محاسبه نرخ بازگشت سرمایه


در این وبلاگ سعی شده با همکاری جمعی از متخصصین و کارشناسان مخابرات مجموعه کاملی از همه چیز منحصرا در مورد مخابرات گرد آوری شود امیدوارم استفاده لازم را بنمایید
این وبلاگ متعلق به شرکت دنیای مخابرات با آدرس وب سایت:

دنیای مخابرات(telecommunication s world)

بزرگترین و کاملترین و بروزترین مرجع تخصصی و عمومی مخابرات در ایران(دایره المعارف مخابرات ایران)

محاسبه دوره بازگشت سرمایه و نرخ بازگشت سرمایه ROI درطرح توجیحی سرمایه گذاری کسب کار

علوم مالی و حسابداری براساس شاخص‌ها و فرمول‌هایی بنا شده‌اند که به خوبی نمایش دهنده وضعیت مالی و درآمدی شرکت یا کسب و کارها هستند. آگاهی از این شیوه‌های محاسباتی و شاخص‌های مالی، در نحوه سرمایه‌گذاری و انتخاب کسب و کار مناسب بسیار مفید است. به همین جهت در این نوشتار با محاسبه نرخ بازگشت سرمایه (Return on Investment) آشنا شده و از جنبه‌های گوناگون با آن مواجه می‌شویم. اگر می‌خواهید با نوشتن یک طرح سرمایه‌گذاری، وام دریافت کنید یا در یک صندوق سرمایه‌گذاری یا حتی بورس، وارد شوید خواندن این نوشتار به همراه امکان سنجی و تدوین طرح های توجیهی — آموزش محاسبات مالی مرتبط در Excel ضروری است. همچنین نحوه عملکرد صندوق‌های سرمایه‌گذاری در مطلب صندوق سرمایه گذاری چیست؟ — به زبان ساده شرح داده شده است.

فهرست مطالب این نوشته پنهان کردن

محاسبه نرخ بازگشت سرمایه

یکی از شاخص‌های مربوط به محاسبه سود یک سرمایه‌گذاری در امور مالی «نرخ بازگشت سرمایه» (Return on Investment) است که آن را با ROI نشان می‌دهند. در حقیقت نرخ بازگشت سرمایه، محاسبه‌گر نسبت درآمد به سرمایه‌ای است که در یک کسب و کار صرف کرده‌اید. هر چه این نسبت بزرگتر باشد، توانایی سود دهی آن کسب و کار بیشتر است. به این ترتیب در بین کسب و کارهایی که سرمایه‌گذاری در آن‌ها به شما پیشنهاد می‌شود، می‌توانید پرسودترین را انتخاب کنید.

نرخ بازگشت سرمایه در کنار شاخص‌های دیگر «جریان‌های نقدی» (Cash Flow) مانند «نرخ بازگشت داخلی» (Internal Rate of Return) یا IRR همچنین «ارزش خالص فعلی» (Net Present Value) که با NPV نشان داده می‌شود، شاخص‌های مهمی در سرمایه‌گذاری محسوب می‌شوند. در بیشتر مواقع این شاخص‌ها را به صورت درصدی یا نسبی بیان می‌کنند.

چگونه نرخ بازگشت سرمایه را محاسبه کنیم؟

نحوه محاسبه نرخ بازگشت سرمایه، بسیار ساده است. فرض کنید اقلام زیر در اختیار شما است:

  • NRI یا سود خالص دریافتی (Net Return on Investment)
  • CI یا مبلغ سرمایه‌گذاری (Cost of Investment)

در این صورت نرخ بازگشت سرمایه (ROI) به صورت زیر محاسبه خواهد شد.

اگر بخواهید شاخص ROI را به صورت درصدی نمایش دهید، کافی است که نتیجه را در ۱۰۰ ضرب کنید.

$$\large ROI=\dfrac\times 100$$

نکته: ممکن است به جای سود خالص دریافتی، تفاضل مبلغ سرمایه‌گذاری اولیه (Initial Value of Investment) و کل دریافتی حاصل از سرمایه‌گذاری (Final Value of Investment) به کار گرفته شود. در این صورت نحوه محاسبه ROI به صورت زیر خواهد بود.

نکته: البته توجه دارید که نتیجه محاسبه ROI در هر دو حالت یکسان خواهد بود و فقط پیش‌نیازهای محاسبه آن تغییر کرده است.

فرض کنید ۱۰۰۰ سهم از سهام شرکت X را به مبلغ ۱00۰۰ ریال برای هر سهم، خریداری کرده‌اید. بعد از گذشت یک سال، همین تعداد سهام را به مبلغ ۱۲۵۰0 ریال به ازای هر سهم فروخته‌اید. همچنین این شرکت به ازاء ۱۰۰۰ سهم شما در پایان سال ۵۰۰ هزار ریال سود پرداخت کرده است. از طرفی به کارگزار بورس نیز ۲۵0 هزار ریال بابت کارمزد خرید و فروش این سهم، پردخته‌اید. دراین صورت ROI برابر است با:

همانطور که مشخص است مجموع سرمایه‌گذاری صورت گرفته (سرمایه اولیه) برابر است با:

  • سرمایه اولیه: $$10000 \times 1000$$.
  • سرمایه کسب شده: $$12500 \times 1000 +500000-250000$$.

براساس داده‌های مثال ۱، فرض کنید که کارمزد به کارگزاری بابت خرید برابر با ۱۵۰ هزار تومان و بابت فروش ۱۰۰ هزار تومان بوده است. در این صورت می‌توان نوشت:

  • سرمایه اولیه: $$1000\times 10000+150000$$.
  • سرمایه کسب شده: $$1000 \times 125000+500000-100000$$.

در نتیجه ROI برابر است با:

از آنجایی که هزینه‌ها یا درآمدها در این سرمایه‌گذاری با مثال ۱ متفاوت هستند، مقدار نرخ بازگشت سرمایه، یکسان نخواهد بود.

فرض کنید قصد دارید در یک صندوق سرمایه‌گذاری یا یک کسب و کار، به فعالیت بپردازید. در این بین به سراغ سه شرکت سرمایه‌گذاری رفته‌اید و مدیران صندوق یا شرکت‌ها به شما پیشنهاداتی داده‌اند که در آن‌ها مبلغ سرمایه‌گذاری و همچنین مبلغی که به عنوان سود به شما پرداخت می‌شود، ذکر شده است.

با توجه به تنوع مقادیر سرمایه و سود بازگشتی، کدام شرکت یا صندوق بیشترین میزان بازده را دارد؟ به کمک محاسبه نرخ بازگشت سرمایه می‌توانید به این پرسش پاسخ دهید. در تصویر زیر محاسباتی را می‌بینید که در اکسل به این منظور تهیه شده. همانطور که مشخص است صندوق شماره ۳ بیشترین نرخ بازگشت سرمایه (حدود ۷۰ درصد) را دارد. پس تصمیم به سرمایه‌گذاری در این صندوق به نفع شما خواهد بود زیرا با سرمایه اولیه کمتر، درآمد بیشتری خواهید داشت.

ROI computation

محاسبه نرخ سالانه بازگشت سرمایه

در محاسبه «نرخ سالانه بازگشت سرمایه» (Annualized ROI)، طول دوره‌ای که شما به سود مورد انتظارتان می‌رسید نیز به کار می‌رود و این امر برتری این شاخص را نسبت به نرخ بازگشت سرمایه (ROI) نشان می‌دهد. به منظور محاسبه نرخ سالانه بازگشت سرمایه، به شیوه زیر عمل می‌شود.

توجه دارید که در اینجا $$n$$ تعداد دوره‌های سرمایه‌گذاری است. همانطور که می‌بینید، نرخ سالانه بازگشت سرمایه به نوعی میانگین هندسی نرخ بازگشت سرمایه است.

فرض کنید یک سرمایه‌گذاری در طول ۵ سال، بازده‌ای برابر با 50٪ دارد. نرخ سالانه بازگشت سرمایه برای این سرمایه‌گذاری به صورت زیر محاسبه می‌شود.

توجه کنید که اگر محاسبه میانگین را به صورت میانگین حسابی در نظر می‌گرفتیم نرخ سالانه بازگشت سرمایه برابر با 10٪ می‌شد که یک تقریب نامناسب از Annual ROI خواهد بود.

از شیوه محاسبه نرخ سالانه بازگشت سرمایه، برای مقاطع کوچکتر از یک سال نیز می‌توان استفاده کرد. کافی است که $$n$$ را به صورت نسبتی از سال در نظر بگیرید.

یک سرمایه‌گذاری کوتاه مدت به طول شش ماه را در نظر بگیرید. اگر مقدار ROI در این سرمایه‌گذاری ۱۰٪ در شش ماه باشد، نرخ سالانه بازگشت سرمایه برابر است با:

زیرا شش ماه نصف یا نیم سال در نظر گرفته می‌شود.

باز هم می‌بینید که اگر به شیوه محاسبه میانگین حسابی عمل می‌کردیم، مقدار نرخ سالانه بازده سرمایه برابر با ۲۰٪ می‌شد که تقریبی نادقیق از این نرخ است.

به کارگیری نرخ سالانه بازگشت سرمایه برای مقایسه صندوق‌ها یا کسب و کارهایی که احتیاج به سرمایه‌گذار دارند، مناسب است زیرا طول دوره سرمایه‌گذاری را هم لحاظ می‌کند.

فرض کنید AROIX مربوط به نرخ سالانه بازگشت سالانه شرکت X باشد به همین ترتیب نیز AROIY، نرخ سالانه بازگشت سرمایه شرکت Y است. شرکت X به شما پیشنهاد می‌کند که با نرخ بازگشت سرمایه ۵۰ درصدی و دوره ۵ ساله سرمایه‌گذاری کنید در حالیکه پیشنهاد شرکت Y نرخ ۳۰٪ ولی دوره سه ساله برای سرمایه‌گذاری است.

$$\large AROIX = [(1+0.5)^>-1]\times 100 = 8.45\%\\ \large AROIY =[(1+0.3)^>-1]\times 100 = 9.14\%$$

در نتیجه، سرمایه‌گذاری در شرکت Y نسبت به شرکت X ارجح است، زیرا نرخ سالانه بازگشت سرمایه بیشتری دارد.

محاسبه نرخ بازگشت سرمایه نامتوازن با تابع IRR

زمانی که یک طرح سرمایه‌گذاری را ارزیابی می‌کنید، به این موضوع توجه داشته باشید که ممکن است دریافتی‌های شما در طول دوره سرمایه‌گذاری رخ دهد. از طرفی میزان درآمدهای شما از این طرح سرمایه‌گذاری ممکن است در سال‌های نخست کم و در سال‌های انتهایی زیاد شوند. در این صورت نرخ بازگشت سرمایه چگونه محاسبه می‌شوند؟

زمانی که بازگشت سرمایه نامتوازن باشد، محاسبه نرخ بازگشت سرمایه به شکل پیچیده‌ای محاسبه خواهد شد که به آن نرخ بازگشت داخلی (Internal Rate of Return) یا IRR می‌گویند. در IRR، در هر دوره، میزان پرداخت‌های سود ناشی از سرمایه‌گذاری با یکدیگر تفاوت دارد ولی دوره‌های بازپرداخت یکسان است. به این معنی که پرداخت‌ها همیشه سالانه یا مثلا شش ماهه صورت می‌گیرند.

فرض کنید در یک طرح سرمایه‌گذاری، سرمایه اولیه ۱۰۰.۰۰۰ ریال در نظر گرفته شده است. در نتیجه می‌توان دوره مربوط به سرمایه‌گذاری را در سال صفر، ۱۰۰ هزار ریال محسوب کرد.

در پایان سال اول درآمد شما از این سرمایه‌گذاری ۲۵.۰۰۰ ریال است. به همین ترتیب در سال‌های بعدی به ترتیب 30.000، 35.000، 20.000 و 15.000 ریال دریافتی خواهید داشت. مجموع این دریافت‌ها برابر با 125.000 ریال خواهد بود.

IRR funtion

با توجه به طول دوره‌های ثابت بازپرداخت، تابع IRR، نرخ بازگشت سرمایه را سالانه 8٫64 درصد محاسبه کرده است.

نکته: فرمول صریحی برای محاسبه IRR وجود ندارد و معمولا به روش‌های عددی و به کمک محاسبات تکراری، نرخ بازگشت داخلی بدست می‌آید. در این مثال هم ما از تابع IRR در اکسل به منظور انجام محاسبات کمک گرفته‌ایم.

همانطور که مشاهده می‌کنید، سود شما در کل برابر با ۲۵ هزار ریال است که اگر در بین ۵ سال تقسیم کنیم حدود سالی ۵۰۰۰ ریال خواهد بود. در نتیجه براساس میانگین حسابی، متوسط نرخ سالانه بازگشت سرمایه چیزی حدود 5٫0 درصد می‌شود که با 8٫64 درصد تفاوت زیادی دارد. علت این امر، تخصیص تفاوت مبلغ پرداختی در طول دوره بازگشت سرمایه است.

مسئله مثال ۷ را در نظر بگیرید. فرض کنید که در سال‌های اول تا چهارم، مبلغ بازپرداخت ثابت و ۵۰۰۰ ریال باشد و باقی‌مانده مبلغ بازپرداخت در سال پنجم و به میزان ۱۰.۵۰۰۰ ریال در نظر گرفته شده است. نرخ بازگشت داخلی در این حالت برابر با ۵٫0 درصد است.

IRR function second

همانطور که می‌بینید نحوه و مبلغ بازپرداخت‌های سرمایه‌گذاری در تعیین نرخ بازگشت سرمایه مهم هستند و به کمک تابع IRR این امر به درستی محاسبه می‌شود.

مزایای استفاده از نرخ بازگشت سرمایه

از مزایای مهم برای نرخ بازگشت سرمایه (ROI)، سادگی محاسبه آن است. از طرفی درک آن نیز بسیار ساده است. از آنجایی که این شاخص به صورت نسبت دو مقدار عددی است، واحد نداشته و می‌تواند بدون در نظر گرفتن واحد پولی کشورها به کار گرفته شود. به این ترتیب وقتی گفته می‌شود این سرمایه‌گذاری در کشور ایران،‌ دارای نرخ بازگشت سرمایه ۲۰٪ است، در مثلا کشور دیگری مانند آرژانتین هم همین معنی را خواهد داشت.

هر چند این شاخص مبنای محاسباتی ساده‌ای دارد ولی می‌توان از آن به عنوان یک شاخص کارا در انتخاب نحوه سرمایه‌گذاری استفاده کرد.

محدودیت‌های استفاده از نرخ بازگشت سرمایه

یکی از معایب شاخص ROI آن است که طول یا مدت زمان سرمایه‌گذاری در محاسبه آن نقشی ندارد. این امر هنگامی که نتایج حاصل از سرمایه‌گذاری و بازده برحسب زمان تغییر کند، بسیار مهم است. فرض کنید سرمایه‌گذاری در شرکت X، نرخ بازگشت سرمایه‌ای به میزان ۲۵٪ دارد. که در یک دوره ۵ ساله حاصل می‌شود. از طرفی شرکت Y نرخ بازگشت سرمایه‌ای به میزان ۱۵٪ داشته که دوره آن یکساله است. در نتیجه سرمایه‌گذاری در شرکت Y بسیار به صرفه‌تر از شرکت X است هر چند نرخ بازگشت سرمایه آن بیشتر است. به این ترتیب نرخ سالانه بازگشت سرمایه (Annual ROI) می‌تواند این مشکل را برای ROI برطرف کند.

از طرفی، نرخ بازگشت سرمایه ROI، به ریسک ناشی از سرمایه‌گذاری توجهی ندارد. طبق تجربه و مثال‌های متعدد، مشخص است که هر چه نرخ بازگشت سرمایه بیشتر باشد، احتمال ریسک نیز بیشتر خواهد شد. این موضوع در بازار سرمایه و اوراق بهادار دیده می‌شود، سرمایه‌گذاری در صنایع بزرگ که نرخ بازده مناسبی دارند، دارای ریسک بیشتری نسبت به سرمایه‌گذاری در صنایع کوچک دارد که البته نرخ بازده کمتر و البته ریسک سرمایه‌گذاری کمتری دارند. بنابراین توجه به ROI به تنهایی ممکن است سرمایه شما را به خطر بیاندازد.

همچنین اگر هزینه‌های واقعی و درآمدهای واقعی به درستی پیش‌بینی نشده باشند، ROI می‌تواند بسیار گمراه کننده باشد. برای مثال، سرمایه‌گذاری در معاملات املاک، بدون در نظر گرفتن سود وام مسکن و مالیات دارایی‌ها، بیمه و هزینه‌های جانبی دیگر، ممکن است سود حاصل از سرمایه‌گذاری را بیشتر از واقعیت نشان داده و در انتها آنچه انتظار داشته‌اید از این سرمایه‌گذاری بدست نخواهد آمد.

به مانند دیگر شاخص‌های مالی، ROI‌ نیز به هزینه‌های زیست‌محیطی و اجتماعی توجهی نمی‌کند. به این ترتیب جایگزین مناسب برای آن شاخص SROI یا «بازده اجتماعی سرمایه‌گذاری» (Social Return on Investment) خواهد بود.

خلاصه و جمع‌بندی

نرخ بازگشت سرمایه (ROI) یک شیوه ساده و آسان برای اندازه‌گیری میزان سودآوری یک سرمایه‌گذاری است. هر چند این شاخص ساده به نظر می‌رسد ولی می‌توان آن را برای بیشتر مواردی که مربوط ب سرمایه‌گذاری و جذب سرمایه هستند به کار برد. به همین دلیل، محاسبه نرخ بازگشت سرمایه برای سرمایه‌گذارها و صاحبان سرمایه امری مهم محسوب می‌شود.

همچنین به منظور تصمیم‌سازی برای انتخاب صندوق‌های سرمایه‌گذاری و محاسبه درصد سود آن‌ها، استفاده از ROI مبنای مناسب و کارایی خواهد بود. همانطور که دیدید، نرخ بازگشت سرمایه، دارای معایبی نیز هست که از جمله می‌توان به عدم دخالت زمان بازگشت سرمایه در آن اشاره کرد. به این ترتیب شاید نرخ سالانه بازگشت سرمایه بتواند جایگزینی مناسب برای شاخص مورد بحث محسوب شود.

هر چند محاسبه نرخ بازگشت سرمایه یا همان ROI ساده‌ است، ولی نرم‌افزارهای مالی و عمومی (مانند اکسل) برای چنین شاخص‌هایی، توابع بخصوصی دارند که باز هم محاسبات را ساده‌تر کرده و به کاربران اجازه تصمیم‌گیری سریع و دقیق را می‌دهند.

محاسبه دوره بازگشت سرمایه در طرح توجیهی(Payback Period)

محاسبه دوره بازگشت سرمایه در طرح توجیهی(Payback Period)

مطلوبیت سرمایه گذاری مستقیما به دوره بازگشت سرمایه آن مربوط می شود. دوره های کوتاهتر به معنای سرمایه گذاری های جذابتر است.

دوره بازگشت سرمایه زمان لازم برای جبران هزینه های سرمایه گذاری با جریان نقدی ورودی است.

به عبارت دیگر دوره بازگشت سرمایه تعداد سال های لازم برای دریافت هزینه سرمایه گذاری است. برای مثال، اگر پنج سال برای جبران هزینه سرمایه گذاری طول بکشد، دوره بازگشت سرمایه پنج سال است.

مطلوبیت سرمایه گذاری مستقیما به دوره بازگشت سرمایه آن مربوط می شود. دوره های کوتاهتر به معنای سرمایه گذاری های جذابتر است.
به عنوان مثال، یک سرمایه گذاری 2000 دلاری در ابتدای سال اول که 1500 دلار پس از سال اول و 500 دلار در پایان سال دوم به دست می آورد، یک دوره بازپرداخت دو ساله است.
فرمول محاسبه دوره بازگشت سرمایه

جریان نقدی هرسال/سرمایه گذاری اولیه =دوره بازگشت سرمایه

مساله ای که در مورد محاسبه دوره بازگشت سرمایه وجود دارد این است که بر خلاف سایر شاخص های مالی مانند ارزش فعلی خالص (NPV)، نرخ بازده داخلی (IRR) و جریان نقدی تنزیل شده، ارزش زمانی پول نادیده گرفته می شود.

این محدودیت با تعریف دوره بازگشت سرمایه تنزیل شده ( Discounted Payback Period) بر طرف شده است.

دوره بازگشت سرمایه تنزیل شده (DPP)، مدت زمان لازم برای جبران هزینه های سرمایه گذاری بر اساس ارزش فعلی خالص (NPV) جریان نقدی است.

بر خلاف دوره بازگشت سرمایه ، DPP نشان دهنده مقدار زمان لازم برای بازگشت هزینه های سرمایه گذاری در یک پروژه است که بر اساس جریان های نقدی تنزیل شده محاسبه می شود.

دوره بازگشت سرمایه تنزیل شده معمولا بیشتر از دوره بازگشت سرمایه عادی است.

دوره بازگشت سرمایه

در این وبلاگ سعی شده با همکاری جمعی از متخصصین و کارشناسان مخابرات مجموعه کاملی از همه چیز منحصرا در مورد مخابرات گرد آوری شود امیدوارم استفاده لازم را بنمایید
این وبلاگ متعلق به شرکت دنیای مخابرات با آدرس وب سایت:

شماره تماس مدیر ارشد وبلاگ:
09125676893

لطفا اگرازطریق وبلاگ با سومیکو آشناشده اید به کارشناسان قسمت فروش بگویید تا تخفیف ویژه محصولات بگیرید

نرخ بازده داخلی (IRR) و ارزش خالص فعلی (NPV) چگونه محاسبه می‌شوند؟

بسیاری از کسب‌و‌کار‌ها از روش بودجه‌بندی سرمایه برای تصمیم‌گیری درباره‌ی سرمایه‌گذاری استفاده می‌کنند. روش‌های متعددی برای ارزیابی منافع مالی پروژه‌های گوناگون وجود دارند که روش‌های ارزش خالص فعلی و نرخ بازده داخلی در میان آن‌ها رتبه‌ی بالایی دارند. هر دو روش مزایا و معایب خودشان را دارند. در این مطلب به معرفی ارزش فعلی خالص (NPV) و نرخ بازده داخلی (IRR) می‌پردازیم، آن‌ها را با هم مقایسه می‌کنیم و نحوه محاسبه نرخ بازده داخلی را با مثال توضیح می‌دهیم.

جدیدترین فرصت‌های شغلی شرکت‌های معتبر را در صفحه آگهی استخدام ببینید.

ارزش خالص فعلی چیست؟

NPV یا ارزش خالص فعلی (Net Present Value) روشی برای ارزیابی مخارج سرمایه‌ای است. از ارزش خالص فعلی برای تعیین سودآور بودن یا نبودن سرمایه‌گذاری‌ها یا پروژه‌ها و هم‌چنین زمان سوددهی آن‌ها استفاده می‌شود.

محاسبه NPV در یک دوره‌ی زمانی معین انجام می‌شود تا شرکت دریابد که در چه زمانی می‌تواند انتظار بازگشت سرمایه‌اش را داشته‌باشد. برای بیان نتایج ارزش خالص فعلی، به جای درصد‌ها از علامت واحد پولی استفاده می‌شود. به طور معمول، تصور می‌شود که درک این روش برای افرادی که سر‌رشته‌ای از مسائل مالی ندارند، آسان‌تر است.

نرخ بازده داخلی چیست؟

IRR یا نرخ بازده داخلی (Internal Rate of Return) روشی برای ارزیابی مخارج سرمایه‌ای است. روش IRR برای محاسبه‌ی میزان بازدهی سرمایه‌گذاری در پروژه‌ها استفاده می‌شود.

شرکت، تاریخی را برای پایان پروژه انتخاب می‌کند و از نرخ بازده داخلی برای محاسبه‌ی درصد بازده یا ضرر پروژه تا آن تاریخ استفاده می‌کنند. برای بیان نتایج نرخ بازده داخلی، به جای واحد پولی از درصد استفاده می‌شود. نرخ بازده داخلی معیاری پیچیده است که به طور معمول فقط در جامعه‌ی تجاری استفاده می‌شود.

ارزش خالص فعلی در مقایسه با نرخ بازده داخلی

ارزش فعلی خالص (NPV) - ارزش خالص فعلی در مقایسه با نرخ بازده داخلی

هر دو روش اطلاعات مفیدی را درباره‌ی بودجه‌بندی سرمایه و سرمایه‌گذاری ارائه می‌دهند. از معیار‌ها و نتایج به‌دست‌آمده از آن‌ها استفاده‌های متفاوتی می‌شود.

توجیه اقتصادی طرح، بررسی 4 شاخص مهم اقتصادی و مالی طرح توجیهی

انتخاب و اولویت بندی پروژه ها با شاخص های مالی و اقتصادی انجام می شوند. تجزیه و تحلیل هزینه و سود شامل شناسایی هزینه های محاسبه نرخ بازگشت سرمایه مختلف یک پروژه و مقایسه آن با منافع آن است. تکنیک های اصلی تجزیه و تحلیل هزینه- سود عبارتند از
1. ارزش خالص فعلی (Net Present Value)

3.تحلیل هزینه/ فایده B / C (شاخص سودآوری)

این چهار شاخص اقتصادی را می توان با تکنیک های ارزش خالص فعلی و جریانی از درآمدها و هزینه ها استفاده کرد.

روش تجزيه و تحليل داده ها و اطلاعات
ارزیابی مالی و اقتصادی طرح ها بر مبنای هزینه ها، درآمدها و زمان (عمر پروژه) صورت می گیرد. اولین مرحله ارزیابی مالی و اقتصادی طرح ها تشکیل جدول جریان نقدی (Cash Flow) پروژه است.
جريان وجوه نقدی طرح (Cash Flow of A Project)
منظور از جريان وجوه نقدي يك طرح، در حقيقت كليه عايدي ها (منافع) و هزينه هايي است كه در طول عمر طرح در سال-هاي مختلف برآورد مي شود. جريان اوليه (Initial Flow) جريان عملياتي (Operation flow) و جريان نهائي (Terminal flow). منظور از جريان اوليه در حقيقت جريان پولي است كه قبل از شروع بهره برداري طرح (دوره ساخت) صورت مي‌گيرد. با توجه به اينكه اين نوع جريان معمولاً نوعي هزينه مي باشد لذا در ارزيابي طرح هاي اقتصادي علامت ارقام مربوط به جريان اوليه را منفي در نظر مي گيرند. منظور از جريان عملياتي در واقع كليه وجوهي است كه در ارتباط با طرح در طول سال هاي بهره برداري قابل پيش بيني است.

برآورد هزينه‌ها و درآمدهاي طرح به قيمت جاري (Current Price):
محاسبات هزينه‌ها و درآمدها در تحليل اقتصادي طرح‌ها، گام اول را تشکيل مي‌دهد که اين محاسبات، ارقام هزينه‌اي و درآمدي به قيمت جاري را در بر مي‌گيرند. لذا با توجه به زمان وقوع، هزينه فرصت سرمايه، تورم و ساير ملاحظات، اين ارقام بايد با توجه به جدول زمان‌بندي طرح واقعي شوند. در ادامه نيز مي‌توان با استناد به يافته‌هاي تحليل اقتصادي، صورت ‌حساب سود و زيان سالانه طرح را تهيه کرد و سرمايه مورد نياز آنرا مشخص ساخت.
همان‌گونه که گفته شد، ‌گام اول در تحليل اقتصادي طرح، برآورد هزينه و درآمد طرح به قيمت جاري است. در اينجا مقصود از قيمت جاري آن است که فرض شود که تمامي مراحل طرح در يک مقطع زماني حاضر آغاز شده و به پايان رسيده است. بر اين اساس درآمدها و هزينه‌ها به قيمت‌هاي سال جاری برآورد و اين ارقام در قسمت ارزيابي درآمدها و هزينه‌هاي واقعي طرح، با اتکا به جدول زمان‌بندي طرح و نرخ تنزیل، واقعي مي‌شود.
ارزش حال هزينه‌ها و درآمدهاي طرح (Present value)
از آنجايي كه تمامي هزينه‌ها و درآمدهاي طرح در يك زمان واحد تحقق نمي‌يابند، علي القاعده نمي‌توان محاسبات هزينه و درآمد صورت گرفته به قيمت سال جاری را معيار عمل قرار داد؛ چرا كه با توجه به تغييرات سطح عمومي قيمت‌ها در طول اين سال‌ها، مي‌بايد تاثيرات تورم. کاهش ارزش پول را در محاسبات وارد كرد.
بدين منظور براي تبديل هزينه‌ها و درآمدها به قيمت واقعي، در اقتصاد از يك شيوه مرسوم، تحت نام «شيوه ارزش حال» محاسبه نرخ بازگشت سرمایه استفاده مي‌گردد. بر اين پايه با توجه به جدول زمان‌بندي طرح، بايد برآورد واقعي‌اي از هزينه‌ها و درآمدها با لحاظ کردن نرخ تورم داشت.
در اين ارتباط، ويژگي روش ارزش حال آن است که درآمد خالص طرح در سال‌هاي آينده (دوره عمر طرح) را به کمک نرخ تنزیل، به ارزش فعلي تبديل مي‌كند. در صورتي که Ci جریان نقدی سال i ام و r نرخ تنزیل باشد، ارزش حال Present Value در زمان حاضر از طريق فرمول ذيل محاسبه مي‌گردد:

ارزش حال هزينه‌ها و درآمدهاي طرح (Present value)


براي به دست آوردن، هزينه و درآمد واقعي و سرمايه مورد نياز آن در هر سال، بايد دو اقدام صورت داد. بر اساس اين دو اقدام، جدول زير تهيه شده است كه اين جدول مراحل محاسبات را نشان مي‌دهد. اين اقدامات عبارتند از:
- اولاً: بايد به کمک فرمول ارزش فعلی، نرخ تنزیل را بر هزينه‌ها با توجه به سال وقوع اعمال كرد تا هزينه واقعي يا ارزش فعلی هزينه‌ها حاصل شود.
- ثانياً: درآمدها نيز با توجه به نرخ نزیل و سال وقوع آن بايد کاهش يابد تا درآمدهاي واقعي يا ارزش فعلی درآمدها حاصل گردد.

برای اطلاعات بیشتر بیشتر مطالب زیرا مطالعه بفرمایید:

نرخ تنزيل يا حداقل نرخ بازدهی مورد انتظار (MARR)
از آنجايي كه هزينه هاي يك پروژه در طي سال هاي مختلف انجام مي شود و درآمدهاي آن نيز در طي سال‌هاي مختلف محقق مي شود، اختلاف زماني بين هزينه ها و درآمدها بوجود مي آيد و اين اختلاف، زماني باعث مي شود كه ارزش واقعي هر ريال هزينه انجام شده (يا درآمد بدست آمده) در دو سال مختلف با هم اختلاف داشته باشد. اگر يك سال خاص به عنوان سال مبنا در نظر گرفته شود، نرخ تنزيل يا حداقل نرخ بازدهي مورد انتظار در واقع نرخي است كه با استفاده از آن مي توان ارزش واقعي هزينه هاي انجام شده و يا درآمدهاي بدست آمده در سال هاي مختلف را در آن سال مبنا محاسبه كرد.

محاسبه شاخص های اقتصادی و مالی برای تصميم‌گيري:
پس از محاسبه درآمدها و هزينه‌هاي طرح در اين قسمت با استفاده از تكنيك‌هاي تصميم‌گيري به بررسي توجيه اقتصادي طرح خواهيم پرداخت:
1. روش ارزش خالص فعلی (Net Present Value):
روش ارزش فعلي يكي از مهمترين و در عين حال ساده‌ترين تكنيك‌هاي ارزيابي طرح‌هاي اقتصادي است و اين روش زيربناي كاربرد تكنيك‌هاي ديگر است. محاسبه ارزش فعلي يك فرآيند مالي، تبديل ارزش آيندة كليه دريافت‌ها و پرداخت‌ها به ارزش فعلي در زمان حال يا مبدأ پروژه است.
در صورتي كه با نرخ i درصد، ارزش خالص فعلی محاسبه شده، رقم مثبت (NPV>0) باشد طرح سودآور بوده، زيرا ارزش فعلي هزينه‌ها كمتر از ارزش فعلي درآمد بوده است و در صورتي که ارزش خالص فعلی محاسبه شده رقم منفي (NPV <0) باشد طرح فاقد توجيه اقتصادي است و مشخص كننده اين حقيقت است كه ارزش فعلي هزينه‌ها بيش از ارزش فعلي درآمدها مي‌باشد. اگر NPV=0 باشد پروژه اقتصادي است، زيرا حداقل نرخ جذب كننده براي سرمايه‌گذاري تأمين گشته است.
با توجه به آنچه گفته شد، ارزش خالص فعلی (NPV) از طريق فرمول ذيل محاسبه مي‌گردد :

روش ارزش خالص فعلی (Net Present Value):


2. نرخ بازگشت سرمايه (Rate of Return):
يكي از روش‌هايي كه امروزه در تعيين و انتخاب اقتصادي‌ترين پروژه‌ها متداول مي‌باشد روش نرخ بازگشت سرمايه است. در اين روش ضابطة قبول يا رد يك پروژه، بر اساس معياري (نرخي) به نام بازگشت سرمايه است. در حقيقت تعادل درآمدها و هزينه‌ها، تحت اين نرخ امكان‌پذير است (البته نه هميشه با يك نرخ) و آن نرخ (يا نرخ‌ها) نرخ بازگشت سرمايه مي‌باشد. نرخ بازگشت سرمايه از تساوي قرار دادن ارزش فعلي درآمدها و هزينه‌ها حاصل مي‌شود. اين تساوي تنها تحت يك نرخ امكان‌پذير است و آن، نرخ بازگشت سرمايه است.
در صورتي كه نرخ بازگشت سرمايه (ROR) از حداقل نرخ جذب‌كننده (MARR) كوچكتر باشد طرح پذيرفته نمي‌شود و در صورتي نرخ بازگشت سرمايه (ROR) بزرگتر يا مساوي حداقل نرخ جذب‌كننده (MARR) باشد طرح داراي توجيه اقتصادي بوده و پذيرفته مي‌شود.

نرخ بازگشت سرمايه (Rate of Return


نرخ بازگشت سرمايه، ROR نرخ تنزيلي است كه در آن نرخ، ارزش فعلي عايدي ها (منافع) يك پروژه برابر با ارزش فعلي هزينه هاي آن است. به عبارت ديگر نرخ بازگشت سرمايه (ROR) نرخي است كه در آن ارزش خالص فعلی طرح (NPV) صفر است. در واقع ROR يك طرح، نرخ سودي است كه يك سرمايه گذار از سرمايه‌گذاري در انجام آن طرح بدست مي آورد. اين نرخ حداكثر نرخ بازدهي است كه طرح مي تواند به منابع مالي سرمايه گذاري شده بپردازد. در اين روش اگر نرخ بازگشت سرمايه بدست آمده بيشتر يا مساوي «حداقل نرخ سود قابل قبول سرمايه گذاري» باشد. طرح انتخاب مي گردد. هنگام مقايسه طرح هاي سرمايه گذاري نيز، طرحي انتخاب مي گردد كه علاوه بر شرط بيشتر بودن نرخ بازدهي‌اش از نرخ بهره بازار يا هر نرخ قابل قبول ديگر، داراي بيشترين نرخ بازگشت سرمايه در ميان طرح‌هاي رقيب نيز باشد.
با توجه به اینکه مجموعه ای از دوتایی (زمان ، پول) در یک پروژه درگیر هستند ، نرخ بازگشت سرمايه تابعی از ارزش فعلی است. نرخ تنزیلی که در آن ارزش خاص فعلی برابر با صفر باشد، نرخ بازده داخلی است.
براي محاسبه اين نرخ از رابطه زير استفاده مي‌گردد:

NPV

در آن r نرخ بازگشت سرمایه ، t سال، Ct خالص جریان نقدی در سال t است.

3. تحليل هزينه- فايده
مباني نظري تحليل هزينه- فايده
با وجودي كه “ارزيابي طرح هاي اقتصادي” يا “اقتصاد مهندسي” رابطه بسيار نزديك با اقتصاد خرد متعارف دارد، اما بايد گفت كه خود داراي تاريخچه و مشخصات مستقل مي باشد. ارزيابي اقتصادي طرح ها اول بار توسط ژوليوس دوپويي فرانسوي در سال 1884 مطرح گرديد ولي استفاده عملي از تحليل هزينه– فايده با ارزيابي طرح‌هاي مربوط به توسعه منابع آب آمريكا در سال 1930 شروع شده است (پاكزاد، فريبرز، ارزشيابي طرح‌هاي صنعتي ص 25). علي رغم ارتباط نزديكي كه اين تحليل با علم اقتصاد دارد، اين فن بيشتر توسط مهندسان پايه‌گذاري شده است. براي معرفي مباني نظري تحليل هزينه– فايده در اين قسمت، به برخي مفاهيم مهم در تحليل هزينه– فايده اشاره مي شود.
محاسبه شاخص سودآوری )نسبت فایده به هزینه (B/C))
یکی دیگر از شاخص های اقتصادی ارزیابی طرح ها، نسبت منافع به مخارج یا سود به هزینه (B/C) است. این نسبت برابر با حاصل تقسیم ارزش فعلی منافع طرح بر ارزش فعلی هزینه های آن است. چنانچه این نسبت بزرگتر از یک باشد به معنی اقتصادی بودن طرح بوده و کوچکتر از یک بودن آن نیز به معنی غیر اقتصادی بودن طرح است.
چنانچه این نسبت بزرگتر از 1 باشد ، به معنی آن است که NPV بزرگتر از 0 است.

 تحليل هزينه- فايده

4. دوره بازگشت سرمایه
یکی از شاخص های مالی جهت ارزیابی طرح های اقتصادی ، شاخص دوره بازگشت سرمایه است. این شاخص نشان می دهد چه مدت طول می کشد تا سرمایه گذاری های انجام شده توسط درآمدها جبران شود. هر چه دوره بازگشت سرمایه کمتر باشد، طرح زودتر به سوددهی می رسد.

دوره بازگشت سرمایه

در صورت نیاز به سفارش تدوین طرح توجیهی با کارشناسان موسسه سپینود شرق تماس بگیرید :02126358608

تهیه شده در گروه تولید محتوی سپینود شرق
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به موسسه سپینود شرق می باشد.

مدیر کسب و کار اینترنتی

آموزش کسب و کار اینترنتی،مدیر کسب و کار اینترنتی،مدیر کسب و کار الکترونیکی،کسب و کار اینترنتی

نرخ بازگشت سرمایه چیست و چگونه محاسبه می شود؟

نرخ بازگشت سرمایه

نرخ بازگشت سرمایه یا ROIچیست؟

هر شخص یا مجموعه‌ای که برای کاری سرمایه‌گذاری می‌کند، به دنبال بازگشت سرمایه و سودآوری است. حال این سودآوری می‌تواند منافع مالی یا معنوی را در پی داشته باشد. در مورد تبلیغات نیز کاملا به همین صورت است و چه از نظر عده‌ای، تبلیغات را هزینه بدانیم و چه از نظر برخی دیگر به چشم سرمایه‌گذاری به آن نگاه کنیم، به هر حال باید ببینیم سرمایه ما چه زمانی بر می‌گردد.
به زبان ساده نرخ بازگشت سرمایه یعنی در یک کمپین تبلیغاتی نسبت سود به‌دست آمده به هزینه پرداختی چقدر بوده است. بنابراین هر چه بتوانیم در ازای سرمایه‌گذاری انجام شده، خروجی بهتری بگیریم و از روش‌های مقرون‌به‌صرفه ولی پربازخورد استفاده کنیم می‌توانیم بیشتر به بازگشت سرمایه خود امیدوارتر باشیم. در واقع باید بررسی کنیم هزینه‌ها صرف چه چیزی شده است و آیا عملکرد ما خوب بوده یا خیر.
در این مطلب بیشتر درباره نرخ بازگشت سرمایه، فرمول محاسبه، کاربرد و مزایا و معایب آن صحبت خواهیم کرد.

نرخ بازگشت سرمایه (ROI) چیست؟

نرخ بازگشت سرمایه که با ROI) Return on Investment) نیز شناخته می‌شود، یکی از شاخص‌های کلیدی عملکرد و معیارهایی است که میزان موفقیت یک کمپین تبلیغاتی را نشان می‌دهد. حتی بسیار از کارشناسان و متخصصان معتقدند زمان تدوین استراتژی‌های بازاریابی و تبلیغات به‌ویژه در حوزه دیجیتال مارکتینگ، باید نرخ بازگشت سرمایه را به عنوان معیار اصلی در نظر گرفت و استراتژی را براساس آن تدوین کرد.
اگر بخواهیم ساده بگوییم ROI چیست، شاید بهترین تعریف برای نرخ بازگشت سرمایه، نسبت سود حاصله به میزان هزینه و سرمایه پرداخت شده باشد. البته سود به دست آمده ممکن است تنها جنبه مالی نداشته باشد و شامل موارد غیرمالی مانند برندسازی شود، ولی به صورت کلی منظور از محاسبه نرخ بازگشت سرمایه، درآمد و سودآوری مالی کسب و کار است.
تبلیغات سرمایه‌گذاری است و نمی‌توان آن را از اولولیت‌های کاری خارج کرد، ولی بی‌تردید در دنیای امروز که هر هزینه‌ای باید حساب شده باشد و وقتی دست کسب و کارها به ویژه استارتاپ‌ها برای هزینه کردن باز نیست، طبیعی است که بخواهند سرمایه خود را به بهترین شکل هزینه کنند. بنابراین اینجاست که نرخ بازگشت سرمایه (ROI) اهمیت بسیار زیادی پیدا می‌کند.
به کمک ROI نه‌تنها می‌توانیم ببینیم هزینه‌های تبلیغاتی صرف چه موضوعاتی شده و چگونه این هزینه‌ها باید خرج شود، بلکه می‌توانیم عملکرد تیم بازاریابی را نیز بسنجیم و ببینیم تا چه اندازه توانسته‌اند بهینه عمل کنند.

فرمول محاسبه نرخ بازگشت سرمایه (ROI)

فرمول ROI

همان طور که در تعریف بالا هم اشاره کردیم نرخ بازگشت سرمایه (ROI) به بیان ساده سود حاصله از سرمایه‌گذاری نسبت به کل هزینه پرداختی است. براین اساس می‌توانیم خیلی ساده فرمول محاسبه نرخ بازگشت سرمایه را به صورت زیر به دست آوریم:

نرخ بازگشت سرمایه = (کل هزینه – کل درآمد) / کل سرمایه گذاری

برای اینکه بتوانید نرخ بازگشت سرمایه (ROI) را براساس درصد حساب کنید، می‌توانید نتیجه بالا را در ۱۰۰ ضرب کنید.
شاید در نگاه اول با یک فرمول ساده روبه‌رو باشیم، اما توجه کنید که این فرمول در دل خود موارد زیادی را دارد که گاهی محاسبه آنها به‌سادگی امکان‌پذیر نیست.

ROI چه کاربردی دارد؟

بعد از اینکه فهمیدیم نرخ بازگشت سرمایه چیست و با چه فرمولی محاسبه می‌شود، حالا زمان آن رسیده که ببینیم ROI چه کاربردی دارد و کجا می‌توانیم از آن استفاده کنیم. شاید به راحتی بتوان کاربرد نرخ بازگشت سرمایه در سازمان و تدوین استراتژی‌های بازاریابی را حدس زد.
یکی از اصلی‌ترین کاربردهای ROI زمانی است که شما می‌خواهید ببینید در ازای سرمایه‌گذاری انجام شده چه خروجی‌ای گرفته‌اید و سود به دست آمده چقدر بوده است. به عنوان مثال نرخ بازگشت ۴۰ درصد خیلی بهتر از نرخ بازگشت ۲۰ درصد است و نشان می‌دهد عملکرد خوبی داشتید و سود خوبی هم نصیب‌تان شده است.
یکی دیگر از کاربردهای ROI مربوط به زمانی است که می‌خواهید محصول جدیدی را روانه بازار کنید. بنابراین می‌خواهید بسنجید محصول جدید تا چه‌اندازه برای‌تان سودآور خواهد بود. اینجاست که بعد از عرضه محصول می‌توانید به کمک ROI میزان سوددهی را ارزیابی کنید. حتی اگر امکان محاسبه ROI در برخی از بازارها وجود نداشته باشد، می‌توانید با شبیه‌سازی گروهی از مشتریان هدف خود، نرخ بازگشت سرمایه را به صورتی تقریبی به‌دست آورید.

مزایا و معایب ROI

تعیین شاخص‌های کلیدی عملکرد به‌ویژه مواردی چون ROI که به موضوعات مالی مربوط است و پیچیدگی‌های خاصی دارد کار ساده‌ای نیست. از سوی دیگر هر شاخصی می‌تواند مزایا و معایب خودش را داشته باشد و محاسبه آن نیز شما را دچار چالش کند. نرخ بازگشت سرمایه (ROI) نیز از این قاعده مستثنی نیست و مزایا و معایبی دارد.
اگر بخواهیم مزایای سنجش دقیق نرخ بازگشت سرمایه را بیان کنیم، می‌توانیم به مهمترین موارد زیر اشاره داشته باشیم:

  • سنجش کیفیت و میزان خروجی و سود حاصله در ازای هزینه و سرمایه‌گذاری انجام شده
  • ارزیابی عملکرد تیم بازاریابی در بهینه‌سازی هزینه‌ها و صرفه‌جویی در ازای گرفتن بهترین نتایج
  • بررسی میزان پتانسیل و ظرفیت برنامه‌های بازاریابی برای بازگشت سرمایه در کوتاه یا بلند مدت
  • سنجش عملکرد پلن‌های مختلف بازاریابی و نحوه تعامل مشتریان و مخاطبان
  • بررسی میزان ارزش یک مشتری در طولانی مدت
  • ارائه محصولات جدید متناسب با سیاست‌های درآمدی و سودآوری کسب و کار

اما در مورد مهمترین معایب ROI می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • اشتباه محاسباتی در ROI می‌تواند باعث گمراهی مدیران در سرمایه‌گذاری شود
  • مشکل در محاسبه دقیق سود حاصل از برخی کمپین‌ها و مشتری‌ها
  • مشکل در تعیین میزان اثرگذاری بعضی از روش‌های تبلیغاتی
  • اشتباه در تشخیص منبع تبدیل کاربر به مشتری

مثال برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه (ROI)

برای اینکه بتوانید درک بهتری از محاسبه نرخ بازگشت سرمایه (ROI) داشته باشید و کمی از فاز تئوری خارج شویم، بد نیست این موضوع را با یک مثال بررسی کنیم.
تصور کنید یک کتاب فروشی آنلاین دارید و سود خالصی که در ازای سفارش هر مشتری نصیب‌تان می‌شود ۲۰ هزار تومان باشد. از آنجایی که قیمت کاغذ بالا رفته و حاشیه سود کمی دارید و از طرف دیگر رقابت در بازار کار شما حسابی داغ است، تصمیم می‌گیرید یک میلیون تومان بابت هزینه تبلیغات در شبکه‌های اجتماعی بپردازید تا بتوانید مشتریان خود را افزایش دهید.
حال تصور کنید درآمد کل شما در این کمپین ۱٫۵ میلیون تومان بوده است. حالا براساس فرمول محاسبه نرخ بازگشت سرمایه داریم:
۰٫۵ = ۱،۰۰۰،۰۰۰ / (۱،۰۰۰،۰۰۰ – ۱،۵۰۰،۰۰۰)
با ضرب نتیجه به دست آمده در ۱۰۰ متوجه می‌شوید که نرخ بازگشت سرمایه شما ۵۰ درصد بوده که عدد خوبی است. در واقع اگر در ازای هر مشتری ۲۰ هزار تومان سود کنید، برای یک میلیون تومانی که بابت تبلیغات پرداخت کرده‌اید باید ۵۰ مشتری جذب کنید تا به نقطه سر به سر برسید و وگرنه ضرر می‌کنید. هر چه از تعداد مشتریان‌تان از ۵۰ نفر بیشتر شود، سود شما بیشتر خواهد بود.

بهبود نرخ بازگشت سرمایه

برای بهبود نرخ بازگشت سرمایه راه‌های مختلفی وجود دارد. افزایش سود، کاهش مخارج، بهبود راندمان و کارایی و افزایش آگاهی از برند می‌توانند مصداق‌های مختلفی از بهبود نرخ بازگشت سرمایه باشند. اولین قدم برای بهبود ROI مشخص کردن تعریف دقیق و واضحی از “بازگشت سرمایه” مورد نظر شما است. تعداد فروش بیشتر، افزایش سود به ازای هر فروش، سودهای کلان‌تر، کاهش قیمت سر به سر، کاهش هزینه‌های تولید، داشتن رضایت مشتری و برندینگ مثال‌های خوبی از تعریف اهداف و بازگشت سرمایه هستند. برای نمونه به جای تعریف “افزایش فروش” به عنوان هدف، “افزایش فروش در بازه زمانی مشخص، در یک منطقه خاص، از یک کانال توزیع بخصوص” را به عنوان هدف در نظر بگیرید.

مشخص‌ترین راه بهبود نرخ بازگشت سرمایه، افزایش فروش یا بالا بردن قیمت فروش و در نهایت افزایش سود است. دیگر راه بهبود نرخ بازگشت سرمایه کاهش هزینه‌هاست. هزینه‌های خود را به تعداد فروش سر به سر تقسیم کنید تا دید بهتری نسبت به راه‌ها و فرصت‌های کاهش هزینه‌ها پیدا کنید.

توقعات خود را مورد ارزیابی دوباره قرار دهید. اینگونه نیست که هر سرمایه گذاری به صورت ریالی به شما سود برساند. به عنوان مثال ارسال ایمیل تبریک عید به مشتریان، فروش شما را افزایش نخواهد داد ولی سبب افزایش رضایتمندی و وفاداری مشتریان می‌شود. یا مثلا دادن مزایا و تسهیلات بیشتر به کارمندان سبب افزایش مخارج شما شده ولی رضایت شغلی برای کارمندان ایجاد می‌کند و کارایی و راندمان آن‌ها را افزایش خواهد داد. بنابراین توقعات خود از نرخ ROI را مورد بررسی دوباره قرار دهید تا بتوانید نرخ بازگشت سرمایه را بهبود دهید.

جمع بندی
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) یکی از مهمترین سنجه‌هایی است که پیش از تدوین استراتژی دیجیتال مارکتینگ یا بعد از اجرای کمپین‌ها به صورت دقیق بررسی شود. نرخ بازگشت سرمایه به ما می‌گوید در ازای هزینه پرداختی چقدر سود کرده‌ایم و عملکرد تیم بازاریابی در بهینه‌سازی هزینه‌ها و دریافت خروجی مطلوب چگونه بوده است.
البته نرخ بازگشت سرمایه صرفا در کمپین‌های تبلیغاتی آنلاین کاربرد ندارد و گستره به‌کارگیری آن در کسب و کارهای مختلف بسیار وسیع است. ولی به طور کلی هرچه این مقدار بیشتر باشد، قطعا سود بیشتری نصیب‌تان خواهد شد.

فرمول محاسبه نرخ بازده داخلی (IRR) در سرمایه گذاری

نرخ بازده داخلی

نرخ بازده داخلی یا IRR، نرخی تنزیلی است که اگر جریانات نقد یک محاسبه نرخ بازگشت سرمایه سرمایه گذاری با آن تنزیل شود، خالص ارزش فعلی(NPV) صفر می گردد. به عبارت دیگر، IRR، نرخ مرکب سالیانه مورد انتظار است که از یک سرمایه گذاری کسب خواهد شد. در مثال زیر، سرمایه گذاری اولیه 50 دلار، دارای نرخ بازه داخلی(IRR) 22% است. این بدان معناست که دریافتی این سرمایه گذاری برابر با نرخ رشد مرکب سالیانه 22% می باشد.

نحوه تغییر نرخ بازده داخلی

در زمان محاسبه IRR، جریانات نقد مورد انتظار برای یک پروژه یا سرمایه گذاری مشخص می گردد و NPV برابر با صفر قرار می گیرد. به بیان دیگر، سرمایه گذاری نقدی اولیه، برابر با ارزش فعلی جریانات نقد آتی خواهد بود. (جریان نقد خروجی اولیه = ارزش فعلی جریانات نقد آتی، بنابراین، NPV = صفر).

معمولا پس از مشخص شدن نرخ بازده داخلی، این نرخ با حداقل نرخ بازده مورد انتظار یا نرخ هزینه سرمایه شرکت مقایسه می گردد. اگر IRR بزرگتر یا مساوی هزینه سرمایه باشد، پروژه بعنوان یک سرمایه گذاری مطلوب پذیرفته می شود. اما اگر IRR کمتر از حداقل نرخ بازده مورد اتظار باشد پرژه رد می شود. البته در نظر داشته باشید که در دنیای واقعی جهت ارزیابی و انتخاب یک سرمایه گذاری از فاکتورهای کمی و کیفی مختلفی استفاده می شود.

نرخ بازده محاسبه نرخ بازگشت سرمایه داخلی (IRR) چگونه محاسبه می شود؟

فرمول IRR به شرح زیر می باشد.

نحوه محاسبه نرخ بازده داخلی (IRR)

اجزاء فرمول نرخ بازده داخلی

ما می توانید IRR را به سه طریق محاسبه کنید:

  • استفاده از تابع IRR یا XIRR در اکسل یا سایر نرم افزرهای صفحه گسترده
  • استفاده از ماشین حاسبهای مالی
  • از طریق آزمون و خطا که طی آن تحلیلگر سعی می کند نرخ بازده های مختلف را امتحان کند تا نرخ تنزیلی را بیابد که NPV را صفر می کند. این کار معمولا از طریق وسط یابی انجام می گیرد.

مثال

در اینجا مثالی از نحوه محاسبه نرخ بازده داخلی(IRR) با استفاده از اکسل را شرح خواهیم داد.

یک شرکت در حال بررسی خرید تجهیزات جدید به قیمت 500،000 دلار می باشد. مدیریت تخمین می زند که عمر این دستگاه 4 سال باشد. همچنین انتظار می رود که در پایان هر سال، جریان نقدی برابر با 160،000 دلار برای شرکت ایجاد کند. شرکت در نظر دارد در سال پنجم این دستگاه را به ارزش اسقاط 50،000 دلار بفروش برساند.

در همین حال، یک گزینه سرمایه گذاری مشابه می تواند سالیانه 10% بازدهی ایجاد کند که بالاتر از حداقل نرخ بازده مورد انتظار شرکت(8%) می باشد. هدف این است که شرکت اطمینان یابد از وجوه نقد خود به بهترین نوع استفاده کرده است.

به منظور تصمیم گیری در مورد خرید تجهیزات جدید، نرخ بازده داخلی به شرح زیر محاسبه می گردد.

با استفاده از تابع ()=IRR در اکسل، مقدار IRR برای این مسئله برابر با 13% محاسبه شده است. از نقطه نظر مالی، این سرمایه گذاری بایستی پذیرفته شود. زیرا نرخ IRR آن هم بالاتر از حداقل نرخ بازده مورد انتظار و هم بالاتر از نرخ بازده سرمایه گذاری جایگزین است.

مثالی از نرخ بازده داخلی

موارد استفاده نرخ بازده داخلی(IRR) چیست؟

شرکت ها وارد پروژه های مختلف می شوند تا درآمد خود را افزایش دهند یا هزینه ها را کاهش دهند. یک ایده تجاری عالی ممکن است نیازمند سرمایه گذاری جهت توسعه یک محصول جدید باشد.

در بودجه بندی سرمایه ای، مدیران ارشد تمایل دارند تا یک پیش بینی منطقی از بازدهی این گونه سرمایه گذاری ها در دست داشته باشند. نرخ بازده داخلی یکی از روش هایی است که به آنها اجازه می دهد پروژه ها را بر اساس بازدهی پیش بینی شده ،مقایسه و رتبه بندی کنند. بدین ترتیب، سرمایه گذاری با بالاترین نرخ بازده داخلی در اولویت قرار دارد. نرخ بازده داخلی بطور گسترده در تحلیل سرمایه گذاری ها مانند سرمایه گذاری های پرمخاطره(Venture Capital) و سهام خصوصی(Private Equity) که در طول عمر خود، جریانات نقدی ورودی و خروجی زیادی دارند مورد استفاده قرار می گیرد.

همچنین لازم است که تحلیلگر به منظور انتخاب سرمایه گذاری، میزان IRR و NPV را به همراه دیگر نشانگرهای مالی مانند دوره بازگشت سرمایه بررسی کند. از آنجاییکه سرمایه گذاری های بسیار کوچک می توانند نرخ بازده بسیار بالایی داشته باشند سرمایه گذاران و مدیران معمولا سعی می کنند تا فرصت سرمایه گذاری با درصد بازدهی پایین تر و با میزان بازدهی پولی بالاتر را انتخاب کنند. علاوه بر این، داشتن درک مناسبی از میزان سطح ریسک پذیری خود یا نیازهای سرمایه گذاری شرکت و دیگر موارد می تواند بسیار حائز اهمیت باشد.

معایب استفاده از نرخ بازده داخلی (IRR)

نرخ بازده داخلی بر خلاف خالص ارزش فعلی، میزان بازده واقعی پولی را به شما نشان نمی دهد. برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه مثال، نرخ بازده داخلی 30% به شما نمی گوید که آیا این 30% از 10،000 دلار است یا 30% از یک میلیون دلار.

تصمیم گیری جهت سرمایه گذاری صرفا با استفاده از IRR می تواند منجر به یک سرمایه گذاری بسیار نا کارآمد شود. این موضوع بویژه در زمانی پررنگ تر می شود که مدت زمان سرمایه گذاری ها با هم متفاوت باشند.

فرض کنید حداقل نرخ بازده مورد انتظار یک شرکت 12% باشد. این شرکت دو گزینه سرمایه گذاری دارد. سرمایه گذاری یکساله با نرخ بازده داخلی 25 درصد و سرمایه گذاری 5 ساله با نرخ بازده داخلی 15 درصد. اگر تصمیم گیری صرفا بر اساس IRR صورت گیرد، سرمایه گذاری یکساله انتخاب می شود که یک انتخاب غیر منطقی است.

موضوع مهم دیگری که درباره IRR وجود دارد این است که فرض می شود تمام جریاهای نقدی پروژه با نرخ بازده خود پروژه، دوباره سرمایه گذاری می شود. در صورتیکه بایستی فرض بر سرمایه گذاری مجدد به نرخ هزینه سرمایه شرکت باشد. بنابراین، نرخ بازده داخلی نمی تواند میزان سودآوری و هزینه پروژه را بدرستی منعکس کند.

یک تحلیلگر مالی باهوش به جای استفاده از نرخ بازده داخلی از نرخ بازده داخلی تعدیل شده استفاده می کند تا نتیجه دقیق تری حاصل شود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.