ضرورت توسعه صندوقهای بادرآمد ثابت
یکی از انواع صندوقهای سرمایهگذاری «صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت» است و با توجه به ضوابط سازمان بورس، بخش اعظم دارایی خود را در اوراقبهادار درآمد ثابت، گواهی سپردههای بانکی و سپرده بانکی استفاده میکنند. با توجه به این ترکیب دارایی، صندوقهای درآمد ثابت این قابلیت را دارند که سود تقریبا ثابتی را به سهامداران خود عرضه کنند، بههمیندلیل از لحاظ ریسک در رده پایین و از لحاظ بازدهی در رده بالاتر از سود سپردههای بانکی قرار میگیرند. با توجه به مخاطب خاص صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت که ریسکگریز و دارای انتظار کمتری از بازدهی در مقایسه با صندوقهای سهمی با ریسک و بازدهی هستند ترکیب دارایی این صندوقها از سوی مقام ناظر بهاینترتیب تعیین شده است که حداقل 70درصد و حداکثر 95درصد از سرمایه خود را روی اوراق مشارکت، سپردههای بانکی، گواهی سپرده بانکی و سایر اوراقبهادار با درآمد ثابت سرمایهگذاری میکنند، بنابراین این صندوقها براساس ضوابط سازمان بورس مکلف به خرید 5 الی 30درصد سهام نیز هستند و با اساس «فعالیت صندوقهای با درآمد ثابت که قابلیت تحمل ریسک کمتری را نسبت به صندوقهای سهمی دارند» مغایرت دارد. ترکیب دارایی صندوقهای سرمایهگذاری، میزان ریسکپذیری یونیتهولدر را مشخص میکند و بر اساس بررسی اطلاعات خاص در مورد موضوعاتی مانند تخصیص دارایی، تحمل ریسک و الزامات نقدینگی که در بیانیه سیاست سرمایهگذاری گنجانده شده است، تعیین میشود. بیانیه سیاست سرمایهگذاری (IPS) سندی است که بین مدیر پورتفولیو و مشتری تهیه میشود و قوانین کلی را برای مدیر مشخص میکند. این بیانیه اهداف کلی سرمایهگذاری و مقاصد مشتری را ارائه میدهد و استراتژیهایی را که مدیر باید برای دستیابی به این اهداف بهکار گیرد، توضیح میدهد. هرچند این ترکیب از سوی سازمان بورس به مدیران صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت ابلاغ میشود لیکن مسوولیت تعیین این ترکیب برعهده مدیر صندوق است. در این رابطه نکته حائزاهمیت ارزیابی سطح ریسکپذیری و ریسکگریزی ذینفعان این صندوقها و همچنین ارزیابی رتبه اعتباری و نقدشوندگی اوراق و سپردههای بانکی است که باید توسط مدیر پرتفوی برای ایفای تعهدات برنامهریزی شود. تفاوت بین صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت موجود در بازار سرمایه ایران نهتنها به میزان سود تقسیمی در مقاطع تعیینشده در امیدنامه بستگی دارد، بلکه به رتبه نقدشوندگی، رتبه اعتباری بانکهایی که وجوه در آن سپرده میشود و همچنین رتبه اعتباری انواع اوراقی که در ترکیب دارایی آن صندوق وجود دارد بستگی دارد. زیرا صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت حداقل بازده موردانتظار را نصیب سرمایهگذاران خود میکنند و افرادی که واحدهای این صندوقها را خریداری میکنند، در واقع سرمایهگذارانی کمریسک هستند، لذا این افراد انتظار دارند سودی معقول با حداقل ریسک ممکن را بهدست آورند و به همین علت مدیران این صندوقهای سرمایهگذاری، منابع مالی صندوقها را عمدتا به خرید اوراقبهادار بدونریسک یا کمریسک مثل اوراق مشارکت، اوراق اجاره، اوراق خزانه و. اختصاص میدهند تا بتوانند سود موردنظر را برای سرمایهگذاران محقق کنند اما چنانچه ریسک نکول نقدشوندگی هرگونه اوراق یا استمهال آن در سررسید وجود داشته باشد و یا سپردههای بانکی این صندوقها به هردلیل قابلیت برداشت کمتری نسبت به سپردهگذاری در سایر بانکها را داشته باشند، مسلما سطح ریسک این صندوقها با موضوع اصلی فعالیت آنها مغایرت خواهد داشت. با توجه به عدمرتبهبندی بانکها و اوراق منتشرشده در بازار پول که بهواسطه ضوابط سازمان بورس مدیران صندوق ملزم به رعایت آن شدهاند، بهنظر میرسد بهترین روشی که صاحبان یونیت ممتاز صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت در راستای مدیریت ریسک نقدینگی و سپردههای خود انتخاب کردهاند، سپردهگذاری در بانکی است که متقابلا آن بانک منابع صندوق تحتمدیریت خود یا سایر سپردهها را نزد صندوق سپرده کرده و بهاینترتیب عملا کنترل نقدینگی و منابع صندوق، نزد مدیر صندوق محفوظ خواهد ماند. از آنجا که اغلب بانکها بهرغم در اختیار داشتن منابع مالی قابلتوجه امکان پرداخت سود مازاد بر ابلاغیههای بانک مرکزی به سپردهها را ندارند، یکی از راهکارهایی که از طریق بازار سرمایه این امکان را فراهم میکند که بتوانند سود ترجیحی بالاتری را نسبت به سپردههای عادی بپردازند استفاده از مجوز تاسیس صندوقهای سرمایهگذاری بادرآمد ثابت است و اساسا بهدلیل بالابودن قیمت تمامشده پول برای هر بانک نسبت به سودی که بهصورت ترجیحی پرداخت میشود، معمولا امکان خروج پول از بانکها با حجم بالا برای بانک توجیه اقتصادی ندارد که در نتیجه در صورت ابطال قابلتوجه یونیت این صندوقها و عدمامکان نقد کردن اوراق دولتی موجود در صندوق، ریسک مضاعفی به یونیت هولدر وارد خواهد شد که منشأ آن اعمال بیانیه سیاست سرمایهگذاری مشخصشده از سوی سازمان بورس به مدیران صندوق است. در این حالت چنانچه کاهش ارزش سرمایهگذاری بر روی سهام این صندوقها نیز محقق شود و امکان تامین نقدینگی از طریق فروش سهام نیز میسر نباشد، صندوق سرمایهگذاری با درآمد ثابت توان پرداخت سود پیشبینیشده را نخواهد داشت. این مساله لوپ باطلی را ایجاد خواهد کرد که یونیتهولدرها بهدلیل کاهش سود صندوق علاقهمند به ابطال یونیت خواهند شد، بنابراین بهدلیل پایینبودن امکان برداشت نقدینگی از حسابهای بانکی سپردهگذاریشده و پایینبودن رتبه نقدشوندگی اوراق موجود در صندوقها، ریسک سرمایهگذاری در صندوقهای بادرآمد ثابت به اندازهای که انتظار میرود، نیست. چهار نکته مهم در صندوقهای با درآمد ثابت اول تکلیف به خرید اوراق دولتی با سود تعیینشده و معمولا پایینتر از بازدهی موردانتظار یونیتهولدر است که بهدلیل پایین بودن سطح نقدشوندگی این اوراق امکان فروش و جایگزینی با سایر اوراقی که بازدهی بالاتری دارند را نخواهد داشت و بهجز در تاریخ سررسید نمیتوان بر روی منابع اوراق بهمنظور تامین نقدینگی لازم برای بازپس دادن وجوه یونیتهولدر حساب کرد همچنین همواره ریسک نکول اوراقبدهی نیز وجود دارد. دوم سپردههای بانکی که بهصورت ضربدری در بانکهای تحتمدیریت صندوقهای با درآمد ثابت سپردهگذاری میشود، معمولا بهدلیل کمبود نقدینگی بانکها عملا امکان برداشت با حجم بالا وجود ندارد و به نوعی در حسابهای دو طرف قفل میشود. سوم سرمایهگذاری در سهام این صندوقها که از پایه و اساس با ریسکپذیری ذینفعان آنها مغایر است، چنانچه بهدلیل شناسایی زیان و کاهش ارزش انجام شود منجر به کاهش سود پیشبینی شده صندوق خواهد رابطه بین ریسک با بازده شد، بنابراین جذابیت لازم را برای ماندگاری یونیتهولدر از دست خواهد داد. نتیجه اینکه صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت در حجم فعلی که حدود 500 همت است و بیش از 75درصد از منابع تحت اختیار مدیران سرمایهگذاری را شامل میشود، ریسک بالقوهای است که با توجه به استراتژی فروش اوراق دولتی در نیمه دوم سالجاری و نیاز به جبران کسریبودجه و تامین نقدینگی لازم برای دولت، در حالحاضر ریسک نقدشوندگی و کاهش سود پیشبینی شده صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت بهطور جدی وجود دارد. چهارم لزوم اعتبارسنجی صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت و اعلام عمومی برای آگاهی ریسکپذیری سرمایهگذاران.
سرمایهگذاری مردم در املاک با پولهای خرد
تهران- ایرنا- کارشناس بازار سرمایه گفت: صندوق املاک و مستغلات بورسی بر روی املاک ساخته شده سرمایهگذاری میکنند و با بازسازی و فروش، تغییر کاربری املاک یا اجاره دادن این املاک و. میتواند دارندگان واحدهای این صندوقها را در بازده اینگونه سرمایهگذاریها سهیم کنند.
به گزارش ایرنا، پس از صدور موافقت اصولی صندوق سرمایهگذاری املاک و مستغلات (REIT) توسط سازمان بورس و اوراق بهادار، نخستین صندوق با موضوع مذکور در هفته جاری نزد اداره ثبت شرکتها به ثبت رسید.
یکی از تمایزهای این نوع سرمایهگذاری با صندوق زمین و ساختمان این است که صندوقهای ریت، بر روی ملک ساخته شده و در حال بهرهبرداری تاسیس میشود و سرمایهگذاران، علاوه بر بهرهمندی از فرصت افزایش قیمت ملک، میتوانند از جریان درآمدی ناشی از اجاره املاک موجود در صندوق نیز بهرهمند شوند. نخستین صندوق احتمالاً ظرف دو هفته آینده در فرابورس پذیرهنویسی خواهد شد.
«احسان مرادی»، کارشناس بازار سرمایه در این خصوص بیان کرد: در حوزه سرمایهگذاری بر روی املاک و مستغلات دو نوع صندوق (صندوق زمین و ساختمان و صندوق املاک و مستغلات) وجود دارد. صندوقهای زمین و ساختمان با جذب منابع مردم، اقدام به ساخت بر روی زمینهای دارای پروانه ساختمانی و فروش واحدهای احداث شده میکنند.
وی خاطرنشان کرد: مشکل صندوقهای زمین و ساختمان این است که در زمان اتمام پروژه ساختمانی ممکن است فروش واحدها ساخته شده زمانبر باشد و بازده موثر مشارکتکنندگان را کاهش دهد. همین نقطه ضعف، راهاندازی صندوقهای املاک و مستغلات را ضروری میکند.
مرادی اضافه کرد: صندوق املاک و مستغلات بورسی بر روی املاک ساخته شده سرمایهگذاری میکند و با بازسازی و فروش، تغییر کاربری املاک یا اجاره دادن این املاک و. میتواند دارندگان یونیتها را در بازده اینگونه سرمایهگذاری سهیم نمایند.
این کارشناس بازار سرمایه ادامه داد: در بازارهای مالی تلاش میشود برای تمامی سلایق، ابزارسازی صورت بگیرد و صندوقهای املاک و مستغلات برای اشخاصی که تمایل به سرمایهگذاری در بازار املاک دارند، ابزار بسیار مناسبی خواهد بود. طبیعتاً هرچه تنوع ابزارهای بازار سرمایه افزایش یابد، سرمایهگذاران بیشتری را هم میتوان در این بازار جذب کرد.
وی در پاسخ به این سوال که "آیا راهاندازی صندوقهای املاک و مستغلات، میتواند ابزاری برای واگذاری املاک مازاد بانکها نیز باشد یا نه؟" گفت: حتماً بانکها هم امکان عرضه املاک مازاد را از طریق صندوقهای املاک و مستغلات خواهند داشت. اما باید در نظر داشت که قیمت کارشناسی املاک با قیمت معاملاتی متفاوت است و ممکن است در فرآیند قیمتگذاری املاک، ریسکی متوجه عرضهکنندگان املاک یا خریداران یونیتها شود (البته که سازمان بورس و اوراق بهادار روی قیمتگذاری املاک نظارت دارد تا هم منافع عرضهکنندگان و هم منافع خریداران یونیتها حفظ شود).
مرادی افزود: صندوقهای املاک و مستغلات میتوانند از نوع صندوقهای ETF یا از نوع صندوقهای صدور و ابطالی باشند که شخصاً معتقدم با توجه به ماهیت پرتفوی این صندوقها، نوع صدور و ابطالی روش مناسبتری خواهد بود. چرا که نوسان ارزش NAV این صندوقها در کوتاهمدت، احتمالاً زیاد نخواهد بود. البته که این صندوقها دارای بازارگردان بوده و ریسک نقدشوندگی نخواهند داشت.
این کارشناس بازار سرمایه در خاتمه تصریح کرد: امکان اجاره پرتفوی املاک صندوقها و پرداخت سهم اجارهبها به دارندگان یونیتها بهصورت دورهای نیز وجود دارد و هم میتوان اجارهبها را صرف سرمایهگذاریهای دیگر کرد. به هر حال صندوقهای املاک و مستغلات، ابزار جدیدی در بازار سرمایه ما هستند و قطعاً در ماههای آینده با تاسیس صندوقهای بیشتر از این نوع، می توان به انتظارات سرمایه گذاران با سلایق مختلف پاسخ داد.
خطرات رابطه جنسی ناقص و نزدیکی نامناسب/ زوجها جدی بگیرند
رابطه جنسی ناقص و نزدیکی نامناسب می تواندخطراتی را به دنبال داشته باشد.
زوجها بایستی در نظر داشته باشند که رابطه جنسی ناقص و نزدیکی نامناسب منجر به خطراتی برای آنها می شود که در این نوشتار به اختصار به آن می پردازیم رابطه بین ریسک با بازده که امیدواریم مورد توجه قرار بگیرد.
اولین خطر
تخلیه ناقص مایع منی، خطراتی برای مرد در بردارد که اولین خطر، ایجاد اختلال در پروستات مرد است. همچنین غلبه خون و تراکم آن در مجری ادرار و ورم بیضه ها از دیگر عوارض آن است.
خطر دوم
تحریک پذیری روحی روانی طرفین است که در اثر تماس جسمانی بوجود آمده، می تواند روی مراکز سلسله اعصاب هر دو نفر اثر بگذارد و اگر این عمل دائما تکرار شود آثار بدتری در برخواهد داشت که یکی از آنها ناتوانی جنسی است.
خطر سوم
که آثار آن از دو خطر قبلی کمتر نیست کم طاقت شدن هر دو طرف، زود از جا در رفتن و بالاخره عصبی شدن آنهاست بطوری که اگر کوچکترین غفلتی صورت بگیرد مشکلات زیادی را بدنبال خواهد داشت.
عکس لو رفته از همسر محمدرضا گلزار | ازدواج محمدرضا گلزار با خانم بازیگر صحت دارد؟
این عکس منتشر شده از محمدرضا گلزار و ترلان پروانه نظر کاربران فضای مجازی را به خود جلب کرد.
نرگس محمدی عزادار شد | گریه های نرگس محمدی دل همه را سوزاند
محمدرضا گلزار بازیگر ایرانی است. محمدرضا گلزار جایگاه ویژه ای در میان هوادارانش دارد. محمد رضا گلزار در حوزه مدلینگ فعالیت دارد. محمدرضا گلزار همیشه رفتارش با حواشی بسیاری همراه بوده است از رفتار طرفدارانش گرفته تا خودش. محمدرضا گلزار عکسی منتشر کرده است در کنار خانمی که بسیار صمیمانه در کنار هم ایستادهاند؛ اخباری از طرف نزدیکان او درباره رابطه عاطفی این دو منتشر شده است. در ادامه ببینید.
نشریه اینترنتی TC Candler که هر ساله لیستی ۱۰۰ نفره از زیباترین زنان و جذاب ترین مردان را معرفی میکند ، روز گذشته نامزدهای اولیه این عناوین برای سال ۲۰۲۲ را منتشر کرد.
این نشریه در حالی که کمتر از ۲ ماه از سال ۲۰۲۲ گذشته تعدادی از نامزدهای این عناوین برای سال ۲۰۲۲ را معرفی کرده که در بین آنها نام چند چهرهی ایرانی نیز دیده میشود. گلشیفته فراهانی و گلشن برازش در میان نامزدهای زیباترین زنان سال ۲۰۲۲ و محمدرضا گلزار و سام اصغری در بین نامزد های جذاب ترین مردان سال ۲۰۲۲ قرار گرفته اند. لیست نهایی این نشریه در پایان سال منتشر میشود.
بیوگرافی کامل محمدرضا گلزار
نوازنده و خوانندۀ موسیقی پاپ و بازیگر تلویزیون و سینما سال 1356 در شهر تهران متولد شد.وی فارغ التحصیل مهندسی مکانیک از دانشگاه « آزاد اسلامی » اسـت.رضا گلزار درسال «1379» با ایفای نقش در فیلم – سام و نرگس – قدم بـه عرصۀ سینما گذاشت.
جوایز محمدرضا گلزار
محمدرضا گلزار جایزۀ بخش تجلیل دومین جشنوارۀ فیلم های ایرانی در تورنتو و تقدیرنامه بعنوان فیلمنامه نویس و بازیگر برای فیلم شیش و بش «1389» در سومین جشنوارۀ فیلم های ایرانی در تورنتو را در کارنامه دارد.محمدرضا گلزار اولین بار در سام و نرگس ایرج قادری دیده شد اینروزها آینه بغل را در سینما دارد.
محمدرضا گلزار پول سازترین بازیگر سینمای ایران
سالیان اسـت هرگاه در ایران واژه سوپراستار بـه گوش میخورد، اولین نامی کـه ناخودآگاه بـه ذهن می آید محمدرضا گلزار اسـت. محمدرضا گلزار بازیگر، خواننده، نوازنده و مدل موفق ایرانی اسـت. تیپ و استایل خاصش طرفداران زیادی دارد. او پرطرفدارترین بازیگر ایرانی در فضاهای مجازی ازجمله اینستاگرام اسـت.
برخی وی را گران ترین بازیگر ایرانی میدانند. اما چـه کسی اسـت کـه نداند این بازیگر گران قیمت، نزدیک بـه دو دهه پول سازترین بازیگر سینمای کشور ایران هم بوده اسـت. گلزار در بین بازیگران مرد درکنار امین حیایی و در بین آرتیستهای خانم بیشتر از همه ی با الناز شاکر دوست و مهناز افشار همبازی بوده و زوج های آشنایی را تشکیل داده اسـت.
کودکی و نوجوانی محمدرضا گلزار
محمدرضا گلزار در اولین روز از بهار «فروردین» 1356 در تهران متولد شد.اصالتی آذری دارد و پدرش از ثروتمندان شناخته شده تبریزی اسـت. محمدرضا فرزند سوم خانواده اسـت. علیرضا و آتوسا نام خواهر و برادر بزرگ او و بردیا برادر کوچک ترش اسـت. تحصیلات یکی از مسائل حائز اهمیت خانواده گلزار بوده اسـت. پدر و برادر بزرگترش هر دو مهندس، خواهر و برادر کوچکترش مترجم زبانهای انگلیسی و آلمانی هستند.
فعالیت هنری محمدرضا گلزار
محمدرضا هم همینطور کـه مستحضر هستید بـه راه هیچ یک نرفت و هنر را انتخاب کرد. زمانی هم کـه هنر را آغاز کرد با مخالفت هایی روبرو میشد. البته ناگفته نماند محمدرضا گلزار تا سال سوم دبیرستان همواره شاگرداول مدرسه و منطقه بوده اسـت. تنها درسال پیش دانشگاهی کـه بـه عشق دکتری کنار دانش آموزان تجربی «رشتۀ غیر تخصصی اش» مینشست، نتوانست شاگرداول باشد.
متأسفانه یا خوشبختانه رتبۀ قابل قبول را در کنکور تجربی کسب نکرد و راهی دانشگاه آزاد تهران جنوب برای تحصیل در رشته مهندسی مکانیک شد. جالب اینجاست آقای سوپراستار درسالهای ابتدایی اصلاً توجهی بـه فضای هنری یا حداقل تحصیل در رشتههای هنری نداشته اسـت. محمدرضا گلزار می گوید: 12سال از دبستان تا پایان دبیرستان تمام فکرم درس خواندن بودو ورزش.
آغاز فعالیت هنری محمدرضا گلزار
همـه چیز از ارگ پایهدار دوطبقه قدیمی خواهرش شروع شد. محمدرضا تمرین موسیقی رابا همان ارگ آغاز کرد. هیچ گاه استاد موسیقی نداشته اسـت. با نگاه کردن بـه دست دیگران و بـه صورت خودآموز پیانو و نواختن گیتار را آموخت. آشنایی اش با پیام صالحی درسالهای ابتدایی دانشگاه مسبب تشکیل گروه آریان شد.
محمدرضا گلزار یک جورایی از مؤسسین آن گروه می باشد. او و پیام صالحی ایده اولیه تشکیل گروه را دادند و بعد بقیه اعضا ازجمله علی پهلوان غیره اضافه شدند. اولین کنسرت «گروه آریان» سال ۱۳۷۷ در جزیره قشم برگزار شد.15 فروردین 1379 نیز، آریان اولین آلبوم رسمی خودرا منتشر کرد و با استقبال خوبی هم همراه شد.
محمدرضا گلزار در چندصد اجرای این گروه در شهر هـای مختلف داخل و خارج ایران حضور داشت. گلزار نوازنده گیتار و گاهی هم پرکاشن بود. تا اینِکـه آشناییاش با ایرج قادری و ورود بـه سینما مسبب جدایی محمدرضا گلزار ازآن گروه دوستداشتنی شد.
محمدرضا گلزار در شبکه نمایش خانگی
محمدرضا گلزار تا کنون در 3 اثر سریال حضور پیدا کرده کـه هر سه از شبکه نمایش خانگی توزیعشدهاند. گلزار ازجمله بازیگرانی اسـت کـه هیچ فعالیت تلویزیونی در عرصه بازیگری نداشته اسـت. «ساخت ایران» مجموعه کمدی محمدحسین لطیفی، اولین زنجیره گلزار بود کـه سال 90 در قالب 18 قسمت توزیع شد. پروژه بعدی، عشق تعطیل نیست بـه کارگردانی بیژن بیرنگ پس از تولید ۵ قسمت متوقف شد.
زنجیره «عاشقانه» منوچهر هادی هم زنجیره پرطرفدار این روزها اسـت کـه در آن شاهدبازی محمدرضا گلزار درکنار بسیاری ستارگان دیگر هستیم. زوج قدیمی گزار-افشار بار دیگر دراین مجموعه درکنار هم قرارگرفته اسـت. دریافت یک میلیارد تومان برای پنج ماه بازی در زنجیره عاشقانه وی را جز چند بازیگر گرانقیمت ایران کرده اسـت. البته رضا گلزار هیچگاه بازیگر ارزانقیمتی نبوده اسـت.
فعالیت تجاری محمدرضا گلزار
او در بیزینس هم کم نگذاشته و فعالیتهای اقتصادی زیادی شراکت دارد. البته راست و دروغش با منابع دیگر. طبق گفتهها محمدرضا گلزار صاحب یک کلوپ زیبایی ویژه مردان اسـت. همچنین مدیریت رستوران انار جردن را نیز برعهده گرفته.
شراکت دریک فروشگاه معروف ورزشی و حضور در عرضه ساختوساز همدیگر فعالیتهای نقلشده در مورد محمدرضا در عرصه اقتصادی اسـت. از میان بازیگران هالیوود طرفدار لئوناردو دیکاپریو و رایان گاسلینگ اسـت. وی همچنین سرگرمی را هدف اصلی سینما میداند و مخالف ترویج هرچه بیشتر فیلمهای غمانگیز اجتماعی اسـت.
دیدار محمدرضا گلزار با رئیس جمهور
گلزار کـه سال قبل یکی از پرفروشهای سینما بود، در مجال کوتاه برای گپ زدن با روحانی حرف سینمایی نزد. وی را پای میز رئیس دولت بردند، گلزار سرش را نزدیک کرد و بعد از سخنی کوتاه درباره حوادث تلخ تروریستی تهران گفت.
میخواستیم نمایش ایرانی سنتی را به شکل مدرن اجرا کنیم | تئاتر با حال و هوای مردم گره خورده است
نمایش «خانهخراب» این روزها در پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه است. این نمایش نوشته رضا دادویی است و محمدرضا پورحکیمی آن را کارگردانی کرده است.
همشهری آنلاین، شقایق عرفینژاد: خانه خراب که بر اساس نمایشنامه خسیس مولیر نوشته شده، روایت مرد خسیسی است در زمان انقلاب مشروطه که درست روزی که کلنل لیاخوف مجلس را به توپ میبندد و در خیابانها جنگ داخلی جریان دارد، مهمترین چیز برایش صندوق پولهایش است که تا آخرین لحظه هم آن را رها نمیکند. در این میان شخصیتهای دیگری مثل دختر و پسر حاجی خسیس و نوکر او هم هستند که هرکدام داستان خودشان را دارند.
با محمدرضا پورحکیمی، کارگردان این نمایش که اولین تجربه کارگردانیاش را پشت سر گذاشته، صحبت کردیم:
یکی از اجراهای شما به نفع بیماران ام.اس بود. اول بگذارید با این موضوع شروع کنیم. درباره این تصمیم برایمان توضیح دهید.
از اول قصد داشتیم در حین اجرایی که داریم، کار خیری هم صورت دهیم. تصمیم گرفتیم این کار را در اجراهای تماشاخانه شهرزاد انجام دهیم و نه زمانی که در تماشاخانه ملک اجرا داشتیم.
علتش چه بود؟
برای این که کار جا نیفتاده بود و تماشاگر کمتری نسبت به سالن شهرزاد داشتیم. بنابراین تصمیم گرفتیم زمانی که تماشاگر بیشتری داریم این کار را بکنیم.
تمرینها از چه زمانی شروع شد؟
برای اجراهای دور اول از خرداد ماه شروع به تمرین کردیم و ۵۰ جلسه تمرین کردیم. اجرای خوبی در تماشاخانه ملک داشتیم و استقبال خوبی شد و تصمیم گرفتیم که دور دوم اجراها را در تماشاخانه شهرزاد شروع کنیم که حالا در شهرزاد هم اجراها تمدید شده است.
چه تفاوتهایی بین اجراهای دور اول و این اجرا وجود دارد؟
تغییراتی در بازیگران داشتیم. ناصر عاشوری به دلیل مشغلهای که داشت نتوانست کار را ادامه دهد و به همین دلیل وحید نفر جایگزین رضا دادویی شد و رضا دادویی نقش ناصر عاشوری را بازی کرد.
ساختار نمایشنامه، ساختار نمایشهای ایرانی است. یعنی یک حاجی خسیس، پسر حاجی، دختر حاجی و نوکر بامزه. اما از عناصر نمایشهای ایرانی در اجرا استفاده نشده است. مثل موسیقی یا برقراری ارتباط مستقیم با تماشاگر یا حذف پشت صحنه. چرا این المانها که اتفاقا میتوانست کار را جذابتر کند، حذف شدند؟
میخواستم تجربه کنم که یک نمایش ایرانی سنتی را به شکل مدرن اجرا کنیم. تمرینها هم اول بر همین پایه شکل گرفت. ولی در انتها به این نتیجه رسیدیم که یک کار رئال باشد. با این حال نمیخواستم صددرصد از فرم نمایشهای ایرانی استفاده کنم. ولی آقای دادویی متن را کاملا بر اساس نمایشهای سنتی ایرانی نوشته است. در واقع میخواستم اصلا نمایشنامه خسیس مولیر را کار کنم، ولی به دلیل علاقهای که به نمایشنامههای قجری دارم، با آقای دادویی صحبت کردم و او هم بر اساس همین صحبتها و نمایشنامه خسیس مولیر این نمایشنامه را نوشت.
به نظر میرسد میتوانست ارتباط قویتری بین حاجی و نوکر وجود داشته باشد. یعنی از آن جنس ارتباط که در نمایشهای سنتی هست. یک ارتباط پر تب و تاب که هم تماشاگر را میخنداند و هم نوکر حرفهایش را میزند و هم داستان را پیش میبرد.
رابطه بین حاجی و نوکر در این نمایش طوری است که ممکن است سربه سر هم بگذارند، اما در آخر میبینیم که نوکر پیش حاجی میماند. به خاطر این که نمکنشناس نیست. بنابراین میخواهم بگویم سعی کردیم این رابطه را بین این دو نفر شکل دهیم.
درست است که در انتها نوکر است که پیش حاجی میماند، ولی در طول نمایش این ارتباط پررنگ نیست.
در کار ما هر شخصیت نماد یک قشر از جامعه است. مثلا ارشد، پسر حاجی، نماینده روشنفکران است. روشنفکری که اهل نوشتن است تا عمل و بیشتر فکر فرار است. یک مشروطهچی داریم که فرار کرده و پیش حاجی مخفی شده است و نوکر هم نماد کارگر است. هر کدام از شخصیتهای دیگر هم همینطور هستند.
بیشتر منظورم ارتباط سنتی بین نوکر و حاجی است که در کار به شکلی که در نمایشهای ایرانی وجود دارد، دیده نمیشود.
نمیخواستیم ارباب و نوکر را چندان به سمت نمایشهای ایرانی ببریم. به همین دلیل زیاد به آن پرداخته نشده است. ولی به نظر من رابطه این دو شکل گرفته است.
مسئله دیگری که در باره نوکر که در واقع همان شخصیت سیاه است، وجود دارد این است که در نمایشهای ایرانی سیاه بسیار فعال است، به پیشبرد روند داستان کمک موثر میکند، اوست که دختر و پسر را به هم میرساند، تیزهوش و بسیار رک هم هست. در خانه خراب البته نوکر رک هست و خیلی جاها میبینیم حرفش را بی سانسور به حاجی میزند. ولی آن شخصیتی را که از سیاه سراغ داریم، در او نمیبینیم. در آخر هم او نیست که دختر و پسر را به هم میرساند.
به نظر من خصایص در او وجود دارد. زبان تندی دارد و رک است. در آخر هم متوجه میشویم صندوقچه حاجی را او دزدیده است. حتی در انتها به جای حاجی نوکر است که به دختر و پسر خانواده پول میدهد. زمانی هم که با مشروطهچی که مباشر حاجی است، صحبت میکند، با او بد است. ولی در آخر ارتباط خوبی با او برقرار میکند و اوست که میماند.
در باره شخصیت مشروطهچی صحبت شد. او به عنوان مشروطهچی در این خانه پنهان شده است. درست است که از عشق دختر حاجی این کار را کرده است. ولی در نهایت پنهان شده است. در برابر او جمعیت کوچه و خیابان را میبینیم که در تلاش و تکاپو و تظاهرات هستند. ولی مشروطهچی بی عمل است.
در صحنه ۲ عمل مشروطهچی را میبینیم. عمید یعنی همین مشروطهچی از بیرون با یک شبنامه میآید و مردم را از کوچه و خیابان به سمت در پشتی هدایت میکند.
ولی این عمل خیلی پررنگ نیست. بیشتر این که پناه آورده و پنهان شده برجسته میشود.
خب این آدم پناه آورده برای این که عاشق دختر حاجی است. ولی در عین حال شبنامه پخش میکند. وقتی داروغه و گزمه میآیند میبینیم زبان تندی دارد و نمیتواند ساکت بماند. برخلاف ارشد، پسر حاجی، که شخصیتی است که فقط مینویسد و حتی جرأت این که در خانه را باز کند، ندارد. عمید زبان تندی دارد و مرد خیابان است. بعد هم به دلیل این که سعی کردیم پایه نمایشنامه مولیر را در کار حفظ کنیم، پرداختن به این موضوعها زمان بیشتری طلب میکرد. ولی به نظر من همان یک صحنه شبنامه پخش کردن کافی است که نشان دهد او مبارز کف خیابان است. هر صحنه ما معرفی یکی از شخصیتهاست و در تمام یازده صحنه یک شخصیت را معرفی کردیم.
کمیهم در باره لباس و گریم صحبت کنیم. لباس و گریم حاجی چیزی نیست که هویت اوست و همیشه هم او را با همان لباس دیدهایم. ریش بدون سبیلش هم تماشاگر را یاد طالبان و داعش میاندازد.
در وهله اول نمیخواستیم حاجی ما حاجی تیپیکال نمایشهای ایرانی باشد. میخواستیم شخصیت تازهای خلق کنیم. علاوه بر این نمیخواستیم در ممیزی به مشکل بخوریم. میخواستیم فقط یک شخصیت مالمردمخور منفی باشد که از هر شرایطی به نفع خودش استفاده میکند. در واقع نه میخواستیم به کسی توهین کنیم و نه این که کارمان توقیف شود. ضمن این که وقتی سبیل برایش میگذاشتیم صحبت کردن برایش سخت میشد.
ولی به همین دلیل که میخواستید نماینده قشر خاصی نباشد، انگار هویتش را از دست داده است.
نه بیشتر از این که نماینده قشر خاصی باشد، خودش است. طماع و خسیس و هوسباز است. تمام خصوصیات منفی را در او داریم. اسمش هم حاجی جبار است که اصلا اصطلاحی است برای فردی که خسیس است.
- زبان طنز بهتر میتواند حرفهای جدی را بازگو کند | وقتی بازیگرانی برای اولین بار روی صحنه میآیند نباید تخریب شوند؛ از اهالی تئاتر گله دارم
- نمایشها دیگر شبیه تئاتر نیست | بازیگران میخواهند از تئاتر به سینما برسند و صبوری هم ندارند | روایت یک کارگردان از غده سرطانی در تئاتر
- روایت تکاندهنده زنان از جنگ | خیلی سخت است کسی یک کتاب را به فیلم و تئاتر تبدیل کند
چقدر در تمرینها بداههپردازی وجود داشت؟
کلا شیوه کارگردانی این طور است که دوست دارم بازیگر بر اساس توانایی و تجربهاش دست به خلق بزند. ممکن است اگر بازیگر کمتجربه داشته باشم، بداههپردازی نقش کمرنگتری داشته باشد، ولی در این نمایش تمام بازیگران با تجربهاند و سعی کردم بسیاری از مسائل را به خودشان واگذار کنم. امیرکاوه آهنینجان و سیروس همتی و همینطور بقیه از بازیگران خوب تئاتر هستند و خوشحالم که به من اطمینان کردند و تمرینها اصولا بر اساس بداهه پیش رفت.
در اجرا چطور؟
کار تمرین شده و بر اساس میزانسن طراحی شده است. ولی به هر حال آدم سختگیری نیستم. تا میزان مشخصی از بداهه پردازی برایم پذیرفته شده است. بچهها هم بسیار خوب کار میکنند.
اتفاق جالبی که در اجرایی که دیدم افتاد این بود که تماشاگر خیلی سنتی برخورد میکرد. یعنی اگر از دیالوگی خوشش میآمد یا خندهاش میگرفت دست میزد. یا اگر جایی بازیگر خندهاش میگرفت دست میزد که او زمان برای پیدا کردن خودش داشته باشد. هر شب همین اتفاق میافتد؟
بازی بازیگر یک نقطه اوج دارد. وقتی درست و به موقع به این اوج برسد، تماشاگر خوشش میآید و دست میزند. خودم البته روی خندیدن بازیگر در صحنه خیلی حساسیت دارم. تپق زدن و اشتباه حرف زدن به هر حال اتفاق میافتد، ولی خندیدن بازیگر برای چند شب مختلف پذیرفته شده نیست.
در شرایط امروز تئاتر، چه مشکلاتی برای به صحنه آوردن این نمایش داشتید؟
من به عنوان تهیهکننده هزینه بسیار زیادی برای این کار کردم که البته نتیجهاش را هم دیدم. اما با هزینههای بالای تولید، کار روی صحنه بردن ریسک بزرگی است. معلوم نیست که اصلا کار با اقبال مواجه شود یا نه. یا باید بازیگران مطرح داشته باشید یا تهیهکننده خوب. من برای این کار از بازیگران بزرگی استفاده کردم. ولی هیچ تضمینی وجود ندارد که کار حداقل هزینهای را که برای آن شده برگرداند.
به هر حال تئاتر ما به حال و روز مردم گره خورده است. اگر شخصی مشکل وام و قسط داشته باشد، اصلا به تئاتر فکر نمیکند و به دیدن یک نمایش نمیرود. ضمن این رابطه بین ریسک با بازده در این مدت شرایط بازبینی و تصویب خیلی سخت شده است. متنهای زیادی رد میشوند و سالنهای زیادی هم نداریم و مشکلات بسیار زیاد است. جوانی که میخواهد تئاتر کار کند، اگر پول نداشته باشد اصلا نمیتواند این کار را بکند. خود من اگر توان پرداخت هزینهها را نداشتم نمیتوانستم کار کنم. افرادی هستند که استعداد خیلی بیشتری از من دارند، از من تواناتر هستند ولی به دلیل شرایط مالی و اجاره سالن نمیتوانند کار کنند.
برای اجرا در سالنهای دولتی که باید مدتها درخواست داد و بعد هم اصلا معلوم نیست که پذیرفته شود یا نه. در سالنهای خصوصی هم وضعیت خوب نیست. کمتر سالنی وجود دارد که با گروه راه بیاید و برای مثال اگر کاری فروش نداشته به گروه تخفیف بدهد. البته در سالن شهرزاد آقای جعفری خیلی با ما راه آمد و از او خیلی متشکرم. ولی باز هم شرایط طوری نیست که یک گروه بدون فکر به ضرر و زیان مالی بتواند کار کند. طوری که من حساب کردم برای کار بعدی حتی اگر نخواهم به بازیگران پول بدهم، تولید و تمرین و اجرا مبلغی نزدیک به ۱۵۰ میلیون تومان هزینه خواهد داشت. ضمن این که بلیت مبلغ مشخصی دارد و نمیشود بیشتر از آن قیمتگذاری کرد. در این میان تنها چیزی که باعث میشود کار کنیم عشق است. میتوانستم با همین هزینه یک فیلم کوتاه بسازم. ولی به خاطر عشق به تئاتر این نمایش را کار کردم و امیدوارم اولین و آخرین کارم نباشد.
دیدگاه شما