فیلم آموزشی ترسیم خط روند و کانال با محسن اسلامی
تحلیل تکنیکال، در یک تعریف، به معنای استفاده از ابزارهای آماری مختلف برای مطالعه و آنالیز رفتار بازار و معامله به کمک پیش بینی رفتار احتمالی قیمت است. از این رو، در تحلیل تکنیکال، با ابزاری سر و کار داریم که بخشی از آنها ترسیمی هستند (مانند خطوط حمایت/مقاومت، خط روند، کانال ها، انواع ابزار فیبوناچی، چنگال اندروز و… که با تشخیص تحلیل گر در مکان مناسب رسم می شوند.) و بخشی از آنها تفسیری هستند (مانند اندیکاتورها که بصورت خودکار توسط پلتفرم ها محاسبه شده و نمایش داده می شوند و تحلیل گر، اطلاعات را از آنها استخراج کرده و تفسیر می کند.)
در این دوره تلاش شده است که با نگاهی به دو ابزار مهم خط روند و کانال، استفاده از این دو جزء مهم تحلیل تکنیکال آموزش داده شود.
خط روند (Trend Line) چیست؟
خط روند از ابزاری است که گفته می شود توسط ریچارد وایکوف که از بزرگان علم تکنیکال بوده است، ابداع شد. برای شناخت خط روند، ابتدا باید با تعریف روند آشنا شویم.
روند (Trend): مشخص است که بازار هیچ گاه در یک خط مستقیم حرکت نمی کند؛ بنابراین، سقف ها و کف های مختلف در بازار تشکیل می شوند. در واقع، به حرکت قیمت در یک جهت مشخص، روند می گویند. از این رو، روند، بسته به جهت حرکت خود، انواع مختلفی دارد:
انواع روند :
روند صعودی (Up Trend): هنگامی که بازار، دائما سقف های بالاتر از سقف قبل و کف های بالاتر از کف قبل می سازد، روند حرکت، یک روند صعودی است.
روند نزولی (Down Trend): هنگامی که بازار، دائما کف های پایین تر از کف قبل و سقف های کاربرد کانال نزولی پایین تر از سقف قبل می سازد، روند حرکت، یک روند نزولی است.
روند خنثی (Sideway): هنگامی که هیچ نشانه ی مشخصی از روند صعودی یا نزولی در بازار مشاهده نشود و قیمت در یک محدوده ی قیمتی دائما سقف ها و کف های پراکنده بسازد، روند حرکت، یک روند خنثی است.
حال با توجه به تعریف روند، می توان گفت که خط روند، یک خط راهنما است که تحلیلگر، در روند صعودی در زیر کف ها و در روند نزولی بر روی سقف ها ترسیم می کند تا علاوه بر مشخص شدن شیب روند، هنگامی که خط روند شکسته می شود، اخطار تغییر روند جاری را دریافت کند.
در تصویر زیر 👇 یک خط روند صعودی را مشاهده می کنید که قیمت هر بار که خط روند را لمس کرده با افزایش تقضا و قیمت مواجه شده. و خط روند صعودی حکم منطقه حمایتی را برای قیمت داشته است.
در تصویر زیر 👇 یک خط روند نزولی را مشاهده می کنید که قیمت هر بار که خط روند نزولی خود را لمس کرده با افزایش عرضه و کاهش قیمت مواجه شده. و خط روند نزولی مانند یک مقاومت مانع افزایش قیمت شده.
کانال (Channel) چیست؟
کانال ها، ابزاری هستند که با استفاده از دو خط موازی، حرکات قیمت را نظم داده و در خود جای می دهند. کانال هم مانند سایر اجزای علم تکنیکال، دارای انواع مختلف و متنوعی از جمله کانال های رگرسیون (Liner Regression Channel)، کانال های روند (Trend Channel)، کانال های انحراف (Deviation Channel)، کانال های معمولی و بدون در نظر گرفتن روند (Common Channel)، کانال های فیبوناچی (Fibo Channel) و… است.
کانال ها هم مانند روند، دارای حالت های صعودی، نزولی و افقی (خنثی) هستند و معمولا این گونه است که یکی از خطوطی که کانال را تشکیل می دهد، همان خط روند است. اما چون این موضوع، الزامی نیست، تحلیل گر اجازه دارد در هر قسمتی که مشخصات یک کانال موجود باشد، به رسم آن بپردازد.
این نکته نیز گفتنی است که طبیعتا هنگامی که یکی از خطوط کانال، همان خط روند باشد، اعتبار آن به مراتب بیشتر و موثرتر است. همچنین، زمانی که کانال قیمتی، پهن باشد و فاصله ی کف تا سقف آن، فاصله ی زیادی باشد، در اکثر موارد، قیمت نمی تواند با یک حرکت شتابان و بدون استراحت این فاصله را طی کند؛ بنابراین، معمولا هنگامی که به حد وسط این فاصله رسید یا هنگامی که از حد وسط این فاصله رد شد، وارد استراحت خواهد شد که به این خط که حد وسط کانال است و از کف و سقف به یک فاصله است، خط میانی یا میدلاین کانال (Middle Line) گفته می شود.
کانال ها برای قیمت ها حکم قفس را دارند و مادامی که قیمت در این قفس در حال نوسان است می توانید کف و سقف های قیمت را به راحتی پیش بینی کنید. مثلا در کف یک کانال صعودی (مانند تصویر زیر) سهامی را بخرید و وقتی قیمت به سقف کانال رسید آنرا بفروشد
در تصویر بالا 👆 یک خط روند و کانال صعودی را مشاهده می کنید
اهمیت کانال ها به این دلیل است که به کمک کانال، تحلیلگر حمایت ها و مقاومت های مهم و لازم را در اختیار دارد پس بهتر از قبل می تواند به معامله بپردازد. از طرف دیگر، هنگامی که قیمت از یک کانال معتبر خارج می شود، جهت حرکت خود را به خوبی برای تحلیلگر نمایان خواهد کرد.
منظور از خط روند صعودی و نزولی در تحلیل تکنیکال چیست؟
خط روند به دو نوع صعودی و نزولی تقسیم می شود که هریک در تحلیل تکنیکال کاربرد متفاوتی دارد، در این مقاله شما را با معنا و مفهوم خط روند صعودی و نزولی در بورس و فارکس و ارز دیجیتال بیشتر آشنا خواهیم کرد، همراه داتیس نتورک باشید.
خط روند صعودی و نزولی چیست؟
خط روند به دو نوع صعودی و نزولی تقسیم می شود که هریک در تحلیل تکنیکال کاربرد متفاوتی دارد.
Trendline خطی است که چند سقف یا چند کف قیمتی را کاربرد کانال نزولی بر روی نمودار به هم وصل میکند تا جهت و روند قیمت را برای تحلیلگر تکنیکال و برای مشاهدهکننده روشنتر کند.
خطوط روند در واقع بازنمایی بصری حمایتها و مقاومتها در هر بازهی زمانی محسوب میشوند.
این خطوط عملاً جهت قیمت را نشان میدهند و میتوانند به تشخیص الگوهای مختلف کمک کنند.
مفهوم روند به طور قطع یکی از اصول تحلیل تکنیکال می باشد.
در تعریف خط روند(Trend Line) توضیح دادیم که این خطوط یکی از مهمترین مفاهیم در تحلیل تکنیکال هستند.
هنگام مشاهده و بررسی خط روند، مفاهیمی مانند چگونگی انتظارات فعالان بازار از گذشته قیمتها یا تغییرات سطوح حمایت و مقاومت قابل مشاهده است.
درصورتیکه بتوانید رسم خطوط روند و روش استفاده از آنها را به درستی فرا بگیرید، مطمئنا روش کارآمدی را در تحلیل تکنیکال آموختهاید.
لازم است بدانید دو نوع «خط روند صعودی» و «خط روند نزولی» در بازار داریم که در ادامه بیشتر درباره آنها توضیح میدهیم.
خط روند نزولی
خط روند نزولی (Downtrend) از به هم وصل کردن نقاط ماکزیمم بدست میآید و در رسم اینگونه خطوط روند، نمودار پایین خط قرار میگیرد.
همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید، روند نزولی را از پایین بودن هر سقف نسبت به سقف قبلی سنجیده میشود و خط روند نزولی از به هم وصل کردن نقاط ماکزیمم آن بدست میآید.
لازم است بدانید خط روند نزولی به عنوان یک خط مقاومت مطرح شده و در صورت شکست خط مذکور، انتظار داریم که روند قیمتی نیز تغییر کند.
خط روند صعودی
خط روند صعودی (Uptrend) از به هم وصل کردن نقاط مینیمم بدست میآید.
در رسم اینگونه خطوط روند، نمودار بالای خط قرار میگیرد.
همانطور که در شکل زیر مشاهده میکنید، از آنجایی که هر کف بالاتر از کف قبلی است، روند صعودی و خط روند صعودی از به هم وصل کردن نقاط مینیمم آن بدست میآید.
لازم است بدانید خط روند به عنوان یک خط حمایت مطرح شده و در صورت شکست خط مذکور توسط نمودار قیمتی، انتظار داریم که روند قیمتی نیز تغییر کند.
تحلیل تکنیکال رمزارز پنکیک سواپ امروز ۱۲ شهریور+ نمودار و قیمت CAKE
هر واحد از پنکیک سواپ در این لحظه با قیمت ۴.۰۰ دلار، با احتساب نرخ تتر ۳۰,۲۷۰ تومان معادل ۱۲۱,۱۵۴ تومان معامله میشود و حجم مبادلات روزانه آن ۴۱.۸۴ میلیون دلار است.کاربرد کانال نزولی
به گزارش خبرنگار ایمنا، پنکیک سواپ با نماد اختصاری CAKE با ارزش بازار حدود ۵۶۶.۴ میلیون دلار، در رتبه ۷۰ بازار قرار داشته و سهم ۰.۰۵ درصدی از کل بازار را در اختیار دارد. قیمت در ۲۴ ساعت اخیر ۰.۸۲ درصد افزایش یافته است. در آخرین ساختار نموداری مشاهده شده از این رمزارز شاهده شده است که از سطح مقاومتی ۴.۵ دلار نتوانسته عبور کند و انتظار اصلاح تا خط میانی کانال یا کف ۲.۷ دلار را برای آن داریم.
تحلیل تکنیکال پنکیک سواپ
حمایت: ۲.۷ دلار و کف کانال نزولی
مقاومت: ۴.۴۵ دلار خط میانی و سقف کانال نزولی
پیشبینی: در آخرین تحلیل این رمزارز، درخصوص مقاومت ۴.۴۵ دلاری نکاتی گفته و به عنوان اهداف قیمتی مطرح شد، حال با حرکت این رمزارز و ناتوانی در عبور از این محدوده پیشبینی میشود که یا روند قیمتی خنثی باشد و با به سمت خط میانی کانال و کف کانال بازگردد که محدودههای سه دلار و ۲.۷ سنت است.
کاربرد چنگال اندروز در تحلیل تکنیکال
چنگال یا کانال آندروز بر اساس مطالعات دکتر آلن آندروز ابداع گردیده است. این کانال برای مشخص کردن مسیر قیمت و خطوط سقف و کف آن مورد استفاده قرار می گیرد. برای رسم آن ابتدا دو نقطه که در آنها بازگشت صورت گرفته (فراکتال) را مشخص می کنیم و آنها را نقاط B و C مینامیم. از B به C خطی رسم می کنیم. اکنون باید یک نقطه بازگشت قدیمی تر را انتخاب کنیم و آن را نقطه A می نامیم. اکنون از نقطه A به خط BC عمود می کنیم و آن را ادامه می دهیم. حالا از نقاط C و B دو خط به موازات خط اول رسم می کنیم. با مطالعه رفتار قیمت در درون کانال می توان به نکاتی دست پیدا کرد. مثلا با محاسبه فاصله A تا خط BC و معین کردن همان مقدار روی امتداد خط A بعد از تقاطع با BC می توان نقطه باز گشت بعدی را حدس زد.
وقتی قیمت درون یک کانال حرکت می کند حاکی از وجود یک روند است و بهتر است از اندیکاتورهای مخصوص روند مثل ADX و … استفاده کرد و اگر قیمت مرتب از کانال ها خارج می گردد دارای وضعیت Volatile یا بی ثباتی هستیم و می توان از نوسان نگارها استفاده کرد.
قابل ذکر است بسیاری از نرم افزارهای معاملاتی همانند متاتریدر قابلیت رسم این ابزار را دارند. در تصویر صفحه بعد نموداری را مشاهده می نمایید که بر اساس دو فراكتال کف و یک فراکتال سقف این خطوط رسم شده اند. سعی ندارم در اینجا به مباحث گسترده چنگال بپردازم اما به اجمال به برخی از قوانین آن اشاره می نمایم که در مبحث هارمونیک تریدینگ بسیار مفید می باشند. همان گونه که در تصاویر بعدی مشخص می باشد بر اساس فراکتال های B ،A و C خطوط موازی به شکل یک چنگال به نام چنگال آندروز رسم شده است.
کاربرد چنگال اندروز
نامگذاری قسمت های مختلف چنگال اندروز
این خطوط رسم شده به ترتیب از بالا به پایین خط میانه بالایی ، خط میانه و خط میانه پایینی” نام دارند. خطوط ميانه خطوطی هستند که آندروز بیش از همه با آنها شناخته شده است. آندروز معتقد بود که خطوط ميانه مبتنی بر قوانین فیزیک است. او عقیده داشت که قوانین فیزیک می توانند در بازار های مالی نیز کاربرد داشته باشند. نمودار بعدی قوانینی را که خطوط میانه بر اساس آن بنا شده است را به نمایش می گذارد. این قوانین بیان می کنند که چرخه های طبیعی به سمت خط مرکزی خود بر می گردند و برای هر عملی، عکس العملی وجود دارد.
نمودار های بالا و پایین سمت چپ نشان دهنده یک موج ساده هستند که هنوز کامل نشده اند. نقطه A نقطه محوری شروع است و خط میانه از این نقطه به سمت مرکز نقاط B,C رسم می گردد. در شکل های سمت راست نشان داده شده است که چگونه موج با رسیدن به نقطه X و خط میانه کامل می شود. در اینجا یک موج سینوسی کامل شده کاربرد کانال نزولی و در بازار مالی هم وقتی قیمت به خط میانه باز می گردد یک موج کامل می شود. آندروز عقیده داشت که قیمت در ۸۰ درصد موارد به خط میانه بازگشت خواهد نمود.
خطوط میانی در چنگال اندروز
آندروز تحقیقات زیادی در مورد خطوط ميانه انجام داده که می تواند برای معامله گران بسیار مهم باشد. توجه داشته باشید که این قواعد مطلق نیستند ولی می توانند به یک معامله گر کمک کنند که در هنگام استفاده از خطوط میانه در تحلیل خود چه انتظاری می تواند داشته باشد.
۱) قانون اول استفاده از خطوط ميانه
وقتی یک خط میانه بر اساس آخرین نوسانات بازار رسم شود، قیمت در ۸۰ درصد مواقع به خط میانه باز خواهد گشت».
۲) قانون دوم استفاده از خطوط ميانه.
وقتی قیمت به خط میانه باز گردد معمولا یک نقطه محوری (پیوت یا فراکتال) در محل تقاطع با خط میانه تشکیل خواهد داد».
۳) قانون سوم استفاده از خطوط ميانه
وقتی قیمت به خط میانه بازگردد معمولا پیش از ادامه حرکت خود در حوالی آن نوسان خواهد کرد و بیش از یک بار آن را لمس خواهد نمود». این سه قانون در تصاویر صفحه بعد نمایش داده شده است.
قوانین خطوط میانه در چنگال اندروز
4) قانون چهارم استفاده از خطوط میانه
این قانون وقتی که قیمت نتواند به خط میانه برسد کاربرد دارد. آندروز مشاهده کرد که در این گونه موارد جهت قیمت برگشته و نوسانی بزرگ تر از قبل پیدا می کند. طبق این قانون اگر قیمت نتواند خط میانه را لمس کند تغییر جهت داده و نوسانی بزرگتر از نوسان قبلی را تشکل خواهد دارد.»
در تصویر زیر مشاهده می نمایید که پس از عدم توانائی قیمت در رسیدن به خط میانه، اولین هدف قیمتی نقطه C قرار داده شده و قیمت پس از دو بار لمس این قیمت، از آن عبور نموده و به تراز های بالاتری دست یافته است.
قوانین خطوط میانه در چنگال اندروز
خطوط ماشه ای :
آندروز خطوط ترسیم شده در شکل بعد را مورد استفاده قرار داد ولی برای آن نامی انتخاب نکرد. یک نام مناسب برای این خطوط «خطوط ماشه ای» است. در شکل بعد یک چنگال آندروز که با استفاده از نقاط محوری C ،B ،A ترسیم شده است را مشاهده می کنید. دو خط دیگر نیز به این نمودار اضافه گردیده که با خط منقطع نمایش داده شده اند. یکی از این خطوط خطی است که نقاط محوری A و B را به یکدیگر متصل می کند. این خط «خط ماشهای بالایی» نامیده می شود. خط منقطع دوم خطی است که دو نقطه A و C را به هم وصل کرده است. این خط خط ماشهای پایینی به نام دارد. در روش های معاملاتی مختلفی برخورد با این خطوط می تواند سیگنال خرید یا فروش صادر کند و به همین دلیل این خطوط، خطوط ماشه ای نام گرفته اند.
خطوط ماشه ای در چنگال اندروز
در ادامه برخی از قواعد معامله بر اساس چنگال و خطوط ماشه ای آندروز آورده شده است.
۱) قاعده اول خرید : هرگاه چنگال نزولی بوده و قیمت بتواند خط موازی بالایی چنگال را بشکند دلیل بر قوت بازار برای صعود بیشتر و سیگنالی برای خرید است.
۲) قاعده اول فروش : هرگاه چنگال صعودی بوده و قیمت بتواند خط موازی پایینی چنگال را بشکند دلیل بر ضعیف بودن بازار و سیگنالی برای فروش است.
۳) قاعده دوم خرید : در یک چنگال نزولی هر گاه قیمت نتواند به خط میانه برسد و با حرکت به سمت بالا خط ماشهای بالایی را بشکند، سیگنال خرید صادر می شود
۴) قاعده دوم فروش : در یک چنگال صعودی هر گاه قیمت نتواند به خط میانه برسد و با حرکت به سمت پایین خط ماشهای پایینی را بشکند، سیگنال فروش صادر می شود.
در شکل بعدی مثالی از این قواعد دیده می شود. این نمودار قیمت آتی ذرت در ماه می ۲۰۰۱ را نمایش می دهد. در این نمودار یک چنگال صعودی بر اساس نقاط محوری A,B,C و یک خط ماشهای پایینی رسم شده است. قیمت از نقطه محوری C صعود کرده است ولی نتوانسته به خط میانی برخورد کند و مجددا با نزول خود، خط موازی پایینی چنگال را شکسته است. این شکست می تواند یک سیگنال فروش اولیه با هشداری برای احتمال وقوع سیگنال فروش قوی تر با شکست خط ماشهای پایینی باشد. وقتی قیمت توانست خط ماشه ای پایینی را بشکند، سیگنال فروش بر اساس قواعد فوق صادر می گردد.
قواعد خرید و فروش در خطوط ماشه ای
نمودار زیر قیمت آتی روغن سویا در مارس ۲۰۰۲ را همراه با یک چنگال نزولی رسم شده بر اساس نقاط محوری A,B,C نمایش می دهد. قیمت پس از نقطه محوری C، نزول کرده ولی نتوانسته به خط میانه برخورد کند و مجددأ صعود نموده است. با صعود قیمت و شکست خط موازی بالایی چنگال، هشدار نزدیک بودن سیگنال خرید و با شکست خط ماشهای بالایی سیگنال خرید صادر می شود.
نمودار قیمت آتی روغن سوبا همراه با چنگال نزولی
خطوط هشدار :
آندروز پس از ترسیم چنگال با استفاده از خطوط موازی بالایی و پایینی، خطوط دیگری نیز به موازات آنها ترسیم می نمود که خطوط هشدار نامیده می شود. در نمودار زیر دو خط هشدار به صورت خط چین به موازات هر یک از خطوط پایینی و بالایی چنگال ترسیم شده است. فاصله هر یک از این خطوط برابر فاصله خط میانه با خطوط موازی چنگال میباشد.
خطوط هشدار در چنگال اندروز
خطوط هشدار در چنگال آندروز
در زیر تصویری از ترسیم چنگال آندروز بر روی نمودار قیمت سهام شرکت صنایع پتروشیمی کرمانشاه را مشاهده می نمایید که در آن افزایش قیمت این سهم با برخورد به خط بالایی متوقف شده و سپس تا خط پایینی ریزش نموده است. آنگاه صعود بعدی آغاز شده و با عبور از خط بالایی بر روی آن مستقر شده است.
چنگال اندروز روی نمودار قیمت سهام شرکت صنایع پتروشیمی
منبع: کتاب مرجع کامل تحلیل تکنیکال در بازارهای سرمایه نوشته دکتر علی محمدی
درباره الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال چه میدانید؟
تحلیلگران تکنیکال به دنبال پیشبینی قیمت دارایی از روی نمودارها هستند. برای دستیابی به پیشبینی صحیح قیمت لازم است تا ابزارهای مختلفی را مورد استفاده قرار داد. برخی از این ابزارها، اندیکاتورها هستند که در قالب سیگنالهای خرید و فروش ظاهر میشوند؛ اما دستهای دیگر الگوهایی هستند که در نمودار قیمت یک دارایی شکل میگیرند. این الگوها توسط افراد مختلف در قالب بررسی نمودارهای قیمت یک دارایی تشخیص داده میشوند. این الگوها از دو ویژگی عالی برخوردار هستند؛ مشخصه اول تکرارشونده بودن آنها است و مورد دوم ناظر بر آن است که یک روند مشخصی در قیمت دارایی پس از رخداد این الگوها به وجود میآید. در این مقاله روی یکی از پرکاربردترین الگوها، یعنی الگوی پرچم یا الگوی فلگ (Flag) تمرکز میشود.
کاربرد الگوی پرچم چیست؟ چگونه میتوان از این الگو پرچم در معاملهگری استفاده کرد؟ انواع الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال چه مشخصاتی دارند؟ این سؤالات و تعداد دیگری از سؤالات مهم وجود دارد که در ادامه به طور مفصل درباره آنها بحث و بررسی صورت میگیرد. در انتهای این مقاله، با نحوه استفاده از این الگوی پرکاربرد در معاملات خود آشنا میشود و میتواند به راحتی آن را به کار ببرد.
فهرست عناوین مقاله
منظور از الگوی ادامهدهنده چیست؟
الگوی پرچم زیرمجموعه دستهای از الگوها تحت عنوان الگوهای ادامهدهنده قرار میگیرد. اما منظور از الگوی ادامهدهنده چیست؟ وقتی صحبت از الگوی ادامهدهنده در تحلیل تکنیکال میشود، منظور آن است که پس از تشکیل و کامل شدن این الگوها، روند قیمت در همان جهت قبل از تشکیل الگو به حرکت خود ادامه میدهد؛ بنابراین تشخیص این الگوها تأثیر بسیار زیادی در پیشبینی روندها در ادامه راه دارد. البته این نکته همواره صادق نیست و ممکن است در برخی مواقع حتی پس از تشکیل الگوهای ادامهدهنده روند قیمت تغییر میکند.
به طور کلی زمانی میتوان از عملکرد الگوی ادامهدهنده اطمینان حاصل نمود که این الگوها در مقایسه کاربرد کانال نزولی با امواج الیوت کوچکتر باشند. در صورت وقوع این اتفاق به احتمال بسیار زیاد الگوی ادامهدهنده خبر از ادامه روند قیمت در قبل از وقوع آن است. در ادامه به معرفی کاربرد الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال پرداخته میشود.
الگوی پرچم چیست؟
الگوی پرچم یا Flag Pattern در یک نمودار قیمت زمانی به وجود میآید که حرکت نمودار قیمت برخلاف جهت روند طولانیمدت آن باشد. به عنوان مثال ممکن است یک سهم در تایم فریم طولانی در حال حرکت صعودی باشد؛ اما در یک بازه زمانی کوتاهمدت در میانه راه حرکت صعودی تبدیل به نزولی شود و پس از پایان این روند، مجدداً حرکت صعودی سهم مشابه قبل ادامه پیدا کند. به این ترتیب یک الگوی پرچم در نمودار سهم به وقوع پیوسته است.
مشاهده الگوی پرچم در روندهای صعودی و نزولی قیمت یک مزیت بسیار عالی برای معاملهگران به شمار میرود. با مشاهده این روند میتوان نقطه مناسب برای ورود یا خروج از یک سهم را به خوبی تشخیص داد و برای کسب سودهای بزرگ یا جلوگیری از ضررهای هنگفت خود را آماده کرد.
در چه روندهای قیمتی الگوی پرچم ظاهر میشود؟
زمانی میتوان گفت الگوی پرچم در نمودار تشکیل شده است که در حرکت خلاف جهت روند غالب، شاهد نوسان قیمت دارایی باشیم. به این معنی که در کوتاهمدت درهها و قلههای قیمت متعددی در کنار یکدیگر تشکیل شود که موجب ایجاد شدن الگوی پرچم در نمودار گردد. با متصل کردن این درهها و قلهها به یکدیگر پرچم تشکیل میشود.
از الگوی پرچم برای معامله به شیوه پرایس اکشن نیز میتوان استفاده نمود. این الگو در نمودار کندل استیک یا شمعهای ژاپنی به صورت 5 تا 20 کندل پشت سر هم که الگوی مشخصی دارند، ظاهر میشود. البته این الگو میتواند صعودی یا نزولی باشد که در ادامه بیشتر در این زمینه توضیح داده میشود.
اجزای تشکیلدهنده الگوی پرچم چیست؟
اگر نگاهی به الگوی پرچم تشکیل شده در یک نمودار انداخته شود، مشخص میشود که این الگو از دو جزء کلی تشکیل شده است که عبارتاند از:
میله پرچم
همانطور که اشاره شده این الگو پس از یک روند طولانی صعودی به نزولی قیمت به وجود میآید. این روند طولانی در نمودار به شکل یک میله پرچم ظاهر میشود که طول نسبتاً زیادی نیز دارد.
بدنه پرچم
این بخش مربوط به ناحیه نوسانی است که الگوی قیمت برخلاف روند طولانیمدت قبل در پیش میگیرد. بدنه پرچم به اشکال گوناگونی شکل میگیرد که از به هم وصل کردن درهها و قلههای نمودار ایجاد میشود. مبتنی بر شکل بدنه پرچم، این الگو به چند دسته تقسیم میشود که در ادامه به معرفی آنها پرداخته میشود.
انواع الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال
همانطور که اشاره شد تقسیمبندی الگوی پرچم بر مبنای جهت حرکت نمودار و همچنین شکل بدنه پرچم صورت میپذیرد. در همین راستا انواع الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال به چهار دسته کلی تقسیم میشود که عبارتاند از:
1- الگوی پرچم صعودی مستطیل
گاهی اوقات سهم در بازار یک روند صعودی پرقدرت رو به بالا را طی میکند و پس از آن وارد یک محدوده نوسانی رنج یا کمی نزولی میشود. در انتهای این محدوده یکی از سطح حمایت یا مقاومت شکسته میشود و سهم مجدداً روند صعودی خود را که قبل از آن طی کرده بود، در پیش میگیرد. نکته مهم در خصوص این الگو آن است که در محدوده نوسانی اندازه حرکت قیمت به گونهای است که از اتصال درهها و قلههای نمودار به یکدیگر دو لبه بالایی و پایینی پرچم به موازات یکدیگر قرار میگیرند. به این ترتیب الگوی پرچم صعودی مستطیل شکل میگیرد.
2- الگوی پرچم نزولی مستطیل
گاهی اوقات سهم در بازار یک روند نزولی پرقدرت رو به پایین را طی میکند و پس از آن وارد یک محدوده نوسانی رنج یا کمی صعودی میشود. در انتهای این محدوده یکی از سطح حمایت یا مقاومت شکسته میشود و سهم مجدداً روند نزولی خود را که قبل از آن طی کرده بود، در پیش میگیرد. نکته مهم در خصوص این الگو آن است که در محدوده نوسانی اندازه حرکت قیمت به گونهای است که از اتصال درهها و قلههای نمودار به یکدیگر دو لبه بالایی و پایینی پرچم به موازات یکدیگر قرار میگیرند. به این ترتیب الگوی پرچم نزولی مستطیل شکل میگیرد.
3- الگوی پرچم صعودی مثلثی
گاهی اوقات سهم در بازار یک روند صعودی پرقدرت رو به بالا را طی میکند و پس از آن وارد یک محدوده نوسانی رنج یا کمی نزولی میشود. اما تفاوت این الگو با الگوی پرچم صعودی مستطیلی در چیست؟ در محدوده نوسانی این الگو، نوسانات قیمت به یک اندازه رخ نمیدهد؛ بلکه بدنه پرچم به شکل یک مثلث در میآید. در نهایت قبل از برخورد دو ضلع پرچم به یکدیگر، این روند به سمت بالا شکسته میشود و مجدداً یک روند صعودی در قیمت سهم به وقوع میپیوندد.
4- الگوی پرچم نزولی مثلثی
گاهی اوقات سهم در بازار یک روند نزولی پرقدرت رو به پایین را طی میکند و پس از آن وارد یک محدوده نوسانی رنج یا کمی صعودی میشود. اما تفاوت این الگو با الگوی پرچم نزولی مستطیلی در چیست؟ در محدوده نوسانی این الگو، نوسانات قیمت به یک اندازه رخ نمیدهد؛ بلکه بدنه پرچم به شکل یک مثلث در میآید. در نهایت قبل از برخورد دو ضلع پرچم به یکدیگر، این روند به سمت بالا شکسته میشود و مجدداً یک روند نزولی در قیمت سهم به وقوع میپیوندد.
معاملهگری با الگوریتم پرچم به چه صورتی انجام میشود؟
اما سؤال مهم دیگری که باید در خصوص نقش الگوی پرچم پاسخ داده شود، این است که چگونه میتوان به کمک این الگو معاملهگری کرد. در پاسخ به این سؤال میتوان گفت که این الگو در سه نقطه عطف در تصمیمگیریها برای خرید و فروش سهام به کار میآیند که عبارتاند از:
تعیین نقطه ورود
زمانی که با یک الگوی پرچم صعودی ایجاد میشود، میتوان نقطهای مناسب برای خرید یک دارایی را تشخیص داد. البته توصیه میشود که منتظر شکست بدنه پرچم تا یک روز معاملاتی بعد بمانید تا از ایجاد روند صعودی جدید مطمئن شوید.
تعیین حد ضرر
معمولاً به کمک کف الگوی پرچم میتوان حد ضرر را در معامله مشخص کرد. به عنوان مثال زمانی که لبه پایینی پرچم در کمترین قیمت عدد 20 دلار را لمس میکند، معاملهگر میتواند حد ضرر خود را در این معامله روی 20 دلار تعیین کند.
هدفگذاری کسب سود
میله در الگوی پرچم صعودی برای کسب سود معیار خوبی به شمار میرود. معمولاً پس از پایان بدنه الگوی پرچم میتوان انتظار داشت که روند صعودی حداقل به اندازه میله پرچم ادامه پیدا کند. به این ترتیب امکان هدفگذاری برای کسب سود در معامله تا حدود زیادی فراهم میشود.
نکاتی در خصوص تشخیص الگوی پرچم صعودی در معامله
تشخصی الگوی پرچم صعودی در جریان معاملات به سادگی امکانپذیر نیست و باید فاکتورهای مختلفی را در این زمینه در نظر گرفت تا از صحت نتایج به دست آمده، اطمینان حاصل کرد. در همین راستا چند نکته راهگشا برای تشخیص الگوی پرچم صعودی ارائه میشود:
- حتماً قبل از آن یک روند صعودی شاخص و اصطلاحاً گاوی شکل گرفته باشد.
- قیمت در یک کانال نوسانی ایستا یا با شیب نزولی محدود در بدنه پرچم حرکت کند.
- در صورتی که در بدنه پرچم شاهد اصلاح قیمت بالاتر از 50 درصد بودید، به هیچ عنوان الگوی شکل گرفته، الگوی پرچم نیست.
- برای ورود به معامله حتماً باید تا انتهای پرچم صبر کرد.
- هدف قیمتی پس از ورود به معامله حداکثر رشد قیمت به اندازه میله پرچم باشد.
- برای رسم خطوط پرچم نیازی به سقف و کفهای واضح نیست و این خطوط را میتوان تنها با بیشترین و کمترین قیمت کندلهایی که در یک ردیف قرار گرفتهاند رسم نمود.
سؤالات متداول
نقش حجم معاملات در شکلگیری الگوی پرچم صعودی چیست؟
نقش حجم معاملات را از دو جنبه در شکلگیری الگوی پرچم میتوان بررسی کرد؛ حجم معاملات زیاد روند صعودی که تشکیلدهنده میله پرچم است تا را حدودی تسهیل میکند. همچنین برای شکست روند در انتهای بدنه پرچم نیز نیاز به حجم معاملات زیادی وجود دارد تا یک روند صعودی دیگر حاصل شود.
اعتبار الگوی پرچم با چه چیزی تأیید میشود؟
زمانی میتوان الگوی پرچم را با قاطعیت تأیید نمود که روندهای قبل و بعد از آن شتاب بسیار زیادی داشته کاربرد کانال نزولی باشد و اصطلاحاً میله پرچم به خوبی شکل بگیرد.
الگو پرچم معمولا از چند کندل قیمتی تشکیل میشود؟
انواع الگو پرچم که در مقاله اشاره کردیم در حالت کلی بین 5 تا 20 کندل را شامل میشوند.
کلام پایانی
در این مقاله به طور مفصل بررسی شد که الگوی پرچم چیست و چه کاربردی دارد. الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال به عنوان یکی از پرکاربردترین الگوها به شمار میرود که در صورت تشخیص صحیح و به موقع آن میتوان سودهای خوبی از قبل آن در معامله به دست آورد. حرکت شدید و شتابان میله پرچم در این الگو نوید سودهای زیاد در بازه زمانی کوتاه را میدهد که هر معاملهگری در بازار به دنبال این چنین موقعیتی است؛ بنابراین حتماً در تحلیل نمودار قیمت داراییهای مختلف حتماً به دنبال الگوی پرچم یا الگوی flag باشید و در صورت مشاهده تصمیمات لازم را اتخاذ کنید.
دیدگاه شما