تعریف سواد دیجیتالی


دانلود مقالات ISI درباره سواد + ترجمه فارسی

سواد توان خواندن و نوشتن و محاسبات ساده ریاضی، بهره مندی از دانش عمومی و اطلاعات سطحی، یا در اختیار داشتن دانش تخصصی و عمیق، سواد تنها به مکتب رفتن، کارکردن و یا آموختن نیست. سواد تنها این نیست که داکتر شدن باشد بلکه هدف والاتر و بالاتر آن، رسانیدن جامعه به سطح سواد علمی است و سواد علمی یعنی تربیت کودکان و جوانانی آگاه و سازنده که: ـ آمادگی رو به رو شدن با شرایط اجتماعی فردا را داشته باشند، ـ بتوانند مسایل و مشکلات پیچیده جهان فردا را حل کنند؛ مسایلی که امروز بر ما پوشیده اند، ـ خود را عضو موثر و مسوول جامعه بدانند و بتوانند در تصمیم گیری های اجتماعی مشارکت فعال داشته باشند، ـ توانایی برقراری ارتباط با افراد، حفظ محیط زیست، تنظیم جمعیت و صرفه جویی را داشته باشند، ـ مولد علم و فناوری باشند و توانایی تحلیل مسایل ناشناخته فردا و خلاقیت لازم را برای حل آنها داشته باشند، ـ حافظ و مروج ارزش های اخلاقی و معنوی انسان باشند. انواع سواد امروزه مفهوم سواد، دیگر توان خواندن، نوشتن و حساب کردن نیست. به قول آلوین تافلر: « در قرن بیست و یکم، بیسوادان آنهایی نیستند که نمیتوانند بخوانند یا بنویسند، بلکه کسانی هستند که نمیتوانند یاد بگیرند و بازآموزی کنند». در دهه اخیر، جهان را با یک بیسوادی، تحولات سریع فناوری اطلاعات و ارتباطات به تعبیر جدید، و نیازهمه گیر به بازآموزی و یادگیری مواجه ساخته است. روشهای سنتی آموزش، دیگر پاسخ گوی این حجم عظیم تقاضا برای آموزش نیست. نهضت سوادآموزی الکترونیکی به جای سوادآموزی متعارف، به عنوان یک راهکار برای گذر به جامعه اطلاعاتی مطرح شده است، با این تفاوت که اجرای آن به جای بیسوادان جامعه، در میان باسوادترین اقشارباشد. طبیعی است که نظام آموزشی کشورکه بخش ابتدایی و گسترده آن را سازمان آموزش و پرورش هر کشوری تشکیل میدهد، نخستین مکان اجرای آن خواهد بود و دانش آموزان، اولین کسانی هستند که ازآن بهره میگیرند. سواد رسانه ای درگذار متحولانه مطالعه سهم دارند. این رسانه ها عوامل رسانه های دیجیتالی قدرتمندی هستند که به صورت سنتی در محیط چاپی وجود ندارند، ولی مزایایی مثل قابلیت تعامل، غیرخطی بودن، فوری بودن دسترسی به اطلاعات و همگرایی متن و تصویر، شنیدار و دیدار را نیز ارایه میکنند. سواد علمی سواد علمی مجموعه های از مفاهیم، تاریخ و اندیشه هایی است که به ما کمک میکند موضوعات علمی زمانمان را درک کنیم. سواد علمی در جامعترین اصول علمی و دانش عمومی ریشه دارد. یک شهروند دارای سواد علمی، از واژگان و حقایقی آگاه است که برای درک مفهوم اخبار روزانه ضروریاند. سواد تکنولوژیک یعنی توانایی استفاده از دستگاه هایی مانند کامپیوتر و ضبط و پخش ویدیویی که برای بسیاری از حرفه های امروزی ضروری است، اما با تعریفی که ارایه کردیم، از سواد علمی مجزا میشود. این مساله به دانشگاه ها محدود نمیشود. ما در دبیرستانها و مدرسه ها نیز با چنین یک دیدگاه رایج در آموزش امریکای امروز این است که با مشکلی روبه رو هستیم. همه دانش آموزان باسواد علمی باشند. برای تحقق این امر، مربیان و معلمان نیازمند آگاهی از چالشهای درگیر در سواد علمی و گستره وسیعی از دانش هستند سواد دیجیتالی سواد دیجیتالی توانایی درک و استفاده از اطلاعات در اشکال چندگانه از یک گروه از منابع کامپیوتری است. این دانش ضروری است، زیرا اینترنت از یک ابزار کاربسته محققانه به یک شبکه باز تحقیقی و انتشاراتی جهانی گسترده و رشد یافته تبدیل شده است. این مهارت ها یک فرد را باسواد دیجیتالی مینماید. باسواد دیجیتالی بودن به اندازه داشتن لیسنانس دریوری ضروری است چرا که اینترنت سریعترین میزان رشد در میان رسانه هاست. آنقدر که تا به حال هیچ رسانهای در طول تاریخ چنین رشدی نداشته است. اینترنت بر روی شما و اطرافیان شما در خانه، در محل کار، از ادغام تصاویر دستگاه تلویزیون شما با شبکه اطلاعاتی تا پیدایش جامعه کاربرانی که شکل فعالیت های آنان را در تجارت و آموزش متغیراست؛ تأثیرگذار خواهد بود. سواد اینترنتی اینترنت یک رسانه جمعی پنهان است. لایه های این وسیله ارتباطی بسیارناشناخته تر از رسانه های جمعی دیگر است. برای مثال یک مجله تعدادی صفحه دارد وبرنامه های تلویزیون و ماهواره نیز به چند شبکه محدود میشوند. حتا اگراین شبکه ها هزار عدد باشد، بازهم قابل دسترسی وتفکیک است، اما در اینترنت با لایه های فراوانی رو به رو هستیم.

در این صفحه تعداد 474 مقاله تخصصی درباره سواد که در نشریه های معتبر علمی و پایگاه ساینس دایرکت (Science Direct) منتشر شده، نمایش داده شده است. برخی از این مقالات، پیش تر به زبان فارسی ترجمه شده اند که با مراجعه به هر یک از آنها، می توانید متن کامل مقاله انگلیسی همراه با ترجمه فارسی آن را دریافت فرمایید.
در صورتی که مقاله مورد نظر شما هنوز به تعریف سواد دیجیتالی فارسی ترجمه نشده باشد، مترجمان با تجربه ما آمادگی دارند آن را در اسرع وقت برای شما ترجمه نمایند.

مقالات زیر هنوز به فارسی ترجمه نشده اند.
در صورتی که به ترجمه آماده هر یک از مقالات زیر نیاز داشته باشید، می توانید سفارش دهید تا مترجمان با تجربه این مجموعه در اسرع وقت آن را برای شما ترجمه نمایند.

سواد رسانه‌ای؛ از تعریف تا تمجید

جواد افتاده : اینجا همه می‌گویند، سواد رسانه‌ای لازم و ضروری است اما کسی گوش نمی‌دهد یا شاید هم از این گوش وارد و از آن گوش خارج می‌کنند!

رسانه

به واقع چه سازمان یا مؤسسه‌ای باید متولی گسترش سواد رسانه‌ای در جامعه باشد؟قاعدتا نمی‌توان از رسانه‌ها انتظار داشت تا سواد رسانه‌ای را بسط دهند زیرا این طور به‌نظر می‌رسد هیچ رسانه‌ای دوست ندارد، اقناع و قدرت خود را با ابزاری بکاهد. برخی مواقع نیز احساس می‌شود، هنوز مسئولان، رسانه‌ها و کارشناسان مفهوم و کاربرد سواد رسانه‌ای را درک نکردند و آن را با سواد اطلاعاتی، دیجیتال و غیره اشتباه می‌گیرند. آخرین بررسی دراین باره در نشست «سواد رسانه‌ای؛ ضرورت دنیای امروز» در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران انجام شد. آنطور که از این نشست برداشت شد، سواد رسانه‌ای را نباید به‌صورت یک مهارت مستقل و مجزا فرض کرد بلکه این سواد بایستی با دیگر مهارت‌ها و دیگر اشکال سواد درگیر و آنها را در بر گیرد.
دکتر حسین‌علی افخمی، عضو هیأت علمی گروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی، سواد رسانه‌ای را موضوع تازه‌ای در ایران دانست و اظهار داشت: مشکل ما این است که 2 دهه فاصله با جهان داریم و هنوز مطالعات دهه 80 تا 90 میلادی را ترجمه می‌کنیم زیرا در دهه‌های 60 و 70 شمسی هیچ مجله ارتباطی در کشور وجود نداشت.

وی با اشاره به شعار طنزی با این مضمون که ماهواره را باید کشت چه با خمپاره چه با مشت گفت: در سواد رسانه‌ای بحث این است که نمی‌توان ماهواره را کشت. زیرا هم‌اکنون برخی از مردم از طریق تبلیغات ماهواره‌ای دارند جامعه مصرفی اروپایی را تجربه می‌کنند؛ این در حالی است که واردات آن کالاها به کشور ممنوع است.

افخمی با بیان اینکه ما از حوزه آموزش رسانه‌ای و یادگیری از رسانه‌ها تقریبا خارج شده‌ایم و حوزه سواد رسانه‌ای تقریبا تازه مطرح شده است، افزود: دانشجویان فارغ‌التحصیل رشته مطالعات رسانه، از یک سو می‌توانند به‌عنوان معلم در مدارس تدریس کنند و از سوی دیگر می‌توانند منتقدانی باشند که همچون یک روشنفکر حرفه‌ای نقش دیده‌بان رسانه‌ها را بازی کنند و شهروندان را مسلح کنند تا اجازه ندهند رسانه‌ها ذهنشان را تسخیر کنند.

سواد رسانه‌ای در جامعه اطلاعاتی

پیام آزادی، پژوهشگر حوزه ارتباطات و رسانه نیز سخنرانی‌ای درباره «تئوری سواد رسانه‌ای شناختی» در این نشست ارائه کرد و اظهار داشت: سواد رسانه‌ای در نتیجه همگرایی رسانه‌ها پدیدار شد. نیاز به این سواد با ظهور رسانه‌های الکترونیکی(ارتباط جمعی) و رسانه‌های دیجیتال(ارتباط چندرسانه‌ای) در مراحل توسعه جامعه اطلاعاتی ایجاد شد.

وی سواد رسانه‌ای را شامل کنترل شکل‌ سوادهای پیشین مانند خواندن و نوشتن، سواد سمعی و بصری، سواد دیجیتال و مهارت‌های جدید مورد نیاز در شرایط همگرایی رسانه‌ها مطرح کرد و افزود: در سیر تکاملی سواد رسانه‌ای مهم‌ترین اتفاقاتی که در توسعه ارتباطی و تکنولوژیکی می‌توان به آن اشاره کرد، ظهور رسانه‌های الکترونیکی مانند تلویزیون، رادیو، فیلم و تلفن است. این نوع رسانه‌ها راه ارتباطات جمعی را هموار کردند و از دهه 1950 سلطه خود را گسترش دادند.

ظهور بعدی سواد در دهه 1980 بود که در آن رسانه‌های دیجیتال و در رأس آن اینترنت قرار داشت. ظهور رسانه‌های دیجیتال که سریعاً در حال گسترش بودند، منجر به ایجاد زمینه‌های جامعه اطلاعاتی، روشنفکران جدید، علم نشانه‌شناسی، فضای ارتباطی و فرهنگی در زمینه فردی و توسعه جمعی شد. وی در ادامه 8مولفه‌ کلیدی سواد رسانه‌ای معرفی شده توسط «انجمن سواد رسانه‌ای انتاریو» را به شرح ذیل برشمرد:

1- تمامی رسانه‌ها ساختگی هستند.
2- رسانه‌ها واقعیت را می‌سازند.
3- مخاطبان درباره مفاهیم و معانی در رسانه تبادل نظر می‌کنند.
4- پیام‌های رسانه‌ای دارای مفاهیم تجاری هستند.
5- پیام‌های رسانه‌ای شامل پیام‌های ارزشی و ایدئولوژیک هستند.
6- پیام‌های رسانه‌ای دارای مفاهیم اجتماعی و سیاسی هستند.
7- فرم و محتوا به‌طور مشخص در پیام‌های رسانه‌ای دیده می‌شود.
8- هر رسانه شکل‌زیبایی‌شناختی و هنری منحصر به‌فردی دارد.

آزادی با اشاره به اینکه هیچ‌کس با سواد رسانه‌ای متولد نمی‌شود، گفت: سواد رسانه‌ای باید ارتقا داده شود و این ارتقا نیازمند تلاشی از سوی افراد است. این ارتقا همچنین یک فرایند طولانی ‌مدت است که هرگز به پایان نمی‌رسد؛ به عبارتی دیگر، هیچ کس هرگز از نظر سواد رسانه‌ای کامل نیست. مهارت‌ها همیشه می‌توانند بیشتر ارتقا داده شوند؛ اگر آنها مداوم توسعه نیابند، ضعیف خواهند شد.

وی با بیان اینکه سواد رسانه‌ای در بهترین حالت به‌عنوان پیوستار شناخته شده است، اظهار داشت: سواد رسانه‌ای یک فرایند دائمی و پایدار است. افراد براساس پهنه دیدگاه کلی‌شان درباره رسانه‌ها در طول این پیوستار تعریف سواد دیجیتالی قرار گرفته‌اند. پهنه دیدگاه شخص براساس کمیت و میزان ساختارهای دانش است و کیفیت ساختارهای دانش براساس سطح مهارت‌ها و تجربه‌های شخص است.

مشارکت در سواد رسانه‌ای انتقادی

امیریزدیان، پژوهشگر ارتباطات و رسانه نیز در این نشست سخنرانی‌ای با موضوع سواد رسانه‌ای انتقادی ارائه کرد و اظهار داشت: یکی از چالش‌های اساسی در بسط سواد رسانه‌ای انتقادی از این حقیقت ناشی می‌شود که این سواد به معنای سنتی، نوعی از تعلیم و تربیت با اصولی نسبتاً مشخص، متونی مشخص و راهکارهای آموزشی مدون، آزموده شده و مورد قبول نیست.

این سواد به آموزشی دمکراتیک نیازمند است که در آن معلمان به واسطه مشارکت در فرایند نقاب‌برداری از اساطیر و به چالش کشیدن هژمونی، قدرت خود را با دانش‌آموزان به اشتراک بگذارند.

وی در ادامه مفاهیم اساسی سواد رسانه‌ای انتقادی را به شرح ذیل ارائه کرد:
1- اصل عدم‌شفافیت: تمام پیام‌های رسانه‌ای «ساخته» می‌شوند.
2- رمز‌ها و قواعد: رسانه‌ها از زبان‌هایی با رمز‌ها و قواعد ویژه استفاده می‌کنند.
3- رمزگشایی مخاطب: افراد مختلف تجربه‌ای متفاوت از یک پیام رسانه‌ای واحد دارند.
4- محتوا و پیام: رسانه‌ها در بردارندة ارزش‌ها و عقاید پنهانی خود هستند.
5- انگیزه: رسانه‌ها در جهت کسب سود یا قدرت ساماندهی شده‌اند.

وی با بیان اینکه تدریس سواد رسانه‌ای انتقادی باید پروژه‌ای مشارکتی و جمعی باشد، خاطرنشان کرد: تماشای نمایش‌ها و فیلم‌های تلویزیونی در کنار یکدیگر با تأکید بر طرح نظرات دانش‌آموزان، تولید تفاسیر متنوع درباره متون رسانه‌ای و آموزش مبانی اصولی نقد و هرمنوتیک، مباحث سودمند در این زمینه را میان معلمان و دانش‌آموزان ارتقا می‌دهد.

توصیه‌های IFLA در حوزه سواد اطلاعاتی و رسانه‌ای

برای بقا و توسعه، برای تصمیم‌گیری و حل مشکلات در همه جنبه‌ها و وجوه زندگی اعم از اینکه شخصی، اجتماعی، آموزشی و حرفه‌ای باشد، افراد، جوامع و ملت‌ها به تعریف سواد دیجیتالی اطلاعاتی در مورد خود و محیط‌های فیزیکی و اجتماعی اطرافشان نیازمند هستند. این اطلاعات از طریق سه فرآیند قابل دسترسی است: مشاهده و تجربه/آزمایش، صحبت‌کردن (با سایر افراد) و مشاوره (با مؤسسه‌های حافظه). قابلیت انجام این کار را به شکل مؤثر و نتیجه‌بخش، سواد اطلاعاتی و رسانه‌ای می‌نامند.
سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی عبارت است از دانش، رفتارها و مجموعه مهارت‌های مورد نیاز برای تشخیص زمان و نوع اطلاعات مورد نیاز، نحوه و محل دستیابی به آن اطلاعات، نحوه ارزیابی اطلاعات از دید انتقادی و سازماندهی اطلاعات پس از دست‌یافتن به آن و همچنین نحوه استفاده اخلاقی از اطلاعات به‌دست آمده. مفهوم سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی فراتر از فن‌آوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی، و یادگیری، تفکر انتقادی و مهارت‌های تفسیری فراتر از مرزهای آموزشی و حرفه‌ای است. سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی شامل همه انواع منابع اطلاعاتی، اعم از منابع شفاهی، چاپی و دیجیتال می‌شود.
سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی در دنیایی به‌شدت جهانی‌شده، به هم وابسته و دیجیتال از حقوق پایه انسانی به حساب می‌آید و باعث ترویج هر چه بیشتر و تحکیم انسجام اجتماعی می‌شود و شکاف میان کشورها و افراد غنی را از نظر اطلاعاتی با کشورها و افرادی که در فقر اطلاعاتی‌اند از بین می‌برد. سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی، افراد را به دانش کارکردهای رسانه‌ها و نظام‌های اطلاعاتی و شرایط فعال‌سازی این کارکردها تعریف سواد دیجیتالی مجهز و به واسطه آن افراد را توانمند می کند.
سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی با یادگیری مادام‌العمر ارتباطی نزدیک دارد. یادگیری مادام‌العمر به جوامع، افراد و ملت‌ها این امکان را می‌دهد که اهدافشان را تحقق بخشند و از فرصت‌های در حال ظهور در فضای رو به تکامل جهانی، بهترین استفاده را به نفع همه و نه فقط تعداد کمی از افراد بهره بگیرند. یادگیری مادام‌العمر به افراد و مؤسسه‌های آنها امکان رفع مشکلات و رویارویی با چالش‌هایی را می‌دهد که در حوزه فن‌آوری، اقتصادی و اجتماعی دارند تا به واسطه آن ناکامی‌ها را برطرف و برای رفاه حال همه افراد تلاش کنند.
زیر چتر جوامع در حال ظهور دانش‌بنیاد، ما دولت‌ها، سازمان‌های بین دولتی و سازمان-ها و مؤسسه‌های خصوصی را تشویق می‌کنیم تا در همه سطوح محلی، منطقه‌ای، ملی و بین‌المللی، سیاست‌ها و برنامه‌هایی را در جهت حمایت از سواد اطلاعاتی و رسانه‌ای و ارتقا آن و یادگیری مادام‌العمر برای همه ترویج کنند. به این واسطه، نهادهای یادشده برای تحقق اهداف بیانیه هزاره سازمان ملل و اجلاس سران جامعه اطلاعاتی، به نحو مؤثری پایه‌ریزی خواهند کرد.

در این خصوص، IFLA دولت‌ها و سازمان‌ها را به‌خصوص به اقدام‌های زیر توصیه می‌کند:
• پژوهش در وضعیت سواد اطلاعاتی و رسانه‌ای و تهیه گزارش‌هایی در مورد سواد اطلاعاتی و ارتباطی و شاخص‌های آن تا متخصصان، آموزگاران و کارآموزان بتوانند بر مبنای آن برنامه‌های مؤثری تدوین نمایند.
• حمایت از توسعه حرفه‌ای پرسنل آموزشی، کتابخانه‌ها، اطلاع‌رسانی، آرشیوها و پرسنل ارائه‌کننده خدمات بهداشتی و انسانی در حوزه اصول و کاربردهای سواد اطلاعاتی و رسانه‌ای و یادگیری مادام‌العمر.
• ادغام آموزش سواد اطلاعاتی و رسانه‌ای در همه متون درسی مربوط به یادگیری مادام‌العمر.
• به رسمیت‌شناختن یادگیری مادام‌العمر و سواد اطلاعاتی و رسانه‌ای به عنوان عناصر کلیدی برای ایجاد و توسعه قابلیت‌های عمومی‌ای که وجود آنها برای تأیید و تعیین اعتبار همه برنامه‌های آموزشی و تربیتی ضروری است.
• ادغام سواد اطلاعاتی و رسانه‌ای در برنامه‌های آموزش مداوم و آموزش اصلی افراد حرفه‌ای در حوزه اطلاع‌رسانی، آموزگاران، سیاست‌گذاران دولتی و اقتصادی و افراد فعال در امور اجرایی و همچنین ادغام سواد اطلاعاتی و رسانه‌ای در فعالیت‌های مشاوران بخش‌های تجارت، صنعت و کشاورزی.
• اجرای برنامه‌هایی در حوزه سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی برای بالابردن میزان اشتغال و ظرفیت‌های کارآفرینی زنان و گروه‌های محروم از جمله مهاجران، افراد بیکار و آنانی که درجایگاهی جز جایگاه واقعی خود به کار گمارده شده‌اند.
• حمایت از برگزاری نشست‌های موضوعی‌ای که اتخاذ راهبردهایی در حوزه یادگیری مادام‌العمر و سواد اطلاعاتی و رسانه‌ای را در مناطق، بخش‌ها و گروه-های جمعیتی خاص تسهیل می کنند.

این سند در نشست شورای حکام IFLA در تاریخ ۷ دسامبر ۲۰۱۱ در لاهه (هلند) به تأیید رسیده است.

موسسه فرهنگی نشر دیجیتال شقایق

عید سعید قربان آسیب شناسی جامعه منتظر از منظر ادعیه و زیارات مهدوی (شماره ۱) دوچرخه‌سواری ماندگاری مواد غذایی در فریزر چقدر است؟ توسل، مرگ و شفاعت از دیدگاه تشیع و وهابیت موتورسیکلت فرق «صدق الله» با علی و بدون علی از نظر رهبر انقلاب ۵ راه‌کار برای ایمن ماندن از وای‌فای‌ در فضای عمومی

۳-سواد رسانه‌ای چیست؟

۳-سواد رسانه‌ای چیست؟

“سواد رسانه‌ای” (Media Literacy) در یک تعریف بسیار کلی عبارت است از یک نوع درک متکی بر مهارت که براساس آن می‌توان انواع رسانه‌ها و انواع تولیدات آن‌ها را شناخت و از یکدیگر تفکیک و شناسایی کرد. این درک به چه کاری می‌آید؟ به زبان ساده، سواد رسانه‌ای مثل یک رژیم غذایی است که هوشمندانه […]

“سواد رسانه‌ای” (Media Literacy)
در یک تعریف بسیار کلی عبارت است از یک نوع درک متکی بر مهارت که براساس آن می‌توان انواع رسانه‌ها و انواع تولیدات آن‌ها را شناخت و از یکدیگر تفکیک و شناسایی کرد.
این درک به چه کاری می‌آید؟ به زبان ساده، سواد رسانه‌ای مثل یک رژیم غذایی است که هوشمندانه مراقب است که چه موادی مناسب هستند و چه موادی مضر؛ چه چیزی را باید مصرف کرد و چه چیزی را نه و یا این‌که میزان مصرف هر ماده بر چه مبنایی باید استوار باشد. سواد رسانه‌ای می‌تواند به مخاطبان رسانه‌ها بیاموزد که از حالت انفعالی و مصرفی خارج شده و به معادله متقابل و فعالانه‌ای وارد شوند که در نهایت به نفع خود آنان باشد. به دیگر سخن، سواد رسانه‌ای کمک می‌کند تا از سفره‌ی رسانه‌ها به گونه‌ای هوشمندانه و مفید بهره‌مند شویم.
در این نوشتار که شکل به‌روز‌‌شده‌‌ی مقاله‌ام در همین‌ زمینه است، سعی می‌کنم به گونه‌ای مؤثر به سواد رسانه‌ای بپردازم.
سواد رسانه‌ای و عدالت اجتماعی
در گام اول باید گفت سواد رسانه‌ای آمیزه‌ای از تکنیک‌های بهره‌وری مؤثر از رسانه‌ها و کسب بینش و درک برای تشخیص رسانه‌ها از یکدیگر است. من بر این باورم که هدف اصلی سواد رسانه‌ای به‌خصوص وقتی درباره‌ی رسانه‌های جمعی حرف می‌زنیم، می‌تواند سنجش نسبت هر محتوا با “عدالت اجتماعی” باشد.
بنابراین هدف اصلی سواد رسانه‌ای می‌تواند این باشد که بر اساس آن بتوان دید آیا بین محتوای یک رسانه- به مثابه محصول نهایی- با عدالت اجتماعی رابطه‌ای وجود دارد یا خیر. به عبارت بهتر، خواننده یا بیننده یا شنونده‌ی یک مضمون رسانه‌ای بهتر است رابطه و نسبت محتوای یک رسانه با عدالت را در نظر گرفته و نزدیکی یا دوری محتوای یک رسانه‌ از عدالت را مورد توجه قرار دهد تا همیشه در ارتباط با رسانه‌ به جای تسلیم بودن و یا تسلیم شدن به رابطه‌ی یک‌سویه و انفعالی، رابطه‌‌ای فعال‌تر و تعاملی‌تر داشته باشد.
باید به این گفته افزود که هر نظام رسانه‌ای دارای یک سلسله مراتب است که اجزای آن قابل تجزیه و تحلیل و شناسایی است؛ همچنین همین سلسله مراتب است که محصول نهایی رسانه یا همان محتوای رسانه را می‌سازد. رفتار و بافت این سلسله‌مراتب، شبیه یک کارخانه است. در کارخانه هم تمام اجزا- اعم از زیرساخت‌ها، نرم‌افزارها، نیروی انسانی و…- دست به دست هم می‌دهند تا محصول نهایی خود را با توجه به اهداف از پیش تعریف شده، تحویل مصرف‌کننده بدهند.
شاید یک تفاوت مهم در مقایسه‌ی رسانه‌ها و کارخانه‌ها این باشد که در رسانه‌ها کار به‌گونه‌ای صورت می‌گیرد که مصرف‌کننده گمان کند یک حقیقت محض را دریافت کرده که عاری از پیش‌داوری یا القاء‌گری است. البته شاید بعضی از کارخانه‌ها هم مُهر استاندارد را به همین منظور بر کالای نامرغوب بزنند تا مصرف‌کننده گمان کند یک جنس مرغوب دریافت کرده است.
به این ترتیب می‌توان گفت محصول نهایی یک رسانه الزاماً آینه‌ی دنیایی که آن را پوشش می‌دهد نیست؛ محصول نهایی یک رسانه ممکن است بخشی از جهان یا شکل تحریف شده‌ای از آن باشد و یا حداقل در بازتاب دادن جهان ناموفق مانده باشد. محتوای رسانه می‌تواند در خدمت تثبیت یک جریان، گروه یا طبقه و یا در خدمت قدرت حاکمه باشد و آن طبقه و قدرت الزاماً عدالت‌جو، رهایی‌بخش و آزادی‌گرا نباشد.
چنین محصول رسانه‌ایی نمی‌تواند در خدمت عدالت اجتماعی عمل کند، بلکه در خدمت نیروهایی است که درصدد عدم تأمین عدالت و یا سلب عدالت اجتماعی هستند. بنابراین می‌توان این نکته را در نظر داشت که آگاهی و اطلاعاتی که از رسانه‌ها به دست می‌آید، ممکن است لزوماً به صلاح اجتماع و یا عامه‌ی مردم نباشد. به عنوا مثال در نظر بگیرید بازتاب تهاجم اسرائیل به غزه را در رسانه‌های گوناگون جهان که هر کدام از زاویه‌ای به بازتاب آن پرداختند…
در این‌جا لازم است دوباره به این نکته اشاره کنم که سواد رسانه‌ای یک نوع درک متکی بر مهارت است و اگر قرار است از سفره‌ی رسانه‌ها انتخاب‌های دقیق و درستی داشته باشیم، آنگاه می‌توانیم بر نقش و جایگاه چنین مهارت‌هایی به‌طور خاص تأکید کنیم.
سینما و هواپیما؛ دو مثال تبیین نقش مهارت‌ها
مثال اول: اگر در یک فیلم پسرکی ده‌ساله در حال دویدن باشد و در همان هنگام دویدن تبدیل به یک مرد چهل‌ساله ‌شود، برای کسی که فیلم زیاد دیده است، اتفاق عجیبی نیست. تماشاگر حرفه‌ای سینما می‌داند که رجوع به آینده- در این مثال ۴۰ ساله شدن فرد مورد بحث- یا بازگشت به گذشته یک فرد یا یک موضوع، احتیاج به چهل سال انتظار ندارد. این امری بدیهی در سینماست که می‌تواند در یک پلان رخ دهد (فلاش فوروارد و فلاش‌بک).
اما دیدن چنین صحنه‌ای برای کسی که برای اولین‌بار است که فیلم می‌بیند، ممکن است ایجاد سردرگمی کند و لذا از خودش بپرسد آن پسرک چه شد؟ و این مرد چهل‌ساله کیست؟ اما تماشاگر حرفه‌ای سینما به‌تدریج به دانش و مهارت‌هایی مسلط شده که لازمه‌ی درک فیلم است و بر اثر آن، نمادهای و نشانه‌‌های دیداری در سینما را به‌خوبی می‌شناسد.
مثال دوم: اگر بخواهیم در کابین خلبان یک هواپیما بنشینیم و آن‌ را به پرواز درآوریم نیاز به مجموعه‌ای از مهارت‌ها داریم تا بتوانیم هواپیما را به‌ حرکت درآورده، به پرواز کشانده، کنترل کرده و به مقصد برسانیم. مگر غیر از این است؟
مسلط شدن به سواد رسانه‌ای هم مستلزم کسب آمیزه‌ای از مهارت‌هاست. با این تفاوت که در دو مثال‌ مربوط به سینما و هواپیما، زودتر به نقش مهارت‌های خاص پی می‌بریم. نداشتن مهارت‌های مربوط به زبان سینما به عدم درک فیلم می‌انجامد و نداشتن مهارت‌های مربوط به پرواز، به سقوط و مرگ منجر خواهد شد.
ممکن است بر این گمان باشیم که در استفاده از رسانه‌ها از مهارت‌های کافی برخوردار هستیم، در حالی‌که این‌جا، موضوع سواد رسانه‌ای می‌تواند به مهارت‌های یک ملوان تازه‌کار و یا یک ملوان ماهر شبیه باشد. ملوان تازه‌کار هم به دریا می‌رود اما ممکن است دیگر رنگ ساحل را نبیند. برخلاف ملوان تازه‌کار، ملوان ماهر ممکن است حتی در شرایطی که دریا توفانی است اصلاً عزم آب نکند و اگر هم برود، به‌خوبی می‌داند تا چه عمقی باید پیش رفت و چگونه با امواج مقابله و از آن‌ها عبور کرد و به ساحل بازگشت.
ضرورت سواد رسانه‌ای
تا این‌جا باید تا حدودی مشخص شده باشد که چرا به سواد رسانه‌ای نیاز داریم. امروز در دنیایی زندگی می‌کنیم که خواه ناخواه در شرایط اشباع رسانه‌ای قرار دارد. فضای پیرامون ما سرشار از اطلاعات است. به عنوان مثال وقتی تلفن همراه یک‌نفر به صدا درمی‌آید، این اطلاعات موجود در فضا است که پل ارتباط او با تماس‌گیرنده شده؛ یا زمانی‌که یک مودِم می‌تواند افراد را به جهان بی‌انتهای اینترنت بکشاند، نشانه‌ای دیگر است از همین شرایط حاکمیت اشباع رسانه‌ای بر جهان؛ و یا حالا که میلیون‌ها روزنامه و مجله و کتاب و خبرگزاری و شبکه‌‌ی تلویزیونی بر زمین و زمان می‌بارد، همه نیاز دارند به این‌که در برابر چنین فضایی، چتری بر سر بگیرند و یک رژیم مصرف اتخاذ کنند. همه نیاز دارند به این‌که در انتخاب‌هایشان بیشتر دقت کنند، درست مانند آنچه مردم در مورد تغذیه‌ی خودشان عمل می‌کنند. چون مردم اکنون باسوادتر شده‌اند، مراقب هستند که در غذایی که مصرف ‌می‌کنند چقدر کلسترول، ویتامین و یا مواد دیگر باید باشد؛ در فضای رسانه‌ای هم باید دانست چه مقدار باید در معرض رسانه‌های مختلف اعم از دیداری، شنیداری و نوشتاری بود و چه چیزهایی را از آن‌ها برداشت.
زمانی که در بزرگراه‌های اطلاعاتی حرکت می‌کنید، سواد رسانه‌ای می‌تواند به شما بگوید چه مقدار از وقتتان را در چه سایت‌هایی- اعم از شناخته شده و ناشناخته- و چه مقدار از آن را فرضاً در چت‌روم‌ها بگذرانید. بنابراین می‌توان گفت که هدف سواد رسانه‌ای در نخستین گام‌های خود، تنظیم یک رابطه‌ی منطقی و مبتنی بر هزینه- فایده با رسانه‌ها است. به این معنا که در برابر رسانه‌ها چه چیزهایی را از دست می‌دهیم و چه چیزهایی را به دست می‌آوریم؟ و باز به عبارت بهتر، در مقابل زمان و هزینه‌ای که صرف می‌کنیم، در نهایت چه منافعی به دست می‌آوریم؟ بنابراین یکی از اهداف اصلی سواد رسانه‌ای این است که استفاده مبتنی بر آگاهی و با فایده از سپهر اطلاعات را تأمین کند.
سه جنبه سواد رسانه‌ای
سواد رسانه‌ای یک موضوع متضلع است که قدرت درک مخاطبان از نحوه‌ی کارکرد رسانه‌ها و شیوه‌های معنی‌سازی در آن‌ها را طرف مورد توجه قرار می‌دهد و می‌کوشد این واکاوای را برای مخاطبان به یک عادت و وظیفه تبدیل کند. سواد رسانه‌ای را می‌توان بستر منطقی دسترسی، تجزیه و تحلیل و تولید ارتباط در شکل‌های گوناگون رسانه‌ای و در همین حال تأمین ضوابط مصرف محتوای رسانه‌ای از منظر انتقادی دانست.
سه جنبه‌ی سواد رسانه‌ای عبارتند از:
الف: ارتقاء آگاهی نسبت به رژیم مصرف رسانه‌ای؛ و یا به عبارت بهتر تعیین میزان و نحوه‌ی مصرف غذای رسانه‌ای از منابع رسانه‌ای گوناگون که در یک کلام همان محتوای رسانه‌هاست.
ب: آموزش مهارت‌های مطالعه یا تماشای انتقادی
ج: تجزیه و تحلیل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی رسانه‌ها که در نگاه اول قابل مشاهده نیست.
بنابراین اولین نکته در موضوع سواد رسانه‌ای توجه داشتن به میزان و نسبت مصرف از هر رسانه در رنگین‌کمان رسانه‌هاست و سپس توجه به این نکته که دیدن و خواندن و شنیدن عمدتاً باید از موضع انتقادی باشد و سومین نکته این‌که به نقش دست‌اندرکاران و مالکان رسانه‌ها هم باید توجه داشت.
شاید بتوان گفت تلقی‌های نوتر و امروزی‌تر از سواد رسانه‌ای، بیشتر بر جنبه‌ی دست‌اندرکاران و مالکان رسانه‌ها متمرکز است و لذا مقابله با کارکردهای رسانه‌های بزرگ و غالب را در دستور کار دارد. درواقع کالبدشکافی رسانه‌هایی است که هدف‌شان تأمین هژمونی فرهنگی، تعمیم فلسفه‌ی سیاسی و حفظ قدرت‌هایی است که خود این رسانه‌ها محصول آن‌ها هستند.
آشنایی با نوه‌ دیجیتال!
به نظر می‌رسد که موضوع سواد رسانه‌ای- به عنوان دافعه‌ی فضای اشباع رسانه‌ای و در ستیز با گفتمان غالب رسانه‌های بزرگ در همین شرایط اشباع رسانه‌ای- در اینترنت نسبت به سایر رسانه‌ها بیشتر و سریع‌تر رشد کرده و به نوعی می‌توان آن را نوه‌ی دیجیتال نقدهای رسانه‌ای کلاسیک به‌حساب آورد.
بد نیست یادآوری شود که تسلط به یک زبان خارجی، مهارت استفاده از رایانه و مهارت‌های استفاده از فضای سایبر هم که خودشان جزو مهارت‌های سواد رسانه‌ای به شمار می‌آیند، می‌توانند به بهره‌وری مناسب‌تر از مباحث سواد‌ رسانه‌ای موجود در سایت‌های مختص این مبحث در اینترنت کمک کنند.
بی‌سوادها طعمه می‌شوند!
اما از آن‌جایی که بدون سواد رسانه‌ای، نمی‌توان گزینش‌های صحیح از پیام‌های رسانه‌ای داشت، به گمان من نهادهای آموزشی، مدنی و رسانه‌ای در ایران باید به این امر کمک کنند. نهادهای آموزشی مثل مدارس، دانشکده‌ها، دانشگاه‌ها و آموزشگاه‌های مختلف می‌توانند مفهوم سواد رسانه‌ای را در کتب درسی ارائه کنند. نهادهای مدنی و صنفی که هر یک جمعی تخصصی را نمایندگی می‌کنند نیز می‌توانند اعضای خود را تحت آموزش مستمر در زمینه‌ی سواد رسانه‌ای قرار دهند؛ و بالاخره نهادهای رسانه‌ای و انتشاراتی هم می‌توانند مفاهیم ساده‌شده‌ای از این بحث‌ را در دستور کار خود قرار دهند.
اگر نهادهای پیش‌گفته در این عرصه فعال‌تر شوند، بضاعتی که از طریق سواد رسانه‌ای در اختیار ‌گذاشته می‌شود، باعث می‌شود تا مخاطبان درک عمیق‌تری از آنچه می‌بینند، می‌شنوند و می‌خوانند داشته باشند. در حالی‌که می‌توان فاقدان سواد رسانه‌ای را طعمه‌های اصلی در فضاهای رسانه‌ای به‌شمار آورد، افراد دارای سواد رسانه‌ای نه تنها اسیر محصولات رسانه‌ای نمی‌شوند، بلکه قضاوت‌های صحیح‌تری از محیط پیرامون خود دارند.
شما اضافه‌‌بار دارید!
یکی دیگر از اهداف سواد رسانه‌ای نشان دادن اضافه‌بار اطلاعاتی است. در شرایط اشباع رسانه‌ای و در فضای موجود افراد در معرض حجم بالایی از اطلاعاتی هستند که هرگز به برخی از آن‌ها نیازی ندارند. به عنوان مثال امروزه بسیاری از نوجوانان در جهان، مارک‌ها و علائم تجاری بین‌المللی را به‌خوبی می‌شناسند اما این اطلاعات در هیچ زمینه‌ای به کار آن‌ها نمی‌آید؛ نه قدرت خرید دارند و نه قدرت مصرف، ولی چون در معرض آگهی‌های پیاپی قرار دارند، در این زمینه اطلاعات دارند. پس باید از پیام‌ها و اطلاعات اطرا‌‌ف‌مان براساس نیازهای‌مان استفاده کنیم تا دچار سردرگمی نشویم. سواد رسانه‌ای این امکان را هم در اختیار می‌گذارد.
نیاز به تولید ادبیات
باید برای مبحث سواد رسانه‌ای تولید ادبیات کنیم. متأسفانه منبع در این زمینه به‌خصوص به زبان فارسی، اندک است اما پر کردن این خلأ با تألیف و ترجمه امکان‌پذیر است. این فقر ادبیات را نهادهای آموزشی، مدنی و رسانه‌ای در ایران می‌توانند پر کنند. در مباحث بین‌المللی مربوط به سواد رسانه‎ای ۱۸ اصل وجود دارد که مورد توجه است. در این زمینه، مطالعه آرای لن‎مسترمن می‌تواند مفید باشد. او که از برجسته‎ترین متفکران حوزه‌ی بین‎المللی آموزش‎های رسانه‎ای است، پیش از این کتابی منتشر کرده بود که به‌سرعت به کتابی درسی در عرصه‌ی آموزش رسانه‎ای تبدیل شد. این کتاب که “Teaching the Media” نام داشت، در سال ۱۹۸۵ به علاقه‎مندان مباحث مربوط به آموزش رسانه‎ای عرضه شد. او کتاب دیگری هم دارد که انتشارات شورای اروپا آن را منتشر کرده است. نام این اثر، آموزش رسانه‎ای در اروپای دهه‌ی ۱۹۹۰ (Media Education in 1990’s Europe) است. نویسنده‌ی مورد بحث از جمله کسانی است که ترجیح می‎دهد از “آموزش رسانه‎ای” (Media Education) به جای اصطلاح سواد رسانه‎ای استفاده کند.
تکرار می‌کنم می‌توان در عرصه‌ی آموزش‌ رسانه‌ای و سواد رسانه‌ای تولید ادبیات کرد تا در گام اول مشخص شود دامنه و چارچوب بحث سواد رسانه‌ای چیست. باید ترجمه کرد و هم‌زمان تألیف تا بتوان زمینه‌ی یک مطالعه‌ی تطبیقی را فراهم ساخت و به معیارهایی برای تعقیب اهداف سواد رسانه‌ای دست یافت. وضعیت سواد رسانه‌ای در غرب به تعریف سواد دیجیتالی دلیل آن‌که تکنولوژی‌های مدرن تمرکز و غلظت بیشتری دارند، باعث شده تا نظریه‌پردازان و مخاطبان، زودتر خطر مسلح نبودن به سواد رسانه‌ای را درک کنند؛ بنابراین مطالعات و تجربه‌های بسیار خوبی هم در این زمینه دارند که می‌شود از آن‌ها استفاده کرد.
همچنین حمایت نهادهای آموزشی از طریق گنجاندن مفاهیم سواد رسانه‌ای در کتب درسی دانش آموزان و دروس دانشکده‌های ارتباطات، می‌تواند مفید باشد و خود رسانه‌ها هم با توجه به جغرافیای مخاطبان خود، می‌توانند مفاهیم مرتبط با سواد رسانه‌ای را منعکس کنند.
برداشت از : Khamenei.ir

آنچه از سواد رسانه ای باید بدانیم

سواد رسانه ای یعنی دانش و مهارت کافی جهت دسترسی، ارزیابی، ارزشیابی و استفاده مناسب از پیام های رسانه ای. این توانایی از چهار بعد شناختی، احساسی، اخلاقی و زیبایی شناسی قابل بررسی است.

دانشجوی دکترای ارتباطات دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات [email protected] سواد رسانه ای ابزاری است که مخاطبان را در برابر هجوم پیام های مخرب رسانه ای مایه کوبی می کند. این سلاح آگاهی بخش، به مخاطبان بینش و قدرتی می دهد تا در همه ابعاد شناختی، احساسی، اخلاقی و زیبایی شناسی دست به گزینش مناسب از محتوای رسانه ها بزنند. این شناخت، به ویژه در عرصه فناوری های نوین رسانه ای از جایگاه مهم تری برخوردار شده است. گستردگی و ضریب نفوذ بالای رسانه های دیجیتال، خود گویای اهمیت بیش از پیش این موضوع است اما آنچه پس از شناخت باید مورد توجه قرار گیرد، ساز و کارها و روش های کاربردی در تمرین و اجرای سواد رسانه ای است. در این نوشتار به این موضوعات پرداخته می شود. زمانی که از سواد صحبت می شود، دانش و مهارت خواندن و نوشتن به ذهن می آید. این اندیشه، بیانگر سنت قدیمی در نگاه به توانایی استفاده از ابزار رسانه ای است که تقریباً تنها به رسانه های نوشتاری اختصاص می یابد. در گذشته اگر کسی به این دو مهارت (خواندن و نوشتن) دست می یافت، با سواد بود و از این جهت می-توانست از اطلاعات متفاوت در دسترس، به نحو مطلوب بهره مند شود.
اما امروزه چنین نیست. این دو مهارت، نقطه آغازین باسواد شدن هستند. در واقع توانایی خواندن و نوشتن تنها ابزاری هستند که شخص را آماده می کنند تا به سواد مطلوب در زمینه شناخت و بهره مندی از رسانه ها دست یابد. امروزه که فضای اطلاعاتی را درک می کنیم، مردم با حجم بسیار زیادی از اطلاعات با تنوع و کثرت بیشمار رو به رو هستند. علاوه بر این، فناوری های نوین رسانه ای، ابزار و امکاناتی را در اختیار کاربران قرار داده که با استفاده از آنها، به میزان و تنوع تولید اطلاعات شتاب و رشد بیشتری بخشیده اند. بنابراین شناخت و نحوه تعامل با رسانه ها، تولیدکنندگان محتوا و محصولات رسانه ای تولید شده از سوی آنان، به مراتب دشوارتر شده است. در چنین فضایی مخاطب رسانه ها باید بداند که چه رسانه ای محتوای مطلوب وی را ارائه می کند، اصولاً چه محتوایی را نیاز دارد و چگونه می تواند به آن دسترسی داشته باشد. از تهیه یک رادیو یا روزنامه گرفته تا راه اندازی یک تارنما و مدیریت آن، همگی از مباحث سواد رسانه ای است.
سواد رسانه ای را می توان در دو بخش مورد توجه قرار داد : نخست داشتن شناخت نسبت به همه ابعاد مرتبط با موضوع، و دوم چگونگی به کارگیری این شناخت در بهره مندی بهینه از رسانه ها. این مهارت کاربردی را می توان در حوزه های کلان، مانند فردی و خانوادگی تا حوزه های کلان، مانند نظام آموزش مدرسه و دانشگاه و سطح عموم جامعه اعمال کرد.

تعاریفی از سواد
جیمز پاتر در کتاب خود، نظریه سواد رسانه ای (رهیافتی شناختی) ، به تعریف های متنوع فراوانی از منابع گوناگون اشاره می کند که برخی از مهم ترین آنها به شرح زیر است :

  • چارچوبی برای دسترسی، تحلیل، ارزشیابی و راه اندازی رسانه
  • تباط در همه انواع رسانه های چاپی و الکترونیک، همانند دسترسی، درک، تعریف سواد دیجیتالی تحلیل و ارزیابی تصاویر، واژه ها و آواهای پرنفوذی که فرهنگ همیشگی رسانه های جمعی مان را می سازند.
  • توانایی مصرف انتقادی و ایجاد رسانه؛ آموزش سواد رسانه ای در پی آن است که به مصرف کنندگان رسانه، آزادی بیشتری دهد تا به رسانه ها دسترسی یافته و آنها را تحلیل، ارزشیابی و ایجاد کنند.
  • سواد رسانه ای را به عنوان توانایی دسترسی، تحلیل، ارزش یابی و آفرینش پیام تعریف سواد دیجیتالی ها در رسانه های گوناگون تعریف می کنند.
  • توانایی ایجاد مفاهیم شخصی که از طریق نشانه های دیداری و کلامی هر روز از تلویزیون، آگهی، فیلم و رسانه های دیجیتال می گیریم. سواد رسانه ای چیزی بیش از دعوت دانش آموزان به کشف رمز ساده اطلاعات است.
  • مهارت بازخوانی رسانه ها، واکنش مؤثر و توانایی نوشتن و بازنویسی.

اگر به همه تعریف ها دقت شود، می توان به چند واژه کلیدی در این رابطه رسید؛ توانایی دسترسی، تولید، تحلیل و مصرف انتقادی. در واقع تقریباً همه تعریف ها دست کم یکی از این توانایی ها را شامل می شود. بنابراین به طور خلاصه می توان گفت : سواد رسانه ای یعنی دانش و مهارت کافی جهت دسترسی، ارزیابی، ارزشیابی و استفاده مناسب از پیام های رسانه ای. این توانایی (چنان که پاتر گفته) از چهار بعد شناختی، احساسی، اخلاقی و زیبایی شناسی قابل بررسی است.

اهمیت سواد رسانه ای
زمانی که برای خرید خوراک، پوشاک، لوازم زندگی و . . . به فروشگاههای مرتبط می رویم، بی گمان می دانیم چه می خواهیم و نیز می دانیم که کجا به دنبال چیزی برویم. برای اینکه نیازهای خود را از فروشگاه ها تأمین کنیم، حتما نسبت به خود فروشگاه، خوب و بد بودن مارک های گوناگون از اجناس و تمایزات آنها کم یا بیش اطلاعاتی داریم یا دست کم به دست می آوریم. در غیر این صورت خرید مناسب و سودمندی نخواهیم داشت.
به همین شیوه در بازار رسانه ای نیازمند شناخت و اقدام عقلایی هستیم. باید از نیاز خود آگاه باشیم. رسانه مناسب را بشناسیم. محتوای مورد نظر را برگزینیم و در نهایت آن را با نگاهی منطقی و انتقادی مصرف کنیم. چنین روندی البته به سادگی امکان پذیر نیست زیرا رسانه ها این توانایی را دارند که مخاطب را در کنترل خود گیرند. آنها با شیوه های گوناگون مخاطبان خود را به سوی اهداف خود هدایت می کنند. به ویژه امروزه که با تولید و انتشار بیشمار اطلاعات از رسانه های بسیار فراوان رویارو هستیم.
در گذشته که تعداد و تنوع رسانه ها زیاد نبود، مخاطبان بهتر و عقلایی تر می توانستند دست به گزینش زنند. اگر چه رسانه ها اغلب کنترل مخاطبان را در دست داشته اند اما در زمان پیش از عصر اطلاعات، برخورد انتقادی با رسانه ها به پیچیدگی امروز نبود. امروزه با رشد و گسترش رسانه های جمعی (به ویژه رسانه های نوین) به مشکل تولید محتوای بیش از حد تصور، برخورد کرده ایم. برای نمونه در سال 2004 تنها در ایالات متحده حدود 65 هزار کتاب چاپ شده و این در حالی است که کتاب تنها یکی از رسانه-های جمعی است. به آمارهای جدول زیر مربوط به تولیدات رسانه ای توجه کنید

جهان گستر و صفحات وب، شتاب تولید اطلاعات به طور باور نکردنی رو به فزونی است. این شتاب، خود نیاز به روز بودن مخاطبان را در پی دارد، به گونه ای که اگر بخواهید تنها خواندن کتاب ها را به روز پی بگیرید، با مطالعه 24 ساعته نیز هرگز به روز نخواهید بود.
این حجم و شتاب تولید اطلاعات تنها در تعریف سواد دیجیتالی ایالات متحده به عنوان یکی از کشورهای توسعه یافته است اما در کشورها توسعه نیافته که در پی تقویت سواد رسانه ای هستند، وضع به مراتب بحرانی تر خواهد بود چرا که این کشورها بیشتر مصرف کننده تولیدات جوامع توسعه یافته هستند. در راستای >(تهاجم) فرهنگی، وظایف بیشتری بردوش دست اندرکاران آموزش رسانه در کشوری چون ایران قرار دارد.
رئیس سازمان فناوری اطلاعات کشور در مصاحبه خبری با خبرنگار جوان تعریف سواد دیجیتالی انقلاب می گوید: حجم کل اطلاعات روی اینترنت در دنیا 4زتا بایت (1024 اگزابایت، یعنی یک میلیارد میلیارد بایت) است که تا دو سال آینده دو برابر خواهد شد. این در حالی است که (( هنم اکنون بالغ بر 72 درصد از محتوای فضای مجازی دنیا توسط آمریکا تولید می شود) ). بنابراین با توجه به اینکه بیشتر حجم اطلاعات تولید و منتشر شده، بومی نیست باید ساز و کارهای بیشتر و قوی تر برای بهره مندی مناسب از این فضا فراهم کرد. از انجا که اغلب منابع خارجی را با زبان انگلیسی می توان مشاهده کرد، بدیهی است دانستن این زبان دریچه ای برای ورود به شناخت مسیر درست است.
شاید توجهی به برخی از آمارهای مربوط به تولید و گردش اطلاعات در فضای تار جهان گستر، جایگاه سواد رسانه ای را بهتر نشان دهد. هم اکنون کاربران اینترنت 2 میلیارد و 930 میلیون و 354 هزار و 300 نفر نفر هستند. 25 درصد از کل تعداد تارنماها (230213725) ، پیوسته در حال تولید اطلاعات هستند. 6689 توییت در هر ثانیه (50میلیون در هر روز) نشان گر سرعت خبررسانی است. همچنین بارگذاری 860 عکس و ارسال 885/134/2 هرزنامه در هر ثانیه تنها بخشی از تنوع و شتاب تولید و پخش اطلاعات در فضای تار جهان گستر است.
رشد کمی و کیفی تولیدکنندگان محتوا در فضای اینترنت از چنان عظمتی برخوردار است که تصور آن نیز تقریباً غیرممکن است. برای نمونه در حالی که 460/732/31 نفر عضو در پینترست، 900/867/257 نفر عضو فعال توییتر، 100/464/410 نفر عضو فعال گوگل پلاس و 890/678/224/1 نفر عضو فعال فیس بوک هستند، در هر ثانیه حدود 60 مطلب از سوی بلاگ نویس ها در فضای اینترنت منتشر می شود. همه این مطالب قطعاً ارزش مند نیست و باید در فرآیند پردازش اطلاعات پالایش شوند.
این آمار تنها گوشه ای کوچک از فضای رسانه های نوین است. آنچه باید در این راستا مورد توجه قرار گیرد، محتوای تولید و منتشر شده از سوی رسانه های گوناگون خبری و خبررسانی است که هر یک دارای اهداف و ساز و کارهای خاص خود است. همچنین رسانه هایی که در پی بازاریابی و کسب سود بیشتر هستند، موضوعی است که باید در قالب سواد رسانه ای بررسی انتقادی شوند.
براساس همین گزارش در هر ثانیه 40 هزار جست و جو تنها از طریق گوگل انجام می شود. این رقم در هر روز بیش از 5/3 میلیارد برآورد شده است. با توجه به اینکه موتورهای جست و جوی دیگری نیز در فضای تار جهان گستر فعال هستند، این رقم را باید بسیار فراتر از این در نظر گرفت. همه اینها گویای نیاز و مصرف فراوان مخاطبان از فضای مجازی است.
در برابر این حجم عظیم از منابع اطلاعاتی که بی درنگ به تولید و انتشار محتوا مشغول هستند، ساده ترین واکنشی که مخاطبان ممکن است در پیش گیرند، رویارویی خودکار و عادت وار در برابر آنهاست. این خود باعث می شود تا کنترل مخاطب در دست رسانه ها قرار گیرد. رسانه ها با نفوذ و فراگیری بیش از پیش و با ساز و کارها و شگردهای خاص هنری، توانایی شرطی کردن مخاطبان را دارند. برای پیشگیری از این مشکل باید به شناخت و مهارت هایی دست یافت تا تهدیدهای بالقوه در این زمینه را به فرصت تبدیل کرد. سواد رسانه ای به ما نشان می دهد که چه وقت، چه میزان و از چه رسانه ای استفاده کنیم.
از نکات قابل توجه دیگر در تقویت و رشد سواد رسانه ای ، مسأله مشارکت شهروندان در حوزه های گوناگون و به نوعی تقویت دموکراسی است. به واسطه آموزش سواد رسانه ای و در پی آن، بهره مندی مناسب از محتواهای تولید و منتشر شده است که گردش شفاف اطلاعات و اثرگذاری بجا و مناسب آن مصداق می یابد. مسؤولیت-پذیری و کنش گری شهروندان در گرو دریافت اطلاعات درست و به موقع بوده که این خود نیازمند داشتن سواد رسانه ای کافی است تا با برخورداری از آن بتوانند ارتباطی افقی، برابر و مشارکت جویانه برقرار کنند.
به عبارتی دیگر ((هدف سواد رسانه ای کمک به گیرندگان ارتباطات جمعی است تا مشارکت کنندگانی آزاد و کنش گر در فرآیند پردازش اطلاعات باشند، نه اینکه کنش پذیر و پیرو تصاویر و ارزش های منتقل شده در یک جریان یک طرفه منابع رسانه ای باشند) ). (پاتر، 1392) .

سواد رسانه ای در فضای اینترنت
در شرایطی که زندگی نوجوانان و جوانان با اینترنت گره خورده، توجه به ابعاد مختلف این پدیده و آشنایی با فرصت ها و تهدیدهای آن امری ضروری است. به عبارت دیگر همان طور که استفاده از هر ابزاری مستلزم برخورداری از دانش مرتبط با آن است، لازمه استفاده درست از اینترنت نیز داشتن سواد رسانه ای و شناخت فرصت ها و تهدیدهای ناشی از مواجهه با فضا و محتوای موجود در آن است.
با مروری بر رسانه های برخط می توان دید که در کنار فرصت های ارائه شده به واسطه ابزار اینترنتی، تهدیدهایی نیز در کمین کاربران نشسته است. شاید مهم ترین این تهدیدها مربوط به کودکان و خطرات فضای مجازی باشد. ورود به صفحه هایی که دارای محتوای نامناسب و غیراخلاقی است، از جمله شایع ترین تهدیدهایی است که متوجه کودکان است. دریافت هرزنامه ها و احتمالاً تخریب نرم افزاری و سخت افزاری رایانه، از دیگر تهدیدهای موجود است. همچنین می توان به نفوذ به رایانه های شخصی، ویروس و بدافزارهای گوناگون اشاره کرد. دزدی و کلاهبرداری اینترنتی نیز چیزی است که بسیاری از کاربران ساده دل را دچار زیان های جدی مالی و گاهی جانی می کند. همچنین اعتیاد اینترنتی، زیان های فیزیکی و روانی ناشی از نشستن و استفاده پی در پی از اینترنت، موارد دیگری از کاربرد نادرست از این ابزار ارتباطی است.
براساس آمار منتشر شده (جدول زیر) از سوی گروه بازاریابی مینی وات در 30 ژوئن 2012، خاورمیانه 2/3 درصد جمعیت جهان را شامل می شود، در حالی که 7/3 درصد از کاربران اینترنت در جهان را تشکیل می-دهد. براساس همین آمار نرخ نفوذ اینترنت در ایران 3/53 درصد و نرخ استفاده از اینترنت 7/46 درصد اعلام شده است. به عبارتی می توان گفت حدود نیمی از جمعیت ایران کاربر اینترنت هستند.
بنابراین بهره مندی مفید و مناسب از اینترنت، اهمیتی بیش از آنچه تصور می رود، دارد. بهره مندی از این ابزار ارتباطی و داشتن خیالی آسوده میسر نیست مگر در سایه داشتن اطلاعات و دانش کافی جهت دسترسی به منابع مورد نیاز و توانایی استفاده مناسب و بجا از مطالب منتشر شده در این فضای مجازی.
جدول زیر نرخ رشد جمعیت و تعداد کاربران اینترنت در ایران را از سال 2000 تا 2012 نشان می دهد :



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.