10 الگو نمودار که هر معامله گر باید بداند
الگوهای نمودار یک جنبه جدایی ناپذیر از تجزیه و تحلیل فنی است ، اما قبل از استفاده برخی از آنها نیاز به یادگیری دارد. برای کمک به شما در کنار آمدن با آنها ، در اینجا 10 الگو نمودار که هر معامله گر باید بداند آموزش می دهیم.
الگوی نمودار شمعی در یک نمودار قیمت است که به شما کمک می کند تا براساس آنچه در گذشته اتفاق افتاده اند ، قیمت ها در مرحله بعدی پیش بینی شوند. الگوهای نمودار اساس تجزیه و تحلیل فنی است و نیاز به یک معامله گر دارد که بداند دقیقاً به دنبال چه چیزی است.
بهترین الگوهای نمودار
- سر و شانه
- سقف دوقلو
- کف دوقلو
- پایین گرد
- فنجان و دسته
- کنج ها
- پرچم
- مثلث صعودی
- مثلث نزولی
- مثلث متقارن
هیچ الگوی نمودار “بهترینی” وجود ندارد ، زیرا همه آنها برای برجسته مثالهایی از الگوی پرچم کردن روندهای مختلف در بازارهای مختلف استفاده می شود. غالباً ، از الگوهای نموداری در معاملات استفاده می شود ، که دیدن باز و بسته شدن کندلی در بازار را کمی آسان تر می کند.
همانطور که گفته شد ، مهم است که “بهترین” الگوی نمودار را برای بازار خاص خود بدانید ، زیرا استفاده از یک الگوی اشتباه یا عدم دانستن اینکه کدام یک را استفاده می کنید ، باعث می شود فرصت سود را از دست دهید.
قبل از ورود به پیچیدگی های الگوهای مختلف، مهم است که به طور خلاصه سطح حمایت و مقاومت را توضیح دهیم. پشتیبانی به سطحی اشاره دارد که در آن قیمت دارایی متوقف می شود و دوباره برگشت می کند. مقاومت جایی است که قیمت معمولاً متوقف می شود و دوباره پایین می آید.
دلیل ظاهر شدن سطح حمایت و مقاومت به دلیل تعادل بین خریداران و فروشندگان – یا تقاضا و عرضه است. وقتی در بازار خریداران بیشتری نسبت به فروشندگان وجود دارند (یا تقاضای بیشتری نسبت به عرضه دارند) ، قیمت تمایل به افزایش دارد. وقتی تعداد فروشندگان بیشتر از خریداران باشد (عرضه بیشتر از تقاضا) ، قیمت معمولاً کاهش می یابد.
به عنوان مثال ، قیمت دارایی ممکن است در حال افزایش باشد زیرا تقاضا از عرضه پیشی می گیرد. با این حال ، قیمت در نهایت به حداکثر قیمت خریداران می رسد و تقاضا در آن سطح قیمت کاهش می یابد. در این مرحله ، خریداران ممکن است تصمیم بگیرند که موقعیت خود را ببندند.
این باعث ایجاد مقاومت می شود و با شروع پیشی گرفتن عرضه از تقاضا ، با افزایش خریداران بیشتر و موقعیت های خود ، قیمت شروع به نزولی شدن به سطح حمایت می کند. هنگامی که قیمت یک دارایی به اندازه کافی کاهش یابد ، خریداران ممکن است دوباره خرید کنند زیرا قیمت اکنون قابل قبول تر است – ایجاد سطحی از پشتیبانی که در آن تقاضا شروع می شود.
در صورت ادامه خرید ، قیمت با افزایش تقاضا نسبت به عرضه ، قیمت را به سمت سطحی از مقاومت برمی گرداند. هنگامی که قیمت از سطح مقاومت عبور می کند ، ممکن است به سطح حمایت تبدیل شود.
انواع الگوهای نمودار
الگوهای نمودار به طور کلی به سه دسته تقسیم می شوند: الگوهای ادامه ، الگوهای معکوس و الگوهای دو طرفه.
- یک ادامه سیگنال ادامه یک روند مداوم است.
- الگوهای نمودار معکوس نشان می دهد که روند ممکن است در شرف تغییر جهت باشد.
- الگوهای نمودار دو جانبه به معامله گران می فهماند که قیمت می تواند از هر دو جهت حرکت کند – یعنی بازار بسیار بی ثبات است.
1- سر و شانه (Head and shoulders)
سر و شانه ها یک الگوی نمودار است که در آن یک قله بزرگ دارای قله کمی کوچکتر در دو طرف آن است. معامله گران به الگوهای سر و شانه ها نگاه می کنند تا یک چرخش صعودی از نزولی را پیش بینی کنند.
به طور معمول ، قله اول و سوم کوچکتر از قله دوم خواهد بود ، اما همه آنها در همان سطح پشتیبانی قرار می گیرند ، در این صورت به عنوان “خط گردن” شناخته می شود. هنگامی که قله سوم به سطح پشتیبانی بازگشت ، احتمال دارد که به یک روند صعودی به نزولی تبدیل شود.
2 – سقف دوقلو (Double top)
معامله گران برای برجسته کردن روند معکوس از آن استفاده می کنند. به طور معمول ، قیمت قبل از بازگشت به سطح پشتیبانی ، اوج می گیرد. سپس یکبار دیگر صعود خواهد کرد قبل از اینکه دائماً بر خلاف روند غالب برگردد.
3- کف دوقلو (Double bottom)
الگوی نمودار کف دوقولو نشان دهنده یک دوره فروش است که باعث می شود قیمت یک دارایی به زیر سطح پشتیبانی کاهش یابد. سپس قبل از افت دوباره ، تا حدی از مقاومت بالا می رود. سرانجام ، روند معکوس و حرکت صعودی را آغاز خواهد کرد.
کف دوقولو الگوی برگشت صعودی است ، زیرا این نشان دهنده پایان روند نزولی و تغییر به سمت روند صعودی است.
4-پایین گرد (Rounding bottom)
الگوی نمودار پایین گرد می تواند به معنی ادامه یا تغییر باشد. به عنوان مثال ، در طی روند صعودی قیمت دارایی ممکن است قبل از اینکه یکبار دیگر افزایش یابد ، کمی افت کند. این می تواند یک ادامه صعودی باشد.
نمونه ای از پایین چرخش معکوس صعودی – که در زیر نشان داده شده است – این خواهد بود که قیمت یک دارایی در یک روند نزولی قرار داشته باشد و قبل از تغییر روند و ورود به روند صعودی صعودی ، یک پایین گرد گرد تشکیل شود.
معامله گران با خرید نیمه راه پایین ، در نقطه پایین و سرمایه گذاری در ادامه ، به دنبال استفاده از این الگو خواهند بود.
5-فنجان و دسته (Cup and handle)
الگوی فنجان و دسته یک الگوی ادامه دهنده سرسخت کله شق است که برای نشان دادن یک دوره احساس نزولی در بازار قبل از اینکه روند کلی سرانجام با یک حرکت صعودی ادامه یابد ، استفاده می شود. فنجان شبیه الگوی نمودار پایین گرد است و دسته آن شبیه الگوی کنج است – که در بخش بعدی توضیح داده شده است.
پس از پایین شدن سطح پایین ، قیمت دارایی احتمالاً وارد یک اصلاح موقت می شود که به عنوان دسته شناخته می شود زیرا این اصلاح در نمودار قیمت به دو خط موازی محدود شده است. در نهایت دارایی از روند معکوس خارج شده و به روند کلی صعودی ادامه خواهد داد.
6-کنج (Wedges)
کنج ها به عنوان فشرده شدن حرکات قیمت بین دو خط روند شیب دار شکل می گیرند. دو نوع کنج وجود دارد: بالا صعودی و نزولی.
یک کنج در حال ظهور با یک خط روند نشان داده شده بین دو خط حمایت و مقاومت مایل به سمت بالا نشان داده شده است. در این حالت خط حمایت تندتر از خط مقاومت است. این الگو به طور کلی نشان می دهد که قیمت یک دارایی سرانجام به طور دائمی کاهش می یابد – که با شکستن سطح حمایت نشان داده می شود.
یک کنج در حال نزول بین دو سطح شیب دار رو به پایین رخ می دهد. در این حالت خط مقاومت نسبت به تکیه گاه تندتر است. نزول یک کنج معمولاً نشانگر افزایش قیمت دارایی و شکستن سطح مقاومت است ، همانطور که در مثال زیر نشان داده شده است.
کنج های در حال افزایش و نزول الگوی معکوس هستند ، کنج صعودی نشان دهنده یک بازار نزولی و کنج های نزولی بیشتر به یک بازار صعودی متصل هستند.
7-پرچم (Pennant or flags)
الگوی پرچم، پس از اینکه یک دوره حرکت رو به بالا را تجربه کرد و به دنبال آن ادغام ایجاد می شود. به طور کلی ، در مراحل اولیه روند ، قبل از اینکه وارد یک سری حرکات کوچکتر به سمت بالا و پایین شود ، افزایش چشمگیری وجود خواهد داشت.
نشانه ها می توانند صعودی یا نزولی باشند ، و می توانند نشان دهنده یک ادامه یا یک وارونه باشند. نمودار فوق مثالی از ادامه روند صعودی است. از این نظر ، پرچم ها می توانند شکلی از الگوی دو طرفه باشند زیرا یا ادامه و هم نزول نشان می دهند.
اگرچه ممکن است یک پرچیم شبیه به یک الگوی کنج یا یک الگوی مثلث باشد – که در بخشهای بعدی توضیح داده شده است – توجه به این نکته ضروری است که کنج ها باریک تر از پرچم ها یا مثلث ها هستند. همچنین ، کنج ها با پرچم تفاوت دارند زیرا یک کنج همیشه صعودی یا نزولی است ، در حالی که یک پرچم همیشه صعودی است.
8-مثلث صعودی (Ascending triangle)
مثلث صعودی یک الگوی ادامه صعودی است که نشانگر ادامه روند صعودی است. مثلث های صعودی را می توان با قرار دادن یک خط افقی در امتداد بالاترین سطح قیمت مقاومت – و سپس رسم یک خط روند صعودی در امتداد پایین قیمت، روی نمودارها رسم کرد.
مثلث های صعودی غالباً دارای دو یا چند موج یکسان هستند که اجازه می دهد خط افقی ترسیم شود. خط روند نشان دهنده روند صعودی کلی الگو است ، در حالی که خط افقی سطح مقاومت تاریخی آن دارایی خاص را نشان می دهد.
9-مثلث نزولی (Descending triangle)
در مقابل ، یک مثلث نزولی نشان دهنده ادامه نزولی روند نزولی است. به طور معمول ، یک معامله گر در تلاش برای سودآوری از بازار در حال سقوط ، در یک مثلث نزولی وارد موقعیت کوتاه می شود.
مثلث نزولی به طور کلی تغییر می کند و حمایت را می شکند زیرا نشان دهنده بازاری است که فروشندگان تسلط دارد ، به این معنی که قله های متعاقباً پایین تر هستند و بعید است که معکوس شوند.
مثلث های نزولی را می توان از یک خط حمایت افقی و یک خط مقاومت شیب دار به سمت پایین تشخیص داد. سرانجام ، این روند حمایت شکسته خواهد شد و روند نزولی ادامه خواهد یافت.
10-مثلث متقارن (Symmetrical triangle)
الگوی مثلث متقارن بسته به بازار می تواند صعودی یا نزولی باشد. در هر صورت ، به طور معمول یک الگوی ادامه دار است ، به این معنی که بازار پس از شکل گیری الگو معمولاً در همان جهت ادامه خواهد یافت.
مثلث های متقارن زمانی شکل می گیرند که قیمت با یک سری قله های پایین تر و فرورفتگی های بالاتر همگرا شود. در مثال زیر ، روند کلی نزولی است ، اما مثلث متقارن به ما نشان می دهد که یک دوره کوتاه از چرخش های صعودی وجود داشته است.
با این حال ، اگر روند مشخصی قبل از شکل گیری الگوی مثلث وجود نداشته باشد ، بازار می تواند در هر دو جهت شکسته شود. این مثلث های متقارن را به الگویی دو طرفه تبدیل می کند – به این معنی که در بازارهای ناپایدار استفاده می شوند ، جایی که مشخص نیست که قیمت دارایی به کدام سمت حرکت می کند. نمونه ای از یک مثلث متقارن دو طرفه را می توان در زیر مشاهده کرد.
خلاصه الگوهای نمودار شمعی
تمام الگوهای توضیح داده شده در این مقاله شاخص های فنی مفیدی هستند که می توانند به شما کمک کنند تا درک کنید که چگونه یا چرا قیمت دارایی به یک روش خاص حرکت کرده است – و به چه روشی ممکن است در آینده حرکت کند. این به این دلیل است که الگوهای نمودار قادر به برجسته کردن مناطق پشتیبانی و مقاومت هستند ، که می تواند به یک معامله گر کمک کند تصمیم بگیرد که آیا باید یک موقعیت خرید یا فروش را باز کنند. یا اینکه آیا باید سفارش های باز خود را تغییر و احتمالاً ببندند.
الگوهای نمودار | آموزش Trading | فصل 12
الگوهای موجی که قطعا به دفعات آنها را مشاهده کرده اید بخشی جدایی ناپذیر از تحلیل نمودار هستند. اما موج های الیوت، که در مقالات قبل با آنها آشنا شدیم، تنها بخشی از موج هایی هستند که در نمودارهای بازار رمزارزی دیده می شوند.
الگوهای دیگری نیز وجود دارند که مکررا رخ می دهند و می توان از آنها به عنوان سیگنال هایی برای خرید یا فروش استفاده نمود. گاهی اوقات این موج ها در واقع قسمت های کوچکتری در اطراف موج الیوت بزرگتری هستند.
بنابراین الگوهای نموداری می توانند بین دو الگوی بزرگ رخ دهند و یا بخشی از آنها باشند. این موج ها همانطور که گفته شد حاوی سیگنال هایی برای خرید و فروش هستند. به طور خاص، گریزهایی که از این الگوها رخ می دهند به عنوان سیگنال های خرید و فروش به کار برده می شوند.
به همین دلیل حائز اهمیت است تا بخشی که یک الگو شکسته می شود یا گریز رخ می دهد را تحت نظر داشت. قسمت پس از گریز همان قسمتی است که سیگنال تبادل می باشد.
الگوهای نمودار خرسی
نکته کلی: الگوهای نموداری به صورت قرینه ای در هر دو جهت عمل می کنند، این مسئله در الگوهایی مانند الگوی فنجان و دسته و همچنین الگوهای پرچم صعودی و نزولی دیده می شوند (در ادامه با این الگوها آشنا خواهیم شد).
*شکل بالا الگوی پرچم نزولی می باشد و نقطه گریز یا شکست آن خرسی است.
* شکل بالا الگوی پرچم صعودی می باشد و نقطه گریز یا شکست آن گاوی است.
*شکل بالا مثالی از الگوی فنجان و دسته است
در ادامه الگوهای گاوی را بررسی خواهیم کرد.
الگوهای گاوی
به یاد داشته باشید قسمت هایی که الگو شکسته می شود به عنوان سیگنال خرید یا فروش به کار برده می شوند. اما این نکته را نیز به خاطر داشته باشید که تبادل همواره باید به شکلی صورت گیرد که ضرر به حداقل رسد یا پیش از وقوع آن تبادل متوقف شود،
چرا که گاهی اوقات مهره های بزرگتر در بازار عمداً شکست ها یا گریزهایی در الگوها ایجاد می کنند تا موجب افزایش خرید یا فروش شوند.
نکته مهم در مورد الگوهای نمودار در بازار رمزارزی:
در بازار رمزارزی تعداد بسیار زیادی تبادل کننده تازه کار وجود دارد که در حال کسب اولین تجربه خود در این بازار پر نوسان هستند. بسیاری از آنها نکات کلی بازار را می آموزند، مانند الگوهای نمودار، و فکر می کنند که کاملاً می دانند حرکات قیمت به چه صورت خواهد بود.
این افراد تبادلات خود را با توجه به پیش فرض های خود در رابطه با الگوهای نمودار به انجام می رسانند. اما اغلب تبادلات آنها با شکست مواجه می شود.
دلیل چنین اتفاقی این است که مهره های بزرگ حاضر در بازار از پیش فرض های تازه کاران در مورد الگوهای نمودار آگاهی دارند و به همین دلیل با تاثیرات خود بر بازار جهت قیمت را تغییر می دهند تا این تازه کاران را از بازار خارج کنند.
به همین دلیل وقتی که یک الگو را در نموار تشخیص دادید خیلی مطمئن نباشید که جهت قیمت همان خواهد بود که فکر می کنید.
الگوهای نمودار باید صرفاً برای تصمیمات احتمالی به کار برده شوند، به عنوان مثال هنگامی که شکست پس از یک موج صعودی رخ می دهد ممکن است بفروشید، بخرید یا متوقف شوید، به همین شکل هنگامی که شکست پس از یک موج نزولی رخ می دهد ممکن است بفروشید، بخرید یا متوقف شوید. هوشمندانه تصمیم بگیرید.
۱۰ الگوی نموداری که هر معاملهگر باید بداند
الگوهای نمودار یک جنبه جداییناپذیر از تحلیل تکنیکال هستند، اما قبل از این که بتوان به طور موثر از آنها استفاده کرد، باید به آنها عادت کرد. برای کمک به شما در درک آنها، در اینجا ۱۰ الگوی نموداری که هر معاملهگر باید بداند آورده شدهاست.
یک الگوی نموداری، شکلی در یک نمودار قیمت است که براساس آنچه در گذشته رخ داده است، به ما کمک میکند تا نشان دهیم که قیمتها در آینده چه خواهند کرد. الگوهای نمودار پایه و اساس تجزیه و تحلیل تکنیکال هستند و به یک معاملهگر نیاز دارند که دقیقا بداند به چه چیزی نگاه میکنند و به دنبال چه چیزی هستند.
هیچ الگویی بهترین الگو در نمودار نیست، زیرا همه آنها برای برجسته کردن رونده های مختلف در بازارهای متنوع استفاده میشوند. اغلب، الگوهای در نمودار شمعی استفاده میشوند، که دیدن قیمت قبلی بازار را کمی آسانتر میکند.
برخی الگوها برای بازار های بیثبات مناسبتر هستند، در حالی که برخی دیگر نامناسبتر هستند. برخی الگوها در بازار صعودی بهتر استفاده میشوند و برخی دیگر زمانی که بازار نزولی است بهتر استفاده میشوند. با این حال، مهم است که بهترین الگوی نمودار را برای بازار خاص خود بدانید، چون استفاده از الگوی نادرست و یا ندانستن این که کدام یک از آنها استفاده کنید ممکن است باعث شود که شما فرصت کسب سود کردن را از دست بدهید.
قبل از پرداختن به پیچیدگیهای الگوهای نمودار مختلف، مهم است که به طور خلاصه سطوح حمایت و مقاومت را توضیح دهیم. حمایت به سطحی اشاره دارد که در آن قیمت داراییها کاهش مییابد و دوباره بالا میرود. مقاومت جایی است که قیمت معمولا بالا رفتن و پایین آمدن را متوقف میکند.
دلیل ظهور سطوح حمایت و مقاومت به دلیل تعادل بین خریداران و فروشندگان یا تقاضا و عرضه است. زمانی که خریداران بیشتری نسبت به فروشندگان در یک بازار وجود داشته باشند (یا تقاضا بیشتر از عرضه باشد)، قیمت افزایش مییابد. وقتی فروشندگان بیشتر از خریداران باشند (عرضه بیشتر از تقاضا)، قیمت معمولا کاهش مییابد.
به عنوان مثال، قیمت یک دارایی ممکن است در حال افزایش باشد زیرا تقاضا از عرضه خارج شدهاست. با این حال، قیمت در نهایت به حداکثر ممکن خواهد رسید که خریداران مایل به پرداخت آن هستند، و تقاضا در آن سطح قیمت کاهش خواهد یافت. در این مرحله، خریداران ممکن است تصمیم بگیرند که موقعیت خود را ببندند.
این امر باعث ایجاد مقاومت میشود، و با نزدیک شدن خریداران بیشتر و بیشتر به موقعیت خود، قیمت به سمت سطحی از حمایت سقوط میکند، زیرا عرضه شروع به خارج شدن از تقاضا میکند. هنگامی که قیمت داراییها به اندازه کافی کاهش یابد، خریداران ممکن است به بازار بازگردند زیرا قیمت در حال حاضر قابلقبول تر است و سطحی از حمایت ایجاد میکند که در آن عرضه و تقاضا شروع به برابر شدن میکنند.
اگر افزایش خرید ادامه یابد، قیمت را به سمت سطحی از مقاومت سوق خواهد داد چون تقاضا نسبت به عرضه شروع به افزایش میکند. هنگامی که قیمت از طریق یک سطح مقاومت عبور کند، ممکن است به یک سطح حمایت تبدیل شود.
انواع الگوهای نموداری
الگوهای نموداری به طور گسترده در سه دسته جای میگیرند: الگوهای ادامه دهنده، الگوهای معکوس و الگوهای دوجانبه.
- یک الگوی ادامه دهنده نشان میدهد که یک روند در حال پیشرفت ادامه خواهد یافت.
- الگوهای نموداری معکوس نشان میدهند که یک روند ممکن است در حال تغییر جهت باشد.
- الگوهای نمودار دو جانبه به معامله گران اجازه میدهد تا بدانند که قیمت میتواند به هر دو جهت حرکت کند که نشان میدهد بازار بیثبات است
برای همه این الگوها، شما میتوانید معامله های CFD باز کنید دلیل آن این است که CFD ها به شما این امکان را میدهند که موقعیت فروش و یا خرید باز کنید به این معنی که سقوط یا صعود بازار را پیشبینی کنید. شما ممکن است مایل باشید که در طول برگشت نزولی و یا ادامه آن معاملهی فروش باز کنید، یا در طول برگشت صعودی و یا ادامه آن معاملهی خرید باز کنید، در این صورت شما بر اساس الگو ها بازار را تحلیل کردهاید.
مهمترین چیزی که هنگام استفاده از الگوهای نمودار به عنوان بخشی از تجزیه و تحلیل تکنیکال شما باید به خاطر داشته باشید این است که آنها تضمینی نیستند که یک بازار در جهت پیشبینی حرکت کند آنها صرفا نشانهای از این هستند که چه اتفاقی ممکن است برای قیمت داراییها بیفتد.
سر و شانه ها
سر و شانهها یک الگوی نموداری است که در آن یک قله بزرگ دارای یک قله کوچک در هر دو طرف آن است. معاملهگران به الگوهای سر و شانه برای پیشبینی برگشت صعودی یا نزولی نگاه میکنند.
به طور معمول، قله اول و سوم کوچکتر از قله دوم خواهد بود، اما همه آنها به همان سطح حمایتی برمی گردند، در غیر این صورت به عنوان خط گردن شناخته میشوند. هنگامی که قله سوم به سطح حمایت تنزل پیدا کند، احتمال دارد که به یک روند نزولی تبدیل شود.
Head and shoulders
دو قله
دو قله الگوی دیگری است که معاملهگران از آن برای برجسته کردن روند معکوس استفاده میکنند. به طور معمول، قیمت یک دارایی، قبل از بازگشت به سطح حمایتی، یک قله را تجربه خواهد کرد. سپس قبل از اینکه برای همیشه در برابر روند قوی معکوس شود دوباره بالا خواهد رفت .
دو دره
الگوی نمودار دو دره نشاندهنده یک دوره فروش است، که باعث میشود قیمت داراییها به زیر سطح حمایتی کاهش یابد. سپس به سطحی از مقاومت میرسد، قبل از اینکه دوباره سقوط کند. در نهایت، این روند معکوس خواهد شد و با صعودی شدن بازار حرکت رو به بالا را آغاز خواهد کرد.
کف دو گانه یک الگوی صعودی معکوس است، زیرا پایان یک روند نزولی و یک تغییر به سمت روند صعودی را نشان میدهد.
کف گرد
الگوی نموداری کف گرد میتواند نشاندهنده ادامه یا برگشت باشد. به عنوان مثال، در طول روند صعودی قیمت داراییها ممکن است کمی قبل از افزایش دوباره کاهش یابد. این به صورت صعودی ادامه خواهد یافت.
مثالی از بازگشت کف گرد در زیر نشانداده شدهاست:
اگر قیمت یک دارایی، در یک روند رو به پایین و یک کف گرد قبل از روند معکوس شکل گرفت و وارد یک روند صعودی شد.
معاملهگران به دنبال سرمایهگذاری بر روی این الگو با خرید نیمی از کف، در نقطه پایین، و سرمایهگذاری بر روی ادامه آن پس از شکستن سطح مقاومت هستند.
الگوی فنجان و دسته
یک الگوی ادامهِ دهندهی صعودی است که برای نشان دادن بازار نزولی قبل از اینکه روند کلی در نهایت در یک حرکت صعودی ادامه یابد، استفاده میشود. فنجان شبیه به یک الگوی نمودار کف گرد به نظر میرسد، و دسته شبیه به یک الگوی لبه است که در بخش بعدی توضیح داده میشود.
به دنبال کف گرد، قیمت یک دارایی به احتمال زیاد وارد یک تغییر موقت خواهد شد، که به عنوان دسته شناخته میشود زیرا این تصحیح به دو خط موازی در نمودار قیمت محدود میشود. این دارایی در نهایت از دسته خارج خواهد شد و با روند صعودی کلی ادامه خواهد یافت.
لبهها به عنوان یک دارایی حرکت قیمت بین دو خط روند شیبدار باریک میشود. دو نوع لبه وجود دارد: صعودی و نزولی.
یک لبه رو به بالا با یک خط روند بین دو خط مورب رو به بالا از تکیهگاه و مقاومت نشان داده میشود. در این مورد خط حمایتی از خط مقاومت شیب تندتری را دارا است. این الگو به طور کلی نشان میدهد که قیمت یک دارایی در نهایت به طور دائمی کاهش مییابد زمانی که از طریق سطح حمایتی شکسته شود.
یک لبه نزولی بین دو سطح با شیب رو به پایین رخ میدهد. در این مورد خط مقاومتی تندتر از حمایتی است. همان طور که در مثال زیر نشانداده شدهاست، یک لبه در حال سقوط معمولا نشاندهنده افزایش قیمت داراییها و شکستن سطح مقاومتی است.
هم لبههای در حال صعود و هم لبههای در حال نزول، الگوهای معکوس هستند و لبههای در حال بالا آمدن نشاندهنده یک بازار نزولی هستند و لبههای در حال پایین آمدن، نمونه بارز یک بازار صعودی هستند.
پرچم سهگوش
الگوهای پرچم های سهگوش، پس از اینکه یک دارایی یک دوره حرکت رو به بالا را تجربه کردند، و سپس یک تثبیت، ایجاد میشوند. به طور کلی، افزایش قابلتوجهی در طول مراحل اولیه روند، قبل از ورود به یک سری حرکات کوچکتر رو به بالا و رو به پایین وجود خواهد داشت.
پرچم های سهگوش میتوانند صعودی یا نزولی باشند و میتوانند نشاندهنده ادامه و یا برگشت باشند.
نمودار بالا مثالی از ادامه روند صعودی است. در این رابطه، لوازم جانبی میتوانند شکلی از الگوی دو جهته باشند، زیرا آنها یا پیوستگی و یا برگشت را نشان میدهند.
در حالی که یک پرچم سهگوش ممکن است شبیه به یک الگوی لبه یا یک الگوی مثلثی باشد که در بخشهای بعدی توضیح داده میشود، مهم است توجه داشته باشید که گوشهها باریکتر از پرچم ها یا مثلثها هستند. همچنین لبهها با پرچمها تفاوت دارند چون یک لبه همیشه صعودی یا نزولی است، در حالی که یک پرچم همیشه افقی است.
مثلث صعودی
مثلث صعودی یک الگوی ادامه دهنده صعودی است که نشاندهنده ادامه روند صعودی است. مثلثهای صعودی را می توان با قرار دادن یک خط افقی در امتداد ارتفاعات نوسان و سپس کشیدن یک خط روند صعودی در امتداد سطح نوسان، حمایت، بر روی نمودارها رسم کرد.
مثلثهای صعودی اغلب دو یا چند راس قله یکسان دارند که امکان ترسیم خط افقی را فراهم میکنند. خط روند نشاندهنده روند صعودی کلی الگو است، در حالی که خط افقی نشاندهنده سطح تاریخی مقاومت برای آن دارایی خاص است.
مثلث نزولی
در مقابل، یک مثلث نزولی نشاندهنده ادامهی روند نزولی است. به طور معمول، یک معاملهگر در طول یک مثلث نزولی احتمالا با CFD ها در تلاش برای سود بردن از یک بازار در حال سقوط، یک معاملهی فروش را باز خواهد کرد.
مثلثهای نزولی به طور کلی پایینتر میروند و خط حمایتی را میشکنند زیرا آنها نشاندهنده بازاری هستند که فروشندگان بر آن تسلط دارند، به این معنی که قلههای پایینتر احتمالا شایع هستند و بعید است که معکوس شوند.
مثلثهای نزولی را می توان از یک خط افقی حمایت و یک خط با شیب رو به پایین مقاومت شناسایی کرد. در نهایت، این روند حمایتی را از بین خواهد رفت و روند نزولی ادامه خواهد یافت.
مثلث متقارن
الگوی مثلث متقارن بسته به بازار میتواند صعودی یا نزولی باشد. در هر دو مورد، به طور معمول یک الگوی تداوم است، که به این معنی است که بازار معمولا پس از شکلگیری الگو در همان جهت روند کلی ادامه خواهد یافت.
مثلثهای متقارن زمانی شکل میگیرند که قیمت با مجموعهای از قلههای پایینتر و فرورفتگیهای بالاتر همگرا شود. در مثال زیر، مثالهایی از الگوی پرچم روند کلی نزولی است، اما مثلث متقارن به ما نشان میدهد که یک دوره کوتاه معکوس رو به بالا وجود داشتهاست.
با این حال، اگر هیچ روند روشنی قبل از فرمهای الگوی مثلثی وجود نداشته باشد، بازار میتواند در هر دو جهت شکست بخورد. این امر مثلثها را به یک الگوی دو طرفه تبدیل میکند به این معنی که آنها به بهترین شکل در بازارهای متغیر استفاده میشوند که هیچ نشانه روشنی از اینکه قیمت داراییها ممکن است حرکت کند وجود ندارد. مثالی از یک مثلث متقارن دو طرفه را می توان در زیر مشاهده کرد.
خلاصه الگوهای نموداری
تمام الگوهای توضیح دادهشده در این مقاله، شاخصهای تکنیکال مفیدی هستند که میتوانند به شما کمک کنند تا درک کنید که قیمت یک دارایی چگونه و چرا به روشی خاص حرکت میکند و ممکن است در آینده به چه روشی حرکت کند. این به این دلیل است که الگوهای نمودار قادر به برجسته کردن نواحی حمایت و مقاومت هستند، که میتواند به یک معاملهگر کمک کند تا تصمیم بگیرد که آیا باید یک موقعیت خرید یا فروش را باز کند؛
۶ ابزار مهم و مفید در تحلیل تکنیکال
تحلیلگر اگر بتواند به درستی این امواج را تشخیص دهد، میتواند روند حرکت قیمت یک دارایی را به درستی پیشبینی کند. امواج الیوت از سه موج جنبشی و دو موج اصلاحی تشکیل میشود. موج اول، سوم و پنجم صعودی هستند.
به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»، فعالیت در بازارهای مالی مختلف بدون استفاده از تحلیل تکنیکال تقریباً امکانپذیر نیست. یک معاملهگر باهوش باید از تمام گزینههای روی میز برای کاهش ریسک سرمایهگذاری خود نهایت استفاده را ببرد. تحلیل تکنیکال در کنار تحلیل بنیادی به عنوان مهمترین روشهای تحلیلگری به شمار میروند که هر سرمایهگذاری باید برای دستیابی به موفقیت، تسلط کافی روی آنها داشته باشد. اما از طرفی باید به یک نکته مهم توجه شود؛ گاهی اوقات ابزارهایی که برای تحلیل تکنیکال در اختیار معاملهگران قرار میگیرد نه تنها کمکی به آنها نمیکنند، بلکه مشکلات زیادی را نیز پیش روی آنها قرار میدهند. در این مقاله قصد داریم تا به معرفی ابزارهای مفید در تحلیل تکنیکال بپردازیم. در ادامه با ما همراه باشید.
1. ابزار تحلیل تکنیکال کلاسیک
در معرفی ابزارهای مفید در تحلیل تکنیکال وقتی صحبت از تحلیل تکنیکال کلاسیک میشود، بدون شک ذهنها به سمت دو مفهوم بسیار کاربردی به نام خطوط حمایت و مقاومت میرود. بسیاری از کارشناسان تحلیل تکنیکال معتقد هستند که در صورت درک صحیح و عملیاتی از مفهوم این دو ابزار و اجرای صحیح آنها روی نمودارها، میتوان نیمی از راه موفقیت در دستیابی به تحلیل تکنیکال درست را پیمود.
در حالت کلی بازار یکی از سه حالت صعودی، نزولی یا خنثی را در یک بازه زمانی مشخص در پیش میگیرد. باید توجه داشته باشید که روند خنثی جایی است که در آن عرضه و تقاضا برای یک بازه زمانی مشخص به تعادل میرسند. به محض اینکه یکی از طرفین پیش میافتد، روند بازار را تغییر میدهد. اما سؤال اساسی این است که افزایش یا کاهش قیمت در بازار تا کجا ادامه دارد؟ پاسخ این سؤال در گرو ترسیم خطوط حمایتی و مقاومتی است.
همواره وقتی قیمت یک دارایی به خطوط حمایتی یا مقاومتی میرسد، حجم معاملات به طور معناداری افزایش مییابد. تا زمانی که به هر دلیلی یک خط حمایت یا مقاومت شکسته نشده است، اعتبار آن پابرجا است. اما به محض شکسته شدن و تثبیت قیمت در زیر یا بالای آنها، این خطوط تغییر کاربری میدهند. به عنوان مثال وقتی یک خط مقاومت در مسیر صعودی شکسته میشود، در عمل تبدیل به خط حمایت سهم میشود.
2. الگوهای قیمت
در ادامه بحث معرفی ابزارهای مفید در تحلیل تکنیکال نوبت به الگوهای قیمتی میرسد. معمولاً یکی از ابتداییترین مفاهیمی که در دورههای آموزش تحلیل تکنیکال مثالهایی از الگوی پرچم به دانشجویان آموزش داده میشود، الگوهای قیمتی است. داستان از این قرار است که در اثر بررسیهای صورت گرفته در طول زمان روی نمودارهای قیمت داراییها، مشاهده شده است که در اثر وقوع الگوهایی در نمودار، دارایی رفتار خاصی از خود نشان داده است. قابلیت اصلی این الگوها تکرارپذیری آنها است که باعث شده تا تریدرها نسبت به تشکیل آنها در نمودار قیمت داراییها حساس باشند.
در همین راستا 4 مورد از مهمترین الگوهای قیمتی مثالهایی از الگوی پرچم که هر تحلیلگر تکنیکال باید با آنها آشنا باشد، عبارتاند از:
الگوی سر و شانه
این الگو در اثر تشکیل سه قله در روند صعودی قیمت دارایی تشکیل میشود که در آن قله وسط (سر) بالاتر از دو قله چپ و راست قرار میگیرد. تشکیل این قله به عنوان یک سیگنال نزولی تلقی میشود.
الگوی سقف و کف دوقلو
معمولاً وقتی پس از یک روند صعودی یا نزولی پر قدرت این الگو تشکیل میشود. به عنوان مثال وقتی در پایان یک روند صعودی قوی، دو قله قیمتی در کنار یکدیگر روی نمودار تشکیل میشود، سیگنال نزولی صادر میشود. عکس این مطلب نیز صادق است.
الگوی سقف و کف سهقلو
این الگو نیز مشابهت زیادی با الگوی سقف یا کف دوقلو دارد. تنها تفاوت میان آنها در تعداد تشکیل قلهها است. اگر در روند تغییر قیمت پس از تشکیل دو سقف یا کف قیمتی، روند دستخوش تغییر نشد و سقف یا کف دیگری نیز تشکیل شد، باز هم میتوان آنها را به عنوان نشانهای برای تغییر روند بازار قبل از تشکیل الگو دانست.
الگوی پرچم
تصور کنید که یک دارایی، روند صعودی قدرتمندی را پشت سر میگذارد. پس از آن وارد یک روند نزولی با شتاب به مراتب کمتر از روند صعودی میشود. در این حالت نوسانات قیمت بین دو خط حمایت و مقاومت که به صورت همگرا با هم هستند، صورت میگیرد. در این حالت الگوی پرچم شکل گرفته است. این الگو به عنوان سیگنالی برای تداوم روند قیمت دارایی، در همان شرایط قبل از شکستن روند صعودی به شمار میرود.
یک نکته مهم در خصوص تمام الگوهای قیمتی باید مورد توجه قرار بگیرد. هیچکدام از این الگوها سیگنال 100 درصدی صادر نمیکنند. به همین دلیل باید در کنار رویت آنها نسبت به بررسی سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال که در بحث معرفی ابزارهای مفید در تحلیل تکنیکال اشاره میکنیم، نیز بپردازید.
3. اسیلاتورها و اندیکاتورها
در ادامه بحث از معرفی ابزارهای مفید در تحلیل تکنیکال، نوبت به اندیکاتورها میرسد. اندیکاتورها در واقع به نوعی توابع و الگوریتمهای ریاضی هستند که بر مبنای فرمولاسیون خاصی طراحی میشوند. این الگوریتمها روی نمودارهای قیمت داراییها پیادهسازی میشوند. در نتیجه دادههایی که از تغییرات قیمت دارایی در این الگوریتمها حاصل میشوند، خروجیهایی صادر میگردند که تحت عنوان سیگنال خرید و فروش شناخته میشوند. به کمک اندیکاتورها میتوان نسبت به پیشبینی روندها و بررسی صحت نتایج به دست آمده از سایر ابزارهای تحلیلی اقدام کرد.
در همین راستا برخی از مهمترین انواع اندیکاتورهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال عبارتاند از:
اندیکاتورهای روندی
این اندیکاتورها با استفاده از میانگیری قیمت یک دارایی در یک بازه زمانی مشخص، پیشبینی از روند قیمت آنها در آینده در اختیار تریدرها قرار میدهند. اندیکاتور میانگین متحرک به عنوان مشهورترین اندیکاتور روندی در تحلیل تکنیکال به شمار میرود.
اسیلاتورها
اسیلاتورها نیز در واقع به عنوان زیرمجموعه اندیکاتورها تلقی میشوند. این اندیکاتور در خصوص حرکت جریان نقدینگی در بازار حساس هستند. به عنوان مثال در یک روند صعودی قیمت یک دارایی وقتی فروشندگان در حال قدرت گرفتن هستند، هشدارهای لازم توسط اسیلاتورها صادر میشود. اندیکاتور RSI به عنوان یکی از مشهورترین اسیلاتورها به شمار میرود. این اندیکاتور با استفاده از شاخصهای عددی که بین 0 تا 100 قرار دارد، محدود اشباع خرید یا فروش یک دارایی را مشخص میکند.
اندیکاتور حجم
حجم معاملات همواره به عنوان یک فاکتور کلیدی در تصمیمگیری تریدرها به شمار میرود. اندیکاتور حجم به خوبی این مسئله را به صورت لحظهای در خصوص داراییها رصد میکند و اطلاعات لازم را در اختیار تریدرها قرار میدهد.
اندیکاتور بیل ویلیامز
این اندیکاتورها بیشتر روی مسئله روانشناسی بازار تمرکز دارند و با استفاده از بهکارگیری چند اندیکاتور در کنار یکدیگر به رفتارشناسی بازار میپردازند.
4. کندل استیک
الگوهای شمعی یا کندل استیک، فرم خاصی از نمودارهای قیمت داراییها هستند که توسط ژاپنیها برای اولین بار ابداع شدند. نمودارهای کندل استیک حاوی اطلاعات ارزشمندی هستند که از جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- قیمت بازگشایی یک دارایی در ابتدای روز معاملاتی
- قیمت بسته شدن یک دارایی در انتهای روز معاملاتی
- کمترین قیمت یک دارایی در روز معاملاتی
- بیشترین قیمت یک دارایی در روز معاملاتی
کند استیکها از یک میله و یک بدنه مستطیلی تشکیل میشوند. معمولاً هر چقدر که بدنه کندل استیل کشیدهتر باشد، نشاندهنده تغییرات شدید قیمت در دارایی مثالهایی از الگوی پرچم است. در کنار هم قرار گرفتن الگوهای کندل استیک میتواند اطلاعات بسیار زیادی را در اختیار تریدرها قرار دهد. بسیاری از الگوهای قیمتی از قبیل الگوی چکش از طریق کندل استیکها قابل تشخیص هستند.
5. پرایس اکشن
در ادامه بحث از معرفی ابزارهای مفید در تحلیل تکنیکال باید به یکی از جدیدترین و در عین حال کاربردیترین ابزارهای موجود یعنی پرایس اکشن اشاره کنیم. در این شیوه بسیاری از ابزارهایی که تاکنون معرفی کردیم، مورد استفاده قرار نمیگیرند. پرایس اکشن به نوعی هنر مطالعه نمودار قیمت یک دارایی است. تحلیلگر تکنیکال که از پرایس اکشن برای ترید کردن استفاده میکند، تمام تمرکز خود را روی نمودار قیمت دارایی معطوف میکند تا از این طریق بتواند آینده روند قیمت آن را پیشبینی کند. کسانی که از پرایس اکشن برای تحلیل استفاده میکنند، تنها به دنبال تشخیص آنچه اتفاق میافتد، نیستند؛ بلکه به دنبال آن هستند که بدانند دلیل وقوع اتفاقات چیست.
اگر به عنوان تحلیلگر تکنیکال تجربه کار کردن با اندیکاتورها و سایر الگوها را داشته باشید، قطعاً متوجه میشوید که استخراج اطلاعات مفید از دل آنها چندان هم کار سادهای نیست. به علاوه خروجی اندیکاتورها به طور 100 درصد قابل اطمینان نیست. اما نمودار پرایس اکشن کاملاً خلوت و ساده است که امکان استخراج اطلاعات بیشتر را در اختیار تریدر قرار میدهد. سه مورد از مهمترین مزایای پرایس اکشن در مقایسه با تحلیل تکنیکال کلاسیک عبارتاند از:
- پرایس اکشن اطلاعات را زودتر در اختیار معاملهگر قرار میدهد.
- اطلاعات کامل و یکپارچه در اختیار تحلیلگر قرار میگیرد.
- بسیاری از اشتباهات ناشی از سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال را برطرف میکند.
همین سه مورد نشان میدهد که به هیچ عنوان نمیتوان به سادگی از کنار پرایس اکشن عبور کرد و باید حتماً در کنار سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال از این شیوه نیز استفاده شود.
6. امواج الیوت
یکی دیگر از ابزارهای کاربردی که در معرفی ابزارهای مفید در تحلیل تکنیکال باید به آن اشاره شود، امواج الیوت است. تئوری الیوت از یک سو بر پایه الگوها و محاسبات هندسی است و از سوی دیگر بر پایه روانشناسی پیش میرود. روش الیوت به بررسی تغییرات قیمت در طولانی مدت میپردازد. این تغییرات در نتیجه تغییرات مداوم در بُعد احساسی سرمایهگذاران اتفاق میافتند که خود حاصل از تأثیرات روانشناختی بر جمعیت طی بازه زمانی خاص هستند.
در حالت کلی این الگو از 5 موج اصلی تشکیل میشود که در دو دسته قابل تقسیمبندی است:
- امواج جنبشی که به عنوان پایههای تشکیلدهنده الگو به شمار میروند.
- امواج اصلاحی که در مسیر اصلاح روندهای جنبشی تشکیل میشوند.
تحلیلگر اگر بتواند به درستی این امواج را تشخیص دهد، میتواند روند حرکت قیمت یک دارایی را به درستی پیشبینی کند. امواج الیوت از سه موج جنبشی و دو موج اصلاحی تشکیل میشود. موج اول، سوم و پنجم صعودی هستند و موجهای دوم و چهار نزولیاند. معمولاً موجهای جنبشی سوم و پنجم روند صعودی قویتری در مقایسه با موج اول را تجربه میکنند. مزیت اصلی امواج الیوت این است که قوانین پیچیدهای ندارد و به راحتی میتوان آن را روی نمودار قیمت دارایی شناسایی کرد.
کلام پایانی
در این مقاله به معرفی ابزارهای مفید در تحلیل تکنیکال پرداختیم. همانطور که در ابتدا اشاره کردیم، ابزارهای تحلیل تکنیکال به همین موارد ختم نمیشوند و تعداد بیشتری از آنها وجود دارد که برای تبدیل شدن به یک تریدر حرفهای در بازارهای مالی باید آشنایی نسبی با آنها داشته باشید. اما مواردی که در این مقاله اشاره کردیم، به عنوان اصلیترین ابزارهای تحلیل تکنیکال به شمار میروند که بدون آنها شانسی برای موفقیت در بازارهای مختلف نخواهید داشت.
کار کردن با این ابزارها نیاز به دانش فنی و همچنین تجربه فراوان دارد. این دو مسئله در اثر آموزشهای کاربردی به خوبی برآورده میشود. کلینیک سرمایه با آمادهسازی دو دوره تحلیل تکنیکال مقدماتی و پیشرفته کامل برای علاقهمندان تلاش کرده است تا هر آن چیزی را که برای تبدیل شدن به یک تحلیلگر تکنیکال نیاز دارید، در اختیار شما قرار دهد. این دورهها کاملاً مبتنی بر حل مثال پیش میروند. نکته قابل توجه در خصوص دورههای تحلیل تکنیکال کلینیک سرمایه، رویکرد جامع آنها است. در آموزش این دورهها مثالهای متعددی از بورس، فارکس و بازار ارزهای دیجیتال ارائه شده است که با مشاهده آنها میتوانید در تمام این بازارها به راحتی به ترید کردن بپردازید.
تعیین جهت حرکت قیمت یک دارایی با استفاده از الگوی مستطیل
معاملهگران مستطیلهای(rectangles) صعودی و نزولی را تجزیه و تحلیل میکنند تا تغییر روند حرکت قیمت را تشخیص دهند و معاملات سهام و ارز رمزنگاری خود را براساس آن تنظیم کنند.
روند صعودی زمانی شکل میگیرد که تقاضا بیش از عرضه باشد و روند نزولی زمانی رخ میدهد که عرضه بیشتر از تقاضا است. هنگامی که گاوها و خرسها بدون حرکت موقعیت خود را حفظ میکنند، منجر به تشکیل یک منطقه معاملاتی محدود میشود.
گاهی اوقات این منجر به شکل گیری الگوی مستطیل میشود که میتوان آن را منطقه محدود یا منطقه متراکم نیز توصیف کرد. عموما مستطیلهای نزولی و صعودی یک الگوی ادامه دار در نظر گرفته میشوند. اما در بسیاری از مواقع، آنها مانند یک الگوی معکوس عمل میکنند که نشان دهنده کامل شدن یک سقف یا کف کلیدی است.
قبل از پرداختن به الگوهای مستطیل صعودی و نزولی، ابتدا درباره نحوه شناسایی آنها بحث خواهیم کرد.
شکل گیری الگوی مستطیل
یک مستطیل زمانی شکل میگیرد که یک دارایی حداقل دو سقف و دو کف به موازات یکدیگر و تقریبا در یک سطح تشکیل میدهد. با استفاده از دو خط موازی سقفها و کفها را به هم وصل میکنیم تا خطوط مقاومت و حمایت مستطیل شکل بگیرند.
مدت زمان این مستطیل میتواند از چند هفته تا چند ماه متغیر باشد و اگر این زمان کمتر از سه هفته باشد، الگوی پرچم به حساب میآید. به طور معمول، هر چه دارایی زمان بیشتری را در یک منطقه محدود سپری کند، شکست صعودی یا نزولی آن قابل توجهتر خواهد بود.
الگوی مستطیل صعودی
الگوی مستطیل صعودی
همانطور که در نمودار بالا مشاهده میکنید، دارایی در روند صعودی قرار دارد اما پس از افزایش قیمت، برخی از معاملهگران برای کسب سود اقدام به فروش میکنند و این منجر به تشکیل اولین سقف میشود. پس از اصلاح قیمت، خریداران برای خرید در سطوح پایین وارد بازار شده و از کاهش آن جلوگیری میکنند. با این کار، اولین کف تشکیل میشود.
با افزایش تقاضا بر عرضه، دارایی تلاش میکند روند صعودی خود را از سر بگیرد. اما وقتی قیمت به سقف قبلی نزدیک میشود، معاملهگران دوباره برای رزرو سود خود وارد موقعیتهای فروش میشوند. اتصال این دو سقف با یک خط مستقیم، مقاومت مستطیل را تشکیل میدهد. هنگامی که قیمت کاهش مییابد، خریداران از کف قبلی دفاع میکنند و این حمایت مستطیل را شکل میدهد.
پیش بینی جهت شکست از قبل دشوار است و قیمت برای چند هفته یا حتی چند ماه بین حمایت و مقاومت نوسان میکند. به همین دلیل، قبل از صعودی یا نزولی شدن بهتر است منتظر بمانید تا قیمت از مستطیل خارج شود.
در مثال بالا، قیمت منطقه مقاومت را شکسته، زیرا تقاضا بیشتر از عرضه است. این میتواند منجر به از سرگیری روند صعودی شود.
الگوی مستطیل نزولی
الگوی مستطیل نزولی
همانطور که در نمودار بالا نشان داده شده، دارایی در روند نزولی قرار دارد. اما هنگامی که قیمت به سطوح پایین کاهش مییابد و خریداران فرصت طلب اقدام به خرید میکنند، یک کف شکل میگیرد. سپس روندهای صعودی سعی میکنند جهت حرکت را معکوس کنند. اما احساسات همچنان نزولی هستند و معاملهگران در زمان افزایش قیمت وارد موقعیتهای فروش میشوند که این منجر به تشکیل یک سقف و اصلاح قیمت میشود.
وقتی که قیمت به محدوده کف قبلی خود میرسد، معاملهگران دوباره برای خرید اقدام میکنند. قیمت مجدد از کف برگشت میکند، اما روندهای نزولی قیمت را در نزدیک سقف اول متوقف میکنند. پس از آن، قیمت بین خطوط موازی گیر میکند و یک مستطیل را تشکیل میدهد.
الگوی مستطیل نزولی زمانی تکمیل میشود که قیمت به زیر خط حمایت شکسته شود. این به طور کلی موجب از سرگیری روند نزولی میشود.
مثالی از الگوی مستطیل صعودی
نمودار روزانه قیمت تتا
تتا قبل از رسیدن به سطح مقاومت 0.80 دلار در 30 سپتامبر 2020، در یک روند صعودی قرار داشت. با کاهش قیمت از این سطح، خریداران وارد عمل شدند و اصلاح را در حدود سطح 0.55 دلار متوقف کردند. سپس، قیمت تا 15 دسامبر 2020 بین این دو سطح در نوسان بود.
جفت تتا / تدر در 16 دسامبر 2020 به بالای مستطیل شکست که نشان دهنده غلبه روندهای صعودی بر نزولی بود. این منجر به از سرگیری روند صعودی قیمت شد.
نمودار روزانه قیمت تتا
برای رسیدن به هدف شکست صعودی الگوی مستطیل، باید ارتفاع مستطیل را محاسبه کنید که در مثال بالا، 0.25 دلار است. این مقدار را به سطح شکسته شده (0.80 دلار در این مثال) اضافه کنید. این هدف قیمت را در 1.05 تعیین میکند.
پس از نوسان طولانی مدت در یک منطقه محدود، هنگامی که روند صعودی از سر گرفته میشود، قیمت ممکن است با اختلاف زیاد از هدف تعیین شده فراتر رود (مانند مورد بالا). معاملهگران میتوانند از این هدف به عنوان یک نقطه مرجع استفاده کنند. اما تصمیم در مورد خروج از موقعیت یا حفظ آن باید پس از در نظر گرفتن قدرت روند و سیگنالهای سایر شاخصها گرفته شود.
همین فرایند نیز در مورد مستطیل مثالهایی از الگوی پرچم نزولی اعمال میشود که در مثال زیر توضیح داده شده است.
مثالی از الگوی مستطیل نزولی
نمودار روزانه قیمت لایت کوین
لایت کوین در یک روند نزولی قوی قرار داشت و از 184.98 دلار در 6 مه 2018 به 73.22 دلار در 24 ژوئن 2018 کاهش یافت. خریداران در این سطح وارد بازار شدند و سعی کردند یک کف را تشکیل دهند، اما خرسها تمایلی به تسلیم شدن نداشتند. آنها در 3 جولای 2018 روند بازیابی قیمت را در سطح 90 دلار متوقف کردند. پس از آن، جفت لایت کوین/ تدر تا 6 آگوست 2018 بین این دو سطح در نوسان بود.
روندهای نزولی برتری خود را دوباره نشان دادند و در 7 آگوست 2018 قیمت را به زیر مستطیل رساندند. این موجب از سرگیری روند نزولی شد.
نمودار رورانه قیمت لایت کوین
برای تعیین هدف شکست نزولی مستطیل، باید ارتفاع مستطیل را از نقطه شکست محاسبه کرد که در مثال بالا 17 دلار است. با کم کردن این عدد از سطح شکست در 73 دلار، هدف 56 دلار بدست میآید.
الگوی مستطیل معکوس
نمودار روزانه قیمت اتریوم
اتریوم در ژانویه سال 2018 به سقف 1440 دلار رسید و سپس روند نزولی شدیدی را آغاز کرد. قیمت این ارز در دسامبر 2018 به 81.79 دلار رسید. این سطح توجه خریداران را به خود جلب کرد و جفت اتریوم / تدر یک بازیابی قوی داشت. با این حال، روندهای نزولی در ژوئن 2019 بازیابی قیمت را در حدود سطح 300 دلار متوقف کردند. پس از آن، این جفت ارز تا 24 جولای 2020 بین این دو سطح باقی ماند.
روندهای صعودی در 25 جولای 2020 قیمت را به بالای مستطیل رساندند که نشان دهنده شروع یک روند صعودی جدید بود. روندهای نزولی تلاش کردند تا قیمت را به زیر سطح شکست 300 دلار کاهش دهند، اما موفق نشدند. این نشان میداد که احساسات صعودی شدهاند و معاملهگران در حال خرید در سطوح پایین هستند. این جفت ارز روند صعودی خود را در نوامبر 2020 از سر گرفت.
اگرچه هدف الگوی شکست صعودی مستطیل تنها 518.21 دلار بود، اتریوم در ماه مه 2020 به رکورد 4372.72 دلار رسید.
نکات مهم
الگوی مستطیل یک ابزار مفید است، زیرا می تواند هم یک الگوی ادامهدار و هم یک الگوی معکوس باشد. اگر مستطیل بزرگ باشد، معاملهگران ممکن است در نزدیک سطح حمایت خرید کنند و در حدود سطح مقاومت بفروشند.
معاملهگران برای بهره بردن از مستطیل و جلوگیری از ضرر، می توانند منتظر بمانند تا قیمت به بالا یا پایین الگو بشکند و بعد از آن اقدام به باز کردن موقعیت کنند.
هدف مورد نظر باید به عنوان راهنما مورد استفاده قرار گیرد، زیرا وقتی قیمت پس از یک مدت طولانی از مستطیل خارج می شود، تمایل دارد با اختلاف زیاد از هدف تعیین شده عبور کند.
دیدگاه شما