تشخیص روند با تحلیل تکنیکال
. تکنیکال است. تمام ابزارهای تکنیکال از قبیل حمایت و مقاومتها با هدف اندازهگیری روند قیمت در بورس استفاده می شوند. . مفهوم روند به طور قطع یکی از اصول تحلیل تکنیکی بازار است. . تشخیص تفاوت این سه نوع روند بسیار مهم است. زیرا در . ادامه.
Apr 8, 2019 — انواع خط روند در تحلیل تکنیکال : استراتژی معاملاتی با خط روند . در روند نزولی، نگاه کردن به بازار و عدم انجام معامله تا تشخیص انتهای روند نزولی . ادامه.
May 19, 2020 — چطور می توان با شناسایی کف (لو) و سقف (های) روند را تشخیص داد؟ . از خطوط روند، اسیلاتور ها، اندیکاتور ها و سایر ابزار مهم تحلیل تکنیکال، کمک . ادامه.
معامله كردن با روند در تحلیل تکنیکال اين است كه در جهت روند بازار معامله كنيد . . ميانگين هاي متحرك معروف ترين ابزار معاملاتي تحلیل تکنیکال براي تشخيص جهت . ادامه.
Mar 23, 2020 — درس ششم شامل تشخیص روند احتمالی شارپی میباشد با استفاده از . این نرم افزار شما رو بی نیاز از علوم تکنیکال و تحلیل در بازار میکنه و فقط به . ادامه.
Jul 15, 2020 — در تحلیل تکنیکال قیمت سهام، وظیفه اصلی بر عهده اندیکاتورها است. اگر به . اندیکاتور کمک میکند تا تحلیلگر روند بازار را تشخیص دهد. . اکثر نمودارهای معاملاتی از میانیگن متحرک با دوره زمانی 20 برای تنظیمات پیش فرض باند . ادامه.
سرمایه گذار با تماشای تغییر نوسانات گذشته بازار و تحلیل آنها به وسیلهی تکنیکال میتواند روند آینده سهام را تشخیص دهد. ادامه.
ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ رﻓﺘﺎر و ﺣﺮﮐﺎت ﻗﯿﻤﺖ ﺳﻬﺎم در ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺑﺎ ﻫﺪف ﭘﯿﺶ ﺑﯿﻨﯽ روﻧﺪ ﻗﯿﻤﺖ. ، در . ﺗﺤﻠﯿﻞ ﮔﺮ ﺗﮑﻨﯿﮑﺎل ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻋﻮاﻣﻞ ﻓﺎﻧﺪاﻣﻨﺘﺎل ﺑﺮ روي ﭼﺎرت را ﺑﺮرﺳﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ وﭼﻮن ﻫﻤﯿﺸﻪ . اﻧﺪﯾﮑﺎﺗﻮري ﺑﺮاي ﺗﺸﺨﯿﺺ روﻧﺪ و ﺑﺪﺳﺖ آوردن. ادامه.
تا اینجا حتما شما با اصطلاح تحلیل تکنیکال آشنایی پیدا کرده اید و می دانید به . می توانید روند را تشخیص دهید و در تایم های پایین تر در جهت روند وارد معامله شوید و . ادامه.
با استفاده از دو نقطه در نمودار قیمت می توانیم روند صعودی و نزولی را رسم کنیم و زمانی که این خط رسم شده از نقطه سوم نیز عبور کرد، گفته میشود که روندی که تشخیص داده . ادامه.
از یک سو با تشخیص درست روند می توان در نقاط مناسب و در اوایل شکل گیری روند، با آن همراه شد و در ادامه تا حداکثر ممکن با آن پیش رفت تا بیشترین سود را از همراهی با . ادامه.
با آموزش تحلیل تکنیکال میتوان اشتهای بازار را تشخیص داد. . نمودار; نحوه تشخیص جهت روند با استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک; کراس قیمت و میانگین متحرک . ادامه.
Apr 26, 2020 — تشخیص الگو در نمودار با تحلیل تکنیکال سقفها و کفهای قیمتی در نمودار خطی. روند صعودی تنها در صورتی شکل میگیرد که قیمت، کف و سقفهای . ادامه.
در ادامه به بررسی و معرفی اندیکاتورهای مهم تحلیل تکنیکال خواهیم پرداخت با ما همراه باشید. . روند (trend) : که برای تشخیص روند به کار می روند. اسیلاتور ها . ادامه.
نحوه استفاده از اندیکاتور مووینگ اورج (moving average) در تحلیل تکنیکال به . فرمول این روش دقیقا مثل روش ساده است با این تفاوت که جواب این فرمول جمع با یک عددی . بیشتر بدانید: از اندیکاتور های دیگری که به ما در تشخیص روند بسیار کمک . ادامه.
Sep 17, 2019 — چنانکه قبلا اشاره کردیم، خط روند با وصل کردن یک سری از نقاط، کمک می کند تا معامله گر روند بازار و جهت حرکت قیمت ها را تشخیص دهد. سوالی برای . ادامه.
آیا ابزار هایی وجود دارد که با استفاده از آن بتوان فرآیند تشخیص تغییر روند قیمت ها را انجام داد؟ما برای این کار . تغییر روند. دسته بندی: تکنیکال. ادامه.
Jan 18, 2018 — با توجه به عمومی بودن این مطلب زیاد به توضیح آن نمی پردازیم و براحتی با استفاده از اندیکاتور SHI Channel که در زیر برای دانلود قرار می دهیم قابل . ادامه.
تکنیک های معامله گری با انواع خط روند در تحلیل تکنیکال
خط روند در تحلیل تکنیکال یکی از ابزارهایی می باشد که سرمایه گذاران با استفاده از آن در معاملات استفاده میکنند و یکی از کاراترین ابزارها در تحلیل می باشد که سرمایه گذار با درک بازار و استفاده از خط روندها می تواند معاملات موفقی در بورس می باشد.
قبل از بیان مبحث خط روند در تحلیل تکنیکال، اجازه دهید موضوعی را توضیح بدهم. آیا تا به حال برای شما اتفاق افتاده که در رودخانه یا تشخیص جهت روند دریا شنا کنید؟ در هنگام شنا معمولا باید در جهت حرکت آب شنا کنید چرا که شنا کردن در خلاف جهت حرکت آب، فشار زیادی به عضلات وارد میکند. در بازار سرمایه هم گفته میشود در جهت روند در بازار معامله کنید چرا که معامله در خلاف جهت روند ممکن است زیان فراوانی را به سرمایه گذار وارد کند. همه سرمایه گذاران فعال در بازار سرمایه، با این جمله آشنا هستند اما نکته اینجاست که آیا قادر به درک و اهمیت موضوع هستند و آیا به عنوان یک اصل پایه ای به مفهوم خط روند توجه دارند یا خیر. در این بخش سعی میکنیم ابتدا تعریفی از روند ارائه کنیم و سپس موارد استفاده از روند را اندکی توضیح دهیم.
در بحث آموزش تحلیل تکنیکال گفته می شود زمانی که قیمت ها در یک جهت حرکت میکنند اصطلاحا روند شکل میگیرد. از آنجا که روند قدرت معامله گران را در نوسانات قیمت نشان میدهد، میتوان انتظار داشت تا زمانی که نیرویی بیشتر از نیروی فعلی بازار و در جهت عکس به بازار وارد نشود، روند ادامه دارد. به طور کلی روندها به سه دسته صعودی، نزولی و خنثی تقسیم می شوند که در ادامه توضیح مختصری در خصوص هر یک از روند ها داده میشود.
روند صعودی در تحلیل تکنیکال
هر گاه در نموداری شاهد سقف های بالاتر و کف های بالاتر باشیم روند را صعودی تعریف میکنیم. در روند صعودی، قیمت بیشتر از آنچه که تمایل به تضعیف داشته باشد تمایل به تقویت و بالارفتن دارد. استراتژی معاملاتی در روند صعودی خریدن و نگهداری سهم تا تشخیص انتهای روند صعودی هست.
شکل زیر روند صعودی نمودار را نشان میدهد.
روند نزولی در تحلیل تکنیکال
هر گاه در نموداری شاهد سقف های پایین تر و کف های پایین تر باشیم روند را نزولی تعریف میکنیم. در روند نزولی قیمت بیشتر از آنچه که تمایل به تقویت داشته باشد تمایل به تضعیف و پایین آمدن دارد. استراتژی معاملاتی در روند نزولی، نگاه کردن به بازار و عدم انجام معامله تا تشخیص انتهای روند نزولی هست اما برخی از سرمایه گذارانی که به دنبال نوسان گیری در بورس هستند در روند نزولی هم معامله میکنند اما معمولا خرید و فروش سهام در روند های نزولی ممکن است موجب زیان سرمایه گذار شود و احتمال آن نسبت به روند های دیگر بسیار بالاست.
شکل زیر روند نزولی در نمودار را نشان میدهد.
همانطور که در شکل بالا مشاده می شود نمودار هر بار سقف های پایین تر و کف های پایین تری می سازد و به همین دلیل می توان گفت خط روند نزولی تایید شده می باشد و تا زمانی که خط روند نزولی شکسته و تایید نشود نمی توان انتظار یک رشد مجدد در سهم را داشت. البته این حالت در شاخص کل هم میتواند وجود داشته باشد. به عنوان مثال فرض کنید که شاخص کل دارای یک روند نزولی است تشخیص جهت روند و به محض شکسته شدن روند نزولی و تایید آن، حجم و ارزش معاملات بازار افزایش می یابد که میتواند نشانه از ورود نقدینگی به بازار باشد که باید مورد توجه سرمایه گذاران قرار گیرد.
روند خنثی در تحلیل تکنیکال:
روند خنثی یکی از انواع روندها در تحلیل تکنیکال می باشد. در این روند عملا شاهد تغییرات متوالی در سقف ها و کف ها نیستیم و سهم در یک محدوده خنثی در حال حرکت است. به بیان دیگر؛ در این روند قدرت خریداران و فروشندگان با هم برابر است. استراتژی معاملاتی در روند خنثی؛ خرید سهم در کف های قیمتی و فروش سهم در سقف ها می باشد تا جایی که سهم از محدوده حرکتی خارج و پس از آن به دنبال موقعیت معاملاتی جدید باشیم.
شکل زیر روند خنثی در نمودار را نشان میدهد.
استراتژی معامله بر اساس روند خنثی
استراتژی معاملاتی در روند خنثی این است که باید در کف سهم را خریداری و در سقف نیز آن را به فروش رساند. البته برای خرید سهم در کف قیمتی در روند خنثی باید عواملی مانند حجم معاملاتی را مد نطر قرار داد. به عنوان مثال فرض کنید که میانگین حجم معاملات سهمی به صورت روزانه 500000 برگ سهم باشد. از آنجا که انتظار این است که در حمایت ها حجم معاملات سهم افزایش یابد پس باید گفت که حجم معاملات در حمایت ها باید بالاتر از میانگین باشد تا بتوان به رشد قیمتی در حمایت تکنیکالی فکر کرد. از طرفی در حمایت ها یا باید تعدل قدرت خریدار به فروشنده داشته باشیم و یا اینکه قدرت خریدار به فروشنده بالاتر باشد.
در خصوص هر یک از روند ها در تحلیل تکنیکال؛ هر معامله گری به سبک خاصی از فرصت های معاملاتی ممکن استفاده میکند اما نکته مهم، ورود به یک فرصت معاملاتی جذاب به قصد کسب سود است. اصطلاح رایج در بازارهای مالی این است که با روند دوست باشید و خلاف روند معامله نکنید یعنی زمانی که روند میان مدت سهم نزولی است در جهت خرید وارد معامله نشده و انجام معامله را منوط به تغییر روند نزولی و شروع روند جدید در سهم قرار دهید. ( البته در بسیاری از روندهای نزولی میان مدت و بلند مدت، نوسانات قیمتی رو به بالا داریم یعنی ممکن است شاهد روند صعودی کوتاه مدت در نمودار باشیم و معامله گر هم قادر به استفاده از این فرصت در بازار باشد اما این نکته را باید مد نظر قرار دارد که خرید و فروش با قصد نوسان گیری و کسب بازده های چند درصدی در روندهای نزولی با ریسک همراه می باشد.
در خصوص اعتبار روند هم باید گفت که هر چقدر نموداری دارای روند طولانی تری باشد؛ دارای اعتبار تحلیل بیشتری است. به عنوان مثال؛ تحلیل روند یک ساله در مقابل روند یک ماهه دارای اعتبار معاملاتی بالاتری است و قابلبیت اتکای بیشتری دارد.
به نظرم در انتخاب یک موقعیت معاملاتی مناسب برای خرید و یا فروش، حتما روند حرکتی سهم را دنبال کنید و بر اساس نوع روند بهترین تصمیم را بگیرید. ممکن است گاهی اوقات برای تغییر روند زمانی زیادی لازم باشد پس بهتر است که صبر کنید چون معامله در جهت روند فرصت های معاملاتی خوب و مناسبی را در بازار ایجاد میکند و سرمایه گذار صبور هم قادر است به بهترین شکل از فرصت های ایجاد شده استفاده کند. تکنیک های معاملاتی با خط روند نیز جز تکنیک هایی می باشد که پس از یادگیری و درک مفاهیم روند ها بهتر است مطالعه کنید. برای مطالعه مقاله تکنیک های معاملاتی با خط روند از لینک استفاده کنید
معیار اعتبار خط روند در تحلیل تکنیکال
در خصوص هر یک از روندهای ذکر شده؛ هر معامله گری به سبک خاصی از فرصت های معاملاتی ممکن استفاده میکند اما نکته مهم، ورود به یک فرصت معاملاتی جذاب به قصد کسب سود است. اصطلاح رایج در بازارهای مالی این است که با روند دوست باشید و خلاف روند معامله نکنید یعنی زمانی که روند میان مدت سهم نزولی است در جهت خرید وارد معامله نشده و انجام معامله را منوط به تغییر روند نزولی و شروع روند جدید در سهم قرار دهید. ( البته در بسیاری از روندهای نزولی میان مدت و بلند مدت، نوسانات قیمتی رو به بالا داریم یعنی ممکن است شاهد روند صعودی کوتاه مدت در نمودار باشیم و معامله گر هم قادر به استفاده از این فرصت در بازار باشد). در خصوص اعتبار روند هم باید گفت که هر چقدر نموداری دارای روند طولانی تری باشد؛ دارای اعتبار تحلیل بیشتری است. به عنوان مثال؛ تحلیل روند یک ساله در مقابل روند یک ماهه دارای اعتبار معاملاتی بالاتری است و قابلبیت اتکای بیشتری دارد.
به نظرم در انتخاب یک موقعیت معاملاتی مناسب برای خرید و یا فروش، حتما روند حرکتی سهم را دنبال کنید و بر اساس نوع روند تشخیص جهت روند بهترین تصمیم را بگیرید. ممکن است گاهی اوقات برای تغییر روند زمانی زیادی لازم باشد پس بهتر است که صبر کنید چون معامله در جهت روند فرصت های معاملاتی خوب و مناسبی را در بازار ایجاد میکند و سرمایه گذار صبور هم قادر است به بهترین شکل از فرصت های ایجاد شده استفاده کند.
روش های معامله گری در استفاده از خط روند
به طور کلی در استفاده از تکنیک های معامله گری با خط روند باید به چند نکته توجه کرد و این که با تشکیل خط روند در چه محدوده ای اقدام به خرید و فروش کنیم. به طور کلی تکنیک های معامله گری با خط روند شامل دو مورد زیر است
1- معامله گری روی خط روند
2- معامله گری پس از شکست خط روند
در تکنیک های معامله گری با خط روند سرمایه گذار زمانی که نمودار به خط روند نزدیک میشود تحت شرایطی میتواند اقدام به خرید سهم کند اما باید در کنار آن سایر شرایط را نیز در نظر بگیرد و صرفا با نزدیک شدن به خط روند و یا شکست آن اقدام به خرید سهم نکند. چرا که ممکن است نمودار با نزدیک شدن به خط روند و نبودن شرایط مناسب به راحتی خط روند خود را رو به پایین بشکند و روند حرکت سهم عوض شود.
به عنوان مثال در شکل بالا احتمال شکستن مقاومت بالا می باشد چرا که گام حرکتی نمودار در ریزش مرحله آخر نرم و ملایم می باشد به همین جهت با برخورد به خط روند اقدام به خرید میکنیم.
در مستطیل نشان داده شده مدل حرکتی بازار به شدت کند می باشد و فروشنده ها نیز ضعیف می باشند و موقعیت خوبی با نزدیک شدن به خط روند صعودی ایجاد می شود به همین دلیل در محدوده انتهای مستطیل اقدام به خرید سهم می کنیم.
آموزش خطوط روند
مفهوم روند به طور قطع یکی از اصول تحلیل تکنیکال می باشد. تمام ابزارهای تکنیکی از قبیل الگوها، میانگین های متحرک، حمایت و مقاومت ها…تنها با هدف کمک به اندازه گیری روند قیمت به وجود آمده اند. اغلب اصطلاحات رایجی از قبیل همیشه در جهت روند معامله کنید، هرگز با روند نجنگید یا روند دوست توست…را زیاد شنیده ایم. بنابراین بسیار واضح است که این مبحث از اهمیت زیادی برخوردار است.
از بعد کلی به طور ساده، روند جهت قیمت را در بازار نشان می دهد. البته این روند هرگز در یک خط راست و در یک جهت خاص حرکت نمی کند. تغییرات بازار به صورت یکسری از حرکات زیگزاگ مشخص می شود. این زیگزاگ ها همانند یکسری موج های پی در پی می باشند که شامل موج های صعودی و موج های نزولی می باشند. برایند حرکات این موج های صعودی و نزولی روند بازار را تشکیل می دهد که شامل روندهای صعودی، نزولی و خنثی می باشد. روند صعودی از یک سری موج های بالارونده تعریف می شود و روند نزولی از یک سری موج های پائین رونده تشکیل شده و روند خنثی شامل موج هائیست که جهت خاصی ندارد و به صورت مستقیم حرکت می کنند. به اشکال زیر توجه کنید:
بنابراین متوجه شدیم که علاوه بر دو روند صعودی و نزولی، روند سومی به نام روند خنثی وجود دارد که نماینگر مساوی بودن عرضه و تقاضا در یک دوره زمانی می باشد بدین معنی که نیروی عرضه و تقاضا به یک تعادل نسبی رسیده اند. بعضی کارشناسان به این نوع روند می با نام بازار بدون روند می شناسند.
معامله گران بر اساس سه روند فوق، دارای سه انتخاب هستند: خرید – فروش یا اینکه خارج از بازار نظاره گر باشد. در بازار صعودی خرید، در بازار نزولی فروش و در بازار خنثی بهت است که معامله گران بدون معامله خارج از بازار باشند.
در حقیقت تعداد نامحدودی روند وجود دارد که در فعل و انفعال با یکدیگر هستند. از روندهای کوتاهی که فقط چند دقیقه تا چند ساعت را در بر می گیرند گرفته تا روندهای بلند مدت ۵۰ تا ۱۰۰ ساله. در واقع هر روند (از کوتاه تا بلندمدت) قسمتی از روند بزرگتر را تشکیل می دهد. هر روند می تواند جزئی از روند بزرگ بعدی محسوب شود. برای مثال روند متوسط می تواند یک تصحیح در روند بزرگ پس از خودش شناخته شود. در روندهای بزرگ، به طور معمول روند قبل از ادامه مسیر خود، در حدود یک یا دو ماه خود را تصحیح می کند.
این روند تصحیح خود می تواند شامل روندهای کوتاه مدت تر که همان موج های صعودی و نزولی کوتاه مدت هستند باشد. در واقع “هر روند جزئی از روند پس از خودش می باشد و در همان حال خودش می تواند شامل روندهای کوچک دیگری نیز باشد.
خط روند یکی از ساده ترین و در عین حال مفیدترین ابزارهای تکنیکی است که تحلیل گران تکنیکی از آن استفاده می کنند. خط روند صعودی خط صافی است که انتهای موج های نزولی (تصحیح گر) را به یکدیگر متصل می کند و شیب مثبت دارد. خط روند نزولی نیز خط صافی است که انتهای موج های صعودی (تصحیح گر) را به یکدیگر متصل می کند و شیب منفی دارد. به شکل های زیر توجه کنید.
باید توجه داشته باشید که برای ترسیم درست یک خط روند حداقل سه نقطه تصحیحی داشته باشیم تا خط به آنها برخورد کند. در واقع نقطه سوم اعتبار خط روند را تایید کرده و روند مسیر اصلی خود را طی می کند. یکی از مفاهیم اولیه روند این است که روند دوست دارد جهت خود را حفظ کند. در نتیجه هنگامیکه روند شیب مطمئنی به خود می گیرد که این شیب به وسیله خط روند قابل تشخیص است به طور معمول روند در همان شیب باقی می ماند.
خط روند نه تنها حد نهائی مراحل تصحیح روند را مشخص می کند بلکه شاید به عنوان یک کاربرد مهمتر بتوان زمان تغییر جهت روند را نیز از روی آن پیش بینی کرد. تا زمانیکه خط روند شکسته نشده باشد از آن می توان به عنوان محدوده خرید یا فروش استفاده کرد.
روندها تا زمانیکه اخطارهای قطعی بازگشت را دریافت نکنند به حرکت خود ادامه می دهند. ماهیت این اصل بیان می کند که هر چیز متحرکی تمایل به حفظ جهت حرکت خود دارد مگر اینکه یک نیروی خارجی سبب تغییر جهت و شکسته شدن آن بشود. اندیکاتورهای زیادی وجود دارند که پایان یک روند و آغاز یک روند جدید را به ما نشان می دهند. به عنوان یک قانون عمومی، شکل گرفتن قیمت پایانی زیر خط روند در صعودی و بالای خط روند در روند نزولی بسیار مهمتر از نفوذهایی است که ناشی از نواسانات قیمت در طول روز می باشد. زمانی که قیمت پایانی به قدر کافی در خط روند نفوذ نکرده است اکثر تحلیل گران تکنیکی از دو فیلتر قیمت و زمان برای مشخص کردن اعتبار خط روند و حذف کردن اخطارهای مشکوک استفاده می کنند.
به عنوان مثال فیلتر قیمت، نفوذ ۳% قیمت پایانی می باشد و بیشتر برای شکسته شدن خطوط روند بلند مدت به کار می رود. به این معنی که برای قطعیت شکسته شدن خط روند، نفوذ قیمت پایانی به اندازه ۳% در داخل خط روند لازم است. به عنوان مثال وقتی قیمت طلا خط روند صعودی خود را در ۱۲۰۰ دلار شکسته باشد، قیمت پایان باید ۳% پائینتر از این قیمت قرار بگیرد تا شکست خط روند تایید گردد یعنی به محدوده قیمت ۱۱۶۰ دلار برسد.
فیلتر تشخیص جهت روند رایج دیگر فیلتر زمان می باشد که معروفترین آن قانون دو روزه می باشد. به این معنی که برای اطمینان از شکست خط روند، قیمت های پایانی باید به مدت دو روز متوالی در سوی دیگر خط روند تشکیل شوند.
خط کانال، حالت مفید دیگری از تکنیک خط روند است. بعضی اوقات تشخیص جهت روند روند قیمت بین دو خط موازی (خط روند و خط کانال) شکل می گیرد. همواره وقتی چنین کانالی به وجود بیاید و تحلیل گر از وجود آن آگاه شود می تواند نتایج مفیدی از این مطلب به دست آورد.
رسم کردن خط کانال نسبتا ساده است. در روند صعودی ابتدا خط روند اصلی را در امتداد نقاط پایینی روند رسم می کنیم، سپس یک خط از نقطه اول بالایی موازی با خط روند رسم می کنیم. این دو خط در ادامه مسیر قیمت ها یک کانال صعودی تشکیل می دهند. به شکل زیر توجه کنید:
حجم معاملات روند صعودی و نزولی چطوری تشخیص جهت روند در بورس کمک میکنه؟ ۴ حالت
در ارتباط با قدرت و ضعف یک روند 4 حالت کلی میتواند شکل بگیرد:
روند صعودی باشد حجم معاملاتی کاهشی باشد در این صورت قدرت روند صعودی کاهش پیدا میکند و ضعف روند صعودی بوجود می آید دراین صورت احتمال تغییر روند صعودی به نزولی نیز افزایش میابد.
روند صعودی باشد و حجم معاملاتی هم افزایشی باشد دراین صورت روند صعودی در حال قدرت پیدا کردن است و احتمال تغییر روند کاهش پیدا میکند
روند نزولی باشد و حجم معاملاتی نیز کاهشی باشد دراین صورت ضعف روند نزولی داریم و احتمال تغییر روند نزولی به صعودی افزایش میابد.
روند نزولی باشد ولی حجم معاملاتی افزایش پیدا کند در این صورت قدرت روند نزولی در حال افزایش پیدا میکند و احتمال تغییر روند کاهش پیدا میکند.
این تنها یکی از قلق های تشخیص قدرت یا ضعف روند صعودی یا نزولی است و باید بقیه نکات نیز برسی شود.
حال با دیدن ویدیو بالا باید بدانید که تشخیص روند بازار و بهترین اندیکاتور تشخیص روند ضعف و قدرت حجم معاملات چیست؟ روند صعودی و نزولی چطوری تشخیص بدیم؟
شناسایی نقاط چرخش بازار
یکی از مواردی که به شدت مورد توجه معاملهگران بازارهای مالی قرار میگیرد، آگاهی از نقاطی است که بازگشت قیمت در آنها اتفاق میافتد. زمانی که افراد بتوانند این نقاط را به درستی شناسایی کنند، میتوانند با حفظ سرمایه اولیه، به سود مورد نظر خود برسند و در شرایطی که بازار سیر نزولی در پیش دارد، قبل از وقوع ریزش از آن خارج شوند. اگر چه تعیین نقاط کف و سقف قیمت، نقاط ورود و خروج و به طور کلی آگاهی از زمانبندی حرکات بازار، امری نیست که به راحتی بتوان بر آن تسلط یافت، با این حال با استفاده از ابزارهای مختلفی میتوان محدوده این نقاط قیمتی را پیدا کرد. به این نقاط که نمایانگر محل تغییر جهت روند بوده و به عبارت دیگر تغییرات معکوس قیمت در آنها اتفاق میافتد، نقاط پیوت (چرخش) بازار گفته میشود. به نظر میرسد که شناسایی صحیح پیوت ماژور یک اصل اساسی در بازار میباشد که عدم تشخیص دقیق آن موجب بروز اشتباهات معاملاتی، از دست رفتن سود و افزایش ضرر خواهد گردید.
به کمک پیوتها میتوان وضعیت پیشین و کنونی قیمت سهام را بررسی کرد. پیوتها در تحلیل تکنیکال به انواع مختلفی تقسیم میشوند که در ادامه روشهای مختلف تشخیص آنها ارائه و مورد بررسی قرار میگیرد. در ابتدا لازم است کمی بیشتر با نقاط پیوت، اهمیت و انواع آن آشنا شویم.
پیوت چیست؟ معرفی پیوت مینور و ماژور
منظور از نقاط چرخش بازار (Pivot Point)، سطوحی است که در آن روند بازار تغییر میکند. به عبارتی، چنانچه بازار صعودی باشد، با رسیدن به آن شروع به ریزش کرده و قیمتها کاهش مییابند و بالعکس. نقاط پیوت یا محل تغییر جهتها در بازار به دو دسته ماژور یا اصلی و مینور یا فرعی تقسیم میشوند که عبارتند از:
پیوت اصلی (ماژور): در پیوتهای ماژور یا اصلی، بازار با یک چرخش محسوس مواجه میشود که قیمتها را به طور جدی تغییر میدهد. در پیوت ماژور، قیمتها بخش زیادی از مسیر قبلی خود را باز میگردند، که دلیل این تغییر مسیر میتواند انتشار یک خبر مهم، مسائل سیاسی و اقتصادی و یا برخورد با سطوح حمایت و مقاومت کلیدی چارت باشد.
پیوت فرعی (مینور): در پیوتهای مینور تغییر قیمتها محدود و موقتی بوده و بازار با یک اصلاح کوچک رو به رو میشود که پس از مدتی مجدداً به روند اصلی خود باز خواهد گشت. معاملهگران تازهکار معمولاً درگیر پیوتهای فرعی شده و پیش از رسیدن سهام به سود واقعی خود، دست به فروش میزنند. بر این اساس، عدم تشخیص صحیح سطوح یادشده و ناتوانی در تفکیک سطوح اصلی و فرعی، ممکن است سبب کاستن از سود قابل دستیابی و یا ورود عجولانه به معامله و مواجهه با ضرر شود که این امر خود مبین اهمیت موضوع شناسایی نقاط چرخش بازار میباشد.
نقاط چرخش (پیوت) اصلی و فرعی و رفتار قیمت در مواجهه با آنها
روشهای تشخیص نقاط پیوت
وقتی بازار در یک جهت، به صورت صعودی یا نزولی حرکت میکند، پس از مدتی یک سقف یا کف تشکیل میشود که در این شرایط شاهد یک پیوت در بازار خواهیم بود. معاملهگرانی که در این حرفه تبحر دارند، به طور چشمی و بر طبق مقایسات و محاسبات ذهنی میتوانند نقاط پیوت را تشخیص دهند که این امر نتیجه داشتن تجربه کافی در زمینه تحلیل و تمرین بسیار است. معاملهگران مبتدی نیز به منظور شناسایی نقاط پیوت، میتوانند از ابزارهایی تشخیص جهت روند همچون سطوح فیبوناچی و اندیکاتورهایی نظیر MACD بهره بگیرند. نمودار فیبوناچی مجموعهای از خطوط افقی است که سطوح بازگشتی محتمل را نشان میدهند، که هر سطح آن با اعدادی به صورت درصد بیان میشود. یکی دیگر از روشهای شناسایی نقاط پیوت، استفاده از اندیکاتورهای مختلف است که از جمله معروفترین آنها میتوان به اندیکاتور مکدی اشاره نمود. مکدی یک اندیکاتور تکنیکالی معروف است که به منظور نشان دادن رابطه بین دو میانگین متحرک (مووینگ اوریج) به کار میرود. در ادامه این بخش به توضیح روشهای اصلی برای تشخیص نقاط چرخش بازار پرداخته میشود.
1- واگرایی اندیکاتور
حالتی که قله یا درههای قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر حرکت میکنند را واگرایی مینامند. در این حالت قیمت سهام به انتهای مسیر خود رسیده و از این رو تمایل به تغییر روند افزایش مییابد که در واقع به معنای تشکیل سطوح مقاومت و حمایت جدید در بازار میباشد. واگرایی خود به دو دسته معمولی و مخفی تقسیم میشود که بترتیب عبارتند از:
1-1- واگرایی معمولی (Regular Divergence):
این نوع از واگرایی که خود به دو دسته منفی و مثبت تقسیم میشود، به صورت زیر تعریف میگردد.
* واگرایی معمولی منفی: در حالتی که قیمت سقف جدیدی را تشکیل میدهد، اما اندیکاتور موفق نمیشود که قله جدیدی بالاتر از قله قبلی تشکیل دهد.
* واگرایی معمولی مثبت: این نوع واگرایی زمانی به وجود می آید که روند نزولی باشد و به این صورت است که قیمت کف جدیدی پایینتر از کف قبلی خود تشکیل میدهد، در حالیکه اندیکاتور نتوانسته است که کف جدیدی بسازد.
2-2- واگرایی مخفی (Hidden Divergence):
در شرایطی که قیمت در حال اصلاح حرکتی خود برای ادامه دادن مسیر اصلی باشد، این شکل از واگرایی به وقوع میپیوندد. این واگرایی نیز همانند واگرایی معمولی به دو دسته منفی و مثبت تقسیم میشود که به ترتیب عبارتند از:
* واگرایی مخفی منفی: این نوع از واگرایی زمانی به وقوع میپیوندد که تشخیص جهت روند اندیکاتور سقفی بالاتر از سقف قبلی خودش را ایجاد نموده باشد، در حالیکه قیمت در روند نزولی بوده و قدرت اینکه به سطح قبلی خود بازگردد، را نداشته باشد.
* واگرایی مخفی مثبت: زمانی که قیمت کفی بالاتر از کف قبلی خودش تشکیل میدهد درحالی که اندیکاتور بر خلاف آن یک کف پایینتر از کف قبلی که تشکیل داده بود را نشان میدهد.
مجموعه حالات مختلف واگرایی فوق را میتوان در شکل زیر مشاهده نمود.
انواع واگرایی
2- استفاده از اندیکاتور
همچنان که پیشتر بیان گردید، یکی دیگر از روشهای تعیین سطوح بازگشت قیمت در بازار، بهرهگیری از اندیکاتورها میباشد. اندیکاتور MACD به عنوان یکی از بهترین گزینهها برای این امر، میتواند در کنار سطوح فیبوناچی مورد استفاده قرار گیرد. بر این اساس با ترکیب مکدی و اصلاح قیمتی، زمانی که اندیکاتور در فاز مثبت بوده، بالاترین قیمت در آن فاز و زمانی که در فاز منفی قرار دارد، پایینترین قیمت را یافته و این دو نقطه را به یکدیگر متصل نمایید. بر این مبنا، اصلاح قیمت تا 38/2 درصد سطوح فیبوناچی و بروز تغییر فاز در مکدی، نشانگر ماژور بودن سطح یادشده خواهد بود. شمایی از این امر را میتوان در شکل زیر ملاحظه نمود.
3- شکست خط روند (Breakout)
خط روند نیز مانند هر حمایت یا مقاومتی بالاخره شکسته میشود که این شکست تحت تأثیر عواملی همچون حجم معاملات در یک روز، تعداد خریداران و فروشندگان و شکست همراه با ایجاد یک کندل بزرگ که اعتبار بیشتری نسبت به عوامل دیگر دارد، قرار میگیرد. زمانی که حجم بالایی از معاملات در مجاورت سطوح حمایت یا مقاومت رخ دهد، میتواند نشانگر آمادگی بازار برای شکست خط روند باشد. یک معاملهگر با تشخیص شکست خط روند، میتواند شرایط مناسب برای ورود به یک سهم و یا خروج از آن را شناسایی کند.
شکست خط روند و تغییر فاز حرکتی قیمت از نزولی به صعودی
شناسایی نقاط پیوت چه اهمیتی دارد؟
بنابر آنچه در این مقاله تشخیص جهت روند مطرح گردید، تعیین دقیق نقاط چرخش بازار دارای مزایایی به شرح ذیل میباشد:
1- شناسایی سطوح ماژور، جهت تشخیص دقیق روند اصلی بازار و آمادگی برای بروز چرخش محسوس در روند قیمتها بکار میرود.
2- پیوتهای مینور، مبین نوسانهای جزئی و اصلاحی بازار میباشند که شناسایی صحیح آنها مانع از درگیری با احساسات و هیجانات بازار میگردد.
3- اجرای معاملات در سطوح متناظر با نقاط ماژور موجب میگردد تا بالاترین احتمال برای موفقیت در معاملات، آنهم با بیشترین نسبت سود به زیان فراهم گردد.
4- کسب تجربه و تسلط بر شناسایی صحیح نقاط پیوت، علاوه بر جلوگیری از سردرگمی در شرایط مختلف بازار، سبب میگردد تا پیشبینی دقیقتری از چگونگی ادامه حرکات قیمت برای معاملهگر امکان پذیر شود.
اگر چه اهمیت شناسایی نقاط چرخش بازار به عنوان یکی از ابزارهای مهم جهت انجام یک سرمایهگذاری صحیح بر کسی پوشیده نیست، با این حال ورود به بازار سهام و معاملهگری در بازارهای مالی امری است که دارای جوانب مختلفی بوده و همانند هر مقوله اقتصادی دیگر، مستلزم دریافت آموزشهای مربوطه و آشنایی با اصول تحلیل و ارزیابی سهام و همچنین اطلاع از اخبار مربوطه از منابع موثق میباشد. بر این اساس سرمایهگذاران میبایست همواره در صدد ارتقای آگاهی و دانش معاملهگری خود باشند تا بتوانند در شرایط متفاوت بازار تشخیص جهت روند اقدامات مناسب را صورت دهند. بخش مقالات آموزشی سایت کارگزاری مدبر آسیا، محلی مناسب برای افرادی است که بدنبال راهی دقیق و مطمئن برای آشنایی با اصول انجام معاملات در بازار و روشهای تحلیل سهام میباشند.
شایان ذکر است که با ثبتنام در سایت کارگزاری مدبر آسیا و دریافت کد بورسی میتوانید علاوه بر دریافت آموزشهای یادشده، از بهروزترین و کاملترین امکانات معاملاتی که توسط کارگزاری با بیش از 17 سال سابقه در حوزه بورس و دارای تیمی متخصص و مجرب ارائه میگردد، بهرهمند شوید.
جمعبندی
بنابر آنچه که در این مقاله ذکر شد، شناسایی نقاط چرخش بازار به معاملهگران کمک میکند تا بتوانند در شرایطی که بازار به مدت طولانیتری روند خاصی را دنبال میکند، سریعاً مسیر بازار را تشخیص و همگام با شرایط بازار عمل نموده و درگیر احساسات گذرای بازار نشوند. این بدان معنی است معاملهگر قادر خواهد بود تا چنانچه بازار در آستانه روند نزولی قرار گرفت، با تشخیص سریع موقعیت، فوراً سرمایه تشخیص جهت روند خود را خارج کرده و در شرایطی که سیر صعودی در پیش است، به ورود در معاملات جدید اقدام نماید.
تشخیص نقاط کف و سقف یادشده که چرخش قیمتها در آن بوقوع میپیوندد، با استفاده از روشها و ابزارهای مختلفی امکانپذیر است که اساسیترین آنها در این مقاله مورد بررسی قرار گرفت. بدیهی است که ادغام روشهای نامبرده با یکدیگر، میتواند به تعیین سریعتر و دقیقتر نقاط پیوت، منجر شود. لازم به ذکر است که توانمندی در تشخیص پیوتهای مینور از ماژور نیز یک اصل اساسی در بازار سرمایه است که دستیابی به آن، مستلزم افزایش تجربه به کمک انجام تمرینات مستمر میباشد. در پایان اشاره به این نکته نیز ضروری است که اگرچه شناسایی پیوتها یکی از بهترین ابزارهای تحلیل و پیشبینی رفتار قیمتی در بازارهای مالی میباشد، با این حال تکیه بر آن بدون بهرهگیری از سایر اصول تحلیل تکنیکال، فاندامنتال و نیز پیگیری اخبار، نمیتواند به تنهایی راهگشای انجام معاملاتی موفق بشمار رود.
دیدگاه شما