الگوهای کلاسیک توسعه سیاسی:نگاهی به تجربه اروپای غربی
فصلنامه برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی ، دوره: 6 ، شماره: 22
خرید و دانلود فایل مقاله
با استفاده از پرداخت اینترنتی بسیار سریع و ساده می توانید اصل این مقاله را که دارای 38 صفحه است به صورت فایل PDF در اختیار داشته باشید.
مشخصات نویسندگان مقاله الگوهای کلاسیک توسعه سیاسی:نگاهی به تجربه اروپای غربی
چکیده مقاله :
توسعه سیاسی در کلی ترین تعریف، فرآیندی است که طی آن ظرفیت ساختارها و نهادهای سیاسی، همچنین پویایی نیروها و روابط سیاسی یک کشور در جهت ساماندهی امور عمومی (داخلی و خارجی) افزایش می یابد. در قرون اخیر، توسعه سیاسی حول محور سه فرآیند به پیش رفته است: تمرکز قدرت سیاسی، نهادمند شدن و قانونمند شدن حکومت و دموکراتیک شدن آن با نگاهی کلی به تجربه کشورهای گوناگون، دو الگوی اصلی توسعه سیاسی را می توان از یکدیگر تفکیک کرد؛ در الگوی اول که می توان آن را دولت محور نامید، ظرفیت حکومت، به ویژه دستگاه های نظامی و اداری آن افزایش یافته اما عرصه اجتماعی سیاست و روابط میان دولت و جامعه توسعه چندانی نیافته است. در این الگو، ثبات و امنیت سیاسی معمولا در معرض فشارهای اشی از تعارضات و منازعات آشکار و پنهانی بوده که ریشه در انسداد روابط سیاسی و شکاف میان دولت و جامعه داشته است. در الگوی دوم که می توان آن را جامعه محور نامید، به موازات توسعه سازمان حکومت، نیروها نهادهای اجتماعی و مدنی نیز توسعه یافته اند و روابط دولت و جامعه از تعادل برخوردار شده است. در این مقاله با مروری بر تجربیات توسعه سیاسی در اروپای غربی نمونه هایی از الگوهای توسعه سیاسی مورد بررسی قرار گرفته و بر اساس آن، برخی از ملزومات عام توسعه سیاسی استخراج شده است.
کلیدواژه ها:
کد مقاله /لینک ثابت به این مقاله
کد یکتای اختصاصی (COI) این مقاله در پایگاه سیویلیکا JR_QJSD-6-22_005 میباشد و برای لینک دهی به این مقاله می توانید از لینک زیر استفاده نمایید. این لینک همیشه ثابت است و به عنوان سند ثبت مقاله در مرجع سیویلیکا مورد استفاده قرار میگیرد:
نحوه استناد به مقاله :
در صورتی که می خواهید در اثر پژوهشی خود به این مقاله ارجاع دهید، به سادگی می توانید از عبارت زیر در بخش منابع و مراجع استفاده نمایید:
دلاوری، ابوالفضل،1394،الگوهای کلاسیک توسعه سیاسی:نگاهی به تجربه اروپای غربی،https://civilica.com/doc/683937
در داخل متن نیز هر جا که به عبارت و یا دستاوردی از این مقاله اشاره شود پس از ذکر مطلب، در داخل پارانتز، مشخصات زیر نوشته می شود.
برای بار اول: ( 1394، دلاوری، ابوالفضل؛ )
برای بار دوم به بعد: ( 1394، دلاوری؛ )
برای آشنایی کامل با نحوه مرجع نویسی لطفا بخش راهنمای سیویلیکا (مرجع دهی) را ملاحظه نمایید.
مدیریت اطلاعات پژوهشی
اطلاعات استنادی این مقاله را به نرم افزارهای مدیریت اطلاعات علمی و استنادی ارسال نمایید و در تحقیقات خود از آن استفاده نمایید.
۵ الگوی قیمتی قدرتمند در تحلیل تکنیکال
شناخت الگوهای قیمتی الگوهای کلاسیک یکی از اولین مفاهیمی است، که معامله گران فنی از همان ابتدای شروع به کار در بازار سهام با آن مأنوس میشوند.الگوهای نموداری، بخش مهمی از تحلیل تکنیکال کلاسیک هستند و معاملهگرانی که با استفاده از نمودار به خرید و فروش سهام میپردازند، باید با این الگوها آشنایی داشته باشند.یکی از بارزترین ویژگیهای ابزار تحلیل تکنیکال، قابلیت تکرارپذیری آنهاست، به گونهای که به راحتی میتوان در هر نمودار و هر تایم فریم، آنها را مشاهده نمود. الگوهای قیمتی میتوانند به عنوان سیگنالی برای ورود، ابزار تایید و یا به منظور پیشبینی جهت و میزان تحرکات قیمتی بازار، مورد استفاده قرار گیرند. در این مقاله بر اساس محبوبیت و میزان کارایی، ۵ مورد از قدرتمندترین الگوهای نموداری را با ذکر جزئیات مهم توضیح خواهیم داد.این الگوها به ترتیب عبارتاند از:
سر و شانه، مستطیل، کف و سقف دوقلو، کف و سقف سهقلو و پرچم.تشخیص این الگوها در نمودار، کمک میکند تا بازار را بهتر درک کرده و نسبت به حرکات قیمت در آینده، ذهنیت داشته باشیم. به طور کلی الگوهای قیمتی به دودسته ادامهدهنده و بازگشتی تقسیم میشوند که الگوهای سر و شانه، سقف و کف دوقلو و سهقلو جزء بازگشتیها و پرچم و مستطیل در دسته الگوهای ادامهدهنده قرار میگیرند. طبق بررسیهای انجامشده از بین موارد مذکور، الگوی سر و شانه از منظر بسیاری از معامله گران، پرکاربردترین الگوی نموداری است. شناخت صحیح و درک عمیق این الگوها، منجر به این میشود که در معاملهگری به دید وسیعتری دستیابید، که همین توانایی میتواند مسبب رشد سرمایه و موفقیت در بلندمدت باشد.
نکات عمومی مربوط به الگوهای قیمتی
- حین تشکیل یک الگوی نموداری، تغییر حجم معاملات یک ابزار کمکی برای تایید صحت و قدرت الگو است.
- هرکدام از الگوهای قیمتی بر اساس ماهیتشان، یک هدف نموداری از پیشتعیین شده دارند. میزانتحقق این انتظارات، کاملاً به روند بازار بستگی دارد.
- هر چه شکلگیری یک الگو مدتزمان بیشتری طول بکشد، انتظار میرود که حرکات قیمتی بزرگتری در پیش باشد.
- بسیاری از الگوهای نموداری ازلحاظ جزئیات شباهت زیادی به یکدیگر دارند. از اینرو به منظور تمیز دادن آنها از یکدیگر، باید به عواملی نظیر شکستهای قیمتی، تغییر حجم معاملات و…، دقت کنیم.
- یکی از بهترین روشهای تشخیص شکست، افزایش حجم معاملات حین خروج قیمت از نواحی حمایت یا مقاومت است. هنگام استفاده از الگوهای قیمتی، همواره این نکته را در نظر داشته باشید.
- برخی صاحبنظران معتقدند به منظور اینکه الگوهای نموداری از قدرت بیشتری برخوردار باشند، باید در طول تشکیل الگو، حجم معاملات در نقاط کف و سقف به ترتیب از سمت چپ به راست نمودار کاهشیافته الگوهای کلاسیک الگوهای کلاسیک و در نقطه شکست، شاهد افزایش حجم معاملات باشیم.
۱- الگوی سر و شانه
تقریباً میتوان گفت محبوبترین و معتبرترین الگوی نموداری بازگشتی در تحلیل تکنیکال است، که کارایی آن به مرور زمان و در شرایط مختلفی اثباتشده است. تشکیل این الگو میتواند موجب وقوع یک نقطه عطف خیلی مهم یا یک اصلاح قیمت کوتاهمدت و معمولی باشد. بر اساس نمودار، الگوی سر و شانه کلاسیک یک سیگنال نزولی و سر و شانه معکوس نشانهای از احتمال وقوع روند صعودی است. به لحاظ هندسی، الگوی سر و شانه کلاسیک از شکلگیری سه قله به صورت متوالی تشکیل میشود که، دومین قله (سر) نسبت به سایرین (شانهها) بلندتر بوده و درنهایت طرحی شبیه به سر و شانههای انسان در نمودار به وجود میآید. درصورتی که چنین آرایشی به وسیله درهها شکل بگیرد، الگوی سر و شانه معکوس خواهیم داشت. این الگو معمولاً پس از یکروند قوی رخ میدهد و برحسب شرایط بازار، میتواند نشانهای از تغییر تمایلات جمعی و پتانسیل یک بازگشت قیمتی قریبالوقوع باشد.
تحلیل دقیق جریان عرضه و تقاضای حاکم بر روند شکلگیری الگوی سر و شانه در حالت کلاسیک نشاندهنده این است که در ابتدا خریداران بر بازار تسلط داشته و قیمت را تا سطح مشخصی افزایش دادهاند، سپس تعدادی از فروشندگان باعرضه سهام خود موجب کاهش قیمتها شده و اولین قله در نمودار تشکیل میشود. در ادامه با توجه به اینکه هنوز خریداران امید به صعود قیمت دارند، با افزایش حجم سفارشات خرید و عقبنشینی فروشندگان، بازار دوباره شروع به رشد خواهد نمود. این بار به دلیل تقویت انتظارات مثبت در میان معامله گران و با استناد به اتمام اصلاح قیمتی و آغاز موج جدید صعودی، جریان ورودی پول تقویتشده و سطح مقاومتی پیش رو (قله قبلی) نیز درهم شکسته و قیمت نقطه بالای جدیدی در نمودار ثبت میکند. سپس با توجه به صعود قیمتها، برخی خریداران قبلی به منظور محافظت از سود، اقدام به فروش نموده و در همین حین با اضافه شدن سایر فروشندگان، قیمت کاهشیافته و به سطح حمایتی (قله یا مقاومت قبلی که بر اساس قانون تبدیل سطوح تبدیل به حمایتشده) پیش روی خود میرسد که با افزایش فشار فروش این سطح نیز شکسته شده و درنهایت با شکلگیری یک موج سنگین نزولی قیمت تا حوالی دره اول سقوط میکند. در این مرحله دوباره تعدادی از خریداران سمج با سفارشات خرید خود موجب صعود قیمتها میشوند، با این تفاوت که اینروند صعودی دوامی نداشته و پس از صعود تا حدود قله اول، فروشندگان برای سومین باربر بازار مسلط شده و با فروشهای خود موجب شکلگیری یکروند نزولی قوی میشوند. کاهش قیمت حتی با رسیدن به خط روند حمایتی ناشی از اتصال دودره قبلی که خط گردن نامیده میشود نیز متوقف نشده و پس از شکست این سطح با حجم معاملات سنگین، روند نزولی قوی آغاز میشود. ازلحاظ روانشناسی این الگو بیانگر سه بار تلاش نافرجام خریداران در راستای ادامه روند صعودی است که، درنهایت با شکست رو به پایین خط گردن الگو، سیگنال قوی نزولی نمایان میشود. هدف قیمتی این الگو، حداقل به اندازه فاصله قله دوم تا خط گردن است. الگوی سر و شانه معکوس، دقیقاً یک تصویر آیینهای از حالت کلاسیک است، که بر اساس نحوه شکلگیری درهها قابلتشخیص میباشد. تفاوت در این است که برخلاف حالت کلاسیک، تشکیل این الگو تداعیکننده یک سیگنال صعودی است.
۲- الگوی سقف و کف دوقلو
یکی از پرتکرارترین الگوهای بازگشتی نموداری است. به همین جهت باید در مواقع خاص یا به همراه سایر ابزارهای تحلیلی استفاده شود، تا خطاهای احتمالی آن تا حد زیادی کاهش یابد. بهترین عملکرد این الگو، پس از حرکات شدید و طولانیمدت قیمت است. سقف دوقلو یک سیگنال نزولی و الگوی کف دوقلو نشانهای از احتمال صعود بازار است. ازلحاظ نموداری این الگو نشاندهنده دو بار تلاش نافرجام قیمت برای ادامه حرکت اصلی است، که درنهایت با تشکیل آن انتظار میرود روند غالب تغییریافته و بازار در جهت دیگری به مسیر خود ادامه دهد. الگوی کف دوقلو ازلحاظ تئوریک نشاندهنده این است که، پس از یکروند قوی نزولی سرانجام خریداران با غلبه بر فروشندگان توانستهاند، روند بازار را به صعودی تغییر دهند. اولین فاز افزایشی پس از یکروند نزولی قوی رخ میدهد، که درنهایت با تسلط دوباره فروشندگان، بازار افت میکند. نتیجه این فعل و انفعالات تشکیل اولین دره و قله است. با نزدیک شدن به سطح حمایتی ناشی از تشکیل دره اول، دوباره خریداران دست به کار شده و قیمت تا محدوده سقف قبلی افزایش مییابد. در این مرحله با توجه به تشکیل دودره پیاپی و درنتیجه آن، وجود یک سطح حمایتی قوی، حجم معاملات به طرز قابلتوجهی افزایشیافته و با شکست ناحیه مقاومتی قله اول، تغییر روند و سیگنال صعودی تایید میشود. در سقف دوقلو، دقیقاً شرایط تشکیل الگو بالعکس حالت مذکور بوده و خاصیت آن کاهش قیمتهاست. حداقل هدف تکنیکالی این الگوی نموداری در هر دو نوع سقف و کف، به اندازه فاصله بین قله و درهها از نقطه شکست است.
۳- الگوی سقف و کف سهقلو
درصورتی که الگوی دوقلو در شکست سطوح قیمتی ناتوان باشد و فعل و انفعلات میان خریداران و فروشندگان دوباره به همان صورت تکرار شوند، الگوی نموداری مشاهدهشده را کف و سقف سهقلو مینامند. معمولاً تشکیل این الگو در نمودار، نشانه بالقوهای از احتمال تغییر روند بازار است. ازآنجا که این الگو در ابتدا کف و سقف دوقلو بوده است، پس ازلحاظ روانشناسی و خواص تکنیکالی شباهت بسیاری به آن داشته و الگوی بازگشتی محسوب میشود. فلسفه روانی این الگو، گویای سه بار تلاش ناموفق گروهی از معامله گران در راستای ادامه روند غالب بازار است. ازآنجا که تشکیل الگوی سهقلو زمان بیشتری طول میکشد، به همین دلیل میتوان استنباط نمود که، سیگنال قدرتمندتری صادر کرده و درنتیجه قیمت در جهت شکست الگو، حرکت بیشتری داشته باشد. بهطور مثال در الگوی کف سهقلو، پس از اینکه فروشندگان ناتوانی قیمت در شکست قله اول را مشاهده کنند، به این نتیجه میرسند که توان صعودی بازار کاملاً تخلیهشده و باید منتظر ادامه روند نزولی باشند. اما در ادامه و با رسیدن به سطح حمایتی، دوباره خریداران با ورود پول هوشمند به بازار موجب افزایش قیمتها میشوند و اما این بار در آستانه مقاومت سخت ناشی از قلهها، با ورود خریداران جدید و افزایش قابلملاحظه حجم معاملات در نقطه شکست، الگو تایید و روند جدیدی در نمودار شکل میگیرد. بارزترین نکته هنگام شکست نواحی نموداری این است که، بسیاری از فروشندگان با مشاهده حجم معاملات هنگام عبور از سطوح و زمان طولانی شکلگیری الگو، در صف خریداران قرار میگیرند. همانند الگوی قبل، پس از شکست انتظار میرود که، حداقل به اندازه فاصله کف و سقف الگو در نمودار، نوسان قیمتی داشته باشیم.
۴- الگوی پرچم
اولین نوع از الگوهای ادامهدهنده که به معرفی آنها میپردازیم، الگوی پرچم است. این الگو اغلب در مواقع اصلاحی پس از شکلگیری یکروند قوی در بازار به وقوع میپیوندد. تشکیل الگوی پرچم پس از یکروند پرقدرت، اصطلاحاً موجب استراحت و تجدیدقوای بازار به منظور ادامه روند اصلی میشود. با توجه به ماهیت نموداری الگوی پرچم باید توجه داشت، فقط در مواقعی که روند مشخص و قابلاطمینانی داشته باشیم، میتوان به آن استناد کرد و استفاده از این الگو در بازارهای خنثی و بدون روند به هیچوجه توصیه نمیشود. بر اساس شکل نموداری، الگوی پرچم یک حرکت شارپ صعودی یا نزولی است که توسط یک سری حرکات اصلاحی کوچک بهصورت کانالهای افقی، مورب و یا کنج، متوقفشده و پس از مدت کوتاهی، بازار دوباره به روند اصلی خود ادامه میدهد. هر چه فاز اصلاحی مدتزمان بیشتری طول کشیده و به سمت کنج سوق پیدا کند، انتظار میرود پس از شکست، حرکات قیمتی بزرگتری داشته باشیم. برعکس الگوهای بازگشتی، تشکیل پرچم صعودی، یک نشانه از افزایش دوباره قیمت و تشکیل پرچم نزولی از ادامه روند نزولی خبر میدهد. پس از شکست و تایید آن به وسیله حجم سنگین معاملات، انتظار داریم بازار حداقل به اندازه پایه پرچم، یعنی ابتدای شروع حرکت تا اولین قله یا دره تشکیلشده، تحرک قیمتی داشته باشد.
۵- الگوی مستطیل
الگوی مستطیل را میتوان نوعی پرچم دانست. اما باید میان آنها تمایز قائل شویم، زیرا ازلحاظ کارایی تفاوت بسیاری دارند. بهطور کلی این الگو نیز از نوع ادامهدهنده روند بوده و حرکتی خنثی مابین تحرکات اصلی یکروند پرقدرت محسوب میشود. زمانی که روند مشخصی قابلملاحظه باشد، در صورت مشاهده الگوی مستطیل در نمودار، میتوان بر مبنای آن تصمیمگیری نمود. ولی همانند الگوی پرچم در سایر مواقع که جهت بازار واضح نیست، کاربردی ندارد. از طرفی مستطیل به الگوهای سقف و کف چند قلو شباهت بسیاری دارد. زیرا در تمامی این اشکال نموداری، قیمت پس از حرکت در جهتی مشخص، برای مدتی در محدوده کوچکی بین حمایت و مقاومتهای افقی نوسان میکند. تشخیص دقیق این الگوها به وسیله جهت و شرایط شکست قیمت امکانپذیر است. محدوده نوسانی، محل تقابل خریداران و فروشندگان است که نتیجه آن، مسیر آتی بازار را مشخص میکند. همانند الگوی پرچم، شکست سقف مستطیل پس از یکروند صعودی یک سیگنال افزایشی بوده و شکست کف الگو نشانه ادامه روند نزولی است.حداقل هدف قیمتی این الگو، ارتفاع مستطیل یعنی فاصله بین سقف و کفهای محدوده نوسانات است.
تحلیل تکنیکال کلاسیک, روندها,حجم معاملات, الگوها
روش پیش بینی اینده قیمت با توجه به گذشته و وضعیت فعلی ان.
2.لحاظ همه چیز در قیمت
3.حرکت قیمت بر اساس روند
هدف از تحلیل تکنیکال:
روشی برای پیشبینی قیمتها در بازار از طریق مطالعه وضعیت گذشته بازار است.
در این تحلیل از طریق بررسی تغییرات و نوسانهای قیمتها و حجم معاملات و عرضه و تقاضا میتوان وضعیت قیمتها در آینده را پیشبینی کرد.
نمودار کندل استیک:
انواع کندل ها:
انواع کندل
خط روند:
خطی است که از بالاترین قیمتها (سقفهای قیمت) یا پایینترین قیمتها (کفهای قیمت) رسم میشود تا مسیر غالب قیمت را نشان دهد.
شکست و تغییرخط روند:
1.تشکیل یک حفره (زیر خط روند صعودی)
2.تشکیل یک قله (بالای خط روند نزولی)
پس از شکست, پولبک یا بوسه آخر اتفاق می افتد.
رابطه بین حجم وروند؟
ازحجم معاملات جهت گرفتن تایید هنگام تغییر روندها و شکستهای حمایتی و مقاومتی استفاده میشود.
از طرفی هر حرکتی که توسط قیمت انجام میشود، قدرت آن را الگوهای کلاسیک میتوان به میزان حجم معاملاتش ارتباط داد.
برای درک بهتر کاربرد حجم معاملات به نموداربیت
کوین در 12 آوریل 2018 نگاه کنید.
تشخیص شکست خط روند با حجم معاملات:
خط روند نزولی بیت کوین در تاریخ 8 آوریل شکسته شده و پس از آن
طی یک پولبک، قیمت دوباره با خط روند نزولی خود تماس داشته است.
اعلام تغییر روند در این نقطه با قاطعیت بالا به دلیل حجم پایین (کمتر از میانگین) ممکن نیست.
اما چهار روز بعد و در تاریخ 12 آوریل، پس از مشاهده حجم بالای
معاملات میتوان روند صعودی را تایید کرد.
البته برخی تریدرها نیز پس از پولبک به خط روند نزولی وارد موقعیت خرید شدند که نسبت به
دسته قبلی معاملهگران با متحمل شدن ریسک بیشتر، سود بیشتری کسب کردند.
کاربرد دیگر حجم معاملات، تشخیص قدرت روند در جریان میباشد.
مثلاً:
هنگامی که نمودار در حال رقم زدن سقفهای بالاتر با حجمهای پایینتر است،
میتوان دریافت که قدرت روند صعودی در حال کاهش است و به زودی الگوهای کلاسیک باید منتظر تغییر روند باشیم.
برای مثال:
دوباره به نمودار بیت کوین در بازه زمانی مشابه نگاه کنید.
واگرایی بین سقفهای بالاتر (Higher Highs) و کاهش حجم نشان از کاهش قدرت خریداران و روی کار آمدن فروشندگان در آینده نزدیک دارد.
این موضوع میتوان به شما در تشخیص نقاط خروج از معامله کمک شایانی کند تا برای قرار گرفتن در موقعیت فروش آماده شوید.
همچنین ازحجم معاملات میتوان درتاییدشکست هایی که پس از شکلگیری الگوها اتفاق میافتند نیز استفاده کرد.
برای مثال در نمودار زیر که مربوط به بیت کوین است،
پس از شکلگیری الگوی سر و شانه (Head and Shoulders) شکست مقاومتی رخ داده و برای تایید این موضوع باید از حجم معاملات در کندل مشخص شده استفاده کرد.
با توجه به حجم بالای معاملات، این شکست تایید میشود و برای موقعیت خرید میتوان وارد معامله شد.
در حجم معاملات اصلی که نباید از آن غافل شوید،
این است که در اغلب مواقع حجم معاملات پیش از تغییر قیمت، سیگنال تغییر روند را به شما میدهد.
کاری که تحلیلگران تکنیکال انجام میدهند این است که با دنبال کردن حجم معاملات، بازگشت روند (Reversal Trend) را شناسایی کنند.
برای مثال:
همانطور که گفته شد در یک روند صعودی هنگامی که حجم معاملات رقم خورده در هر سقف جدید کمتر و الگوهای کلاسیک کمتر شود،
از نزدیک شدن به پایان روند صعودی خبر میدهد.
در نمودار بالایی میتوانید تعدادی از کاربردهای حجم معاملات را در تحلیل تکنیکال مشاهده کنید.
سطوح حمایت ومقاومت:
زمانی که درباره تحلیل تکنیکال صحبت میکنید، توجه به خطوط حمایت و مقاومت اهمیت بسیار زیادی دارد.
این خطوط ارائه دهنده نقاط اتصال مهمی هستند که در آنها نیروهای عرضه و تقاضا به هم میرسند.
حمایت از وصل کردن نقاط حداقلی(مینیمم) و مقاومت از وصل کردن نقاط حداکثری(ماکزیمم) به دست میآید.
همانطور که میدانید هرگاه تقاضا افزایش یابد، قیمتها بالا میروند و هرگاه عرضه افزایش یابد،
قیمتها پایین میآیند و هنگامیکه عرضه و تقاضا برابر باشند، قیمتها نیز همگام با مبارزه خریداران و فروشندگان به آهستگی بالا و پایین میروند.
در ادامه بیشتر درباره دو مفهوم حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال خواهید خواند.
حمایت:
سطوحی که برای خریداران از جذابیت خاصی برخوردار است و با رسیدن قیمت به این سطح با افزایش تقاضا روبهرو هستیم که این افزایش الگوهای کلاسیک تقاضا موجب افزایش قیمتها میشود.
در واقع در این سطوح میزان تقاضا بر میزان عرضه فزونی یافته و بر آن غلبه میکند که نتیجه این پیروزی بهصورت افزایش قیمتها و ادامه روند صعودی قابل مشاهده است.
مقاومت:
سطوحی که برای فروشندگان از جذابیت خاصی برخوردار بوده و با رسیدن قیمت به این سطح معاملهگران اقدام به عرضه شدید میکنند.
در واقع در این سطوح میزان عرضه بر تقاضا افزایشیافته و همین امر موجب کاهش قیمت و ادامه روند نزولی میشود.
بازار با توجه به سقف و کف هایی که تشکیل می دهد رفتار مشخصی را دنبال می کند.
اندیکاتورها:
اندیکاتورها ابزاری هستند که براساس فرمولهای خاص در جهت تحلیل قیمت سهام یا تحلیل شاخصهای بازار بهوسیله ابزارهای گرافیکی ترسیم و مورد استفاده قرار میگیرند.
دادههای ورودی اندیکاتورها از دادههای قیمت، حجم معاملات و تغییرات آنها در روزهای گذشته تشکیل میشود.
در هر بازه زمانی اطلاعات قیمت آغاز(Open) پایان(Close) سقف(High)، کف(Low) یا تعدادی از مجموع این موارد در شکلگیری اندیکاتور دخالت دارند.
اندیکاتور RSI :
نشاندهندهی قدرت بازار و قدرت خریداران و فروشندگان نسبت به هم است و از همین حیث، شاخص قدرت نسبی نامیده شده است, درتنظیمات این اندیکاتور نیز عموماً از تنظیم 14 روزه استفاده میشود.
این اندیکانور بین دو سطح صفر تا صد, حرکت می کند, دو سطح کلیدی 30 و70را به ترتیب به عنوان سطوح اشباع فروش و اشباع خرید می نامند.
زمانی که مقدار این اندیکاتور از 70 بالاتر رود به این معنی هست که سهام مورد نظر بیش از حد خریده شده واحتمال اینکه فروشنده ها, بازار در دست بگیرند زیاد هست.
زمانی هم که مقدار ان کم تر از 30 هست به این معنی است که سهام بیش از حد فروخته شده و احتمال اینکه خریداران بازار را دردست بگیرند زیاد است.
چگونه می توانیم از این اندیکاتور, سیگنال بگیریم؟
1.سیگنال از نقاط اشباع خریدوفروش
2.سیگنال خطوط روندی در اندیکاتور
3.سیگنال از واگرایی ها
سیگنال از نقاط اشباع خریدوفروش:
زمانی که مقدار آن بالای 70رفت ما سیگنال فروش خود را می گیریم وبا ریزش روند ما یک خط مقاومت روی قله های اندیکاتور رسم میکنیم زمانی که این خط شکست , ما از این معامله خارج می شویم.
زمانی هم که مقدارآن به زیر 30 رفت, ما سیگنال خرید دریافت می کنیم با افزایش قیمت, ما یک خط حمایت بین کف ها رسم می کنیم و زمانی که این خط شکست ما از این معامله خارج میشویم.
سیگنال خطوط روندی در اندیکاتور:
در یک روند صعودی یا نزولی وارد می شویم وبا رسم قله ها یا مف ها, خطوط حمایت ومقاومت را رسم الگوهای کلاسیک می کنیم وطبق خطوط ترید می زنیم, تا زمانی که خطوط نشکن معامله را نگه می داریم,
زمانی هم که خطوط شکستن, می توانیم پوزیشن برعکس بگیریم.
سیگنال از واگرایی ها:
واگرایی زمانی استفاده می شود که روند آر اس آی , در جهت مخالف حرکت قیمتها باشد.در این حالت فرصت مناسب برای تغییر روند در قیمتها می تواند پدیدار شود.
استفاده از واگرایی ها نیازمند آن است که حد اقل یکی از دو سقف یا دو کف به وجود آمده در منطقه اشباع خرید و فروش قرار گیرد.
واگرایی در صورتی تشکیل می شود که سقف یا کفهای ایجاد شده در قیمت و آر اس آی نسبت به کف یا سقفهای قبلی خودشان در سطوحی بالاتر یا پایینتر قرار گیرند,
یعنی در قیمت وآر اس آی مخالف هم باشند.
با مشاهده واگرایی ها در اندیکاتور هم می توانیم سیگنالهای خریدوفروش خوبی بگیریم,زمانی که واگرایی منفی در سقف رخ بدهد,
ما سیگنال فروش می گیریم و زمانی که واگرایی مثبت در کف ها رخ دهد,ما سیگنال خرید میگیریم,
معاملاتی که ما با واگرایی می زنیم نباید طولانی مدت ,نگهداری کنیم,چنین معاملاتی برای زمانهای کوتاه بیشتر سود می دهند.
اندیکاتور MACD
نشان دهنده قدرت و جهت بازار:
اندیکاتور مکدی با استفاده از ۳ میانگین متحرک به شما کمک میکند تا قدرت، جهت و شتاب یک روند صعودی یا نزولی را تشخیص دهید.
این ۳ میانگین متحرک عبارتند از:
میانگین متحرک ۹ روزه، میانگین متحرک ۱۲ روزه و میانگین متحرک ۲۶ روزه. این اندیکاتور از خانواده اسیلاتورها است و به کمک آن میتوان سیگنال های مختلفی دریافت کرد.
چگونه از اندیکاتورمکدی سیگنال بگیریم؟
همانطور که گفته شد اندیکاتور مکدی از دو بخش میلهها و خط سیگنالی تشکیل شده است.
در این میان تقاطع میله ها و خط سیگنال بسیار بااهمیت است.
بهبیاندیگر، هرگاه شاهد ورود خط سیگنال در محدوده مثبت به درون میله ها باشیم (در محدوده بالای سطح صفر)، میتواند نشاندهنده سیگنال خرید باشد و بالعکس؛
یعنی چنانچه خط سیگنال درون میله ها بوده و در حال خارج شدن از آن باشد، سیگنال خروج از سهم خواهد بود.
در محدوده منفیها این فرآیند برعکس عمل میکند. به این معنا که اگر خط سیگنال در محدوده منفی وارد میله ها شود
سیگنال فروش و اگر خط سیگنال در محدوده منفی که در حال خروج از میلهها است مشاهده شود، سیگنال خرید در نظر خواهیم گرفت.
هر گاه که خط آبی خط قرمز را به سمت بالا قطع کرده و میله های هیستوگرام از فاز منفی وارد فاز مثبت شدهاند، به معنای سیگنال خرید است.
سیگنال فروش :
هر گاه که خط آبیرنگ خط قرمز را به سمت پایین قطع کرده و میله های هیستوگرام وارد فاز منفی شدهاند این وضعیت نشاندهنده سیگنال فروش است.
روش دیگرسیگنال گیری با خط مکدی مانند
سیگنال گیری با خط ار اس ای هست:
به این شکل که با یک خط روندی سقف های یا کف های شکل گرفته در خط مکدی را به هم وصل میکنیم
زمانی که این خط روندی شکست و اندیکاتور پولبک داد ما سیگنال را در جهت شکست خط روند میگیریم
بین کف یا سقف پولبک بعد شکست خط روند و کف یا سقف قبل شکست خط روند باید واگرایی حتما شکل گرفته باشد.
برای رسم یک خط روند مطمین در اندیکاتور یک روند صعودی یا نزولی با پیش از سه کف یا سقف پیدا کنید دقت کنید واگرایی در پایان روند هنگام شکست باشد.
سیگنال گیری به کمک واگرایی ها در اندیکاتور مکدی:
از روش های معتبر سیگنال گیری مکدی سیگنال گیری به کمک مبحث واگرایی هست
یکی از اصلی ترین کاربردهای مکدی، مشاهدهی واگراییها بین قیمت و اندیکاتور مکدی است. واگراییها زمانی اتفاق میافتند که روند قیمتی خلاف روند اندیکاتور (اسیلاتور) باشد
واگرایی ها دو نوع معمولی و مخفی هستند.
واگرایی معمولی در تشخیص انتهای روند کمک میکند.
واگرایی معمولی دو نوع واگرایی معمولی مثبت و واگرایی معمولی منفی هست
واگرایی معمولی منفی در انتهای روند صعودی و زمانی الگوهای کلاسیک به وجود میآید که قیمت سقف جدیدی (نسبت به سقف قبلی خود) ایجاد کند
اما اندیکاتور موفق به ثبت سقف جدید نمیشود و سقف پایینتری میسازد
واگرایی معمولی مثبت در انتهای روند نزولی و زمانی به وجود میآید که قیمت کف جدیدی (نسبت به کف قبلی خود) ایجاد کند اما اندیکاتور موفق به ثبت کف جدید نمیشود و کف یالا تری میسازد.
واگرایی های مخفی به عنوان یک نشانه احتمالی برای ادامه روند استفاده میشوند، یعنی تاییدی برای ادامه دار بودن روند قیمتها هستند.
واگرایی مخفی دو نوع واگرایی مخفی مثبت و واگرایی مخفی منفی هستند.
واگرایی مخفی منفی زمانی تشکیل میشود که قیمت سقف پایینتری را نسبت به سقف قبلی خود ایجاد میکند
اما اندیکاتور مکدی سقف بالاتری را نسبت به سقف قبلی ثبت میکند که این اتفاق، نشان دهنده قدرت روند هست
واگرایی مخفی مثبت زمانی تشکیل میشود که قیمت کف بالاتری نسبت به کف قبلی خود میسازد، اما اندیکاتور مکدی کف پایین تری می سازد.که این خود نشانه افزایش قدرت روند هست
الگوها
میزان صعود و نزول حداقلی قیمت را مشخص میکند.
Reversal Patteerns الگوهای بازگشتی
الگوهای برگشتی می توانند سبب اتمام روند شوند یا موقتا سبب برگشت قیمت شوند.
الگوی سقف دوقلو Double Top
در این الگو حجم معاملات در سقف از چپ به راست کاهش می یابد و اندیکاتورها مثل مکدی و آر اس آی از ناحیه اشتیاق خرید خارج می شوند و دیگر قادر به ورود اشتیاق خرید نیستند.
الگوی کف دوقلو Double Buttom
در این الگو حجم معاملات در سقف از چپ به راست افزایش می یابد و اندیکاتورها مثل مکدی و آر اس آی از ناحیه اشتیاق فروش خارج می شوند و دیگر قادر به ورود اشتیاق فروش نیستند.
واقعگرایی و الگوهای کلاسیک در فیلمهای اصغر فرهادی
«رازهای جدایی: سینمای اصغر فرهادی» کتابی است از سعید عقیقی که در نشر روزنه منتشر شده است. عقیقی در این کتاب چنانکه خود در پیشدرآمد آن توضیح داده است به «الگوهای روایی و تصویری در هفت فیلم بلند سینمایی اصغر فرهادی در مقام نویسنده و کارگردان» پرداخته و کوشیده است به این پرسشها پاسخ دهد: «1- آیا رابطهای میان سینمای کلاسیک و فیلمهای فرهادی وجود دارد؟ 2- آیا رابطهای میان سینمای واقعگرا و فیلمهای فرهادی وجود دارد؟ 3- آیا این دو الگو در هر فیلم او به شکل توأمان قابل تشخیص است یا نه، و در هر دو صورت به چه شکل میتوان ساختار کلی روایت را در فیلمهای او توضیح داد؟» بخش اول کتاب تحلیلی کلی است بر آثار اصغر فرهادی از کارهای اولیهاش در تلویزیون تا امروز. در این تحلیل، سیر تکاملی سینمای اصغر فرهادی در متن تغییر و تحولات اجتماعی و بخشی از تاریخ سینمای ایران در پیش و پس از انقلاب بررسی شده است. عقیقی در آغاز این بخش مینویسد: «کسی که به تماشای نخستین نوشتههای اصغر فرهادی در قالب سریالهای تلویزیونی نشسته باشد، احتمالا به دشواری میتواند فیلمساز موفق سالهای بعد را تشخیص بدهد، اما این نوشتهها نکتهای دیگر را اثبات میکند که از یافتن درونمایههای محبوب فیلمساز در کارهای اولیهاش مهمتر است: اینکه او همواره فراگیر بودن، به معنای رودرروشدن با موج وسیع مخاطبان را به نخبهگرایی ترجیح داده است. کار در رادیو، تلویزیون و تجربههای نمایشی، این امکان را به او داده که بهمانند کارگردانان سینمای کلاسیک به شکل یک عنصر صنعتیِ الگوهای کلاسیک قابل ارائه به فیلم نگاه کند.» او آنگاه با طرح این موضوع که «نخبهگرایی راه غالب در میان فیلمسازانِ متفاوت ایران بوده است» و «دلمشغولیهای بیشتر فیلمسازان موفق نسل پیشین ویژگیهایی داشته، یا از راههایی عبور کرده که کمترین درگیری را با مفهوم گیشه داشته باشد» به کارِ فرهادی در تلویزیون میپردازد و الگوهای کلاسیک اینکه فرهادی چگونه با فعالیت در تلویزیون به این امکان دست پیدا میکند که «در چرخهی تولید سیستمِ صنعتی فعالیت کند.» عقیقی به شکلگیری تدریجی دغدغههای اجتماعی در آثار تلویزیونی فرهادی میپردازد و به این موضوع که در کارِ فرهادی مسائل اجتماعی در قالب داستانهای کلاسیک و پرهیجان طرح میشود. عقیقی درباره این دوره کاریِ فرهادی مینویسد: «عنصر تعیینکننده در تحلیلِ این دوره از کارِ او، فعالیت در سیستم صنعتی بهقصد استقلال تولید در کارهای تلویزیونیِ متأخر و آثار سینماییست. به این معنا که در اوخر دههی 1370 دلمشغولیهای او در زمینهی مسائل اجتماعی بهتدریج ابعاد واضحتری پیدا میکند که در بعضی از قسمتهای مجموعهی داستان یک شهر قابل بررسیست؛ هرچند گرایش دیگر او که بعدها از طریق دایره زنگی به سینما راه مییابد، در همان دورهی اول یعنی مجموعهی طنز مجتمع مسکونی فرج و فرخ یافتنیست. این نکته که فرهادی بهمرور و به شکل مرحلهبهمرحله شیوهی بیان سینمایی خود را کامل میکند، نباید به بحث پرداختن به مجموعهی وسیع مخاطبان در قالب داستانهای پرهیجان لطمه بزند.» به اعتقاد عقیقی در فیلمهای فرهادی واقعگرایی و الگوهای کلاسیک کمابیش «رشدی همپای یکدیگر داشته و گاه به یکدیگر کمک کرده است.» عقیقی مینویسد: «در سینمای ایران دو الگوی فراگیر وجود دارد که اولی ادامه منطقی فیلمفارسیست و هرگز در سینمای ایران بهطور کامل محو نشده است. دومی یعنی درام اجتماعی بهرغم موانع پیشرویش همواره مشتریان خود را داشته و هر قدر به طبقهی متوسط جامعه نزدیک بوده توجه بیشتری برانگیخته است.» عقیقی تفاوت فیلمهای فرهادی را با آثار اجتماعی «افزودن فرمولهای کلاسیک پرهیجان» به واقعگرایی اجتماعی میداند. بخش دوم کتاب به تحلیل فیلمهای فرهادی اختصاص دارد. عقیقی در پایان این بخش در بخشی از نتیجهگیری خود از تحلیلی که از هفت فیلم فرهادی به دست داده است درباره تلفیق الگوهای کلاسیک و واقعگرا در سینمای فرهادی مینویسد: «تلفیق دو الگوی کلاسیک و واقعگرا سبب شده است تا فیلمهای متأخر او ماهیتی فراگیر پیدا کند. فیلمساز از طریق داستانهای چندلایه و درگیرکننده، این امکان را به بیننده میدهد تا همزمان با مشاهدهی داستانهای پرکششِ رخدادمحور و درگیرشدن در وضعیتی همسطح با شخصیتهای هر فیلم، اشارات ملموس اجتماعی آنها را بهطور کامل دریابد و به بیان دیگر، از طریق الگوی کلاسیک در داستان غرق شود و از راه الگوی واقعگرا در خود و جامعهی پیراموناش.» بخش سوم کتاب شامل فیلمشناسی فرهادی است و بخش چهارم به فهرستی از جوایزی که فرهادی برای فیلمهایش دریافت کرده اختصاص دارد.
الگوهای کلاسیک
کتاب الگوهای کلاسیک پیشرفته تالیف محمد حسن ژند
محمد حسن ژند
تعداد صفحات:
131 صفحه
در صورت وجود هرگونه سوال در مورد نحوه خرید و ارسال سفارشات میتوانید سوالات متداول را مطالعه بفرمایید.
تضمین سلامت کالا
پشتیبانی آنلاین و سریع
ارسال سریع به سراسر کشور
پرداخت امن و مطمئن
مشخصات کتاب
موضوع:
بورس تحلیل تکنیکال
محمد حسن ژند
نوبت چاپ:
سال چاپ:
تعداد صفحات:
وزیری
نوع جلد:
شومیز
9786001863318
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.
کتابهای مرتبط
محصولات مرتبط
کتاب دوئل با روند تالیف محمد شعبانی نیما آزادی
کتاب معاملات سریع (اسکالپ) با پرایس اکشن لنس بگز
کتاب رموز ایچیموکو اثر کاوه مهدی حسین آبادی
مرجع کامل تحلیل تکنیکال کاربردی امیر زنگنه
- تهران - میدان انقلاب
- 09162028253
- [email protected]
- در اینستاگرام همراه ما باشید
فروشگاه کتاب آنلاین بورس باز
بورس باز کاملترین مرجع کتاب های بورس و بازار سرمایه، مدیریت و کسب و کار
فروشگاه کتاب آنلاین بورس باز
بورس باز کاملترین مرجع کتاب های بورس و بازار سرمایه،مدیریت و کسب و کار
- تهران - میدان انقلاب
- 09373882629
- [email protected]
- در اینستاگرام همراه ما باشید
کتاب الگوهای کلاسیک پیشرفته تالیف محمد حسن ژند
تیم پشتیبانی بورس باز اینجا هستند تا به سوالات شما پاسخ دهند و یا در هر مرحله از خرید شما را راهنمایی کنند.
دیدگاه شما