بهترین تایم فریم برای نوسانگیری
یکی از مهمترین موضوعات در معاملهگری و خرید و فروش سهام ، تایم فریم میباشد. استفاده درست از تایم فریم ها و شناخت کافی از آن میتواند در نحوه معامله و کسب سود مناسب، کمک بسیار زیادی کند. از طرفی نوسان گیری یکی از روشهای معاملاتی مورد استفاده توسط معاملهگران بازار است که میتواند در ترید کوتاهمدت دقیقهای، روزانه و. کاربرد زیادی داشته باشد. پیدا کردن بهترین تایم فریم معاملات Breakout چیست؟ برای نوسان گیری، مطلبی است که میخواهیم در این مقاله به آن بپردازیم و مطالبی که قصد داریم در ادامه شرح بدهیم:
تایم فریم یا دوره زمانی در تحلیل تکنیکال چیست؟
یکی از پارامترهای مهم در نحوه انجام معامله، انتخاب تایم فریم یا دوره زمانی است. تایم فریم به بازههای زمانی مختلف گفته میشود که نمودار قیمتی مطابق با آن، تغییرات و نوسانات قیمتی را در آن بازه نمایش میدهد. در تحلیل تکنیکال برای بهره گرفتن از تحلیل مناسب، تحلیلگران دورههای زمانی مختلف مثل دوره زمانی 1 ساعته، 4 ساعته و یا روزانه را انتخاب میکنند. نمودار قیمتی، در هر بازه زمانی، تغییرات نوسان قیمتی را در آن تایم فریم مشخص میکند تا طبق آن بتوان تحلیل خود را انجام داد.
مهم ترین نکته در نوسان گیری با تایمفریمها
در نوسان گیری، معاملهگران برای مدت بسیار کوتاهی در معامله میمانند و پس از کسب سود (و یا حتی ضرر!) در مدت کوتاهی معامله خود را میبندند. بنابراین تایمفریمهای کوچکتر کاربرد بسیار زیادی در نوسان گیری دارند. البته بسیاری از معاملهگران از ترکیب تایمفریمهای بزرگتر و کوچکتر نیز استفاده میکنند. بدین شکل که با بررسی تایم فریم بزرگتر، روند کلی بازار را تشخیص میدهند و سپس سعی میکنند با تایم فریم کوچکتر در جهت همان روند نوسان گیری کنند. یعنی اگر با بررسی تایمفریم بزرگتر متوجه شوند که روند کلی سهم صودی است، با استفاده از تایم فریم کوچکتر، به کشف نقاط مناسب برای نوسان گیری در جهت افزایش قیمت ورود میکنند.
در این پروسه، استفاده از اندیکاتورهایی که برای نوسان گیری تنظیم شدهاند نیز کاربرد زیادی دارند.
انواع مختلف تایم فریم
هر معاملهگری که می خواهد در بازار معامله کند، میبایست در تحلیل خود تایم فریم مدنظر را انتخاب نماید. تایم فریم به طور کلی بر اساس مدت زمان، به چند دسته تقسیم میشوند.
دورههای زمانی مختلف میتواند به صورت زیر تقسیمبندی شوند:
- یکدقیقهای
- M5 پنجدقیقهای
- M15 پانزدهدقیقهای
- H1 یکساعته
- H4 چهارساعته
- D روزانه
تایم فریم کوتاهمدت
در این نوع از تایم فریم که معمولاً کاربرد بیشتری هم دارند، تایم فریم به بازههای زمانی کوتاهمدت تقسیم میشوند و برای تحلیل روزانه کارایی بالایی دارا هستند.
همانطور که از بازههای این تایم فریمها مشهود است، انتخاب این تایم فریمها برای بررسی نمودار در کوتاهمدت بسیار مؤثر و کاربردی میباشد. با انتخاب هر کدام از آنها نمودار، در آن بازه کندل قیمتی و نوسانات آن را نشان میدهد.
تایم فریم میانمدت
در این تایم فریم، عموماً بازه زمانی یکماهه، دو ماهه و سه ماهه مورد نظر قرار میگیرد و نمودار کندل قیمتی مطابق با آن دوره زمانی بررسی میشود.
تایم فریم بلندمدت
با اینکه این نوع تایم فریم، کاربرد کمتری در تحلیل تکنیکال دارد اما میتوان بهعنوان یکی از انواع تایم فریم مطرح کرد. در این نوع از تایم فریم، بازه زمانی یکساله، دو ساله انتخاب میشود و در طی آن دوره زمانی، نمودار قیمتی تحلیل میشود.
عوامل مؤثر در پیداکردن تایم فریم مناسب
دانستن این نکته که چه بازه زمانی برای تحلیل ما گزینه مناسبی است، از چالشهای مهم در انتخاب تایم فریم برای ترید میباشد. برای پیدا کردن بهترین تایم فریم عوامل مؤثری دخیل هستند که در این قسمت به برخی از آنها اشاره میکنیم.
ویژگیهای فردی و شخصیتی
برای انتخاب بهترین تایم فریم، هر فردی نسبت به اهداف و ویژگی شخصیتی خود، اقدام به انتخاب دوره زمانی خاصی میکند. این مسئله کاملاً به نحوه ترید شما و انتظاراتتان از معامله برمیگردد. مدیریت ریسک و عجول یا صبور بودن شما بهعنوان تریدر عامل مهمی به شمار میرود.
نحوه و میزان سرمایهگذاری
سرمایه گذار باید نسبت به دارایی خود و طول مدت زمانی که میخواهد سهام خود را نگهداری کند، تایم فریم خود را انتخاب نماید تا اخلالی در تحلیل، به وجود نیاید.
استراتژی معاملاتی
هر معاملهگری برای ترید خود، یک استراتژی معاملاتی تعریف میکند و بر اساس آن معامله را انجام میدهد. در واقع هدف شما از معامله و نوع استراتژی شما، در انتخاب تایم فریم مناسب نقش مؤثری خواهد داشت.
بهترین تایم فریم برای ترید کدام است؟
همانطور که گفته شد، عوامل مختلفی در انتخاب بهترین تایم فریم برای ترید، تأثیرگذار هستند. تایم فریم، به طور کلی بسته به نیاز و هدف معاملهگران، تعیین میشود. اما تایم فریمهای محبوب برای تحلیل، معمولاً بین تایم فریمهای روزانه و یا 4 ساعته انتخاب میشوند که دادههای بیشتری در خود ذخیره کردهاند.
برای نوسان گیری از بازار و خریدوفروش در زمان کوتاه، تایم فریمهایی با بازه کوتاهتر مثل 5 دقیقهای، 15 دقیقهای یا 30 دقیقهای انتخاب میشوند.
بهترین تایم فریم برای نوسان گیری در بورس ایران کدام است؟
حال این سوال پیش میاید که برای تریدرهایی که قصد دارند از سهام بازار، نوسان گیری کنند و در مدتزمان کمی به سود مطلوب برسند، چه تایم فریمی مناسب خواهد بود؟
در دوره نوسانی بازار که تغییرات نوسان قیمتی عمدتاً بالاست، بسیاری از حرفهایها بهنوعی از خرید خود قصد گرفتن نوسان دارند به شکلی که در قیمت پایین، خریدار هستند و با نوسانات سهام در مدتزمان کوتاه، در قیمت بالاتر فروشنده میشوند.
طبیعتاً برای نوسان گیری بهخاطر بازه زمانی کوتاه در معامله، بهتر است از تایم فریم کوتاهمدت استفاده کرد. تجربه میگوید در دوران نوسان در بورس ایران، بهترین تایم فریم برای نوسان گیری، دوره زمانی یک ساعته و 4 ساعته میباشد.
بهترین تایم فریم برای نوسان گیری در فارکس کدام است؟
در بازار فارکس، برخلاف بازار بورس، فضای رقابتی به شکل 24 ساعت و نامحدود است. در فارکس، معاملهگر در بازه زمانی خاصی نقطه ورود را مشخص میکند و در بازه زمانی دیگر نقطه خروج؛ بنابراین بسیار ضروری است که بفهمیم در چه تایم فریمی ورود و خروج خواهیم داشت.
به دلیل نوع معاملات و اینکه تریدرها در بازههای زمانی کوتاه، اکثر معاملات خود را انجام میدهند، تایم فریمهای یکدقیقهای، 5 دقیقهای، 15 دقیقهای، برای نوسان گیری در فارکس، مرسوم است و میتواند دادههای کافی را در لحظه به معاملهگران ارائه دهد.
بهترین تایم فریم آتی (فیوچرز)
بهترین تایم فریم برای فیبوناچی
بهترین تایم فریم برای نوسان گیری ارز دیجیتال کدام است؟
گرچه پاسخ قطعی به این پرسش نمیتوان داد اما باید گفت در بازار ارز دیجیتال بهمانند دیگر بازارهای مالی، سبک و نوع معامله در تعیین بهترین تایم فریم نقش اساسی دارد.
در بازار ارز دیجیتال برای معاملات بلندمدت، دوره زمانی یکماهه میتواند انتخاب مناسبی باشد و برای دوران نوسان گیری در بازار و معامله در لحظه، بهتر است از تایم فریمهای کوتاهمدت مثل تایم فریمهای 5 دقیقهای، 15 دقیقهای و یا 30 دقیقهای استفاده کرد. این نوع تایم فریم برای تصمیمات سریع و بعضاً پرریسک در لحظه و باتوجهبه تغییرات نوسانی، مناسب به نظر میرسد.
چگونه تایم فریم مناسب خودتان را پیدا کنید؟
در کل برای انتخاب بهترین تایم فریم، تجربهکردن انواع تایم فریمها برای هر فردی امری اجتنابناپذیر است چرا که هر معاملهگر بهتر از هرکسی میداند چه روحیهای در قبال سرمایهگذاری خود دارد و چه هدفی را برای معامله دنبال میکند. به همان شکلی که مطرح شد، هدف از معامله است که تایم فریم مناسب را تعیین میکند.
1) شناخت شخصیت و مهارتها
شما بهعنوان تریدر، روحیه و نوع شخصیت خود را بهتر از هرکسی میدانید. سبک معاملاتی شما و درک شما از سهام برای اینکه چه بازه زمانی قصد دارید آن را نگهدارید و هدف شما از خرید، صرفاً نوسان گرفتن و کسب سود در کوتاهمدت است یا میخواهید تا یک سال یا بیشتر سهام خود را نگهداری کنید و به فکر سود در بلندمدت هستید.
سرعت، دقت، صبر و دیگر رفتارهای شخصیتی، همگی برای انتخاب مناسب دخیل هستند. با ارزیابیکردن فاکتورهای مختلف است که میتوانید به تایم فریم مناسب خود دست پیدا کنید.
2) تایم فریمها و جنبه روانی آنها
هر معاملهای قطعاً با جنبه روانی همراه است. روان و احساسات شما همواره درگیر است که آیا توانستهاید معامله موفق با قیمت مناسب، انجام داده باشید یا نه. استرس، عدم تمرکز و رفتارهای هیجانی و یا عجله در ترید، از جنبههای روانی در انجام معامله است که باید نسبت به آنها کنترل و آگاهی لازم داشت.
اگر فردی صبور هستید و چندان عجلهای برای معامله ندارید یا از هیجانات لحظهای به دور هستید، بهتر است از تایم فریم طولانیمدت برای خود انتخاب کنید. برای عمیقتر شدن در این موضوع پیشنهاد میکنیم راجع به روانشناسی بازار مطالعات بیشتری داشته باشید.
3) تکنیکال و پرایس اکشن
تحلیل تکنیکال دارای ابزارهای قدرتمندی در تحلیل نمودار قیمتی سهام میباشد. با استفاده از این ابزارها و الگوهای پرایس اکشن ، میتوان در تحلیل خود، تایم فریم مناسب را پیدا کرد. رسیدن به استراتژی معاملاتی و بررسی دقیق الگوها در تحلیل تکنیکال، از عوامل مهم در تعیین تایم فریم مناسب برای شما میباشد. چرا که میتوانید با داشتن استراتژی، نقاط ورود و خروج معامله را برای خود تعیین و نسبت به آن تایم فریم مناسب را انتخاب کنید.
جمعبندی
تایم فریمها و یا همان دورههای زمانی، از مفاهیم مهم و اثرگذار در معاملهگری میباشد. انتخاب بهترین تایم فریم برای تریدرها همواره دغدغه مهمی محسوب میشود. چراکه با استفاده از تایم فریم مناسب میتوان معامله موفق و منطقی داشت. انتخاب بهترین تایم فریم به عوامل و شرایط خاصی وابسته است که در این مقاله سعی کردیم به بررسی این عوامل و ویژگیهای آن بپردازیم و رابطه انتخاب تایم فریم بر اساس بازارهای مالی و ویژگی رفتاری تریدر را مطرح کردیم.
در پایان ذکر این نکته مهم به نظر میرسد که کسب تجربه در معامله و نیز افزایش میزان آگاهی از بازار، در انتخاب تایم فریم مناسب، نقش انکارناپذیری دارد که باید موردتوجه قرار داده شود. از این رو کارگزاری اقتصاد بیدار، خدمات آموزشی و تحلیلی خود را در قالب مقالات و شیوههای آموزشی توسط مشاورین و متخصصین حوزه سرمایهگذاری، ارائه میدهد که برای ارتباطات بیشتر کافی است با کارگزاری در تماس باشید.
شکست معتبر چیست و چگونه علایم آن را پیدا کنیم؟
مقوله شکست یا همان Break Out یکی از مسائل مهم در تحلیل تکنیکال است که خیلی از افراد به دنبال آن هستند تا شکست های خوب را از شکست های بد و نامعتبر تشخیص دهند.
نکته جالبی که در مورد شکست ها وجود دارد این است که هر تریدری به روش خود شکست را تفسیر و تحلیل می کند. به عنوان مثال ممکن است فردی که با استفاده از روش تحلیل اندیکاتوری به بررسی بازار می پردازد، یک شکست را تایید کند در حالی که تریدر پرایس اکشن آن شکست را نامعتبر بداند!
۱- نشانه اول: شکست پرقدرت
شاید بتوانیم بگوییم این مورد با اهمیت ترین چیزی است که می توانیم به آن اشاره کنیم.
در واقع منظور ما این است که آن حرکتی (و مشخصا آن کندلی) که شکست سطح مورد نظر ما را انجام میدهد، کندل پرقدرتی باشد.
اما یک کندل پرقدرت چه نشانه هایی دارد؟ واضح ترین نشانه آن، بدنه بزرگ و قدرتمند آن می باشد. کندلی که بدنه بزرگ و سایه های کوچکی داشته باشد. اصطلاحا به این کندل ها، کندل های “فول بادی” (Full Body) گفته می شود.
وقتی که چنین کندلی یک سطح حمایتی یا مقاومتی را میشکند، معمولا دیگر شکی در شکست آن سطح باقی نمی ماند.
در تصویر زیر می توانید شکل ساده چنین شکستی را ببینید.
و حالا مثال هایی از شکست های پرقدرت را در چارت واقعی مشاهده کنید.
گاهی اوقات میبینیم که کندل مورد نظر ما یک سطح را به خوبی میشکند اما یک سایه (Shadow) کار را خراب می کند.
به عنوان مثال یک سطح مقاومتی داریم و کندلی با بدنه قدرتمند آن سطح را میشکند. اما سایه بالای این کندل بیش از اندازه نرمال بزرگ است.
در این حالت شکست ما مشکوک خواهد بود. چرا که احتمالا قیمت به یک سطح مهم برخورد کرده است و در حال برگشت از ناحیه ای مهم می باشد.
در حالتی که سطح مدنظر ما حمایتی باشد و کندلی که شکست را انجام میدهد، سایه پایین بلندی داشته باشد، شکست انجام شده مشکوک خواهد بود.
شکل ساده این نوع شکست را در زیر میبینید.
در این شرایط ما باید صبر کنیم تا کندلی از جنس کندلی که شکست را انجام داده است، پشت سطح مدنظر ما بسته شوند تا نسبت به تایید شکست مطمئن تر شویم. مثلا اگر کندلی که شکست را انجام داده است یک کندل صعودی می باشد، کندل بعدی نیز باید صعودی بسته شود و برای حالت نزولی نیز به همین شکل خواهد بود.
۲- افزایش حجم معاملات در زمان شکست
این مورد در واقع بیشتر در معاملات سهام و بعضا بازار آتی کاربرد خواهد داشت. چرا که در بازار سهام به حجم واقعی دسترسی داریم اما در بازارهای دیگر مثل معاملات ارز به دلیل غیرمتمرکز بودن این بازارها، حجم واقعی معاملات در دسترس نیست و آن حجمی نیز که در پلتفرم معاملاتی شما نمایش داده می شود در واقع حجم معاملات انجام شده در کارگزاری شما می باشد نه حجم واقعی بازار.
البته از این حجم به عنوان نمای کلی از حجم بازار استفاده می شود.
اما چگونه از حجم در زمان شکست باید استفاده کرد؟ ساده است! کافیست حجم آن کندلی که شکست سطح مدنظر را انجام می دهد با چند کندل اخیر مقایسه کنید.
در صورتی که در زمان شکست حجم افزایش یافته باشد، می توان به عنوان یک عامل تاییدی از آن استفاده کرد.
به تصاویر زیر نگاه کنید.
نکات مهم و سوالاتی که شاید برای شما پیش بیایند!
سوال: برای شکست باید از چه تایم فریمی استفاده کنیم؟
جواب: از همان تایم فریمی که برای تشخیص سطح حمایتی یا مقاومتی استفاده کرده اید. به عنوان مثال اگر سطح حمایتی یا مقاومتی شما در تایم فریم ۴ ساعته شکل گرفته است باید منتظر تثبیت یک کندل پرقدرت چهار ساعته پشت سطح مدنظرتان باشید.
البته بعضی افراد از تایم فریم های پایین تر برای تایید شکست استفاده می کنند که از نظر ما روش جالبی نیست و امکان برخورد با فیک بریک آوت ها زیاد است.
سوال: آیا بعد از تثبیت کندل پرقدرت میتوانیم وارد بازار شویم؟
جواب: نه. از نظر ما این کار درست نیست. چون نقطه ورود ما جایی در نزدیکی سطح شکسته شده می باشد و در بیشتر مواقع کندلی که پرقدرت یک سطح را میشکند، با فاصله نسبتا زیادی نیست به آن سطح بسته می شود.
در صورتی که ما بخواهیم از همان نقطه وارد بازار شویم ریسک پوزیشن ما بسیار بالا خواهد رفت چرا که از نقطه ای حد ضررمان دور می باشد.
همچنین سود احتمالی ما نیز کاهش خواهد یافت چرا که در نقطه مناسبی وارد بازار نشده ایم.
پس بهتر است همیشه منتظر پولبک به سطح شکسته شده بمانیم تا نقطه ورود مناسب تری را برای ورود انتخاب کرده باشیم.
نکته مهم: اهمیت سطوح تایم روزانه
سطوحی که در تایم فریم روزانه تشکیل می شوند اهمیت بسیار بالایی دارند و گاهی اوقات حتی شکست با یک کندل هم نمی تواند تایید مناسبی برای شکست این نواحی باشد.
بهتر است صبر کنیم تا قیمت ۲ پشت آن سطح تثبیت شود تا از شکست آن مطمئن شویم.
الگوی اسپایک بیانگر چیست و چگونه میتوان با آن وارد معامله شد؟
الگوهای نمودار شمعدانی، الگوهای محبوب تحلیلگران هستند. هر یک از این شمعدانها، گویای اطلاعات زیادی مثل باز و بسته شدن قیمتها و محدودیتهای بالاتر و پایینتر قیمت سهام در طول روز، هفته، ماه و سال هستند. در این مقاله قصد داریم راجع به یکی دیگر از این الگوهای محبوب یعنی الگوی اسپایک، که تشکیل منحصر به فردی دارد و فرصتهای معاملاتی مناسبی را ارائه میدهد، صحبت کنیم. با ما همراه باشید.
الگوی اسپایک چیست؟
همانطور که از نامش پیدا است، الگوی اسپایک (Spike) یا الگوی v، اوج را در هر خط روندی تشکیل میدهد، جایی که قیمت قبل از بازگشت به محدوده اولیه، جهش قابل توجهی دارد. تعریف الگوی شمعدانی v به عنوان افزایش یا افت ناگهانی خط روند ناشی از تغییر لحظهای احساسات بازار، توصیف میشود.
یک الگوی جهش میتواند در هر دو روند صعودی و نزولی ظاهر شود و به دنبال آن حرکت ناگهانی، معاملات انجام شود. نکته این است که اسپایک پس از یک انگیزه در روند صعودی و نزولی شکل میگیرد و پس از اینکه جهش آن کامل میشود، قیمت به ارزش اولیه خود باز میگردد.
یک مثال خوب از اسپایک منفی در بازارهای مالی، سقوط بازار سهام در 19 اکتبر 1987 است؛ زمانی که میانگین صنعتی داوجونز (DJIA) در یک روز 23 درصد سقوط کرد.
درک الگوی اسپایک
نمونههای شدیدتری از اسپایک مربوط به زمانی است که تحلیلگران به یکسری اخبار یا رویدادهای غیرمنتظره واکنش نشان میدهند، مانند نتایج درآمد بهتر از حد انتظار. استفاده از کلمه «اسپایک» به شیوه قدیمی قرار دادن برگههای کاغذی سفارش بر روی اسپایک فلزی پس از اتمام معامله مربوط میشود.
مفهوم اسپایک در ارزش قیمت سهام در تجزیه و تحلیل تکنیکال سهام استفاده میشود. تجزیه و تحلیل تکنیکال مطالعه روند تغییرات قیمت سهام و حجم معاملات است که تعداد سهام معامله شده در یک روز یا ماه را نشان میدهد. مدیران سرمایه، این روندهای تاریخی را مطالعه میکنند تا رفتار قیمت سهام را در آینده پیشبینی کنند.
از سوی دیگر، تجزیه و تحلیل بنیادی، قیمت آینده سهام را بر اساس فروش و سود شرکت ارزیابی میکند. مدیران سرمایه تجزیه و تحلیل تکنیکال و تجزیه و تحلیل بنیادی را برای تصمیمگیری در مورد قیمت یک سهام ترکیب میکنند.
یک نمونه معامله با الگوی v
یک تحلیلگر تکنیکال ممکن است محدوده معاملات قیمت برای یک سهام خاص را تحت نظر بگیرد. فرض کنید، طی 12 ماه گذشته، هر سهم بین 30 تا 45 دلار معامله شده است. علاوه بر محدوده قیمت، یک تحلیلگر تکنیکال روند بلندمدت قیمت سهام را بررسی میکند. در این مورد، فرض کنید که قیمت سهام از قیمتی در زیر 30 دلار به قیمت فعلی نزدیک 45 دلار برای هر سهم افزایش یافته است.
در این سناریو، اگر قیمت سهام به سرعت به زیر 30 دلار یا بالاتر از 45 دلار برسد، ممکن است برای تحلیلگر تکنیکال، به عنوان شاخص خرید یا فروش تلقی شود. فرض کنید که قیمت سهام به میزان 27 دلار یعنی پایینتر از قیمت معامله رسیده است.
اگر الگوی معاملات سهام به محدوده عادی معاملات بازگردد، ممکن است جهش ناهنجاری باشد. از سوی دیگر، اگر قیمتها پس از جهش کوتاه شروع به کاهش کنند، این جهش ممکن است نشانگر این باشد که اخبار مربوط به شرکت، نظر سرمایهگذاران را در مورد سهام تغییر داده است. یک تحلیلگر تکنیکال ممکن است از این روند به عنوان دلیلی برای فروش سهام استفاده کند.
الگوی v چگونه شکل میگیرد؟
یک رویداد خاص (برخی اخبار در تقویم اقتصادی یا یک فورس ماژور با ارزش اقتصادی زیاد) احساسات سرمایهگذاران را تحت تاثیر قرار میدهد، نقل قولها را شکل میدهد و و تب و تاب بازار را در دست گرفته و باعث بروز الگوی اسپایک میشود.
پس از یک جهش تند، نقل قولها در بالاترین نقطه متوقف میشود که ممکن است شمعدانی معکوس ایجاد کند (الگوی شمعدانی هارامی، ستاره و موارد مشابه). سپس در شمعدانهای بعدی، از همانجایی که نقل قولها شروع به رشد کردند، به مقادیر اولیه خود باز میگردند. پس از آن، روند فعلی معکوس میشود و قیمت در جهت مخالف شروع به حرکت میکند.
همانطور که گفتیم یک الگوی v در پایین روند نزولی هم شکل میگیرد. همانطور که در بالا توضیح داده شد، تحت تأثیر برخی اخبار یا رویدادها، نقل قولها به شدت کاهش مییابد. سپس در شمعدانهای بعدی، قیمت به محلی که از آن شروع به سقوط کرده است، باز میگردد. سپس روند واقعی معکوس میشود و نقل قولها شروع به رشد میکنند.
چرا یک اسپایک ظاهر میشود؟
به عنوان یک قاعده کلی، ظاهر یک الگوی اسپایک توسط یک عامل حسی انسانی مثل حرص، ترس و وحشت تحریک میشود. حرص باعث میشود تا معاملهگران پس از شروع انگیزه و نقل قول افراد، معاملات خود را در بازار باز کنند. با این حال، ممکن است اوضاع برای ادامه رشد قیمت، مناسب نباشد؛ بنابراین قیمت رو به سقوط قرار میگیرد. پس از شروع کاهش، وحشت و ترس از دست دادن پول به صحنه میآید. معاملهگران شروع به بسته شدن سفارشاتشان به صورت گسترده میکنند و پس از بازگشت قیمت به نقطه شروع، روند نزولی ادامه مییابد.
وضعیت دیگر بروز اسپایک زمانی است که یک معاملهگر با موقعیت بسیار زیاد ظاهر میشود. در این مورد، اگر به عمق بازار نگاه کنید، حجم زیادی با تمام قیمتهای موجود خریداری میشود، سپس عمق بازار با برنامههای سفارشی پر میشود و نقل قولها به سطوح اولیه خود باز میگردند.
آیا دلایل دیگری میتواند باعث بروز الگوی اسپایک شود؟
- یک حرکت جهتدار (یک روند) در نمودار وجود دارد.
- قیمت در نزدیکی سطح حمایت یا مقاومت تجمع نمییابد (سطحی وجود ندارد).
- شکافهای زیادی در روند وجود دارد.
- یک انگیزه سریع ممکن است سطح حمایت یا مقاومت کلیدی را از بین ببرد، پس از آن قیمت بازگشت میکند.
- قیمت ممکن است با فاصله از یک کانال قیمت مساوی، شکسته شود (سپس قیمت باز میگردد و روند معکوس میشود).
- جهش ناگهانی میتواند الگویی باشد که قیمت یک دارایی را دنبال میکند.
نمونهای از معامله فروش با الگوی اسپایک
در نمودار زیر، قیمت برای مدت طولانی درحال رشد بوده است. در یک مرحله، یک رویداد مهم اقتصادی یا سیاسی اتفاق میافتد، یا معاملات فعال به سادگی آغاز میشود (هرچه خبر غیرمنتظرهتر باشد، واکنش بازار حادتر است). قیمت بالا میرود و روی شمعدان بعدی متوقف میشود، سپس نقل قولها کاهش مییابند. در حالت ایدهآل، باید در آخرین سطح پایین قبل از ضربه، موقعیتی باز شود. با این حال، در این مثال، یک معامله فروش در پایان بسته شدن شمعدان باز میشود.
توقف ضرر در مکانی امن پشت ارتفاع قرار گرفته است. سود دریافتی بر اساس اندازه SL محاسبه میشود. برای افزایش سود، با در نظر گرفتن این که معامله در ابتدای ظاهر شدن یک روند باز میشود، بهتر است به جای قرار دادن SL،TP را جابجا کرد.
نمونهای از معامله خرید با الگوی اسپایک
پس از یک روند نزولی طولانی مدت، قیمت یک حرکت شدید را نشان میدهد و سپس متوقف میشود (در نمودار، به نظر میرسد یک چکش معکوس کامل به وجود آمده است). در شمعدان بعدی، قیمت به نقطه شروع باز میگردد. در اینجا ممکن است روند خرید باز شود.
SL را در قسمت پایین قرار داده و یک TP بر اساس اندازه SL محاسبه میشود. برخی منابع توصیه میکنند که TP به اندازه Spike بزرگ شود. با این حال، با در نظر گرفتن این که معامله در ابتدای بروز یک روند باز میشود، بهتر است که SL را به جای قرار دادن TP جابجا کرد. بدون شک این کار، گزینه کاملی نیست، اما در صورت قرار دادن TP ثابت، امتیاز بیشتری کسب میشود.
چگونه یک الگوی اسپایک را تشخیص دهیم؟
شمعدان الگوی v به افزایش نامنظم قیمت اشاره دارد که معمولا ناشی از ورود اطلاعات جدید به بازار است. هنگامی که ضربه یا انگیزه اولیه وارد بازار میشود، یک شمع معکوس پس از شمع اسپایک شکل میگیرد و به دنبال آن شمعهای بیشتری در خط قیمت اولیه شکل میگیرند.
اخبار عمده بازار میتواند دید معاملهگران را تحت تأثیر قرار دهد و باعث افزایش ناگهانی ورود یا خروج در بازار شود. افزایش ناگهانی تقاضا، قیمت سهام را به اوج میرساند، پیش از آنکه معاملهگران وحشت زده شده و شروع به فروش سهام خود کنند و قیمت را به سطح اولیه برسانند.
چگونه اسپایک را تفسیر کنیم؟
اسپایکها الگوهای نادری هستند. بنابراین، هنگامی که یک الگوی اسپایک ظاهر میشود، معمولا یک دلیل خوب در پشت آن وجود دارد که باعث حرکت میشود. معاملهگران باید قبل از تصمیمگیری در مورد اقدام، وضعیت را با دقت بررسی کنند.
خرید و فروش معاملات در الگوی v با ریسک زیادی همراه است. به عنوان یک احتیاط، معاملهگران باید قبل از ورود به موقعیت، توقف ضرر و محدودیت سود خود را با دقت تعیین کنند. در شرایطی که جهش قابل توجهی در قیمت وجود دارد، میتوان در باز شدن شمع بازگشت، موقعیت فروش را باز کرد و با استفاده از بالاترین میزان اوج، حد توقف ضرر را تعیین کرد. حد سود نیز پس از اندازهگیری SL در فاصله مساوی قرار میگیرد.
برعکس آن، وقتی جهشی در روند نزولی ظاهر میشود، معاملهگران در اولین باز شدن شمع صعودی پس از جهش، موقعیت خرید خود را باز میکنند.
دیدگاه سرمایهگذاران فارکس نسبت به اسپایک
گاهی اوقات قیمت یک دارایی به حالتی بسیار شدید و ناگهانی بالا یا پایین میرود و سپس بازگشت میکند. بنابراین در نمودار قیمت، الگوی اسپایک یا جهش ایجاد میشود. این پدیده را میتوان 99 درصد در بازار فارکس مشاهده کرد؛ زیرا این یک بازار بسیار بیثبات است و قیمت بسیار سریع شروع به حرکت میکند و سپس جهت آن تغییر میکند.
این حرکات قوی به دلیل معاملات ناگهانی عظیمی شکل میگیرد که همزمان بر اساس یک رویداد اقتصادی مانند یک خبر مهم ایجاد میشود. به عنوان مثال، تغییر ناگهانی و غیرمنتظره نرخ بهره یک ارز. چنین حرکات و جهشهایی میتواند موضوع نوعی از معاملات باشد که به آن تجارت فارکس اسپایک (Forex Spike Trading) میگویند.
شما نمیتوانید چنین تحرکات و جهشهایی را در بازار سهام مشاهده کنید؛ زیرا سهام نمیتواند به طور ناگهانی تحت تأثیر اخبار و رویدادهای اقتصادی قرار گیرد. آنها به تدریج تغییر میکنند. همچنین انجام تعداد نامحدود معاملات خرید یا فروش به یک باره در بازار سهام آسان نیست، زیرا بازار سهام محدود است و گاهی خریدار برای فروشنده وجود ندارد و گاهی هم فروشنده برای خریدار. بنابراین، بازار سهام به ندرت جهش قیمت را ایجاد میکند.
اما معاملهگران بازار فارکس منتظر هستند تا جهش قیمت در نمودارها برای ورود به بازار ایجاد شود، زیرا آنها معتقد هستند که:
- معاملات با الگوی اسپایک سودآورتر است
- تضمین قویتری برای سودآوری آنها وجود دارد
نتیجهگیری
اسپایک نشان دهنده یک حرکت ناگهانی (جهش) در روند زمانی است که اخبار یا رویدادهای مهم بازار احساسات معاملهگران را تحت تأثیر قرار میدهد. با این حال، نباید آن را با شکافی که در خط روند ظاهر میشود، اشتباه گرفت. معاملات الگوی اسپایک با ریسک بالایی همراه است و حتی میتواند معاملهگران باتجربه را فریب دهد. برای واکنش به الگوی شمعدان اسپایک، باید بر اکثر الگوهای شمعدان مسلط شوید و از گیر افتادن در دام سیگنالهای کاذب، جلوگیری کنید.
معامله به روش پرایس اکشن (Price Action) چیست؟
معامله به روش پرایس اکشن یک تکنیک معامله یا تریدینگ و تحلیل بازار میباشد که به معامله گر این اجازه را می دهد تا تصمیمات خود جهت انجام معاملات را با بهره از حرکات (اکشن) حقیقی قیمت اتخاذ نماید. این شیوه ممکن است ساده ترین شیوه معاملاتی، و بسیار مورد اعتماد و دقیق میباشد. تریدرهای پرایس اکشن جزو افرادی نمیباشند که بخواهند یک شبه میلیونر گردند. ولی زمانی که این شیوه را به شکل درستی استفاده نمایید، به شما کمک خواهد کرد تا تریدر بهتری گردید.
در معامله به روش پرایس اکشن تریدینگ (Price Action Trading )، تریدرها با توجه به نمودار قیمت (بدون هیچ اندیکاتور، اکسپرت و غیره) به معامله مشغول میگردند. پرایس اکشن به معنای عملکرد قیمت یا حرکات قیمت میباشد. هر معاملهگری که تصمیمات خود را با توجه به تحلیل تکنیکال و نمودار قیمت اتخاذ میکند به روش متفاوتی معامله میکند.
هزاران استراتژی متنوع وجود دارد که معاملهگران از آنها بهره میبرند. این استراتژیها اغلب در سه دسته بسیار کلی جای میگیرند:
- معاملهگری با توجه به پرایس اکشن
- معاملهگری با توجه به اندیکاتورها و اسیلاتورها
- معاملهگران با ترکیبی از هر دو شیوه
استراتژیهای بخصوص دیگری نیز در دسترس است، مثل فصلی (seasonality)، جریان سفارش (order flow)، یا آماری (statistical). معامله با استناد به پرایس اکشن یکی از سادهترین شیوه های معاملهای میباشد که میتوان آموخت، و چه در بازار سهام معامله نمایید، چه ارز و چه بازارهای دیگر، البته یکی از اثرگذارترین شیوه ها در معاملات به شمار میرود.
اگر مدت زیادی نیست که معاملهگری را شروع کردهاید، یادگیری معامله با استناد به پرایس اکشن قادر است نقطه آغاز فوقالعادهای باشد.
معامله پرایس اکشن چیست؟
معامله به روش پرایس اکشن به این معناست که مبنای تصمیمات معاملهگری را با توجه به حرکات قیمت یک دارایی قرار دهید.
شما طی معامله به روش پرایس اکشن ، از اندیکاتورها یا دیگر شیوه های تحلیل استفاده نخواهید نمود اما اگر استفاده کنید وزن بسیار کمی در جریان تصمیمگیری معاملاتی به آنها خواهید داد. یک معاملهگر پرایس اکشن بر این باور است که تنها منبع حقیقی اطلاعات خود قیمت میباشد.
بالا رفتن سهام به معاملهگر پرایس اکشن این باور را میدهد که افراد در حال خرید میباشند. سپس معاملهگر با توجه به قدرت و تهاجمی بودن خرید ارزیابی مینماید که آیا این فلرایند ادامه خواهد داشت یا نه. معاملهگران پرایس اکشن اغلب خودشان را درگیر اینکه چرا چیزی اتفاق افتاد نخواهند کرد.
با بهره از نمودارهای تاریخی و اطلاعات قیمت در زمان حقیقی مثل قیمتهای عرضه و تقاضا، حجم معاملات (volume)، شتاب (velocity)، و بزرگی (magnitude)، معاملهگر پرایس اکشن در انتظار یک نقطه ورود مناسب برای معامله خود مییباشد. نقطه ورود مناسب به کنترل ریسک در معاملات کمک خواهد کرد و البته سود بالقوهای نیز به همراه خواهد داشت.
مقایسه نمودارها
جهت نشان دادن تفاوت میان چارت ساده پرایس اکشنی و چارتی که تعدادی از محبوب ترین اندیکاتور ها بر روی آن قرار گرفته است، دو چارت زیر بعنوان نمونه در نظر بگیرید.
در نمودار نخست هیچ اندیکاتوری مشاهده نمیشود و پرایس اکشن خالص میباشد. و در چارت پایینی اندیکاتور های استوکاستیک، MACD، ADX و بالینگر باند هم قابل مشاهده میباشند.
نکته قابل توجه اینکه: چارتی که دارای تعداد بیشتری اندیکاتور است، با اشغال قسمتی از چارت باعث کوچک شدن بخش نموار قیمت گردیده و این موجب میگردد توجه تریدر از حرکت خالص قیمت پرت شود.
لذا نه فقط فضای کمتری از صفحه مانیتور شما به حرکت قیمت مربوط میگردد بلکه توجه شما به آن شکل که باید و شاید به شکل کامل بر روح چگونگی حرکت قیمت متمرکز نخواهد شد.
انواع استراتژیهای معامله به روش پرایس اکشن
یکی از متداول ترین روش معامله به روش پرایس اکشن ، شکست یا برکاوت (breakout) میباشد.
در استراتژی برکاوت زمانی که قیمت یک دارایی درحال حرکت با گرایش (tendency) خاصی میباشد، اگر آن گرایش شکسته گردد، به معاملهگر یک موقعیت تازه معاملاتی را نشان داده خواهد شد.
به عنوان نمونه، سهامی که در ۲۰ روز پیش میان ۱۱۰۰ تا ۱۰۰۰ تومان معامله گردیده و سپس بالاتر از ۱۱۰۰ تومان رفته را در نظر بگیرید.
این تغییر در گرایش به معاملهگر بیان میکند که حرکت نوسانی احتمالا تمام شده است و با تشکیل یک حرکت تازه، حرکت به طرف ۱۲۰۰ تومان (یا بالاتر) شروع شده است.
شکستها یا برکاوتها در الگوهای قیمت متنوعی از قبیل محدودههای رنج، الگوهای مثلث، سروشانه، و پرچم اتفاق میافتند.
شکست به این معنا نمیباشد که قیمت بعه شکل قطع در مسیر پیشبینیشده حرکت میکند، و معمولا هم حرکت نخواهد کرد.
زمانی که نرخ بعد از شکست یک سطح، دومرتبه به سطح پیشین باز میگردد شکست شکست کاذب (false breakout) اسم دارد و همواره موقعیت معاملاتی را در خلاف جهت شکست بیان میکند.
شکستها قادر هستند بزرگ یا کوچک باشند. در زمان وجود ثبات در قیمت، یا در حقیقت دورههای کوتاهی که حرکات قیمت در یک منطقه خاص نوسان دارد، شکستهای یک فرایند قادر هستند پتانسیل سودی عالی بوجود بیاورند.
در یکی دیگر از معامله به روش پرایس اکشن ، چگونگی شکل گرفتن میلههای نرخ در یک نوع خاص از نمودار بررسی میگردد. به عنوان نمونه، زمان بهره از استراتژیهای نمودارهای شمعی یا کندل استیک، معاملهگران از استراتژیهایی مثل الگوی کندل (شمع) پوششی بهره میبرند.
علاوه بر این معاملهگران از محدودههای حمایت قیمت و مقاومت که به آنها موقعیت های معاملاتی خوبی میدهد استفاده میکنند. محدودههای حمایت و مقاومت در مناطقی میباشند که قیمت قبل از این میل به بازگشت داشته است. قیمت امکان دارد در آینده به چنین محدودهایی واکنش نشان دهد.
چگونه روند بازار را تشخیص دهیم
یکی از نخستین مراحل یادگیری معامله به روش پرایس اکشن ، تشخیص بازار رونددار از بازار رنج میباشد.
محدوده رنج یا بازار رنج به بازاری تلقی میشود که حرکت بخصوصی در آن وجود ندارد و قیمت در یک محدوده بخصوص نوسان خواهد داشت.
استراتژی تعقیب فرایند یکی از استراتژیهایی میباشد که بیشترین احتمال موفقیت را در بر میگیرد و اگر قصد دارید در بازار سود بدست بیاورید، باید آنرا بخوبی یاد گرفته باشید.
به شکل خلاصه هنگامی بازار را صعودی میدانیم که در نمودار قیمت، سقفها و کفهای بالاتر شکل بگیرد (higher highs and higher lows) و روند نزولی زمانی میباشد که کفها و سقفهای پایینتر از پیش تشکیل گردد.
مزایا و معایب معامله به روش پرایس اکشن
چنانچه از یک استراتژی پرایس اکشن دانش مورد نیازرا داشته باشید، اغلب نیاز به تحقیق بیشتر نخواهید داشت. یک دارایی با وضعیت بخصوص قیمتی که احتیاج دارید پیدا نمایید یا منتظر شکل گرفتن آن موقعیت بمانید.
یک مزیت دیگر معامله به روش پرایس اکشن این میباشد که شما با این استراتژی همواره ورودها و خروجهای مناسب تری در مقایسه با خیلی از شیوه های مبتنی بر اندیکاتور در اختیار خواهید داشت. با اینکه اندیکاتورها از قیمت به شکل مبنای خود استفاده میکنند، در بیشتر مواقع سیگنالها را خیر دیر صادر میکنند و از پرایس اکشن جا میمانند.
با تمرکز صرف روی قیمت، به عوض صبرکردن جهت اطلاعاتی که قرار است از یک اندیکاتور جامانده به دست بیاورید، اطلاعات را در زمان حقیقی کسب خواهید نمود. خودکار کردن استراتژیهای پرایس اکشن سخت است و این یک معضل بشمار کیرود. به این معنا که شما خودتان باید مراقب ساخت الگوها باشید و معامله را قادر نیستید اتوماتیک کنید.
این برای بیشتر افراد مشکل خاصی نمیباشد، ولی اگر قصد دارید ربات معاملهگری بسازید که برایتان معامله نماید، خیلی از استراتژیهای پرایس اکشن با این فرآیند سازگار نخواهند بود. پرایس اکشن یک استراتژی بدون نقص و کامل نمیباشد.
همانطور که در دیگر انواع استراتژیهای معاملاتی معاملات پرضرر خواهید داشت، معامله به روش پرایس اکشن نیز بعضی از معاملات شما سودآور نخواهد بود. با اینکه پرایس اکشن روی کاغذ فوق العاده به نظر میرسد، تنها زمانی متوجه عملکرد قیمت خواهید شد که خودتان داخل معامله باشید.
چنانچه قیمت بالاتر برود و شما خرید نمایید ، قیمت امکان دارد کمی بعد آغاز به ریزش کند. هرگز قادر نیستید بطور کامل از چنین وضعیتی فرار کنید. تنها موضوعی که اهمیت دارد این میباشد که بیشتر از آنچه در معاملات زیانده از دست میدهید در معاملات سودده سود بدست خواهید آورد. یادگیری این امر به زمان و تمرین ملزم است.
همه معاملهگران تازه ورورد از یادگیری معامله به روش پرایس اکشن سود بدست میاورند. یادگیری خواندن و تفسیر حرکات نمودار قیمت خود تبدیل به یک سیستم معاملاتی میگردد و پیادهسازی دیگر ابزارهای تحلیلی مثل اندیکاتورها نیز میتواند به شما کمک شایانی داشته باشد.
استراتژیهای معامله به روش پرایس اکشن بسیاری در دسترس هستند ولی شما برای آغاز تنها به یادگیری یک مورد احتیاج خواهید داشت. سپس تعداد استراتژیهایی که در آن مهارت دارید را بیشتر کنید و بهترین مورد را با توجه به بازار و شخصیت خودتان انتخاب نمایید. قبا از یادگیری استراتژیهای بیشتر پرایس اکشن، با همان یک استراتژی سود بدست بیاورید. معاملهگری مبتنی بر پرایس اکشن ، تضمینکننده سود نخواهد بود. این فعالیت تنها سبک بهتری از معامله را جلوی پای شما قرار خواهد داد ولی جهت یادگیری به زمان و تمرین مکرر ملزم خواهید بود.
الگوی اسپایک بیانگر چیست و چگونه میتوان با آن وارد معامله شد؟
الگوهای نمودار شمعدانی، الگوهای محبوب تحلیلگران هستند. هر یک از این شمعدانها، گویای اطلاعات زیادی مثل باز و بسته شدن قیمتها و محدودیتهای بالاتر و پایینتر قیمت سهام در طول روز، هفته، ماه و سال هستند. در این مقاله قصد داریم راجع به یکی دیگر از این الگوهای محبوب یعنی الگوی اسپایک، که تشکیل منحصر به فردی دارد و فرصتهای معاملاتی مناسبی را ارائه میدهد، صحبت کنیم. با ما همراه باشید.
الگوی اسپایک چیست؟
همانطور که از نامش پیدا است، الگوی اسپایک (Spike) یا الگوی v، اوج را در هر خط روندی تشکیل میدهد، جایی که قیمت قبل از بازگشت به محدوده اولیه، جهش قابل توجهی دارد. تعریف الگوی شمعدانی v به عنوان افزایش یا افت ناگهانی خط روند ناشی از تغییر لحظهای احساسات بازار، توصیف میشود.
یک الگوی جهش میتواند در هر دو روند صعودی و نزولی ظاهر شود و به دنبال آن حرکت ناگهانی، معاملات انجام شود. نکته این است که اسپایک پس از یک انگیزه در روند صعودی و نزولی شکل میگیرد و پس از اینکه جهش آن کامل میشود، قیمت به ارزش اولیه خود باز میگردد.
یک مثال خوب از اسپایک منفی در بازارهای مالی، سقوط بازار سهام در 19 اکتبر 1987 است؛ زمانی که میانگین صنعتی داوجونز (DJIA) در یک روز 23 درصد سقوط کرد.
درک الگوی اسپایک
نمونههای شدیدتری از اسپایک مربوط به زمانی است که تحلیلگران به یکسری اخبار یا رویدادهای غیرمنتظره واکنش نشان میدهند، مانند نتایج درآمد بهتر از حد انتظار. استفاده از کلمه «اسپایک» به شیوه قدیمی قرار دادن برگههای کاغذی سفارش بر روی اسپایک فلزی پس از اتمام معامله مربوط میشود.
مفهوم اسپایک در ارزش قیمت سهام در تجزیه و تحلیل تکنیکال سهام استفاده میشود. تجزیه و تحلیل تکنیکال مطالعه روند تغییرات قیمت سهام و حجم معاملات است که تعداد سهام معامله شده در یک روز یا ماه را نشان میدهد. مدیران سرمایه، این روندهای تاریخی را مطالعه میکنند تا رفتار قیمت سهام را در آینده پیشبینی کنند.
از سوی دیگر، تجزیه و تحلیل بنیادی، قیمت آینده سهام را بر اساس فروش و سود شرکت ارزیابی میکند. مدیران سرمایه تجزیه و تحلیل تکنیکال و تجزیه و تحلیل بنیادی را برای تصمیمگیری در مورد قیمت یک سهام ترکیب میکنند.
یک نمونه معامله با الگوی v
یک تحلیلگر تکنیکال ممکن است محدوده معاملات قیمت برای یک سهام خاص را تحت نظر بگیرد. فرض کنید، طی 12 ماه گذشته، هر سهم بین 30 تا 45 دلار معامله شده است. علاوه بر محدوده قیمت، یک تحلیلگر تکنیکال روند بلندمدت قیمت سهام را بررسی میکند. در این مورد، فرض کنید که قیمت سهام از قیمتی در زیر 30 دلار به قیمت فعلی نزدیک 45 دلار برای هر سهم افزایش یافته است.
در این سناریو، اگر قیمت سهام به سرعت به زیر 30 دلار یا بالاتر از 45 دلار برسد، ممکن است برای تحلیلگر تکنیکال، به عنوان شاخص خرید یا فروش تلقی شود. فرض کنید که قیمت سهام به میزان 27 دلار یعنی پایینتر از قیمت معامله رسیده است.
اگر الگوی معاملات سهام به محدوده عادی معاملات بازگردد، ممکن است جهش ناهنجاری باشد. از سوی دیگر، اگر قیمتها پس از جهش کوتاه شروع به کاهش کنند، این جهش ممکن است نشانگر این باشد که اخبار مربوط به شرکت، نظر سرمایهگذاران را در مورد سهام تغییر داده است. یک تحلیلگر تکنیکال ممکن است از این روند به عنوان دلیلی برای فروش سهام استفاده کند.
الگوی v چگونه شکل میگیرد؟
یک رویداد خاص (برخی اخبار در تقویم اقتصادی یا یک فورس ماژور با ارزش اقتصادی زیاد) احساسات سرمایهگذاران را تحت تاثیر قرار میدهد، نقل قولها را شکل میدهد و و تب و تاب بازار را در دست گرفته و باعث بروز الگوی اسپایک میشود.
پس از یک جهش تند، نقل قولها در بالاترین نقطه متوقف میشود که ممکن است شمعدانی معکوس ایجاد کند (الگوی شمعدانی هارامی، ستاره و موارد مشابه). سپس در شمعدانهای بعدی، از همانجایی که نقل قولها شروع به رشد کردند، به مقادیر اولیه خود باز میگردند. پس از آن، روند فعلی معکوس میشود و قیمت در جهت مخالف شروع به حرکت میکند.
همانطور که گفتیم یک الگوی v در پایین روند نزولی هم شکل میگیرد. همانطور که در بالا توضیح داده شد، تحت تأثیر برخی اخبار یا رویدادها، نقل قولها به شدت کاهش مییابد. سپس در شمعدانهای بعدی، قیمت به محلی که از آن شروع به سقوط کرده است، باز میگردد. سپس روند واقعی معکوس میشود و نقل قولها شروع به رشد میکنند.
چرا یک اسپایک ظاهر میشود؟
به عنوان یک قاعده کلی، ظاهر یک الگوی اسپایک توسط یک عامل حسی انسانی مثل حرص، ترس و وحشت تحریک میشود. حرص باعث میشود تا معاملهگران پس از شروع انگیزه و نقل قول افراد، معاملات خود را در بازار باز کنند. با این حال، ممکن است اوضاع برای ادامه رشد قیمت، مناسب نباشد؛ بنابراین قیمت رو به سقوط قرار میگیرد. پس از شروع کاهش، وحشت و ترس از دست دادن پول به صحنه میآید. معاملهگران شروع به بسته شدن سفارشاتشان به صورت گسترده میکنند و پس از بازگشت قیمت به نقطه شروع، روند نزولی ادامه مییابد.
وضعیت دیگر بروز اسپایک زمانی است که یک معاملهگر با موقعیت بسیار زیاد ظاهر میشود. در این مورد، اگر به عمق بازار نگاه کنید، حجم زیادی با تمام قیمتهای موجود خریداری میشود، سپس عمق بازار با برنامههای سفارشی پر میشود و نقل قولها به سطوح اولیه خود باز میگردند.
آیا دلایل دیگری میتواند باعث بروز الگوی اسپایک شود؟
- یک حرکت جهتدار (یک روند) در نمودار وجود دارد.معاملات Breakout چیست؟
- قیمت در نزدیکی سطح حمایت یا مقاومت تجمع نمییابد (سطحی وجود ندارد).
- شکافهای زیادی در روند وجود دارد.
- یک انگیزه سریع ممکن است سطح حمایت یا مقاومت کلیدی را از بین ببرد، پس از آن قیمت بازگشت میکند.
- قیمت ممکن است با فاصله از یک کانال قیمت مساوی، شکسته شود (سپس قیمت باز میگردد و روند معکوس میشود).
- جهش ناگهانی میتواند الگویی باشد که قیمت یک دارایی را دنبال میکند.
نمونهای از معامله فروش با الگوی اسپایک
در نمودار زیر، قیمت برای مدت طولانی درحال رشد بوده است. در یک مرحله، یک رویداد مهم اقتصادی یا سیاسی اتفاق میافتد، یا معاملات فعال به سادگی آغاز میشود (هرچه خبر غیرمنتظرهتر باشد، واکنش بازار حادتر است). قیمت بالا میرود و روی شمعدان بعدی متوقف میشود، سپس نقل قولها کاهش مییابند. در حالت ایدهآل، باید در آخرین سطح پایین قبل از ضربه، موقعیتی باز شود. با این حال، در این مثال، یک معامله فروش در پایان بسته شدن شمعدان باز میشود.
توقف ضرر در مکانی امن پشت ارتفاع قرار گرفته است. سود دریافتی بر اساس اندازه SL محاسبه میشود. برای افزایش سود، با در نظر گرفتن این که معامله در ابتدای ظاهر شدن یک روند باز میشود، بهتر است به جای قرار دادن SL،TP را جابجا کرد.
نمونهای از معامله خرید با الگوی اسپایک
پس از یک روند نزولی طولانی مدت، قیمت یک حرکت شدید را نشان میدهد و سپس متوقف میشود (در نمودار، به نظر میرسد یک چکش معکوس کامل به وجود آمده است). در شمعدان بعدی، قیمت به نقطه شروع باز میگردد. در اینجا ممکن است روند خرید باز شود.
SL را در قسمت پایین قرار داده و یک TP بر اساس اندازه SL محاسبه میشود. برخی منابع توصیه میکنند که TP به اندازه Spike بزرگ شود. با این حال، با در نظر گرفتن این که معامله در ابتدای بروز یک روند باز میشود، بهتر است که SL را به جای قرار دادن TP جابجا کرد. بدون شک این کار، گزینه کاملی نیست، اما در صورت قرار دادن TP ثابت، امتیاز بیشتری کسب میشود.
چگونه یک الگوی اسپایک را تشخیص دهیم؟
شمعدان الگوی v به افزایش نامنظم قیمت اشاره دارد که معمولا ناشی از ورود اطلاعات جدید به بازار است. هنگامی که ضربه یا انگیزه اولیه وارد بازار میشود، یک شمع معکوس پس از شمع اسپایک شکل میگیرد و به دنبال آن شمعهای بیشتری در خط قیمت اولیه شکل میگیرند.
اخبار عمده بازار میتواند دید معاملهگران را تحت تأثیر قرار دهد و باعث افزایش ناگهانی ورود یا خروج در بازار شود. افزایش ناگهانی تقاضا، قیمت سهام را به اوج میرساند، پیش از آنکه معاملهگران وحشت زده شده و شروع به فروش سهام خود کنند و قیمت را به سطح اولیه برسانند.
چگونه اسپایک را تفسیر کنیم؟
اسپایکها الگوهای نادری هستند. بنابراین، هنگامی که یک الگوی اسپایک ظاهر میشود، معمولا یک دلیل خوب در پشت آن وجود دارد که باعث حرکت میشود. معاملهگران باید قبل از تصمیمگیری در مورد اقدام، وضعیت را با دقت بررسی کنند.
خرید و فروش معاملات در الگوی v با ریسک زیادی همراه است. به عنوان یک احتیاط، معاملهگران باید قبل از ورود به موقعیت، توقف ضرر و محدودیت سود خود را با دقت تعیین کنند. در شرایطی که جهش قابل توجهی در قیمت وجود دارد، میتوان در باز شدن شمع بازگشت، موقعیت فروش را باز کرد و با استفاده از بالاترین میزان اوج، حد توقف ضرر را تعیین کرد. حد سود نیز پس از اندازهگیری SL در فاصله مساوی قرار میگیرد.
برعکس آن، وقتی جهشی در روند نزولی ظاهر میشود، معاملهگران در اولین باز شدن شمع صعودی پس از جهش، موقعیت خرید خود را باز میکنند.
دیدگاه سرمایهگذاران فارکس نسبت به اسپایک
گاهی اوقات قیمت یک دارایی به حالتی بسیار شدید و ناگهانی بالا یا پایین میرود و سپس بازگشت میکند. بنابراین در نمودار قیمت، الگوی اسپایک یا جهش ایجاد میشود. این پدیده را میتوان 99 درصد در بازار فارکس مشاهده کرد؛ زیرا این یک بازار بسیار بیثبات است و قیمت بسیار سریع شروع به حرکت میکند و سپس جهت آن تغییر میکند.
این حرکات قوی به دلیل معاملات ناگهانی عظیمی شکل میگیرد که همزمان بر اساس یک رویداد اقتصادی مانند یک خبر مهم ایجاد میشود. به عنوان مثال، تغییر ناگهانی و غیرمنتظره نرخ بهره یک ارز. چنین حرکات و جهشهایی میتواند موضوع نوعی از معاملات باشد که به آن تجارت فارکس اسپایک (Forex Spike Trading) میگویند.
شما نمیتوانید چنین تحرکات و جهشهایی را در بازار سهام مشاهده کنید؛ زیرا سهام نمیتواند به طور ناگهانی تحت تأثیر اخبار و رویدادهای اقتصادی قرار گیرد. آنها به تدریج تغییر میکنند. همچنین انجام تعداد نامحدود معاملات خرید یا فروش به یک باره در بازار سهام آسان نیست، زیرا بازار سهام محدود است و گاهی خریدار برای فروشنده وجود ندارد و گاهی هم فروشنده برای خریدار. بنابراین، بازار سهام به ندرت جهش قیمت را ایجاد میکند.
اما معاملهگران بازار فارکس منتظر هستند تا جهش قیمت در نمودارها برای ورود به بازار ایجاد شود، زیرا آنها معتقد هستند که:
- معاملات با الگوی اسپایک سودآورتر است
- تضمین قویتری برای سودآوری آنها وجود دارد
نتیجهگیری
اسپایک نشان دهنده معاملات Breakout چیست؟ یک حرکت ناگهانی (جهش) در روند زمانی است که اخبار یا رویدادهای مهم بازار احساسات معاملهگران را تحت تأثیر قرار میدهد. با این حال، نباید آن را با شکافی که در خط روند ظاهر میشود، اشتباه گرفت. معاملات الگوی اسپایک با ریسک بالایی همراه است و حتی میتواند معاملهگران باتجربه را فریب دهد. برای واکنش به الگوی شمعدان اسپایک، باید بر اکثر الگوهای شمعدان مسلط شوید و از گیر افتادن در دام سیگنالهای کاذب، جلوگیری کنید.
دیدگاه شما