سهام شناور چیست؟ — به زبان ساده (+ فیلم آموزش رایگان)
پیشتر، در مجله فرادرس، در مطالبی با عنوان «آموزش بورس رایگان | گام به گام برای همه | به زبان ساده» و «بورس چیست ؟ آموزش بورس (+ دانلود فیلم آموزش رایگان)» با مفاهیم و اصطلاحات بورس آشنا شدیم. در ادامه مجموعه آموزشهای بورس و بازار سرمایه، در این مطلب، با مفهوم سهام شناور آشنا میشویم. برای آشنایی بهتر با مفهوم سهام، پیشنهاد میکنیم مطلب «سهام چیست و سهامدار کیست؟ — به زبان ساده» را مطالعه کنید.
فیلم آموزش رایگان سهام شناور در بورس
فیلم آموزش رایگان سهام شناور در بورس به صورت گام به گام، در کادر بالا، به سوالات شما در خصوص سهام شناور و محاسبه آن، به زبان ساده و به صورت گام به گام پاسخ میدهد.
برای پخش و مشاهده ویدئو روی دکمه پلی یا تصویر بالا کلیک کنید.
سهام شناور چیست؟
«سهام شناور» (Floating Stock) یا سهام شناور آزاد تعداد سهام موجود برای داد و ستد یک سهام خاص است. سهامهایی با شناوری کم معمولاً تعداد کمی سهم دارند. سهام شناور با تفریق سهام خاص مربوط به چند شخص یا عمده و راهبردی (Closely-held Shares) و سهام غیر قابل معامله (Restricted Stock) از کل سهام منتشر شده (Outstanding Shares) یک شرکت محاسبه میشود. سهام راهبردی آن بخش از سهامی است که متعلق به خودیها، سهامداران عمده و کارمندان آن شرکت است. سهام غیر قابل معامله نیز به سهامی اطلاق می شود که به دلیل محدودیت موقت مانند دوره توقف به دلیل عرضه اولیه نمیتوان آن را معامله کرد.
سهام با شناوری کم به طور کلی آسیبپذیرتر از سهام با شناوری بزرگ خواهد بود و معاملات آن دشوارتر است. این امر به آن دلیل است که با داشتن تعداد کمتری سهم، پیدا کردن خریدار یا فروشنده دشوارتر خواهد بود. این موضوع منجر به پراکندگی بزرگتر و اغلب حجم معامله کمتری میشود.
مفهوم سهام شناور
یک شرکت ممکن است دارای تعداد زیادی سهام منتشر شده باشد، اما تعداد محدودی سهام شناور داشته باشد. به عنوان مثال، فرض کنید یک شرکت 50 میلیون سهم منتشر شده دارد که از آن مقدار، به سایر موسسات 35 میلیون سهم، مدیریت و خودیها 5 میلیون و به طرح مالکیت سهام کارمندان (ESOP) نیز ۲ میلیون سهم اختصاص یافته باشد. بنابراین سهام شناور تنها 8 میلیون سهم (50 میلیون منهای 42 میلیون) یا 16 درصد از کل سهام منتشره است.
شناوری کم معمولاً مانعی برای تجارت فعال است. این عدم فعال بودن تجاری، ورود و خروج از سهامهایی با شناوری کم را دشوار میکند.
میزان سهام شناور یک شرکت ممکن است با گذشت زمان افزایش یا کاهش پیدا کند. این امر به این دلیل رخ میدهد که شرکتها میتوانند برای جذب سرمایه بیشتر سهام بیشتری بفروشند یا ممکن است سهام راهبردی و سهام غیر قابل معامله در دسترس قرار گیرند. در طرف مقابل، خرید سهام توسط شرکت باعث کاهش تعداد سهام منتشره میشود و در نتیجه، درصد سهام شناور نسبت به سهام منتشره کاهش مییابد.
تجزیه سهام (Stock Split) باعث افزایش سهام شناور خواهد شد. یک تجزیه معکوس نیز باعث کاهش شناوری سهم میشود. منظور از تجزیه سهام، تقسیم سرمایه یک شرکت سهامی عام، به تعداد بیشتری از سهمهای عادی است.
فیلم آموزش تجزیه سهام
در این ویدئوی آموزشی، مفهوم تجزیه سهام، انواع تجزیه، و تاثیر آن بر دارایی و سرمایه خریداران آن سهام و شرکت مورد بررسی قرار گرفتهاند.
چرا سهام شناور مهم است؟
شناوری سهام یک شرکت پارامتر مهمی برای سرمایهگذاران است، زیرا مشخص میکند که چه تعداد از سهام برای معامله توسط عموم سرمایهگذاران در دسترس است. شرکتها مسئولیتی در قبال نحوه داد و ستد سهام شناور توسط مردم ندارند و این موضوع به عملکرد بازار ثانویه بر میگردد. بنابراین، خرید سهام، فروش آن یا حتی استقراض آن توسط سرمایهگذاران، بر شناوری سهم تأثیر نمیگذارد، زیرا این موارد تغییر تعداد سهام موجود برای معامله را نشان نمیدهد و صرفاً نمایانگر بازتوزیع آن است. به همین ترتیب، اختیار معامله یک سهم، تأثیری در شناوری آن نخواهد داشت.
یکی از مواردی که شرکتهای کوچک با سهام شناور کم با آن مواجه هستند، این است که افراد با سرمایه کم میتوانند روند سهم را تغییر دهند و سهامداران خرد را دچار اشتباه کنند. این کار دست سفتهبازان را برای سودجویی باز میکند. اما در مقابل، قیمت سهام شرکتهایی با شناوری بالا را نمیتوان به سادگی تغییر داد و دچار نوسان کرد.
نکته دیگر این است که تغییر قیمت سهام با شناوری کم سادهتر است. زیرا چنین سهامی که تعداد تشخیص نقدشوندگی سهام سهم کمتری دارد، عرضهاش هم کمتر است و با سرمایه کم میتوان برای آن صف خرید ایجاد کرد.
مثالی از سهام شناور
در آوریل سال 2019، شرکت «جنرال الکتریک» (GE) تعداد 8٫71 میلیارد سهم منتشره داشته است. از این تعداد، 0٫16 درصد متعلق به خودیها بوده است. مقدار 58٫64 درصد نیز در مالکیت مؤسسات بزرگ بوده است. بنابراین، در کل 58٫8 تشخیص نقدشوندگی سهام درصد (5٫12 میلیارد سهم) برای معامله عموم در دسترس نیست. در نتیجه، سهام شناور جنرال الکتریک 3٫59 میلیارد سهم (8٫71 منهای 5٫12) بوده است.
توجه به این نکته مهم است که مؤسسات برای همیشه سهام را در اختیار ندارند. تعداد مالکیت مؤسسات مرتباً تغییر میکند، اگرچه همیشه درصد قابل توجهی ندارد. کاهش مالکیت مؤسسات با کاهش قیمت سهم همراه است و همین موضوع میتواند نشانگر این باشد که مؤسسات در حال واگذاری سهام هستند. افزایش مالکیت مؤسسات نیز نشان میدهد که آنها در حال جمعآوری سهام هستند.
چگونه درصد سهام شناور را تشخیص دهیم؟
برای اطلاع از مقدار سهام شناور یک سهم، میتوانید به سایت شرکت مدیریت فناوری بورس تهران (+) مراجعه کنید و با وارد کردن نماد شرکت، درصد سهام شناور تشخیص نقدشوندگی سهام آن را مشاهده کنید.
برای مثال، سهام شناور نماد «شتران» ۹ درصد است.
سخن پایانی
در این آموزش، گفتیم که سهام شناور آن بخش از سهام یک شرکت است که سهامداران، آماده عرضه و فروش آن هستند و قصد ندارند با حفظ این سهام، در مدیریت شرکت مشارکت کنند. برای مثال، اگر شرکت الف سهامدار ۷۰ درصد سهام شرکت ب باشد و قصد فروش سهام در کوتاهمدت نداشته باشد، میتوان گفت که سهم شناور شرکت ب، ۳۰ درصد است. اگر به تازگی در بازار بورس شروع به فعالیت کردهاید، پیشنهاد میکنیم سهامی را بخرید که شناوری آنها متعادل و نزدیک به متوسط بازار باشد.
در پایان از شما دعوت به عمل میآوریم تا اگر دیدگاهی در رابطه با مبحث سهام شناور دارید یا پرسشی برای شما بیپاسخ باقیمانده است، آن را از طریق بخش نظرات با ما و دیگر مخاطبین مجله فرادرس در میان بگذارید.
سلب مسئولیت مطالب اقتصاد: این مطلب صرفاً با هدف افزایش آگاهی عمومی در حوزه اقتصاد نوشته شده است. برای سرمایهگذاری، تجارت و آگاهی دقیق از قوانین مربوط به آنها، لازم است حتماً از دانش و مشاوره افراد متخصص کمک گرفته شود. دقت داشته باشید که قوانین بازار سرمایه و قوانین تجاری و اقتصادی کشور، همواره در حال تغییر هستند و بر همین اساس، ممکن است برخی موارد ذکر شده در این مطلب، دیگر صحت نداشته باشند. مسئولیت هر گونه بهرهبرداری از این نوشتار با هدف سرمایهگذاری، تجارت، کسب درآمد و غیره، بر عهده خود افراد بوده و مجله تشخیص نقدشوندگی سهام فرادرس هیچ مسئولیتی در این رابطه ندارد. برای اطلاعات بیشتر + اینجا کلیک کنید.
مطلبی که در بالا مطالعه کردید بخشی از مجموعه مطالب «آموزش بورس رایگان به زبان ساده» است. در ادامه، میتوانید فهرست این مطالب را ببینید:
اگر این مطلب برای شما مفید بوده است، آموزشها و مطالب زیر نیز به شما پیشنهاد میشوند:
قابلیت نقد شوندگی سهم
قابلیت نقد شوندگی سهم به این موضوع اشاره دارد که با چه سرعتی میتوان یک دارایی یا سهام را به قیمت واقعی در بازار فروخت.
هرقدر میزان معاملات یک سهم در بازار بیشتر باشد و خریداران و فروشندگان بیشتری آن سهم را معامله کنند، نقدشوندگی آن بیشتر است.
بهعبارتدیگر اگر بتوان یک دارایی را با سرعت بالایی و بدون دردسر به وجه نقد تبدیل کرد، نقد شوندگی آن دارایی و قابلیت عرضه و فروش آن در بازار (marketability) بیشتر است.
نقدشوندگی این امکان را فراهم میکند که دارندگان برخی دارایی ها نظیر سهام، بدون نگرانی از وجود خریدار برای دارایی خود، آن را بخرند، نگهدارند و در زمان مناسب بفروشند.
پول نقد، نقد شونده ترین دارایی است، درحالیکه برخی دارایی های دیگر نظیر املاک مسکونی، خودرو، تابلو فرشهای نفیس و کلکسیونهای کمیاب نقدشوندگی نسبتاً کمتری دارند.
باید توجه داشت که هیچ فرمول به خصوصی برای اندازهگیری نقدشوندگی وجود ندارد.
بااینحال سرمایه گذاران معمولاً از نسبتهای نقد شوندگی برای مقایسه نقدشوندگی دو سهم استفاده میکنند.
نقدشوندگی بازار
بازار سهام با نقد شوندگی بالا توصیف میشود. اگر خریدوفروش سهام در بازار از حجم بالایی برخوردار باشد بهطوریکه معاملات سهام در بازار تحت سلطه فروشنده نباشد، قیمتی که فروشنده به ازای هر سهم پیشنهاد میدهد (قیمت پیشنهادی) یا قیمتی که فروشنده مایل به قبول آن است (قیمت درخواستی) تقریباً به هم نزدیک خواهند بود.
پس سرمایه گذاران مجبور نخواهند بود تا برای فروش سریع قید مقداری از پول خود را بزنند. وقتی اختلاف بین قیمت های پیشنهادی و درخواستی زیاد میشود، نقدشوندگی بازار از بین میرود. بازار املاک بهصورت ذاتی نسبت به بازار سهام نقدشوندگی پایینی دارد.
قابلیت نقد شوندگی سهم به چه عواملی بستگی دارد؟
سرمایهگذاری در همه صنایع و سهام به میزانی برابر قابلیت نقدشوندگی را به همراه ندارند. به طور کلی قابلیت نقدشوندگی به عوامل متعددی وابسته است. مهمترین آنها بازاری است که در آن سرمایهگذاری میکنید و وضعیت کلی آن بازار، وضعیت کلی آن صنعت، افزایش در حجم معاملات، شوکهای بازار، صورتهای مالی شرکت مورد نظر و…
هرچه در کل بازار بورس قابلیت نقدشوندگی بالاتر برود، میتواند نشان از این داشته باشد که شفافیت اطلاعات بالاتر رفته است و همچنین میتواند حاکی از این نکته باشد که قیمت اوراق بهادار در آن بازار به قیمت ذاتیشان نزدیکتر هستند.
بهترین معیار برای تشخیص سهمهای نقدشونده گزارشی است که به صورت فصلی توسط سازمان بورس منتشر میشود و در آن 50 شرکت برتر بورسی معرفی میشوند. برای دسترسی به این گزارش میتوانید به سایت Tse.ir مراجعه بفرمایید.
قابلیت نقدشوندگی بالا چه مزیتهایی دارد؟
در بررسی عوامل موثر بر ریسک بازار یکی از مهمترین آن عوامل قابلیت نقدشوندگی است. هرچه بازار احتمال نقدشوندگی بالاتری داشتهباشد ریسک کمتری برای سرمایهگذاران دارد.
در دوران رکود و ریزش بازار عامل قابلیت نقدشوندگی اهمیت بیشتری مییابد به دلیل اینکه افراد بسیاری در این موقعیت تمایل به فروش دارند. با افزایش نقدشوندگی، هزینه معاملات به شکل چشمگیری کاهش مییابد. همانطور که اشاره شد نقدشوندگی همچنین نقش مهمی را در فرآیند کشف قیمت ایفا میکند.
روش انتخاب بهترین سهام برای خرید در بورس: 3 عامل موثر
انتخاب سهم خوب برای خرید از مهمترین عوامل موثر بر موفقیت در بازار بورس است. در انتخاب یک سهم عوامل زیادی نقش دارند. قبل از انتخاب یک سهم شما باید شرکت ها و صنایع موفق را بشناسید. عوامل کیفی و کمی در انتخاب سهم موثرهستند. از سوی دیگر رفتار بازار غیرقابل پیش بینی است و تغییرات ناگهانی آن بر سود و زیان شما موثر خواهد بود.
در این مقالعه سعی کردیم تا 3 راه برتر انتخاب یک سهم خوب را برای شما معرفی کنیم. آشنایی سرمایه گذاران و معامله گران بازار سرمایه با روشهای تجزیه و تحلیل اوراق بهادار توان این افراد را در انتخاب سهم خوب بالا میبرد. بی شک از طریق تجزیه و تحلیل دقیق و هوشیارانه میتوان ریسک بازار سرمایه یا مخاطره سرمایهگذاران را تقلیل داد.
نکته مهم 1: بطور خلاصه فلزات به دلیل بالا و پایین شدن زیاد از نظر ما ریسک بیشتری دارند. بانکی ها در میان مدت و طولانی مدت مناسب ند. سرمایه گذاری ها را باید بشناسید و خرید کنید. دارویی، غذایی و حمل و تشخیص نقدشوندگی سهام نقل ها معمولا بطور یکنواخت بالا می روند و کم ریسک ترند. پیمانکاری، کاشی و ساختمانی و سایر صنایع را نیز کاملا باید شناخت داشته باشید و به قیمت های بازار توجه کنید. خودرو و پتروشیمی و پالایشی ها را به عنوان سهم های برتر معرفی می کنیم. (اینها فقط نظر شخصی من هستند)
توی این پک فوق العاده، تحلیل تکنیکال در بورس رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! بورس رو سریع یاد بگیر وحسابی پول دربیار!
نکته مهم 2: این 3 سهم را هیچ گاه نخرید: اول سهمی که حمایت مهمش را از دست داده باشد و حقوقی حمایتی از آن نکرده است. دوم سهمی که نزدیک به مقاومت مهم قرار دارد یعنی نزدیک سقف کانال خودش. سوم سهمی که روند ضرردهی ادامه دار دارد. برای بررسی ضررده بودن شرکت ها نام آنها را در سایت کدال سرچ کنید و اطلاعیه ها را مشاهده نمایید.
نکته مهم 3: بطور کلی خرید سهام هایی که به تازگی عرضه اولیه شده اند به علت اینکه هنوز به ارزش ذاتی شان نزدیک نشده اند بسیار فکر خوب و کم ریسکی می باشد. اما تقریبا همه این سهام اولیه بعد از چند هفته از عرضه اولیه یک اصلاح کوچک تا متوسط دارند. بهترین زمان برای خرید آنها دقیقا بعد از اتمام آن اصلاح می باشد. (نمودار سهامی مثل صبا یا شگویا)
3 روش کلی برای انتخاب بهترین سهم وجود دارد:
1-تحلیل بنیادی (Fundamental)
در تحلیل بنیادی تحلیلگر به دنبال ارزش ذاتی سهم است. ارزش ذاتی یا واقعی با ارزش بازاری و قیمت روز سهم فرق دارد. در تحلیل بنیادی 3 قدم اصلی وجود دارد که به وسیله آن میتوان ارزش واقعی یک سهم را شناخت.
با این اپلیکیشن ساده، هر زبانی رو فقط با روزانه 5 دقیقه گوش دادن، توی 80 روز مثل بلبل حرف بزن! بهترین متد روز، همزمان تقویت حافظه، آموزش تصویری با کمترین قیمت ممکن!
اقتصاد کلان (بخصوص تورم و قیمت ارز)
بازار بورس و به طبع وضعیت یک صنعت یا شرکت متاثر از سیاست ها، حوادث اجتماعی و وضعیت اقتصادی است. در تحلیل بنیادی ابتدا تغییرات اقتصادی مورد بررسی قرار میگیرد . تغییرات اقتصادی را با شاخصه هایی همچون نرخ تورم، تولیدات، نرخ بهره، ارز، رشد اقتصادی ، بیکاری، سیاست های پولی و مالی و صادرات و واردات میسنجند. تحلیل گر با بررسی هر یکی از این مولفه ها وضعیت یک صنعت و یا شرکت را می سنجد و به دنبال آن دورنمایی از آینده شرکت را کسب میکند.
برای داشتن یک سبد سهام خوب و قوی باید دائم خبرهای داخلی و خارجی را دنبال کرد تا بتوان تحولات در بازار سرمایه را پیش بینی کرد. اما به این نکته توجه کنید که اخبار را از خبرگزاری های رسمی دنبال کنید و تحت تاثیر بازی گردانان بازار بورس نباشید.
به این نکته باید توجه کرد که اقتصادجهان نیز بر اقتصاد کلان موثر است. حوادث و اخبارجهانی به طور مستقیم و غیرمستقیم در ارزش یک شرکت تاثیر میگذارد. یک نمونه ساده تاثیر بازارهای مختلف بر یکدیگر، بازار فلزات است. اگر مشاهده کردید ارزش فلزات رنگین در بازارهای جهانی در حال کاهش است، باید منتظر تأثیر آن بر قیمت فلزات رنگین داخل کشور هم باشید یا اگر بر فرض به دلیل یک حادثه طبیعی تولید یک صنعت خاص دچار مشکل شود، قطعاً بر بازار داخلی آن صنعت در کشورمان هم تأثیر مثبت یا منفی خواهد داشت.
شناخت صنعت
برای شناخت یک صنعت باید به دنبال موارد زیر باشید:
- تقاضای رو به رشد و فزاینده برای محصولات صنعت
- برخورداری از ویژگی ممتاز به گونهای که محصولات مشابه خارجی یا رقیب تهدید جدی برای نفوذ در بازار داخلی نباشند.
- محدود بودن کالاهای جانشین برای محصولات آن صنعت
- دخالت محدود ارگانهای تصمیم گیرنده دولتی در تعیین قیمت محصولات صنعت و کم و کیف فعالیت آنها و استراتژیک بودن محصولات صنعت و نیز گاهاً فشردگی بازار صنعت مورد نظر
- ورود سخت رقبا به حوزه خدمات صنعت
تحلیلگر بازار سهام پس از انتخاب صنعت مورد نظرش باید یک شرکت را از میان شرکت های موجود در آن صنعت انتخاب نماید. فاکتورهای زیر در انتخاب شرکت کمک کننده خواهند بود:
- چگونگی وضعیت داراییها و بدهیهای شرکت مورد نظر
- میزان سود نقدی هر سهم
- تداوم روند سودآوری (در واقع سودآوری شرکت باید یک فرآیند مداوم و مستمر باشد، نه مقطعی)
- توجه به نسبت قیمت به درآمدسهم( P/E ) این نسبت نشان میدهد آیا قیمت سهام به نسبت سودی که بین سهامدارانش توزیع می کند، ارزشمند است؟
- قابلیت نقدشوندگی سهام یعنی هر زمان که دارنده سهم بخواهد سهامش را بفروشد به راحتی بتواند، این کار را انجام دهد. قدرت نقدشوندگی سهم یک شرکت را میتوان با دفعات خرید و فروش روزانه آن سنجید.
از دیگر عوامل موثر در انتخاب شرکت میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- سهم بازار شرکت از صنعت تشخیص نقدشوندگی سهام
- کیفیت محصولات یا خدمات و تمایز آنها و سایر عوامل خاص رقابتی
- مدیران آن شرکت همانند تجربه، تحصیلات
- موفقیتهای قبلی
- نوآوری
- ابتکارات و جدیت و تلاش آنها
- کارایی مدیریت در اداره داراییها
- تولید و عملیات، فروش محصولات
- به خدمت گرفتن فناوری جدید و عرضه محصولات جدید
- نسبتهای سود آوری
- بدهی
زمانی که در تحلیل بنیادی به شناخت شرکت پرداخته میشود رویکردی از بالا به پایین به بازار دارد که این مسئله در موفقیت و منتطق گرایی مالی موثر است. طبق این تحلیل شما میتوانید برنامه ریزی بلندمدت و میان مدت موفقی داشته باشید.
در خرید سهم به روش تحلیل بنیادی به این نکته توجه کنید که اگر ارزش ذاتی یک شرکت از قیمت روز بالاتر باشد یعنی سهم امکان رشد را دارد تشخیص نقدشوندگی سهام و میتواند سهم خوبی برای خرید باشد.قیمت کمتر ارزش ذاتی نشان از افت قیمت دارد و قیمت برابر نشان از قیمت منصفانه است و سودی به دنبال نخواهد داشت.
سرمایه گذاری ارزشی
در استراتژی سرمایه گذاری ارزشی سرمایه گذار به دنبال سهم هایی با شرایط بنیادی قوی است که ارزش گذاری واقعی نشده اند و پتانسیل افزایش قیمت سهم را دارد. در این استراتژی به قیمت های روز توجهی نمیشود بلکه با دید بلند مدت سرمایه گذاری صورت میپذیرد. سرمایه گذار ارزشی شرکتهایی را جستجو میکند که در بازار به درستی ارزش گذاری نشده اند، وقتی که بازار اشتباه خود در ارزش گذاری را تصحیح میکند پتانسیل رشد افزایش قیمت سهم را دارند.
2-روش تکنیکال (Technical)
پس از تحلیل بنیادی و شناخت صنعت یا شرکت های برتر تحلیل گر به دنبال تحلیل تغییرات رفتار و قیمت سهام ها خواهد رفت و در واقع به دنبال الگوهای بازار است. تکنیکالیست ها فقط با جریان قیمت ها تحلیل میکنن و با بررسی روند قیمتی در چارت ها به نتایج دلخواه میرسند. استراتژی معاملهگر (یا سهامدار) برای تعیین زمانهای خرید یا فروش بستگی مستقیم به مدت انتظار او برای رسیدن به سود دارد. این زمانها میتواند بسیار کوتاه در حد چند ساعت یا نسبتاً طولانی و به چندین سال برسد.
عرضه و تقاضا یکی از عوامل موثر بر تحلیل تکنیکال است در تحلیل تکنیکال هرچه تقاضا بیشتر باشد یعنی قدرت خریداران بیشتر و سهم با رشد روبرو خواهد شد، از سوی دیگر هرچه عرضه بالاتر تشخیص نقدشوندگی سهام باشد یعنی قدرت فروشنده بیشتر و در نهایت سهم افت خواهد کرد.
در تحلیل تکنیکال تحلیلگر به دنبال افزایش یا کاهش قیمت نیست بلکه جهت حرکت بازار را پیش بینی میکند و فقط به دنبال یافتن روندها، شکستهای قیمت، نقاط حمایت و مقاومت است تا بتواند براساس آن، استراتژی معاملاتی خود را بچیند. ابزارهای معامله گری که با روش تحلیل تکنیکال سهام را برای خرید انتخاب میکند، فقط نمودار قیمت و حجم معاملات است تا ابزارهایی مانند اندیکاتورها و اسیلاتورها را روی آن پیاده کند و تصمیم بگیرد که با چه استراتژی پیش رود. برای تحلیل تکنیکال نیاز به نرم افزار تحلیل تکنیکال است تا اطلاعات شرکتها را به عنوان ورودی پذیرفته و خروجی آن نموداری از روند قیمتها باشد و تحلیلگر بتواند انواع اندیکاتورها و اسیلاتورها را روی آن پیاده کند.
3-روش تئوری مدرن پرتفولیو (MPT)
منطق بازار اقتصادی به این موضوع تاکید میکند تمام دارایی خود را در یک بخش سرمایه گذاری نکنید. در واقع ریسک و خطر یک سهم بیشتر از ترکیب چند سهم است. پرتفوی یا سبد سهام متشکل از سهام متعدد شرکتهایی است که در شرایط عادی احتمال کاهش بازده همه داراییها تا حدودی به صفر نزدیک است. با تشکیل پرتفوی، تلاش ها بر این است که ریسک غیر سیستماتیک یا تنوع پذیر به حداقل ممکن تقلیل یابد. به همین جهت ترکیب پرتفوی بهتر است به گونه ای باشد که نوسانات مشابهی نداشته باشند یعنی زمانی که بازده یکی کاهش پیدا می کند بازده دیگری افزایش یابد.
تعیین بازده مورد انتظار سبد سهام و تک تک سهام، ارزیابی وضعیت سهام مختلف و انتخاب آنها، بهینه نمودن ترکیب سهام (پرتفوی) و ارزیابی پرتفوی و بازنگری در مجموعه سهام چهار بخش مهمی است که در این آنالیز بررسی میشود. در روش پرتفوی مدرن مجموعه تلاشها وقف این است که بازده پرتفوی فرد سرمایهگذار به بازده بازار نزدیک گردد و در وضعیت مطلوب، بازدهی بیشتر از آن بدست آورد. در این حالت پرتفوی کل بازار یک شاخص ارزیابی است که ریسک آن نیز با شاخص بتا (Beta) محاسبه میشود. این تحلیل کاربرد زیادی در آنالیز ریسک و تجزیه و تحلیل بازار دارد و مبنای کار سرمایه گذاران حرفه ای است.
مهمترین فاکتورهای انتخاب بهترین سهام برای خرید
- بررسی سابقه تاریخی سهم تشخیص نقدشوندگی سهام در صورت های مالی
- بررسی فاکتورهای بنیادی موثر بر سودآوری اتی شرکت
- بررسی فاکتورهای موثر بر روند معاملات سهم روی تابلو همچون حجم معاملات، تعداد معاملات، جریان خرید حقیقی و حقوقی و…در این رابطه ابزار فیلترنویسی
- بررسی روند تاریخی قیمت سهم از طریق چارتهای تکنیکال
- رعایت تنوع کافی در انتخاب سهام برای سبد سرمایه گذاری
- توجه به نقدشوندگی سهام
مهمترین مهارت برای داشتن سرمایه گذاری موفق مهارت معامله گری و مدیریت سبدسهام است. بازاربورس بازاری پرنوسان است. هرچه مهارت معامله گری شما بالاتر باشد، ضرر کمتری متحمل خواهید شد. در بازار بورس تمام اتفاقات در اثر تصمیمها و انتخابهای شما اتفاق میافتد و شما میتوانید سود های بی نهایت و ضرر های سنگینی را تجربه کنید و همگی این موارد به مهارتهای فردی و کنترل درونی شما بستگی دارد.
دلیل قهر بورس از تورم
در بین اهالی قدیمی بازار سرمایه در ایران و بهنوعی ریشسفیدان این بازار، بازار سرمایه یک بازار تورمدوست شناخته میشود و با افزایش نرخ تورم .
در بین اهالی قدیمی بازار سرمایه در ایران و بهنوعی ریشسفیدان این بازار، بازار سرمایه یک بازار تورمدوست شناخته میشود و با افزایش نرخ تورم، سهامداران انتظار افزایش قیمت سهامهای خود را دارند. اما بهنظر میرسد پس از ریزش تاریخی بازار سهام در مرداد ماه سال 1399، شاخص بازار سهام از نرخ تورم پیروی نکرده و با افزایش نرخ تورم نقطهبهنقطه در طی دو سال اخیر به بیش از 52 درصد، بازار سهام نسبت به مرداد 1399، ریزش 26 درصدی را تجربه کرده و شواهد حاکی از ادامه این روند در بازار سرمایه است.
بررسی مطالعات و پژوهشهای صورتگرفته در تعیین رابطه تورم و بازار سهام نشان میدهد که هرچند درکوتاهمدت میتوان بین این دو یک رابطه مثبتی یافت ولی تعیین این رابطه در بلندمدت در هالهای از ابهام قرار دارد و همچنان پژوهشگران در تعیین یک نتیجه واحد ناکام ماندهاند. تعیین رابطه بلندمدت میان تورم و بازار سرمایه به برآیند عملکرد صنایع بورسی بستگی دارد که در طی دو سال اخیر بهنظر میرسد در شرایط تورمی امروزه صنایع روبهافول عملکرد قویتری نسبت به صنایع پیشرو داشتهاند و همین عامل در کنار رویگردانی سهامداران از بازار سرمایه موجب شده است که بازار سهام بهعنوان سپر تورمی عملکرد قابل قبولی از خود نشان ندهد و شاخص این بازار نهتنها متناسب با تورم رشد نکرده بلکه نسبت به تورم نیز یک رفتار خنثی از خود نشان داده است و سهامداران باید در دیدگاه تورمدوستبودن بازار سرمایه تجدید نظرهای اساسی نمایند و در تحلیلهای خود تنها به نرخهای تورم متکی نباشند.
پایان رفاقت بورس و تورم
شاخص بازار سهام درحالی در مرداد 1399 در نزدیکی فتح قله 2 میلیون واحدی قرار داشت که پس از این تاریخ ریزش خود را آغاز نمود و پس از طی دو سال همچنان سهامداران از وضعیت بازار سهام ناراضی هستند. این درحالی است که در روزهای رونق و سرسبزی بازار سهام بخشی از کارشناسان اقتصادی، بازار سهام را یکی از عوامل شکلگیری انتظارات تورمی تلقی میکردند که پس از مرداد 1399 با وجود افت 26 درصدی تا شهریور 1401 ولی همچنان نرخ تورم روند افزایشی خود را طی میکند. اما مساله اصلی که در این زمینه وجود دارد مربوط به یک دیدگاه قدیمی در میان اهالی بازار است که در شرایط تورمی انتظار افزایش قیمت سهام خود را دارند که حداقل در دو سال اخیر بهنظر میرسد اهالی بازار سرمایه باید در دیدگاههای خود تجدید نظر کنند.
تا قبل از مرداد 1399، همبستگی مثبتی میان شاخص بازار سهام و نرخهای تورم وجود داشت ولی پس از مرداد 1399 و آغاز ریزش شاخص بازار سهام این همبستگی تا به امروز ازبین رفته است. در مرداد 1399 نرخ تورم نقطهبهنقطه در مقدار 30.4 درصد و شاخص بازار سهام نیز در محدوده 1 میلیون و 900 هزار واحدی قرار داشت ولی پس از گذشت دو سال و با وجود اینکه در تاریخ مرداد 1401 نرخ تورم نقطهبهنقطه در رقم 52 درصد بود، شاخص بازار سهام محدوده 1 میلیون و 400 هزار واحدی را نشان میداد.
شواهد آماری دو سال اخیر بازار سهام نشان میدهد که بازار سهام تنها از یک متغیر کلان اقتصادی نظیر تورم تاثیر نمیپذیرد و حداقل در دو سال اخیر این بازار در برابر نرخهای تورم بهعنوان یک سپر تورمی عملکرد قابل قبولی نداشته است و سهامداران باید در دیدگاههای خود راجعبه رابطه تورم و بازار سهام تجدید نظرهای اساسی نمایند. هرچند که برخی از کارشناسان اعتقاد دارند که درحال حاضر بازار سهام دچار یک عقبماندگی دو ساله از نرخ تورم شده است و نوید افزایش رشد شاخص بازار سهام را در آینده میدهند اما درحال حاضر آنچه که باعث افزایش رشد شاخص بازار سهام میشود، افزایش معاملات و جذب نقدینگی است که بهنظر میرسد با وجود سهامدارانی که هماکنون نیز در بازار سهام دچار ضررهای زیادی شدهاند نمیتوان تا آیندهای نزدیک شاهد آشتی دوباره میان بازار سهام و سهامداران و درنتیجه جذب نقدینگی باشیم. حتی این رویگردانی سهامداران از بازار سرمایه را میتوان بهعنوان یک عامل اساسی در جاماندن بازار سهام از تورمهای موجود قلمداد نماییم. همچنین در شرایط تحریمی و افزایشهای مکرر نرخ ارز طی سالیان اخیر بهنظر میرسد شرکتهای بورسی در تامین مواد اولیه خود دچار مشکلات جدی هستند که باعث شده شرکتهای بورسی از فرصت افزایش قیمت محصول و خدمات خود در شرایط تورم بهخوبی استفاده نکنند.
رابطه تورم با شاخص بازار سهام
بررسی رابطه بین تورم و شاخص بازار سهام یکی از موضوعاتی است که درطول تاریخ علم اقتصاد، توجه پژوهشگران متعددی را بهخود جلب کرده است. بررسی نتایج مطالعات پیشین مرتبط با این موضوع نشان میدهد که این پژوهشگران تاکنون به یک جمعبندی نهایی و واحدی در این زمینه دست پیدا نکردهاند. یکی از دلایل این امر را میتوان در ساختارهای اقتصادی کشورهای مورد مطالعه جستوجو نمود. همین علت موجب شده است که برخی از پژوهشگران این رابطه را منفی، برخی مثبت و برخی نیز فاقد رابطه ارزیابی نمایند. بهطور کلی در کشورهایی که نرخ تورم نرخهای بسیار پایینی را بهثبت میرساند و از آنجا که این نرخ نیز از سمت سرمایهگذاران قابل پیشبینی است، بنابراین در این گونه کشورها تورم بهعنوان یک عامل ناپایدار که سبب بروز نااطمینانی در اقتصاد شود شناخته نخواهد شد و سرمایهگذاران بهسادگی درصد افزودهای را بهعنوان تورم به بازدهی مورد انتظار خود میافزایند و بازار به حالت تعادل خواهد رسید و در اغلب این کشورها پژوهشگران رابطه معناداری میان تورم و شاخص بازار سهام پیدانکردهاند. اما در کشورهایی مشابه با ساختار اقتصادی اقتصاد ایران که تورمهای بالا یکی از ویژگیهای ساختاری اقتصادشان میباشد نتیجه اغلب مطالعات به یک رابطه مثبت میان تورم و شاخص بازار سهام ختم میشود.
این درحالی است که بهنظر میرسد نگاه این پژوهشگران نسبت به این موضوع نگاهی از دید اقتصاد کلان میباشد و برای بررسی دقیقتر موضوع نیاز است که از دید شرکتهای حاضر در بازار سهام در دو بازهزمانی کوتاهمدت و بلندمدت به موضوع نگاه شود. بهطور خلاصه در کوتاهمدت این رابطه را میتوان مثبت ارزیابی نمود ولی در بلندمدت این رابطه در هالهای از ابهام قرار دارد و به برآیند عملکرد صنایع حاضر در بازار سهام بستگی دارد.
رابطه کوتاهمدت
در شرایط تورمی بهطور متوسط بهدلیل کاهش ارزش پول ملی، سود اسمی شرکتها افزایش پیدا خواهد کرد. در واقعیت امر، سودآوری شرکتها افزایش نیافته است بلکه تنها تحت تاثیر تورم، سود اسمی افزایش پیداکرده است. از اینرو با افزایش سود اسمی، سود تقسیمی و بهتبع آن قیمت سهام نیز افزایش خواهد یافت. از طرف دیگر در شرایط تورمی و در کوتاهمدت، تمایل به نگهداری پول کاهش مییابد و سرمایهگذاران با توجه به ریسک نگهداری پول و کاهش ارزش آن بهدنبال کاهش حجم نقدینگی در سبد دارایی خود هستند. در چنین شرایطی بازار سهام میتواند بهعنوان سپری برابر تورم عمل کند.
در نتیجه افزایش تقاضا برای خرید سهام، موجب افزایش قیمت سهام و افزایش ارزش و حجم معاملات میشود. نکته دیگری که در شرایط تورمی در اقتصاد ایران میتوان به آن اشاره نمود مربوط به ضریب نقدشوندگی داراییها است. بهدلیل نقدشوندگی پائین سایر داراییها نظیر طلا، ارز، مسکن و. در شرایط تورمی سرمایهگذاران در کوتاهمدت تمایل به سرمایهگذاری در بازار سهام را دارند. درنهایت میتوان نتیجه گرفت که اثر تورم بر عملکرد بازار سهام ایران در کوتاهمدت مثبت است و میتواند بهعنوان پوششی در مقابل تورم عمل کند.
رابطه بلندمدت
هنگام بروز تورم و در بلندمدت، بهدلیل افزایش قیمت فروش محصولات و خدمات شرکتها، بدون افزایش تولید یا بهبود کیفیت و ارزش ذاتی سهام شرکت، رقم فروش شرکتها افزایش پیدا میکند. بنابراین در چنین شرایطی رقم فروش شرکتها و بازدهاسمی آنان، شاخصهای ضعیفی برای سرمایهگذاران تلقی میشود. همچنین در شرایط تورمی نیز شاهد افزایش قیمت مواد اولیه مورد نیاز صنایع خواهیم بود که موجب تولید با هزینههای بالاتر میگردد. از اینرو میزان اثرگذاری تورمی بر بازار سهام بستگی به میزان افزایش قیمت محصولات و خدمات در مقایسه با افزایش قیمت مواد اولیه و هزینهها دارد که بسته به نوع صنعت میتواند برآیندهای متفاوتی از خود بروزدهد. این درحالی است که با بروز تورمهای شدید در فاصله زمانی میان سرمایهگذاری در بازار سهام و بهرهبرداری، آنچه که سرمایهگذار بهعنوان سود دریافت خواهد کرد از قدرت خرید کمتری برخوردار خواهد بود و در نتیجه بازده واقعی سرمایهگذاری کمتر از مورد انتظار خواهد بود.
همچنین بهدلیل افزایش هزینههای زندگی، کاهش قدرت خرید افراد و کاهش فرصتهای سرمایهگذاری میتوان در بلندمدت انتظار کاهش تقاضا برای سرمایهگذاری در بازار سهام و بهتبع آن کاهش شاخص سهام باشیم. علاوهبر موارد ذکرشده، هنگام صحبت از شرایط تورمی باید نیمنگاهی نیز به نرخ بهره داشته باشیم. درواقع با افزایش نرخ تورم، افزایش نرخ بهره نیز امری اجتنابناپذیر است و به همین علت نرخ بازده مورد انتظار سهامداران با تغییر مثبتی روبهرو خواهد شد. به این ترتیب، یکی دیگر از اثرات تورم در بلندمدت بیثباتی در سود و بازدهی است. بنابراین میزان تاثیر تورم بر سود پرداختی شرکتها به سهامداران نامعلوم است و درنهایت میتوان نتیجه گرفت که تاثیر تورم بر قیمت محصولات شرکتها و تعدیل اثر نهایی و بهطور کلی بر بازار سهام در بلندمدت در هالهای از ابهام قرار دارد.
دستهبندی صنایع در شرایط تورمی
برآورد عملکرد صنایع مختلف بازار سهام در شرایط تورمی را میتوان در سه دسته صنایع پیشرو (فولاد، پتروشیمی، فرآوردههای نفتی، فلزات و کانیهای فلزی، مواد شیمیایی، مواد و کانیهای معدنی، خدمات و نرمافزار)، صنایع متوسط (صنعت کاشی، سیمان، آهک و گچ، مخابرات، فعالیتهای مهندسی، صنعت بیمه، محصولات غذایی و کاغذی، صنعت کشاورزی، عملیاتهای حفاری، شیرینیجات، تولید کود و ترکیبات نیتروژنی) و صنایع روبهافول (صنعت خودرو، صنعت دارو، تولید قطعات خودرو، بانک و موسسات اعتباری، بنادر و کشتیرانی، ماشینآلات، صنایع نساجی، هتل و رستورانداری، محصولات لبنی، لاستیک و پلاستیک، لیزینگها و انبوهسازی املاک و مستغلات) جای داد. در دستهاول، یعنی صنایع پیشرو که صنایع فولاد و پتروشیمی و. قراردارد، قیمت فروش محصولات آنان در شرایط تورمی بهرغم افزایش هزینههای تولید با تورم یا حتی بیشتر از تورم عمومی کشور، افزایش را تجربه خواهدکرد. در این صنایع اغلب قیمتگذاری محصولات با توجه به بازارهای جهانی و نرخ ارز صورت میگیرد و ما با قیمتگذاریهای دستوری در این صنایع مواجه نخواهیم بود و بنابراین محصولات این صنایع با شرایط بهتری بهجهت صادرات روبهرو هستند.
دستهدوم یعنی صنایع متوسط، در شرایط تورمی با عدم تغییرات غیرقابل توجه سهم روبهرو خواهند شد و در این شرایط عرضه محصولات این صنایع تنها برای پوشش تقاضاهای داخلی کافی خواهد بود و بنابراین در این صنایع وابستگی به واردات اندک خواهد بود. هرچند که توان صادراتی محصولات این صنایع نیز اندک است. در دستهسوم که صنایعی همچون خودرو و داروسازی قرار دارد در شرایط تورمی شاهد کاهش قیمتهای مداوم سهام آنان هستیم. ویژگی بارز این صنایع وابستگی بالای تولید آنان به شرایط اقتصادی کشور، واردات، نرخ ارز، سیاستهای تجاری و شرایط سیاسی و سیاستهای خارجی است. همچنین برخی از این صنایع وابسته به بودجه عمرانی دولت هستند از اینرو حضور دولت در قیمتگذاری محصولات این صنایع بسیار پررنگ است و درنتیجه قیمت فروش محصولات این صنایع در دورههای زمانی طولانی، نسبتا ثابت است. آنچه که بهعنوان تاثیر تورم بر بازار سهام در بلندمدت شناخته میشود درواقع برآیند عملکرد این سهدسته از صنایع در بازار سهام تحت شرایط تورمی است. اگر در شرایط تورمی صنایع پیشرو عملکرد بهتری داشته باشند شاهد تاثیر مثبت تورم و اگر صنایع روبهافول عملکرد بدتری را ایجاد کنند، شاهد تاثیر منفی تورم بر بازار سهام خواهیم بود.
نامه مجید عشقی به مخبر
نامه اخیر مجید عشقی، رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار خطاب به محمد مخبر، معاوناول رئیسجمهور نیز در اینخصوص قابل تامل است. در متن نامه ارسالی از مهمترین چالشها و عوامل ایجادکننده نگرانیهای بازار سهام در محورهای هشتگانه شامل «روند افزایشی نرخ سود بانکی و تاثیر آن بر خروج نقدینگی از بازار»، «کاهش حاشیه سود شرکتها ناشی از افزایش نرخ خوراک و حاملهای انرژی»، «قیمتگذاری دستوری محصولات صنایع از قبیل خودرو، شوینده، لاستیک و. »، «انجام معاملات شرکت پالایش و پخش در بورس انرژی»، «نوسان در نرخ ارز و تاثیر آن در افزایش نااطمینانیهای صنایع برای توسعه فعالیت»، «واگذاری سهام در شرکتهای خودروسازی»، «اتخاذ تصمیمات برای شرکتهای صادراتمحور بدون درنظرگرفتن منافع کلان اقتصادی» و «قطعی برق در تابستان و گاز در زمستان و آثار منفی آن بر تولید و بهای تمامشده» نام برده شده است.
در پایان این نامه 7 صفحهای پیشنهادهایی برای مدیریت نااطمینانیها در بازار سهام نیز در 6 محور با عنوان «تثبیت نرخ سود بینبانکی در کانال از پیش تعیینشده»، «حذف نرخ هاب اروپایی از فرمول قیمتگذاری نرخ خوراک و سوخت گاز»، «حذف قیمتگذاری دستوری»، «شفاف شدن روابط مالی فیمابین دولت و بنگاههای اقتصادی»، «تعیینتکلیف واگذاری سهام تشخیص نقدشوندگی سهام خودروها» و «واریز مابقی تعهدات صندوق توسعه ملی به صندوق تثبیت بازار» ارائه شده است. با اینحساب، میتوان نتیجهگرفت عدم تبعیت بازار سهام ایران از تز تورمدوستی، به علت ریسکهای اقتصادی و سیاسی است که اعتماد را از این بازار سلبکرده و رونق را از این بازار بهیغما برده است. / فرهیختگان
40 شرکت برتر بورس در سال گذشته مشخص شدند
40 شرکت برتر بورس در سال گذشته از سوی سازمان بورس و اوراق بهادار اعلام شد .این انتخاب به علت بهبود قابل ملاحظه در عملکرد مالی شرکت ها نسبت به سال قبل و از میان شرکت های پذیرفته شده نزد بورس تهران و فرابورس ایران صورت گرفته است.
به همین منظور امروز (25 شهریورماه) جلسه ای با حضور دکتر علی آقا محمدی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و دکتر شاپور محمدی رئیس سازمان بورس اوراق بهادار به منظور ارائه دستاوردها و اقدامات مثبت انجام شده که منجر به بهبود عملکرد شرکت های مذکور شده است در سازمان بورس و اوراق بهادار برگزار می شود.
گفتنی است، در این جلسه مدیران 40 شرکت برتر که به دعوت دکتر شاپور محمدی در سازمان بورس و اوراق بهادار حضور بهم رساندند گزارشی از موفقیت های شرکت های مذکور در عملکرد مالی که منجر به این انتخاب شدند، ارائه می دهند.
لازم به ذکر است؛ با توجه به تجربیات بورسهای اوراق بهادار در سطح بینالملل، شناسایی شرکتهای ممتاز یا دارای موقعیت برتر اغلب بر پایه معیارهای نقدشوندگی سهام، میزان تاثیرگذاری شرکت بر بازار و برتری نسبتهای مالی انجام میشود.
گفتنی است؛ بر این اساس شناسایی شرکتهای فعالتر در بورس اوراق بهادار تهران بر پایه ترکیبی از قدرت نقدشوندگی سهام و میزان داد وستد سهام در تالار معاملات (تعداد و ارزش سهام داد وستد شده)، تناوب داد وستد سهام در تالار معاملات (تعداد روزهای داد وستد شده و دفعات داد وستد شده) و معیار تاثیرگذاری شرکت بر بازار (میانگین تعداد سهام منتشر شده و میانگین ارزش جاری سهام شرکت در دوره بررسی) است.
اسامی 40 شرکت برتر عبارتند از:
بانک خاورمیانه
شرکت فولاد کاوه جنوب کیش
شرکت ملی صنایع مس ایران
شرکت فولاد مبارکه اصفهان
شرکت معدنی و صنعتی چادرملو
شرکت معدنی و صنعتی گل گهر
شرکت صنعتی بوتان
شرکت پتروشیمی شازند
شرکت پتروشیمی پارس
شرکت تولیدی ایران تایر
شرکت صنایع پتروشیمی کرمانشاه
شرکت پتروشیمی پردیس
شرکت نفت ایرانول
شرکت پالایش نفت تهران
شرکت پتروشیمی خارک
شرکت ارتباطات سیار ایران
شرکت گلتاش
شرکت سیمان هرمزگان
شرکت سیمان فارس نو
شرکت صنایع کاشی و سرامیک سینا
شرکت نیرو ترانس
شرکت مواد اولیه داروپخش
شرکت فرآورده های تزریقی و دارویی ایران
شرکت فرآورده های غذایی و قند پیرانشهر
شرکت صنایع تشخیص نقدشوندگی سهام پتروشیمی خلیج فارس
شرکت پالایش نفت اصفهان
شرکت فولاد خوزستان
شرکت گروه صنعتی پاکشو
شرکت نفت بهران
شرکت کارخانجات قند قزوین
شرکت پتروشیمی زاگرس
شرکت پتروشیمی مارون
شرکت تولید و صادرات ریشمک
شرکت توسعه خدمات دریایی و بندری سینا
شرکت آهن و فولاد ارفع
شرکت فولاد هرمزگان جنوب
شرکت ذوب آهن اصفهان
شرکت بیمه کوثر
شرکت پتروشیمی غدیر
شرکت سرمایه گذاری غدیر
دیدگاه شما