الگوی پوششی خرسی چیست؟
الگوی پوششی خرسی (Bearish Engulfing Pattern) یکی از الگوهای کندلی در تحلیل تکنیکال است که از دو کندل تشکیل شده. کندل اول مثبت و کندل دوم منفی است اما هر کدام از این کندلها مشخصاتی دارند که با شناسایی آن میتوانید از شروع روند نزولی آگاه شوید.
الگوی پوششی خرسی نوعی نموداری تکنیکال است که از پایین آمدن قیمت خبر میدهد. این الگو شامل یک کندل مثبت (سفید یا سبز) است که پس از آن یک کندل بزرگ منفی (سیاه یا قرمز) دیده میشود و کندل قبلی را میپوشاند یا در بر میگیرد. این الگو میتواند مهم باشد چون نشان میدهد که فروشندگان جای خریداران را گرفتهاند و دارند با قدرت بیشتری نسبت به آنها قیمت را پایین میبرند.
نکات کلیدی:
- الگوی پوششی خرسی میتواند هر جایی رخ دهد، اما اگر پس از افزایش قیمت یک سهم آن را ببینیم، بر اهمیت این الگو افزوده میشود. الگوی پوششی خرسی میتواند روندی صعودی یا بازگشتی به حد بالای سهم باشد که در سایهی آن یک روند نزولی بزرگتر وجود دارد.
- هر دو کندل در حالت ایدهآل نسبت به سایر کندلهای پیرامون خود اندازهی بزرگتری دارند. دو کندل بسیار کوچک هم میتوانند الگوی پوششی را تشکیل دهند اما اهمیت این الگو نسبت به زمانی که کندلها بزرگ هستند بسیار کمتر است.
- بدنهی کندلها – یعنی فاصلهی میان قیمت آغازین و پایانی – اهمیت زیادی دارد. بدنهی کندل منفی باید بدنهی کندل مثبت را بپوشاند.
- شدت اهمیت این الگو در بازارهای هیجان خیلی کمتر است.
الگوی پوششی خرسی نشانگر چیست؟
الگوی پوششی خرسی در انتهای روندهای صعودی مشاهده میشود. این الگو زمانی رخ میدهد که یک کندل منفی بتواند کندل مثبت قبل از خود را در بر بگیرد. در این حالت احتمال حرکت به سوی قیمتهای پایینتر افزایش مییابد. اگر قیمت آغازین کندل پوششی بالاتر از قیمت پایانی کندل اول قرار بگیرد، و قیمت پایانی کندل پوششی پایینتر از قیمت آغازین کندل اول مشاهده شود، اعتماد به این الگو راحتتر است. اگر کندل دوم اندازهی خیلی بزرگتری داشته باشد، این یعنی قدرت روند نزولی بیشتر از زمانی است که کندل دوم فقط کمی از کندل اول بزرگتر است.
معاملهگران معمولا پیش از دست زدن به اقدامات عملی، منتظر کامل شدن کندل دوم میمانند. این اقدامات شامل خارج شدن از پوزیشنهای بلند مدت یا ورود به پوزیشنهای کوتاه مدت است.
اگر میخواهید وارد یک پوزیشن کوتاه مدت شوید، میتوانید حد ضرر خود را بالاتر از سقف کندلهای این الگو قرار دهید.
معاملهگران باهوش در هنگام بررسی الگوهای پوششی خرسی، وضعیت کلی سهم و بازار را در نظر میگیرند. برای مثال، اگر روند صعودی قوی باشد، ورود به پوزیشنهای کوتاه مدتها آن قدرها منطقی نیست. چون حتی الگوهای پوششی خرسی هم نمیتوانند برای متوقف کردن روند صعودی قیمت سهم کافی باشند. اما اگر روند سهم به طور کلی نزولی باشد، و به تازگی بازگشت به یکی از سقفهای قیمتی را پشت سر گذاشتهایم، این الگو میتواند نشانهی خوبی برای استفاده از پوزیشنهای فروش استقراضی باشد.
نمونهای از نحوه استفاده از الگوی پوششی خرسی
نمونهی نمودار بالا الگویی را نشان میدهد که در بازار فارکس رخ داده است. اولین الگوی پوششی خرسی در طول برگشت به سقف اما همزمان با یک روند نزولی بزرگتر ظاهر شده است. در ادامهی این الگو قیمت پایینتر میرود.
دو الگوی پوششی بعدی با توجه به وضعیت کلی سهم آن قدرها حائز اهمیت نیستند. گسترهی قیمت این جفت فارکسی شروع به باریکتر شدن میکند که این خود نشان از معاملات هیجانی دارد. از آن سو، تا قبل از شکلگیری این الگو نوسانات صعودی قیمت خیلی کم بوده است. الگوهای پوششی در بازارهای هیجانی زیاد ظاهر میشوند ولی معمولا سیگنالهای خوبی برای معاملات نیستند.
تفاوت میان الگوی پوششی خرسی و الگوی پوششی گاوی
این دو الگو در نقطهی مقابل یکدیگر قرار میگیرند. الگوی پوششی گاوی زمانی رخ میدهد که قیمت پایین میرود و الگوی کندل پوششی نزولی از وقوع روندی صعودی خبر میدهد. کندل اول این الگو یک کندل منفی است که پس از آن یک کندل بزرگ مثبت میآید که بدنهی کندل قبلی را به طور کامل پوشش میدهد.
محدودیتهای استفاده از الگوی پوششی خرسی
الگوهای پوششی معمولا زمانی بیشترین کاربرد را دارند که قیمت در حال افزایش باشد و این الگو از تغییر روند خبر بدهد. اگر حرکات قیمت هیجانی است، حتی اگر قیمت در حال افزایش باشد، اهمیت الگوی پوششی تقلیل مییابد چرا که در این حالت الگوی ما به الگویی نسبتا رایج تبدیل میشود.
کندل دوم یا پوششی هم میتواند بزرگ باشد. اگر کسی میخواهد از روی این الگو معامله کند، باید دقت زیادی در انتخاب حد ضرر خود به خرج دهد، چون نسبت ریسک به پاداش این نوع معاملات میتواند بسیار پایین باشد.
تعیین پاداش احتمالی در الگوهای پوششی میتواند دشوار باشد، زیرا این کندلها هدف قیمت را مشخص نمیکنند. به همین خاطر معاملهگران باید از سایر اندیکاتورهای کمکی یا تحلیلهای تکنیکال کمک بگیرند تا بتوانند هدف قیمت را مشخص کرده و دریابند که چه زمانی برای ذخیرهسازی سود در این معاملات بهترین زمان است.
الگو پوشا چیست و چه کاربردی دارد؟
الگو پوشا صعودی و نزولی بخش کلیدی تحلیل تکنیکال هستند که اغلب برای شناسایی معکوسها در قیمت دارایی (معمولاً فارکس) استفاده میشوند. شمعهای پوشا یکی از محبوبترین الگوهای شمعی هستند که برای تعیین اینکه آیا بازار در حال تجربه فشار بالا یا پایین است استفاده میشود. در این مقاله الگوی شمعی پوشا به طور مفصل مورد بررسی قرار خواهد گرفت. اگر علاقه مند به کسب اطلاعات و استفاده از این الگوی شمعی هستید تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.
فهرست عناوین مقاله:
الگوی پوشای صعودی یا نزولی (Bullish/Bearish Engulfing)
الگوهای شمعی پوشا از دو میله در نمودار قیمت تشکیل می شوند. آنها برای نشان دادن معکوس شدن روند بازار استفاده می شوند. در این الگو کندل دوم بسیار بزرگتر از کندل اول خواهد بود، به طوری که طول نوار قبلی را کاملاً می پوشاند. دو نوع وجود دارد:
- الگوهای شمعی پوشا صعودی
- الگوهای شمعی پوشا نزولی
آنها می توانند نشان دهند که بازار پس از روند قبلی در شرف تغییر جهت است. این که آیا این سیگنال صعودی یا نزولی است به ترتیب شمع ها بستگی دارد. بدنه یک کندل محدوده باز و بسته شدن هر دوره معاملاتی را نشان می دهد که بسته به تنظیمات نمودار شما می تواند از یک ثانیه تا یک ماه یا بیشتر متغیر باشد. نگاه کردن به دو میله در کنار یکدیگر، مقایسه واضحی از حرکت بازار از یک دوره به دوره دیگر ارائه می دهد. رنگ شمع نشان می دهد که جهت قیمت بالا (سبز) یا پایین (قرمز) بوده است.
برای یک شمع پوشا ایده آل، هیچ بخشی از شمع اول نمی تواند از سایه شمع دوم فراتر رود. این بدان معنی است که بالا و پایین بودن شمع دوم کل شمع اول را می پوشاند. تمرکز اصلی بر روی بدنه واقعی شمع است.
با این حال، مهم است که به یاد داشته باشید که الگوهایی شمعی پوشا یک شاخص فنی عقب مانده هستند. به این معنی که پس از اقدام قیمت رخ می دهند: زیرا قبل از دادن سیگنال به داده های دو کندل قبلی نیاز دارند.
مقاله آشنایی کامل با الگوی هارمونیک گارتلی را پیشنهاد میشود مطالعه نمایید.
الگوی پوشا مثبت (Bullish Engulfing)
یک الگو پوشا مثبت یا پوشا صعودی در یک روند نزولی ظاهر می شود و از یک شمع قرمز کوتاه در کنار یک شمع سبز بسیار بزرگتر تشکیل شده است. شمع اول نشان می دهد که خرس ها مسئول بازار بودند. اگرچه دوره دوم کمتر از دوره اول باز می شود، فشار صعودی جدید قیمت بازار را به سمت بالا می راند. در این الگو اغلب تا حدی اندازه شمع دوم دو برابر شمع قبلی است.
کندل صعودی به معامله گران می گوید که خریداران پس از یک دوره نزولی قبلی، کنترل کامل بازار را در دست دارند. اغلب به عنوان یک سیگنال برای خرید در بازار (Long) برای استفاده از معکوس شدن بازار در نظر گرفته می شود.
اگرچه سایه کندل ها به اندازه بدنهها برای الگو پوشا مهم نیستند، شمع دوم در یک روند صعودی میتواند نشاندهنده خوبی از محل استاپلاس برای یک موقعیت خرید باشد. این به این دلیل است که نشان میدهد حداقل قیمتی که یک نفر در ازای یک دارایی در آن زمان معین میخواهد بپذیرد چقدر است.
الگوی پوشا منفی (Bearish Engulfing)
الگو پوشا نزولی برعکس الگو پوشا صعودی است. این الگو شامل یک شمع سبز کوتاه است که به طور کامل توسط شمع قرمز زیر پوشانده شده است. کندل اول نشان می دهد که روند صعودی حاکم بازار بوده است، در حالی که دومی نشان می دهد که فشار نزولی باعث کاهش قیمت بازار شده است. دوره دوم بالاتر از روز قبل باز می شود اما به طور قابل توجهی پایین تر به پایان می رسد.
الگوی معکوس سیگنالی است که نشان میدهد فروشندگان بازار را تسخیر کردهاند و میتوانند قیمتها را حتی بیشتر پایین بیاورند. اغلب به عنوان نشانهای برای ورود به یک موقعیت کوتاه یا «فروش کوتاه» در بازار دیده میشود. این الگو همچنین نشانه ای الگوی کندل پوششی نزولی برای کسانی است که در موقعیت لانگ هستند تا به فکر بستن معامله خود باشند.
باز هم، اگرچه سایه ها معمولاً به عنوان بخش اصلی الگو در نظر گرفته نمیشوند، اما میتوانند ایدهای درباره محل استاپ لاس ارائه دهند. برای یک الگو پوشا نزولی، باید یک توقف ضرر در بالای فیتیله شمع قرمز قرار دهید زیرا این بالاترین قیمتی است که خریداران قبل از رکود مایل به پرداخت برای دارایی بودند.
نحوه معامله با الگوی پوشا
کندلهای پوشا را میتوان برای شناسایی معکوسهای روند و تشکیل بخشی از تحلیل تکنیکال استفاده کرد. آنها بیشتر به عنوان بخشی از استراتژی فارکس مورد استفاده قرار می گیرند زیرا می توانند نشانه های سریعی از جایی که قیمت بازار ممکن است حرکت کند، که در چنین بازار بی ثباتی حیاتی است، ارائه دهند. آنها معمولاً در کنار نشانگرهای حجم استفاده می شوند مانند: RSI که می توانند قدرت یک روند را نشان دهند.
- ورودی: به دنبال بسته شدن موفقیت آمیز کندل در زیر سطح شمع نزولی باشید. از طرف دیگر، معامله گران می توانند قبل از ورود به یک معامله کوتاه (Short)، به دنبال یک اصلاح لحظه ای (به سمت خط نقطه چین) باشند.
- توقف: میتوان استاپها را در بالای نوسان، جایی که الگو پوشا نزولی است، قرار داد.
- سطح هدف / کسب سود: هدف یا Take profit می تواند در سطح قبلی حمایت تعیین شود و در عین حال از نسبت ریسک به پاداش مثبت اطمینان حاصل شود. نسبت ریسک به پاداش با مستطیل های سبز و قرمز نشان داده می شود.
شمع های پوشا همیشه نباید در انتهای یک روند ظاهر شوند. وقتی در یک روند قوی مشاهده می شود، معامله گران می توانند اطلاعاتی را از الگوی شمع جمع آوری کنند که به حرکت ادامه دار در جهت روند موجود اشاره می کند. معامله گران می توانند پس از مشاهده بسته شدن بالای شمع صعودی، وارد یک معامله لانگ شوند. علاوه بر این، این مثال شامل وجود یک الگوی نزولی (مستطیل قرمز) است که در بالای روند ظاهر میشود، که نشاندهنده یک معکوس بالقوه است. با این حال، اقدامات بعدی قیمت این حرکت را تأیید الگوی کندل پوششی نزولی نکرد زیرا شمعهای متوالی نتوانستند زیر سطح پایین شمع نزولی بسته شوند و بازار در بالاترین سطح خود ادامه داد؛ بنابراین بر اهمیت اعتبارسنجی الگو تأکید میشود.
الگوی ابر سیاه (Dark Cloud)
Dark Cloud Cover یک الگوی شمعی معکوس نزولی است که در آن یک شمع پایین (معمولاً سیاه یا قرمز) در بالای شمع بسته شده قبلی (معمولاً سفید یا سبز) باز می شود و سپس در زیر نقطه میانی شمع بالا بسته می شود. این الگو قابل توجه است زیرا تغییر حرکت را از بالا به سمت پایین نشان می دهد. این الگو توسط یک شمع بالا و به دنبال آن یک شمع پایین ایجاد می شود. معامله گران به دنبال کاهش قیمت در شمع بعدی (سومین) هستند.
اکثر معامله گران الگوی پوشش ابر تاریک را تنها در صورتی مفید می دانند که پس از یک روند صعودی یا افزایش کلی قیمت رخ دهد. با افزایش قیمت ها، این الگو برای مشخص کردن یک حرکت بالقوه به سمت نزولی مهم تر می شود. اگر قیمت متلاطم باشد، الگو اهمیت کمتری دارد، زیرا احتمالاً روند قیمت پس از الگوی متلاطم ثابت باقی میماند.
پنج معیار برای الگوی پوشش ابر تاریک عبارتند از:
- یک روند صعودی موجود
- یک شمع صعودی در روند صعودی.
- یک شکاف در روز بعد.
- شکاف بالا به یک شمع پایین (نزولی) تبدیل می شود.
- کندل نزولی در زیر نقطه میانی کندل صعودی قبلی بسته می شود.
برای آشنایی بیشتر با الگوی چکش معکوس این مقاله را مطالعه نمایید.
ساختار الگوی ابر سیاه
الگوی پوشش ابر تیره بیشتر با شمع های سفید و سیاه مشخص می شود که دارای بدنه واقعی بلند و سایه های نسبتاً کوتاه یا غیر موجود هستند. این ویژگیها نشان میدهند که حرکت پایینتر از نظر حرکت قیمت هم بسیار تعیینکننده و هم قابل توجه بود. معامله گران همچنین ممکن است به دنبال تاییدیه ای به شکل یک شمع نزولی به دنبال الگو باشند.
بسته شدن کندل نزولی ممکن است برای خروج از موقعیت های لانگ استفاده شود. از طرف دیگر، معاملهگران میتوانند در صورت ادامه کاهش قیمت، روز بعد از آن خارج شوند (الگوی تایید شده). اگر در زمان بسته شدن کندل نزولی یا دوره بعدی کوتاه وارد شوید، می توان یک توقف ضرر در بالای شمع نزولی قرار داد.
هیچ هدف سودی برای الگوی Dark Cloud Cover وجود ندارد. معامله گران از روش های دیگر یا الگوهای کندل استیک برای تعیین زمان خروج از معامله short بر اساس Dark Cloud Cover استفاده می کنند. معامله گران ممکن است از الگوی Dark Cloud Cover در ارتباط با سایر اشکال تحلیل تکنیکال استفاده کنند. به عنوان مثال، معامله گران ممکن است به دنبال یک شاخص قدرت نسبی (RSI) بیشتر از ۷۰ باشند، که تاییدی بر خرید بیش از حد اوراق بهادار است. یک معامله گر همچنین ممکن است به دنبال شکست از یک سطح حمایت کلیدی به دنبال الگوی پوشش ابر تاریک به عنوان سیگنالی مبنی بر احتمال وقوع یک روند نزولی باشد.
الگوی نفوذی (Piercing)
الگوی نفوذی یک الگوی قیمت شمعی دو روزه است که نشاندهنده بازگشت احتمالی کوتاهمدت از یک روند نزولی به یک روند صعودی است. این الگو شامل باز شدن روز اول نزدیک به اوج و بسته شدن نزدیک به پایین با محدوده معاملاتی متوسط یا بزرگتر است. همچنین شامل یک شکاف نزولی بعد از روز اول میشود که در آن روز دوم معاملات شروع میشود، نزدیک به پایین باز میشود و نزدیک به اوج بسته میشود. بسته شدن کندل باید طوری باشد که حداقل نیمی از طول رو به بالا بدنه شمع قرمز روز قبل را بپوشاند.
ساختار الگوی نفوذی
الگوی نفوذی دو روز را نشان میدهد که در آن روز اول کاملاً تحت تأثیر فروشندگان است و روز دوم توسط خریداران مشتاق پاسخ داده می شود. این الگو به طور بالقوه نشان می دهد که عرضه سهامی که فعالان بازار می خواهند بفروشند تا حدودی کاهش یافته است و قیمت به سطحی کاهش یافته است که تقاضا برای خرید سهام افزایش یافته و آشکار است. به نظر می رسد این پویایی تا حدودی شاخص قابل اعتمادی از پیش بینی صعودی کوتاه مدت باشد.
الگوی نفوذی یکی از معدود الگوهای مهم شمعدانی است که تحلیلگران فنی معمولاً در نمودار سری قیمت مشاهده میکنند. این الگو توسط دو شمعدان متوالی که قبلاً ذکر شد تشکیل می شود و همچنین دارای سه ویژگی مهم اضافی است. این الگو با یک روند نزولی قیمت همراه است. (این ممکن است فقط یک روند نزولی کوتاه باشد، اما اگر شمع ها پس از یک روند صعودی قیمت ظاهر شوند، یک شاخص معکوس مهم نیست).
شکاف قیمت برای شروع روز دوم کاهش می یابد. (این الگو بیشتر در سهام به دلیل توانایی آنها برای داشتن شکاف یک شبه بر خلاف ارزها یا سایر دارایی های معاملاتی ۲۴ ساعته یافت می شود. اما این الگو ممکن است در هر طبقه دارایی در نمودار هفتگی رخ دهد). شمع دوم باید بالای نقطه وسط شمع اول بسته شود. (این نشان می دهد که خریداران در این روز بر فروشندگان غلبه کرده اند.) شمعدان اول معمولاً به رنگ تیره یا قرمز است که نشانه روز پایین است و دومی سبز یا روشن تر است که نشان دهنده روزی است که بالاتر از باز شدن بسته می شود. هنگامی که یک معامله گر به دنبال بازگشت صعودی است، هر شمعدانی قرمز و به دنبال آن یک شمعدان سفید می تواند یک هشدار باشد، اما الگوی نفوذی نشانه خاصی است زیرا برگشت به احتمال زیاد برای اکثر فعالان بازار غیرمنتظره است.
نحوه معامله در الگوی نفوذی و ابر سیاه
قبل از این الگو، یک روند نزولی قوی است که با پایین ترین و اوج پایین نشان داده می شود. این مثال استفاده از عمل قیمت برای تعیین روند نزولی را نشان می دهد، با این حال، معامله گران اغلب استفاده از یک اندیکاتور فنی مانند میانگین متحرک را برای تأیید ترجیح می دهند (قیمت باید بالاتر از میانگین متحرک بلند مدت باشد).
همانطور که قبلا ذکر شد، الگوی نفوذی نیاز به تایید بیشتری قبل از ورود به یک معامله Long دارد. در این مثال، نوسانگر RSI به عنوان تأیید اضافی یک برگشت استفاده شده است. از نمودار، RSI یک سیگنال فروش بیش از حد را نشان می دهد که اعتبار الگوی نفوذی را تقویت می کند. سطوح استاپ را می توان در پایین ترین سطح اخیر (پایین ترین شمع الگوی نفوذی صعودی) قرار داد، در حالی که سود برداشت (Take profit) را می توان با استفاده از فیبوناچی یا پرایس اکشن شناسایی کرد.
برای معامله با الگوی ابر سیاه سرمایه گذاران باید به چند ویژگی توجه کنند:
- اولا، روند باید یک روند صعودی باشد، زیرا الگوی پوشش ابر تیره یک الگوی معکوس نزولی است.
- ثانیاً طول شمعدان نقش مهمی در تعیین نیرویی دارد که معکوس انجام خواهد شد.
- شکاف بین کندل های صعودی و نزولی نشان می دهد که معکوس شدن روند چقدر قدرتمند خواهد بود.
- چهارم اینکه کندل نزولی باید بیشتر از نقطه وسط کندل صعودی قبلی بسته شود.
- در نهایت، شمعدان صعودی و همچنین کندل نزولی باید بدنه بزرگتری داشته باشند.
هنگامی که یک الگوی پوشش ابر تاریک را مشاهده کردید، معامله با آن نسبتاً ساده است. روش های مختلفی برای معامله وجود دارد، بر اساس اینکه آیا شما یک معامله گر محافظه کار تر هستید یا تهاجمی. رویکرد محافظه کارانه تر به شما این امکان را می دهد که قبل از ورود کوتاه مدت، شاهد تایید روندهای اضافی باشید. رویکرد تهاجمیتر شما را سریعتر اما با پتانسیل بیشتری وارد معامله کوتاه میکند تا بر اساس یک سیگنال اشتباه عمل کنید و از معامله خارج شوید. مواقعی وجود دارد که سرنخهایی برای چرخش پایینتر قوی نیستند و معاملهگر ممکن است بخواهد در تنظیم خود محافظهکارانهتر عمل کند. معامله گران محافظه کار می توانند به دنبال شکسته شدن یک خط روند حمایتی برای ارائه تاییدیه مورد نیاز برای شروع یک معامله کوتاه باشند.
جمع بندی
در این مقاله الگو پوشا و انواع آن و برخی از الگوی های بازگشتی مورد بررسی قرار گرفتند. در هر مورد نحوه معامله با هر الگو و نکاتی که باید در نظر گرفت مطرح شدند. بیشتر این الگوها به تنهایی کاربردی نداشته و نیاز به تایید دارند اما همچنان آشنایی با آن ها خالی از لطف نیست. چنانچه سوال یا پیشنهادی درباره الگو های مطرح شده دارید می توانید در قسمت نظرات آن را مطرح کنید.
کندل انگالفینگ یا کندل پوششی
کندل انگلفینگ
کندل انگالفینگ یا کندل پوششی چیست ؟
الگوی کندل انگالفینگ یا کندل پوششی در واقع شامل دو کندل یا میله در کنار هم و در جهت خلاف یکدیگر می باشد که معمولاً در قله یا قعر تشکیل می شود. بدنه کندل دوم یا انگالفینگ کل بدنه کندل قبلی را پوشش می دهد. واضح است که مشاهده انگالفینگ به تنهایی سیگنالی برای خروج یا ورود به معامله نمی باشد. انگالفینگ می تواند بخشی از یک استراتژی معامله گری مانند امواج الیوت ، پرایس اکشن و … باشد و نیاز به تاییدات عوامل دیگر برای ورود به معامله یا اردر گذاری دارد. این الگو یکی از مباحث مورد توجه در میان الگوهای کندلی در آموزش باینری آپشن ، فارکس و آموزش بورس می باشد.
برای آموزش کندل خوانی و کندل شناسی و الگوهای کندلی پر کاربرد به لینک روبرو مراجعه کنید: کندل شناسی
بادی در کندل انگلفینگ
الگوی کندلی انگالفینگ یا کندل پوششی شامل دو کندل پشت سرهم و در جهت خلاف یکدیگر می باشد. کندل اولی نشان دهنده روند قبلی است. کندل دوم در جهت خلاف کندل قبلی است و بدنه بزرگتری دارد به طوریکه کل بدنه کندل اول را در بر می گیرد. به عبارت دیگر کندل دوم کندل اول را انگالف می کند. بدنه کندل دوم که فاصله بین قیمت یا نرخ باز شدن و بسته شدن است تمام بدنه کندل اول که فاصله بین قیمت یا نرخ باز شدن و بسته شدن آن است را در بر می گیرد.
سایه ها در انگالفینگ و انگلف کردن در نظر گرفته نمی شود و آنچه که مد نظر است انگالف شدن بدنه کندل اول توسط بدنه یا بادی کندل دوم می باشد. البته طول سایه و محل تشکیل آن می تواند تاییدی برای بازگشت روند باشد. در این مورد در الگوی کندل پین بار مفصل بحث شده است.
مفهوم انگالفینگ
فرض کنید یک روند نزولی وجود دارد. حال کندلی نزولی تشکیل گردیده است. همانطور که می دانید در یک کندل نزولی قیمت باز شدن بالاتر از قیمت بسته شدن است. با تمام شدن این کندل اگر کندل بعدی در قیمتی پایین تر از قیمت بسته شدن کندل قبلی باز شود یعنی گپ ایجاد شود و در قیمتی بالاتر از قیمت باز شدن کندل قبلی بسته شود کندل قبلی انگالف شده است.
گپ به معنای این است که خریداران قیمت سفارشات و اردرهای خود را پایین تر از قیمت بسته شدن کندل قبلی قرار داده اند. با ایجاد قدرت از طرف خریداران قیمت بالا می رود و این قدرت به اندازه ای زیاد است که در یک کندل قیمت تا بالاتر از قیمت باز شدن کندل قبلی نیز پیش می رود.
شرط انگالف کردن پوشش بدنه یا بادی کندل قبلی توسط کندل جدید است و نشان دهنده ورود خریداران و غلبه تقاضا بر عرضه است.
الگوی کندل انگالفینگ یا پوششی در ناحیه حمایتی و مقاومتی
یک روند وقتی به یک ناحیه حمایتی یا مقاومتی می رسد قدرت حرکت خود را ممکن است از دست بدهد. در این ناحیه قدرت طرف مقابل بیشتر میشود. اگر روند نزولی باشد در ناحیه حمایتی با فشار خریداران و اگر روند صعودی باشد در ناحیه مقاومتی با فشار فروشندگان مواجه می گردد.
این تقابل میان خریداران و فروشندگان در مومنتوم، عمق و دیگر نشانه هایی که در پرایس اکشن بیان می شود به نمایش می آید. یکی از نشانه های بازگشت روند نیز کندل انگالفینگ یا کندل پوششی است.
برخی مواقع بازار پرنوسان می شود و در وضعیت رنج قرار می گیرد. در چنین مواقعی الگوی کندل پوششی و افزایش ناگهانی حجم معاملات سیگنالی جهت بازگشت روند است. تریدرهایی که بیشتر احتیاط می کنند معمولاً تا اتمام یک کندل بعد از کندل انگالفینگ یا کندل پوششی صبر می کنند. اگر این کندل با انگالفینگ هم جهت بود وارد بازار می شوند در غیر این صورت سیگنال را غیر معتبر در نظر می گیرند.
الگوی کندل انگالفینگ بولیش
انگالفینگ بولیش سیگنالی برای اتمام روند نزولی وآغاز روند صعودی است. وقتی یک روند نزولی وجود دارد و بعد یک کندل نزولی با یک کندل صعوی انگالف می شود، احتمال بازگشت روند و یا ایجاد یک اصلاح وجود دارد. در الگوی انگالفینگ بولیش بایستی کندل انگالفینگ صعودی و کندل قبل از آن نزولی باشد. قیمت باز شدن انگالفینگ بایستی برابر یا کمتر از قیمت بسته شدن کندل نزولی قبلی باشد. قیمت بسته شدن کندل پوششی بایستی بالاتر از قیمت باز شدن کندل نزولی قبلی باشد. در اینجا با بررسی دیگر عوامل و فاکتورهای استراتژی معاملاتی می توان اردر call یا buy را باز نمود.
الگوی کندل انگالفینگ یا کندل پوششی بیریش
این الگو در انتهای روند صعودی ایجاد می شود و پس از آن یک روند نزولی ایجاد می شود یا یک اصلاح تشکیل می شود. در این الگو انگالفینگ نزولیست و کندل قبل از آن صودی می باشد. قیمت باز شدن کندل یا میله انگالفینگ یا پوششی بایستی برابر یا بالاتر از قیمت بسته شدن کندل قبلی باشد. قیمت بسته شدن انگالفینگ نیز بایستی پایین تر الگوی کندل پوششی نزولی از قیمت باز شدن کندل قبلی باشد. این الگو در کنار فاکتورهای دیگر استراتژی معامله گری برخی تریدرها جهت ورود به معامله را تشکیل می دهد و در این حالت آماده ورود به اردر put یا sell می شوند.
انگالفینگ یا کندل پوششی بولیش پس از یک روند نزولی و انگالفینگ بیریش پس از یک روند صعودی برای تریدر می تواند معنادار و کاربردی باشد.
هر تریدری برای خود یک استراتژی معاملاتی مانند امواج الیوت ، پرایس اکشن و … دارد. با ظاهر شدن الگوی کندل پوششی در کنار دیگر نشانه های استراتژی فرصت مناسبی برای ایجاد پوزیشن call یا buy پس از روند نزولی و پوزیشن put یا sell پس از روند صعودی فراهم می گردد.
روش های ورود به بازار با اردر call یا buy در الگوی انگالفینگ
- پس از یک روند نزولی متشکل از چندین کندل نزولی و ظاهر شدن الگوی کندل یا میله انگالفینگ و صعودی بودن کندل بعد از انگالفینگ
- پس از یک روند نزولی متشکل از چندین کندل نزولی و ظاهر شدن الگوی انگالفینگ و افزایش ناگهانی حجم معاملات
- پس از یک روند نزولی متشکل از چندین کندل نزولی و ظاهر شدن الگوی پوششی و مراجعه به تایم فریم کوچکتر و یافتن موقعیت ورود مناسب
- الگوی انگالفینگ و تایید دیگر اندیکاتورها
روش های ورود به بازار با اردر put یا SELL در کندل انگالفینگ
- پس از یک روند صعودی متشکل از چندین کندل صعودی و ظاهر شدن الگوی پوششی و نزولی بودن candle بعد از انگالفینگ
- پس از یک روند صعودی متشکل از چندین کندل صعودی و ظاهر شدن الگوی انگالف یا پوششی و افزایش ناگهانی حجم معاملات
در تصویر بالا انگالفینگ بولیش با افزایش ناگهانی حجم همراه شده است در صورتیکه انگالف بیریش تغییر چشمگیری در افزایش حجم همراه با خود ندارد.
- پس از یک روند صعودی متشکل از چندین candle صعودی و ظاهر شدن الگوی انگالفینگ و مراجعه به تایم فریم کوچکتر و یافتن موقعیت ورود مناسب
- الگوی انگالفینگ و تایید دیگر اندیکاتورها
الگوی انگالفینگ یا کندل پوششی همراه با دیگر اندیکاتورها
یکی از روش ها و شیوه های معامله گری که می توان با استفاده از آن سیگنال صادر شده از انگالفینگ را با اعتبار بیشتری فرض نمود، گرفتن تاییدیه از اندیکاتورهایی است که نواحی اشباع فروش و اشباع خرید را به تحلیلگر نشان می دهند. بر این اساس تشکیل کندل انگالفینگ بیریش بر روی مقاومت و در جایی که اندیکاتور اشباع خرید را نشان می دهد می تواند سیگنالی با احتمال بالای بازگشت روند باشد. همچنین تشکیل انگالفینگ بولیش بر روی حمایت و در جایی که اندیکاتور اشباع فروش را نشان الگوی کندل پوششی نزولی می دهد نیز می تواند سیگنالی با احتمال بالای بازگشت روند باشد.
یکی دیگر از استراتژی های معاملاتی ظاهر شدن الگوی کندل پوششی و کراس کردن خطوط تند و کند اسیلاتورها است. به عنوان مثال کراس دو خط MACD و البته تشکیل انگالفینگ و یا کراس در Average directional index و تشکیل الگوی انگالفینگ.
الگوی کندل انگالفینگ در میان تریدرهای باینری آپشن و فارکس بسیار مورد توجه و معتبر است و در استراتژی معاملاتی خود به عنوان یکی از عوامل مهم استفاده می کنند.
کندل استیک ها
کندل استیک ها یا نمودارهای شعمی، نوعی از نمودار هستند که تغییرات قیمت را در بازه زمان به صورت دقیق به ما نشان می دهند.
ما در یک تایم فریم چهار بازه قیمتی داریم:
۱-قیمت گشایش (اولین قیمت) ۲-بالاترین قیمت ۳-پایین ترین قیمت ۴-قیمت بسته شدن (آخرین قیمت)
در کندل استیک ها تمامی این قیمت ها به صورت واضح مشخص است و حتی قیمت هایی که مابین بالاترین قیمت و پایین ترین قیمت معامله شده اند نیز در کندل ها نمایان هستند.
با این توضیحات مشخص است که کارایی کندل ها در مقایسه با سایر نمودارها مانند نمودار خطی و… بسیار بیشتر است، زیرا اطلاعات کاملی را از تغییرات قیمت به ما ارائه می دهند.
در شکل زیر نمونه ای از نمودار خطی را مشاهده می کنید، در این نوع نمودار صرفا قیمت های بسته شدن به یکدیگر متصل می شود :
به سادگی مشخص است اطلاعات کاملا ناقص به چشم یک تحلیل گر یا معامله گر خواهد رسید، زیرا تغییرات دقیق قیمت نادیده گرفته شده است.
حال به تعریف دقیق کندل استیک می پردازیم.
برای اینکه بتوانیم کندل ها را به خوبی بشناسیم باید شکل آنها را ببینیم به شکل زیر توجه کنید:
در شکل بالا مشخص است که قسمتی از کندل را بدنه می نامیم و قسمتی را سایه، کندل ها ممکن است سایه نداشته باشند یا حتی بدنه نداشته باشند و فقط سایه باشند به کندل هایی که بدنه های خیلی کوچک دارند یا اصلا بدنه ندارند کندل دوجی گفته می شود که در شکل زیر نمونه های آنها را می بینید .
در کندل ها بدنه نشانه عرضه و تقاضای پر حجم تر و سایه نشانه ی عرضه و تقاضای کم حجم تر است در دوره پیشرفته به تفضیل درباره این موضوع صحبت شده است.
در ایران به دلیل محدودیت های حجم مبنا، صف خرید و فروش ما کندل های دوجی شکلی داریم که بدون سایه هستند که در این کندل ها حجم تقاضا یا عرضه مشخص نیست، به این علت که قیمت در طول روز معاملاتی تغییری نداشته و در آستانه بالا یا آستانه پایین خود در حال معامله بوده است ما صرفا یک خط را به عنوان بدنه می بینیم و هیچ سایه ای وجود ندارد و بدنه نیز بسیار باریک است.
در شکل زیر نمونه ای از آن را مشاهده می کنید:
در کندل ها اطلاعات قیمت که در بالا اشاره شد به صورت کامل نشان داده می شود در شکل زیر دو نوع کندل را مشاهده می کنید که اطلاعات کامل، تغییر قیمت را در بازه زمانی مشخص برای شما به نمایش می گذارند.
در بعضی از کندل ها سایه ای وجود ندارد و قیمت باز شدن و بسته شدن با قیمت بالاترین و پایین ترین برابر است. اما ممکن است شما رنگ های مختلفی از کندل ها را دیده باشید بنده شخصا از سفید و سیاه استفاده می کنم علت آن نیز این است که هم ساده است هم ذهن را مشغول نمی کند در اینجا کندل های سیاه، کندل های نزولی هستند و کندل های سفید، کندل های صعودی.
در کندل صعودی قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت باز شدن است و در کندل نزولی قیمت بسته شدن پایین تر از قیمت باز شدن است. در کندل دوجی ایرانی قیمت باز شدن، بسته شدن، بالاترین و پایین ترین با یکدیگر برابرند.
در شکل زیر نمونه ای تغییرات کندل ها را می بینیم:
بعد از شناخت کلی درباره ی کندل استیک ها به سراغ چند الگوی مطرح در کندل استیک ها می رویم فقط به خاطر داشته باشید استفاده از این کندل ها در صورتی امکان پذیر است که آشنایی کافی با سطوح مقاومت و حمایت داشته باشید برای آشنایی کامل تر و بهتر پیشنهاد ما دوره پیشرفته پرایس اکشن و تابلوخوانی است.
الگوها
بنده در آموزش ها و سبک کاریم به دنبال پیچیده کردن مسائل و موضوعات نبوده ام و نیستم، روش شخصی بنده روشی کاملا کارا و ساده است، لذا در این مطلب آموزشی نیز به هیچ عنوان به دنبال پیچیده کردن موضوع نیستم صرفا چند الگویی که ممکن است در بازار به کار ما بیاید را در اینجا مطرح می کنم. الگوهای بسیار زیادی در تکنیکال و کندل ها مطرح است و بنده تقریبا تمام آنها را می شناسم اما نکته مهم این است که همه آنها کارا نیستند و دانستن آنها کمکی به سبک معاملاتی ما در بازار بورس تهران نخواهد کرد.
در این مطلب بنده اسم هایی روی الگوها میگذارم که کاملا شخصی است و شما ممکن جای دیگری با اسامی دیگری این الگوها را ببیند، من برای اینکه تعداد الگوها زیاد نشود از این اسامی استفاده می کنم و سعی دارم مطلب را ساده بیان کنم.
الگوی پوشا(Engulfing candle)
این الگو در سقف ها یا در کف ها شکل می گیرد، اگر در یک روند صعودی هستیم و یک کندل نزولی در محدوده ای که محدوده مقاومتی است شکل بگیرد و باعث شود بدنه کندل قبلی به صورت کامل پوشش داده شود، در واقع کندل پوشای نزولی برای ما شکل گرفته است حالا برعکس این ماجرا را ببنیم وقتی یک روند نزولی داریم و در کف قیمتی یک کندل صعودی شکل می گیرد و کل بدنه کندل نزولی قبل از خود را پوشش می دهد ما کندل پوشای صعودی داریم.
کندل پوشا باید با بدنه بتواند بدنه کندل قبل از خود را بپوشاند، در سقف ها و کف ها ظاهر شود و سایه ای کوچک نسبت به بدنه داشته باشد.
نمونه ای از این کندل را در شکل زیر می بینیم:
در کندل شماره یک، ما در یک روند صعودی قرار داریم و یک کندل نزولی در ناحیه ای مقاومتی شکل می گیرد کل بدنه کندل صعودی قبل از خود را پوشش می دهد.
در کندل شماره دو، در یک روند نزولی قرار داریم و یک کندل صعودی کل بدنه کندل قبل از خود را پوشش می دهد.
همان طور که مشخص است این کندل، کندلی برگشتی است و باعث تغییر روند می شود، ممکن در طی یک روند بلند مدت این کندل بارها ظاهر شود و باعث اصلاحاتی در طی آن روند شود با دانستن این الگو می توان متوجه شد که احتمالا فردای روز معاملاتی قرار است که اصلاح ادامه پیدا کند یا خیر، یا اینکه قیمت از نقطه حمایتی خود برگشت می کند یا خیر.
الگوی کندل دوجی با سایه بلند
این الگو در سقف ها یا کف ها به کار می رود، برای تاییدیه این الگو باید منتظر باشیم تا کندل بعدی در جهت تفکر ما برگشتی باشد.
این الگو دارای یک کندل دوجی شکل با سایه ای بلند است، اگر سایه در بالای کندل باشد و ما در سقف قیمتی باشیم انتظار داریم روند صعودی که ما را تا به اینجا هدایت کرده است تغییر کند و اصلاحی شود اما اگر سایه ها در پایین کندل قرار بگیرد و ما در کف قیمتی باشیم انتظار داریم روند نزولی که قیمت را تا به این نقطه رسانده است تغییر کرده و اصلاحی شود برای درک این مطلب به اشکال زیر توجه کنید:
در مثال بالا قیمت، روند نزولی داشته یک کندل دوجی با سایه بلند، پایین شکل گرفته است، مهم این است که این کندل در محدوده ای حمایتی شکل بگیرد و بعد الگوی کندل پوششی نزولی از آن باید منتظر باشیم تا کندل دیگری در جهت تغییر روند شکل گرفته و با بسته شدن بالای بالاترین قیمت کندل دوجی بتواند روند نزولی را به پایان برساند در شکل بالا یک کندل بعد از کندل دوجی ما شکل گرفته اما آن کندل بالای بالاترین قیمت کندل دوجی بسته نشده و کندلی بلند بعد از آن تنوانسته بالای بالاترین قیمت کندل دوجی ما بسته شود و می بینیم چگونه باعث تغییر روند شده است.
این تغییر می تواند اصلاح مقطعی در یک روند باشد یا تغییر کلی یک روند به روند دیگر برای درک این مطلب باید درباره روند ها و رنج ها اطلاعات کافی داشته باشید در دوره پیشرفته این مسائل کاملا باز شده است.
در شکل بالا واضح است که یک روند صعودی تغییر ماهیت داده است، کندل دوجی با سایه ای بلند در بالا شکل گرفته و ۳ کندل بعد از این کندل توانسته زیر کمترین قیمت کندل دوجی بسته شود لذا روند صعودی تغییر کرده یا اصلاحی شده است یا کلا ماهیت خود را از دست داده و به یک روند نزولی تبدیل شده است.
در این نوع الگو باید حواسمان باشد در محدوده مقاومت و حمایت دنبال آن بگردیم، در سقف ها باید سایه بالا بلند باشد در کف ها سایه پایین، اینکه کندل صعودی است یا نزولی تفاوتی ندارد، اگر در سقف هستیم سایه بالا بلند است نباید سایه پایین نیز به همان بلندی باشد، اگر در کف هستیم و سایه پایین بلند است نباید سایه بالا به همان بلندی باشد، حتما باید منتظر تایید در کندل های بعدی برای برگشت یک روند باشیم.
دوستان همراه، الگوهای بسیار زیاد بیشتری نیز وجود دارد اما بنده تقریبا تمامی این الگوها در این دو الگو جا داده ام، زیاده گویی و پیچیده کردن مطلب باعث می شود بسیاری از افراد به دنبال آموزش نروند و در بازار متضرر شوند.
در اشکال زیر سعی کرده ام نشان دهم که تمامی الگو ها در این دو الگو مستتر است ونیازی نیست اسامی زیادی را حفظ کنیم اسامی مانند ستاره صبحگاهی یا شامگاهی، مرد آویزان و…
لذا سعی کنید به این دو الگو بالا مسلط شوید باز هم تاکید دارم این مطلب بیشتر برای دوستانی مفید است که به سطوح حمایت و مقاومت، روند ها و رنج ها تسلط داشته باشند تا بتوانند کمی بهتر شرایط نمودار را تحلیل کنند.
کندل پوشای صعودی در نماد غپاک
کندل دوجی با سایه بلند بالا در محدوده مقاومتی و فلش سبز کندل تاییدیه در نماد وکادو
کندل پوشای صعودی در محدودی حمایتی در نماد وکادو
دو کندل صعودی بعد از روندی نزولی و در کندل دوم الگوی دوجی با سایه بلند پایین تایید شده است.
آموزش و ترید در بازار بورس تهران و بازار های آتی ایران، در راستای ارتقای سطح علمی جامعه نسبت به بازار بورس و فرهنگ سازی عمومی برای گسترش روز افزون بازار مالی بورس تهران، در سایت شکار روند عده ای از معامله گران حرفه ای بازار با هدفی مشخص و واحد گام بر می دارند که همانا گسترش بازار بورس و آموزش صحیح در این زمینه است
قدرت کندل استیکها در معاملات فارکس
در این مقاله تصمیم گرفتهایم درباره اهمیت نمودارهای کندل استیک در معاملات فارکس و چگونگی خواندن این نمودارها با شما صحبت کنیم.
الگوهای کندل استیک به عنوان مهمترین ابزارها در آنالیز تکنیکال به شمار میروند.
شناسایی هیجانات و واکنشهای معاملهگران امری بسیار مهم برای کسب موفقیت در بازار معاملات است.
شما میتوانید با استفاده از نمودارهای کندل استیک درباره این فاکتورها اطلاعات زیادی بدست آورید.
معرفی کندل استیک
ابتدا باید گفت که این نمودارها 4 نوع اطلاعات را در اختیار شما قرار میدهند:
- قیمت آغازی: قیمتی که معاملات در بازه زمانی مشخص شده باز میشوند
- قیمت بالا: بیشترین قیمت در بازه زمانی
- قیمت پایین: کمترین قیمت در بازه زمانی
- قیمت پایانی: قیمتی است که معاملات در بازه زمانی مشخص شده بسته میشود
اگر بدنه کندل سبز باشد، قسمت پایین آن نشان دهنده قیمت آغازی و بالای کندل قیمت پایانی را برای شما مشخص میکند.
اگر رنگ کندل قرمز باشد، بخش بالای کندل قیمت آغازی و پایین کندل قیمت پایانی است.
فیتیله یا سایه در کندل نشان دهنده high و low های قیمتی ایجاد شده در روند مشخص شدن قیمتهای آغازی و پایانی است.
قبل از شروع به انجام معاملات فارکس با استفاده از نمودارهای کندل استیک بهتر است با کسب آگاهی کافی در این زمینه وارد عمل شوید.
کندلهای صعودی و نزولی
کندل صعودی
یک کندل صعودی نشان دهنده افزایش قیمت در بازه زمانی تعیین شده است.
اگر قیمت از سطحی معین آغاز شود و در سطح بالاتر به اتمام برسد نشان دهنده ایجاد یک کندل صعودی است.
کندلهای صعودی معمولاً به رنگهای سبز یا سفید نشان داده میشوند.
کندل نزولی
وقتی قیمت از یک سطح معین شروع شود و در سطح پایینتر به اتمام برسد، یک کندل نزولی ایجاد خواهد شد که نشان دهنده کاهش قیمت است.
باید گفت که کندلهای نزولی معمولا به رنگهای قرمز یا مشکی نمایش داده میشوند.
انواع الگوهای کندل استیک
الگوی دوجی
کندلهای دوجی فیتیلههای بلند و بدنههای کوتاهی دارند به همین دلیل به راحتی قابل شناسایی هستند.
در صورت مشاهده این کندل باید بدانید که بازار در بازه زمانی معاملاتی مشخص شده با نوسانات زیاد قیمت همراه بوده است.
الگوی دوجی شامل 3 نوع است:
- دوجی سنجاقک: فیتیله بلند این کندل نشان دهنده یک دوره نزول طولانی مدت است که همراه با بازگشت به قیمت آغاز شده است.
- دوجی سنگ قبر: با فیتیله بلند خود در بالا نشان دهنده احساسات منفی بازار است.
- دوجی فیتیله بلند: نشان دهنده عدم قطعیت در روند بازار است.
الگوی کندل پوششی
این نوع کندل پوششی در واقع یک کندل سبز بزرگ است که میتواند محدوده کندل قرمز قبل را به طور کامل پوشش دهد.
زمانی که بدنه کندل بزرگتر شود، عکس این موضوع اتفاق میافتد.
کندل پوششی باید بتواند بدنه کندل قبل از خود را به طور کامل در بر بگیرد.
الگوی چکش
این الگو یکی از شناختهشدهترین الگوهای کندلها در دنیای معاملات است.
بسیاری از معاملهگران از این الگو برای مشخص کردن انتهای روند استفاده میکنند.
بدنه اصلی یک کندل چکشی معکوس، کوچک است و فتیله بالایی آن بلند است.
این درحالیست که فیتیله پایین این نوع کندل کوتاه است و یا ممکن است اصلا وجود نداشته باشد.
این کندل معمولا در انتهای یک روند نزولی ایجاد میشود و معمولا نشان دهنده احتمال بازگشت یک روند صعودی است.
توجه داشته باشید که الگوی ستاره دنبالهدار به دلیل شکل مشابه آن با الگوی چکش معکوس معمولا اشتباه گرفته میشود.
اگرچه شکل این دو الگو یکسان است اما مفاهیم متفاوتی دارند.
در اوج یک روند صعودی، ظهور یک کندل ستاره دنبالهدار معمولاً به عنوان نشانهای از ظهور یک روند نزولی در نظر گرفته میشود.
این در حالیست که ظهور الگوی چکش معکوس در قسمت پایینی یک روند نزولی معمولا به عنوان یک سیگنال معاملاتی برای ایجاد یک روند صعودی در نظر گرفته میشود.
نکاتی درباره سایه کندل استیکها
- اگر سایه بالایی یک کندل نزولی کوتاه باشد به این معناست که اختلاف قیمت پایانی و آغازی ناچیز است.
در این شرایط میتوان گفت که فروشندگان بر بازار فارکس مسلط شدهاند. - اگر سایه پایینی کندل صعودی کوتاه باشد نشان دهنده اختلاف کم قیمتهای آغازی و پایانی است.
در این شرایط خریداران بر بازارها تسلط دارند. - طول بدنه کندل نشان دهنده میزان قدرت خریداران و فروشندگان در بازار است.
معمولا زمانی که کندلهایی با بدنه کوتاه در نمودار ظاهر میشوند نشان دهنده قرار داشتن بازار در شرایط نوسانی است.
در پایان باید بگوییم که هیچ الگوی نموداری نمیتواند موفقیت شما را به صورت 100٪ در بازار معاملات فارکس ضمانت کند.
بسیاری از معاملهگران تازهوارد تصور میکنند استفاده از الگوهای کندل استیک به منزله کسب سود در تمام شرایط معاملاتی است.
این درحالیست که چنین طرز تفکری درباره الگوهای کندل استیک و سایر الگوهای نموداری اشتباه است.
در واقع میتوان گفت که این الگوها نشان دهنده مسیر احتمالی بازارها و تمایل حرکت آنها در جهت مورد نظر شما است اما هیچ ضمانتی برای حرکت در جهت تعیین شده به شما نخواهد داد.
پیشنهاد میکنیم ابتدا با افتتاح یک حساب دمو، کار با انواع الگوها را تمرین کرده و سپس با حساب لایو معاملات خود را آغاز کنید.
دیدگاه شما