وضعیت موجود در بانکداری خُرد، بسیار آشفته و متزلزل بوده بهگونهای که بانکها تحت محاصره رقبای جدید، فناوریهای نوین، انتظارات جدید مشتریان و مقررات نوظهور قرار دارند.
متزلزل و با ریسک بالا
به دنبال انتشار خبر مرتبط با ناتوانی شرکت اورگرند (Evergrande)، غول صنعت املاک و مستغلات چین، در بازپرداخت بدهی های بانکی خود، بازارهای متزلزل و با ریسک بالا جهانی با سقوطی گسترده مواجه شدند. کارشناسان معتقدند ورشکستگی این شرکت می تواند پیامدهای عمیقی را برای اقتصاد جهان داشته باشد.
به گزارش کریپتو پوتیو، فعالان بازارهای مالی وضعیت شرکت اورگرند و آنچه که در چین می گذرد را از نزدیک دنبال می کنند، موضوعی که طی هفته های گذشته سرخط خبرها را به تسخیر خود درآورده است.
به دنبال کاهش ۱۰ درصدی ارزش سهام این شرکت، بازارهای جهانی سقوط کردند و وضعیت بازار بیت کوین نیز با کاهش ۸ درصدی قیمت به رنگ قرمز درآمد.
ماجرا از چه قرار است؟
شرکت اورگرند توانسته است در سال های اخیر به یکی از غول های املاک و مستغلات چین تبدیل شود. این شرکت تا به امروز ۱۳۰۰ پروژه ساختمانی را در بیش از ۲۸۰ شهر چین به پایان رسانده و مالک یکی از بزرگ ترین تیم های فوتبال این کشور، یعنی گوانگژو می باشد.
این شرکت منابع مای موردنیاز برای پروژه های خود را با دریافت ۳۰۰ میلیارد دلار وام از ۱۷۱ بانک تجاری و ۱۲۱ موسسه مالی دیگر تامین کرده است. دولت چین سال گذشته قوانین جدیدی را برای کنترل بدهی شرکت های بزرگ فعال در صنعت ساخت املاک اعمال کرد که موجب شد اورگراند مجبور شود واحدهای خود را با تخفیف های قابل توجهی به فروش برساند.
اورگراند این کار را انجام داد تا مطمئن شود پول کافی برای زنده نگه داشتن کسب و کار خود دارد. اورگرند برای بازپرداخت سود وام هایی که دریافت کرده با مشکل مواجه شده است و مشخص نیست که چین برای نجات این غول حوزه املاک و مستغلات اقدام می کند یا خیر.
سرنوشت اورگرند برای اقتصاد جهان مهم است
دولت چین دومین اقتصاد بزرگ جهان است و اورگرند یکی از بزرگ ترین شرکت هایی فعال در این کشور می باشد. اگر بخواهیم تاثیر و عواقب احتمالی بحران بدهی اورگرند بر اقتصاد جهان را توضیح دهیم باید مفاهیم پیچیده اقتصصاد خرد و کلان را بررسی کنیم.
دلایل زیادی وجود دارد که نشان می دهد این مشکلات جدی هستند و باید به طور مناسب بررسی شوند. اکثر مردم املاک متعلق به اورگرند را از قبل پیش فروش کرده اند و در صورتی که این شرکت از بین برود ممکن است پولی را که برای ثبت نام در پیش فروش سپرده گذاری کرده اند از دست دهند.
متی بکینک (Mattie Bekink) از نشریه اکونومیست اینتلیجنس یونیت (Economist Intelligence Unit)، در رابطه با تاثیر موقعیت اورگرند بر اقتصاد چین گفته است:
این اتفاق عواقب مالی گسترده ای خواهد داشت. گفته می شود که اورگراند به ۱۷۱ بانک تجاری و ۱۲۱ موسسه مالی دیگر نیز بدهکار است.
تاثیرات بحران بدهی اورگرند بر بازارهای جهانی
شرکت اورگرند در ۶ ماه گذشته بیش از ۸۰ درصد از ارزش سهام خود را از دست داده و روز گذشته نیز قیمت سهام این شرکت سقوطی ۱۰ درصدی داشته است.
شاخص هنگ سنگ (Hang Seng) که نوسانات ارزش سهام شرکت های بزرگ چینی را اندازه گیری می کند، روز گذشته با کاهشی ۳ درصدی بزرگ ترین سقوط خود را از اواخر ماه ژوییه تجربه کرد. همین موضوع نیز نشان می دهد که ترس در بازار املاک و مستغلات از سقوط ارزش سهام اورگرند فراتر رفته است.
برای بیت کوین چه اتفاقی می افتد؟
سرمایه گذاری در بیت کوین خطرات خاص خود را دارد. ماهیت متفاوت و رفتارهای نامنظم بازار که اغلب نیز چندان غیرقابل پیش بینی نیست، بیت کوین را به یکی از خطرناک ترین دارایی های موجود تبدیل کرده است. بسیاری از سرمایه گذاران با پذیرش این خطرات به دنبال سود بیشتر هستند با این حال بعید است که این سرمایه گذاران در جریان بحران مالی پیش رو از بیت کوین های خود نگهداری کنند.
موضوع دیگری که باید به آن توجه داشت این است که هر زمان بازارهای مالی به طور کلی آشفته شده اند، بازار بین کوین نیز متزلزل بوده است.
به همین دلیل این احتمال وجود دارد که تا زمان بر طرف شدن نگرانی ها در رابطه وضعیت اورگرند، بازار در شرایط بلاتکلیفی بماند.
این موضوع نه تنها در رابطه با بیت کوین، بلکه در رابطه با دیگر دارایی ها با ریسک بالا نیز صدق می کند. زمانی که شرایط اقتصادی متزلزل است و ارزش دلار افزایش می یابد، اینها اولین دارایی هایی هستند که فروخته می شوند.
بازار طلای جهانی در وضعیت متزلزل
بر اساس آخرین نظرسنجی هفتگی طلای کیتکو نیوز، بازار طلا در موقعیتی نامطمئن قرار دارد و سطح حمایت ۱۷۰۰ دلاری ممکن است هفته آینده مورد آزمایش قرار گیرد زیرا اعتقاد صعودی اندکی در بازار وجود دارد.
بر اساس آخرین نظرسنجی هفتگی طلای کیتکو نیوز، بازار طلا در موقعیتی نامطمئن قرار دارد و سطح حمایت ۱۷۰۰ دلاری ممکن است هفته آینده مورد آزمایش قرار گیرد زیرا اعتقاد صعودی اندکی در بازار وجود دارد.
به گزارش ایسنا، بهای هر اونس طلا پیش از تعطیلی بازار به ۱۷۱۲ دلار و ۵۰ سنت رسید و قیمت طلای آمریکا نیز به ۱۷۱۳ دلار و ۵۰ سنت رسید.
وال استریت در کوتاه مدت اندکی صعودی باقی میماند زیرا دلار آمریکا بیش از حد ارزشگذاری شده است. با این حال، احساسات نزولی در میان سرمایهگذاران خرد به بالاترین حد در چند سال اخیر رسیده است. این احساس نزولی در حالی رخ می دهد که دلار آمریکا به نظر میرسد هفته را با بالاترین سطح ۲۰ سال اخیر بالای ۱۰۹ واحد به پایان برساند.
دارین نیوسام، رئیس شرکت تحلیلی دارین نیوسوم گفت که او همچنان خوشبین است که بازار طلا میتواند مقداری معامله شکار داشته باشد و در هفته آینده حمایت خود را در حدود ۱۷۰۰ دلار کاهش دهد. با این حال، او افزود که چشم انداز میانمدت و بلندمدت تاریک به نظر میرسد.
وی گفت: دلار آمریکا بسیار بالاست و مقداری سود میتواند در کوتاهمدت طلا را حمایت کند اما نمیتوانید این واقعیت را نادیده بگیرید که سرمایهگذاران همچنان میخواهند دلارهای آمریکا را در اختیار داشته باشند زیرا آنها را امنترین جریان و دارایی موجود میدانند.
نیوسام افزود که علیرغم افزایش نوسانات روزانه در بازار طلا، روندهای گستردهتری همچنان پابرجاست. او گفت: در نهایت، طلا گرفتار شده است و تا زمانی که شاهد بی ثباتکردن چیزی در این افزایش دلار آمریکا نباشیم، سرمایهگذاران طلا عمدتا در حاشیه خواهند ماند.
این هفته، در مجموع ۱۷ متخصص بازار در نظرسنجی وال استریت کیتکو نیوز شرکت کردند. هفت تحلیلگر یا ۴۱ درصد گفتند که در هفته آینده نسبت به طلا خوشبین هستند. ۶ تحلیلگر، یا ۳۵ درصد، گفتند که نزولی هستند. چهار تحلیلگر یا ۲۴ درصد گفتند که در مورد فلز گرانبها بیطرف هستند.
در بخش خرده فروشی، ۸۹۸ پاسخدهنده در نظرسنجی آنلاین شرکت کردند. در مجموع ۳۳۷ رایدهنده یا ۳۸ درصد خواستار افزایش قیمت طلا شدند و ۴۱۲ نفر دیگر یا ۴۶ درصد پیشبینی سقوط طلا را کردند.
در حالی که قیمت طلا به پایینترین حد خود رسیده است، این فلز گرانبها همچنان به دنبال پایان هفته سوم خود در محدوده منفی است. اگرچه تحلیلگران بازار در کوتاه مدت نسبت به طلا خوشبین هستند اما تحلیلگران به دنبال افزایش قیمت نیستند. مارک چندلر، مدیر ارشد بخش استراتژی بازار بنوکبرن گلوبال فارکس گفت که ۱۷۴۰ دلار اولین نقطه مقاومتی است که او دنبال میکند.
او گفت: طلا بیشتر شبیه یک دارایی ریسک است تا یک پناهگاه امن و ضد تورم. با این حال، برخی از تحلیلگران نسبت به طلا در کوتاهمدت اندکی خوشبین هستند. کالین سیزینسکی، استراتژیست ارشد بازار در SIA Wealth Management گفت که تصمیمات سیاست پولی بانک کانادا و بانک مرکزی اروپا میتواند روی دلار آمریکا در هفته آینده تمرکز کند.
بازارها شاهد افزایش نرخ بهره توسط بانک کانادا ۵۰ یا ۷۵ واحد پایه هستند. در اروپا، درخواست بانک مرکزی اروپا برای افزایش ۷۵ واحد پایه نرخ بهره به طور پیوسته اعلام شده است.
آدریان دی، رئیس مدیریت دارایی آدریان دی، گفت در طولانیمدت زمانی که سرمایهگذاران متوجه شوند که بانکهای مرکزی در سراسر جهان نمیتوانند تورم را پایین بیاورند، طلا درخشش خود را دوباره به دست خواهد آورد.
او گفت: بازار متوجه خواهد شد که فدرال رزرو و بانک مرکزی اروپا نمیتوانند تورم را بدون ایجاد یک رکود جدی به سطح هدف خود کاهش دهند و این به نفع طلا خواهد بود.
در سمت نزولی، تحلیلگران خاطرنشان میکنند که طلا در اطراف یک سطح بسیار نامطمئن در نوسان است. اگر قیمت طلا به زیر ۱۶۸۵ دلار سقوط کند، میتواند نشاندهنده پایان روند صعودی چند ساله آن باشد.
“بانک هوشمند”، چشمانداز بانکداری در آینده
وضعیت موجود در بانکداری خُرد، بسیار آشفته و متزلزل بوده بهگونهای که بانکها تحت محاصره رقبای جدید، فناوریهای نوین، انتظارات جدید مشتریان و مقررات نوظهور قرار دارند.
پرداخت برتر، آیا بانک ها و موسسات مالی و اعتباری حال حاضر، جهت سرمایه گذاری زمان و هزینه مورد نیاز برای تبدیل شدن به شرکای مالی هوشمندی که به شکل روزافزون مورد درخواست مصرف کنندگان خدمات مالی و بانکی میباشد، آماده هستند؟ ومهمتراز آن، اینکه آیا آمادگی گسترش ارائه خدمات خود به سایر بازیگران در جهت بهره مندی از مزایای بانکداری باز بر اساس مقررات قانونی و در عین حال محافظت از داده های مشتریان خود که از عوامل پایه ای در تمایز آن ها است، را دارند؟
وضعیت موجود در بانکداری خرد، بسیار آشفته و متزلزل است. اوضاع به گونه ای است که بانک ها تحت محاصره رقبای جدید، فن آوری های نوین، انتظارات جدید مشتریان، و مقررات نوظهور قرار دارند. این امر بانک ها و موسسات مالی و اعتباری را به اصلاح و تغییر مدل های کسب و کاری خود، اولویت بندی مجدد سرمایه گذاری ها، و تغییردر ارائه محصولات و خدمات شان، وادارمی سازد، و موجب آن است که تلاش در زمینه های نوآوری را افزایش دهند. و علاوه بر این، کانال های دیجیتالی نیز برای بانک ها از اهمیت ویژه ای برخوردار شده اند.
انعکاس این تغییرات در بررسی هایی که اخیرا درزمینه آینده بانکداری خرد توسط واحد مطالعات اقتصادی و به نمایندگی از شرکت Temenos انجام شده است، دیده می شود.
تا قبل از این، تصور عمده بر این بود که تغییرات رفتار مصرف کننده، انگیزه اصلی تحول در استراتژی بانکداری خرد می باشد. و این برای اولین بار است که مشاهده می شود فن آوری های جدید از جمله هوش مصنوعی، متزلزل و با ریسک بالا یادگیری ماشین، بلاکچین، اینترنت اشیاء، و فن آوری های دیگری که از داده ها و تجزیه و تحلیل پیشرفته پشتیبانی می کنند، به عنوان محرک اصلی تغییرات به حساب می آیند. و بر اساس این مطالعه پیش بینی می شود که اهمیت فن آوری های جدید در آینده و طی سال های ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۵ بیشتر خواهد شد.
در این تحقیقات ۴۰۵ تن از مدیران بانکی در سطح جهان در خصوص تغییراتی که آنها درصنعت خود برای سال های ۲۰۲۰ و ۲۰۲۵ می بینند مورد سوال واقع شدند، و پاسخ های سازمانی و تاثیرات طولانی مدتی که در توسعه استراتژیک آنها روی داده است مورد بررسی قرار گرفت. پاسخ دهندگان این نظرسنجی از نظر جغرافیایی متنوع بودند: ۲۵٪ از اروپا ، ۲۵٪ از آسیا و اقیانوسیه ، ۱۸٪ از آمریکای شمالی ، ۱۶٪ از آفریقا و خاورمیانه و ۱۶٪ از آمریکای لاتین.
هنگامی که از بانک ها و موسسات مالی در مورد بیشترین مناطق آسیب پذیری آن ها در برابر رقبای (خارجی) غیر بانکی سوال شد، مشاهده شد که پرداخت ها در صدر جدول و در رده های بعدی، پس انداز/سپرده گذاری، و وام/لیزینگ قرار دارند. در حال حاضر و در بانکداری فعلی نیز شاهد تاثیرگذاری هدفمندسازی راه حل ها، در این مناطق هستیم.
مطابق با این یافته ها، تصور می شود که رقبای غیر سنتی در کوتاه مدت (تا ۲۰۲۰) بزرگترین تهدید برای موسسات مالی و بانک ها به حساب می آیند، به طوریکه پیش بینی می شود سهم بازیگران صنعت پرداخت (۳۹ ٪)، شرکت های بزرگ در حوزه فن آوری (۲۹ ٪)، و وام دهندگان همتا به همتا (۲۳ ٪) باشد.
در دراز مدت نیز پیش بینی می شود، بزرگترین تهدید مربوط به شرکت های بزرگ در حوزه فن آوری (۲۷ ٪)، مشارکت بین شرکت های بزرگ فن آوری با فین تک ها (۲۶ ٪)، و بازیگران صنعت پرداخت (۲۵ ٪) باشد.
جالب توجه است که نئوبانک ها از قبیل: استارلینگ، N۲۶، مونزو، و…، به عنوان یک تهدید فزآینده در درازمدت به حساب می آیند و این نشان می دهد که گسترش حضور رقابتی این شرکت ها مورد توجه بسیاری از بانکداران قرار گرفته است.
انتظار تغییر در اولویت های استراتژیک
مشابه تغییراتی که در محرک های تغییر و چشم انداز رقابتی پیش بینی می شود، بانک ها و موسسات مالی نیز شاهد تغییر در اولویت های استراتژیک طی ۵ سال آینده هستند. بانک ها و موسسات مالی اعتباری این انتظار را دارند که در سال ۲۰۲۰، وزن اولویت های اصلی استراتژیک شامل: چابکی محصول (۳۲٪)، بازاریابی دیجیتال (۳۱٪)، مهاجرت به کانال های دیجیتال (۲۹٪) و کاهش هزینه ها (۲۸٪) باشد، در حالی که پیش بینی می شود وزن اولویت های سال ۲۰۲۵ : بانکداری باز (۳۰٪)، کاهش هزینه ها (۲۹٪)، مهاجرت متزلزل و با ریسک بالا به کانال های دیجیتال (۲۸٪) و بازاریابی دیجیتال (۲۷٪) باشد. هم چنین انتظار می رود با توجه به تمرکز بانک ها بر داده ها و تجزیه و تحلیل پیشرفته ، “شخصی سازی فوق العاده” از ۱۵٪ به ۲۴٪ در طی دوره ۵ ساله افزایش یابد.
اگر چه استراتژی های نظارتی در هر دو دوره زمانی بررسی شده، مهم بوده اند، اما هرگز به اهمیت استراتژی های مرتبط با مشتریان، یا کاهش هزینه ها نبوده اند. بدیهی است، در صورت وجود مسائل مربوط به حریم خصوصی یا تغییر عمده در مقررات نظارتی یا تأکید مقررات تطبیقی، استراتژی ها تنظیم خواهند شد. هم چنین واضح است که تمرکز روی جذب و بکارگیری نخبگان و بازآموزی کارکنان در آینده قابل پیش بینی کاهش نمی یابد. در گزارش واحد مطالعات اقتصادی تاکید شده است که برای دستیابی به اهداف استراتژیک مورد نظر، همکاری بین بانک ها و شرکت های ارائه دهنده راه حل، لازم و ضروری می باشد. و فقط به کمک این هماهنگی ها است که سازمان ها قادر به چابکی و انعطاف پذیری مورد انتظار بازار خواهند بود.
تکامل بانکداری باز
یکی از آگاهی های بزرگ درصنعت بانکی، ماهیت در حال تحول بانکداری باز است که هنوز بسیاری از مصرف کنندگان از آن بی اطلاع هستند. بطوریکه در اروپا و برخی جاهای دیگر مراحل مختلفی را طی نموده است، اما از منظر مصرف کننده در ایالات متحده امریکا هنوز این طور نیست. مردم برای مدیریت دارایی های خود روش های ساده تری می خواهند، تا زندگی روزانه آن ها را آسان تر نماید. از طرف دیگر تعداد زیادی از بانک ها و موسسات مالی در چشم انداز خود نسبت به ارائه و تکامل بانکداری باز، تا حدودی غافل هستند.
در این زمینه تناقضی که وجود دارد، بین تمایل و گرایش به ارائه راه حل ها و محصولات به صورت تجمیع شده و یکپارچه تر، و شفاف بودن در زمینه داده و تبادل و اشتراک گذاری داده ها بین سازمان ها و شرکت های مختلف، است.
بیشتر نگرانیهای موجود در خصوص بانکداری باز، در ارتباط با جمع آوری و به اشتراک گذاری داده ها با اشخاص ثالث و خطرات ذاتی پیرامون چنین اشتراکی می شود. هم چنین نیاز به آموزش مصرف کننده گان و کارکنان در زمینه امنیت داده ها وجود دارد. در حال حاضر تعداد بسیار کمی سازمان به طور واقعی آماده ارائه آنچه به مصرف کنندگان وعده داده شده است، هستند و درمقایسه با الزامات و مقررات روشن و شفاف در مورد بانکداری باز نتیجه کمتری حاصل شده است. جالب توجه این که در حدود ۴۱٪ بانک ها و موسسات مالی برای آینده، فقط به دنبال ارائه محصولات بانکی می باشند.
ساختن “بانکی برای آینده”
هر یک از بانک ها و موسسات مالی و اعتباری باید در مورد مسیری را که ترجیح می دهد در آینده طی کند، تصمیم بگیرد. آیا آنها می خواهند تحت تاثیر و اعمال نفوذ قدرت بالقوه بانکداری باز، یک سازمان ارائه دهنده خدمات بهم پیوسته چندین خدمت متنوع مالی و غیرمالی باشند، یا با عقب نشینی به دنبال تبدیل شدن به یک بانک تخصصی و شایسته بخش خاصی از جامعه متقاضیان خدمات متزلزل و با ریسک بالا بانکی هستند؟ و یا آنها به دنبال مشارکت با یک یا چند ارائه دهنده غیرسنتی خدمات هستند و چندین محصول را در زیر یک سقف جمع می کنند. به نظر می رسد این واضح است که وضع موجود در بلند مدت برای سازمان های دارای امید جهت جلوگیری از فروپاشی، گزینه مناسبی نخواهد بود.
مدیرعامل شرکت تمنوس می گوید : “پنج سال بعد، هنگام توصیف بانکداری هوشمند، بانکی خواهد بود که از ابر، هوش مصنوعی و سایر فن آوری های نوظهور استفاده می کند و قادر خواهد بود طیف کاملی از خدمات نوآورانه را به مشتریان خود ارائه دهد.”
از آنجاییکه سایر رقبا در جهان امروز ثابت و بی تحرک منتظر نایستاده اند، سرعت بخشیدن دراتخاذ یک تصمیم استراتژیک برای سازمان ها، در هر مسیری که به عنوان بهترین راه برای خود انتخاب می کنند، ضروری است. در زمانی که هنوز درآمد های سازمان بالا است و ریسک تغییرات زیاد به نظر می رسد، تغییر کردن سخت است. بانک ها و موسسات مالی و اعتباری سنتی که توسط بانکداران دیروز اداره می شوند، به لحاظ تاریخی از ریسک پذیری کمتری برخوردارند. اما، در این میان نیاز به نوآوری نیز به خوبی آشکار است و بسیاری از بانک ها و موسسات مالی اعتباری با اتخاذ استراتژی های نوآورانه خود به تکاپوی بیشتری می پردازند.
تمایل به ایجاد “بانک دیجیتال سبز”، توسط ۳۶٪ از پاسخ دهندگان تحقیق ذکر شده است، و این تمایل به ساختن چیزی جدید را نشان می دهد. در حالی که این استراتژی به سازمان ها اجازه می دهد تا خواسته خود را بر بسترهای پرقدرت موجود خود بسازند، همین پایه ها و بسترهای قدرتمند موجود می تواند عامل بازدارنده این سازمان ها از ابتکار و نوآوری های ممکن نسبت به ساخت بر مبنای صفر باشد. چیزی که اخیرا قابل مشاهده است برخی از ابتکارات در بانکداری دیجیتال توسط بانک هایی مانند HSBC و JPMorgan Chase در این زمینه است که چنین امکانی بر بسترهای موجود از قبل برای آن ها فراهم نبود.
سایر بانک ها و موسسات مالی نیز از طریق همکاری با شرکت های فین تک، سرمایه گذاری در فین تک، ویا ساخت واحدهای نوآوری در داخل خود در حال نوآوری هستند. صرف نظر از اینکه چه استراتژی در پیش گرفته شود، چیزی که مشخص و واضح است این که امروزه در بسیاری از سازمان ها به مقوله نوآوری به عنوان چیزی فراتر از یک مسکن و راه کار موقت پرداخته می شود.
هنگامی که از سرمایه گذاری برای تحول دیجیتالی صحبت می شود، بیشترین تمرکز بر تلاش برای مقابله با مجرمان سایبری که به طور فزاینده ای مشکل ساز می شوند معطوف می گردد. با این وجود گرایش استفاده از فن آوری ابری، نیز به شکل روزافزون در اولویت قرار گرفته و نشان از اهمیت مداوم کاهش هزینه ها در موسسات و سازمان های موجود دارد. هم چنین اهمیت روزافزون استفاده از داده ها، تجزیه و تحلیل پیشرفته و فن آوری های دیجیتال برای تجربه های بهتر، نیز قابل اغماض نمی باشند، و استفاده و بکارگیری هوش مصنوعی در این تجزیه و تحلیل های پیشرفته می تواند به نزدیک شدن تجربیات کاربران متناسب با انتظارات و توقعات آنها در مقابل خودکارسازی یکنواخت تمام اجزا بانکی منجر شود.
دلیل سقوط بازار ارزهای دیجیتال
بهدنبال انتشار اخبار مرتبط با ناتوانی شرکت اورگرند، غول صنعت املاک و مستغلات چین، در بازپرداخت بدهیهای بانکی خود، بازارهای جهانی با سقوطی گسترده مواجه شدند.
بهدنبال انتشار اخبار مرتبط با ناتوانی شرکت اورگرند، غول صنعت املاک و مستغلات چین، در بازپرداخت بدهیهای بانکی خود، بازارهای جهانی با سقوطی گسترده مواجه شدند. کارشناسان معتقدند ورشکستگی این شرکت میتواند پیامدهای عمیقی برای اقتصاد جهان داشته باشد. بهدنبال کاهش ۱۰ درصدی ارزش سهام شرکت اورگرند، بازارهای جهانی سقوط کردند و وضعیت بازار بیتکوین هم با کاهش ۸ درصدی قیمت به رنگ قرمز درآمد. به گزارش کریپتو پوتیتو، فعالان بازارهای مالی وضعیت شرکت اورگرند و آنچه در چین میگذرد را از نزدیک دنبال میکنند؛ موضوعی که طی هفتههای گذشته سرخط خبرها را به تسخیر خود درآورده است. بهدنبال کاهش ۱۰ درصدی ارزش سهام شرکت اورگرند، بازارهای جهانی سقوط کردند و وضعیت بازار بیتکوین هم با کاهش ۸ درصدی قیمت به رنگ قرمز درآمد. اورگرند توانسته در سالهای اخیر به یکی از غولهای صنعت املاک و مستغلات چین تبدیل شود. این شرکت تاکنون ۱,۳۰۰ پروژه ساختمانی را در بیش از ۲۸۰ شهر چین به پایان رسانده و مالک یکی از بزرگترین تیمهای فوتبال این کشور، یعنی گوانگژو است. این شرکت منابع مالی مورد نیاز برای پروژههای خود را با دریافت ۳۰۰ میلیارد دلار وام از ۱۷۱ بانک تجاری و ۱۲۱ موسسه مالی دیگر تأمین کرده است. دولت چین سال گذشته قوانین جدیدی را برای کنترل بدهی شرکتهای بزرگ فعال در صنعت ساخت املاک اعمال کرد که باعث شد اورگرند مجبور شود واحدهای خود را با تخفیفهای قابلتوجهی به فروش برساند. اورگرند این کار را انجام داد تا مطمئن شود که پول کافی برای زنده نگهداشتن کسبوکار خود را دارد. این شرکت اکنون برای بازپرداخت سود وامهایی که دریافت کرده با مشکل مواجه شده است و مشخص نیست که دولت چین برای نجات این غول حوزه املاک و مستغلات اقدام میکند یا خیر.
تداوم روند نزولی یا احیای قوی قیمت؟
قیمت بیتکوین موفق نشد حمایت ۴۶ هزار دلاری خود را حفظ کند و پس از شکستهشدن این حمایت، بیتکوین هم با سقوط شدیدی مواجه شد و به زیر ۴۵ هزار دلار رسید. قیمت بیتکوین طی سقوط اخیر خود حمایتهای زیادی از جمله ۴۴ هزار و ۴۳ هزار دلار را هم شکست و وارد منطقه نزولی شد. این سقوط باعث شد تا بیتکوین به زیر ۴۲ هزار برسد و در زیر میانگین متحرک ساده ۱۰۰ تثبیت شود. این ارز دیجیتال طی روند نزولی اخیر تا کف ۴۰,۲۰۰ دلاری سقوط کرده بود. ۴۳ هزار دلار اولین مقاومت پیش روی قیمت بیتکوین است و ۴۳,۱۰۰ دلار هم مقاومت پراهمیت دیگر آن است. قیمت بیتکوین برای آغاز یک روند احیایی قوی، باید ۴۳,۱۰۰ دلار را از میان بردارد. مقاومت پراهمیت بعدی هم در ناحیه ۴۴ هزار دلار تشکیل شده است و پس از آن، ۴۵ هزار دلار مقاومت بعدی است. در صورتی که بیتکوین نتواند از سد مقاومت ۴۳,۱۰۰ دلاری عبور کند، احتمال تداوم روند نزولی وجود دارد. در این صورت ۴۲,۲۰۰ دلار به عنوان اولین حمایت عمل خواهد کرد. ۴۱,۵۰۰ دلار هم حمایت بعدی پیش روی قیمت بیتکوین خواهد بود. با عبور از این ناحیه، راه برای شکستهشدن ۴۰۵۰۰ دلار و ۴۰ هزار دلار هم باز خواهد شد.۴۱,۵۰۰ و ۴۰,۵۰۰ اصلیترین حمایتهای قیمت بیتکوین هستند و ۴۳ هزار، ۴۳,۱۰۰ و ۴۴ هزار دلار هم به عنوان مقاومتهای روی نمودار عمل میکنند.
چرا سرنوشت اورگرند برای اقتصاد جهان مهم است؟
چین دومین اقتصاد بزرگ جهان است و اورگرند یکی از بزرگترین شرکتهای فعال در این کشور است. بحران بدهی اورگرند بر اقتصاد جهان، تأثیر و عواقب احتمالی خواهد داشت. دلایل متعددی وجود دارد که نشان میدهد این مشکلات جدی هستند و باید بهطور مناسب مورد بررسی قرار گیرند. بسیاری از مردم املاک متعلق به اورگرند را قبل از ساخت پیشخرید کردهاند و در صورتی که این شرکت از بین برود ممکن است پولی را که برای ثبت نام در پیشفروش سپردهگذاری کردهاند از دست بدهند. اورگرند یک زنجیره تأمین بینالمللی دارد و با بسیاری از شرکتهای سراسر جهان از جمله شرکتهای ساختمانی، طراحی و تأمینکنندگان مواد اولیه تجارت میکند. اگر اورگرند نتواند بدهیهای خود را پرداخت کند، این شرکتها با خطر از دست دادن بخشی از سرمایه خود مواجه میشوند. مورد سوم تأثیر این اتفاق بر شرایط اقتصاد چین است. متی بکینک، از نشریه اکونومیست اینتلیجنس یونیت، درباره تأثیر موقعیت اورگرند بر اقتصاد چین گفته است: «این اتفاق، عواقب مالی گستردهای خواهد داشت. گفته میشود که اورگرند به ۱۷۱ بانک تجاری و ۱۲۱ موسسه مالی دیگر بدهکار است.» یکی از نگرانیهای اصلی مرتبط با این اتفاق «بحران اعتباری» است. بحران اعتباری به شرایطی اشاره دارد که دسترسی به وامهای بانکی سخت شده و نرخ بهره افزایش یابد. اگر اورگرند نتواند بدهیهای خود را بازپرداخت کند، بانکها و موسساتی که به این شرکت وام دادهاند، ممکن است مجبور به کاهش حجم وامدهی و افزایش نرخ بهره شوند که میتواند خبر بدی برای سایر شرکتها باشد. تعدادی از این شرکتها برای توسعه کسبوکار خود به وامهای بانکی متکی هستند و در برخی از موارد بدون وام امکان ادامه فعالیت ندارند.
تأثیرات بحران بدهی اورگرند بر بازارهای جهانی
اورگرند در شش ماه گذشته بیش از ۸۰ درصد از ارزش سهام خود را از دست داده و روز دوشنبه هم قیمت سهام این شرکت سقوطی ۱۰ درصدی داشته است. شاخص هنگ سنگ، که نوسانات ارزش سهام شرکتهای بزرگ چینی را اندازهگیری میکند، روز دوشنبه با کاهشی سه درصدی بزرگترین سقوط خود را از اواخر ماه ژوییه (تیر) تجربه کرد. این موضوع نشان میدهد که ترس در بازار املاک و مستغلات از سقوط ارزش سهام اورگرند فراتر رفته است. علاوه بر این، بازارهای جهانی هم در ساعات قبل از بازگشایی روز دوشنبه سقوط کردند.
چه اتفاقی برای بیتکوین میافتد؟
سرمایهگذاری در بیتکوین خطرات خاص خود را دارد. ماهیت متفاوت و رفتارهای نامنظم بازار که اغلب هم چندان غیرقابلپیشبینی نیست، بیتکوین را به یکی از خطرناکترین داراییهای موجود تبدیل کرده است. برخی از سرمایهگذاران با پذیرش این خطرات بهدنبال سود بیشتر هستند، با این حال بعید بهنظر میرسد که این سرمایهگذاران در جریان بحران مالی پیش رو از بیتکوینهای خود نگهداری کنند. موضوع دیگری که باید به آن توجه داشت این است که هر زمان بازارهای مالی بهطور کلی آشفته شدهاند، بازار بیتکوین هم متزلزل بوده است. به همین خاطر این احتمال وجود دارد که تا زمان برطرفشدن نگرانیها درباره وضعیت اورگرند، بازار در شرایط بلاتکلیفی بماند. این موضوع نهتنها درباره بیت متزلزل و با ریسک بالا کوین، بلکه درمورد سایر داراییهای با ریسک بالا هم صدق میکند. زمانی که شرایط اقتصادی متزلزل است و ارزش دلار افزایش مییابد، اینها اولین داراییهایی هستند که فروخته میشوند. بیتکوین به عنوان یک دارایی مستقل شناخته میشود، چراکه از نظر بنیادی با داراییهای سنتی متفاوت است. با این حال در جریان سقوط اخیر بیتکوین مانند یک دارایی مستقل عمل نکرد، چراکه سرمایهگذاران نهادی به بازار این ارز دیجیتال ورود کردهاند و بخش قابلتوجهی از آن را در دست گرفتهاند.
ادامه خرید ارزهای دیجیتال از سوی سرمایهگذاران نهادی
باوجود افزایش فشار فروش در بازار ارزهای دیجیتال، سرمایهگذاران نهادی برای پنجمین هفته متوالی حجم دارایی خود را افزایش دادند. مجموع جریان ورودی محصولات سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال در هفت روز گذشته ۴۲ میلیون دلار بوده است که ۱۵ میلیون دلار آن مربوط به صندوقهای سرمایهگذاری در بیتکوین است. با وجود این، دادههای شرکت تجزیه و تحلیل بلاکچین چینالیسیس نشان میدهد که ممکن است بر خلاف تصورات، سرمایهگذاری در بیتکوین پناهگاه امنی در برابر تورم نباشد.
دلایلی که معامله گران فارکس پول خود را از دست می دهند
یک واقعیت رایج این است که تعداد قابل توجهی از معامله گران فارکس شکست می خورند. وب سایت ها و وبلاگ های مختلف حتی تا آنجا پیش می روند که می گویند ۷۰٪، ۸۰٪ و حتی بیش از ۹۰٪ از معامله گران فارکس پول خود را از دست می دهند و در نهایت کار را ترک می کنند.
وب سایت فارکس DailyFX دریافت که بسیاری از معامله گران فارکس به خوبی در بازار عمل می کنند، اما معامله گران جدید هنوز زمان سختی برای به دست آوردن جایگاه در این بازار دارند. در این مقاله برخی از رایج ترین دلایلی را به شما نشان می دهم که چرا معامله گران فارکس پول خود را از دست می دهند و می تواند به شما کمک کند تا به آن درصد از معامله گران برنده تبدیل شوید.
۱.دوستی با بازار
بازار چیزی نیست که بتوانید آن را شکست دهید، بلکه چیزی است که وقتی یک روند برای آن تعریف می شود، درک می کنید و به آن ملحق می شوید. در عین حال، بازار چیزی است که می تواند شما را متزلزل کند، اگر بخواهید با سرمایه بسیار کم چیزهای زیادی از آن به دست آورید. داشتن طرز فکر “شکست دادن بازار” اغلب باعث می شود معامله گران به معامله کردن بیش از حد تهاجمی یا خلاف روندها بروند، که دستور العمل مطمئنی برای فاجعه است.
۲.سرمایه راه اندازی کم
اکثر معامله گران ارز به دنبال راهی برای رهایی از بدهی یا کسب درآمد آسان هستند. معمولاً بازاریابهای فارکس شما را تشویق میکنند که حجم بزرگی را معامله کنید و از اهرم بالا برای ایجاد بازده بزرگ در مقدار کمی از سرمایه اولیه استفاده کنید.
برای بدست آوردن مقداری پول باید مقداری سرمایه داشته باشید و این امکان برای شما وجود دارد که در کوتاه مدت، بازدهی معوقی را با سرمایه محدود ایجاد کنید. با این حال، تنها با مقدار کمی سرمایه و ریسک بزرگ به دلیل اهرم بیش از حد بالا، با هر نوسانی که در بازار بالا و پایین میرود و شما احساسی خواهید شد.
شما می توانید این مشکل را با خرید و فروش با سرمایه بسیار کم حل کنید. این محدودیت برای کسی که میخواهد تریدری را با بند کفش شروع کند، مشکل سختی است. ۱۰۰۰دلار مبلغ معقولی برای شروع کار و انجام معامله بسیار کوچک( میکرو لات یا کوچکتر) است. در غیر این صورت، شما فقط خودتان را برای فاجعه احتمالی آماده می کنید.
۳.شکست در مدیریت ریسک
مدیریت ریسک برای بقای یک معامله گر فارکس، کلیدی است. شما می توانید یک معامله گر بسیار ماهر باشید و همچنان با مدیریت ضعیف ریسک نابود شوید. شغل شماره یک شما کسب سود نیست، بلکه محافظت از آنچه دارید است. با کاهش سرمایه شما، توانایی شما برای کسب سود از بین می رود.
برای مقابله با این تهدید و اجرای مدیریت ریسک خوب، حد ضرر خود را قرار دهید و پس از کسب سود معقول، آن را جابجا کنید. در مقایسه با سرمایه حسابتان، از اندازه های متفاوت لات استفاده کنید که معقول باشد. بیشتر از همه، اگر معامله ای دیگر معنی ندارد، از آن خارج شوید.
۴.تسلیم شدن به طمع
برخی از معامله گران احساس می کنند که باید تا آخرین پیپ را از یک حرکت در بازار خارج کنند. هر روز پولی در بازارهای فارکس به دست می آید. تلاش برای گرفتن آخرین پیپ قبل از چرخش روند یک جفت ارز میتواند باعث شود که موقعیتهای طولانی مدت خود را حفظ کنید و باعث شود معامله ی سودآوری را که دنبال میکنید از دست بدهید.
راه حل واضح به نظر می رسد: حریص نباشید. خوب است که برای یک سود معقول شلیک کنید، اما پیپ های زیادی برای دور زدن وجود دارد. ارزها هر روز به حرکت خود ادامه می دهند، بنابراین نیازی به دریافت آخرین پیپ نیست. فرصت بعدی درست در گوشه و کنار است.
۵.معامله کردن عجولانه
گاهی اوقات ممکن است متوجه شوید که از پشیمانی معاملاتی رنج میبرید، که زمانی اتفاق میافتد که معاملهای که باز میکنید فوراً سودآور نیست و شروع به گفتن با خود میکنید که مسیر را اشتباه انتخاب کردهاید. سپس معامله خود را می بندید و آن را معکوس می کنید، فقط می بینید که بازار به مسیر اولیه ای که انتخاب کرده اید برمی گردد. در این صورت، باید یک جهت را انتخاب کنید و به آن پایبند باشید. همه این جابهجاییها باعث میشود تا زمانی که سرمایه سرمایهگذاری شما تمام شود، به طور مداوم بخشهای کوچکی از حساب خود را از دست بدهید.
۶.تلاش برای انتخاب بالا یا پایین
بسیاری از معامله گران جدید سعی می کنند نقاط عطف را در جفت ارزها انتخاب کنند. آنها معامله ای را روی یک جفت انجام می دهند و با ادامه دادن معامله در مسیر اشتباه، به افزایش موقعیت خود ادامه می دهند، و اطمینان دارند که روند به زودی در شرف تغییر است. اگر به این ترتیب معامله کنید، در نهایت با قرار گرفتن در معرض بسیار بیشتر از آنچه که برای آن برنامه ریزی کرده بودید، همراه با یک معامله وحشتناک منفی مواجه خواهید شد.
بهتر است با روند معامله کنید. ارزش این را ندارد که بدانید از بین ۱۰ تلاش یک پایین را به درستی انتخاب کرده اید. اگر فکر می کنید روند در حال تغییر است و می خواهید معامله ای را در جهت ممکن جدید انجام دهید، منتظر تایید تغییر روند باشید.
اگر می خواهید موقعیتی را در پایین کسب کنید، پایین را در یک روند صعودی انتخاب کنید، نه در یک روند نزولی. اگر میخواهید موقعیتی را در بالا باز کنید، زمانی که بازار در حال انجام یک حرکت اصلاحی بالاتر است، یک بالا را انتخاب کنید، نه یک روند صعودی که بخشی از یک روند نزولی بزرگتر است.
۷.امتناع از اشتباه کردن
این طبیعت انسان است که بخواهد حق با شما باشد، اما گاهی اوقات شما اینطور نیست. به عنوان یک معامله گر، فقط باید بپذیرید که گاهی اوقات اشتباه می کنید و به جای چسبیدن به ایده درست بودن و پایان دادن به یک حساب معاملاتی با تراز صفر، بپذیرید و ادامه دهید.
انجام دادن این کار سخت است، اما گاهی اوقات فقط باید اعتراف کنید که اشتباه کرده اید. یا به دلایل اشتباه وارد معامله شده اید، یا آنطور که برنامه ریزی کرده بودید انجام نشد. در هر صورت، بهترین کار این است که اشتباه را بپذیرید، معامله را کنار بگذارید و به سمت فرصت بعدی بروید.
۸.خرید سیستمی
بسیاری از سیستم های به اصطلاح معاملات فارکس برای فروش در اینترنت وجود دارد. برخی از معاملهگران به دنبال سیستم معاملاتی فارکس ۱۰۰ درصد دقیق همیشه گریزبدون ریسک هستند. آنها به خرید سیستمها و امتحان کردن آنها ادامه میدهند تا در نهایت تسلیم شوند و تصمیم بگیرند که راهی برای برنده شدن وجود ندارد.
به عنوان یک معامله گر جدید، باید بپذیرید که چیزی به نام ناهار رایگان وجود ندارد. برنده شدن در معاملات فارکس مانند هر چیز دیگری نیازمند کار است. شما می توانید با ایجاد روش، استراتژی و سیستم خود به جای خریدن سیستم های بی ارزش در اینترنت از بازاریاب های نه چندان معتبر، به موفقیت دست پیدا کنید.
سخن پایانی
در اینجا ما دلایل اصلی شکست معامله گران فارکس و از دست دادن پول را توضیح دادیم، همراه با اقداماتی که معامله گران برای جلوگیری از وقوع آنها باید انجام دهند. مطالعه سخت، تحقیق و تطبیق با بازارها، تهیه برنامه های معاملاتی کامل و در نهایت مدیریت صحیح سرمایه می تواند منجر به سودآوری شود. این مراحل را دنبال کنید تا شانس شما برای موفقیت مداوم در معاملات به طور چشمگیری بهبود می یابد!
دیدگاه شما