الگوهای ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال
ارائه تحلیل در بازار بورس امری جداییناپذیر است. در این بین تحلیل تکنیکال یکی از مهمترین ابزارهای تحلیل در بازار سرمایه به شمار میرود. در تحلیل تکنیکال اصطلاحات و مفاهیم مختلفی مورد بحث قرار میگیرد. یکی از آنها مفهوم الگوی ادامهدهنده میباشد. با استفاده از الگوی ادامهدهنده، دادههای مفید و مؤثر در تحلیل سهام و داراییهای مختلف، ارائه میشود که برای تعیین روند پیش روی سهام و پیشبینی آتی آن، نقش بسیار تأثیرگذاری دارد. در این مقاله سعی داریم تا به بررسی بیشتر در مورد الگوی ادامهدهنده و آموزشهای لازم آن بپردازیم و مطالبی که در ادامه بحث خواهیم کرد:
الگوهای قیمت در تحلیل تکنیکال
آموزش الگوهای ادامهدهنده
انواع الگوهای ادامهدهنده
-الگوی مثلث (الگوی مثلث افزایشی، الگوی مثلث کاهشی، الگوی مثلث متقارن)
-الگوی مستطیل (الگوی مستطیل افزایشی،الگوی مستطیل کاهشی)
-الگوی پرچم
-الگوی فنجان و دسته
الگوهای قیمت در تحلیل تکنیکال
به طور کلی باید گفت دو نوع الگوی قیمتی در تحلیل تکنیکال وجود دارد که تحلیلگران از آنها برای پیشبینیهای خود استفاده میکنند.
- الگوهای بازگشتی ( reversal patterns )
- الگوهای ادامهدهنده (continuation patterns)
الگوی ادامهدهنده در تحلیل تکنیکال، نوع دیگری از الگوهای قیمتی کلاسیک است که طبق آن حرکت قیمتی سهام مطابق با روند غالب و در ادامه آن اتفاق میافتد. نمودار هر سهم تمایل حرکت قیمتی را نشان میدهد که در این الگو میتوان ادامه روند را تحلیل و پیشبینی کرد.
در واقع به تمایل حرکت قیمتی بر اساس دادههای نموداری گذشته الگوی ادامهدهنده میگوییم.
طبق آن چیزی که از این دو الگو بر میآید، در الگوی بازگشتی شاهد تغییر روند قبلی هستیم و در الگوی ادامهدهنده انتظار تکرار روند قبلی را داریم.
آموزش الگوهای ادامهدهنده
در الگوی ادامهدهنده، عبارت "تاریخ تکرار میشود" نمود پیدا میکند. طبق این الگو، نمودار قیمتی در گذشته، حرکتهایی را در خود ثبت کرده که احتمالاً در روند بعدی آن، دوباره تکرار میشود.
حال این روند میتواند صعودی (بازار گاوی) یا نزولی (بازار خرسی) باشد. آن چیزی که در آموزش الگوی ادامهدهنده مهم به نظر میرسد، تشخیص الگوها و اشکال شکلگرفته در نمودار قیمتی میباشد. چرا که هر نمودار بر اساس دادههای ثبت شده طی روز، تشکیل الگویی را در مدتزمان مشخصی میدهد. این الگوها دارای قاعده خاص خود است که تشخیص آنها میتواند نقش بسیار مؤثری در شناسایی الگوی ادامهدهنده داشته باشد.
در ادامه به بررسی و شرح کامل انواع الگوی ادامهدهنده میپردازیم که هرکدام در تحلیل تکنیکال کاربرد ویژهای دارند.
انواع الگوهای ادامهدهنده
همانطور که تا حدی اشاره کردیم، نمودار قیمتی سهام در طی روند خود معمولاً تشکیل الگو و اشکال مختلفی را میدهند. الگوهای ادامهدهنده بر اساس اشکالی که به وجود میآورد، انواع مختلفی دارد که به صورت زیر تعریف میشوند:
1-الگوی مثلث (الگوی مثلث افزایشی، الگوی مثلث کاهشی، الگوی مثلث متقارن):
تشکیل الگوی مثلث زمانی اتفاق میافتد که نمودار یک سهم در روند قیمتی خود به سمت متراکم شدن در حرکت باشد. این مثلث میتواند یک مثلث افزایشی روبهبالا و یا یک مثلث کاهشی رو به پایین و یک مثلث متقارن باشد.
در شکل زیر انواع الگوی مثلث را مشاهده میکنیم:
طبق آن چیزی که در شکل ملاحظه میشود، در الگوی مثلث افزایشی، هرگاه نمودار قیمت، کفهای بالای خود را ثبت کند و به سمت متراکم شدن در حرکت باشد، بهنوعی تشکیل یک الگوی ادامهدهنده داده است. این روند میتواند در حرکتهای بعدی سهم تکرار الگو های قیمتی شود و معمولاً روند صعودی در پیش میگیرد.
در الگوی مثلث کاهشی، انتظار داریم عکس الگوی مثلث افزایش رخ بدهد. در این الگو هر وقت، قیمت سهم به مقاومت نزدیک میشود، افت میکند. به این شکل که در نمودار قیمتی سهام، در نقاط بازگشتی، سقفهایی تشکیل میشود که هر کدام پایینتر از سقف قبلی خود است و در نهایت این روند، متراکمتر میشود تا جایی که شبیه شکل مثلثی رو به پایین میگردد. در این الگو، میتوان روند نزولی را برای حرکت بعدی سهام پیشبینی کرد تا جایی که از محدوده مثلث خارج شود.
در الگوی مثلث متقارن، ترکیبی از دو الگوی مثلثی قبلی شکل میگیرد. بر این اساس که کفهای قیمتی بالاتر و سقفهای قیمتی پایینتر نسبت به هم تشکیل یک مثلث متقارن میدهند. در چنین الگویی همزمان، هر دو فاز صعودی و نزولی در شکلگیری الگوی مثلثی نقش دارند.
الگوی مثلث تا زمانی که نمودار قیمتی، سقف مقاومتی را در صعود، نشکند و یا کف قیمتی را در نزول، رد نکند ادامه دار خواهد بود و در صورت شکست، باید منتظر روند بعدی شد.
در شکل زیر نمونه ای از الگوی مثلث متقارن را برای نمودار سهم سرمایه گذاری پتروشیمی، مشاهده می کنید.
2- الگوی مستطیل (الگوی مستطیل افزایشی، الگوی مستطیل کاهشی):
در تحلیل تکنیکال، معمولاً کفهای قیمتی و همچنین سقفهای قیمتی، اهمیت زیادی دارند و برای تحلیل نمودارها، مورد استفاده قرار میگیرند. این کفها و سقفها الگوهای الگو های قیمتی خاصی را تشکیل میدهند. الگوی مستطیل یکی دیگر از الگوهای ادامهدهنده هستند که بهصورت افزایشی و کاهشی تشکیل میشود. برای تشخیص الگوی مستطیل، باید به سقفها و کفهای شکلگرفته در نمودار توجه کرد. در این الگو خط سقفهای قیمتی با خط کفهای قیمتی موازی هستند به طوری که تشکیل دو خط موازی از یک مستطیل را میدهند.
نوسان قیمتی در طی بازه زمانی، با برخورد به سقف و کف قیمتی، میتواند تشکیل یک الگوی مستطیلی بدهد. شکل زیر نمونهای از یک الگوی مستطیلی است. همانطور که مشاهده میشود، این روند به شکل نوسانی ادامه پیدا میکند و به عنوان یک الگوی ادامهدهنده مطرح میشود.
در الگوی مستطیل افزایشی، نمودار بعد از چند نوسان و متراکم شدن، میتواند روند افزایشی قبل را تکرار کند و با عبور از سقف، روند افزایشی به خود بگیرد که معمولا سیگنالی برای خرید صادر می شود. این افزایش قیمت بعضاً با فشرده شدن زیاد، میتواند با قدرت بیشتری نیز اتفاق بیفتد.
در الگوی مستطیل کاهشی، برعکس الگوی افزایشی عمل میکند. به این صورت که نمودار سهم بعد از افت زیاد قیمتی وارد نوسان میشود و در یک محدوده مستطیل شکل متراکم میشود. زمانی که نمدار از ناحیه مستطیل خارج شود، میتوان این انتظار را داشت که سهم به افت قیمتی قبلی خود برگردد و دچار افت قیمتی گردد و گارد نزولی بگیرد.
تراکم در الگوی مستطیل مثل یک فنر عمل میکند. به این صورت که هرچقدر تراکم آن بیشتر باشد احتمال شدت روند بعد از عبور از تراکم، قویتر میشود.
3- الگوی پرچم
الگوی پرچم یکی از محبوبترین و کارآمدترین الگوهای موجود در تحلیل تکنیکال میباشد. این الگو نیز بر اساس نمودار قیمتی در طول بازه زمانی تشکیل میشود و شناسایی آن میتواند کمک بسیار زیادی در تعیین سرنوشت بعدی سهام به تحلیلگران بازار کند. الگوی پرچم زمانی رخ میدهد که نمودار قیمتی با شیب خاصی در حرکت باشد و بعد از مدتی در یک ناحیه، به تراکم یا نوسان برسد.
شکل زیر نمونهای از الگوی پرچم را نشان میدهد. طبق شکل، نمودار، بعد از گذر از یک صعود قیمتی بالا، وارد فاز نوسانی و متراکم میشود. این ناحیه متراکم، با شیب خاصی شکلگرفته که شبیه یک پرچم به چشم میاید. ناحیه صعود قیمتی هم بهاصطلاح میله پرچم در نظر گرفته میشود.
طبق تعریف در الگوی پرچم، بعد از هر فاز صعودی و تشکیل الگوی پرچم، بدون شک باید منتظر فاز صعودی دیگری شبیه به صعود قبلی و به میزان میله پرچم باشیم. به همین خاطر این الگو از مهمترین الگوهای ادامهدهنده به شمار میرود و در تحلیل تکنیکال کاربرد فراوانی دارد.
به عنوان مثال در نمودار سهم زیر بعد از تشکیل الگوی پرچم، شاهد رشد صعودی قیمت به میزان میله پرچم در روند حرکتی بعدی سهم هستیم. این الگو تا شکست روند میتواند ادامهدار باشد.
4- الگوی فنجان و دسته:
یکی دیگر از الگوهای مورد استفاده در الگو ادامهدهنده، الگوی فنجان و دسته است. این الگو همانطور که از نام آن پیداست، شبیه بدنه فنجان و دسته کناری آن، شکل میگیرد. در الگوی فنجان، نمودار سهم، بعد از فاز صعودی، به میزان پرعمق، افت میکند و بعد از نوسان قیمتی در آن ناحیه، دوباره وارد فاز صعودی میشود.
همانطور که در شکل زیر دیده میشود، روند صعودی قبل، حکم دسته فنجان و روند اصلاح و نوسان، شکل بدنه فنجان را به خود گرفته است. به طور معمول وقتی نمودار به لبه فنجان میرسد، با عبور آن به سمت بالا، میتواند نقطه مناسبی برای خرید باشد. در این الگو، نمودار سهم بعد از گذشت از روند صعودی، با شیب زیادی افت میکند و نوسانات بعدی آن تشکیل یک فنجان میدهد؛ بنابراین میتوان انتظار صعود دوباره سهم و بهتبع آن نزول دوباره را داشت. این الگو ازآنجاکه جزو الگوی ادامهدهنده است تا زمانی که خط روند قبلی را نشکند، الگو های قیمتی ادامهدار خواهد بود.
جمعبندی
الگوهای تشکیلدهنده در نمودار سهام و داراییها، اطلاعات و دادههای مهمی را میدهند که نقش تأثیرگذاری در پیشبینی روند آتی آنها دارند. طبق آن چیزی که در سرفصلها بررسی کردیم، الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال انواع مختلفی دارد و در این مقاله ما به مبحث الگوی ادامهدهنده در تحلیل تکنیکال پرداختیم. انواع الگوی ادامهدهنده که در تحلیل نمودار مورد استفاده قرار میگیرد را به شکل کامل شرح دادیم و گفتیم که تشکیل این الگوها چه روندی را میتواند برای سهام موردنظر، به همراه داشته باشد.
در پایان ذکر این نکته ضروری است که تشخیص و شناسایی الگوهای شکلگرفته در تحلیل تکنیکال نیازمند آموزشهای لازم و کسب مهارتهای لازم میباشد. در این زمینه کارگزاری اقتصاد بیدار با در نظر گرفتن شرایط بازار سرمایه، خدمات تحلیلی و آموزشی خود را به سرمایهگذاران ارائه میدهد و امید دارد این مطلب مورد توجه شما واقع شده باشد.
الگو های قیمتی price action
در دنیای معامله گری الگو های قیمتی ،شناخت الگوها می تواند بیش از یک بینش باشد و سیستم معاملاتی معاملگران زیادی بر اثر همین الگوها است.
در واقع ، این مهارت همان چیزی است که معامله گران برای تعیین قدرت روند فعلی در حین حرکت های کلیدی بازار و ارزیابی فرصت های ورود و خروج از آن استفاده می کنند.
به طور خلاصه ، الگوها می توانند در تعیین جهت روند استفاده شوند.
بعلاوه ، آنها می توانند با استفاده از سازندگی های خاص برای از بین بردن حرکات خاص قیمت ، تشخیص بین تمایز واقعی و نادرست هنگام وقفه کمک کنند.
هرچه شما در مشاهده این الگوها بهتر شوید ، معامله شما با دقت بیشتری انجام می یابد .
در زیر سه مثال برای کمک به شما در یاد گیری الگوهای قیمتی آورده شده است:
الگو سر و شانه ها head and shoulder
الگوی بدنام سر و شانه ها الگویی معکوس نزولی است که به معامله گران نشان می دهد تغییر خاصی در روند فعلی ایجاد شده است.
این الگو با سه قله مشخص می شود (با بالاترین قله "سر" و دو قله دیگر که نمایانگر "شانه ها" است) این الگو همچنین دارای "خط گردن" یا "خط روند" است که بین دو شانه کشیده شده است (در بالای قله مربوطه) سطح پشتیبانی کلیدی را نشان می دهد که در صورت خرابی باید مراقب آن باشید.
اگر قیمت ها از زیر خط گردن عبور کنند و همچنان روند نزولی داشته باشند ، احتمالاً شما به یک الگوی سر و شانه رسیده اید که شکل گیری آن را تکمیل می کند و روند صعودی فعلی را جبران می کند.
به طور کلی ، پس از تکمیل الگو ، قیمت احتمالاً بیشتر شکسته خواهد شد.
الگوی سر و شانه ها معمولاً قوی ترین تأیید را در نمودارهای 4 ساعته روزانه یا داخل روزانه ارائه می دهد زیرا فریم های زمانی کوچکتر ارزش کمتری دارند.
الگو فنجان و دسته cup
الگوی فنجان و دسته یک علامت ادامه دهنده صعودی است که توسط یک فنجان "کاسه ای" یا "نیم گرد" مشخص می شود که اساس الگو را با ارتفاع نسبتاً مساوی در دو طرف لبه ها تشکیل می دهد.
دسته کندل ها باید گاوی باشد ، که در آن به نظر می رسد قیمت در خلاف جهت روند فعلی قرار دارد. این معمولاً با ادامه و شکست از پایین دستگیره دنبال می شود.
در حالی که تشکیل الگوی فنجان و دسته نادر است ، اما بهتر است در نمودار روزانه مشخص شود ، زیرا از سردرگمی احتمالی در دستگیره های فنجان و دستگیره های داخل روز که محکومیت کمتری نسبت به تایم های بلند مدت خود دارند ، جلوگیری می کند.
معمولا تاثیر گذاری این الگوها در تایم های پایین بسیار کمتر از تایم های بالا مثل 4 ساعته یا روزانه است.
3.الگو دو قله double top
الگوی دو قله یکی از شناخته شده ترین و رایج ترین الگوهای نمودار است که معامله گران برای تعیین تغییر در روند فعلی استفاده می کنند.
این الگوی زمانی شکل می گیرد که قیمت سعی می کند یک سطح مقاومت خاص را آزمایش کند و رد می شود ، سپس قبل از تلاش برای افزایش دوباره به همان سطح مقاومت ، که برای بار دوم رد می شود ، برای مدتی به سمت معاملات پهلو می رود و قیمت ها را به یک رکود عمیق تر منتقل می کند .
این الگو معمولاً معکوس روند فعلی طی یک دوره بسیار طولانی تر است که در آن معامله گران می توانند قیمت ها را ادامه دهند.
دو قله در بیشتر بازه های زمانی عملکرد دارند ، با این حال ، آنها بهتر است در نمودار روزانه یا هفتگی و همچنین نمودارهای بالاتر داخل روز مانند چهار ساعت مشاهده و تأیید شوند.
در پایان.
به یاد داشته باشید ، الگوها بهتر است همراه با سایر شاخص ها برای افزودن تأیید به تحلیل شما استفاده شوند.
آنها ابزاری عالی برای افزودن به کیت معامله گری شما هستند ، بنابراین هوشمندانه از آنها استفاده کنید و برای یک مطالعه سخت ، ا خود را اماده کنید.
در واقع ، الگوهای نمودار به طور کلی بهتر است همراه با سایر ابزارهای فنی مانند نوسان ساز تصادفی برای کمک به قضاوت حرکت یک روند و تجزیه و تحلیل شمع برای تعیین قیمت فعلی دارایی ها استفاده شود.
آشنایی با انواع الگوهای قیمتی ادامه دهنده در پترن های کلاسیک
روزبه کیان روشن 24/12/2021
زمانیکه معامله گر به نمودار قیمت رمز ارزها نگاه می کند، حرکات در چارت می تواند کاملاً تصادفی باشد. این موضوع اغلب درست است و با این وجود، در این حرکات قیمت الگوهایی وجود دارد. الگوهای نمودار از اشکال هندسی تشکیل شده که دارای داده های قیمت است و می تواند به یک معامله گر در درک عملکرد قیمت کمک کند و همچنین پیش بینی کند قیمت به کجا می رود. الگوهای قیمتی ادامه دهنده در حین بروزرسانی و در پترن های کلاسیک نشان می دهند روند قیمت ادامه خواهد داشت. اما در ادامه این بحث می خواهیم شما را بیشتر با مدل های مختلف الگوهای قیمتی ادامه دهنده آشنا کنیم.
انواع الگوهای قیمتی ادامه دهنده پترن های کلاسیک
الگوهای قیمتی ادامه دهنده یا continuation pattern در اواسط ترند اتفاق می افتد که در واقع یک مکث در عملکرد قیمت با طول مدت متفاوت است. هنگامی که این الگوها اتفاق می افتد، نشان می دهد که ترند پس از اتمام الگو به احتمال زیاد از سر گرفته می شود. وقتی الگویی شکل گرفته باشد، آن یک الگوی کامل در نظر گرفته می شود و سپس آن الگو “صعود می کند” و به طور بالقوه با ترند قبلی ادامه می یابد. الگوهای قیمتی ادامه دهنده، پترن های کلاسیک را می توان در تمام بازه های زمانی، از یک نمودار باریک گرفته تا یک نمودار روزانه یا هفتگی مشاهده کرد. این الگوهای قیمت معمول شامل مثلث، پرچم، قلاب و مربع مستطیل است.
1- الگوهای قیمتی مثلث -Three angel
الگوهای قیمتی ادامه دهنده مثلث به انگلیسی Triangles یک الگوی رایج بوده که به راحتی می توان آن را به عنوان همگرایی در محدوده قیمت، با بالاترین پایین و پایین ترین بالا تعریف کرد. لازم است بدانید که عمل قیمت همگرا شکل مثلث را در چارت ایجاد می کند. حال این مثلث سه نوع مهم دارد: متقارن، صعودی و نزولی. برای اهداف تجاری، این سه نوع مثلث را می توان به طور مشابه معامله کرد.
الگوهای قیمتی تری انگل Three angel در طول زمان متفاوت است اما حداقل دارای دو بالاترین سطح قیمت در نوسان و دو مدل پایین ترین سطح قیمت خواهد بود که با ادامه همگرایی قیمت، در نهایت به اوج مثلث می رسد. هرچه قیمت راس مثلث نزدیکتر شود، عملکرد قیمتی محکم تر می شود و در نتیجه شکست ناپایدارتر می شود.
نوع متقارن یا Symmetrical: یک مثلث متقارن را می توان به راحتی به عنوان یک محدوده فوقانی شیب دار رو به پایین و یک مرز پایین شیب دار رو به بالا در قیمت تعریف کرد.
نوع صعودی یا Ascending: یک مثلث صعودی را می توان یک مرز به سمت بالا به شکل افقی در نظر گرفت و یک مرز پایین شیب دار رو به بالا تعریف کرد.
نوع نزولی یا :Descending یک مثلث نزولی را می توان یک مرز بالا و شیب دار قرار داد و یک مرز پایین و افقی تعریف کرد.
2- الگوهای قیمتی ادامه دهنده پرچم
الگوهای قیمتی ادامه دهنده پرچم یا به انگلیسی Flags در ترند متوقف می شوند، جایی که قیمت در یک محدوده قیمت کم بین خطوط موازی محدود می شود. در موضوع الگوها این مکث در میان ترند ظاهری پرچم مانند به الگو می دهد. پرچم ها به طور کلی کوتاه مدت هستند؛ چندین خط دارند و شامل نوسانات قیمت رو به جلو و عقب مانند محدوده تجاری یا کانال نمی شوند. همانطور که در زیر نشان داده شده، ممکن است پرچم ها موازی یا رو به بالا یا شیب دار باشند.
3-الگوهای قیمتی ادامه دهنده قلاب
الگوهای قیمتی ادامه دهنده قلاب شبیه مثلث است و در عین حال کوچکتر می باشد. این الگوهای قیمتی به طور کلی فقط توسط چندین خط ایجاد می شوند. اگرچه این یک قانون سخت و سریع نیست، اما اگر یک قلاب بیش از 20 خط قیمت داشته باشد می توان آن را مثلث در نظر گرفت. این الگو با همگرایی قیمت ها ایجاد می شود و در میانه ترند محدوده قیمت نسبتاً کمی را پوشش می دهد و در انتها این به الگوی ظاهری شبیه به قلاب به چارت می بخشد.
4-الگوهای قیمتی ادامه دهنده مستطیل
الگوهای قیمتی ادامه دهنده مستطیل یا به انگلیسی Rectangles در ترندی که قیمت به پهلو حرکت می کند، بین خطوط حمایت Support موازی و مقاومت Resistance محدود می شود که در این بین اغلب مکث هایی ایجاد می شود. مستطیل که به عنوان بازه های تجاری نیز شناخته می شوند، ممکن است برای مدت کوتاهی یا سال ها ادامه داشته باشند. این الگو بسیار رایج است و اغلب در داخل روز و همچنین در بازه های زمانی بلند مدت دیده می شود.
نحوه کار با Price continuation pattern
الگوهای قیمتی ادامه دهنده در پترن های کلاسیک برای عملکرد قیمت منطق منحصر به فردی دارد. با دانشی که از الگوها داریم، یک معامله گر می تواند برای استفاده از الگوهای رایج یک طرح معاملاتی ایجاد کند. الگوها فرصت های معاملاتی را ارائه می دهند که ممکن است با استفاده از روش های دیگر قابلیت مشاهده شدن نداشته باشد.
به یاد داشته باشید، به این دلیل که الگوها با عنوان “Continuation pattern” شناخته شده اند، به این معنی نیست که همیشه قابل اعتماد هستند. ممکن است الگوهای قیمتی ادامه دهنده در طی یک ترند ظاهر شود، اما باز هم تغییر ترند رخ دهد. علاوه بر این، ممکن است هنگامی که الگوی نمودارهای خود را ترسیم کردید مرزها نفوذ کنند، اما Breakout یا صعود کامل اتفاق نیفتد. این یک صعود دروغین نامیده می شود و می تواند چندین بار قبل از شکسته شدن الگو و ادامه یا برگشت اتفاق بیفتد. شایان ذکر است که الگوی مستطیل، به دلیل محبوبیت و قابلیت دید آسان مستعد صعود کاذب هستند.
در آخر باید اضافه کرد که الگوها همچنین می توانند به یک طرز فکر وابسته باشند. زیرا آنچه معامله گر می بیند چیزی نیست که معامله گر دیگری بیند و درک کند. این امر لزوما چیز بدی نیست، زیرا می تواند چشم انداز متفاوتی را در بازار ارزهای دیجیتال برای هر تجاری فراهم کند. برای رشد و توسعه در این موضوع، لازم است به تجار زمان داد تا مهارت خود الگو های قیمتی را در یافتن الگوها پیدا کنند و در ترسیم، تدوین برنامه و نحوه استفاده قوی شوند.
آموزش الگوهای قیمتی
آموزش الگوهای قیمتی
سرفصلهای این مقاله
شناخت الگوهای قیمتی یکی از اولین مفاهیمی است، که معامله گران فنی از همان ابتدای شروع به کار در بازار سهام با آن مأنوس میشوند.الگوهای نموداری، بخش مهمی از تحلیل تکنیکال کلاسیک هستند و معاملهگرانی که با استفاده از نمودار به خرید و فروش سهام میپردازند، باید با این الگوها آشنایی داشته باشند.یکی از بارزترین ویژگیهای ابزار تحلیل تکنیکال، قابلیت تکرارپذیری آنهاست، به گونهای که به راحتی میتوان در هر نمودار و هر تایم فریم، آنها را مشاهده نمود. الگوهای قیمتی میتوانند به عنوان سیگنالی برای ورود، ابزار تایید و یا به منظور پیشبینی جهت و میزان تحرکات قیمتی بازار، مورد استفاده قرار گیرند. در این مقاله بر اساس محبوبیت و میزان کارایی، ۵ مورد از قدرتمندترین الگوهای نموداری را با ذکر جزئیات مهم توضیح خواهیم داد.این الگوها به ترتیب عبارتاند از:
سر و شانه، مستطیل، کف و سقف دوقلو، کف و سقف سهقلو و پرچم.تشخیص این الگوها در نمودار، کمک میکند تا بازار را بهتر درک کرده و نسبت به حرکات قیمت در آینده، ذهنیت داشته باشیم. به طور کلی الگوهای قیمتی به دودسته ادامهدهنده و بازگشتی تقسیم میشوند که الگوهای سر و شانه، سقف و کف دوقلو و سهقلو جزء بازگشتیها و پرچم و مستطیل در دسته الگوهای ادامهدهنده قرار میگیرند. طبق بررسیهای انجامشده از بین موارد مذکور، الگوی سر و شانه از منظر بسیاری از معامله گران، پرکاربردترین الگوی نموداری است. شناخت صحیح و درک عمیق این الگوها، منجر به این میشود که در معاملهگری به دید وسیعتری دستیابید، که همین توانایی میتواند مسبب رشد سرمایه و موفقیت در بلندمدت باشد.
تقریباً میتوان گفت محبوبترین و معتبرترین الگوی نموداری بازگشتی در تحلیل تکنیکال است، که کارایی آن به مرور زمان و در شرایط مختلفی اثباتشده است. تشکیل این الگو میتواند موجب وقوع یک نقطه عطف خیلی مهم یا یک اصلاح قیمت کوتاهمدت و معمولی باشد. بر اساس نمودار، الگوی سر و شانه کلاسیک یک سیگنال نزولی و سر و شانه معکوس نشانهای از احتمال وقوع روند صعودی است. به لحاظ هندسی، الگوی سر و شانه کلاسیک از شکلگیری سه قله به صورت متوالی تشکیل میشود که، دومین قله (سر) نسبت به سایرین (شانهها) بلندتر بوده و درنهایت طرحی شبیه به سر و شانههای انسان در نمودار به وجود میآید. درصورتی که چنین آرایشی به وسیله درهها شکل بگیرد، الگوی سر و شانه معکوس خواهیم داشت. این الگو معمولاً پس از یکروند قوی رخ میدهد و برحسب شرایط بازار، میتواند نشانهای از تغییر تمایلات جمعی و پتانسیل یک بازگشت قیمتی قریبالوقوع باشد.
آموزش الگوهای قیمتی
تحلیل دقیق جریان عرضه و تقاضای حاکم بر روند شکلگیری الگوی سر و شانه در حالت کلاسیک نشاندهنده این است که در ابتدا خریداران بر بازار تسلط داشته و قیمت را تا سطح مشخصی افزایش دادهاند، سپس تعدادی از فروشندگان باعرضه سهام خود موجب کاهش قیمتها شده و اولین قله در نمودار تشکیل میشود. در ادامه با توجه به اینکه هنوز خریداران امید به صعود قیمت دارند، با افزایش حجم سفارشات خرید و عقبنشینی فروشندگان، بازار دوباره شروع به رشد خواهد نمود. این بار به دلیل تقویت انتظارات مثبت در میان معامله گران و با استناد به اتمام اصلاح قیمتی و آغاز موج جدید صعودی، جریان ورودی پول تقویتشده و سطح مقاومتی پیش رو (قله قبلی) نیز درهم شکسته و قیمت نقطه بالای جدیدی در نمودار ثبت میکند. سپس با توجه به صعود قیمتها، برخی خریداران قبلی به منظور محافظت از سود، اقدام به فروش نموده و در همین حین با اضافه شدن سایر فروشندگان، قیمت کاهشیافته و به سطح حمایتی (قله یا مقاومت قبلی که بر اساس قانون تبدیل سطوح تبدیل به حمایتشده) پیش روی خود میرسد که با افزایش فشار فروش این سطح نیز شکسته شده و درنهایت با شکلگیری یک موج سنگین نزولی قیمت تا حوالی دره اول سقوط میکند. در این مرحله دوباره تعدادی از خریداران سمج با سفارشات خرید خود موجب صعود قیمتها میشوند، با این تفاوت که اینروند صعودی دوامی نداشته و پس از صعود تا حدود قله اول، فروشندگان برای سومین باربر بازار مسلط شده و با فروشهای خود موجب شکلگیری یکروند نزولی قوی میشوند. کاهش قیمت حتی با رسیدن به خط روند حمایتی ناشی از اتصال دودره قبلی که خط گردن نامیده میشود نیز متوقف نشده و پس از شکست این سطح با حجم معاملات سنگین، روند نزولی قوی آغاز میشود. ازلحاظ روانشناسی این الگو بیانگر سه بار تلاش نافرجام خریداران در راستای ادامه روند صعودی است که، درنهایت با شکست رو به پایین خط گردن الگو، سیگنال قوی نزولی نمایان میشود. هدف قیمتی این الگو، حداقل به اندازه فاصله قله دوم تا خط گردن است. الگوی سر و شانه معکوس، دقیقاً یک تصویر آیینهای از حالت کلاسیک است، که بر اساس نحوه شکلگیری درهها قابلتشخیص میباشد. تفاوت در این است که برخلاف حالت کلاسیک، تشکیل این الگو تداعیکننده یک سیگنال صعودی است.
یکی از پرتکرارترین الگوهای بازگشتی نموداری است. به همین جهت باید در مواقع خاص یا به همراه سایر ابزارهای تحلیلی استفاده شود، تا خطاهای احتمالی آن تا حد زیادی کاهش یابد. بهترین عملکرد این الگو، پس از حرکات شدید و طولانیمدت قیمت است. سقف دوقلو یک سیگنال نزولی و الگوی کف دوقلو نشانهای از احتمال صعود بازار است. ازلحاظ نموداری این الگو نشاندهنده دو بار تلاش نافرجام قیمت برای ادامه حرکت اصلی است، که درنهایت با تشکیل آن انتظار میرود روند غالب تغییریافته و بازار در جهت دیگری به مسیر خود ادامه دهد. الگوی کف دوقلو ازلحاظ تئوریک نشاندهنده این است که، پس از یکروند قوی نزولی سرانجام خریداران با غلبه بر فروشندگان توانستهاند، روند بازار را به صعودی تغییر دهند. اولین فاز افزایشی پس از یکروند نزولی قوی رخ میدهد، که درنهایت با تسلط دوباره فروشندگان، بازار افت میکند. نتیجه این فعل و انفعالات تشکیل اولین دره و قله است. با نزدیک شدن به سطح حمایتی ناشی از تشکیل دره اول، دوباره خریداران دست به کار شده و قیمت تا محدوده سقف قبلی افزایش مییابد. در این مرحله با توجه به تشکیل دودره پیاپی و درنتیجه آن، وجود یک سطح حمایتی قوی، حجم معاملات الگو های قیمتی به طرز قابلتوجهی افزایشیافته و با شکست ناحیه مقاومتی قله اول، تغییر روند و سیگنال صعودی تایید میشود. در سقف دوقلو، دقیقاً شرایط تشکیل الگو بالعکس حالت مذکور بوده و خاصیت آن کاهش قیمتهاست. حداقل هدف تکنیکالی این الگوی نموداری در هر دو نوع سقف و کف، به اندازه فاصله بین قله و درهها از نقطه شکست است.
درصورتی که الگوی دوقلو در شکست سطوح قیمتی ناتوان باشد و فعل و انفعلات میان خریداران و فروشندگان دوباره الگو های قیمتی به همان صورت تکرار شوند، الگوی نموداری مشاهدهشده را کف و سقف سهقلو مینامند. معمولاً تشکیل این الگو در نمودار، نشانه بالقوهای از احتمال تغییر روند بازار است. ازآنجا که این الگو در ابتدا کف و سقف دوقلو بوده است، پس ازلحاظ روانشناسی و خواص تکنیکالی شباهت بسیاری به آن داشته و الگوی بازگشتی محسوب میشود. فلسفه روانی این الگو، گویای سه بار تلاش ناموفق گروهی از معامله گران در راستای ادامه روند غالب بازار است. ازآنجا که تشکیل الگوی سهقلو زمان بیشتری طول میکشد، به همین دلیل میتوان استنباط نمود که، سیگنال قدرتمندتری صادر کرده و درنتیجه قیمت در جهت شکست الگو، حرکت بیشتری داشته باشد. بهطور مثال در الگوی کف سهقلو، پس از اینکه فروشندگان ناتوانی قیمت در شکست قله اول را مشاهده کنند، به این نتیجه میرسند که توان صعودی بازار کاملاً تخلیهشده و باید منتظر ادامه روند نزولی باشند. اما در ادامه و با رسیدن به سطح حمایتی، دوباره خریداران با ورود پول هوشمند به بازار موجب افزایش قیمتها میشوند و اما این بار در آستانه مقاومت سخت ناشی از قلهها، با ورود خریداران جدید و افزایش قابلملاحظه حجم معاملات در نقطه شکست، الگو تایید و روند جدیدی در نمودار شکل میگیرد. بارزترین نکته هنگام شکست نواحی نموداری این است که، بسیاری از فروشندگان با مشاهده حجم معاملات هنگام عبور از سطوح و زمان طولانی شکلگیری الگو، در صف خریداران قرار میگیرند. همانند الگوی قبل، پس از شکست انتظار میرود که، حداقل به اندازه فاصله کف و سقف الگو در نمودار، نوسان قیمتی داشته باشیم.
اولین نوع از الگوهای ادامهدهنده که به معرفی آنها میپردازیم، الگوی پرچم است. این الگو اغلب در مواقع اصلاحی پس از شکلگیری یکروند قوی در بازار به وقوع میپیوندد. تشکیل الگوی پرچم پس از یکروند پرقدرت، اصطلاحاً موجب استراحت و تجدیدقوای بازار به منظور ادامه روند اصلی میشود. با توجه به ماهیت نموداری الگوی پرچم باید توجه داشت، فقط در مواقعی که روند مشخص و قابلاطمینانی داشته باشیم، میتوان به آن استناد کرد و استفاده از این الگو در بازارهای خنثی و بدون روند به هیچوجه توصیه نمیشود. بر اساس شکل نموداری، الگوی پرچم یک حرکت شارپ صعودی یا نزولی است که توسط یک سری حرکات اصلاحی کوچک بهصورت کانالهای افقی، مورب و یا کنج، متوقفشده و پس از مدت کوتاهی، بازار دوباره به روند اصلی خود ادامه میدهد. هر چه فاز اصلاحی مدتزمان بیشتری طول کشیده و به سمت کنج سوق پیدا کند، انتظار میرود پس از شکست، حرکات قیمتی بزرگتری داشته باشیم. برعکس الگوهای بازگشتی، تشکیل پرچم صعودی، یک نشانه از افزایش دوباره قیمت و تشکیل پرچم نزولی از ادامه روند نزولی خبر میدهد. پس از شکست و تایید آن به وسیله حجم سنگین معاملات، انتظار داریم بازار حداقل به اندازه پایه پرچم، یعنی ابتدای شروع حرکت تا اولین قله یا دره تشکیلشده، تحرک قیمتی داشته باشد.
الگوی مستطیل را میتوان نوعی پرچم دانست. اما باید میان آنها تمایز قائل شویم، زیرا ازلحاظ کارایی تفاوت بسیاری دارند. بهطور کلی این الگو نیز از نوع ادامهدهنده روند بوده و حرکتی خنثی مابین تحرکات اصلی یکروند پرقدرت محسوب میشود. زمانی که روند مشخصی قابلملاحظه باشد، در صورت مشاهده الگوی مستطیل در نمودار، میتوان بر مبنای آن تصمیمگیری نمود. ولی همانند الگوی پرچم در سایر مواقع که جهت بازار واضح نیست، کاربردی ندارد. از طرفی مستطیل به الگوهای سقف و کف چند قلو شباهت بسیاری دارد. زیرا در تمامی این اشکال نموداری، قیمت پس از حرکت در جهتی مشخص، برای مدتی در محدوده کوچکی بین حمایت و مقاومتهای افقی نوسان میکند. تشخیص دقیق این الگوها به وسیله جهت و شرایط شکست قیمت امکانپذیر است. محدوده نوسانی، محل تقابل خریداران و فروشندگان است که نتیجه آن، مسیر آتی بازار را مشخص میکند. همانند الگوی پرچم، شکست سقف مستطیل پس از یکروند صعودی یک سیگنال افزایشی بوده و شکست کف الگو نشانه ادامه روند نزولی است.حداقل هدف قیمتی این الگو، ارتفاع مستطیل یعنی فاصله بین سقف و کفهای محدوده نوسانات است.
آشنایی با الگوهای قیمتی در تجزیه و تحلیل تکنیکال
در تجزیه و تحلیل تکنیکال ، تغییرات روند صعودی و نزولی اغلب توسط الگوهای قیمت مشخص می شود. اگر بخواهیم تعریفش کنیم ، الگوی قیمت یک پیکربندی قابل تشخیص از حرکت قیمت است که با استفاده از یک سری خطوط روند و / یا منحنی ها مشخص می الگو های قیمتی شود. هنگامی که یک الگوی قیمت سیگنالی از تغییر جهت روند باشد ، به عنوان الگوی بازگشت یا ریورسال (reversal pattern) شناخته می شود. یک الگوی ادامه دهنده (continuation pattern) هنگامی رخ می دهد که روند بعد از یک مکث کوتاه در مسیر فعلی خود ادامه یابد. تحلیلگران تکنیکال مدتهاست که از الگوهای قیمت برای بررسی حرکات جاری و پیش بینی حرکات آینده بازار استفاده می کنند.
خطوط روند (Trendlines) در تحلیل تکنیکال
از آنجا که الگوهای قیمت با استفاده از یک سری خطوط / یا منحنی ها مشخص می شوند ، درک خطوط روند و دانستن نحوه ترسیم آنها مفید است. خطوط روند (Trendlines) به تحلیلگران تکنیکال کمک می کند مناطق پشتیبانی (support) و مقاومت (resistance) را در نمودار قیمت مشخص کنند. خطوط روند خطوط مستقیمی هستند که با اتصال یک سری قله های نزولی (افزایش ها) یا فرورفتگی های صعودی (کاهش ها) در نمودار ترسیم می شوند. خط روندی که به سمت بالا حرکت می کند یا خط روند صعودی ، در جایی اتفاق می افتد که قیمت ها (higher high) و (higher low) را تجربه می کنند. خط روند صعودی با اتصال به کف صعودی ترسیم می شود. برعکس ، یک روند که دارای زاویه ای رو به پایین باشد ، یک خط روند نزولی نامیده می شود ، و این مورد در شرایطی اتفاق می افتد که قیمت ها سطح (lower high) و (lower low) را تجربه می کنند.
بسته به این که چه بخشی از نوار قیمت برای اتصال نقاط” استفاده شود ، روندهای مختلف از نظر ظاهری متفاوت خواهند بود. در حالی که نظرات مختلفی در مورد اینکه از کدام قسمت از نوار قیمت باید استفاده شود وجود دارد ، بدنه کندل بار – و نه فتیله های نازک در بالا و زیر بدنه شمع – غالباً نمایانگر جایی است که اکثر حرکات قیمت در آنجا اتفاق افتاده است و بنابراین ممکن است نقاط دقیق تری را برای ترسیم خط روند ارائه دهد ، به خصوص در نمودارهای بین روزی که نقاط دور افتاده” (نقاط داده که خارج از محدوده عادی” قرار دارند) ممکن است در آن وجود داشته باشند. در نمودارهای روزانه ، نمودارها اغلب از قیمت های بسته شدن (closing price) به جای اوج یا کف ، برای ترسیم خط روند استفاده می کنند ، زیرا قیمت های بسته شدن نماینده معامله گران و سرمایه گذارانی است که مایل به نگه داشتن یک موقعیت یک شبه یا طی آخر هفته یا تعطیلات بازار هستند. خطوط روند دارای سه یا چند نقطه ، به طور کلی معتبرتر از مواردی هستند که فقط بر اساس دو نقطه ایجاد شده اند.
۱ – روند صعودی در شرایطی اتفاق می افتد که قیمت ها در حال ایجاد (higher high) و (higher low) باشند. خطوط روند صعودی حداقل دو تا از کف ها را به هم متصل می کنند و سطح پشتیبانی پایین تر از قیمت را نشان می دهند.
۲ – روند نزولی در شرایطی اتفاق می افتد که قیمت ها در حال ایجاد (lower high) و (lower low) باشند. خطوط روند نزولی حداقل دو مورد از اوج ها را به هم متصل می کنند و سطح مقاومت بالاتر از قیمت را نشان می دهند.
۳ – (Consolidation) یا بازار جانبی (sideways market) ، در جایی اتفاق می افتد که قیمت بین یک دامنه افزایش و کاهش ، بین دو خط روند موازی و اغلب افقی در حال نوسان باشد.
الگوهای ادامه دهنده (Continuation Patterns)
الگوی قیمتی که نشانگر وقفه موقت از یک روند موجود است ، به عنوان یک الگوی ادامه دهنده شناخته می شود. یک الگوی ادامه دهنده را می توان به عنوان یک توقف در طول روند غالب تصور کرد – زمانی که گاوها در طی روند صعودی مکث می کنند ، یا وقتی خرس ها برای یک لحظه در روند نزولی استراحت می کنند. در حالی که الگوی قیمت در حال شکل گیری است ، هیچ راهی برای حدس این که روند ادامه خواهد یافت یا بازگشتی اتفاق می افتد وحود ندارد. به همین ترتیب ، باید هنگام استفاده از خطوط روند برای ترسیم الگوی قیمت به این که شکست قیمت بالاتر یا پایین تر از منطقه ادامه دهنده اتفاق می افتد ، توجه داشته باشید . تحلیلگران تکنیکال معمولاً توصیه می کنند تا زمانی که بازگشت تأیید نشده باشد ، تصور کنید که روند ادامه خواهد داشت. به طور کلی ، هرچه الگوی قیمت بیشتر طول بکشد و حرکت قیمت در این الگو بزرگ تر باشد ، به محض شکسته شدن قیمت بالاتر یا پایین تر از منطقه ادامه دهنده، حرکت بیشتر می شود.
اگر قیمت در روند خود ادامه یابد ، الگوی قیمت به عنوان الگوی ادامه دهنده (continuation pattern) شناخته می شود. الگوهای ادامه دهنده معمول عبارتند از:
الگوی پرچم سه گوش (Pennant) ، که با استفاده از دو خط روند همگرا ترسیم شده است
الگوی پرچم (Flag) ، که با دو خط روند موازی ترسیم شده است
الگوی کنج (Wedge) ، که با دو خط روند همگرا ، که در آن هر دو زاویه ای به بالا یا پایین دارند ترسیم شده است
الگوی پرچم سه گوش (Pennant)
الگوهای پرچم سه گوش با دو خط روند ترسیم می شوند که در نهایت به هم می رسند. یکی از ویژگی های اصلی الگوهای پرچم سه گوش این است که خط روند به دو جهت حرکت می کند – یعنی یکی در روند نزولی و دیگری در روند صعودی حرکت می کند. شکل ۱ نمونه ای از یک پرچم سه گوش را نشان می دهد. غالباً ، در هنگام شکل گیری الگوی پرچم سه گوش ، حجم معاملات کاهش می یابد و هنگام خروج قیمت از الگو حجم معاملات افزایش می یابد.
نمودار قیمت قرارداد آتی ۱ دقیقه ای الگو های قیمتی e-mini Russell 2000 که الگوی قیمت پرچم سه گوش ادامه دهنده را نشان می دهد. منبع: TradeStation.
الگوی پرچم (Flag)
الگوهای پرچم با استفاده از دو خط روند موازی ساخته می شوند که می توانند شیب صعودی ، شیب نزولی یا جانبی (افقی) داشته باشند. به طور کلی ، پرچمی که دارای شیب صعودی است به عنوان وقفه در یک بازار با روند نزولی ظاهر می شود. پرچمی با شیب نزولی و رو به پایین ، وقفه ای را در طی یک بازار روند صعودی نشان می دهد. به طور معمول ، تشکیل پرچم با دوره ای از کاهش حجم معاملات همراه است ، و با خارج شدن قیمت از الگوی پرچم ، حجم معاملات مجددا به حالت قبل از الگو بازمی گردد.
الگوی کنج (Wedge)
الگوهای کنج شبیه به الگوی پرچم سه گوش هستند زیرا با استفاده از دو خط روند همگرا ترسیم می شوند. با این حال ، ویژگی اصلی الگوی کنج این است که هر دو خط روند در حال حرکت در یک جهت هستند ، یا به سمت بالا و صعودی یا به سمت پایین و نزولی. الگوی کنجی که زاویه ای به سمت پایین دارد ، وقفه ای را در طول روند صعودی نشان می دهد. کنجی که زاویه ای به سمت بالا دارد ، وقفه موقتی را در طی سقوط بازار نشان می دهد. همانند الگوهای پرچم سه گوش و پرچم ، میزان معمول حجم در هنگام شکل گیری الگوی کنج نیز کاهش می یابد ، حجم معاملات تنها در صورت شکسته شدن قیمت بالاتر یا پایین تر از الگوی کنج افزایش می یابد
الگوی مثلث (Triangle)
الگوهای مثلث از محبوب ترین الگوهای نمودار مورد استفاده در
تحلیل تکنیکال هستند زیرا آنها در مقایسه با سایر الگوها به دفعات در نمودارهای مختلف شکل می گیرند. سه الگوی متداول مثلث شامل مثلث های متقارن (symmetrical triangles)، مثلث های صعودی (ascending triangles) و مثلث های نزولی (descending triangles) هستند. شکل گیری این الگوهای نمودار می توانند از دو هفته تا چند ماه ادامه داشته باشند.
الگوهای مثلث های متقارن (symmetrical triangles) وقتی اتفاق می افتند که دو خط روند به یکدیگر نزدیک می شوند و فقط نشان می دهند که احتمال وقوع یک شکست وجود دارد – و جهت را نشان نمی دهند و فقط زمانی که یکی از خطوط بالا یا پایین عبور کرد و شکست تایید شد باید مطابق روند ایجاد شده تصمیم معاملاتی را گرفت. الگوی مثلث های صعودی (ascending triangles) دارای خط روند افقی در بالا و یک خط روند صعودی در پایین مثلث است و نشان می دهد که به احتمال زیاد شکست قیمت به سمت پایین مثلث اتفاق می افتد ، در حالی که مثلث های نزولی (descending triangles) دارای یک خط روند افقی در پایین و یک خط روند نزولی در بالای مثلث هستند که نشان می دهد به احتمال زیاد شکست قیمت به سمت پایین مثلث اتفاق خواهد افتاد. بزرگی شکست ها به سمت بالا (breakouts) یا شکست ها به سمت پایین (breakdowns) معمولاً برابر با ارتفاع سمت چپ عمودی مثلث است ، همان طور که در شکل زیر نشان داده شده است.
الگوی فنجان و دسته (Cup and Handles)
فنجان و دسته یک الگوی ادامه دهنده صعودی است که در آن روند صعودی متوقف شده است ، اما با تایید این الگو ادامه خواهد یافت. قسمت فنجان” الگو باید به شکل U” باشد که بیشتر شبیه به انحنای کف یک کاسه یا فنجان است بنابراین نباید به شکل V” با اوج های برابر در هر دو طرف فنجان باشد. دسته” در سمت راست فنجان به شکل یک پولبک (pullback) کوتاه که شبیه به الگوی نمودار پرچم یا پرچم سه گوش است ، شکل می گیرد. پس از تکمیل این الگو ، دارایی مورد نظر ممکن است به سطوح جدید صعود کند و به سقف های جدید دست باید و روند خود را از از قسمت بالاتری ادامه دهد. یک الگوی فنجان و دسته در شکل زیر نشان داده شده است.
الگوی فنجان و دسته با نقاط (Buy Point) و (Stop Loss) منبع: TradingView.com
الگوهای بازگشت یا ریورسال (Reversal Patterns)
الگوی قیمتی که نشانگر تغییر در روند غالب است به عنوان یک الگوی بازگشت شناخته می شود. این الگوها نشانگر دوره هایی است که از قدرت گاوها یا خرس ها کاسته شده است. با شکل گیری این الگو ، روندی که از قبل ایجاد شده متوقف می شود و سپس به مسیر جدیدی که از سمت مخالف (گاو یا خرس) قدرت گرفته است وارد می شود. به عنوان مثال ، یک روند صعودی که توسط خریداران مشتاق یا گاوها پشتیبانی می شود ، می تواند با یک الگوی بازگشتی متوقف شود ، که فشار هر دو گاو و خرس را نشان می دهد ، و در نهایت خرس ها یا فروشندگان برنده می شوند و این منجر به تغییر روند به نزولی می شود. بازگشت های قیمت که در سقف بازار اتفاق می افتند به عنوان الگوهای توزیعی (distribution patterns) شناخته می شوند ، در این شرایط دارایی مورد معامله در بازار با اشتیاق بیشتری نسبت به میزان خریداری شده به فروش می رسد. در مقابل ، بازگشت های قیمتی که در کف بازار اتفاق می افتند به عنوان الگوهای ذخیره (accumulation patterns) شناخته می شوند ، در این شرایط دارایی مورد معامله در بازار فعال تر از هنگام فروش خریداری می شود. همانند الگوهای ادامه دهنده ، هر چه شکل گیری این الگو بیشتر طول بکشد و حرکت قیمت در این الگو بزرگتر باشد ، به محض شکست قیمت به بالا ، احتمال ایجاد حرکت بزرگتری وجود دارد.
هنگامی که قیمت پس از وقفه ای بازمی گردد ، الگوی قیمت به عنوان الگوی بازگشت (reversal pattern) شناخته می شود. نمونه هایی از الگوهای معمول بازگشت عبارتند از:
الگوی سر و شانه (Head and Shoulders) ، نشان دهنده دو حرکت کوچک تر قیمت است که دو طرف یک حرکت بزرگ تر را در بر گرفته است
الگوی سقف دوقلو (Double Tops) ، نمایانگر یک موج افزایشی قیمت کوتاه مدت است که پس از آن یک موج دیگر در تلاش برای شکست مقاومت موج قبلی ناکام می ماند
الگوی کف دوقلو (Double Bottoms) ، نشان دهنده یک موج کاهشی قیمت است که پس از الگو های قیمتی آن یک موج کاهشی دیگر در تلاش برای شکستن حمایت موج قبلی ناکام می ماند.
الگوی سر و شانه (Head and Shoulders)
الگوهای سر و شانه ها می توانند در سقف یا کف بازار شکل بگیرند ، این الگو شامل سه موج (قله یا یک فرورفتگی) است : یک موج اولیه ، که با موج دوم که از موج اولی بزرگ تر است ادامه پیدا می کند و در نهایت با یک موج سوم که از موج دوم الگو های قیمتی کوچک تر است و مشابه موج اول است تکمیل می شود. روند صعودی که توسط الگوی اوج سر و شانه قطع می شود ، ممکن است بازگشت روند را تجربه کند ، و در نتیجه به روند نزولی تغییر کند. برعکس ، روند نزولی که منجر به الگوی سر و شانه (یا یک سر و شانه های مع) شود ، احتمالاً بازگشت روند به سمت صعودی را تجربه خواهد کرد. خطوط روند افقی یا کمی شیب دار را می توان با اتصال کف ها یا سقف ها ، و قله ها و فرورفتگی هایی که بین سر و شانه ها وجود دارد ، ترسیم کرد ، همان طور که در شکل زیر نشان داده شده است. در حین تکمیل الگو ، پس از شکسته شدن قیمت در بالا (در الگوی سر و شانه ها در کف) یا پایین (در الگوی سر و شانه ها در اوج) خط روند ، ممکن است حجم معاملات کاهش یابد.
الگوی کف سر و شانه ها در نمودار روزانه ULTR ، که در اینجا با یک خط افقی نشان داده شده است که سطح مقاومت را نشان می دهد. پس از شکسته شدن ، بازگشت بازار نشان داده می شود. منبع: TradeStation.
الگوی سقف دوقلو (Double Tops)
الگوی کف و سقف دوقلو نشان دهنده مناطقی است که بازار دو تلاش ناموفق برای شکستن سطح پشتیبانی یا مقاومت داشته است. در مورد سقف دوقلو ، که اغلب مانند حرف M به نظر می رسد ، فشار اولیه تا رسیدن به سطح مقاومت ، همراه با تلاش دومی که پس از آن ایچاد شده و شکست خورده دیده می شود و در نتیجه بازگشت روند اتفاق می افتد. از طرف دیگر ، کف دوقلو مانند حرف W ظاهر می شود و هنگامی رخ می دهد که قیمت سعی کند از سطح پشتیبانی قبلی گذر کند ولی در این کار موفق نمی شود و برای بار دوم نیز تلاش ناموفقی برای ورود به سطح پشتیبانی خواهد داشت. این امر اغلب منجر به بازگشت روند می شود ، همان طور که در شکل زیر نشان داده شده است.
الگوی کف و سقف سه قلو (Triple tops and bottoms) الگوهای بازگشتی هستند که به اندازه الگوهای سر و شانه ها و یا سقف دوقلو یا کف دوقلو چندان متداول نیستند. اما ، آنها نیز به روشی مشابه عمل می کنند و می توانند یک سیگنال تجاری قدرتمند برای بازگشت روند باشند. این الگوها زمانی شکل می گیرند که قیمت سه بار سطح حمایت یا مقاومت مشابه را آزمایش می کند و قادر به شکستن آن نیست.
الگوی کف سر و شانه ها در نمودار روزانه ULTR ، که در اینجا با یک خط افقی نشان داده شده است که سطح مقاومت را نشان می دهد. پس از شکسته شدن ، بازگشت بازار نشان داده می شود. منبع: TradeStation.
شکاف ها (Gaps)
شکاف ها هنگامی رخ می دهند که بین دو دوره معاملاتی فضای خالی وجود داشته باشد که ناشی از افزایش یا کاهش قابل توجه قیمت است. به عنوان مثال ، یک سهم ممکن است در یک روز معاملاتی در قیمت $ ۵٫۰۰ بسته شود و بعد از درآمدهای مثبت ، با اختلاف قیمت ۷٫۰۰ دلار بازگشایی شود. سه شکاف اصلی وجود دارد: شکاف های گسست (Breakaway gaps) ، شکاف های فرار (runaway gaps) و شکاف های خستگی (exhaustion gaps) . شکاف های گسست در آغاز یک روند شکل می گیرند ، شکاف های فرار در وسط یک روند شکل می گیرند و شکاف های خستگی نشان از پایان قریب الوقوع یک روند دارند.
نتیجه گیری
الگوهای قیمت اغلب وقتی پیدا می شوند که قیمت دچار وقفه می شود و به اصطلاح استراحت می کند” ، و نشانگر مناطقی است که می توانند منجر به ادامه یا بازگشت روند غالب شوند. خطوط روند در شناسایی این الگوهای قیمت مهم هستند که می توانند در قالب هایی مانند پرچم (flags) ، پرچم های سه گوش (pennants) و سقف دوقلو (double tops) ظاهر شوند. حجم معاملات در این الگوها نقش مهمی ایفا می کند ، حجم اغلب در هنگام شکل گیری الگو کاهش می یابد ، و با شکست قیمت از الگو افزایش می یابد. تحلیلگران تکنیکال اغلب برای پیش بینی حرکات قیمت آینده ، از جمله ادامه روند و بازگشت ، الگوهای قیمت را دنبال می کنند.
دیدگاه شما