استراتژی معاملات


صفر تا صد استراتژی معاملاتی همراه با یک مثال آموزشی

در گذشته در مورد مفهوم استراتژی و ضرورت داشتن استراتژی برای هر معامله‌گر توضیحاتی را ارائه کردیم و در ارادامه قصد داریم تا در قالب یک مثال آموزشی به بررسی تمام موارد ارائه شده بپردازیم. هدف ما از ارائه این مثال آموزشی، درک هرچه بهتر نکات گذشته می‌باشد و همچنین این مژده را به شما می‌دهیم که با مطالعه این مطلب می‌توانید پاسخ بسیاری از سوالات احتمالی خود را دریافت کنید.

یک استراتژی ساده آموزشی ( تعادل میانگین‌ها )

این استراتژی معاملاتی بر پایه اندیکاتورها طراحی شده است و ضمن سادگی، نتایج نسبتا قابل قبولی نیز داشته است. در این استراتژی از دو میانگین‌ متحرک کوتاه‌مدت و بلند مدت به همراه دو اندیکاتور MACD و RSI استفاده شده است. اما این استراتژی به چه صورت عمل می‌کند؟

شرط اول این استراتژی ایجاد یک تقاطع بین دو میانگین متحرک ۲۶ روزه و ۱۳ روزه می‌باشد. زمانی که میانگین متحرک نمایی ۱۳ روزه بالاتر از میانگین‌ متحرک ۲۶ روزه قرار گرفت و همچنین نمودار قیمت نیز بالاتر از هر دوی این خطوط قرار گیرد شرط نخست ما اتفاق افتاده است.

استراتژی تعادل میانگین‌ها شرط اول

شرط دوم این استراتژی را اندیکاتور مکدی تعیین می‌کند. زمانی که خط مکدی (MACD Line) و خط سیگنال (Signal Line) در ناحیه زیر صفر به نحوی تقاطع ایجاد کنند که خط مکدی از پایین به بالا خط سیگنال را قطع کند یا به عبارت دیگر اندیکاتور مکدی از ناحیه زیر صفر سیگنال خرید صادر کند در این حالت شرط دوم نیز برقرار شده است.

استراتژی تعادل میانگین‌ها شرط دوم

بعد از بررسی استراتژی نحوه اجرا و پیاده سازی آن بسیار مهم و حیاتی می‌باشد؛ دقیقا رعایت نکاتی حائز اهمیت که به شما کمک می‌کنند تا همیشه در بازارهای سرمایه‌گذاری زنده بمانید و فعالیت مستمر داشته باشید.

ابتدا شرایط زمانی، شرایط روحی و میزان ریسک پذیری خود را در نظر می‌گیریم و کاملا با خود صادق هستیم و آماده می‌شویم تا به سوالات مهمی پاسخ دهیم.

یک قلم و یک کاغذ آماده می‌کنیم و سوالات را با پاسخهای شفاف بر روی آن می‌نویسیم. توجه داشته باشید که پاسخگویی به سوالات می‌بایست کاملا شفاف باشد و از ارائه پاسخهای دو پهلو خودداری کنید. همچنین تمام سوالات می‌بایست پیش از اجرای استراتژی پاسخ داده شوند لذا از موکول کردن و یا به تاخیر انداختن پاسخها به زمان دیگری جدا خوددرای کنید.

۱-چه نوع معامله‌گری هستید؟

در مورد انواع سبکهای معاملاتی به تفصیل صحبت کردیم لذا از تکرار مکررات اجتناب می‌کنیم و صرفا با توجه به شخصیت و روحیات خود و با توجه به جنس بازاری که قصد داریم در آن معامله کنیم سبک معاملاتی Swing Trading یا معامله‌گری نوسانی را انتخاب می‌کنیم.

۲-در چه بازه زمانی معامله کنیم؟

با توجه به انتخاب سبک معامله‌گری نوسانی و همچنین بر اساس شناختی که از خود داریم ترجیح می‌دهیم تا در Time Frame روزانه استراتژی خود را پیاده‌سازی کنیم و وارد معامله شویم.

۳-آیا این معامله جذابیت لازم را دارد؟

قصد داریم به سوال بسیار مهمی پاسخ دهیم، اهمیت این موضوع به قدری بالا است که کتابهای زیادی در این مورد نوشته شده است.
تصور کنید دو صفحه از یک ترازو داریم که یکی به ریسک شکست شما در معامله و دیگری به منفعت شما از پیروزی اشاره دارد. گزینه‌ای ارزش معامله و سرمایه‌گذاری را دارد که صفحه دوم آن (Reward) چندین برابر سنگین‌تر از ریسک شکست شما باشد.
حال در این استراتژی با توجه به کم بودن فاصله سیگنال خروج، جذابیت پیروزی و کسب سود به میزان قابل توجهی از ریسک شکست ما بالاتر است لذا ورود به این معامله بر اساس این استراتژی جذابیت لازم را دارد.

۴-چه مقدار از سرمایه خود را اختصاص دهیم؟

پاسخ به این سوال ارتباط مستقیمی با پاسخ سوال قبل دارد. میزان ریسک در هر معامله‌ای مجوز تخصیص حجم سرمایه را در هر سرمایه‌گذاری صادر می‌کند؛ به عبارت دیگر هر چقدر ریسک یک سرمایه‌گذاری بیشتر باشد، منطق و عقل سلیم حکم می‌کند که سرمایه کمتری درگیر آن گزینه سرمایه‌گذاری گردد.
لذا با توجه به ریسک کم این گزینه سرمایه‌گذاری تخصیص قسمت قابل توجهی از دارایی می‌تواند منطقی باشد.

۵-نقاط ورود و خروج مناسب کجاست؟

تعیین نقاط ورود و خروج مناسبت می‌تواند تاثیر مستقیمی در سود شما داشته باشد. گاهی اوقات تعیین نقاط نامناسب ورود و خروج باعث می‌شود تا قسمتی از سود سرمایه‌گذاری از بین رود و یا حتی جذابیت سرمایه‌گذاری را تا حد زیادی کاهش دهد.
در این استراتژی با توجه به شروطی که ذکر شد، نقطه ورود مناسب شکست قدرتمند میانگین ۱۳ روزه توسط نمودار قیمت می‌باشد. همچنین بر اساس این استراتژی نقطه خروج زمانی تایید می‌شود که نمودار قیمت، میانگین ۲۶ روزه را شکسته باشد.

۶-حد سود و حد ضرر این معامله کجاست؟

معامله‌ای که حد سود و حد ضرر نداشته باشد مانند خانه‌ای هست که ستون ندارد؛ در واقع یکی از مهمترین و اساسی‌ترین اجزای یک استراتژی حد سود و حد ضرر می‌باشد. تعیین حد سود و حد ضرر می‌تواند به صورت نقطه‌ای و شناور تعیین شود.

حد سود و حد ضرر نقطه‌ای: در این روش یک ناحیه قیمتی در قالب یک ناحیه فیبوناچی (PRZ) و استراتژی معاملات یا یک سطح معتبر تاریخی به عنواند حد سود یا حد ضرر تعیین می‌گردد.

حد سود و حد ضرر شناور: در این روش مادامی که سناریوی استراتژی پا برجا هستحد سود و حد ضرر نیز جا‌به‌جا خواهند شد.

بر اساس استراتژی فوق حد ضرر زمانی فعال می‌شود که قیمت پس از شکست میانگین ۱۳ روزه توانایی صعود را نداشته باشد و میانگین ۲۶ روزه را بشکند. با توجه به فاصله کم نقطه ورود و حد ضرر، از میزان جذابیت ریسک به پیروزی نیز کاسته نخواهد شد.

همچنین با توجه به استفاده از حد سود شناور، زمانی که سناریوی خروج از سهم در اهداف قیمتی بالاتر تایید گردد، همان نقطه به عنوان حد سود تعیین می‌گردد.

۷-تمام موارد فوق را یادداشت می‌کنیم.

تمام جوانب یک معامله را پیش‌بینی کردیم و حال وقت آن رسیده است که در یک برگه کوچک آن را جوری شرح دهیم که هیچ ابهامی در آن وجود نداشته باشد. دقت کنید که نوشتن اصل موضوع اهمیت دارد و پرداختن به توضیحات اضافه صرفا مدیریت استراتژی دشوار می‌سازد.

یک مثال کامل از پیاده سازی یک استراتژی معاملاتی در بورس ایران را جزء به جزء بررسی کردیم و برنامه خود را برای ورود و خروج از این معامله شرح دادیم. شما نیز قادر خواهید با پیاده سازی موارد فوق، استراتژی خود را طراحی و برنامه ریزی دقیقی برای آن انجام دهید. اطمینان داشته باشید که کیفیت معاملات شما با پایبندی به استراتژی مناسب و استاندارد می‌تواند تا حد زیادی افزایش یابد.

معاملات الگوریتمی با آسان بورس

با پیشرفت تکنولوژی، معامله‌گران بازارهای مالی هم به استفاده از تکنولوژی گرایش پیدا کردند. این روزها الگوریتمها یا رباتهای معامله‌گر وظیفه انجام معاملات بسیاری فعالین بازار رو بر عهده دارند و به عنوان یک دستیار در خدمتشون هستند. در واقع الگوریتمها به فعالین بازار کمک می‌کنند تا وقت کمتری رو برای بازار صرف کنند و همچنین با سرعت بیشتری معامله کنند. همچنین معاملات الگوریتمی در کنترل احساسات و جلوگیری از تصمیمات خارج از چارچوب استراتژی معاملاتی نقش پر رنگی دارند.
در پلتفرم آسان بورس همه چیز محیا هست تا علاقه‌مندان به معاملات الگورتیمی، در کمترین زمان ربات معامله‌گر خوشون رو بسازند، بدون اینکه نیاز باشه حتی یک خط هم کدنویسی کنند.بعد از اینکه استراتژی معاملاتی مدنظرتون رو نوشتید می‌تونید به ربات خود دستور بدید که مدیریت معاملات شما رو به عهده بگیره و کلیه دستورات شما رو مو به مو اجرا کنه.

استراتژی معاملاتی

سیستم دریافت نوتیفیکیشن

به طور معمول هر یک از فعالین بازار سرمایه، ده‌ها و یا صدها نماد را در استراتژی معاملات لیست بررسی خود دارند و برای هر کدوم یک سناریوی مشخص تعریف کردند. همچنین روزانه لیستشون رو بررسی می‌کنن تا اگر اتفاق مورد نظرشون رخ داده باشه تصمیمات معاملاتیشون رو اتخاذ کنند.
حالا تصور کنید که فردی حدودا 30 تا نماد رو در لیست خودش داره و برای هر کدوم یک سناریوی مشخص تعریف کرده و متغیرهایی هم برای هر سناریو تعریف کرده؛ احتمال اینکه به مرور زمان برخی از تعاریف فراموش شوند و یا با هم قاطی بشن بسیار زیاد هست. از طرف دیگه تصور کنید برای هر نماد فقط 2 دقیقه در روز وقت صرف بشه، مجموع این دقایق در یک ماه و در یکسال عددی بسیار بزرگ میشه که می‌تونسته به صرف کارهای دیگه بشه.
سیستم نوتیفیکیشن آسان بورس به صورت تمام وقت مثل یک دستیار در خدمت شماست و طبق دستوراتی که تعریف می‌کنید، لیست سهام مد نظر شما رو رصد می‌کنه و به محض وقوع اتفاق مورد انتظار، از طریق پیام رسانهای مختلف شما رو در جریان قرار می‌ده.

بهترین استراتژی های بازار معاملاتی

بهترین استراتژی های بازار معاملاتی

اولین چیزی که قرار است به شما آموزش دهم، بسیار ساده است، استراتژی معاملاتی روزانه با حداکثر سود می‌باشد. از سال ۲۰۰۷ از استراتژی معاملاتی روند استفاده می‌کنم و هنوز هم امروزه کاربرد دارد. سعی دارم مختصر و مستقیم به این نکته اشاره کنم.

یک جفت ارز یا یک سهام که در حال افزایش یا کاهش را پیدا کنید.

بهترین استراتژی های بازار معاملاتی

سهام‌های مختلف را بررسی کنید تا سهمی که جهت روند قابل توجهی داشته باشد را بیابید. بایستی استراتژی معاملات جهت روند به سادگی مشخص باشد. ساده‌تر این است که ببینیم بیشتر این استراتژی چگونه کار می‌کند.

وارد سیستم کارگزاری خود شوید و به سهم‌ها نگاه کنید که در حال حرکت هستند. تایم فریم خود را روی یک ساعت قرار دهید، چارت را بزرگتر و درشت‌تر کنید و هر روند را مشخص نمایید. وقتی روند را مشخص کردید، تایم فریم را کوچکتر انتخاب کنید مثل چارت ۵ دقیقه‌ای.

بهترین استراتژی های بازار معاملاتی

سهام‌ها را بررسی کنید تا ببینید آیا الگویی که برای شما آشناست وجود دارد؟ مانند این تصویر شما می‌توانید یک الگوی شکستن ساده را مشاهده کنید.

منتظر پولبک در جهت مخالف روند می‌مانیم

استراتژی کلیدی برای ورود به معامله، تایم فریم کوتاه‌تر را انتخاب می‌کنیم و منتظر سهم می‌مانیم تا در جهت مخالف روند حرکت کند. برای مثال اگر نموداری با تایم فریم یک ساعته را رصد می‌کنید، تایم فریم آن را کوتاه‌تر و به ۵ دقیقه تغییر دهید. منتظر پولبک باشید.

وقتی شما یک روند صعودی پیدا کردید، نیاز به ابزاری دارید تا کمی به سمت پایین حرکت کند. اگر روند نزولی پیدا کردید، نیاز به ابزاری دارید تا کمی به سمت بالا حرکت کند. این کار را برای کاهش ریسک و افزایش نسبت سود به ریسک انجام می دهید.

اکثر سهام‌ها به صورت موج حرکت می‌کنند، به منظور این که شانس موفقیت خود را به شدت افزایش دهید، بایستی یک روند پیدا کنید و زمانی که پولبک صورت گرفت و متوقف شد، در اسرع وقت وارد بازار می‌شوید.

بهترین مکان خرید، جایی است که روند صعودی است و دوره کوتاهی برای کسب سود وجود دارد بدین معنی که مردم در حال فروش هستند. روشی است که می‌توانید از موج بزرگ، ریسک کمتر و سود بیشتر را به دست آورید.

مهم: از حد ضرر (SL) جهت کنترل ریسک استفاده کنید.

۹۰% معامله‌گران موقعیت را از دست می‌دهند زیرا آنها نمی‌توانند ضررهای خود را کنترل کنند. معامله‌گران به ضرر کردن خود ادامه می‌دهند و تمام سرمایه خود را از دست می‌دهند. تمام معامله‌گران حرفه‌ای به این مشکل روحی و روانی آگاه هستند و همیشه جلوی باخت خود را در همان ابتدا می‌بندند و به برنده‌شدن خود ادامه می‌دهند.

قبل از این که وارد معامله شوید بایستی بدانید در کجا با ضرر خارج خواهید شد. ضرر کردن یک امر عادی است، تنها ترفند این است که به محض اینکه معامله به راه خود ادامه نداد، سریع پوزیشن را ببندید.

بهترین روش برای این که در کجا از معامله خارج می‌شوید، زمانی که قصد خرید دارید حد ضرر (SL) را زیر حداقل قیمت (Low) شمع قبلی قرار دهید و اگر قصد فروش دارید در بالای حداکثر قیمت (High) شمع قبلی قرار دهید.

در بازار معاملاتی بالا، مشاهده می‌کنیم که یک روند نزولی در حال روی دادن است. فلش قرمز رنگ موقعیت خوبی را برای فروش پیشنهاد می‌دهد. در این مورد حد ضرر (SL) را می‌توان کمی بالاتر از حداکثر قیمت (High) شمع قبلی قرار داد (خط قرمز در عکس). این مورد ریسک خیلی کمی به همراه دارد اما همان طور که در نمودار می‌بینید، می‌توان به سود زیادی دست یافت.

زمانی که روند شکسته می شود بفروشید

روندها زمانی می‌توانند سودآور باشند که سود خود را حفظ کنید، بنابراین بایستی بدانید چه زمانی از معامله خارج شوید. برای این که بفهمید چه زمانی از روند خارج شوید، به روند با دقت نگاه کنید و اگر شکسته شدن روند را دیدید فورا از معامله خارج شوید.

زمانی که روند شکسته می‌شود چگونه مشخص می‌شود؟

قانون کلی در مورد شکسته شدن روند زمانی روی می‌دهد که حداکثر قیمت “High” شمع جدید پایین‌تر از حداکثر قیمت “High” شمع قبلی در روند صعودی قرار گیرد و حداقل قیمت “Low” شمع بعدی بالاتر از حداقل قیمت Low”” شمع قبلی در روند نزولی باشد. مثال مشابه دیگری را مشاهده کنید:

اگر حداقل قیمت Low”” شمع جدید بالاتر از حداقل قیمت شمع قبلی باشد روند شکسته می‌شود. زمانی که قیمت به به حداکثر قیمت “High” شمع قبلی برمی گردد از معامله خارج می‌شوید. همچنین در روند صعودی زمانی روند شکسته می‌شود که حداکثر قیمت “High” شمع جدید پایین‌تر از حداکثر “High” شمع قبلی است و زمانی از معامله خارج می‌شوید که قیمت به حداقل “Low” شمع قبلی رسیده باشد.

اکنون شما یک استراتژی بسیار قدرتمند را آموختید، سعی کنید از آن استفاده کنید.

استراتژی الگوی کانال

استراتژی الگوی کانال اغلب در معاملات کاربرد دارد. چرا؟ زیرا بیشتر زمان‌ها، ابزارهای معاملاتی تشکیل کانال را می‌دهند. این کانال‌ها تشکیل مثلث را می‌دهند. خسته کننده به نظر می‌رسند اما می‌توانند بسیار سودآور باشند. اگر بتوانید نوع الگو را تشخیص دهید، پیش‌بینی این که برای سهام مورد نظر در آینده چه اتفاقی می‌افتد آسانتر است و این اغلب موارد کاربرد دارد.

حالا این که با این استراتژی چگونه معامله کنیم را مرحله به مرحله نشان خواهم داد:

این الگو چگونه به نظر می‌رسد؟

بهترین استراتژی های بازار معاملاتی

این استراتژی شامل یافتن الگوی چارت است که شبیه به کانال یا مثلث می‌باشد. همان طور که در شکل نشان داده شده است. برای تایید کانال، حداقل نیاز به دو بانس دارید. شما زمانی برای بار سوم وارد معامله می‌شود که چارت به لبه رسیده باشد و متوجه ‌شوید که قیمت از خطوط حمایت و مقاومت قبلی عبور نمی‌کند. شما می‌توانید هر زمان که قیمت شروع به بانس از لبه کرد، وارد معامله شوید، فقط نبایستی در زمان بانس سوم وارد پوزیشن بشوید.

اگر کانال حفظ شود، می توانید از آن سود ببرید، اما اگر یک دفعه حفظ کانال بهم خورد از معامله خارج شوید و منتظر فرصت دیگری باشید.

چه زمانی به سود می رسید و چه زمانی جلوی ضرر را می‌گیرید؟

بهترین استراتژی های بازار معاملاتی

زمانی که می‌خواهید وارد معامله شوید لازم است بدانید چه زمانی به سود می رسید و چه زمانی جلوی ضرر را می‌گیرید. در این استراتژی از ۳/۱ محدوده کانال برای سطح حد ضرر (Stop Loss) استفاده کردم و ۳/۲ کانال را به قیمت هدف (Target Price) اختصاص دادم، همان طور که در تصویر بالا نشان داده شده است.

زمانی که این الگو ظاهر می‌شود اغلب نتیجه می‌دهد و می‌تواند پرتفوی شما را به سود برساند. اغلب بازار به تمایل به حرکت در کنار یگدیگر دارد (حالت رنج) و این به شما کمک می‌کند که در این زمان به اصطلاح “خسته کننده” به سود برسید.

آنچه شما باید انجام دهید این است که در جستجوی الگوی روشن و واضح باشید. اغلب نمودارها، نامنظم هستند و قیمت به صورت سر به سر حرکت می‌کند. زمانی که الگو به آسانی قابل شناسایی بود شروع به معامله کنید. پول خود را به چیزی که شبیه به نوعی کانال است دور نریزید.

اگر می خواهید متعلق به ۱۰٪ از معامله گران برتر باشید، لازم است هشیار باشید و تنها زمانی وارد معامله شوید که در مورد الگوی کانال مطمئن هستید. یک نکته بسیار مهمی که به بسیاری از معامله‌گران حرفه‌ای کمک می‌کند تا واقعا در حرفه خود پیشرفت کنند، پیگیری معاملات و الگوهای مختلف است. جاهایی که استراتژی کاربرد دارد و جاهایی که کاربرد ندارد را یادداشت کنید و بر اساس آمار خودتان اقدام به عمل نمایید.

یک مثال واقعی

بهترین استراتژی های بازار معاملاتی

در چارت ۳۰ دقیقه‌ای بالا، روند نزولی را مشاهده می‌کنید. من الگوی کانال را در تایم فریم ۳۰ دقیقه بعد از کنترل نمودار در تایم فریم‌های مختلف شناسایی کردم. به نظر می‌رسد معامله در محدوده زمانی، ۱۴ اکتبر باشد. سطح بالا، قیمت ۱٫۶۱ و سطح پایین، قیمت ۱٫۵۹ است. زمانی که نمودار به حداکثر قیمت (Higher) شمع نزدیک می‌شود، پوزیشن خرید می‌گیرم. نوار صورتی رنگ جایی است که می‌فروشم و نوار نارنجی رنگ جایی است که حد ضرر (ST) را قرار دادم و بر روی نوار سبز رنگ، هدف سود (Target Profit) را مشخص کردم. در این مورد از ۳/۱ برای حد ضرر (SL) و ۳/۲ برای قیمت هدف (Target Price) را دنبال نکردم چون در اینجا می‌خواستم ضرر کمتری را داشته باشم.

نتیجه چیست؟ یک معامله سودآور را به همراه داشت. میزان ریسک کاملا به دید شما از چارت معاملاتی بستگی دارد. با این استراتژی از ریسک کم با سود بالا استفاده کردم.

استراتژی دوقلوی سقف یا دبل تاپس (Double Tops)

اکثر معامله‌گران موفق از تحلیل تکنیکی استفاده می‌کنند و الگوهای نمودار برای کسب درآمد را به کار می‌بندند. آنها فهرستی از الگوهای اصلی که کاربردی است را دارند و دائم از این الگوها استفاده می‌کنند. هر زمان که شکل خاصی ظاهر شود، آنها معامله خود را آغاز می‌کنند و می‌دانند که ۵۵ تا ۹۰ درصد مواقع برنده هستند.

یکی از این الگوهای بسیار موفق، استراتژی دو قلوی سقف یا دبل تاپس (DT) است. اغلب این الگو در نمودار ظاهر می شود و تقریبا هر روز الگوی دو قلوی سقف یا دبل تاپس یا (DT) را مشاهده می‌کنم. به این بستگی دارد که چه قدر از روز را پشت کامپیوتر می‌نشینید و از چند ابزار مختلف برای بررسی نمودار استفاده می‌کنید. هنگامی که دو قلوی سقف مناسب را مشاهده کردید، می‌توانید وارد معامله شوید و بدانید شانس به نفع شماست. در ادامه مراحل یافتن استراتژی دبل تاپس معاملاتی را نشان خواهم داد. این یکی از الگوهای سودآوری است که توصیه می‌کنم به آن توجه کنید.

سهام مختلف را بر روی صفحه کارگزاری خود مرور کنید.

برای یافتن الگوی دو قلوی سقف، نمودار سهام‌ یا ارز‌های مهم را بررسی می‌کنم. نمودار یک ساعته و ۵ دقیقه را بررسی می‌کنم تا دوتایی بالا و پایین را پیدا کنیم. با بزرگ نمایی نمودار، بهتر می‌توان آن را بررسی کرد.

بهترین استراتژی های بازار معاملاتی

در نمودار بالا، الگوی دو قلوی سقف به خوبی قابل مشاهده است. شما می‌توانید تایم فریم را بر اساس علاقمندی خود انتخاب کنید. بستگی به این دارد که معامله شما چه قدر طول می‌کشد. اگر می‌خواهید معامله را در عرض ۵ دقیقه تا چند ساعت انجام دهید، باید از نمودار ۵ یا ۱۵ دقیقه استفاده کنید، اگر به دنبال استراتژی سویینگ یا (نوسان‌گیری) هستید از تایم فریم بیشتر مثلا ۳۰ دقیقه یا یک ساعته یا بیشتر استفاده کنید.

این الگو چه شکلی است؟

بایستی به دنبال الگوی W شکل باشید، زمانی که روند به سرعت به بالا حرکت می‌کند سپس پولبک می‌کند و دوباره بالا می‌رود، حد ضرر (SL) را در همان سطح یا در زیر حداکثر قیمت (High) شمع قبلی قرار می‌دهید و مجددا شروع به پایین آمدن می‌کند.

در تصویر بالا مثالی از الگوی دو قلوی سقف رسم شده است. در آنجا شما می توانید ببینید که سهام قادر نیست به بالاترین جایگاه اولیه برسد و قدرت را از دست داده است. حالا بایستی صبر کنید تا روند به زیر حداقل قیمت (Low) شمع قبل از خود برسد که بین دو سطح بالایی قرار دارد. زمانی که روی حداقل قیمت (Low) شمع قبل از خود ایستاد (زمانی که نوار مشکی به عنوان خط گردن (Neckline) را رسم کردید)، اقدام به خرید یا فروش سهام می‌کنید.

گاهی این الگو به درستی کار نمی‌کند، به همین دلیل همیشه حد ضرر (SL) را بین دبل تاپس و محل ورود به پوزیشن قرار می‌دهم. اگر این بار کار نکرد، نگران نباشید، مهم است که در زمان مناسب از معامله خارج شوید تا سرمایه خود را حفظ کنید و در زمان دیگری آن را مجددا امتحان کنید.

برای به دست آوردن سود بیشتر، (TP) را یک و نیم تا دو برابر بیشتر از حد ضرر (SL) مشخص می‌کنم. همان طور که در نمودار بالا مشاهده می‌کنید. اغلب نسبت حد سود (TP) به حد ضرر (SL) یک و نیم برابر کافی است و در باند مدت سودآور است.

استراتژی دو قلوی کف یا دبل باتم (Double Bottom)

عکس روش بالا کار می‌کند.

بهترین استراتژی های بازار معاملاتی

شکل بالا مانند نمونه قبلی فقط به صورت برعکس کار می‌کند. توجه: بسیار مهم است تا خط گردن (Neckline) تشکیل نشده وارد معامله نشوید. بعضی از معامله‌گران حد ضرر (SL) را آزادانه‌تر در بالا یا پایین دو قلوی کف یا دبل باتم قرار می‌دهند؛ اما من نسبتا محافظه‌کارانه عمل می‌کنم و حد ضرر (SL) و حد سود (TP) را به همان روش بالا قرار می‌دهم تا در معاملات به موفق دست پیدا کنم. من از استراتژی خودم استفاده می‌کنم و شما آزاد هستید تا سطوح مختلف را تجربه کنید.

بهترین استراتژی های بازار معاملاتی

نمودار بالا، مثال بسیار خوبی از الگوی دو قلوی سقف یا دبل تاپس است.

نوبت شماست

حلا نوبت شماست که از این استراتژی استفاده کنید. مطالب را دوباره بخوانید و سعی کنید در الگوهای دو قلوی سقف و کف به کار برید. از حد ضرر (SL) و حد سود (TP) منطقی استفاده کنید و معاملات خود را یاداشت کنید. سپس آماری از یاداشت‌های خود بگیرید و بینید که آیا این الگوها هم برای شما به درستی جواب داده یا خیر و سعی کنید اشتباهات خود را پیدا کنید و در معامله بعدی، اشتباه خود را اصلاح نمایید.

چکیده:

استراتژی مورد نظر با استفاده از روند معاملاتی، ورود و خروج از پوزیشن را بررسی می‌کند. همچنین پولبک، شکست روند، الگوهای کانال و الگوهای سقف و کف به شما کمک می‌کند تا پوزیشن مناسب را با در نظر گرفتن حد ضرر (SL) انتخاب کنید.

استراتژی معاملات

انواع استراتژی معاملاتی در بازار سرمایه

26 خرداد

استراتژی معاملاتی یک نوع استراتژی است که تنوع بالایی دارد. به عبارتی به ازای هر شخص فعال در بازار سرمایه احتمالا یک استراتژی معاملاتی وجود دارد چون اساسا استراتژی معاملاتی سلیقه‌ای و بر مبنای تشخیص هر استراتژی معاملات سرمایه‌گذار است.

به صورت کلی و به زبان ساده می‌توان گفت استراتژی معاملاتی بیانگر همان جمله معروف «کجا بخریم، کجا بفروشیم؟» است. یا به عبارت دیگر استراتژی معاملاتی به شما نشان می‌دهد که چه زمانی وارد بازار شوید و چه زمانی از آن خارج شوید. از آنجایی که بازار ایران بازاری یک طرفه (One Day) است فقط می‌توان برای موقعیت خرید مدت استراتژی معاملاتی را در نظر بگیرید. در ادامه این مطلب از کارگزاری حافظ، انواع استراتژی معاملاتی در بازار سرمایه بررسی شده است.

آشنایی با انواع استراتژی معاملاتی بازار سرمایه

استراتژی معاملاتی یک نوع استراتژی است که تنوع بالایی دارد. به عبارتی به ازای هر شخص فعال در بازار سرمایه احتمالا یک استراتژی معاملاتی وجود دارد چون اساسا استراتژی معاملاتی سلیقه‌ای و بر مبنای تشخیص هر سرمایه‌گذار است.

اما می‌توان برای استراتژی معاملاتی دو روش تحلیلی در نظر گرفت که این دو روش شامل تحلیل تکنیکال یا نموداری و تحلیل فاندمنتال یا بنیادی است.

در کل باید همیشه در نظر داشت که معامله در بازار سرمایه همان عمل خرید و فروش براساس تغییرات بازار برای کسب سود حاصل از تغییرات و حرکات قیمت است. نکته مهمی که باید این‌جا در نظر داشت این است که ذهنیت استراتژی خرید و نگهداری که رویکردی بلند مدت است و در بین سرمایه‌گذاران منفعل وجود دارد با رویکرد خرید و فروش متفاوت است. با ما همراه باشید تا بیشتر با دو تحیلیل تکنیکال و تحلیل فاندمنتال برای تدوین استراتژی معاملاتی در بازار سرمایه آشنا شوید.

تحلیل تکنیکال چیست؟

تجزیه و تحلیل تکنیکال روشی است که برای ارزیابی سرمایه‌گذاری‌ها و شناسایی فرصت‌های معاملاتی با انجام تجزیه و تحلیل روند آماری جمع‌آوری شده از فعالیت‌های تجاری مانند حرکت و حجم قیمت معاملات در آن استفاده می‌شود.

بر خلاف تجزیه و تحلیل بنیادی که تلاش می‌کند ارزش اوراق بهادار را براساس نتایج تجاری مانند فروش و درآمد حاصل از آن ارزیابی کند، تجزیه و تحلیل تکنیکال بر مطالعه قیمت و حجم معامله متمرکز است.

تجزیه و تحلیل تکنیکال سعی دارد حرکات قیمت هر ابزار قابل معامله‌ای را که عموما عرضه و تقاضا می‌شود از جمله سهام، اوراق بدهی، معاملات آتی و ارز را پیش‌بینی کند.

روش تحلیل تکنیکال جهت مشخص کردن نقاط حمایت و مقاومت برای ورود به موقعیت است. تریدرها روش‌های مختلفی برای تحلیل تکنیکال دارند که می‌توان آنها را به عنوان ۴ استراتژی مشترک تحلیل تکنیکال در نظر گرفت.

۴ استراتژی‌های مبتنی بر تحلیل تکنیکال

روش‌های مختلفی برای انجام یک استراتژی فعال معاملاتی استفاده می‌شود که در هر کدام محیط بازار و خطرات ذاتی بازار در نظر گرفته می‌شود. در ادامه چهار مورد از رایج‌ترین استراتژی‌های معاملاتی تکنیکال آورده شده است.

1. معاملات روزانه (Day Trading)

معاملات روزانه شاید شناخته شده‌ترین سبک معاملات و تجارت فعال باشد. این نوع معامله اغلب یک اسم مستعار برای تجارت فعال خود محسوب می‌شود. معاملات روز، همان‌طور که از نام آن پیداست، روش خرید و فروش اوراق بهادار در همان روز است.

در این معاملات موقعیت خریدها یا موقعیت‌ها در همان روزی بسته می‌شوند. به طور سنتی، معاملات روزانه توسط تریدرهای حرفه‌ای، مانند متخصصان یا بازارسازان انجام می‌شود. با این حال، تجارت الکترونیکی این رویه را برای تریدرهای تازه کار متفاوت کرده است.

2. معامله موقعیت (Position Trading)

برخی، معاملات موقعیت را یک استراتژی خرید و نگهداری و معامله فعال نمی‌دانند. با این حال، معاملات موقعیت، هنگامی که توسط یک تریدر کارکشته انجام می‌شود، می‌تواند نوعی معامله فعال باشد.

در معاملات موقعیت از نمودارهای بلندمدت، از روزانه تا ماهانه، در ترکیب با روش‌های دیگر برای تعیین روند جهت فعلی بازار استفاده می‌شود. این نوع معامله بسته به روند ممکن است از چند روز تا چند هفته و گاهی بیشتر طول بکشد.

معامله‌گران برای تعیین روند یک اوراق بهادار به دنبال سیگنال‌های تشخیص روند هستند. با پرش و سوار شدن بر «موج»، معامله‌گران از موقعیت‌های نزولی و صعودی بازار بهره‌مند می‌شوند. معامله‌گرانی که به دنبال ترندهای بازار هستند معمولا به دنبال تعیین جهت بازار می‌روند، اما سطح قیمتی اوراق را پیش‌بینی نمی‌کنند.

به طور معمول، معامله‌گرانی که به دنبال ترندهای بازار می‌روند بعد از استراتژی معاملات اینکه روند خود را تثبیت کردند، دیگر معامله نمی‌کنند و وقتی روند شکسته شد، معمولا از موقعیت خارج می‌شوند. این به این معناست که در دوره‌های نوسان زیاد بازار، معاملات دشوارتر است و موقعیت‌های آن به طور کلی کاهش می‌یابد.

3. معاملات نوسانات (Swing Trading)

با شکسته شدن روند، معامله‌گران نوسان‌گیر معمولا وارد بازی می‌شوند. در پایان ترند، معمولا نوسان قیمت وجود دارد زیرا ترند جدید تلاش می‌کند خود را تثبیت کند. معامله‌گران نوسان‌گیر با شروع نوسان قیمت، خرید یا فروش می‌کنند.

معاملات نوسان یا همان سوئینگ معمولا بیش از یک روز برگزار می‌شوند اما مدت زمان کمتری نسبت به معاملات ترند دارند. معامله‌گران Swing اغلب مجموعه‌ای از قوانین تجارت را براساس تجزیه و تحلیل فنی یا بنیادی برای خود ایجاد می‌کنند.

این قوانین معاملاتی یا الگوریتم‌ها برای شناسایی زمان خرید و فروش اوراق بهادار طراحی شده‌اند. اگرچه الگوریتم نوسان معامله نباید دقیق باشد و اوج یا دره حرکت را پیش‌بینی کند، اما به بازاری نیاز دارد که در یک جهت یا جهت دیگر حرکت کند. بازار محدود برای معامله‌گران سوئینگ یا نوسان خطرناک است.

4. معاملات اسکالپینگ (Scalping)

اسکالپینگ یا اسکالپ تریدینگ یکی از استراتژی‌هایی معاملاتی زود بازده است و توسط تریدرهای فعال به کار گرفته می‌شود. اساسا، این امر مستلزم شناسایی و بهره‌برداری از کارمزد (اختلاف قیمت فروش و قیمت خرید) است که به دلیل عدم تعادل موقتی در عرضه و تقاضا، کمی گسترده‌تر یا باریک‌تر از حد معمول است.

اسکالپرها هیچ‌گاه به دنبال استفاده از حرکات وسیع بازار یا معاملات حجم زیاد ندارند. در عوض، آنها به دنبال استفاده از حرکات کوچکی هستند که اغلب با حجم معاملات اندازه‌گیری شده اتفاق می‌افتند.

از آنجا که سطح سود هر معامله اندک است، اسکالپرها به دنبال بازارهای نسبتا نقدی هستند تا اینکه دفعات معاملات خود را افزایش دهند. بر خلاف معامله‌گران نوسان ساز، اسکالپرها بازارهای آرام را که مستعد حرکت ناگهانی قیمت نیستند، ترجیح می‌دهند.

ابزارهای مهم تحلیل تکنیکال بازار سرمایه

تحلیلگران فنی بازار سرمایه همیشه برای تحلیل قیمت سهام از ابزارهای مختلف تحلیلی استفاده می‌کنند. ابزارهای مهم تحلیلی بازار شامل الگوهای نمودار، اندیکاتورها، اسیلاتورها، حجم معاملات، کانال‌ها، نوسان بازار و الگوهای کندل یا شمع هستند.

تحلیل فاندمنتال یا بنیادی چیست؟

تحلیل بنیادی روشی برای اندازه‌گیری ارزش ذاتی یک اوراق بهادار با بررسی عوامل اقتصادی و مالی مرتبط است. تحلیلگران بنیادی هر آنچه را که می‌تواند به ارزش اوراق بهادار تاثیر بگذارد، از جمله عوامل اقتصاد کلان مانند وضعیت اقتصاد و شرایط صنعت گرفته تا عوامل اقتصادی خرد مانند تاثیر مدیریت شرکت را مطالعه می‌کنند.

هدف نهایی این تحلیل رسیدن به عددی است که یک سرمایه‌گذار بتواند آن را با قیمت فعلی اوراق بهادار مقایسه کند تا ببیند اوراق بهادار کم ارزش هستند یا بیش از حد ارزش‌گذاری شده‌اند.

این روش تجزیه و تحلیل سهام در مقابل تجزیه و تحلیل فنی یا تکنیکال در نظر گرفته می‌شود، که جهت قیمت‌ها را از طریق تجزیه و تحلیل داده‌های تاریخی بازار مانند قیمت و حجم پیش‌بینی می‌کند.

تحلیل بنیادی کمی و کیفی

مشکلی که در تعریف کلمه فاندمنتال یا بنیادی وجود دارد این است که این کلمه می‌تواند هر چیزی را که مربوط به رفاه اقتصادی یک است را پوشش دهد.

عوامل اساسی مختلفی که در تحلیل فاندمنتال بررسی می‌شود را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد: عوامل کمی و عوامل کیفی. معنای مالی این اصطلاحات با تعاریف استاندارد آنها تفاوت چندانی ندارد. در ادامه تعریف اصطلاحات کمی و کیفی از فرهنگ لغت آورده شده است:

کمی: مربوط به اطلاعاتی است که می‌تواند به تعداد و مقدار نشان داده شود.

کیفی: مربوط به اطلاعاتی است که ماهیت یا استاندارد دارند نه مقدار.

در این زمینه، مبانی کمی، همان اعداد هستند. آنها ویژگی‌های قابل اندازه‌گیری را در بر می‌گیرند. به همین دلیل بزرگترین منبع داده‌های کمی شامل درآمد، سود، دارایی و موارد دیگر است که قابل اندازه‌گیری هستند.

اصول كيفي هم مواردی هستند که قابل لمس نیستند. اینها ممکن است شامل بررسی کیفی نام تجاری شرکت‌های منتشرکننده اوراق و غیره باشد.

نه تجزیه و تحلیل کیفی و نه کمی هیچ یک بر دیگری برتری ندارند. بسیاری از تحلیلگران هر دو معیار کمی و کیفی را با هم در نظر می‌گیرند.

استراتژی برای تحلیل فاندمنتال

چهار اصل اساسی وجود دارد که تحلیلگران همیشه در بررسی سهام در نظر می‌گیرند که همه کمی تا کیفی هستند. آنها عبارتند از:

مدل تجاری: شرکتی که قرار است اوراق خرید و فروش شود دقیقا چه کاری انجام می‌دهد؟ به دست آوردن داده برای پاسخ به این سوال به این آسانی که به نظر می‌رسد، نیست. مثلا اگر مدل تجاری شرکتی مبتنی بر فروش مرغ فست‌فود باشد، آیا درآمد خود را از این طریق به دست آورده است؟ یا فقط با ثبت شرکت هزینه‌های حق امتیاز و حق رای دادن را پرداخت می‌کند؟

مزیت رقابتی: موفقیت طولانی مدت یک شرکت که اوراقش خریداری می‌شود عمدتا به دلیل توانایی آن شرکت در حفظ یک مزیت رقابتی و حفظ آن است. مزیت‌های قدرتمند رقابتی مانند نام تجاری کوکاکولا و سلطه مایکروسافت بر سیستم عامل رایانه‌های شخصی، ایجاد یک خندق در یک کسب‌وکار است که به آن اجازه می‌دهد رقبا را از خود دور نگه دارد و از رشد و سود برخوردار شود. وقتی یک شرکت می‌تواند به یک مزیت رقابتی دست یابد، سهامداران آن می‌توانند برای دهه‌ها سود خوبی دریافت کنند.

مدیریت: برخی معتقدند که مدیریت مهمترین معیار سرمایه‌گذاری در اوراق یک شرکت است. این حرف منطقی است چون اگر رهبران یک شرکت نتوانند به درستی برنامه را اجرا کنند، حتی بهترین مدل تجاری نیز محکوم به فنا است.

اگرچه دیدار و ارزیابی واقعی مدیران برای سرمایه‌گذاران خرده بازار سرمایه کاری دشوار است استراتژی معاملات اما می‌توان برای ارزیابی مدیران به وب‌سایت شرکت مراجعه کرده و رزومه افراد برتر و اعضای هیئت مدیره را بررسی کرد و دید که عملکرد آنها در مشاغل قبلی‌شان چقدر خوب بود؟

حاکمیت شرکتی: حاکمیت شرکتی سیاست‌های اعمال شده در یک سازمان را نشان می‌دهد که نشان‌دهنده روابط و مسئولیت‌های بین مدیریت، مدیران و سهامداران است. این سیاست‌ها همراه با قوانین و مقررات شرکت در اساسنامه شرکت و آیین‌نامه آن تعریف و تعیین می‌شود.

همیشه به خاطر داشته باشید که شما می‌خواهید با خرید اوراق یک شرکت به نوعی با آن شرکت تجارت کنید. به ویژه توجه داشته باشید که آیا مدیریت به حقوق سهامداران و منافع سهامداران احترام می‌گذارد یا خیر. اطمینان حاصل کنید که ارتباطات آنها با سهامداران شفاف، واضح و قابل درک باشد.

در نظر گرفتن صنعت یک شرکت هم در کنار بررسی مشتری، سهم بازار شرکت‌ها، رشد کل صنعت، رقابت، مقررات و چرخه‌های تجاری هم مهم هستند. از طرفی، یادگیری نحوه کار صنعت درک عمیق‌تری از سرمایه مالی یک شرکت به سرمایه‌گذار بازار سرمایه خواهد داد.

صورتهای مالی (مبانی کمی را باید در نظر گرفت):

صورت‌های مالی واسطه‌ای است که اطلاعات مربوط به عملکرد مالی یک شرکت را نشان می‌دهد. علاقه‌مندان به تحلیل بنیادی از اطلاعات کمی که از صورت‌های مالی جمع‌آوری شده برای تصمیم‌گیری در مورد سرمایه‌گذاری استفاده می‌کنند.

سه صورت مهم مالی عبارتند از: صورت سود، ترازنامه و صورت جریان وجوه نقد.

ترازنامه

ترازنامه بیانگر سوابق دارایی‌ها، بدهی‌ها و حقوق صاحبان شرکت در یک زمان خاص است. ساختار مالی تجارت به روش زیر محاسبه می‌شود:

دارایی = بدهی + حقوق صاحبان سهام

دارایی‌ها منابعی را نشان می‌دهند که کسب‌وکار در یک بازه زمانی مشخص صاحب یا کنترل آنها است. این دارایی‌ها شامل مواردی مانند پول نقد، موجودی، ماشین‌آلات و ساختمان‌ها است. طرف دیگر معادله، ارزش کل تامین مالی شرکت را برای به دست آوردن آن دارایی نشان می‌دهد.

تامین مالی در نتیجه بدهی‌ها یا حقوق صاحبان سهام انجام می‌شود. بدهی‌ها نشان‌دهنده بدهی است (که البته باید بازپرداخت شود)، در حالی که حقوق صاحبان سهام نشان‌دهنده ارزش کل پولی است که صاحبان آن در تجارت مشارکت کرده‌اند از جمله سود بازمانده، یعنی سود حاصل از سال‌های گذشته.

صورت درآمد

در حالی که ترازنامه در بررسی یک کسب‌وکار از رویکرد لحظه‌ای استفاده می‌کند، صورت سود و زیان عملکرد شرکت را در یک بازه زمانی مشخص اندازه‌گیری می‌کند. از نظر فنی، می‌توان یک ترازنامه برای یک ماه یا حتی یک روز داشت، اما فقط گزارش شرکت‌های سهامی و سالانه را مشاهده خواهید کرد.

در صورت سود و زیان اطلاعاتی در مورد درآمد، هزینه‌ها و سود حاصل از فعالیت‌های تجاری آن دوره ارائه شده است.

گزارش گردش پول نقد

صورت جریان های نقدی نشان دهنده سوابق ورود و خروج وجوه نقد یک کسب و کار طی یک دوره زمانی خاص است. به طور معمول ، صورت جریان های نقدی بر فعالیت های زیر مربوط به پول نقد متمرکز است:

وجوه حاصل از سرمایه گذاری (CFI): وجهی که برای سرمایه گذاری در دارایی‌ها و همچنین درآمد حاصل از فروش سایر مشاغل، تجهیزات یا دارایی‌های بلند مدت استفاده می‌شود.

وجه نقد از محل تامین مالی (CFF): وجه نقدی که از محل صدور و استقراض وجوه پرداخت یا دریافت می‌شود.

جریان نقدی عملیاتی (OCF): وجه نقد حاصل از عملیات روزمره کاری.

صورت گردش وجوه نقد از اهمیت زیادی برخوردار است زیرا برای یک تجارت بسیار دشوار است که بتواند وضعیت وجه نقد خود را دستکاری کند. حسابداران می‌توانند کارهای زیادی را برای دستکاری درآمد انجام دهند، اما جعل پول نقد در بانک کار سختی است. به همین دلیل، برخی از سرمایه‌گذاران از صورت جریان وجوه نقد به عنوان معیار محافظه کارانه‌تری برای عملکرد شرکت استفاده می‌کنند.

نتیجه‌گیری

نکته مهمی که سرمایه‌گذاران بعد از ورود به بازار سرمایه باید به آن دقت داشته باشند و در صورتی که می‌خواهند خودشان مدیریت سرمایه‌گذاری‌شان را به عهده بگیرند این است که برای آشنایی با انواع استراتژی معاملاتی در بازار سرمایه زمان بگذارد تا در سرمایه‌گذاریش موفق‌تر عمل کند.

دو نوع مهم استراتژی معاملاتی در بازار سرمایه شامل تحلیل تکنیکال و تحیلی فاندمنتال است که هر کدام به روش‌های مختلفی می‌توانند به تدوین استراتژی معاملاتی در بازار سرمایه کمک کند.

سرمایه‌گذاران بازار سرمایه باید به خاطر داشته باشند که هیچ کدام از استراتژی‌های معاملاتی در بازار سرمایه یعنی تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندمنتال بر دیگری ارجحیت ندارد بلکه ترکیب این دو استراتژی است که می‌تواند به کسب موفقیت در بازار معاملاتی موثر باشد.

استراتژی معاملاتی چیست؟ چگونه سیستم معاملاتی مناسب خود را پیدا کنیم؟

استراتژی معاملاتی چیست

آیا زمانی که در حال ترید یا انجام معامله‌ای در بازارهای مالی هستید، با خود جملاتی مثل «این دفعه می‌دانم باید چه کار کنم!» یا «این بار مثل سری قبل نمی‌شود» را تکرار کرده‌اید؟ اگر جواب شما مثبت است یعنی هنوز یا استراتژی معاملاتی ندارید یا استراتژی معاملاتی مناسبی پیدا و آن را امتحان نکرده‌اید. در این مقاله می‌خواهیم ببینیم استراتژی معاملاتی چیست و برای انتخاب یک استراتژی خوب باید به چه مواردی توجه کرد. با ما همراه باشید.

استراتژی معاملاتی چیست؟

استراتژی معاملاتی چیست

از آنجایی که استراتژی در حوزه‌ها و موضوعات مختلف کاربرد گسترده دارد، اگر بخواهیم تعریف ساده از آن بیان کنیم، می‌توانیم «مجموعه برنامه‌ و اقدامات بلند‌مدت و کوتاه‌مدت برای رسیدن به اهداف مشخص در شرایط عدم قطعیت» را استراتژی بنامیم. حال اگر این مفهوم را وارد بازارهای مالی کنیم، «مجموعه خاصی از شرایط که زمان ورود و خروج شما از بازار را مشخص می‌کند» استراتژی معاملاتی نام دارد.

داشتن استراتژی یا سیستم معاملاتی این امکان را به معامله‌گران می‌دهد که با دید بهتری بازار را رصد کنند و نقاط بهینه را بهتر شناسایی کنند. از طرف دیگر معاملاتی که با استراتژی مشخصی انجام شده‌اند، به‌راحتی قابل تجزیه‌وتحلیل هستند؛ بررسی روندهای گذشته یکی از روش‌هایی است که شما می‌توانید نسبت به درست یا نادرست بودن سیستم معاملاتی خود اطمینان حاصل کنید و در صورت نیاز آن را بهبود دهید.

چرا به استراتژی معاملاتی نیاز داریم؟

بسیاری از فعالان و معامله‌گران قدیمی در بازارهای مالی، به داشتن حداقل یک استراتژی معاملاتی تاکید دارند. توصیه این افراد دوری از هرگونه شلختگی و شلوغی بیش از حد در استراتژی معاملات یادگیری و موضوعات گسترده است. تنها انتخاب یک استراتژی در ابتدای راه کافی است. بعد از اینکه یک استراتژی معاملاتی را خوب فرا گرفتید و آن را آزمون و خطا کردید، می‌توانید برای اطمینان بیشتر به سراغ استراتژی‌های دیگر بروید. بسیاری معتقدند زمانی یک استراتژی موفق است که در حدود شش ماه تست شده و در بیش از نیمی از معاملات درست عمل کند.

استراتژی معاملاتی مناسب با جلوگیری از وقوع ضررهای سنگین، باعث می‌شود معامله‌گران با خیال راحت‌تری معامله کنند.

چگونه یک استراتژی معاملاتی داشته باشیم؟

چگونه یک استراتژی معاملاتی داشته باشیم؟ - استراتژی معاملاتی چیست

استراتژی معاملاتی متشکل از چندین موضوع است. باید عوامل متعددی در کنار هم جمع شوند که یک استراتژی معاملاتی شکل بگیرد. یک استراتژی معاملاتی خوب شامل تعیین بازار معاملاتی، روش تحلیل بازار، سبک معاملاتی، زمان و تایم فریم معاملاتی، مدیریت سرمایه، روانشناسی فردی و روانشناسی بازار می‌شود. در ادامه به توضیح هر کدام خواهیم پرداخت.

تعیین بازار معاملاتی

اولین قدم برای داشتن یک استراتژی معاملاتی، تعیین بازار معاملاتی مورد معامله است. یعنی برای خودتان مشخص کنید که می‌خواهید به فرض مثال در بازار ارز دیجیتال، طلا، جفت ارزهای فیات یا مواردی از این قبیل ترید کنید. این کار باعث می‌شود روی یک بازار تمرکز کنید و بتوانید اخبار، ترندها یا تحلیل مرتبط با آن بازار را دنبال کنید و دچار سردرگمی نشوید. انتخاب هر کدام از بازارها می‌تواند به علاقه‌مندی شما نیز ارتباط داشته باشد. قبل از ورود به هر بازار جوانب مختلف آن را بررسی کنید. برای مثال به این موضوع که کدام بازار نوسان کمتر یا بیشتری دارد توجه کنید یا تعیین این که کدام بازار برای سرمایه‌گذاری بلندمدت مناسب‌تر است یا از کدام بازار می‌توان سودهای کوچک و کوتاه‌مدتی به‌دست آورد، مهم و در انتخاب سبک معاملاتی شما نیز کمک خواهد کرد.

انتخاب نوع تحلیل بازار

معامله‌گران باید روشی را که بر اساس آن می‌خواهند به تحلیل بازار بپردازند، انتخاب کنند. به عبارت دیگر زمانی که می‌خواهید وضعیت یک بازار را بررسی کنید باید تعیین کنید که می‌خواهید از تحلیل تکنیکال، فاندامنتال یا هردوی آن‌ها استفاده کنید. این قضیه با در نظر گرفتن اخبار به عنوان یک عنصر فاندامنتال در تضاد نیست. افراد می‌توانند روش تکنیکال را انتخاب کنند اما در زمان انجام معامله به اخبار به‌عنوان عامل ایجاد نوسان کوتاه‌مدت توجه کنند.

در تحلیل تکنیکال ابزارها و روش‌ها یا همان اندیکاتورها و اسیلاتورهای مختلفی برای رسیدن به نقطه ورود و خروج یک پوزیشن وجود دارد. بهتر است معامله‌گران در ابتدا یکی از آن‌ها را انتخاب کنند و با تمرین بر آن‌ها مسلط شوند. پس از یادگیری کامل، به سراغ ابزارهای بعدی بروید. بنابراین یکی از مواردی که باید در استراتژی معاملاتی به آن توجه کنید، انتخاب روش و ابزار تحلیل بازار است.

سبک‌های معاملاتی

سبک‌های مختلفی مانند اسکالپینگ (Scalping)، ترید روزانه (Day Trading)، نوسان‌گیری یا سوئینگ تریدینگ (Swing Trading) و پوزیشن تریدینگ (Position Trading) برای انتخاب وجود دارند. هر کدام از آن‌ها مناسب موقعیت‌های خاصی هستند. در ادامه به توضیح هر کدام خواهیم پرداخت.

اسکالپینگ (Scalping)

اسکالپینگ (Scalping) - سبک‌های معاملاتی - استراتژی معاملاتی چیست

کوتاه‌مدت‌ترین روش معامله‌گری، اسکالپینگ است. معامله‌گری که با نوسانات آنی و روی چند کندل صعودی یا نزولی، وارد پوزیشن معاملاتی می‌شود و بعد از گذشت چند دقیقه یا بعد از چند کندل از پوزیشن خارج می‌شود، اصطلاحا اسکالپینگ کرده است. برای اسکالپینگ معمولا باید با سرمایه بالا وارد این معاملات شد؛ زیرا با توجه به اسپرد (اختلاف بالاترین قیمت خرید و کمترین قیمت فروش) بروکر یا کارگزاری‌‌ها و کوتاه‌مدت بودن این روش، سودی که به‌دست می‌آید باید توجیه‌پذیر باشد. از طرف دیگر زمانی که یک دارایی با نوسان خیلی زیاد ترید می‌شود، اسپرد آن زیاد یا اصطلاحا واید (Wide) می‌شود؛ بنابراین با توجه به پرنوسان بودن ارزهای دیجیتال، ممکن است این سبک معاملاتی کارایی لازم را نداشته باشد.

کسانی که این روش را انتخاب می‌کنند، بیشتر در زمان شلوغی بازار و بالا بودن حجم معاملات، وارد معامله می‌شوند. کسانی که اسکالپ می‌کنند باید زمان قابل توجهی برای مشاهده نمودار صرف کنند و در طول یک روز چندین معامله انجام دهند. علی‌رغم اینکه انجام ترید زمان زیادی طول نمی‌کشد اما برای انتخاب نقطه ورود و خروج مناسب باید زمان استراتژی معاملات زیادی برای تحلیل چارت و نمودار گذاشته شود بنابراین شاید نتوان بیشتر از یک یا دو ارز یا سهم برای دنبال کردن انتخاب کرد. این نوع معامله ریسک و استرس بالایی دارد.

از جمله مزایای این سبک معاملاتی، رسیدن به سود در زمان کم در صورت درست بودن تحلیل است. شما با انجام چند معامله به سود مورد نظر خود خواهید رسید و نیازی نیست که روزها و هفته‌ها برای آن منتظر بمانید. از جمله معایب این مدل نیز آنی و فوری بودن آن است. اگر در نقطه صحیح وارد یا خارج نشوید، ممکن است سود شما کم یا حتی تبدیل به ضرر شود. همچنین اگر نتوانید با این مساله کنار بیایید، برای جبران ضرر خود می‌خواهید دائما دست به ترید بزنید و ممکن است سرمایه‌تان را از دست بدهید.

ترید روزانه (Day Trading)

ترید روزانه (Day Trading) - سبک‌های معاملاتی - استراتژی معاملاتی چیست

روش دیگر ترید، معامله‌گری روزانه یا باز نگه داشتن پوزیشن به مدت یک یا چند روز است. البته در این روش با توجه به ساعات بازار، نباید در طول شب هر بازار، پوزیشنی باز باشد. معامله‌گری روزانه نسبت به اسکالپینگ از ریسک و استرس کمتری برخوردار است. برای جلوگیری از نوسانات احتمالی بازار در شب، نقطه خروج از پوزیشن در این سبک معاملاتی معمولا همان روز ورود است. معامله‌گران روزانه با توجه به اینکه پوزیشن خود را از چند ساعت تا چند روز نگه می‌دارند، وقت کافی و لازم را برای تحلیل بازار و نمودارها دارند.

این روش نیازمند تحلیل‌های بیشتری است؛ بنابراین باید زمان زیادی صرف مطالعه و تحلیل بازار کرد. استفاده از تحلیل تکنیکال و فاندامنتال در این روش می‌تواند هم نوعی مزیت حساب شود و هم یک عیب باشد؛ زیرا نیازمند صرف زمان نیاز برای پیگیری و پیاده‌سازی هر دو روش است.

نوسان‌گیری یا سوئینگ تریدینگ (Swing Trading)

 سبک‌های معاملاتی - استراتژی معاملاتی چیست - نوسان‌گیری یا سوئینگ تریدینگ (Swing Trading)

بازار در بازه‌های مختلفی ممکن است برای چندین روز یک روند خاص را دنبال کند. سوئینگ تریدرها بر این اساس، معامله‌های خود را برای چندین روز یا چند هفته نگه می‌دارند. این روش معاملاتی جزو روش‌های کوتاه و میان‌مدت محسوب می‌شود و برای افرادی که می‌خواهند در کنار شغل اصلی خود، در بازارهای مالی فعالیت داشته باشند انتخاب مناسبی است؛ زیرا نیازی نیست که به صورت مداوم با چارت و اخبار سروکار داشته باشند و همچنین وقت کافی برای رصد جفت ارزها یا بازارهای دیگر خواهند داشت. در نوسان‌گیری از روش‌هایی مانند بریک اوت (Breakout) استفاده می‌کنند.

مزیت این روش، ساده‌تر بودن آن نسب به معامله‌گری روزانه است زیرا تنها کافی است از تحلیل تکنیکال استفاده کنید. از معایب این روش تغییر ناگهانی روند و جهت بازار است. همچنین پوزیشن‌های باز شده در این روش، در معرض بهره شبانه و گپ‌های قیمتی آخر هفته قرار دارند.

پوزیشن تریدینگ (Position Trading)

پوزیشن تریدینگ (Position Trading) - سبک‌های معاملاتی - استراتژی معاملاتی چیست

همانطور که از اسم آن مشخص است افرادی که تمایل دارند پوزیشن خود را برای مدت طولانی حفظ کنند یا به اصطلاح هولدر هستند، از این سبک معاملاتی استفاده می‌کنند. معاملاتی که با این روش انجام می‌شوند برای هفته‌ها، ماه‌ها یا شاید سال‌ها نگه داشته شوند. معامله‌گران پوزیشن از چارت‌های هفتگی و ماهانه برای تعیین نقاط ورود و خروج خود استفاده می‌کنند.

نوسانات قیمتی یا پول‌بک‌ها (بازگشت قیمت به سطح حمایت یا مقاومت شکسته شده) معامله‌گران پوزیشن را نگران نمی‌کند؛ برای همین نیازی نیست این افراد معاملات خود را دائما رصد کنند. این معامله‌گران نسبت به تحرکات و اتفاقات بزرگ بازار واکنش نشان می‌دهند و تصمیم‌گیری می‌کنند.

این روش از طرفی خیال معامله‌گران را از نظر تحلیل‌های کوتاه‌مدت راحت می‌کند؛ زیرا افرادی که وارد پوزیشن تریدینگ می‌شوند به آینده نگاه می‌کنند. اما در بازارهای مالی هیچ‌چیز بعید نیست و ممکن است هر اتفاقی رخ دهد. در این باره مثالی است که اقتصاددانان همیشه درباره آن بحث می‌کنند؛ آدام اسمیت (Adam Smith) اقتصاددان برجسته اسکاتلندی و بنیان‌گذار مکتب کلاسیک، معتقد است همه چیز در بلندمدت به تعادل خواهد رسید و جان مینارد کینز (John Maynard Keynes) بنیان‌گذار مکتب کینزی در اقتصاد، در جواب اسمیت می‌گوید: «همه ما در بلندمدت خواهیم مرد!» بنابراین ورود به پوزیشن تریدینگ مسائل خاص خود را به‌همراه دارد.

زمان و تایم فریم در سیستم‌های معاملاتی

زمان مورد نظری که می‌خواهید برای معاملات خود اختصاص دهید، مهم است. اگر فردی هستید که می‌توانید به‌صورت مداوم پشت سیستم بنشینید و به چارت‌ها خیره شوید و چندین معامله در روز انجام دهید، اسکالپینگ برای شما مناسب است.

اگر نمی‌خواهید زمان زیادی برای تحلیل و معامله صرف کنید شاید اگر به سراغ Day Trading یا سوئینگ بروید، بهتر باشد. اگر هم که اهداف بلندمدت دارید و نمی‌خواهید درگیر نوسانات و تغییرات جزئی بازار شوید، شاید بتوان به شما یک پوزیشن تریدر گفت.

بنابراین در انتخاب استراتژی معاملاتی یکی از مواردی که باید به آن دقت کنید، زمان صرف شده برای معامله‌گری است.

روانشناسی در استراتژی معاملاتی

روانشناسی در استراتژی معاملاتی

یکی از مهم‌ترین مسائلی که در انتخاب استراتژی باید به آن توجه کرد، شناخت فردی و رفتار بازار است. آگاهی از خود و تیپ شخصیتی‌تان برای داشتن یک استراتژی معاملاتی بسیار مهم است. تا به حال شاید کمتر درباره تیپ شخصیتی در بازارهای مالی شنیده باشید و بیشتر درباره روانشناسی یا احساسات بازار (Sentiment) مطالبی به گوشتان خورده باشد؛ اما دانستن اینکه چه شخصیتی دارید، به انتخاب بهتر استراتژی‌تان کمک می‌کند.

عده‌ای از افراد یادگیرنده هستند و برای انجام هر کاری باید ابتدا تمام جوانب آن را مورد بررسی قرار دهند. گروهی دیگر با داشتن خصیصه عمل‌گرایی، به سرعت وارد انجام کاری می‌شوند و در حین انجام آن به بررسی شرایط می‌پردازند. علاوه بر این ریسک‌پذیری و ریسک‌گریزی افراد با یکدیگر متفاوت است. پس قطعا یک روش معاملاتی برای این دو گروه از افراد کارایی ندارد و باید گزینه بهینه برای هرکدام مشخص شود. دانستن تیپ شخصیتی‌تان کمک می‌کند که سبک معاملاتی مناسبی انتخاب کنید.

روانشناسی و سنتیمنت بازار نیز یکی دیگر از عوامل مهم برای تصمیمات معاملاتی است. این عبارت به معنای نظر و احساس اهالی بازار نسبت به روند بازار است که آیا بازار صعودی خواهد بود یا نزولی، آیا بازار پول بک خواهد زد یا روند فعلی را ادامه می‌دهد و غیره.

به‌عنوان مثال زمانی که قیمت ارزهای دیجیتال صعودی است و اصطلاحا بازار گاوی می‌شود، برخی از افراد با پدیده‌ای به‌نام فومو (FOMO) روبه‌رو می‌شوند و تصور می‌کنند اگر وارد بازار نشوند، موقعیت‌های کسب سود را از دست خواهند داد. برعکس این حالت نیز وجود دارد؛ تعدادی از معامله‌گران در زمان نزولی شدن بازار، احساس می‌کنند اگر دارایی‌های خود را نفروشند و از بازار خارج نشوند، دچار ضرر و زیان شدیدی خواهند شد. در این حالت افراد دچار فاد (FUD) شده‌اند.

بنابراین افراد قبل از هرگونه معامله‌ای باید برای خود تعیین کنند در شرایط مختلف بازار، چه واکنش‌هایی خواهند داشت. آیا در وضعیت خرسی یا گاوی بازار معامله می‌کنید یا تنها در شرایطی که بازار دارای ثبات است، وارد معامله خواهید شد؟

مدیریت سرمایه را فراموش نکنید!

کمتر کسی پیدا می‌شود که هدفش از ورود به بازارهای مالی، کسب سود نباشد. بدون مدیریت سرمایه نه‌تنها این هدف محقق نمی‌شود، بلکه ممکن است تمام سرمایه‌تان را از دست بدهید.
قبل از ورود به پوزیشن معاملاتی باید تعیین کنید که می‌خواهید چه میزان از سرمایه‌تان را وارد یا درگیر کنید؟ تا چه میزان در هر معامله انتظار سود یا پذیرای ضرر هستید؟ آیا لوریجی که برای معامله خود انتخاب می‌کنید متناسب با سرمایه‌تان است؟

پاسخ این پرسش‌ها بخشی از استراتژی معاملاتی شما را مشخص خواهد کرد. رعایت حد سود و ضرر در معاملات باعث می‌شود سرمایه‌تان ایمن شود و در معرض ریسک کمتری قرار بگیرد. روش‌هایی مانند قانون دو درصد یا نسبت ثابت از سرمایه، از جمله روش‌های مدیریت سرمایه به‌حساب می‌آیند. در قانون دو درصد، معامله‌گر با خود قرار می‌گذارد که حد ریسک هر معامله‌ای که انجام می‌دهد، دو درصد باشد؛ یعنی به محض اینکه معامله‌اش وارد ضرر شد و اگر این ضرر به‌میزان دو درصد از کل سرمایه‌اش باشد، از آن خارج شود.

سخن پایانی

در انتها توجه به دو نکته درباره استراتژی معاملاتی الزامی است. اولین اینکه اگر استراتژی معاملاتی خود را انتخاب کرده‌اید، حتما آن را چندین بار امتحان کنید و به اصطلاح بک تست (Backtest) کنید. زمانی می‌توانید از استراتژی معاملاتی خود مطمئن شوید که بارها و بارها از آن استفاده کرده باشید. نکته بعدی وفاداری به استراتژی معاملاتی است. تحت هیچ شرایطی از چارجوب استراتژی خود خارج نشوید و تمام و کمال آن را پیاده‌سازی کنید. تنها زمانی آن را تغییر دهید که مطمئن هستید اشتباه است و می‌خواهید آن را اصلاح کنید.

هیچ استراتژی نسبت به دیگری برتری ندارد و نمی‌توان موردی را به‌عنوان بهترین استراتژی معرفی کرد؛ تنها کافی است هر فردی برای خود یک روش یا استراتژی معاملاتی با توجه به معیارهای درست و منطقی انتخاب کند و بر آن مسلط شود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.