چگونه می توان سود را در مقایسه با گردش مالی محاسبه کرد؟
این تفاوت بین کل فروش و کل خریدها / هزینه ها / هزینه ها است. ما در مورد آن صحبت می کنیم سود وقتی تفاوت مثبت است در غیر این صورت ، ما از آن صحبت می کنیم تلفات یا کسری بودجه مثال: در طول اولین سال مالی خود ، شما در مجموع 11،400 یورو فروش داشته اید.
اما چگونه می توان سود خالص یک شرکت را محاسبه کرد؟
فرمول از محاسبه درآمد خالص
درآمد خالص = نتیجه عملکرد + نتیجه مالی + نتیجه مالیات شرکتی استثنایی
علاوه بر این ، چگونه می توانید بفهمید که یک شرکت سود کرده است؟
برای به دست آوردن اطلاعات حسابداری SA یا SARL ، می توانید به وب سایت مراجعه کنید شرکت.com یا Infogreffe.fr. لازم است savoir که این شرکتها ملزم به تسلیم در ماه بعد از تأیید حسابهای خود ، در منشی دادگاه تجاری هستند: ترازنامه ، صورت سود و زیان آنها.
چگونه گردش مالی را محاسبه کنیم؟ فرمول آن: گردش = قیمت شکم * مقدار فروخته شده. گردش مالی می تواند باشد محاسبه کردن با این حال ، برای هر دوره ، اغلب ماهانه ، سه ماهه و سالانه محاسبه می شود.
چگونه میزان ضرر را محاسبه کنیم؟
نرخ زیان se محاسبه شد با توجه به فرمول زیر: (تعداد کتابهای از دست رفته x 100) / تعداد کل جلدهای متعلق به آن.
چگونه می توان سود تمرین را محاسبه کرد؟
Le سود یک تجارت ، که سود نیز نامیده می شود ، یک نتیجه مثبت است. بر روی a محاسبه می شود ورزش حسابدار 12 ماهه ، از 1 ژانویه تا 31 دسامبر هر سال. از تفاوت بین درآمد و هزینه ناشی می شود. تشخیص می دهیم سود ناخالص و سود خالص.
فرمول ضرر چیست؟
قیمت هزینه | = | قیمت خرید |
---|---|---|
قیمت فروش | = | قیمت هزینه |
سود | = | قیمت فروش |
ضرر - زیان | si | قیمت فروش |
چگونه سود خالص را محاسبه کنیم؟
ما محاسبه شد با کسر تمام هزینه ها و مالیات از درآمد مشاغل. به همین دلیل ، سود خالص اغلب "نتیجه" نامیده می شود خالص" ما اغلب بیان می کنیم سود خالص به عنوان درصدی از درآمد نشان می دهد که چقدر از هر دلار به دست آمده به سود تبدیل می شود خالص.
نتیجه خالص چگونه محاسبه می شود؟
Le سود خالص حسابدار = نتیجه عملکرد + نتیجه مالی + نتیجه استثنایی - مشارکت کارکنان - مالیات بر سود.
نتیجه نهایی یک تجارت چیست؟
Le سود خالص حسابدار یا سود خالص، مربوط به مبلغ پولی است که a ENTREPRISE واقعا برنده شد این شامل نتایج عملیاتی ، مالی و استثنایی است که باید مالیات از آنها کسر شود.
چگونه می توان سلامت مالی یک شرکت را بررسی کرد؟
پری دریایی. INSEE (موسسه ملی آمار و مطالعات اقتصادی) دو ابزار را فراهم می کند که اجازه می دهد d'' دسترسی به اطلاعات رسمی در وضعیت د'تجارت : بستر نظراتوضعیت-sirene.insee.fr برای تولید نظرات استفاده می شود موقعیت ها'یک موسسه
چگونه گردش مالی یک شرکت را بدانیم؟
برای هر سال مالی ثبت شده ، می توانید با گردش مالی مشورت کنید برای اطلاع از حجم فعالیتENTREPRISE، نتیجه خالص و نیروی کارENTREPRISEبه این داده ها به صورت رایگان برای مشورت در برگه هویت هر یک در دسترس هستند ENTREPRISE ارائه شده در وب سایت www.infogreffe.fr.
برای محاسبه سود شرکت به چه اطلاعات اضافی نیاز دارید؟
Le سود ناخالص مربوط به سود حاصل از مالیات است. این سود خالص سود پس از مالیات است. Il کلیه فعالیت های را در نظر می گیرد شرکت : فعالیت عملیاتی ، فعالیت مالی (سرمایه گذاری ، وام و غیره) و فعالیت استثنایی (فروش تجهیزات ، یارانه ها و غیره).
چگونه می توان گردش مالی در ماه را محاسبه کرد؟
ریختن محاسبه کردن آن حجم معاملات، لازم است مجموع کلیه فاکتورهای فروش کالا و خدمات و همچنین دارایی ها ، بدون احتساب مالیات ، که در طول یک سال حسابداری صادر شده است ، گرفته شود. بنابراین فرمول مربوط به: CA = قیمت فروش x مقادیر فروخته شده است.
گردش مالی چقدر است؟
Le حجم معاملات (یا CA) یک شرکت EST مجموع فروش کالا یا خدمات فاکتور شده در یک سال مالی.
چگونه می توان گردش مالیات بدون مالیات را محاسبه کرد؟
محاسبه یک مقدار HT از قیمتی شامل مالیات بر ارزش افزوده ، قیمت را شامل مالیات بر ارزش افزوده بر 1 + نرخ مالیات بر ارزش افزوده تقسیم می کند. محاسبه مقدار HT به سادگی از مالیات بر ارزش افزوده یا مبلغ شامل مالیات بر ارزش افزوده انجام می شود.
.
روش 2: از حاصل کسرها استفاده کنید
سود ناخالص و گردش مالی
سه شنبه 30 مرداد 1397 | 248 بازدید | آموزش
نسبت های مالی
تحلیل نسبت های مالی با مقایسهی دو قلم در صورتهای مالی انجام میشود. نسبت نهایی میتواند به شیوهای تفسیر شود که با تفسیر هر قلم به شکل جداگانه امکانپذیر نیست. نسبت های مالی را میتوان براساس آنچه که اندازهگیری میکند؛ دستهبندی کرد: سودآوری، نقدینگی، فعالیت، اهرم، ارزشگذاری و رشد که هر کدام از آنها زیرمجموعههای خود را دارند.
فهرست نسبت های مالی
در اینجا فهرستی از نسبت های مالی مختلف معرفی میشود. در نظر داشته باشید که اکثر نسبتها را میتوان با ضرب کردن در عدد ۱۰۰، به درصد تبدیل کرد. هر نسبت به طور خلاصه معرفی میشود.
نسبتهای سودآوری
این نسبتها میزان ﻣﻮفقیت ﺷﺮﻛﺖ را درﻛﺴﺐ ﺳﻮد ﻣﻮرد ﺗﺠﺰیه و تحلیل ﻗﺮار میدﻫﺪ.
۱. نسبت سود ناخالص = سود ناخالص / فروش خالص
این نسبت میزان سود ناخالص تولید شده از فروش را ارزیابی میکند. سود ناخالص برابر با فروش خالص(فروش منهای بازده فروش، تخفیفها و اندوختهها) منهای هزینهی فروش است.
۲. بازده فروش = درآمد خالص / فروش خالص
این نسبت به عنوان «حاشیهی سود خالص» یا «نسبت سود خالص» نیز شناخته میشود و درصد درآمد ناشی از فروش را میسنجد. به طور معمول، هر چه عدد این نسبت بالاتر باشد، بهتر است.
۳. بازده داراییها = درآمد خالص / میانگین کل داراییها
در تحلیل مالی، این نسبت بازده سرمایهگذاری را اندازه میگیرد. همچنین جهت ارزیابی کارآیی مدیریت در استفاده از داراییها برای تولید درآمد به کار میرود.
۴. بازده حقوق صاحبان سهام = درآمد خالص / میانگین حقوق صاحبان سهام
درصد درآمد ناشی از هر ریال از حقوق صاحبان سهام را میسنجد.
نسبتهای نقدینگی
این نسبتها ﺗﻮاﻧﺎیی و ﻗﺪرت شرکت را در ﭘﺮداﺧﺖ بدهیهای کوتاه مدت نشان میدهد.
۱. نسبت جاری = داراییهای جاری / بدهیهای جاری
توانایی یک شرکت برای پرداخت تعهدات کوتاهمدت را با استفاده از داراییهای جاری (وجه نقد، اوراق بهادار قابل تبدیل، دریافتیهای جاری، موجودی و پیشپرداختها) ارزیابی میکند.
۲. نسبت آنی = داراییهای آنی / بدهیهای جاری
این نسبت، توانایی یک شرکت در پرداخت تعهدات کوتاهمدت را با استفاده از انواع نقدیتری از داراییهای جاری یا «داراییهای آنی» (وجه نقد، اوراق بهادار قابل تبدیل و حسابهای دریافتنی) میسنجد.
۳. نسبت نقدی = (وجه نقد + اوراق بهادار قابل تبدیل) / بدهیهای جاری
توانایی یک شرکت برای پرداخت بدهیهایش را با استفاده از وجه نقد و اوراق بهادار قابل تبدیل، اندازه میگیرد. اوراق بهادار قابل تبدیل، ابزار وام کوتاهمدتی هستند که به اندازهی وجه نقد ارزش دارند.
۴. سرمایهی در گردش خالص = داراییهای جاری – بدهیهای جاری
تعیین میکند که آیا یک شرکت میتواند با داراییهای جاری خود، تعهدات جاری خود را بپردازد؛ و اینکه مازاد یا کمبود چقدر است.
نسبتهای فعالیت
به کمک این نسبتها میتوان میزان ﻛﺎرآیی یک ﺷﺮﻛﺖ را در ﻛﺎرﺑﺮد منابع خود اﻧﺪازه گیری نمود.
۱. گردش مطالبات = فروش نسیهی خالص / میانگین حسابهای دریافتنی
کارآیی بسط نسیه و وصول آن را میسنجد. این نسبت میانگین تعداد دفعاتی را که شرکت در یک سال به وصول حسابهای باز خود میپردازد، نشان میدهد. نسبتهای بالا دلالت بر نسیهی مؤثر و فرآیند وصول دارند.
۲. میانگین دورهی وصول مطالبات = ۳۶۰ روز / گردش مطالبات
این نسبت به «گردش مطالبات برحسب روز» یا «دورهی وصول» معروف است و میانگین تعداد روزهایی را که یک شرکت مطالباتش را وصول میکند، اندازه میگیرد. هرچه این نسبت کوچکتر باشد، بهتر است. البته گاهی افراد به جای ۳۶۰، از عدد ۳۶۵ استفاده میکنند.
۳. گردش موجودی =هزینهی فروش / میانگین موجودی
نمایانگر تعداد دفعاتی است که موجودی، فروخته و جایگزین شده است. در نظر داشته باشید که بعضی نویسندگان در فرمول بالا، به جای هزینهی فروش از فروش استفاده میکنند. نسبت بالا نشاندهندهی این است که شرکت در مدیریت موجودیهایش کارآمد است.
۴. میانگین دورهی موجودی = ۳۶۰ روز / گردش موجودی
به عنوان «گردش موجودی برحسب روز» نیز شناخته میشود و نمایانگر تعداد روزهایی است که موجودی در انبار میماند. به عبارت دیگر، تعداد روزها را از زمان خرید موجودی تا فروش آن، میسنجد. همانند میانگین دورهی وصول مطالبات، هر چه این نسبت کوچکتر باشد بهتر است.
۵. گردش حسابهای پرداختنی = خریدهای نسیهی خالص / میانگین حسابهای قابل پرداخت
تعداد دفعاتی که یک شرکت حسابهای پرداختنیاش را در طول یک دوره میپردازد، نشان میدهد. نسبت کوچک طرفدار بیشتری دارد، چون بهتر است که پرداختها را تا حد امکان به تأخیر انداخت تا بتوان از پول برای اهداف مولد بیشتری استفاده کرد.
۶. میانگین دورهی پرداختنی = ۳۶۰ روز / گردش حسابهای پرداختنی
این نسبت به «گردش حسابهای پرداختنی بر حسب روز» یا «دورهی پرداخت» نیز معروف است و عدد میانگین روزهای سپری شدهی پیش از پرداخت تعهدات به عرضهکنندگان را میسنجد. برخلاف میانگین دورهی وصول مطالبات و میانگین دورهی موجودی، هرچه این نسبت بیشتر باشد، بهتر است (که در بالا توضیح داده شد).
۷. دورهی گردش عملیات = دورهی تولید و گردش کالا+ دورهی وصول مطالبات
تعداد روزهایی را که یک شرکت، چرخهی عملیاتی (مثلا خرید کالا، فروش آن، وصول میزان بدهی) را کامل میکند، میسنجد. هر چه چرخهی عملیاتی کوتاهتر باشد، یعنی شرکت فروش و وصول وجه نقد را سریعتر انجام میدهد.
۸. چرخهی تبدیل وجه نقد = چرخهی عملیاتی – میانگین دورهی پرداختنی
این نسبت میزان سرعت یک شرکت در تبدیل وجه نقد به وجه نقد را اندازه میگیرد. چرخهی تبدیل وجه نقد نمایانگر تعداد روزهایی است که یک شرکت برای خریدهایش پرداخت میکند، آنها را میفروشد و مقدار بدهی را وصول میکند. به طور معمول، این چرخه نیز همچون چرخهی عملیاتی، هرچه کوتاهتر باشد، بهتر است.
۹. گردش کل دارایی = فروش خالص / میانگین کل داراییها
کارآیی کلی یک شرکت در فروش را با استفاده از داراییهایش میسنجد. این فرمول شبیه بازده داراییهاست، با این تفاوت که به جای درآمد خالص، از فروش خالص استفاده میشود.
نسبتهای اهرمی
ﺗﺎمین نیازﻫﺎی مالی از ﻃﺮیق ایجاد بدهی را ﻧﺸﺎن میدﻫﺪ. در واﻗﻊ این ﻧﺴﺒﺖ ﻫﺎ تعیین میﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ ﺷﺮﻛﺖ ﺗﺎ ﭼﻪ ﺣﺪ نیازﻫﺎی
۱. نسبت بدهی = کل بدهیها / کل داراییها
نسبت داراییهای شرکت را که با بدهیها (تعهدات به شخص ثالت) سرمایهگذاری شده است، میسنجد. نسبت بدهی همچنین میتواند با استفاده از فرمول: ۱ منهای نسبت سرمایه، محاسبه شود.
۲. نسبت سرمایه = کل سرمایه / کل داراییها
نسبت کل داراییهایی که توسط سرمایه بهدست آمده است (مثلا سهام صاحبان و سود تجمعی شرکت) را تعیین میکند. نسبت سرمایه همچنین میتواند با استفاده از فرمول: ۱ منهای نسبت بدهی، بهدست آید.
معکوس نسبت سرمایه به عنوان ضریب فزایندهی سرمایه نیز شناخته سود ناخالص و گردش مالی میشود که برابر با کل داراییها تقسیم بر کل سرمایه است.
۳. نسبت بدهی-سرمایه = کل بدهیها / کل سرمایه
ساختار سرمایهی یک شرکت را ارزیابی میکند. نسبت بدهی-سرمایهی بیشتر از ۱ دلالت بر این دارد که شرکت زیر بار بدهی است و عدد کمتر از ۱ یعنی شرکت محافظهکار است.
۴. توان پرداخت بهره = سود قبل از بهره و مالیات / هزینهی بهره
تعداد دفعاتی را که هزینهی بهره به درآمد تبدیل شده است، میسنجد و مشخص میکند که آیا شرکت میتواند هزینهی بهرهاش را با استفاده از سود تولید شده بپردازد یا خیر.
نسبتهای ارزشگذاری و رشد
این نسبتها نشانگر پتانسیل یک شرکت برای رشد در آینده است.
۱. سود هر سهم (درآمد خالص – سود سهم ممتاز)/ میانگین سهام عادی معوقه
این نسبت، نسبت عواید هر سهم از سهام عادی را نشان میدهد. سود سهام ترجیحی از درآمد خالص کم میشود تا عوایدی در دسترس برای سهامداران عادی مشخص شود.
۲. نسبت قیمت به سود= قیمت بازار هر سهم / سود هر سهم
برای ارزیابی اینکه آیا سهامی بیش از حد گران یا ارزان است استفاده میشود. نسبت قیمت به سود نسبتا پایین میتواند نشاندهندهی این باشد که شرکت زیر قیمت است. به طور معکوس، سرمایهگذاران از شرکتهایی با نسبت قیمت به سود بالا، انتظار نسبت رشد بالاتری دارند.
۳. نسبت پرداخت سود سهام = سود نقدی هر سهم / سود هر سهم
نسبت درآمد خالصی که به مالکان تعلق میگیرد را تعیین میکند. همهی درآمد تعلق نمیگیرد، چون نسبت قابل توجهی برای عملیات سال آینده نگه داشته میشود.
۴. نسبت بازده سود سهام = سود نقدی هر سهم / قیمت بازار هر سهم
درصد بازگشت از طریق سود نقدی را در زمان مقایسه با قیمت پرداخت شده برای سهام اندازه میگیرد. بازده بالا برای سرمایهگذارانی جذاب است که به جای افزایش ارزش سرمایهی طولانیمدت، به دنبال سود نقدی هستند.
۵. ارزش دفتری هر سهم = حقوق صاحبان سهام عادی / میانگین سهام عادی
نشاندهندهی ارزش سهام بر پایهی هزینهی تاریخی آن است. ارزش حقوق صاحبان سهام عادی در دفاتر شرکتی بر میانگین سهام عادی پرداخت نشده تقسیم میشود.
نتیجهگیری
یک توصیهی مهم این است که در زمان محاسبهی یک نسبت که شامل یک قلم صورتِ درآمدی و یک قلم ترازنامه میشود، حتما قلم ترازنامه را به شکل میانگین حساب کنید. دلیل این کار این است که قلم صورت درآمد وابسته به یک دورهی کامل فعالیت است. قلم ترازنامه نیز باید منعکسکنندهی کل دوره باشد و به همین دلیل است که ما میانگین را حساب میکنیم.
29 شاخص کلیدی عملکرد محبوب مالی برای داشبورد مدیریتی
شاخص کلیدی عملکرد (KPI) مقداری قابل اندازه گیری است که نشان می دهد عملکرد یک شرکت در زمینه درآمدزایی و سودآوری چقدر خوب است. نظارت بر KPI ها نشان می دهد که آیا یک کسب و کار به اهداف بلند مدت خود رسیده است.
صرف نظر از وسعت، سابقه و صنعت هر یک از شرکت ها باید از علمکرد مالی خود آگاهی داشته باشند. در حالی که حسابداران با همه هزینه ها، درآمد و بودجه سر و کار دارند، مدیران شرکت نیز باید از اقدامات مهم مالی مطلع باشند.
سریع ترین و کارآمدترین راه برای پیگیری عملکرد سازمان، راه اندازی داشبورد KPI است که معیارهای مالی را نمایش می دهد.
گزارش کامل KPI مالی، به روزرسانی های حقیقی در مورد ارقام مهم مالی یک شرکت را ارائه می دهد، مانند جریان نقد عملیاتی، نسبت جاری، نرخ سوختن سرمایه و غیره.
با استفاده از معیارهای مالی پرکاربرد، ما طیف کاملی از معیارهای مهم بودجه را که اکثر شرکت ها باید بسنجند، توضیح خواهیم داد.
1- جریان نقد عملیاتی (OCF)
جریان نقد عملیاتی مقدار کل پول تولیدشده توسط عملیات روزانه یک شرکت را نشان می دهد. این معیار مالی به این نکته اشاره می کند که آیا شرکت می تواند جریان نقد مثبت مورد نیازِ رشد را حفظ کند یا برای تامین کلیه هزینه ها به سرمایه خارجی نیاز دارد.
گردش جریان نقد عملیاتی با تنظیم درآمد خالص برای مواردی مانند استهلاک، تغییرات سرمایه و تغییر در حساب های دریافتنی محاسبه می شود. در حالی که جریان نقد عملیاتی خود را آنالیز می کنید، آن را با کل سرمایه به کار رفته مقایسه کنید، در این صورت می توانید ارزیابی کنید که تجارت شما سرمایه کافی برای مثبت نگه داشتن حساب ها تولید می کند.
2- نسبت جاری
نسبت جاری منعکس کننده توانایی سازمان در پرداخت کلیه تعهدات مالی طی یک سال است. این KPI دارایی های جاری شرکت مانند حساب دریافتkی و بدهی های جاری را زیر نظر می گیرد.
نحوه ارزیابی نسبت جاری شما: نسبت جاری کم تر از یک نشان می دهد که شرکت شما قادر به انجام کلیه تعهدات مالی نخواهد بود، مگر این که جریان نقد اضافی وجود داشته باشد.
نسبت جاری سالم بین 1.5 تا 3 است، اما داشتن دوره های نسبت جاری زیرِ 1 برای مشاغل کم نیست، به خصوص اگر شرکت در حال سرمایه گذاری روی رشد یا پرداخت بدهی باشد.
سرمایه گذاران دوست دارند از نسبت جاری به عنوان چرخه عملکرد سالم شرکت استفاده کنند. نسبت جاری بیش از حد بالا ممکن است نشان دهنده این باشد که شرکت دارایی و پول نقد زیادی دارد اما نمی تواند در زمینه نوآوری و رشد سرمایه گذاری کند.
3- نسبت آنی یا نسبت سریع
نسبت آنی نشان می دهد که آیا یک کسب و کار دارایی کوتاه مدت کافی برای پوشش بدهی های خود در آینده نزدیک را دارد. نسبت آنی، به دلیل نادیده گرفتن نقدینگی ها مانند فهرست موجودی ها، نمای دقیق تری از سلامت مالی یک شرکت را نسبت به نسبت جاری ارائه می دهد.
4- نرخ سوختن سرمایه
این KPI منعکس کننده میزان هزینه های هفتگی، ماهانه یا سالانه یک شرکت است. این معیار اصلی می تواند به نفع شرکت های کوچکی باشد که تجزیه و تحلیل گسترnه مالی را انجام نمی دهند.
در مقایسه با سود خالص و درآمد، نرخ سوختن سرمایه نشان می دهد که آیا هزینه های عملیاتی سازمان در طولانی مدت پایدار است یا خیر.
5- حاشیه سود خالص
این معیار نشان می دهد که یک شرکت در سودآوری در مقایسه با درآمد خود چقدر کارآمد است. این KPI که غالباً به صورت درصد محاسبه می شود، نشان می دهد که چگونه مقدار هر دلار به دست آمده توسط شرکت به سود تبدیل می شود.
حاشیه سود خالص منعکس کننده سودآوری یک تجارت است و نشان می دهد که شرکت در چشم انداز بلندمدت به چه سرعتی می تواند رشد کند.
6- حاشیه سود ناخالص
حاشیه سود ناخالص پول باقی مانده از درآمد را پس از محاسبه هزینه کالاهای فروخته شده اندازه می گیرد. این معیار که شاخص خوبی برای سلامت مالی یک شرکت است، نشان می دهد که آیا یک کسب و کار توانایی پرداخت هزینه های عملیاتی خود را دارد، آن هم در حالی که بودجه ای برای رشد باقی مانده است.
معمولاً سازمان ها از حاشیه سود ناخالص نسبتاً پایداری برخوردار هستند، مگر این که برخی تغییرات اساسی را که در هزینه های تولید تاثیرگذار بوده یا تغییراتی را که در سیاست های قیمت گذاری اعمال نکرده اند، انجام دهند.
محاسبه شده به عنوان= هزینه کالاهای فروخته شده / درآمد
برای مشاهده نمونه داشبورد تحلیل سودآوری بر روی دکمه روبرو کلیک کنید.
7- سرمایه در گردش
KPI سرمایه در گردش، دارایی موجود سازمان را برای پاسخگویی به تعهدات مالی کوتاه مدت اندازه می گیرد. سرمایه در گردش شامل دارایی مانند وجه نقد موجود، سرمایه گذاری های کوتاه مدت و حساب های دریافتنی است که نقدینگی تجارت (توانایی تولید سریع پول نقد) را نشان می دهد.
پول نقد فوری موجود به عنوان سرمایه در گردش شناخته می شود. با مطالعه دارایی های موجود که با بدهی های کوتاه مدت مالی رو به رو هستند، سلامت مالی را تجزیه و تحلیل کنید. سرمایه در گردش که با کسر بدهی های جاری از دارایی های جاری محاسبه می شود، شامل دارایی هایی مانند پول نقد موجود، سرمایه گذاری های کوتاه مدت و حساب های دریافتنی است.
سرمایه در گردش با کسر بدهی های جاری (تعهدات مالی) از دارایی های جاری (منابعی با ارزش نقدی) محاسبه می شود.
8- حساب های دریافتنی جاری
این KPI میزان پولی را که بدهکاران به یک تجارت بدهکار هستند، اندازه گیری می کند. معیار حساب های دریافتنی جاری به شما کمک می کند درآمد آینده را تخمین زده و میانگین روزهای بدهکار را محاسبه کنید. همچنین این معیار نشان می دهد که یک شرکت تجاری یا مشتری عادی چه مدت طول می کشد تا بدهی خود را پرداخت کند.
معیار حساب های دریافتنی جاری بالا ممکن است نشان دهد که یک تجارت قادر به معامله با بدهکاران طولانی مدت نیست و در نتیجه ضرر می کند. اگر افراد یا شرکت ها قبض خود را پرداخت نکنند، به عنوان پیش فرض در نظر گرفته می شوند.
9- حساب های پرداختنی جاری
در مقابل حساب های دریافتنی، معیار حساب های پرداختنی جاری مبلغی است که یک تجارت باید به تامین کنندگان، بانک ها و بستانکارhن بپردازد. این معیار می تواند توسط بخش های تجاری و پروژه ها تجزیه و تحلیل شود تا اطلاعات بیشتری در مورد بدهی های فعلی به دست آید.
برای محاسبه حساب های پرداختنی جاری، سازمان ها باید کلیه بدهی هایی را که باید در یک بازه زمانی خاص پرداخت شوند، در نظر بگیرند.
10- بازده حساب های پرداختنی
این KPI نرخی را نشان می دهد که یک سازمان به طور متوسط مبلغ قابل پرداخت خود را به تامین کنندگان، بانک ها و سایر طلبکاران بپردازد.
نحوه محاسبه بازده حساب های پرداختنی به شرح زیر است:
فرض کنیم شرکتی، از تامین کنندگان در یک ماه 10 بیلیون دلار خرید می کند و در هر زمان معین حساب های پرداختنی باقی مانده 2 بیلیون دلار است. این بدان معنی است که بازده حساب های پرداختنی 10 بیلیون دلار / 2 بیلیون دلار = 5 است.
اگر نسبت بازده نسبت به دوره های قبل کاهش یابد، این ممکن است نشان دهد که سازمانی در بازپرداخت بدهی های خود با مشکل رو به رو است. اگر نرخ بازده افزایش یابد، به این معنی است که یک شرکت بازپرداخت تامین کنندگان خود را با سرعت بیشتری از قبل انجام می دهد.
11- هزینه فرایند حساب های پرداختنی
هزینه فرایند حساب های پرداختنی، هزینه کل پردازش کلیه پرداخت ها و فاکتورها را در یک دوره خاص نشان می دهد.
نتایج نظرسنجی APQC (انجمن کیفیت و بهره وری آمریکا) پیرامون بهره وری فرایند حساب های پرداختنی، نشان می دهد که موردی قوی جهت سرمایه گذاری در فناوری های ارائه فاکتور الکترونیکی، پردازش و پرداخت وجود دارد، زیرا آن ها هزینه پردازش فاکتورها و پرداخت به تامین کنندگان را به طرز قابل توجهی کاهش می دهند.
12- بازده حساب های دریافتنی
بازده حساب های دریافتنی، اثربخشی یک شرکت در جمع آوری بدهی ها و تمدید اعتبارات را نشان می دهد. اگر شرکتی قبض پرداخت نشده یک مشتری را حفظ کند، مانند این است که به جای استفاده از پول برای توسعه تجارت، وام بدون بهره بدهد.
برای محاسبه بازده حساب های دریافتنی، شرکت ها باید ارزش خالص فروش اعتباری طی یک دوره معین را بر میانگین حساب های دریافتنی تقسیم کنند. این محاسبه بسیار شبیه به بازده حساب های پرداختنی است: ارزش خالص فروش اعتباری / حساب های دریافتنی
هرچه این معیار مالی کم تر باشد، کسب و کار دارایی های بیشتری جهت سرمایه گذاری در رشد و نوآوری دارد و کم تر با جمع آوری بدهی ها و پرداخت ها دست و پنجه نرم می کند.
13- گردش موجودی کالا
KPI گردش موجودی کالا نشان می دهد که شرکت با چه کارایی موجودی خود را در مدت زمانی خاص می فروشد و جایگزین می کند. بنابراین نشان دهنده توانایی سازمان در تولید و فروش و جایگزینیِ کالاها است.
برای محاسبه گردش موجودی کالا دو فرمول وجود دارد:
گردش موجودی کالا = فروش / موجودی
گردش موجودی کالا = هزینه کالاهای فروخته شده / موجودی میانگین
14- انحراف بودجه
همچنین انحراف بودجه یک KPI مدیریت پروژه است که اغلب مورد استفاده قرار می گیرد و نشان می دهد که بودجه های پیش بینی شده در مقایسه با کل بودجه واقعی متفاوت است. این معیار برای ارزیابی این که آیا بودجه یا میزان پایه هزینه ها یا درآمد، انتظارات را برآورده می کند، استفاده می شود.
حداقل انحراف بودجه نشان می دهد که هزینه های واقعی برابر یا کم تر از هزینه های پیش بینی شده یا درآمد بالاتر از حد پیش بینی شده است. تغییرپذیری قابل توجه در بودجه معمولاً به دلیل پیش بینی بیش از حد خوشبینانه یا تصمیمات ضعیف مدیریت ایجاد می شود.
15- زمان چرخه تولید بودجه
زمان چرخه تولید بودجه نشان دهنده دوره ای است که برای تحقیق، برنامه ریزی و توافق در مورد بودجه یک شرکت استفاده شده است. یک چرخه طولانی تولید بودجه لزوماً چیز بدی نیست، اما ممکن است منابع ارزشمندی مانند زمان مدیریت را هدر دهد.
16- موارد موجود در بودجه
موارد موجود در بودجه به مدیران پروژه کمک می کند تا هزینه ها را با روش دقیق تری پیگیری کنند. موارد موجود می تواند نشان دهنده پروژه ها، بخش های بازرگانی یا برخی اقدامات حسابداری دیگر باشد تا بتواند نمای بهتری از محل خرج پول ارائه دهد.
علاوه بر این، یک بودجه دقیق باعث می شود شرکت در صورت نیاز به کاهش بودجه، به بخش ها و پروژه های مناسب بپردازد.
17- تعداد تکرار بودجه
هرچه تعداد تکرار بودجه بیشتر باشد، زمان بیشتری برای برنامه ریزی بودجه و درست کردن آن لازم است. تعداد نسخه های بودجه تولیدشده قبل از تصویب نهایی به توانایی مدیریت در برنامه ریزی موثر بودجه دوره بعد بستگی دارد.
طبق یک نظرسنجی، 25 درصد شرکت کنندگان برتر 4 بار تکرار بودجه داشتند، در حالی که پایین ترها قبل از تصویب نهایی به 9 نسخه بودجه عادت کرده اند.
18- نسبت سرانه حقوق و دستمزد
این معیار مالی نشان می دهد که چه تعداد از اعضای تیم در مقایسه با تعداد کل کارمندان درگیر پردازش حقوق و دستمزد هستند.
برای محاسبه نسبت سرانه حقوق و دستمزد، مشاغل باید نسبت موقعیت های تمام وقت منابع انسانی به تعداد کل کارمندان را پیدا کنند.
19- رشد فروش
این معیار مالی تغییر در کل فروش طیِ یک دوره خاص را نشان می دهد. رشد فروش درصد دوره فروش فعلی را نسبت به دوره قبل نشان می دهد، که نشان دهنده رشد یا کاهش فروش کل است.
20- روزهای فروش معوق (DSO)
روزهای فروش معوق میانگین روزهای مشتریان برای پرداخت یک شرکت – از دریافت سود ناخالص و گردش مالی فاکتور تا زمان پرداخت کامل را نشان می دهد. به بیان دیگر روزهای فروش معوق نشاندهنده میانگین تعداد روزهایی است که فروشهای اعتباری به پول نقد تبدیل میگردد و یا حسابهای قابل وصول شرکتی گردآوری میشود. هرچه DSO پایین باشد، یک شرکت می تواند تمرکز بیشتری روی رشد و سفارش لوازم اضافی داشته باشد.
برای مشاهده نمونه داشبورد تجزیه سنی حسابهای دریافتنی بر روی دکمه روبرو کلیک کنید.
21- هزینه های وندورها
این KPI پرداخت های جاری یک شرکت را با به وندورها را نشان می دهد (کسی که کالا یا خدمات را به یک سازمان یا افراد دیگر ارائه می دهد). ممکن است هزینه های بالای وندورها نشان دهد که مشکلاتی برای پرداخت به موقع به فروشندگان و تامین کنندگان وجود خواهد داشت.
22- نرخ خطای پرداخت
نرخ خطای پرداخت، درصد پرداخت های ورودی یا خروجی را نشان می دهد که به دلیل خطای پردازش تکمیل نشده اند. غالباً، دلیل ورشکستگی ها عدم تایید، مستندات ضعیف یا مرجع از دست رفته است.
اگر نرخ خطای پرداخت شرکتی با گذشت زمان افزایش یابد، ممکن است نشان دهنده این باشد که زمان بررسی سیستم پردازش پرداخت است.
23- زمان چرخه بازرسی داخلی
زمان چرخه بازرسی کامل میانگین دوره لازم جهت انجام بازرسی داخلی کامل را نشان می دهد. این رقم به طور عمده مدیر و دینفعان یک شرکت را در نظر می گیرد که باید بر بودجه، هزینه ها، پرداخت ها و غیره مروری داشته باشند.
24- گزارش خطای مالی
این معیار مالی تعداد گزارش های مالی را نشان می دهد که به توضیحات بیشتری نیاز دارند یا حاوی اشتباهاتی هستند و این امر نیاز به بررسی دقیق تر دارد.
25- بازده حقوق صاحبان سهام
این KPI ظرفیت یک تجارت را برای استفاده موثر از سرمایه گذاری سهامداران نشان می دهد و سود بالایی را به همراه دارد. بازده حقوق صاحبان سهام نشان می دهد که شرکت برای هر واحد از سهام صاحبان سهام چه میزان درآمد دارد
26- نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام
به طور مشابه با بازده حقوق صاحبان سهام، این KPI نشان می دهد که یک کسب و کار چگونه از سرمایه گذاری سهامداران خود استفاده می کند. نسبت بالای بدهی به حقوق صاحبان سهام نشان می دهد که یک سازمان به جای سودآوری جدید از سرمایه گذاری ها، سرمایه خود را از دست می دهد و مقروض می شود.
27- هزینه مدیریت فرایندها
این KPI را می توان توسط بخش های تجاری دیگر پیگیری کرد تا هزینه مدیریت کار افراد و برنامه ریزی برای آینده را بسنجد. هرچه هزینه مدیریت فرایندها کم تر باشد، دارایی بیشتری برای اجرای وظایف و رشد شرکت باقی می ماند.
28- بهره برداری از منابع
برای برخی شرکت ها، زمان کارمند باارزش ترین سرمایه ای است که روی آن حساب می کنند. این مورد برای آژانس های خلاق، شرکت های حقوقی و سایر نمونه های تجاری مبتنی بر خدمات صدق می کند.
KPI بهره برداری از منابع نشان می دهد که یک شرکت چگونه از منابع خود (زمان)، با مقایسه زمان قابل پرداخت و کار غیرقابل پرداخت، استفاده می کند. همچنین می تواند در داشبورد پروژه برای نمای بهتر عملکرد پروژه مورد استفاده قرار بگیرد.
29- هزینه کل عملکرد مالی
هزینه کل عملکرد مالی نسبت کل هزینه فعالیت های مالی را نسبت به کل درآمد نشان می دهد. هزینه های مالی یک شرکت شامل پرسنل، سیستم های مدیریتی، مخارج کلی و سایر هزینه های لازم برای فعالیت روزمره سازمان مالی است.
طبق یک نظرسنجی APQC (انجمن کیفیت و بهره وری آمریکا)، میانگین هزینه های کل عملکرد مالی شرکت هایی با عملکرد بالا 0.6 درصد است در حالی که این عدد برای 25 درصد شرکت هایی که عملکرد پایینی دارند، 2 درصد است. شرکت هایی که می خواهند این معیار را بهبود ببخشند، باید برای اتوماسیون و بهینه سازی فرایندهای تجاری خود، از فناوری و نرم افزار مدرن استفاده کنند.
نحوه محاسبه سود و زیان انباشته حسابداری
نحوه محاسبه سود و زیان انباشته حسابداری : قبل از بیان نحوه محاسبه سود و زیان انباشته حسابداری بهتر است تا با ماهیت این حساب آشنا شویم و در ادامه با ذکر مثالی نحوه محاسبه آن را توسط خدمات حسابداری در هر مجموعه بیان کنیم . سود و زیان انباشته در واقع پیوندی است میان صورت درآمد ها و ترازنامه ، چرا که اطلاعات آن در بخش حقوق صاحبان سهام در ترازنامه منعکس می شود . در صورتی که حساب دارای سود باشد می تواند از آن در بخشهای مختلفی چون خرید ماشین آلات و تجهیزات ، تأمین مخارج بخش تحقیق و توسعه و جهت هزینه برای اقداماتی که سبب رشد شرکت می شود استفاده نمود .
نحوه محاسبه سود و زیان انباشته حسابداری
سود یا زیان انباشته بخشی از آیدی یک شرکت است که مانند سود سهام میان سهامداران توزیع نمیشود ، بلکه از آن برای سرمایه گذاری مجدد در بخش های مختلف شرکت یا مجموعه استفاده می کنند . در حالت عادی این سود به عنوان سرمایه در گردش شرکت جهت خرید دارایی های جدید و یا پرداخت بدهی به سایرین مورد استفاده قرار می گیرد .
این حساب را در پایان هر سال مالی ، در بخش حقوق صاحبان سهام قید می کنند . برای محاسبه آن باید سود زیان انباشته ابتدای دوره را به خالص سود و زیان اضافه کنیم و در مرحله بعد سود سهام را از آن کم نماییم .
هدف از محاسبه سود و زیان انباشته حسابداری چیست ؟
این گزارش پیوند کارآمدی را بین درآمد ها و تراز نامه یک شرکت برقرار می کند ، به همین خاطر دارای اهمیت ویژه ای است . به علاوه همان طور که قبلا گفته شد در صورت مثبت بودن این حساب ، سود حاصل از آن را در زمینه فعالیت های تحقیق و توسعه و رشد شرکت به کار گرفته می شود . در واقع استفاده از این سود تنها به این منظور است که شرکت در آینده بتواند درآمد بیشتری را کسب کند . اگر شرکت یا موسسه ای این توان را در خود نبیند که بتوانند از این سود به اندازه کافی بازدهی دریافت کند (یعنی درآمدها بیشتر از هزینه باشد) آن به عنوان سود یا بازخرید سهام میان سهامداران توزیع کند .
آیا درآمدها بر سود و زیان انباشته تأثیر می گذارند؟
هرگونه تغییر در خالص درآمدها به طور مستقیم بر این حساب تأثیر گذار خواهد بود ، این تأثیر تا حدی است که افزایش یا کاهش در خالص درآمد ها یا تداوم در افزایش آن ها ، مسیر را برای سود یا زیان ده بودن شرکت کاملاً هموار خواهد ساخت . البته باید گفت که این حساب همیشه سود آور نخواهد بود و در مواردی ممکن است به خاطر زیان های انباشته عددی بزرگ و منفی را به خود بگیرد . به این منظور مدیران شرکت ها باید دقت کنند تا میزان فعالیت شرکت را به سطحی برسانند که زیان ده نباشد و عوامل تأثیرگذار بر سود انباشته را شناسایی کرده و روی آن ها متمرکز شوند . در حالت عادی عواملی که بر روی درآمد تأثیر گذارند سود خالص را نیز تحت تأثیر قرار می دهند ، به عنوان مثال میتوان از سود حاصل از فروش ، بهای تمام شده کالای فروش رفته ، استهلاک ، هزینه های سربار و سایر مخارج اجرایی به عنوان برخی از عوامل تأثیرگذار بر درآمد و همچنین سود انباشته اشاره کرد . البته این موارد تنها به جریان های پولی محدود نمی شود بلکه میتواند عوامل غیر پولی چون کاهش در ارزش دفتری یا ارزش دارایی های شرکت را نیز شامل شود .
نحوه تأثیر گذاری تقسیم سود سهام بر سود ناخالص و گردش مالی سود ناخالص و گردش مالی سود زیان انباشته
تقسیم سود یا زیان سهام بین سهامداران می تواند به شکل نقدی یا در قالب سهم باشد ؛ در هر دو صورت تقسیم آن ها می تواند میزان سود و زیان انباشته شرکت را کاهش دهد . پرداخت سود سهام به صورت نقدی در واقع باعث خروج وجه از شرکت می شود و حجم ترازنامه و دارایی شرکت را کاهش خواهد داد ، چرا که شرکت بخشی از سرمایه در گردش خود را از دست می دهد . اما زمانی که سود سهام به صورت سهم به افراد پرداخت می شود نیازی به خروج وجه از حساب های شرکت نبوده و تنها بخشی از سود انباشته به سهام و سایر حساب های مربوط به سرمایه پرداخت شده اضافی تبدیل می شود . این شیوه از تخصیص سود بر حجم کلی ترازنامه تأثیر نمی گذارد ولی ارزش هر سهم را کاهش خواهد داد . حسابدارانی که حسابداری شرکت ها را بر عهده دارند در این زمینه باید دقت بیشتری را بخرج دهند .
نحوه محاسبه سود و زیان انباشته حسابداری چیست ؟
از آنجا که درآمدها و هزینه ها همیشه در قالب اعداد بیان می شوند و در زمره مقیاس های کمی هستند برای آن ها مانند سایر مواردی که با اعداد سر و کار دارند از فرمول در محاسبه آن استفاده می شود . سود زیان انباشته نیز داری فرمولی است که محاسبه آن را هر چه راحت و سریع تر امکان پذیر می کند .
فرمول نحوه محاسبه سود و زیان انباشته حسابداری
سود انباشته = سود انباشتهی ابتدایی دوره + خالص سود و زیان – سود سهام نقدی – سود سهمی
سود و زیان انباشته ابتدای دوره : در انتهای هر سال مالی سود و زیان انباشته به عنوان درآمد تجمیعی سال قبل با درآمد سال جاری منهی سود سهام پرداختی به سهامداران در ترازنامه منعکس می شود . در سال مالی بعدی میزان سود انباشته در سال سود ناخالص و گردش مالی سود ناخالص و گردش مالی قبل به عنوان سود زیان انباشته در ابتدای سال مالی جدید منظور می گردد . البته این نکته را نیز باید در نظر گرفت که سود زیان انباشته هر دوره نمی تواند مثبت باشد چرا که که خالص زیان های دوره جاری ممکن است از میزان سود انباشته ابتدای دوره بیشتر باشد . توزیع سود سهام بیشتر از تراز حساب سود و زیان انباشته نیز می تواند باعث منفی شدن این حساب گردد .
مثالی برای محاسبه نحوه سود زیان انباشته در شرکت حسابداری
در مثال ما مقدار سود سهام که توسط شرکت شکیبا پرداخت شده است کاملاً نامشخص می باشد ، بنابراین با استفاده از اطلاعاتی که از ترازنامه و صورت درآمدها در اختیار داریم می توانیم با توجه به فرمول بالا مقدار سود زیان انباشته را محاسبه کنیم . در حال حاضر اطلاعات زیر تنها در دسترس ما قرار دارند .
سود و زیان انباشته ابتدای دوره :۸۸۹۳۲
سود انباشته پایان دوره :۹۴۲۱۱
خالص درآمدها :۲۷۶۹
سود سود ناخالص و گردش مالی انباشته ۸۰۴۸ = ۲۷۶۹+۹۴۲۱۱-۸۸۹۳۲ بنابراین سود سهام پرداختی به هر نفر معادل ۸۰۴۸ تومان خواهد بود .
اکنون با استفاده از فرمول
صحت اطلاعات به دست آمده را محاسبه کنیم. «سود انباشتهی آغازین + خالص سود و زیان – سود سهام = سود انباشتهی پایانی»
۸۸۹۳۲+۲۷۶۹-۸۰۴۸ =۹۴۲۱۱
صورت حساب سود و زیان چیست؟ – انواع صورت های مالی
– صورت حساب سود و زیان را تشریح کنید
– صورت گردش وجوه نقد چه کارآیی هایی دارد
– قضاوت بهای تمام شده و هزینه های عملیاتی در چیست؟
– هدف از تهیه صورت سود و زیان و صورت سود و زیان جامع چه می باشد؟
– روش های تهیه صورت جریان وجوه نقد کدامند؟
صورت حساب سود و زیان
پس از بررسی ترازنامه که یکی از صورت های مالی مهم می باشد و اطلاعات بخصوصی را درباره عملکرد مالی شرکت گزارش می کند به بررسی صورت حساب سود و زیان می پردازیم، یکی از گزارشات حسابداری که درامدهای فروش و هزینه های یک دوره مالی را تلخیص می کند صورتحساب سود و زیان نامیده می شود. به عبارت دیگر صورتحسابی است که عملکرد تجارتی یک شرکت را در کسب سود با استفاده از دارایی های شرکت در طی یک دوره مالی معین نشان میدهد با تهیه صورتحساب سود و زیان، نتایح عملیات یک دوره مالی واحد تجاری مشخص شده و دلایل سود آوری و یا زیان دهی آن واحد نشان داده می شود.
انواع حساب سود ناخالص و گردش مالی هایی که در صورتحساب سود (زیان) وجود دارد به شرح زیر می باشند:
درآمد فروش (ناخالص):
جمع قیمت صورتحساب های ارسالی مربوط به کالاهای تحویل شده یا خدمات انجام شده برای مشتریان طی دوره مالی را درآمد فروش می گویند. به عبارت دیگر مبالغی هستند که در ازای تحویل کالا، ارائه خدمات یا استفاده دیگران از حقوق و اموال واحد تجاری ایجاد شده و به شکل وجوه نقد، ایجاد دارایی (عمدتاً حساب دریافتنی) و یا کاهش بدهی تسویه می شوند. در صورتی که حاصل جمع برگشت از فروش و تخفیفات و تخفیفات نقدی فروش، از درآمد فروش ناخالص کسر شود فروش خالص بدست می آید.
(تخفیفات نقدی فروش + برگشت از فروش و تخفیفات) – فروش ناخالص = فروش خالص
– برگشت از فروش و تخفیفات نشان دهنده، ارزش کالایی است که توسط مشتریان مسترد می شود. تخفیفات مبالغی است که به علت معیوب بودن کالا، از قیمت فروش کسر می گردد.
– تخفیفات نقدی فروش مبالغی هستند که مشتریان به دلیل پرداخت به موقع بدهی خود، از آن برخوردار شده و استفاده می نمایند.
– بهای تمام شده کالای بفروش رفته (CGS): طبق اصل تطابق هزینه ها و درآمدها، هزینه هایی که برای ایجاد درآمد در طی یک دوره مالی تحقق پیدا کرده اند را باید از درآمدهای همان دوره کسر نمود. بهای تمام شده کالای فروش رفته، قیمت ارزشی است که برای همان میزان کالای فروش رفته تحقق پیدا کرده است.
در صورت سود و زیان های تمام شده کالای فروش رفته از فروش خالص کسر می گردد که نتیجه آن سود (زیان) ناویژه می باشد.
انواع صورت های مالی – صورت ناخالص:
مابه التفاوت درآمد (فروش) خالص و بهای تمام شده کالای فروش رفته سود ناحالص یا حاشیه فروش نامیده می شود
هزینه عملیاتی:
هزینه هایی هستند که از فعالیت اصلی و مستمر واحد تجاری ناشی شده باشند. عمده این هزینه ها شامل هزینه های توزیع، فروش، اداری و تشکیلاتی است این هزینه از دو قسمت ثابت و متغییر تشکیل شده است که با جمع این دو قسمت، کل هزینه های عملیاتی بدست می آید.
انواع صورت های مالی – سود ویژه عملیاتی:
مابه التفاوت سود ناخالص و هزینه های عملیاتی، سود ویژه عملیاتی نامیده می شود. به سود ویژه عملیاتی اصطلاحاً سود قبل از بهره و مالیات (EBIT) نیز می گویند. (Earning Befor Interest and Tax)
هزینه بهره:
هزینه ایی است که واحد تجاری در ازای استفاده از وجوه نقد اشخاص حقیقی در طی یک دوره مالی پرداخت کرده و یا در آینده پرداخت می کند. عمده هزینه های بهره واحدهای تجاری مربوط به اوراق قرضه (مشارکت) و یا بهره وام ها می باشد برای محاسبه هزینه بهره اوراق قرضه باید ارزش اسمی اوراق را در نرخ بهره اوراق ضرب نموده لذا خواهیم داشت:
نرخ بهره (سالیانه) × ارزش اسمی اوراق قرضه= بهره سالیانه اوراق قرضه I=m×I
I: نرخ بهره سالیانه اوراق M: ارزش اسمی I: میزان هزینه بهره یک دوره مالی
انواع صورت های مالی – سود قبل از مالیات (EBT):
مابه التفاوت هزینه بهره و سود قبل از بهره و مالیات (EBIT) را سود قبل از مالیات و یا سود مشمول مالیات می نامند. به عبارت دیگر سودیست که به آن مالیالت تعلق می گیرد.
مالیات:
حاصل ضرب نرح و یا ضرایب مالیات در سود مشمول مالیات (EBT)، میزان مالیات شرکت را نشان می دهد. ارتباط بین سود قبل از مالیات (EBT) و مالیات، مستقیم می باشد به این معنا که با افزایش سود قبل از مالیات (EBT)، میزان مالیات شرکت افزایش می یابد و بالعکس معمولاً نرخ ها و ضرایب مالیاتی به صورت پلکانی می باشند و ضرایب مالیاتی ثابت نیستند. با فرض اینکه نرخ مالیات ثابت باشد میزان مالیات از طریق فرمول زیر قابل محاسبه است.
نرخ (ضریب) مالیات × سود قبل از مالیا= مالیات T=EBT ×T
t= نرخ مالیات EBT: سود قبل از بهره و مالیات T: میزان مالیات
سود ناخالص:
مابه التفاوت مالیات و سود قبل از بهره و مالیات (EBT)، سود میزان خالص واحد تجاری است بخشی از این سود به عنوان سود سهام پرداختنی (سهام ممتاز و عادی) و اندوخته های قانونی در نظر گرفته و باقی مانده به عنوان سود (زیان) انباشته پایان دوره لحاظ می شود.
سود سهامداران ممتاز:
سودی است که بین سهامداران ممتاز توزیع می گردد سهام ممتاز دارای ترخ سود از پیش تعیین شده می باشد. بر اساس نرخ و نوع سهام ممتاز، سود مربوطه به سهام ممتاز تعلق می گیرد برای محاسبه سود سهام ممتاز از فرمول زیر استفاده می شود:
نرخ سود×ارزش سهام ممتاز= سود سهام ممتاز
انواع صورت های مالی – اندوخته قانونی:
طبق ماده 140 قانون تجارت، شرکت ها موظفند 5 درصد سود خالص پایان دوره را به عنوان اندوخته قانونی در نظر بگیرند و همین که مانده این حساب به ده درصد سرمایه شرکت رسیده، منظور نمودن آن اختیاری است و در صورتی که سرمایه شرکت افزایش یا به کسر 5 درصد ادامه خواهد یافت تا وقتی که اندوخته قانونی به ده درصد سرمایه بالغ گردد.
انواع صورت های مالی – سود سهامداران عادی:
سودی است که بین سهامداران عادی تقسیم می شود این سود با پیشنهاد هیئت مدیره و تصویب مجمع عمومی قابل پرداخت می باشد.
صورت گردش وجوه نقد:
صورت گردش وجوه نقد از صورت های مالی اساسی هر موسسه محسوب می شودو از آنجا که هر سرمایه گذار بیشتر از سود خود به امنیت و بازپرداخت اصل سرمایه گذاری از طرف موسسه توجه دارد این مهم را می تواند از طریق بررسی و تحلیل صورت های مالی بدست آورد. ترازنامه و صورت حساب سود و زیان بیانگر ساختار مالی و نتایج عملکرد واحد تجاری در یک مقطع و دوره معین هستند در حالی که صورت گردش وجوه نقد اطلاعات مفیدی در خصوص دریافت ها و پرداخت های وجه نقد به تفکیک هر یک از فعالیت های عمده شرکت ارائه کرده و سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان را در ارزیابی خالص جریان نقدی واحد تجاری کمک می کند.
همچنین این صورت بیانگر مدیریت گردش وجوه نقد توسط مدیران و چگونگی استفاده مناسب از وجوه نقد یک موسسه می باشد.
صورت جریان های نقدی باید اطلاعات کافی و جامعی از گردش وجوه نقدیک واحد تجاری طی یک دوره مالی و تمامی فعالیت های یک واحد تجاری در زمینه عملیات، بازده سرمایه گذارای و سودسهام، سرمایه گذاری و تأمین مالی طی دوره مزبور بیان می کند.
با استفاده از اطلاعات مندرج در این صورت وهمچنین اطلاعاتی که در سایر صورت های مالی و یادداشت های پیوست آن ها انشاء می شود می توان به اهداف زیر دست یافت.
الف) برآورد قابلیت واحد تجاری در ایجاد جریان های مثبتا نقدینگی در آینده
ب) ارزیابی قابلیت واحد تجاری در بازپرداخت تعهدات جاری، پرداخت سود سهام و نیاز به اخذ وجوه از منابع خارجی
ج) موارد اختلاف بین رقم وجوه نقد دریافتنی و پرداختنی
د: برآورد تاثیرات سرمایه گذاری نقدی و غیر نقدی و فعل انفعالات مالی و پولی واحد تجاری بر وضع مالی آن در آینده
روش های تهیه صورت جریان وجوه نقد:
برای تهیه صورت گردش وجوه نقد از دو روش مستقیم و غیرمستقیم استفاده می شود که به تشریح هر یک می پردازیم:
الف) روش مستقیم: مزیت اصلی روش مستقیم این است که دریافت ها و پرداخت های نقدی ناشی از عملیات را به تفکیک ارائه می کند. این روش در مقایسه با روش غیر مستقیم، تطابق بیشتری با هدف صورت جریان های نقدی (که همانا ارائه اطلاعات مربوط به دریافت ها و پرداخت های وجه نقد است) دارد.
ب) روش غیر مستقیم: مزیت اصلی روش غیرمستقیم توجه آن به علل تفاوت بین سود خالص و ناخالص جریان های نقدی ناشی از فعهالیت های عملیاتی است. در واقع اطلاعات ارائه شده از طریق روش غیرمستقیم، حلقه اتصال بین صورت جریان نقدی و صورت حساب سود (زیان) و ترازنامه است.
انواع صورت های مالی – صورت سود و زیان جامع
هدف از تهیه صورت سود و زیان و صورت سود و زیان جامع، ارائه کلیه درآمدها و هزینه های شناسایی شده طی یک دوره مالی می باشد. تمرکز، اصلی صورت سود و زیان بر درآمدها و هزینه های عملیاتی است. درآمد ها و هزینه های تنها در مواردی در صورتسود و زیان منعکس نمی شود که به طور مشخص به موجب استاندارد های حسابداری مستقیماً به حساب حقوق صاحبان سرمایه منظور شود. از آنجایی که جهت تصمیم گیری اقتصادی استفاده کنندگان صورت های مالی، آگاهی از کلیه جنبه های عملکرد مالی واحد تجاری طی دوره ضرورت دارد، لازم است کلیه درآمدها و هزیه های شناسایی شده طی آن دوره مورد ملاحظه قرارگیرد. بدین لحاظ تهیه و ارائه یک صورت مالی اساسی جدید با عنوان (صورت سود و زیان جامع) لازم است تا میزان افزایش یا کاهش حقوق صاحبان سرمایه از بابت درآمدها و هزینه های مختلف دوره نشان داده شود از آن جا که صورت سود و زیان جامع در برگیرنده کلیه درآمدها و هزینه های شناسایی شده اعم از تحقق یافته و تحقق نیافته است سود یا زیان خالص دوره عالی به عنوان اولین قلم در صورت سود و زیان جامع انعکاس می یابد این بدان معنی است که صورت سود و زیان دوره، یکی از اقلام صورت سود و زیان جامع را به تفضیل نشان می دهد و سایر درآمدها و هزینه های شناسایی شده، به طور جداگانه در صورت سود و زیان جامع انعکاس می یابد.
دیدگاه شما