ابزارهای مومنتوم


Market Momentum – مومنتوم بازار

اصطلاح مومنتوم یا حرکت بازار به توانایی یک بازار برای حفظ روند افزایشی یا کاهشی قیمت در یک بازه زمانی خاص اشاره دارد. اساسا مومنتوم بازار (Market Momentum) چیزی است که روند بازار را مشخص می‌کند. از آنجایی که حرکت بازار نتیجه تغییرات قیمت بازار یک دارایی است، احساسات فعلی بازار (Sentiment) را نیز منعکس می‌کند.

به این ترتیب مومنتوم بازار را می‌توان در تحلیل تکنیکال (TA) استفاده کرد و به معامله‌گران کمک کرد تا فرصت‌های معاملاتی را شناسایی کنند. این فرصت‌ها ممکن است در طول روندهای صعودی یا نزولی (زمانی که حرکت بازار قوی‌تر می‌شود) یا در طی نقاط معکوس (زمانی که حرکت بازار ضعیف‌تر می‌شود) به وجود بیایند.

مومنتوم بازار نه تنها به تغییرات قیمت بلکه به حجم معاملات نیز مرتبط است. این بدان معناست که حجم بالای فعالیت معاملاتی نشان‌دهنده‌ی روند قوی‌تر بازار و در نتیجه، حرکت قوی‌تر و قابل اعتمادتر بازار است.

یک معادله کلی که اغلب برای محاسبه یا تعریف مومنتوم بازار استفاده می‌شود:

مومنتوم بازار = (قیمت فعلی) – (قیمت بسته شدن n روز گذشته).

همانطور که گفته شد بسیاری از معامله‌گران و تحلیلگران چارت از شاخص‌های TA برای اندازه‌گیری مومنتوم بازار استفاده می‌کنند و سعی می‌کنند روندهای احتمالی بازار را شناسایی کنند. چند نمونه از این ابزارها عبارتند از: شاخص قدرت نسبی (RSI)، قیمت میانگین وزنی حجمی (VWAP) و واگرایی میانگین متحرک همگرایی (MACD).

همچنین شاخص‌های دیگری برای اندازه‌گیری مومنتوم بازار در بخش‌های مختلف بازار ایجاد شده است. MSCI و FTSE Russell دو شرکتی هستند که شاخص های مومنتوم را معرفی کرده‌اند: MSCI USA Momentum Index و Russell 1000 Momentum Focused Factor Index.

اندیکاتور چیست و چه کاربردی دارد؟ معرفی بهترین اندیکاتورهای مالی

تحلیل تکنیکال یکی از روش‌های متداول برای پیش‌بینی روند قیمتی دارایی‌های مختلف است. این روش همانند هر روش تحلیلی، به ابزارهای مختلفی نیاز دارد. برای انجام این تحلیل، هر معامله‌گر نیاز به سابقه دارایی خود و همچنین نرم‌افزارهای تحلیلی دارد. اندیکاتور بخشی از این ابزارها هستند که تحلیل‌گران از آن برای پیش‌بینی روندهای قیمتی استفاده می‌کنند. در ادامه این مطلب از آکادمی مزدکس، به معرفی اندیکاتورهای پرطرفدار در بازارهای مالی می‌پردازیم.

اندیکاتور چیست؟

اندیکاتور (Indicator) یک الگوی ریاضی است که با استفاده از داده‌های تاریخی به دست می‌آید. سرمایه‌گذاران و معامله‌گران از این ابزارها برای پیش‌بینی روندهای قیمتی آینده و تصمیم‌گیری معاملات خود استفاده می‌کنند. در واقع اندیکاتورها فرمول‌های ریاضی هستند که با استفاده از داده‌های حجم و قیمت، آینده قیمت را پیش‌بینی می‌کنند.

یک اندیکاتور معمولاً به‌صورت گرافیکی روی نمودار نمایش داده می‌شود و از مقایسه‌ی آن با بهای فعلی برای تجزیه و تحلیل استفاده می‌شود. مکانیزم اندیکاتورها به این شکل است که داده‌های گذشته را تحلیل کرده و بر اساس آن سعی می‌کند روندهای آتی را پیش‌بینی کند.

اندیکاتور علاوه بر اینکه چشم‌انداز ارزشمندی در مورد ساختار قیمت ارائه می‌دهند، به معامله‌گران کمک می‌کنند تا از تغییرات قیمت نیز سود کسب کنند.

اندیکاتورها چگونه کار می‌کنند؟

اندیکاتورها جزو ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند که از آن‌ها برای ارزیابی سرمایه‌گذاری‌ها و شناسایی موقعیت‌های (پوزیشن) معاملاتی استفاده می‌شود. آن‌ها این کار را از طریق تجزیه و تحلیل اطلاعات آماری روندها، مانند حجم و حرکات قیمتی انجام می‌دهند. برخلاف تحلیل بنیادی (فاندامنتال) که تلاش می‌کند ارزش ذاتی یک اوراق بهادار را بر اساس داده‌های مالی و یا شرایط اقتصادی ارزیابی کند، تحلیل‌گران تکنیکال سعی دارند با استفاده از الگوهای حرکت قیمت، سیگنال‌های معاملاتی و غیره، به ارزیابی قدرت و یا ضعف روند قیمتی یک دارایی بپردازند.

تحلیل تکنیکال را می‌توان روی هر اوراق بهاداری که سابقه اطلاعات معاملاتی آن موجود است انجام داد. این اوراق می‌تواند شامل سهام، ‌ قراردادهای آتی، کالاها، کامودیتی‌ها، شاخص‌ها، ارزهای دیجیتال، ارزهای فیات و یا هر اوراق بهادار دیگری باشد. به‌عبارت‌دیگر، اندیکاتورهای تکنیکال به‌جای تمرکز روی اصول کسب‌وکار مانند درآمد، بازدهی و حاشیه سود، روی تاریخچه داده‌های معاملاتی مثل قیمت، حجم و یا نرخ بهره تمرکز دارند. اندیکاتورها عموماً توسط معامله‌گرانی استفاده می‌شوند که تعداد معامله‌های بیشتری انجام می‌دهند، چراکه بیشتر با هدف تجزیه و تحلیل حرکات کوتاه مدت قیمت طراحی شده‌اند. با این حال، سرمایه‌گذاران بلندمدت نیز می‌توانند از اندیکاتورها برای شناسایی نقاط ورود و خروج استفاده کنند.

انواع اندیکاتور ها

۱. اسیلاتورها

اسیلاتورها یکی از زیرمجموعه‌های اندیکاتورها هستند. که بیشتر روی مومنتوم بازار تمرکز دارند و بین یک مقدار حداقل و حداکثر در حال نوسانند. از اسیلاتور برای شناسایی شرایط اشباع خرید و فروش استفاده می‌شود ئ معامله‌گران از این ابزار برای بازگشت قیمت در بازارهای مختلف و نوسان‌گیری استفاده می‌کنند. چراکه آن‌ها همیشه در یک محدوده‌ی تعریف شده نوسان می‌کنند.

در اکثر موارد، تحلیلگران تکنیکال از استفاده هم‌زمان چند اسیلاتور اجتناب می‌کنند و توصیه‌ای نیز به انجام این کار ندارند. تقریباً تمام اسیلاتورها شباهت قابل‌توجهی در فرمول‌های ریاضی، عملکرد و حتی ظاهر دارند. بنابراین استفاده همزمان از آن‌ها توجیهی ندارد و بیشتر باعث سردرگمی تحلیلگر می‌شود. در میان معروف‌ترین اسیلاتورها می‌توان به ابزار شاخص قدرت نسبی (RSI) اشاره کرد.

۲. پوششی (overlay)

دسته دوم اندیکاتورها مربوط به overlayها هستند. از این ابزارها نیز برای شناسایی و پیش‌بینی نقاط حمایت، مقاومت و همچنین مناطق اشباع خرید و فروش استفاده می‌شود. در واقع، آن‌ها چشم‌اندازی از عرضه و تقاضای احتمالی سهام را ارائه می‌کنند. از آنجایی که اطلاعات این اندیکاتورها روی نمودار قیمت درج می‌شود، به آن‌ها overlay یا پوششی گفته می‌شود. در میان معروف‌ترین و پرکاربردترین اندیکاتورهای پوششی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • میانگین‌های متحرک
  • باندهای بولینگر
  • استوکاستیک
  • مک دی
  • حجم تعادلی

معرفی اندیکاتورهای پر طرفدار در بازارهای مالی

در ادامه قصد داریم مهمترین اندیکاتورهای بازارهای مالی را معرفی کنیم. پس با ما همراه باشید.

شاخص قدرت نسبی (RSI)

اسیلاتور شاخص قدرت نسبی یا RSI یکی از محبوب‌ترین و پرکاربرد ترین اندیکاتورها در بازارهای مالی است که در واقع سرعت و بزرگی تغییرات اخیر قیمت را اندازه‌گیری و شرایط اشباع خرید و اشباع فروش را می‌سنجند.

مقدار RSI بین ۰ الی ۱۰۰ تعیین می‌شود. به طور سنتی، مقدار بیش از ۷۰ به معنای حالت اشباع خرید بوده و مقادیر کمتر از ۳۰ نیز به معنای اشباع فروش است. با این حال، تنها کاربرد این اندیکاتور نمایش شرایط اشباع خرید یا فروش نیست. RSI همچنین می‌تواند تغییر روندهای احتمالی را پیش‌بینی کرده و زمان مناسب برای خرید و فروش را به معامله‌گران نشان دهد.

یکی دیگر از کاربردهای RSI، به موضوع واگرایی‌ها بازمی‌گردد. واگرایی RSI زمانی اتفاق می‌افتد که مسیر حرکت قیمت و نمودار RSI متفاوت باشد. به عنوان مثال، واگرایی صعودی زمانی رخ می‌دهد که RSI در موقعیت اشباع فروش باشد و قیمت نیز نتواند یک کف جدید بسازد. این موضوع می‌تواند نشان‌دهنده افزایش قدرت صعودی باشد. عبور قیمت از محدوده‌ی اشباع فروش می‌تواند سیگنالی برای ورود به پوزیشن خرید باشد. واگرایی منفی دقیقاً‌ برعکس این است. یعنی زمانی که RSI موقعیت اشباع خرید را نشان می‌دهد، ولی قیمت نمی‌تواند سقف جدیدی بسازد.

بد نیست بدانید که RSI بیشتر در بازارهای رنج کاربرد دارد و در بازارهای با روندهای قوی صعودی یا نزولی استفاده نمی‌شود.

میانگین متحرک ۵۰ و ۲۰۰ روزه

اندیکاتور میانگین متحرک (MA) یک ابزار تعیین روند است که به عملکرد قیمت در دوره‌های زمانی خاص نگاه کرده و میانگینی از وضعیت قیمت را محاسبه می‌کند. این اندیکاتور به شکل یک خط (نوار) روی نمودار نمایش داده شده و همیشه به‌روزرسانی می‌شود. میانگین‌های متحرک نمایی ۵۰ و ۲۰۰ روزه نسخه‌های بهتر و قابل اعتمادتری از نسخه دیگرشان،‌ یعنی میانگین متحرک ساده (SMA) هستند. به‌صورت خلاصه، میانگین متحرک ۵۰ روزه برای تخمین روند میان مدت قیمت و میانگین متحرک ۲۰۰ روزه برای بررسی شرایط بلند مدت کاربرد دارد. به‌عنوان یک قانون کلی می‌‌توان گفت:

«تا زمانی که قیمت بالای میانگین متحرک باشد،‌ روند صعودی، و زمانی که قیمت زیر میانگین متحرک باشد، روند نزولی خواهد بود».

باندهای بولینگر

باندهای بولینگر در واقع نوارهایی هستند که در سطوح بالا و پایین انحراف معیار میانگین متحرک ساده قیمت رسم می‌شوند. از آنجایی که فاصله باندها بر اساس انحراف معیار است، آن‌ها بر اساس نوسانات قیمت پایه تنظیم می‌‌شوند.

این ابزار به معامله‌گران کمک می‌کند تا به طور نسبی بالا یا پایین بودن قیمت را تشخیص دهند. آن‌ها معمولاً به صورت جفت (باند بالایی و پایینی) و در کنار میانگین متحرک استفاده می‌شوند. همچنین لازم به ذکر است که استفاده‌ از باندهای بولینگر به‌تنهایی توصیه نمی‌شود. تحلیلگران عموماً‌ از آن در کنار دیگر ابزارها برای تایید سیگنال‌های دریافتی استفاده می‌کنند.

استوکاستیک

شناسایی چرخه‌های متعدد خرید و فروش بازار از طریق اندیکاتورهای قدرت نسبی که یکی از آنها استوکاستیک (stochastics) است شناسایی می‌شود. این چرخه‌ها معمولاً در یک نقطه به اشباع خرید یا فروش رسیده و سپس در خلاف جهت شروع به حرکت می‌کنند.

اندیکاتور استوکاستیک در بین بازه ۰ تا ۱۰۰ در حال نوسان است. زمانی که به ۸۰+ رسید، ما اصطلاحاً در شرایط اشباع خرید قرار داریم و بهتر است دارایی خود را بفروشیم. از سوی دیگر، قرار گرفتن در ناحیه ۲۰- به معنای اشباع فروش بوده و بهتر است برای خرید مجدد آماده شویم.

مک‌دی (MACD)

نام کامل این اندیکاتور Moving Average Convergence Divergence، به‌معنای همگرایی و واگرایی میانگین متحرک است. از این اندیکاتور به عنوان یک ابزار مومنتوم برای به دست آوردن قدرت، جهت و شتاب یک روند قیمتی می‌توان استفاده کرد. اندیکاتور MACD از ۳ جزء اصلی تشکیل شده است:

  • هیستوگرام (خطوط عمودی مشکی)
  • خط سیگنال (خط قرمز رنگ)
  • خط مک دی (خط آبی رنگ)

نحوه استفاده از MACD بسیار آسان است. زمانی که خط مک‌دی (آبی) از ناحیه زیر صفر، خط سیگنال (قرمز) را از پایین به بالا قطع کند، سیگنال خرید صادر می‌شود. همچنین زمانی که خط مکدی (آبی) از ناحیه بالای صفر، خط سیگنال (قرمز) را از بالا به بالا قطع کند سیگنال فروش صادر خواهد شد. البته تنوع کاربردها و سیگنال‌های این اندیکاتور بیشتر است و در اینجا تنها یک مورد به عنوان نمونه بیان شد. بااین‌حال، در نظر داشته باشید که از سیگنال‌های این اندیکاتور باید در کنار سایر مؤلفه‌های تحلیلی استفاده کنید و توصیه می‌شود صرفاً MACD را معیار خرید و فروش خود قرار ندهید.

پارابولیک سار (Parabolic SAR)

اندیکاتور Parabolic SAR یکی دیگر از اندیکاتورهای محبوب مومنتوم قیمتی است. این اندیکاتور تغییر احتمالی مومنتوم قیمت را نشان می‌دهد و تفسیر و عملکرد آن بسیار ساده است. در واقع، Parabolic SAR را می‌توان نسخه مدرن و به‌روز شده‌ی تقاطع‌های میانگین‌های متحرک دانست. با فعال‌سازی این اندیکاتور، نقاطی را روی نمودار قیمتی مشاهده خواهید کرد. مادامی که این نقطه‌ها در زیر کندل‌های قیمتی باشند،‌ مومنتوم روند، صعودی است و زمانی که خط‌‌های نقطه‌چین بالای سطح قیمت باشند، مومنتوم نزولی است.

حجم تعادلی (OBV)

این اندیکاتور به بررسی جریان حجم می‌پردازد و از آن می‌توان برای پیش‌بینی تغییرات قیمتی استفاده کرد. سازوکار اندیکاتور OBV به این شکل است که زمانی که نماد موردنظر نسبت به روز قبل با قیمت بیشتری بسته شود، OBV صعودی خواهد بود و حجم مثبت در نظر گرفته می‌شود. از سوی دیگر، زمانی که قیمت بسته شدن کندل نسبت به قیمت پایانی روز قبل کمتر باشد، OBV نزولی بوده و حجم منفی درنظر گرفته ابزارهای مومنتوم خواهد شد. بنابراین، زمانی که نمودار OBV صعودی باشد،‌ نشان از حجم مثبت و زمانی که نزولی باشد، حاکی از فشار حجمی منفی است که می‌تواند منجر به نزولی شدن نمودار قیمتی شود. شرایط زیر می‌تواند در تفسیر نمودارهای OBV کاربرد داشته باشد:

  • نمودار قیمت و OBV قله‌های بالای جدیدی می‌سازند: تداوم روند صعودی
  • نمودار قیمت و OBV نزولی بوده و قله‌های پایین‌تری می‌سازند: تداوم روند نزولی
  • OBV صعودی و روند خنثی: احتمال جهش مثبت قیمت
  • OBV نزولی و روند خنثی: احتمال جهش منفی قیمت
  • قیمت قله‌های جدید می‌سازد،‌ ولی OBV نمی‌تواند سقف جدید بسازد: واگرایی منفی و اتمام روند صعودی
  • قیمت کف‌های جدید می‌سازد،‌ ولی OBV نمی‌تواند کف جدیدی بسازد: واگرایی مثبت و اتمام روند نزولی

جمع‌بندی

امروزه هرچند طیف وسیعی از اندیکاتورها در نمودارهای تکنیکال وجود دارند، اما در نظر داشته باشید که کاربرد اکثر آن‌ها با یکدیگر مشابه ابزارهای مومنتوم است و تفاوت چندانی ندارند. به صورت کلی، اندیکاتورها را از لحاظ کاربرد می‌‌توان به ۵ دسته تقسیم کرد:

  • تعیین روند
  • میانگین قیمت
  • قدرت نسبی
  • مومنتوم
  • حجمی

بنابراین توصیه می‌کنیم که از هرکدام از این اندیکاتورها، تنها از یک مورد استفاده کنید. چراکه نتایج آن‌ها ممکن است همپوشانی داشته و یا به دلیل تفاوت‌های جزئی، باعث سردرگمی شما شوند. معامله‌گران بازارهای مالی هم به این موضوع باید توجه باشند که معامله صرفاً بر اساس سیگنال اندیکاتورها به هیچ وجه توصیه نمی‌شود. از این رو بهتر است این ابزارها را برای تایید تحلیل‌های شخصی خودتان درنظر بگیرید و سپس وارد پوزیشن‌های خرید و فروش شوید.

آموزش بورس

سرمایه گذاری در بورس | معاملات الگوریتمی با استفاده از هوش مصنوعی | نرم افزار بورس

در این وبلاک مقالات مفید در مورد آموزش بورس ، معاملات الگوریتمی و هوش مصنوعی در بورس برای شما کاربران عزیز منتشر خواهد شد.

مطالب عمومی

تحلیل تکنیکال

تحلیل بنیادی

مدیریت سرمایه

الگوتریدینگ

روانشناسی معاملات

تحلیل تکنیکال

سرمایه گذاری در بورس

سرمایه گذاری موفق

تحلیل فاندامنتال

تحلیل بنیادی

ورشکستگی در بورس

عوامل ورشکستگی

تحلیل گران بورس

آموزش بورس

    (۲) (۲) (۱) (۲) (۱) (۲) (۵) (۴) (۳) (۳)

استراتژی معاملاتی مومنتوم چیست؟

استراتژی معاملاتی ممنتوم

استراتژی معاملاتی مومنتوم چیست؟

استراتژی معاملات مومنتوم روشی است که در آن معامله گران با توجه به قدرت اخیر روندهای قیمت ، معاملات خرید و فروش خود را انجام می دهند . استفاده از مومنتوم در قیمت بسیار شبیه به حرکت اجسام در فیزیک است ، جایی که جسمی با سرعت به جسم دیگر برخورد می کند و این برخورد حرکت این دو جسم را هم جهت با هم می کند . اما در بازارهای مالی ، مومنتوم یا همان حرکت با عوامل دیگری همچون حجم معاملات و نرخ تغییرات قیمت اندازه گیری و تعیین می شود . معامله گران مومنتوم بر این باور هستند که قیمت یک سهام در بازار که در یک جهت معین به شدت در حال حرکت است (صعودی یا نزولی) ، به حرکت خود همچنان در همان جهت ادامه می دهد تا زمانی که روند ، قدرت خود را از دست بدهد .

معاملات مومنتوم از کجا شروع شد

• انجام معاملات مومنتوم به قرن ها پیش بر می گردد . در اواخر دهه 1700 میلادی ، اقتصاددان و سرمایه گذار مشهور انگلیسی بنام دیوید ریکاردو ، از استراتژی های معاملاتی مبتنی بر مومنتوم استفاده می کرد که در معاملات او موفقیت های زیادی را در پی داشت . او سهام هایی را که روند قیمتی پرقدرت داشته اند خریداری می نمود و سپس سهام هایی را که قدرت در روند خود را از دست داده بودند می فروخت . او روش خود را با این عبارت توصیف کرد : ضرر های خود را کوتاه کن ، به سود خود اجازه دهید افزایش یابد .
• پس از توسعه تجزیه و تحلیل تکنیکال در اواخر قرن نوزدهم ، مفاهیمی از مومنتوم در سالهای 1920 و 30 توسط تجار و معامله گران و تحلیلگرهای مشهوری همچون جسی لیورموور ، گارتلی ، رابرت ریا ، جورج سیمان و ریچارد ویکوف به دست آمد .
• اما این ایده درباره مومنتوم برای اولین بار در مطالعات دانشگاهی در سال 1937 توسط اقتصاد دانانی همچون آلفرد کاول و هربرت جونز به رسمیت شناخته شد . آنها دریافتند که سهامی که در مدت یک سال عملکرد خوبی داشته اند ، تمایل به ادامه همان عملکرد را در سال بعد نیز دارند .

با این حال ، این مفهوم پس از توسعه و محبوبیت یک نظریه دیگری بنام سرمایه گذاری بر اساس ارزش از دهه 1930 به بعد ، مبهم ، کم رنگ و ناپدید شد . بیشتر سرمایه گذاران روی ارزش ذاتی یا اساسی یک سهم تمرکز می کردند و کمترین توجه را به مسیر حرکت قیمت آن داشتند .

• پس از دوران تجزیه و تحلیل تکنیکال در اواخر این قرن ، مفهوم سرمایه گذاری مومنتوم را با انتشار مطالعاتی که توسط جگادش و تیتمان در سال 1993 در یک مجله انجام شد دوباره مبحث مومنتوم برای استفاده جان تازه ای گرفت . این موضوع نشان داد که معامله گران و بازارها تمایل دارند که به اطلاعات اخیر درباره قیمت سهام بازخورد مثبت نشان دهند بنابراین روند قیمت ها را به همان گونه ای که وجود دارد تقویت می شود .

حرکت نسبی و حرکت مطلق

معاملات مومنتوم را می توان در دو دسته تقسیم کرد: حرکت (مومنتوم) نسبی و حرکت (مومنتوم) مطلق .
استراتژی حرکت نسبی جایی است که در عملکرد اوراق بهادار مختلف در یک طبقه از دارایی خاص در برابر یکدیگر مقایسه می شود و سرمایه گذاران اوراق بهاداری را که دارای عملکرد قوی باشد خریداری و آن را حمایت می نمایند و اوراقی که دارای عملکرد ضعیف است به فروش می رسانند .
استراتژی حرکت مطلق در جایی است که رفتار قیمت اوراق بهادار در برابر عملکرد قبلی آن در یک دوره زمانی گذشته مقایسه می شود.
در معاملات ارزی می توان از حرکت نسبی یا مطلق به خوبی استفاده کرد . با این حال ، استراتژی های معاملاتی مومنتوم بیشتر با حرکت مطلق همراه هستند .

استراتژی معاملاتی ممنتوم

چگونه یک استراتژی مومنتوم استفاده می شود

مومنتوم را می توان در طی دوره های زمانی طولانی تر ماننده هفته ها یا ماه ها و یا در مدت زمان کوتاه تر یا به عبارتی در معاملات روزانه ماننده چند دقیقه یا ساعت تعیین کرد .

اولین کاری که معامله گران بطور معمول انجام می دهند ، تعیین جهت روند و گرایش بازار است که احتمالا در آن می خواهند معاملات خود را انجام دهند . آنها با استفاده از یکی از چندین اندیکاتور مومنتوم که در دسترس آنها می باشد ، ممکن است به دنبال ایجاد یک نقطه خوب برای ورود به معامله مورد نظر خود باشند . همچنین آنها به دنبال بهترین نقطه برای خروج به همراه سود معقول ، از معامله نیز می باشند که بر اساس سطوح حمایت و مقاومت از قبل ابزارهای مومنتوم پیش بینی شده از بازار هستند .
علاوه بر این ، به آنها یک توصیه بسیار مهمی نیز می شود که با توجه به نوع معاملات (خرید یا فروش) ، سفارشات توقف ضرر (Stop Loss) را در بالای یا زیر نقطه ورود خود تنظیم کنند . این امر به منظور محافظت از احتمال غیر قابل پیش بینی بازگشت روند قیمت و ضرر های ناخواسته است .

اندیکاتور های مومنتوم

اندیکاتور های مومنتوم یکی از ابزارهای رایج و مورد استفاده معامله گران ، برای تعیین حرکت در یک سهم خاص می باشند . آنها ابزارهای گرافیکی هستند ، بیشتر به شکل (oscillators) نوسان ساز می باشند که می توانند قیمت را با سرعت نشان دهند و علاوه بر آن نشان دهنده احتمال ادامه حرکت قیمت در مسیر خود خواهد بود ، یک سهم معین در جهت خاصی در حرکت می باشد .

مفهوم این ابزار این است که با معامله بروی یک سهم ، سرعت حرکت قیمت به حداکثر خود می رسد و وقتی که سرمایه گذاران یا پول های جدید به این معامله وارد می شوند این تجارت خاص نزدیک به اوج خود می شود . هنگامی که سرمایه گذاری جدید کمتری برای سرمایه گذاری در دسترس باشد ، تمایل آن سهم پس از اوج و روند صعودی قیمت در جهت معکوس است .

با کم کردن قیمت قبلی از قیمت فعلی می توان جهت حرکت را به روشی ساده مشخص کرد . نتیجه مثبت یک سیگنال حرکت (مومنتوم) مثبت را به شما می دهد ، در حالی که یک نتیجه منفی یک سیگنال حرکت (مومنتوم) منفی را به شما داده است.

ابزارهای مومنتوم معمولاً به عنوان شاخص های تغییر نرخ ( Rate-Of-Change (ROC) ) ظاهر می شوند که نتیجه حرکت را با قیمت قبلی تقسیم می کنند . با ضرب کردن 100 در این مقدار میانگین ، معامله گران می توانند درصد ROC را برای ترسیم بالا و پایین روند در این نمودار پیدا نمایند . با نزدیک شدن ROC به یکی از این بالا و پایین ها ، احتمال کاهش روند قیمت و جهت معکوس یا تغییر روند افزایش می یابد .

در اینجا چند مورد از ابزارهای اندیکاتور تکنیکال که معمولاً توسط معامله گران برای ارزیابی حرکت استفاده می شود وجود دارد که در استفاده از آنها ممکن است احساس کنید زمان مناسبی برای ورود یا خروج از معاملات را در یک روند است .

استراتژی معاملاتی ممنتوم

• Moving averages

میانگین متحرک : این اندیکاتور با هموار کردن نمودار نامنظم در دوره کوتاه مدت ، به یک یا چند خط روند دیدنی و مسطح تر ، آسانتر و قابل خواندن می توانند به شناسایی روند کلی قیمت و شتاب کمک کنند . آنها با مجموع قیمت های بسته شده در یک دوره معین و تقسیم نتیجه بر تعداد دوره های در نظر گرفته شده محاسبه می شوند . آنها می توانند میانگین های متحرک ساده (simple) و یا میانگین متحرک نمایی (exponential) باشند که وزن بیشتری به اقدامات اخیر قیمت ها می بخشد .

• Relative strength index
شاخص مقاومت نسبی (RSI) : همانطور که از نام این اندیکاتور پیداست ، قدرت حرکت قیمت فعلی را در دوره های اخیر اندازه گیری می کند . هدف این است که احتمال اینکه روند فعلی نسبت به عملکرد قبلی قوی باشد را نشان دهد .

• Stochastics

نوسان ساز تصادفی در طی یک بازه زمانی مشخص قیمت فعلی یک سهم را با دامنه آن مقایسه می کند . هنگامی که خطوط روند در نوسان ساز به شرایط oversold برسند که معمولاً اندازه ی آن در پایین محدوده 20 است و نشان می دهد که یک حرکت قیمت صعودی در حال شکل گیری است . و هنگامی که آن به شرایط overbought برسد که معمولاً اندازه ی آن در بالای محدوده 80 است برسند ، این نشان می دهد که یک حرکت قیمت رو به پایین پیش می رود و روند نزولی خواهد شد .

• Moving average convergence divergence

واگرایی همگرایی میانگین متحرک (MACD) در حال حرکت : این اندیکاتور ابزاری است که بصورت نمایی (exponential) می تواند خطوط روند متوسط رشد را در حرکت سریع و آهسته بر روی نمودار در برابر یک خط سیگنال مقایسه کند . این هم حرکت قیمت و هم نقاط معکوس روند احتمالی قیمت را نشان می دهد . هنگامی که این خطوط از هم با فاصله هستند ، حرکت قوی تری به نظر می رسد و وقتی فاصله بین آنها کم می شوند ، حرکت کند می شود و احتمالاً روند قیمت به سمت معکوس حرکت می کند .

• Commodity channel index
(CCI) : این شاخص حرکت "قیمت معمولی" یک سهم (یا میانگین قیمتهای بالا ، پایین و بسته شدن) را در برابر میانگین متحرک ساده و میانگین انحراف قیمت معمولی خود مقایسه می کند . مانند stochastics و نوسان سازهای دیگر ، هدف آن نشان دادن شرایط overbought و oversold است . قرار گرفتن در محدوده بالای 100 و زیر -100 نشان دهنده شرایط فراتر از حد می باشد.

• On balance volume
(OBV) : این اندیکاتور ، حجم معاملات را با قیمت مقایسه می کند . در حقیقت این امر برای این است که وقتی حجم معاملات بدون تغییر زیادی در قیمت بالا می رود ، نشانه ای از شتاب قوی قیمت است . و اگر حجم کاهش یابد ، به عنوان نشانه ای از کاهش سرعت حرکت شناخته می شود .

استراتژی معاملاتی ممنتوم

خطرات مربوط به معاملات لحظه ای

مانند هر سبد معاملاتی ، تجارت و معاملات شما در معرض خطر است . اگر زمانی که روند در حال صعودی است و قیمت ها از این روند پیروی می کنند و یک معامله موفقیت آمیز باز نموده اید ، اما مشاهده خواهد شد در مواقعی در روند معکوس های غیر منتظره رخ می دهد که معامله گران باید در مقابل آن از خود محافظت نمایند .
معامله گران باید این موضوع را در نظر داشته باشند :
تجزیه و تحلیل تکنیکال پیش بینی های خود را از احتمال حرکت قیمت بر روند قیمت های گذشته می گذارد .
قیمت ها در بازار به دلیل وقایع خبری غیر منتظره یا ترس و تغییر احساسات در بازار می تواند در هر زمان به صورت غیرقابل پیش بینی حرکت کند .

خلاصه

مومنتوم یک مفهوم کلیدی است که برای تعیین احتمال معاملات سودآور ارزشمند است . از اندازه گیری مومنتوم می توان در کوتاه مدت و بلند مدت استفاده کرد و آنها را در انواع استراتژی های معاملاتی مومنتوم مفید دانست . چندین ابزار تجارت تکنیکال برای آشکار کردن قدرت روندها و اینکه آیا تجارت روی سهام خاصی ممکن است یک شرایط خوب را داشته باشد یا خیر قابل دسترس است .
با این حال ، به معامله گران باید هشدار داده شوند که پیش بینی های مومنتوم به طور معمول با استفاده از اندازه گیری روند قیمت های در گذشته محاسبه می شود . مومنتوم و قیمت واقعی می توانند هر لحظه براساس اتفاقاتی که در محاسبات اصلی محاسبه نشده باشد تغییر کنند . به همین دلیل ، اقدامات پیشگیرانه مانند تعیین حد ضرر (Stop Loss) ، برای محافظت در برابر برگشت غیرقابل پیش بینی قیمت حتی در محکم ترین استراتژی ، مهم است .

مومنتوم سبکی و منشأ بروز آن

1 دانشــیار، گــروه مــدیریت مــالی، دانشــکده مــدیریت و حســابداری، دانشــگاه شــهید بهشــتی، تهــران، ایــران.

2 دانشجوی دکتری، مدیریت مالی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران

چکیده

هدف: فعالان بازار سرمایه، همواره برای شناسایی خلاف قاعده‌های بازار و طراحی راهبردهای معاملاتی سودآور مبتنی بر آن کوشیده‌اند. از جمله معروف‌ترین خلاف قاعده‌های بازار، می‌توان به مومنتوم اشاره کرد. خلاف قاعده‌ای که جگادیش و تیتمن (1993) در بدو شناسایی آن را در سطح سهام انفرادی بررسی کردند و اخیراً در سطح پرتفوی‌های سبکی بررسی می‌شود. هدف پژوهش حاضر، آزمون سودآوری استراتژی مومنتوم سبکی مبتنی بر سبک‌های اندازه و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار و منشأ ایجاد آن از طریق تجزیه سود استراتژی مذکور در بورس اوراق بهادار تهران است.
روش: به‌منظور آزمون سودآوری مومنتوم سبکی، از روش تحلیل پرتفوی برای استراتژی‌های دوره تشکیل و نگهداری 3، 6 و 12ماهه استفاده شده است. در پژوهش حاضر، سودآوری مومنتوم سبکی به سه عامل ریسک، تداوم بازده و تغییرات مشترک توجیه‌ناپذیر با عوامل کلان اقتصادی نسبت داده می‌شود.
یافته‌ها: نتایج نشان می‌دهد که سودآوری مومنتوم سبکی، تقریباً برای دوره‌های کوتاه‌مدت و میان‌مدت مثبت و معنادار است؛ اما برای دوره‌های بلندمدت، علی‌رغم مثبت‌بودن سودآوری، از نظر آماری معنادار نبوده یا به استراتژی معکوس تبدیل شده است. بر اساس نتایج به‌دست‌آمده، برای استراتژی‌های 3 و 6 ماهه، عمده سود مومنتوم سبکی از طریق تئوری تداوم بازده توضیح داده می‌شود و برای استراتژی 12 ماهه، ریسک، مؤلفه اصلی سودآوری مومنتوم سبکی محسوب می‌شود.
نتیجه‌گیری: برای استراتژی‌های 3 و 6 ماهه، «ریسک» و «تداوم بازده» مؤلفه‌های اصلی ایجاد مومنتوم سبکی است؛ اما برای استراتژی 12 ماهه، «ریسک» تنها عامل ایجاد مومنتوم سبکی معرفی می‌شود.

کلیدواژه‌ها

  • استراتژی مومنتوم سبکی
  • تداوم بازده
  • کوواریانس مقطعی

20.1001.1.10248153.1399.22.3.2.8

عنوان مقاله [English]

The Style Momentum and Its Origin

نویسندگان [English]

  • Maryam Davallou 1
  • Bahareh Tabarsa 2

1 Associate Prof., Department of Financial Management, Faculty of Management and Accounting, Shahid Beheshti University, Tehran, Iran.

2 Ph.D. Candidate, Department of Financial Management, Faculty of Management and Accounting, Shahid Beheshti University, Tehran, Iran.

Objective: Capital market investors have always sought to identify anomalies market and plan profitable trading strategies based on them. Momentum is one the most famous anomalies market. Momentum initially identified by Jagadeesh and Titman (1993) at the level of individual stocks, and recently has been examined at the level of style portfolios. The purpose of this study is to test the profitability of the style momentum strategy based on the size and book value to market value ratio style and its origin through decomposing the profit of strategy in Tehran Stock Exchange.
Methods: To examine the profitability of style momentum used portfolio study method for 3, 6 and 12 ranking and holding period strategies. In this study the profitability of style momentum was attributed to risk factor, return continuation and excessive co-movement that unexplained the macroeconomic factors.
Results: The results show that the style momentum strategy profitability is almost positive and significant for the short-terms and mid-terms periods, but for the long-terms period despite the positive profitability it has not ابزارهای مومنتوم been statically significant or become a reversal strategy. The results show that for 3 and 6 month strategies, the main benefits of style momentum are explained by return continuation theory and for 12 month strategy risk identified as a major component of style momentum.
Conclusion: For 3 and 6 month strategies "risk" and "return continuation theory" are the main components of style momentum, but for the 12 month strategy "risk" is introduced as the sole cause of style momentum.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Style momentum strategy
  • return continuation
  • cross section covariance

مراجع

ابزری، مهدی؛ کبیری‎‎پور، وحید؛ سهیلی، سیروس (1392). تحلیل تأثیر نقدشوندگی بر بازده سهام با کنترل سبک‎های سرمایه‎گذاری: رویکردی جدید با معیاری چند بعدی. دانش حسابداری، 4(15)، 79- 103.

اسلامی ‎بیدگلی، غلامرضا؛ ﻧﺒﻮی ﭼﺎﺷﻤﯽ، ﺳﯿﺪﻋﻠﯽ؛ ﯾﺤﯿﯽ‌زاده‌ﻓﺮ، ﻣﺤﻤﻮد؛ اﯾﮑﺎﻧﯽ، ﺻﺪﯾﻘﻪ (1389). بررسی سودآوری استراتژی مومنتوم در بورس اوراق بهادار تهران. فصلنامه مطالعات کمی در مدیریت، 2(1)، 47- 76.

بدری، احمد؛ فتح الهی، فؤاد (1393). ﻣﻮﻣﻨﺘﻮم ﺑﺎزده: ﺷﻮاﻫﺪی از ﺑﻮرس اوراق ﺑﻬﺎدار ﺗﻬﺮان. ﻓﺼﻠﻨﺎﻣـﻪ ﻋﻠﻤﯽ ﭘﮋوﻫﺸﯽ داﻧﺶ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ‌ﮔـﺬاری، 3(9)، 1-20.

دولو، مریم؛ فرتوک‎زاده، حمیدرضا (1392). ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﭘﻴﺶ‌ﮔﺬاری ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑﺮ ﺳﺒﻚ و ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ ﺑﺎزده‌ﺑﻴﻨﻲ. ﻓﺼﻠﻨﺎﻣـﻪ ﭘﮋوﻫﺸﻲ ﻋﻠﻤﻲ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ داﻧﺶ سرمایهگذاری ﺳﺎل دوم، 4(8)، 121- 136.

عباسی، ابراهیم؛ حاج ولیان، مهناز (1394). بررسی نقش سبک سرمایه‎گذاری بر پیش‌بینی بازده سهام شرکت‎های ثبت شده در بورس اوراق بهادار تهران. دومین کنفرانس بین‎المللی ابزار و تکنیک‎های مدیریت.

موسوی ‎شیری، محمود؛ صالحی، مهدی؛ شاکری، مریم؛ بخشیان، عسل (1394). سودآوری استراتژی مومنتوم و تأثیر حجم معاملات سهام بر آن در بورس اوراق بهادار تهران. مجله مهندسی مالی و مدیریت اوراق بهادار، 6(25)، 107- 123.

Aarts, F., & Lehnert, T. (2005). On style momentum strategies. Applied Economics Letters, 12(13), 795–799.

Abbasi, E., & Hajvalian, M. (2015). Investigation the role of style investment on the prediction of stock returns in companies listed on Tehran Stock Exchange. Second International Conference on Management Tools and Techniques. (in Persian)

Abzari, M., Kabiripour, V., & Soheili, S. (2013). The effect of liquidity on stock return by controlling investment style: New approach with a multidimensional measure. Journal of Accounting knowledge, 4(15), 79-103. (in Persian)

Badri, A., & Fathullahi, F. (2013). Return momentum: Evidence from Tehran Stock Exchange. Journal of investment knowledge, 3(9), 1-20. (in Persian)

Barberis, N., & Shleifer, A. (2003). Style investing. Journal of Financial Economics, 68(2), 161–199.

Barberis, N., Shleifer, A., & Vishny, R. (1998). A model of investor sentiment. Journal of Financial Economics, 49(3), 307–343.

Chan, H., & Docherty, P. (2016). Momentum in Australian style portfolios: risk or inefficiency? Accounting and Finance, 56(2), 333–361.

Chen, J., & Hong, H. (2002). Discussion of momentum and autocorrelation in stock returns. Review of Financial Studies, 15(2), 565–573.

Daniel, K., Hirshleifer, D., & Subrahmanyam, A. (1998). Investor psychology and security market under and over reactions. Journal of Finance, 53(6), 1839–1886.

Davallou, M., Fartokzadeh, H. (2013). Style investing and return predictability. Journal of investment knowledge, 2(8), 121-136. (in Persian)

Eslami Bidgoli, Gh., Nabavi Chashmi, S., Yahyazadeh, M., & Eykani, S. (2010). Investigation the profitability of momentum strategy in Tehran Stock Exchange. Journal of quantetive studies in management, 2(1), 47-76. (in Persian)

Fama, E., & French, K. (1996). Multifactor explanations of asset pricing anomalies. Journal of Finance, 51(1), 55–84.

Griffin, J., Ji, S., & Martin, S. (2003). Momentum Investing and Business Cycle Risk: evidence from Pole to Pole. Journal of Finance, 58(6), 2515–2547.

Hong, H., & Stein, J. (1999), A unified theory of under-reaction, momentum trading and over-reaction in asset markets. Journal of Finance, 54(6), 2143–2184.

Hong, H., Lim, T., & Stein, J. C (1998). Bad news travels slowly: size, analyst coverage and the profitability of momentum strategies. Journal of Finance, 55(3), 265–295.

Hurn, S., & Pavlov, V. (2003), Momentum in Australian stock returns.Australian Journal of Management, 28(2), 141–156.

Jegadeesh, N., & Titman, Sh. (1993). Returns to buying winners and selling losers: implications for stock market efficiency. Journal of Finance, 48(1), 65-91.

Jegadeesh, N., & Titman, Sh. (1995). Over-reaction, delayed reaction and contrarian profits. Review of Financial Studies, 8(4), 973-993.

Kim, D. (2012), Cross-asset style momentum. Asia-pacific journal of financial studies, 41(5), 610-636.

Lee, Ch. M.C, & Swaminathan, B. (2000). Price momentum and trading volume. Journal of Finance, 55(5), 2017-2069.

Lewellen, J. (2002), Momentum and autocorrelation in stock returns. Review of Financial Studies, 15(2), 533-563.

Lo, A. W., & MacKinlay, A. (1990). When are contrarian profits due to stock market overreaction. Review of Financial Studies, 3(2), 175–205.

Lo, K., & Coggins, R. (2006). Effects of order flow imbalance on short-horizon contrarian strategies in the Australian equity market. Pacific-Basin Finance Journal, 14(3), 291–310.

Moskowitz, T., & Grinblatt, M. (1999). Do Industries Explain Momentum? Journal of Finance, 54(4), 1249-1290.

Mousavi Shiri, M., Salehi, M., Shakeri, M., & Bakhshian, A. (2015). The profitability of momentum strategy and the impact of stock trading volume. Journal of financial engineering and securities management, 6(25), 107-124. (in Persian)

Wahal, S. & Yavuz, M.D. (2013). Style Investing, Co-movement and Return Predictability. Journal of Financial Economics, 107(1), 136-154.

momentum strategy چیست؟

momentum-strategy

ریچارد دریهاوس، مدیر صندوق، اولین بار از مومنتوم به عنوان یک استراتژی عملی یاد کرد و به همین دلیل به عنوان پدر سرمایه گذاری مومنتوم در نظر گرفته می شود. البته وی اولین کسی نبود که از این روش استفاده کرد. اساس استراتژی معاملاتی دریهاوس این است که ما نیازی به خرید سهام پایین نداریم که منتظر رشد آن باشیم. در عوض، می توانیم با قیمت بالاتر وارد شده و سهام را با قیمت بالاتر بفروشیم.

اما تفاوت بین استراتژی مومنتوم و سایر استراتژی های سهام چیست؟در واقع، مومنتوم به اطلاعات بازار واکنش متفاوتی نشان می دهد. شاخص حرکت به ما کمک می کند تا نقاط قوت یا ضعف یک روند را شناسایی کنیم. ما عمدتا از این اندیکاتور در روندهای صعودی استفاده می ابزارهای مومنتوم کنیم. البته این اندیکاتور در روندهای نزولی نیز کاربرد دارد. این به این دلیل است که بازارهای مالی در بلندمدت در حال رشد هستند.

قدرت روند کلی بازار می تواند به ما در شناسایی حرکت کمک کند. زمانی که روند قیمتی قوی داریم، این وضعیت یک حرکت صعودی یا نزولی قیمت در بازار ایجاد می کند. اما وقتی کمی نزدیک‌تر می‌شویم و با جزئیات بیشتری به سهام نگاه می‌کنیم، می‌توانیم ببینیم که آیا یک مومنتوم کار می‌کند یا نه. به عنوان مثال، اگر در نمودار کندل استیک یک سهام، یک کندل بزرگ بدون سایه ببینیم، می توانیم آن را یک کندل با مومنتوم بالا در نظر بگیریم.

استراتژی مومنتوم به ما کمک می کند فرصت های خوبی برای ورود سهام در روندهای صعودی کوتاه مدت پیدا کنیم. بنابراین نوسانات بازار را ادامه دهید و زمانی که قدرت روند کاهش یافت، از سهام خارج شوید. هرچه تجربه بیشتری در این بازار به دست آوریم، بهتر می توانیم درک کنیم که چگونه در کوتاه مدت معامله کنیم. واکنش بازار به اخبار مختلف را هم بهتر حدس می زنیم.

مومنتوم قدرت روند سهام را به ما نشان می دهد. این استراتژی به طور گسترده در تحلیل تکنیکال استفاده می شود اما حرکت حتی در تحلیل بنیادی نیز وجود د ارد. اعتقاد اصلی در این استراتژی این است که بازده سهام با رفتارهای مختلف در زمان های مختلف مرتبط است. با این استراتژی می توانیم از بازار پیشی بگیریم و بازده بیشتری داشته باشیم.

جهت درک بهتر استراتژی معاملاتی مومنتوم باید به نکات زیر توجه کنیم:

  • استراتژی معاملاتی مومنتوم بازده فرصت های معاملاتی معامله گران را از طریق دو روش تحلیل بنیادی و تکنیکال نشان می دهد.
  • این استراتژی تغییر در حرکات قیمت و عملکرد قیمت را در یک دوره زمانی مشخص نشان می دهد. بنابراین، معامله گران می توانند در مورد قدرت روند بیشتر بیاموزند.
  • اول از همه باید سهام را تحلیل بنیادی کنیم و در میان مدت یا بلندمدت سرمایه گذاری کنیم. سپس برای شناسایی نقاط عطف، باید به تحلیل تکنیکال بروید و سطوح حمایت و مقاومت را شناسایی کنید تا بفهمید چه اتفاقی در حال رخ دادن است.
    ابزارهای مومنتوم
  • از آنجا که در استراتژی مومنتوم همه‌چیز از قبل برنامه‌ریزی شده و مشخص است، معامله گر این قابلیت را خواهد داشت تا هر زمانی که مناسب بود وارد معامله شود.
  • از این استراتژی می‌توان در تمام تایم فریم های معاملاتی استفاده کرد.
  • بعد از آن که دارایی به قیمت سقف خود می‌رسد آن‌ها را بفروشیم.

ابزارهای مورد نیاز در استراتژی معاملاتی برگشتی مومنتوم

در این بخش می خواهیم ببینیم برای اجرای استراتژی معاملاتی برگشتی مومنتوم به چه ابزارهایی نیاز است و چگونه می توانیم از آن استفاده کنیم. ببینید به چه چیزی نیاز داریم:

سطوح حمایت و مقاومت

برای استفاده از استراتژی معاملاتی مومنتوم، باید بتوانیم عملکرد قیمت را تشخیص دهیم. بهترین راه برای انجام این کار بررسی قیمت سهام در نمودار روزانه است. در انجام این کار، ما استراتژی معامله برگشتی را اجرا می کنیم. باید بررسی کنیم و ببینیم:

روند بازار در روزهای اخیر صعودی بوده یا نزولی؟

آیا می توانیم از استوکاستیک روزانه یا هفتگی برای تعیین محدوده اشباع فروش استفاده کنیم؟

آیا پرایس اکشن اطراف سطوح حمایت و مقاومت است؟

این سه سوال با استفاده از سه ابزاری که ذکر کردیم به ما کمک می کند تا شتاب قیمت سهام را شناسایی کرده و در نتیجه سود کنیم.

چگونه با کمک استراتژی معاملاتی مومنتوم ، سرمایه گذاری ابزارهای مومنتوم کنیم؟

اکنون که روش کار با استراتژی مومنتوم را متوجه شدید و فهمیدیم که چگونه کار می کند، باید یاد بگیریم که چگونه از آن در معاملات خود استفاده کنیم. اول از همه، ما به عنوان یک معامله گر باید بتوانیم در نوسانات بازار کوتاه مدت معامله کنیم. یعنی وقتی قیمت هنوز شتاب نگرفته وارد سهام شویم و وقتی به اوج رسید سهام را بفروشیم. سپس همین کار را با یک سهم دیگر انجام می دهیم. نوسانات بازار که هر کدام یک فرصت معاملاتی هستند. شما می توانید موج های پرطرفدار را سوار کنید و قبل از اینکه موج فعلی از بین برود، موج بعدی را سوار کنید. دقیقاً به همین دلیل است که معامله گران استراتژی مومنتوم را انتخاب می کنند. آنها می خواهند از دیگران جلوتر باشند و با ریزش امواج دارایی خود را از دست ندهند.

مبنای سرمایه گذاری استراتژی مومنتوم چیست؟

این بخش را با یک سوال مهم آغاز می کنیم که پاسخ آن را در قسمت های بعدی توضیح خواهیم داد. سوال این است: چگونه می توانیم با کمک یک استراتژی مومنتوم سرمایه گذاری کنیم؟ برای یافتن پاسخ باید پنج مرحله زیر را طی کنیم.

سهام مناسب را پیدا کنید

هنگامی که به این پنج چیز مهم فکر می کنید، به خاطر داشته باشید که حجم معاملات متوسط بالا یک سیگنال مهم برای حرکت است. پس با چشمان و گوشی باز تابلو را بخوانید.

سهام مناسب را پیدا کنید

ابتدا باید ببینیم کدام سهام به معاملات حرکتی پاسخ می دهد. در بالا گفتیم که سهام بی ثبات گزینه های بهتری هستند. از آنجایی که ما به دنبال نوسانات هستیم و می‌خواهیم از نوسان عبور کنیم، سعی می‌کنیم زیاد به سمت صندوق‌های قابل معامله حرکت نکنیم. این ابزارهای مومنتوم صندوق ها ساختار متفاوتی دارند و نمی توان حرکت قیمتی آنها را خیلی دقیق بررسی کرد. پس بیایید به سراغ سهام عادی برویم. به یاد داشته باشید که هر چه نوسان بیشتر باشد، احتمال سود بیشتر است، احتمال زیان نیز بیشتر می شود. این سوال در قالب نسبت سود به زیان قابل بررسی است، پس با آگاهی کامل معامله کنید.

اخباری که حول محور یک سهام و یک شرکت می چرخد ابزارهای مومنتوم می تواند باعث حرکت قابل توجهی در سهام شود. یک راه خوب برای یافتن دارایی های مناسب این است که به نمادهای روز توجه کنید. معمولاً وقتی تعداد زیادی از معامله‌گران توجه خود را به یک دارایی معطوف می‌کنند، می‌توان حدس زد که اخباری در آن سهام وجود دارد. این توجه می تواند در مدت زمان کوتاهی باعث نوسانات فراوان سهام شود. باید از این فرصت به خوبی استفاده کنیم.

مدیریت ریسک

مهم نیست که از چه استراتژی معاملاتی می خواهید استفاده کنید. کنترل ریسک باید در تمام معاملات شما وجود داشته باشد اما اینکه ریسک استراتژی مومنتوم چیست را در ادامه مورد بررسی قرار خواهیم داد.

  • وقتی زود وارد سهام شدید، کار پرخطری انجام دادید. ابتدا صبر کنید تا Momentum تایید شود، سپس وارد شوید. بسیاری از معامله گران حریص هستند و به جای کسب سود با ضررهای بزرگی مواجه می شوند.
  • همان قدر که زود وارد شدن به سهم، ضرر بزرگی است، خروج دیر هنگام هم مضر است. چرا زمانی که به موقع از سهام خارج نمی شوید، هر چه سود کرده اید، از دستتان خواهد رفت.
  • زمانی که یک سهم را می خرید، باید مراقب روند قیمتی آن باشید و آن را به حال خودش رها نکنید. همیشه پیگیر اطلاعات، اخبار، بازار آن باشید. در صورتی که این کار را انجام ندهید می تواند موجب معکوس شدن روند قیمتی شود.
  • نکته دیگری که در مورد مدیریت ریسک باید داشته باشید این است که هرگز طمع نداشته باشید. چرا که طمع داشتن باعث می شود که اشتباه وارد معامله شده و معامله خوبی نداشته باشید.

ورود به سهام

بخش مهمی از استراتژی معاملاتی Momentum، شناسایی بهترین زمان برای ورود به سهام است. فرض کنید خبرهای خوبی در صنعت فولاد وجود دارد. این بهترین فرصت برای ورود سهام به صنعت است و از واکنش سایر معامله گران سود خواهید برد. زمانی که قیمت مومنتوم قدرت زیادی داشته باشد، ریسک معامله شما بسیار کم و احتمال سود بیشتر است.

اما چرا حتی معامله گران با توجه به این اخبار وضعیت خوبی ندارند؟ دلیلش هم این است که تعلل می کنند. به عنوان مثال، وقتی یک معامله گر خبر مثبتی می شنود اما هنوز مطمئن نیست، منتظر می ماند تا ببیند چه اتفاقی می افتد. همین فولاد را در نظر بگیرید. معامله گر منتظر است و چند روز بعد این سهام در صف خرید است. بنابراین تصمیم می گیرد وارد شود. اما آیا این نقطه مناسب ورود است؟ نه. چون ممکن است در آخرین لحظات موج باشیم. بنابراین می بینید که معامله گران موفق تری هستند که به سرعت به امواج واکنش نشان می دهند.

مدیریت معامله

وقتی صحبت از مدیریت معامله می شود، بیشتر بحث ها معمولاً در مورد سود و زیان است. البته مدیریت معاملات بسته به بازار متفاوت است. اما اگر بورس خود را در نظر بگیریم، باز هم باید حد سود و زیان را مشخص کنیم. اگر می بینید که وارد سهامی شده اید که برخلاف انتظار شما حرکت می کند و نه ابزارهای مومنتوم ابزارهای مومنتوم تحلیل بنیادی و نه تحلیل تکنیکال از حرکت آن حمایت نمی کند، منتظر چه چیزی هستید؟ مدیریت معامله بسیار گسترده است و نمی توان برای همه یک نسخه پیچید. بنابراین مدیریت معامله نیاز به تجربه های زیادی دارد که در طی زمان بدست می آید.

خروج از معامله

آخرین مرحله استراتژی مومنتوم چیست؟ آخرین استراتژی یافتن نقطه ای برای خروج از سهام است. باید این نکته را یاد بگیریم که تمام سودهای بازار متعلق به ما نیست. وقتی یاد می گیریم که همه سودهای بازار برای ما نیست، بسیار راحت تر می شود که سهام خود را در مکان مناسب فروخته و سود خود را برداشت کنیم. در استراتژی مومنتوم، یکی از بهترین راه ها برای خروج از سهام، زمانی است که قیمت با سرعت و شکلی عجیب بالا می رود. یک معامله گر حرفه ای این را به خوبی ابزارهای مومنتوم درک می کند و اقدام مناسبی خواهد داشت.

در اینجا اندیکاتور تحلیل تکنیکال می تواند به ما کمک زیادی کند. اندیکاتوری مانند Bollinger Bands می تواند نقطه خروج را به ما نشان دهد. هنگامی که قیمت از انحراف استاندارد سوم یا چهارم از سقف 20 روزه یا کف باندهای بولینگر عبور کرد، می توانیم یک سیگنال خروج دریافت کنیم. شکستن خط روند همچنین می تواند برای یافتن نقاط خروج استفاده شود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.