد و تکمیل می‌شود. حال 2 حالت وجود دارد؛ حالت اول شکست و ورود است و حالت دوم بی‌اعتبار شدن تحلیل.

مثال برای استراتژی نوسان گیری ماتروشکا

گفتم که ماتروشکا یک استراتژی نوسان‌گیری در بازار فارکس است. بگذارید یک مثال واقعی بزنیم. در این مثال مراحل زیر را به ترتیب بررسی می‌کنیم:

  1. واگرایی نزولی بالقوه زمانی شکل می‌گیرد که قیمت از سقف قبلی عبور کند و MACD سقفی پایین‌تر ثبت کند.
  2. همان‌طور که می‌بینید هیستوگرام نیز تغییر فاز داده و میله‎‌های نزولی را ثبت می‌کند، این به معنای تایید اول است.
  3. اما در نهایت خط روند افقی شکسته نشده است و به همین دلیل کل تحلیل بی‌اعتبار می‌شود.

مثال دیگری استراتژی نوسان گیری ماتروشکا

بیایید خیلی کوتاه سناریوی صعودی را نیز بررسی کنیم.

  1. واگرایی صعودی زمانی مشاهده می‌شود که قیمت کف پایین‌تر را ثبت کند و همزمان مکدی کف بالاتر.
  2. میله‌های صعودی هیستوگرام تایید اول است.
  3. قیمت خط روند را در نقطه‌ی B به سمت بالا شکسته و تایید نهایی برای خرید صادر می‌شود.

اصول استراتژی نوسان‌گیری ماتروشکا

ماتروشکا (Matryoshka) عروسک‌های چوبی هستند که در داخل یکدیگر قرار می‌گیرند. اصل اساسی استراتژی نوسان‌گیری ماتروشکا همان‌طور که از نام آن پیداست، ورود در محدوده‌ی قیمتی مناسب در تایم فریم کوچکتر است. از این طریق نسبت ریسک به ریوارد (R/R) بهینه می‌شود و ورودهای اشتباه به حداقل می‌رسد.

نحوه کار استراتژی نوسان‌گیری ماتروشکا

  • هدف از این استراتژی حذف سیگنال‌های اشتباه در هنگام ورود است. با استراتژی ماتروشکا ورود شما در مرحله‌ی بهینه‌ای از چرخه‌ی بازار اتفاق می‌افتد.
  • ریسک به ریوارد پس از چندین شکست اشتباه به صورت شگفت‌انگیزی بهینه می‌شود.
  • در جفت‌ارزهای پرطرفدار بازار فارکس که پیش از معکوس شدن تمایل به چندین شکست کاذب دارند، این استراتژی بهترین کارکرد را دارد. جفت ارزهایی مانند AUDUSD ،USDCAD وNZDUSD.

در استراتژی نوسان گیری ماتروشکا ما چندین بازه‌ی زمانی را دنبال می‌کنیم. در هر چرخه‌ی بازار در دوره‌های زمانی مختلف واگرایی ایجاد می‌شود، اما تنها زمانی وارد معامله می‌شویم که شکست اتفاق بیفتد.

اجرای استراتژی نوسان گیری ماتروشکا

اگر به نظرتان کمی پیچیده می‌آید، نگران نباشید. در ادامه به صورت گام به گام استراتژی ماتروشکا را توضیح می‌دهیم:

  • واگرایی احتمالی در یک بازه زمانی معین (بالاترین بازه زمانی) را مشاهده می‌کنید.
  • به بازه زمانی پایین‌تر بعدی بروید و منتظر بمانید تا واگرایی شکل بگیرد و کامل شود. در این جا با دو سناریو روبرو می‌شوید:
    1. شکست و ورود به معامله
    2. عدم شکست و باطل شدن تحلیل
  • در صورت شکست ما وارد معامله می‌شویم و در صورت ابطال تایم فریم را کوچک‌تر و کوچک‌تر می‌کنیم تا شکست اتفاق بیفتد. این کار را تا زمانی ادامه می‌دهیم که با پایین‌ترین تایم‌فریم معاملاتی در استراتژی خود برسیم. اگر شکست اتفاق نیفتاد پوزیشن معاملاتی را باز نمی‌کنیم.

مثال صعودی استراتژی نوسان گیری ماتروشکا

در نمودار چهارساعته از چارت یورو/دلار ما یک واگرایی صعودی بالقوه و در حال شکل‌گیری داریم. پس به بازه‌ی زمانی پایین‌تر می‌رویم و دنبال واگرایی صعودی کامل هستیم.

استراتژی نوسان گیری ماتروشکا

در چارت یک ساعته یک واگرایی کامل بین نمودار قیمت و میانگین‌های متحرک مکدی مشاهده می‌شود. همچنین هیستوگرام صعودی شده است. حال باید منتظر شکست یا همان تریگر ورود به معامله باشیم.

نکته جالبی در بازه‌ی پایین‌تر می‌‌بینیم نقطه‌ی ورود با ریسک به ریوارد بهتر است. به این دلیل که قیمت را بین C و D قفل کرده‌ایم. منتظر شکست خط C می‌مانیم اگر خط D شکسته شد، وارد یک تایم فریم پایین‌تر می‌شویم. در این مثال تحلیل درست است و وارد معامله می‌شویم.

حالا اگر به تایم چهارساعته برگردیم می‌توانیم سیگنال ماتروشکا و همچنین ریسک به ریوارد را مشاهده کنیم. حد سود را با توجه به مقاومت قبلی تعیین کرده‌ایم. بدیهی است هر چقدر مقدار ریوارد بالاتر برود معامله بهتری خواهیم داشت. همان‌طور که متوجه شدید در تایم فریم 4 ساعته سیگنالی برای ورود مشاهده نکردیم اما در یک تایم فریم پایین‌تر واگرایی تایید شد و وارد معامله شدیم.

مثال نزولی استراتژی نوسان گیری ماتروشکا

در نمودار روزانه از چارت یورو/دلار واگرایی نزولی بالقوه وجود دارد. از آنجایی که واگرایی تکمیل نشده، به تایم فریم چهار ساعته می‌رویم. در این نمودار دنبال موارد زیر هستیم:

در این مثال احتمالا متوجه شده‌اید که واگرایی داریم اما هیستوگرام تغییر فاز نداده است. شما می‌توانید وارد معامله شوید، اما مشکل فعال شدن حد ضرر است. تغییر فاز در اصل یک قله‌ی اضافه (قله‌ی میانی) در چارت قیمت است. در این صورت حد ضرر ما در یک شکست فیک فعال نمی‌شود. از این رو بهتر است که حتما علاوه بر واگرایی، تغییر فاز در هیستوگرام نیز مشاهده شود. حال به یک تایم فریم پایین‌تر می‌رویم و پس از شکست وارد معامله می‌شویم.

مثال نزولی استراتژی نوسان گیری ماتروشکا

نکات تکمیلی استراتژی نوسان گیری ماتروشکا

در این مقاله ما استراتژی نوسان‌گیری در بازار فارکس را شرح دادیم. این استراتژی ساده است، اما برای نتیجه‌ی بهتر باید نکات معامله با شکست کاذب زیر را رعایت کنید:

اشتباهات رایج در سرمایه گذاری

آیا شما هم از آن دسته افرادی هستید که به تازگی پا به عرصه بازار فارکس گذاشته اید و به جای کسب سود، مدام ضرر کرده اید. این بدان معناست که اشتباهاتی که در حق سرمایه خود مرتکب می شوید، بسیار زیاد هستند.

بسیاری از ما، ممکن است تنها با توصیه دیگران که بازار فارکس محل کسب سود زیادی است گمراه شده و سرمایه ای که با زحمت چندین ساله به دست آورده را از دست داده ایم.

اگر این نکته را بپذیریم که سرمایه ما به آسانی مهیا نشده باید این نکته را هم قبول کنیم که بدون تحقیق و کسب دانش در مورد بازار فارکس راه به جایی نخواهیم برد.

درست است که معامله گری در بازار فارکس یکی از بهترین روش ها برای کسب سود است و افراد زیادی در این بازار ثروتمند می شوند اما آن ها راه درست برای شروع معامله گری را پیدا کرده اند و تسلط زیادی براحساسات خود دارند.

احساساتی همچون ترس و طمع که معامله گران تازه کار زیادی با آن ها رو به رو می شوند. در ادامه به بررسی عواملی می پردازیم که افراد مبتدی در بازار فارکس انجام داده و سرمایه خود را از دست می دهند. امیدواریم که با آگاهی یافتن از آن ها شما هرگز دچار این اشتباهات نشوید.

یادگیری از طریق آزمون و خطا

بدون شک گران ترین راه یادگیری معامله گری در بازار فارکس، روش آزمون و خطاست. روشی که به اشتباه توسط افراد مبتدی با اعتماد به نفس زیاد اجرا می شود و جز ضرر چیز دیگری را نصیب این افراد نمی کند.

بهترین روش یادگیری معامله گری استفاده از تجربیات افراد حرفه ای در این بازار است. در این مسیر، یادگیری فارکس پیشرفته و حرفه ای به شما کمک زیادی خواهد کرد. پیگیری مسیر آموزش از طریق افرادی که سابقه درخشانی در بازار فارکس دارند، شما را به مسیر موفقیت نزدیک کرده و خطر از دست دادن سرمایه را از بین می برد.

رعایت نکردن نظم در انجام معاملات

یکی از بزرگ ترین اشتباهات هر معامله گری، تصمیم گیری بر اساس احساسات است. برای تبدیل شدن به یک معامله گر موفق در فارکس، شما باید سوددهای بزرگ در برابر ضررهای خیلی کوچک داشته باشید.

بسیاری از افراد پس از آن که در چند معامله پشت سر هم دچار ضرر می شوند، اعتماد به نفس خود را از دست داده و از ادامه معامله گری دست می کشند. داشتن صبر به عنوان عاملی برای شناخت اشتباهاتمان و تصحیح آن ها یکی از ویژگی های معامله گران موفق است. بسیاری از افراد، بازار فارکس را به شکل یک دشمن می بینند که باید او را شکست بدهند.

در نتیجه با غلبه احساس ترس از دست دادن به معاملات خود اجازه رشد نمی دهند و با سود کمی از معامله خارج می شوند و یا با غلبه احساس طمع اجازه می دهند که ضررهایشان رشد کند چون آن ها فکر می کنند که اگر با ضرر از معامله خارج شوند از بازار شکست خورده اند، غافل از این که ضرر بخشی از ماهیت بازار است که تنها با کوچک نگه داشتن آن است که فرصت های معاملاتی پر سود بعدی نصیب ما می شود.

معامله گری بدون یک برنامه مشخص

نداشتن یک برنامه مشخص برای معامله گری به معنای برنامه ریزی برای شکست است. معامله گران حرفه ای قبل از شروع معاملات برای خود یک برنامه مشخص تعیین می کنند و قوانین مربوط به مدیریت ریسک و سرمایه را در آن لحاظ می کنند. حرفه ای ها استراتژی های معاملاتی مربوط به خود را دارند که در صورت نیاز آماده تغییر آن ها هستند.

شما هم می توانید برای رسیدن به سود و جلوگیری از ضرر کردن برای خود یک برنامه معاملاتی، مشخص کنید. با ثبت نام در بروکر شروع کنید، البته بروکری خوش نام!

و در نهایت با باز کردن یک حساب دمو، از سودده بودن استراتژی معاملاتی خود اطمینان حاصل کنید.

عدم هماهنگی با جریان بازار

قبل از این که بازار فارکس باز شود، شما بایست برنامه معاملاتی خود را برای آن روز مشخص کرده باشید. با این کار شما در واقع خود را از آسیب ضررهای بزرگ محافظت می کنید. اما به یاد داشته باشید که هیچ سیستم معاملاتی همیشه جواب نخواهد داد چون بازار پیوسته در حال تغییر است و شما باید بتوانید با دانشی که کسب کرده اید این سیستم را بهبود ببخشید.

ضعف در مدیریت ریسک و سرمایه

یکی از ویژگی های افراد مبتدی که مدام با شکست مواجه می شوند، ضعف در مدیریت ریسک و سرمایه است. این افراد از ترس این که معامله آن ها زود بسته شود، برای معاملات خود حد ضرر مشخص نمی کنند و درنتیجه همواره شکست می خورند.

افراد مبتدی معمولا با همه سرمایه خود وارد معامله شده و به میزان ریسکی که در معرض آن هستند، توجهی نمی کنند ولی افراد حرفه ای برخلاف این عمل می کنند. حرفه ای ها زمانی که تشخیص می دهند ریسک وارد شدن به معامله ایی زیاد است یا به آن معامله وارد نمی شوند و یا با بخش کوچکی از سرمایه خود معامله می کنند. همیشه سعی کنید در برابر به دست آوردن سودی زیاد، ریسک کمی را قبول کنید.

امیدواریم با خواندن این مقاله، بتوانیم اعتماد به نفس کاذب را کنار گذاشته و اشتباهاتی که در حق سرمایه خود مرتکب می شویم را دیگر انجام ندهیم. در این مقاله یاد گرفتیم که روش آزمون و خطا در معامله گری تنها ما را به سراشیبی سقوط نزدیک تر می کند. بهتر است به جای این روش، با یک آموزش اصولی راه خود به سوی کسب ثروت را فراهم کنیم.

از دیگر عواملی که باعث شکست معامله گران می شود، نداشتن نظم و غلبه احساسات در زمان انجام معاملات است. یاد گرفتیم که بدون داشتن یک برنامه مشخص معامله نکنیم و این که بازار دشمن ما نیست و با غلبه بر احساس انتقام، خطاهای خود را تصحیح کنیم.

گفتیم که ضرر کردن بخشی از ماهیت بازار است و شما با کوچک نگه داشتن مقدار ضرر در مقابل بزرگ تر کردن میزان سود می توانید به مدتی طولانی در بازار فارکس به معامله گری پرداخته و ثروتمند شوید.

در نهایت اگر به معامله در بازارهای مالی بین المللی مانند فارکس علاقه مند هستید می توانید به وب سایت آموزش بورس به نشانی amoozesh-boors.com مراجعه فرمائید و از آموزش های رایگان آن استفاده نمائید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.