تحقیقات بازار چیست؟
تحقیقات بازار به ساده ترین شکل به صورت ناخودآگاه با پرسیدن نظر مشتریان درباره محصول، قیمت و یا سوالاتی درباره رقبا، توسط کارفرما انجام می شود؛ اما تحقیقات بازار حرفه ای با استفاده از فرمول ها و تکنیک های این علم انجام شود که اطلاعات فوق العاده با ارزشی را در اختیار صاحبین کسب و کار قرار می دهد.
تحقیقات بازار یکی از عوامل مهم رقابت بین شرکت ها به حساب می آید. با شناختن مشتریان می توان مبنای رقابت در بازار را تغییر داد. با استفاده از تحقیقات بازار، اطلاعات جمع آوری شده مورد بررسی قرار می گیرد و با تحلیل اطلاعات می توان نیاز بازار، اندازه و رقابت در بازار را تعیین کرد. تحقیقات بازار شامل هر دو روش کیفی (گروه های کانونی، مصاحبه های عمیق) و روش های کمّی (پرسشنامه ها و تحلیل داده های ثانویه) است.
تحقیقات بازار به ساده ترین شکل به صورت ناخودآگاه با پرسیدن نظر مشتریان درباره محصول، قیمت و یا سوالاتی درباره رقبا، توسط کارفرما انجام می شود؛ اما تحقیقات بازار حرفه ای با استفاده از فرمول ها و تکنیک های این علم انجام شود که اطلاعات فوق العاده با ارزشی را در اختیار صاحبین کسب و کار قرار می دهد.
میزان پیچیدگی و ساده بودن تحقیقات بازار نیز به کارفرما بستگی دارد. برخی فرآیندها آنقدر ساده است که نیاز به انجام آن توسط افراد زبده نمی باشد ولی برخی فرآیندها نیز باید توسط متخصصین این امر انجام گیرد. از عوامل تاثیر گذار در تحقیقات بازار می توان به بودجه، زمان و تجربه کاری در تحقیقات بازار اشاره کرد.
هدف اصلی انجام تحقیقات بازار جمع آوری اطلاعات مورد نیاز کارفرما برای ارتقا کسب و کار، ایجاد نوآوری و راه اندازی کسب و کارهای جدید(استارتاپی) است.
چرابه تحقیقات بازار نیاز داریم؟
هدف اصلی انجام تحقیقات بازار جمع آوری اطلاعات مورد نیاز کارفرما برای ارتقا کسب و کار، ایجاد نوآوری و راه اندازی کسب و کارهای جدید(استارتاپی) است.
محصول: ارتقا محصولات و خدمات بر اساس اطلاعات جمع آوری شده و مرتبط با نیاز مشتریان است که شامل بررسی ظاهر محصول، کاربرد آن، خدمات پس از فروش و ضمانتنامه ها می شود.
قیمت: تعیین قیمت با محاسبه حاشیه سود مناسب و رقابتی به عبارتی تعیین قیمت مناسب برای مشتری مهمترین اصل به حساب می آید.
تعیین محل اجرا: تعیین محل تولید و توزیع محصولات و مقایسه مکان های مختلف از نظر فرهنگی و موقعیت اجتماعی از پارامترهای تاثیر گذار در تعیین محل اجرا پروژه می باشند.
رشد کسب و کار: تبلیغات و برندینگ از جمله ابزارهای توسعه کار می باشند و برای تاثیر گذاری این ابزارها در بازار باید شناخت منظور از بازار هدف چیست؟ کامل از بازار هدف محصول پیدا کرد . بازارهای هدف شامل :کودکان، خانواده ها، دانش آموزان و دانشجویان و . هستند.
بخشی از اهداف اجرای تحقیقات بازار، جلوگیری از وقوع اتفاقات غیر قابل انتظار است. با داشتن اطلاعات دقیق از بازار (تحقیقات بازار) و با کمک تجربه می توان تصویر شفاف تری از بازار را در اختیار کارفرمایان قرار داد.
طبقه بندی تحقیقات بازار
تحقیقات بازار از نظر مدیران اجرایی به سه گروه زیر تقسیم میشوند:
1. تحقیقات اکتشافی
2. تحقیقات توصیفی
3. تحقیقات علمی
1. تحقیقات اکتشافی، برای پیدا کردن ایده ها و فرصت های مناسب و شناسایی چالش های کار استفاده می شود. این روش قائده و ساختار معینی ندارد به طوری که مدیران اجرایی می بایست از ابتدا تا انتها پروژه (مرحله تعریف و تحلیل) را خود برنامه ریزی کنند.
2. تحقیقات توصیفی، به جزئیات بیشتری در تحقیقات بازار مورد نظر می پردازد. مانند: بررسی دلیل خرید یک محصول مشخص توسط گروه سنی خاص؛ انجام تحقیقات توصیفی به دلیل جزئیات فراوان نیازمند برنامه ریزی دقیق برای جمع آوری اطلاعات می باشد.
3. تحقیقات علمی، به درک علت و معلول اتفاقات موجود در بازار می پردازد و به مدیران پروژه کمک می کند تا مشکلات و چالش های خود را شناسایی کنند.
استفاده استارتاپ ها از تحقیقات بازار
تحقیقات بازار در استارتاپ ها، به جمع آوری اطلاعاتی درباره طول عمر محصول در مراحل و زمان های مختلف می پردازد. مطالعات بازار در استارتاپ ها شامل 5 مرحله می باشند که عبارتند از
• ایده پردازی: انتخاب ایده مناسب برای اجرا
• ارائه و مصور کردن ایده: بازخورد محصول در بازار
• توسعه: توانایی محصول برای رقابت در بازار
• اغاز تولید: انتخاب بهترین استراتژی بازاریابی و بهترین کانال های فروش و طرح فروش
• برنامه های پس از اجرا: انتخاب راه ها و مسیرهای مناسب برای توسعه محصول در آینده
دستاوردهای تحقیقات بازار در کسب و کار
• درک مشتری، شناسایی سطح آنان (مکان زندگی، جنسیت، میزان درآمد و . )
• به وجود آوردن کمپین های بازاریابی بیشتر
• تعیین بهترین مکان برای اجرا کسب و کار
• شناسایی فرصت های رشد و افزایش سود کار
• ایجاد تغییرات نسبت به تقاضای بازار
• پیشنهاد محصولات جدید با توجه به نیاز روزمره بازار
• پیدا کردن بازار جدید درون و یا خارج از کشور
• برنامه ریزی برای شیفت های کار، تعداد پرسنل مورد منظور از بازار هدف چیست؟ نیاز و هزینه ها
• بررسی و تحت نظر گرفتن رقبا در بازار
• شناسایی رقبا
• جمع آوری اطلاعات درباره نحوه کار رقبا
• مقایسه رقبا
• کاهش ریسک
اهمیت تحقیقات بازار بر سه اصل کاهش قیمت، افزایش فروش و رشد کسب و کار استوار است.
برای بهره برداری بیشتر در اجرای پروژه ها باید از تحقیقات بازار کمک گرفت، با توجه به نکات ذکر شده بالا می توان گفت که با اجرای تحقیقات بازار، تصویر جامعی از کسب و کار بدست می آید که تصمیم گیری در اجرای پروژه را آسان تر می کند.
به طور خلاصه، انجام تحقیقات بازار برای درک بهتر مشتریان و داشتن شناخت بیشتر از رقبا صورت می گیرد. که همگی برای توسعه محصول و خدمات، مورد استفاده قرار می گیرد.
1. تعیین نیاز ها و خواسته های مشتریان
تحقیقات بازار به منظور شناسایی و درک مشکلات مشتریان و برطرف کردن نیاز های آنان انجام می شود. از مهمترین عوامل منظور از بازار هدف چیست؟ در این بخش می توان به شناخت عمیق مشتریان در پرداخت هزینه ها به ازای محصول مورد نظر نیز اشاره کرد.
آشنایی با نموردارهای جمعیت شناسی مختلف نیز اطلاعاتی شامل، جنسیت، سن، شغل و وضعیت اقتصادی از مشتریان را در اختیار کارفرمایان قرار می دهد جزئیات اطلاعات بدست آمده به گونه ای است که محصولات مورد نظر مشتریان، نکات مثبت و منفی از نظر آنان را نیز می توان شناسایی و بررسی کرد.
2. درک بهتر از بازار
تحقیقات بازار در تعیین اندازه و مقدار رشد بازار تاثیر دارد؛ با انجام تحقیقات بازار می توان فرصت های موجود و یا حتی میزان اشباع بودن بازار را تعیین کرد. از تحقیقات بازار با هدف به روز نگاه داشتن اطلاعات استفاده می شود تا همیشه آخرین تغییرات و نیاز ها در بازار در دسترس باشد.
3. توسعه محصولات مورد نظر مشتریان
تحقیقات بازار میزان جذب و محبوبیت کالای تولید شده توسط تولید کننده را ارزیابی می کند. از جمله دستاوردهای تحقیقات بازار می توان به شناسایی تفاوت ها بین شرکت های رقیب اشاره کرد که با شناسایی نقاط قوت و ضعف رقبا می توان برنامه های توسعه برای محصولات را برنامه ریزی کرد.
4. تسلط بر بازار
تحقیقات بازار به تطبیق تولیدات با نیاز بازار و مشتریان برای داشتن تسلط به روی بازار هدف انجام میشود. این کار نیازمند برنامه ریزی دقیق و زمان بوده تا بتوان به شناخت و درک مناسب از بازار هدف رسید.
منابع:
www.marsdd.com
Wikipedia
Forbes
www.entrepreneur.com
www.thebalance.com
www.mymanagementguide.com
brainmates.com.au
تهیه شده در موسسه سپینود شرق
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به موسسه سپینود شرق می باشد. .
بازار هدف
اﻧﺘﺨﺎب درﺳﺖ ﺑﺎزار ﻫﺪف، ﺳﺎزﻣﺎن را ﻗﺎدر می سازد ﮐﻪ ﺑﯿﻦ اﺳﺘﺮاﺗﮋی ﺑﺎزارﯾﺎﺑﯽ و اﻫﺪاف بلندمدت ﺧﻮد، ﺗﻨﺎﺳﺐ راهبردی و اصولی اﯾﺠﺎد ﻧﻤﺎﯾﺪ؛ از این رو ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﺎزارﻫﺎﯾﯽ را مورد ﻫﺪف ﻗﺮار می دﻫﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ اﻫﺪاف ﮐﻠﯽ ﺷﺮﮐﺖ ﺳﺎزﮔﺎر ﺑﺎﺷﻨﺪ. اﯾﻦ ﻋﻤﻞ سبب می شود ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﻪ ﻣﺒﺎﺣﺚ ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ ﯾﺎ اﺧﻼﻗﯽ ﮐﻪ ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ تأثیرات متفاوتی ﺑﺮ ﺑﺎزارﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﮕﺬارﻧﺪ، ﺗﻮﺟﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮی ﻧﻤﺎﯾﺪ. ﺑﺮای ﻣﺜﺎل ﯾﮏ ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﺑﻪ ﺑﺨﺶ ﺧﺎﺻﯽ از ﯾﮏ ﺑﺎزار ﮐﻪ ﻣﻮرد ﻫﺪف ﻗﺮار داده اﺳﺖ، به دﻟﯿﻞ اﯾﻨﮑﻪ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺳﻨﺘﯽ ﺧﺎﺻﯽ بر آن حکم ﻓﺮﻣﺎﺳﺖ، اصلاً ورود پیدا نکند.
بازار هدف
اﻧﺘﺨﺎب درﺳﺖ ﺑﺎزار ﻫﺪف، رابطه ﺑﯿﻦ ﺧﺮﯾﺪار و ﻓﺮوﺷﻨﺪه را ﺑﻬﺒﻮد میﺑﺨﺸﺪ و ﻓﺮﺻﺘﯽ را ﺑﺮای اﯾﺠﺎد ﯾﮏ ارﺗﺒﺎط دوطرفه ﺳﻮدآور، بهویژه در ﺑﺎزارﻫﺎی ﺻﻨﻌﺘﯽ ﻓﺮاﻫﻢ ﻣﯽسازد. همچنین ﺷﺮﮐﺖ را ﻗﺎدر ﻣﯽﺳﺎزد ﮐﻪ ﺗﻮﺟﻪ ﺧﻮد را ﺑﺮ روی بخشﻫﺎﯾﯽ ﻣﺘﻤﺮﮐﺰ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﻬﺘﺮ ﺗﻮاﻧﺴﺘﻪ اﺳﺖ آنها را شناسایی کند. توجه به تمام بازارها ﻋﻼوه ﺑﺮ اینکه بهصرف ﻣﻨﺎﺑﻊ بسیاری ﻧﯿﺎز دارد ﺑﻪ دﻟﯿﻞ افزایش ﺗﻌﺪاد ﺑﺎزارﻫﺎی ناشناس رﯾﺴﮏ ورود ﺑﻪ ﺑﺎزارﻫﺎ را اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﯽدهند.
اﻧﺘﺨﺎب ﺑﺎزارﻫﺎی ﻫﺪف در ﺑﺎزارﻫﺎی ﺻﻨﻌﺘﯽ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺑﺎزارﻫﺎی ﻣﺼﺮﻓﯽ به تمرکز ﺑﯿﺸﺘﺮی ﻧﯿﺎز دارد. زﯾﺮا وﻗﺘﯽ ﺑﺎزارﻫﺎی ﻫﺪف بهطور ﻗﻄﻌﯽ ﺗﻌﯿﯿﻦ میشوند، ارﺗﺒﺎﻃﺎت ﺑﻠﻨﺪﻣﺪت تری ﺑﯿﻦ ﺳﺎزﻣﺎن ﺧﺮﯾﺪار و ﻓﺮوﺷﻨﺪه اﯾﺠﺎد میشود. اﯾﻦ ارﺗﺒﺎط ﺑﻠﻨﺪﻣﺪت ﻧﺎﺷﯽ از اﯾﺠﺎد ﻗﺮاردادﻫﺎی ﺑﻠﻨﺪﻣﺪﺗﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﻘﺾ آنها از ﻫﺮ ﻃﺮف ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ اﯾﺠﺎد ﺗﻌﻬﺪات و بدهیهای ﺳﻨﮕﯿﻦ میشوند. ﻟﺬا اﯾﻦ ﻓﺮآﯾﻨﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﺑﺮرﺳﯽ گستردهتری اﻧﺠﺎم ﮔﯿﺮد.
از ﻃﺮف دﯾﮕﺮ ﻧﯿﺎز ﺑﻪ داﺷﺘﻦ اﻃﻼﻋﺎت ﺗﻔﺼﯿﻠﯽ در خصوص ﺧﻮاﺳﺘﻪﻫﺎی ﻫﺮ یک از ﺑﺎزارﻫﺎی صنعتی ﻧﯿﺰ اﯾﻦ ﻓﺮآﯾﻨﺪ را دﺷﻮارﺗﺮ میﮐﻨﺪ. در واﻗﻊ در اﻧﺘﺨﺎب ﺑﺎزارﻫﺎی ﺻﻨﻌﺘﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮ تأکید ﺑﺮ ﺑﺮرﺳﯽ ﺳﺎزﻣﺎنﻫﺎ و ﺻﻨﺎﯾﻊ است، در صورتیکه در ﺑﺮرﺳﯽ ﺑﺎزارﻫﺎی ﻣﺼﺮﻓﯽ، ﺑﯿﺸﺘﺮ تأکید ﺑﺮ گروه ﻣﺸﺘﺮﯾﺎن و ﮔﺮوه ﺧﺮﯾﺪاران است.
انتخاب شاخص های مناسب برای ارزیابی بازارها
به منظور انتخاب شاخص های مناسب جهت گزینش بازارها، ابتدا باید مهمترین متغیرهای تأثیرگذار در تصمیم گیری برای انتخاب بازارها تعیین گردد. به عقیده راسو و اوکورافو، هر چند که در نظریات مختلف، تعداد زیادی از این متغیرها برای بررسی و انتخاب بازارهای مختلف در سطح بین الملل ارائه شده اند؛ ولی به دلیل اینکه درک افراد از معیارهای مختلف و اهمیت هرکدام متفاوت است، فهرست معیارهای پیشنهاد شده نیز از تنوع بالایی برخوردار است. همچنین متغیرهای پیشنهادی مربوطه، با توجه به اینکه هرکدام از این نظریات فرایند انتخاب بازارها را شامل چه مراحلی میدانند؛ متفاوت هستند.
برای مثال کومر انتخاب بازارها را شامل سه مرحله بررسی، شناخت و انتخاب بازار می داند و برای انجام هر یک از این منظور از بازار هدف چیست؟ مراحل، متغیرهای خاصی را در نظر گرفته است. در مرحله بررسی بازار، شاخص های کلانی مانند شاخص های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی-فرهنگی و جغرافیایی را مورد بررسی قرار داده است.
در مرحله شناخت بازار، اطلاعات مختص به هر بازار خاص به کار گرفته شده است که شامل اطلاعات مربوط به عوامل بازار و نوع رقابت حاکم بر بازارها می باشد. همچنین دستیابی به اطلاعات مربوط به اندازه بازارها، نرخ رشد بازار، سطح رقابت و موانع ورود به بازارها، ازجمله عواملی هستند که در فرآیند اولویت بندی بازارها به کار گرفته می شوند.
در نهایت در مرحله انتخاب بازار، اطلاعات مختص به شرکت، اساس تصمیم گیری برای ورود به هر یک از بازارها را تشکیل خواهند داد. شاخص هایی که به منظور تحلیل بازارها استفاده می شوند، ماهیتاً دو نوع هستند. شاخص هایی که می توان آنها را به صورت عمومی برای تمامی شرکت ها به کار گرفت و شاخص هایی که به صورت اختصاصی برلی هر شرکت و محصول بکار گرفته می شود.
هر شرکتی، مقیاس ها و دیدگاه های خاصی دارد که می تواند یک بازار با رشد بالا را جذاب یا غیرجذاب کند. در نظریات پیشین که در مورد انتخاب شاخص ها ارائه شده، تأکید بسیاری بر کمیت شده است، ولی در سال های اخیر معیارهای کیفی نیز مورد توجه قرار گرفته است. بسیاری از معیارهای واقعی که در امر ارزیابی بازارها یا بخش های مختلف آن موثر هستند، ممکن است کیفی باشند. یکی از روش های دستیابی به مناسب ترین معیارهای کیفی، مصاحبه با تصمیم گیرندگان اصلی در هر شرکت است.
بعضی از مدل ها به ارزیابی غیرمستقیم بازارها از طریق بهکارگیری شاخص های چند معیاره می پردازند که نشان دهنده توسعه اقتصادی، ثبات داخلی و مباحثی این چنین هستند. در برخی از این مدل ها نیز به تجزیه و تحلیل رگرسیونی، جهت پیشبینی تقاضا برای هر محصول صنعتی خاص یا بررسی تغییرات مربوط به سهم وارداتی کشورها، پرداخته شده است.
لازم به ذکر است که در تمام دیدگاه های بررسی بازار، شاخص های یکسانی برای انواع سازمان ها در نظر گرفته شده است و در همه آنها محیط ثابت در نظر گرفته شده است و از نظر متدولوژی بررسی داده ها دچار اشکال هستند.
پیشگامان بی نهایت مطالعه مقاله محاسبه ارزش فعلی را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.
معیارهای انتخاب بازار هدف
معیارهای انتخاب بازار هدف
اگرچه در انتخاب بازار هدف، متغیرهاي بسیاري تاثیر دارد و اختلاف نظرهاي زیادي بین صاحب نظران در انتخاب مهمترین این متغیرها وجود دارد، اما در ادامه به اساسي ترین متغیرهایي که در انتخاب بازار هدف باید مورد توجه قرار گیرد، اشاره مي شود. شایان ذکر است تأکید بیشازحد بر یک متغیر، سبب اشتباه در انتخاب بازار هدف مي شود و باید به مجموعهاي از معیارها در انتخاب بازار هدف توجه شود. به منظور گزینش شاخص های مؤثر در تقسیم بندی بهینه بازار برای بخش بندی بازار بهصورت مؤثر باید به نکات زیر توجه داشت:
- تقسیم بندی بازار از منظر اقتصادی مقرون به صرفه باشد.
- با توجه به منابع موجود در شرکت امکان اجرای تقسیم بندی بازار وجود داشته باشد.
- میزان خرید بخش های مختلف بازار قابل اندازه گیری باشد.
- خریداران بخش های مختلف بازار در دسترس باشند.
اندازه بازار:
یکي از مهمترین عوامل تصمیم گیري تخمین اندازه بازار در طبقه بندي است. سنجش اندازه بازار از دو جنبه کلان و خرد صورت مي گیرد. متغیرهایي که به تخمین اندازه بازار کمک مي کنند، شامل؛ ویژگي هاي جغرافیایي، جمعیتي و اقتصادي است. براي مثال هر چه جمعیت افزایش یابد تقاضا براي کالا و خدمات افزایش یافته و اندازه بازار گسترده مي شود.
البته گاهي صرفا توجه به یک شاخص ممکن است گمراه کننده باشد. مثلاً اگر تنها به جمعیت زیاد منطقه اي توجه شود و به سایر شاخص ها توجه نشود، انتخاب چنین بازاري ممکن است با شکست مواجه گردد. علاوه بر این شاخص هاي کلان بازار به تنهایي کافي نیست و ضروري است که نیازهای قابل لمس افراد نیز در نظر گرفته شود. بدین منظور می توان از شاخص هاي خرد استفاده نمود.
رشد بالقوه مورد انتظار بازار (استعداد بازار):
اگرچه ممکن است اندازه بازار در حال حاضر کوچک باشد، لیکن باید احتمال رشد آن در نظر گرفته شود. رشد بازار همانند اندازه بازار، از دو جنبه خرد و کلان سنجیده ميشود. از جنبه کلان، حداقل منابع بالقوه یک بازار در نظر گرفته مي شود. شاخص هاي خرد براي برآورد اندازه بازار همانند تعداد خانوارهاي داراي تلویزیون، نشان دهنده اندازه رشد احتمالي تلویزیون با توجه به عمر متوسط آن است.
لازم به ذکر است استفاده از هر دو گروه شاخص هاي خرد و کلان براي تعیین اندازه رشد بازار الزامی است. لذا منظور از بازار هدف چیست؟ در مورد استعداد بازار باید توجه نمود که بازار بالقوه براي محصول چیست؟ با استفاده از معیار اندازه بازار، وضع آینده اقتصادي بازار از جمله رشد اقتصادي، تعداد افرادي که داراي قدرت خرید محصولات بازار هدف مورد نظر خواهند شد، بي ثباتي هاي محلي و سیاسي، میزان اعتصابات و پدیده هاي دیگر، از طریق مطالعه موارد مشابه در گذشته، مورد بررسي قرار مي گیرد.
موقعیت رقابت:
تعداد رقبا، نحوه رقابت آنها و کیفیت کالا در یک بازار خاص، میزان سودآوري و قدرت ورود شرکت به آن بازار را مشخص مي کند. باید بررسی شود در حال حاضر رقابت شدیدي وجود دارد یا خیر. همچنین آیا احتمال ایجاد رقابت در آینده هست؟
بطورکلی تعیین ساختار رقابتي به دلیل دشوار بودن گردآوري اطلاعات از برآورد حجم بازار یا ارزیابي ریسک سیاسي مشکل تر است؛ هر چند مي توان از منابع دیگری استفاده کرد. گفتگو با صادرکنندگان، بانکداران و سایر مدیران اجرایي در این مرحله بسیار اهمیت دارد. استفاده از نمایندگان بازرگاني کشور در خارج نیز باارزش است.
از آنجائي که اعزام نماینده یا کارشناس به بازار مورد نظر و بررسي و مصاحبه با مشتریان و رقبا، پر هزسنه می باشد، اغلب این اقدام به عنوان آخرین گام تلقي مي گردد و اگر کادر اعزامي از قبل مشخص شده باشند، دیدار چندروزه در کانال هاي توزیع و ملاقات با خریداران عمده و نمایندگان تجاري اطلاعات مفیدی در خصوص رقابت و سودآوري بالقوه بازار کسب می شود.
هزینه:
توجه به هزینه هایي چون هزینه به دست آوردن قسمتي از بازار و هزینههاي حمل و نقل نیز در انتخاب بازار هدف تأثیرگذار است. براي به دست آوردن بخشی از بازار که از نظر فعالیت هاي بازاریابي قابل دسترس نیست، نباید اقدامي صورت گیرد؛ براي مثال، مقرون به صرفه نیست که براي تعداد کمي از افراد بي سواد که در منطقه زندگي مي کنند و از طریق روزنامه یا وسایل ارتباط جمعي نمي توان به آنها دسترسي یافت، تبلیغ کنیم.
سازگاری با اهداف و منابع سازمانی:
اگر بازار هدف به اندازه کافي بزرگ و بدون رقیب قدرتمند باشد، بررسي نهایي که باید انجام شود، آن است که آیا شرکت مي تواند آن بازار را هدف قرار دهد؟ جهت اطمینان از امکان دسترسي به بخش مورد نظر در بازار هدف به منابع قابل توجهی جهت تبلیغات، توزیع و سایر هزینه هاي بازاریابي نیاز است. سؤال منظور از بازار هدف چیست؟ دیگر آن است که آیا تلاش جهت فعالیت در یک بخش خاص از بازار با اهداف کلي شرکت و منابع آن سازگار است یا خیر؟
در این بخش باید منابع مالي، اهداف سازماني و استراتژي هاي شرکت مورد بررسی قرار گیرد. بازار هدف باید قابلیت انطباق با اهداف و منابع و استراتژي هاي شرکت را داشته باشد. براي مثال اگر در رستوراني ابزار لازم براي تهیه صبحانه وجود ندارد و از سیاستي مبتني بر عدم خرید وسایل اضافه پیروي مي کند، نباید سعي کرد تهیه صبحانه را به برنامه غذایي رستوران اضافه کرد.
تناسب محصول:
با به دست آوردن اطلاعاتي در مورد استعداد و اندازه بازار، هزینه دسترسي به بازار و موقعیت رقابت، گام بعدي این است که تصمیم گرفته شود محصول شرکت چقدر با بازار هدف مطابقت دارد. به طور کلي در ادامه به چند معیار جهت تناسب بازار و محصول اشاره می شود.
- محصول قادر به جذب مشتریان در بازار بالقوه باشد.
- محدودیت های سیاسي، اقتصادي چون گراني و غیره منجر به جدایي و عدم پذیرش محصول توسط بازار مورد نظر نشود.
- هزینه هاي حمل محصول به بازار هدف، باعث از بین رفتن رقابت قیمتي نشود.
- هزینه هاي فروش در بازار هدف،شامل: کاتالوگ ها و تبلیغات و بروشورهاي منفي، با فرهنگ و قابلیت هاي بازار بالقوه هماهنگ باشد.
علاوه بر موارد ذکر شده شباهت بازارها و ریسک سیاسي نیز در عرصه بین المللي از معیارهاي انتخاب بازار هدف محسوب می شود.
شباهت بازار:
مطالعه 954 محصول ارائه شده بهوسیله 57 شرکت آمریکایي نشان دهنده همبستگي معني دار بین انتخاب کشورها و شباهت بازارهاي محلي بود. بدین مفهوم که شرکت صادرکننده تمایل به انتخاب کشوري دارد که بازار آن شبیه بازار کشورش باشد. مثلاً کشورهاي آمریکایي ابتدا به بازارهاي کانادا، استرالیا و انگلیس روي آوردند و سپس بازارهاي دیگر مانند هند، اسپانیا و کره جنوبي را مورد منظور از بازار هدف چیست؟ توجه قرار دادند.
معیارهاي شباهت در این مورد به ساختار تولید، حمل و نقل، الگوي مصرف، فرهنگ، تجارت، بهداشت و آموزش و پرورش مربوط مي شود. دلیل عمده علاقه شرکت ها به سرمایه گذاري در کشورهایي با بازار مشابه، به حداقل رساندن ریسک در شرایط عدم اطمینان است. ورود به کشور یا بازاري که زبان مشترک، سیستم توزیع مشابه، مصرف کنندگان مشابه و الگوي مصرف مشابه دارد، نسبت به کشور یا بازاري که در این مورد تفاوت قابل ملاحظه ای وجود دارد، مشکلات کمتري دارد.
علاوه بر این همان طور که ذکر شد، تجانس بازار نشان دهنده تشابه نیازها، علائق و ویژگی های مصرف کنندگان است و در بازارهاي متجانس مي توان از استراتژي بازاریابي یکسان استفاده نمود؛ و لذا بدین وسیله هزینه هاي بازاریابي نیز کاهش مي یابد.
شرایط سیاسی_ قانونی:
شامل قوانین صادرات و واردات محصولات صنعتي و مصرفي، استانداردهاي سلامت و ایمني، قوانین مرتبط با بسته بندي محصولات، علامت گذاري، تبلیغات و سیاست هاي ترفیعي و تشویقي که همگي در سیاست ها و برنامه هاي آمیخته بازاریابي تاثیرگذارند، مي باشند. هر شرکتي با اعمال محدودیت هاي سیاسي ازجمله محدودیت تعداد کارشناسان خارجي یا میزان تقسیم سود به سهام داران دچار ضرر و زیان مي شود.
بسیاري از ارزیابي هاي ریسک سیاسي براساس اطلاعات پیشین صورت مي گیرد. با این حال این شاخص ها به تنهایي معیارهاي صحیحي براي ارزیابي شرایط سیاسي نیستند؛ زیرا همواره احتمال تغییرات شدید و غیرمنتظره سیاسي وجود دارد. علاوه بر این، شرایط قانوني نیز در انتخاب بازار هدف تاثیر خواهد داشت. در واقع حقوق و مالیات هاي واردات، محدودیت هاي واردات و سهمیه بندي ها، قوانین ارزي و ترجیحات حاکم در کشور، تعیین کننده میزان دسترسي به بازار می باشد.
پیشگامان بی نهایت مطالعه مقاله نسبت های مالی را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.
پیش بینی نسبت سود به حجم سرمایه گذاری:
پیش بیني میزان درآمد با توجه به حجم سرمایه گذاري انجام مي شود تا بتوان بازار مناسب را انتخاب کرد. نسبت سود به حجم سرمایه گذاري باید بقدری باشد تا بتواند اولاً مقدار سوددهي مورد انتظار شرکت را پوشش دهد و ثانیاً ریسک هاي پیش بیني نشده احتمالي را جبران نماید.
پیش بینی فروش بالقوه:
تخمین فروش بالقوه نیاز به تخمین میزان سهم بازار کالاي شرکت، در کشور مورد نظر خواهد داشت. این پیش بیني بستگي به فعالیت هاي رقبا و فعالیت هاي احتمالي شرکت در مورد کالا، قیمت گذاري، سیاست هاي تشویقي و ترفیعي و سیاست هاي توزیعي دارد. با وجود مقبولیت زیاد عوامل رقابتي پورتر، این عوامل در رده هاي پایین قرار مي گیرند.
کارهایي که در گذشته درباره برنامه هاي بازاریابي انجام شده و بر اهمیت تعیین این عوامل به عنوان معیارهاي اصلي براي تعیین جذابیت هاي بازار هدف تأکید دارند.
هدفگذاری در بازار
شرکت ها پس از بخش بندي بازار بايستي بخش هاي مختلف را مورد ارزيابي قرار داده تا مشخص نمايند که کدامیک را بايد مورد هدف قرار دهند. ارزيابي و انتخاب درست بازار هدف تا آنجا اهميت دارد که کاتلر در کتاب 10 اشتباه مرگبار در بازاريابي آن را به عنوان اشتباه دوم خيلي از شرکت ها بيان ميکند که نشانههاي آن را مي توان فروش پايين تر از حد انتظارات و ميزان بالای برگشتی کالا و شکايت هاي فراوان مشتريان در نظر گرفت. سازمان براي ارزيابي بخش هاي مختلف مي تواند به سه عامل توجه کند:
اندازه و رشد بازار مورد نظر، جذابيت بازار و در نهایت منابع و اهداف شرکت. پس از ارزيابي بخش هاي مختلف بازار، شرکت ها مي توانند اقدام به تصميم گيري درباره ورود به بخش هاي مورد نظر بگيرند. در واقع بازار هدف از مجموعه اي از خريداران تشکيل مي شود که داراي نيازها و یا ويژگي هاي مشترک هستند و سازمان درباره تأمین اين نيازها تصميم می گيرد.
نگارش: خانم معظمی
به منظور کسب اطلاعات بیشتر، مطالعه مقاله جریان نقدی با تابع xnpv را به شما عزیزان پیشنهاد می نماییم.
بازار هدف
اﻧﺘﺨﺎب درﺳﺖ ﺑﺎزار ﻫﺪف، ﺳﺎزﻣﺎن را ﻗﺎدر می سازد ﮐﻪ ﺑﯿﻦ اﺳﺘﺮاﺗﮋی ﺑﺎزارﯾﺎﺑﯽ و اﻫﺪاف بلندمدت ﺧﻮد، ﺗﻨﺎﺳﺐ راهبردی و اصولی اﯾﺠﺎد ﻧﻤﺎﯾﺪ؛ از این رو ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﺎزارﻫﺎﯾﯽ را مورد ﻫﺪف ﻗﺮار می دﻫﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ اﻫﺪاف ﮐﻠﯽ ﺷﺮﮐﺖ ﺳﺎزﮔﺎر ﺑﺎﺷﻨﺪ. اﯾﻦ ﻋﻤﻞ سبب می شود ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﻪ ﻣﺒﺎﺣﺚ ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ ﯾﺎ اﺧﻼﻗﯽ ﮐﻪ ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ تأثیرات متفاوتی ﺑﺮ ﺑﺎزارﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﮕﺬارﻧﺪ، ﺗﻮﺟﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮی ﻧﻤﺎﯾﺪ. ﺑﺮای ﻣﺜﺎل ﯾﮏ ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﺑﻪ ﺑﺨﺶ ﺧﺎﺻﯽ از ﯾﮏ ﺑﺎزار ﮐﻪ ﻣﻮرد ﻫﺪف ﻗﺮار داده اﺳﺖ، به دﻟﯿﻞ اﯾﻨﮑﻪ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺳﻨﺘﯽ ﺧﺎﺻﯽ بر آن حکم ﻓﺮﻣﺎﺳﺖ، اصلاً ورود پیدا نکند.
بازار هدف
اﻧﺘﺨﺎب درﺳﺖ ﺑﺎزار ﻫﺪف، رابطه ﺑﯿﻦ ﺧﺮﯾﺪار و ﻓﺮوﺷﻨﺪه را ﺑﻬﺒﻮد میﺑﺨﺸﺪ و ﻓﺮﺻﺘﯽ را ﺑﺮای اﯾﺠﺎد ﯾﮏ ارﺗﺒﺎط دوطرفه ﺳﻮدآور، بهویژه در ﺑﺎزارﻫﺎی ﺻﻨﻌﺘﯽ ﻓﺮاﻫﻢ ﻣﯽسازد. همچنین ﺷﺮﮐﺖ را ﻗﺎدر ﻣﯽﺳﺎزد ﮐﻪ ﺗﻮﺟﻪ ﺧﻮد را ﺑﺮ روی بخشﻫﺎﯾﯽ ﻣﺘﻤﺮﮐﺰ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﻬﺘﺮ ﺗﻮاﻧﺴﺘﻪ اﺳﺖ آنها را شناسایی کند. توجه به تمام بازارها ﻋﻼوه ﺑﺮ اینکه بهصرف ﻣﻨﺎﺑﻊ بسیاری ﻧﯿﺎز دارد ﺑﻪ دﻟﯿﻞ افزایش ﺗﻌﺪاد ﺑﺎزارﻫﺎی ناشناس رﯾﺴﮏ ورود ﺑﻪ ﺑﺎزارﻫﺎ را اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﯽدهند.
اﻧﺘﺨﺎب ﺑﺎزارﻫﺎی ﻫﺪف در ﺑﺎزارﻫﺎی ﺻﻨﻌﺘﯽ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺑﺎزارﻫﺎی ﻣﺼﺮﻓﯽ به تمرکز ﺑﯿﺸﺘﺮی ﻧﯿﺎز دارد. زﯾﺮا وﻗﺘﯽ ﺑﺎزارﻫﺎی ﻫﺪف بهطور ﻗﻄﻌﯽ ﺗﻌﯿﯿﻦ میشوند، ارﺗﺒﺎﻃﺎت ﺑﻠﻨﺪﻣﺪت تری ﺑﯿﻦ ﺳﺎزﻣﺎن ﺧﺮﯾﺪار و ﻓﺮوﺷﻨﺪه اﯾﺠﺎد میشود. اﯾﻦ ارﺗﺒﺎط ﺑﻠﻨﺪﻣﺪت ﻧﺎﺷﯽ از اﯾﺠﺎد ﻗﺮاردادﻫﺎی ﺑﻠﻨﺪﻣﺪﺗﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﻘﺾ آنها از ﻫﺮ ﻃﺮف ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ اﯾﺠﺎد ﺗﻌﻬﺪات و بدهیهای ﺳﻨﮕﯿﻦ میشوند. ﻟﺬا اﯾﻦ ﻓﺮآﯾﻨﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﺑﺮرﺳﯽ گستردهتری اﻧﺠﺎم ﮔﯿﺮد.
از ﻃﺮف دﯾﮕﺮ ﻧﯿﺎز ﺑﻪ داﺷﺘﻦ اﻃﻼﻋﺎت ﺗﻔﺼﯿﻠﯽ در خصوص ﺧﻮاﺳﺘﻪﻫﺎی ﻫﺮ یک از ﺑﺎزارﻫﺎی صنعتی ﻧﯿﺰ اﯾﻦ ﻓﺮآﯾﻨﺪ را دﺷﻮارﺗﺮ میﮐﻨﺪ. در واﻗﻊ در اﻧﺘﺨﺎب ﺑﺎزارﻫﺎی ﺻﻨﻌﺘﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮ تأکید ﺑﺮ ﺑﺮرﺳﯽ ﺳﺎزﻣﺎنﻫﺎ و ﺻﻨﺎﯾﻊ است، منظور از بازار هدف چیست؟ در صورتیکه در ﺑﺮرﺳﯽ ﺑﺎزارﻫﺎی ﻣﺼﺮﻓﯽ، ﺑﯿﺸﺘﺮ تأکید ﺑﺮ گروه ﻣﺸﺘﺮﯾﺎن و ﮔﺮوه ﺧﺮﯾﺪاران است.
انتخاب شاخص های مناسب برای ارزیابی بازارها
به منظور انتخاب شاخص های مناسب جهت گزینش بازارها، ابتدا باید مهمترین متغیرهای تأثیرگذار در تصمیم گیری برای انتخاب بازارها تعیین گردد. به عقیده راسو و اوکورافو، هر چند که در نظریات مختلف، تعداد زیادی از این متغیرها برای بررسی و انتخاب بازارهای مختلف در سطح بین الملل ارائه شده اند؛ ولی به دلیل اینکه درک افراد از معیارهای مختلف و اهمیت هرکدام متفاوت است، فهرست معیارهای پیشنهاد شده نیز از تنوع بالایی برخوردار است. همچنین متغیرهای پیشنهادی مربوطه، با توجه به اینکه هرکدام از این نظریات فرایند انتخاب بازارها را شامل چه مراحلی میدانند؛ متفاوت هستند.
برای مثال کومر انتخاب بازارها را شامل سه مرحله بررسی، شناخت و انتخاب بازار می داند و برای انجام هر یک از این مراحل، متغیرهای خاصی را در نظر گرفته است. در مرحله بررسی بازار، شاخص های کلانی مانند شاخص های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی-فرهنگی و جغرافیایی را مورد بررسی قرار داده است.
در مرحله شناخت بازار، اطلاعات مختص به هر بازار خاص به کار گرفته شده است که شامل اطلاعات مربوط به عوامل بازار و نوع رقابت حاکم بر بازارها می باشد. همچنین دستیابی به اطلاعات مربوط به اندازه بازارها، نرخ رشد بازار، سطح رقابت و موانع ورود به بازارها، ازجمله عواملی هستند که در فرآیند اولویت بندی بازارها به کار گرفته می شوند.
در نهایت در مرحله انتخاب بازار، اطلاعات مختص به شرکت، اساس تصمیم گیری برای ورود به هر یک از بازارها را تشکیل خواهند داد. شاخص هایی که به منظور تحلیل بازارها استفاده می شوند، ماهیتاً دو نوع هستند. شاخص هایی که می توان آنها را به صورت عمومی برای تمامی شرکت ها به کار گرفت و شاخص هایی که به صورت اختصاصی برلی هر شرکت و محصول بکار گرفته می شود.
هر شرکتی، مقیاس ها و دیدگاه های خاصی دارد که می تواند یک بازار با رشد بالا را جذاب یا غیرجذاب کند. در نظریات پیشین که در مورد انتخاب شاخص ها ارائه شده، تأکید بسیاری بر کمیت شده است، ولی در سال های اخیر معیارهای کیفی نیز مورد توجه قرار گرفته است. بسیاری از معیارهای واقعی که در امر ارزیابی بازارها یا بخش های مختلف آن موثر هستند، ممکن است کیفی باشند. یکی از روش های دستیابی به مناسب ترین معیارهای کیفی، مصاحبه با تصمیم گیرندگان اصلی در هر شرکت است.
بعضی از مدل ها به ارزیابی غیرمستقیم بازارها از طریق بهکارگیری شاخص های چند معیاره می پردازند که نشان دهنده توسعه اقتصادی، ثبات داخلی و مباحثی این چنین هستند. در برخی از این مدل ها نیز به تجزیه و تحلیل رگرسیونی، جهت پیشبینی تقاضا برای هر محصول صنعتی خاص یا بررسی تغییرات مربوط به سهم وارداتی کشورها، پرداخته شده است.
لازم به ذکر است که در تمام دیدگاه های بررسی بازار، شاخص های یکسانی برای انواع سازمان ها در نظر گرفته شده است و در همه آنها محیط ثابت در نظر گرفته شده است و از نظر متدولوژی بررسی داده ها دچار اشکال هستند.
پیشگامان بی نهایت مطالعه مقاله محاسبه ارزش فعلی را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.
معیارهای انتخاب بازار هدف
معیارهای انتخاب بازار هدف
اگرچه در انتخاب بازار هدف، متغیرهاي بسیاري تاثیر دارد و اختلاف نظرهاي زیادي بین صاحب نظران در انتخاب مهمترین این متغیرها وجود دارد، اما در ادامه به اساسي ترین متغیرهایي که در انتخاب بازار هدف باید مورد توجه قرار گیرد، اشاره مي شود. شایان ذکر است تأکید بیشازحد بر یک متغیر، سبب اشتباه در انتخاب بازار هدف مي شود و باید به مجموعهاي از معیارها در انتخاب بازار هدف توجه شود. به منظور گزینش شاخص های مؤثر در تقسیم بندی بهینه بازار برای بخش بندی بازار بهصورت مؤثر باید به نکات زیر توجه داشت:
- تقسیم بندی بازار از منظر اقتصادی مقرون به صرفه باشد.
- با توجه به منابع موجود در شرکت امکان اجرای تقسیم بندی بازار وجود داشته باشد.
- میزان خرید بخش های مختلف بازار قابل اندازه گیری باشد.
- خریداران بخش های مختلف بازار در دسترس باشند.
اندازه بازار:
یکي از مهمترین عوامل تصمیم گیري تخمین اندازه بازار در طبقه بندي است. سنجش اندازه بازار از دو جنبه کلان و خرد صورت مي گیرد. متغیرهایي که به تخمین اندازه بازار کمک مي کنند، شامل؛ ویژگي هاي جغرافیایي، جمعیتي و اقتصادي است. براي مثال هر چه جمعیت افزایش یابد تقاضا براي کالا و خدمات افزایش یافته و اندازه بازار گسترده مي شود.
البته گاهي صرفا توجه به یک شاخص ممکن است گمراه کننده باشد. مثلاً اگر تنها به جمعیت زیاد منطقه اي توجه شود و به سایر شاخص ها توجه نشود، انتخاب چنین بازاري ممکن است با شکست مواجه گردد. علاوه بر این شاخص هاي کلان بازار به تنهایي کافي نیست و ضروري است که نیازهای قابل لمس افراد نیز در نظر گرفته شود. بدین منظور می توان از شاخص هاي خرد استفاده نمود.
رشد بالقوه مورد انتظار بازار (استعداد بازار):
اگرچه ممکن است اندازه بازار در حال حاضر کوچک باشد، لیکن باید احتمال رشد آن در نظر گرفته شود. رشد بازار همانند اندازه بازار، از دو جنبه خرد و کلان سنجیده ميشود. از جنبه کلان، حداقل منابع بالقوه یک بازار در نظر گرفته مي شود. شاخص هاي خرد براي برآورد اندازه بازار همانند تعداد خانوارهاي داراي تلویزیون، نشان دهنده اندازه رشد احتمالي تلویزیون با توجه به عمر متوسط آن است.
لازم به ذکر است استفاده از هر دو گروه شاخص هاي خرد و کلان براي تعیین اندازه رشد بازار الزامی است. لذا در مورد استعداد بازار باید توجه نمود که بازار بالقوه براي محصول چیست؟ با استفاده از معیار اندازه بازار، وضع آینده اقتصادي بازار از جمله رشد اقتصادي، تعداد افرادي که داراي قدرت خرید محصولات بازار هدف مورد نظر خواهند شد، بي ثباتي هاي محلي و سیاسي، میزان اعتصابات و پدیده هاي دیگر، از طریق مطالعه موارد مشابه در گذشته، مورد بررسي قرار مي گیرد.
موقعیت رقابت:
تعداد رقبا، نحوه رقابت آنها و کیفیت کالا در یک بازار خاص، میزان سودآوري و قدرت ورود شرکت به آن بازار را مشخص مي کند. باید بررسی شود در حال حاضر رقابت شدیدي وجود دارد یا خیر. همچنین آیا احتمال ایجاد رقابت در آینده هست؟
بطورکلی تعیین ساختار رقابتي به دلیل دشوار بودن گردآوري اطلاعات از برآورد حجم بازار یا ارزیابي ریسک سیاسي مشکل تر است؛ هر چند مي توان از منابع دیگری استفاده کرد. گفتگو با صادرکنندگان، بانکداران و سایر مدیران اجرایي در این مرحله بسیار اهمیت دارد. استفاده از نمایندگان بازرگاني کشور در خارج نیز باارزش است.
از آنجائي که اعزام نماینده یا کارشناس به بازار مورد نظر و بررسي و مصاحبه با مشتریان و رقبا، پر هزسنه می باشد، اغلب این اقدام به عنوان آخرین گام تلقي مي گردد و اگر کادر اعزامي از قبل مشخص شده باشند، دیدار چندروزه در کانال هاي توزیع و ملاقات با خریداران عمده و نمایندگان تجاري اطلاعات مفیدی در خصوص رقابت و سودآوري بالقوه بازار کسب می شود.
هزینه:
توجه به هزینه هایي چون هزینه به دست آوردن قسمتي از بازار و هزینههاي حمل و نقل نیز در انتخاب بازار هدف تأثیرگذار است. براي به دست آوردن بخشی از بازار که از نظر فعالیت هاي بازاریابي قابل دسترس نیست، نباید اقدامي صورت گیرد؛ براي مثال، مقرون به صرفه نیست که براي تعداد کمي از افراد بي سواد که در منطقه زندگي مي کنند و از طریق روزنامه یا وسایل ارتباط جمعي نمي توان به آنها دسترسي یافت، تبلیغ کنیم.
سازگاری با اهداف و منابع سازمانی:
اگر بازار هدف به اندازه کافي بزرگ و بدون رقیب قدرتمند باشد، بررسي نهایي که باید انجام شود، آن است که آیا شرکت مي تواند آن بازار را هدف قرار دهد؟ جهت اطمینان از امکان دسترسي به بخش مورد نظر در بازار هدف به منابع قابل توجهی جهت تبلیغات، توزیع و سایر هزینه هاي بازاریابي نیاز است. سؤال دیگر آن است که آیا تلاش جهت فعالیت در یک بخش خاص از بازار با اهداف کلي شرکت و منابع آن سازگار است یا خیر؟
در این بخش باید منابع مالي، اهداف سازماني و استراتژي هاي شرکت مورد بررسی قرار گیرد. بازار هدف باید قابلیت انطباق با اهداف و منابع و استراتژي هاي شرکت را داشته باشد. براي مثال اگر در رستوراني ابزار لازم براي تهیه صبحانه وجود ندارد و از سیاستي مبتني بر عدم خرید وسایل اضافه پیروي مي کند، نباید سعي کرد تهیه صبحانه را به برنامه غذایي رستوران اضافه کرد.
تناسب محصول:
با به دست آوردن اطلاعاتي در مورد استعداد و اندازه بازار، هزینه دسترسي به بازار و موقعیت رقابت، گام بعدي این است که تصمیم گرفته شود محصول شرکت چقدر با بازار هدف مطابقت دارد. به طور کلي در ادامه به چند معیار جهت تناسب بازار و محصول اشاره می شود.
- محصول قادر به جذب مشتریان در بازار بالقوه باشد.
- محدودیت های سیاسي، اقتصادي چون گراني و غیره منجر به جدایي و عدم پذیرش محصول توسط بازار مورد نظر نشود.
- هزینه هاي حمل محصول به بازار هدف، باعث از بین رفتن رقابت قیمتي نشود.
- هزینه هاي فروش در بازار هدف،شامل: کاتالوگ ها و تبلیغات و بروشورهاي منفي، با فرهنگ و قابلیت هاي بازار بالقوه هماهنگ باشد.
علاوه بر موارد ذکر شده شباهت بازارها و ریسک سیاسي نیز در عرصه بین المللي از معیارهاي انتخاب بازار هدف محسوب می شود.
شباهت بازار:
مطالعه 954 محصول ارائه شده بهوسیله 57 شرکت آمریکایي نشان دهنده همبستگي معني دار بین انتخاب کشورها و شباهت بازارهاي محلي بود. بدین مفهوم که شرکت صادرکننده تمایل به انتخاب کشوري دارد که بازار آن شبیه بازار کشورش باشد. مثلاً کشورهاي آمریکایي ابتدا به بازارهاي کانادا، استرالیا و انگلیس روي آوردند و سپس بازارهاي دیگر مانند هند، اسپانیا و کره جنوبي را مورد توجه قرار دادند.
معیارهاي شباهت در این مورد به ساختار تولید، حمل و نقل، الگوي مصرف، فرهنگ، تجارت، بهداشت و آموزش و پرورش مربوط مي شود. دلیل عمده علاقه شرکت ها به سرمایه گذاري در کشورهایي با بازار مشابه، به حداقل رساندن ریسک در شرایط عدم اطمینان است. ورود به کشور یا بازاري که زبان مشترک، سیستم توزیع مشابه، مصرف کنندگان مشابه و الگوي مصرف مشابه دارد، نسبت به کشور یا بازاري که در این مورد تفاوت قابل ملاحظه ای وجود دارد، مشکلات کمتري دارد.
علاوه بر این همان طور که ذکر شد، تجانس بازار نشان دهنده تشابه نیازها، علائق و ویژگی های مصرف کنندگان است و در بازارهاي متجانس مي توان از استراتژي بازاریابي یکسان استفاده نمود؛ و لذا بدین وسیله هزینه هاي بازاریابي نیز کاهش مي یابد.
شرایط سیاسی_ قانونی:
شامل قوانین صادرات و واردات محصولات صنعتي و مصرفي، استانداردهاي سلامت و ایمني، قوانین مرتبط با بسته بندي محصولات، علامت گذاري، تبلیغات و سیاست هاي ترفیعي و تشویقي که همگي در سیاست ها و برنامه هاي آمیخته بازاریابي تاثیرگذارند، مي باشند. هر شرکتي با اعمال محدودیت هاي سیاسي ازجمله محدودیت تعداد کارشناسان خارجي یا میزان تقسیم سود به سهام داران دچار ضرر و زیان مي شود.
بسیاري از ارزیابي هاي ریسک سیاسي براساس اطلاعات پیشین صورت مي گیرد. با این حال این شاخص ها به تنهایي معیارهاي صحیحي براي ارزیابي شرایط سیاسي نیستند؛ زیرا همواره احتمال تغییرات شدید و غیرمنتظره سیاسي وجود دارد. علاوه بر این، شرایط قانوني نیز در انتخاب بازار هدف تاثیر خواهد داشت. در واقع حقوق و مالیات هاي واردات، محدودیت هاي واردات و سهمیه بندي ها، قوانین ارزي و ترجیحات حاکم در کشور، تعیین کننده میزان دسترسي به بازار می باشد.
پیشگامان بی نهایت مطالعه مقاله نسبت های مالی را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.
پیش بینی نسبت سود به حجم سرمایه گذاری:
پیش بیني میزان درآمد با توجه به حجم سرمایه گذاري انجام مي شود تا بتوان بازار مناسب را انتخاب کرد. نسبت سود به حجم سرمایه گذاري باید بقدری باشد تا بتواند اولاً مقدار سوددهي مورد انتظار شرکت را پوشش دهد و ثانیاً ریسک هاي پیش بیني نشده احتمالي را جبران نماید.
پیش بینی فروش بالقوه:
تخمین فروش بالقوه نیاز به تخمین میزان سهم بازار کالاي شرکت، در کشور مورد نظر خواهد داشت. این پیش بیني بستگي به فعالیت هاي رقبا و فعالیت هاي احتمالي شرکت در مورد کالا، قیمت گذاري، سیاست هاي تشویقي و ترفیعي و سیاست هاي توزیعي دارد. با وجود مقبولیت زیاد عوامل رقابتي پورتر، این عوامل در رده هاي پایین قرار مي گیرند.
کارهایي که در گذشته درباره برنامه هاي بازاریابي انجام شده و بر اهمیت تعیین این عوامل به عنوان معیارهاي اصلي براي تعیین جذابیت هاي بازار هدف تأکید دارند.
هدفگذاری در بازار
شرکت ها پس از بخش بندي بازار بايستي بخش هاي مختلف را مورد ارزيابي قرار داده تا مشخص نمايند که کدامیک را بايد مورد هدف قرار دهند. ارزيابي و انتخاب درست بازار هدف تا آنجا اهميت دارد که کاتلر در کتاب 10 اشتباه مرگبار در بازاريابي آن را به عنوان اشتباه دوم خيلي از شرکت ها بيان ميکند که نشانههاي آن را مي توان فروش پايين تر از حد انتظارات و ميزان بالای برگشتی کالا و شکايت هاي فراوان مشتريان در نظر گرفت. سازمان براي ارزيابي بخش هاي مختلف مي تواند به سه عامل توجه کند:
اندازه و رشد بازار مورد نظر، جذابيت بازار و در نهایت منابع و اهداف شرکت. پس از ارزيابي بخش هاي مختلف بازار، شرکت ها مي توانند اقدام به تصميم گيري درباره ورود به بخش هاي مورد نظر بگيرند. در واقع بازار هدف از مجموعه اي از خريداران تشکيل مي شود که داراي نيازها و یا ويژگي هاي مشترک هستند و سازمان درباره تأمین اين نيازها تصميم می گيرد.
نگارش: خانم معظمی
به منظور کسب اطلاعات بیشتر، مطالعه مقاله جریان نقدی با تابع xnpv را به شما عزیزان پیشنهاد می نماییم.
۶ روش طلایی شناسایی و انتخاب بازار هدف
روش های شناسایی و انتخاب بازار هدف کسب و کار
در حوزه کسب وکار و بازاریابی هم جهت با بازار هدف، باید استراتژی هایی را تعیین کرد. از جمله مهمترین استراتژی ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
تحقیق بازار هدف و شناخت آن
برآورده کردن نیازهای تمام بازار کار بسیار سختی است. تقسیم بندی مشتریان به گروه های کوچکتر و انتخاب بازار هدف باعث می شود که خدمات خود را برای پر سود ترین افراد بازاریابی کنید. گروه بندی بازار هدف کمک می کند که تفاوت و تشابه بین گروه های متفاوت مشتریان را شناسایی کنید. یکی از راه های شناخت مشتریان بازاریابی در توییتر و لینکدین (Linkedin) است.
جمع آوری اطلاعات مشتریان
می توان گفت اولین قدم برای شناسایی بازار هدف و مشتریان، جمع آوری اطلاعات افرادی است که درحال حاضر از محصولات شما خرید می کنند. بعد از جمع آوری اطلاعات نقاط مشترک آن ها را پیدا کنید. در این صورت می توانید مشتریان بالقوه خود را شناسایی کنید. اطلاعاتی از جمله سن ، جنسیت ، مکان زندگی و شغل مشتریان مفید هستند.
تحلیل رفتار رقبا
بعد از بررسی ویژگی های مشتریان خود، نوبت به بررسی رفتار و ویژگی های مخاطبان رقبا می رسد. در این صورت می توانید نقاط منظور از بازار هدف چیست؟ ضعف و نقاط قوت رقیب خود را بشناسید و اشتباهات آن ها را تکرار نکنید. اطلاعاتی که از این راه به دست می آورید به شما کمک می کند که راه های نرفته را پیدا و راه های اشتباه رفته را اصلاح کنید.
ارزیابی محصول و خدمات
از مراحل مهم شناسایی بازار هدف ارزیابی محصولات و خدمات است. این مرحله باعث می شود که تصویری از مشتریان آن در ذهن شما ایجاد شود. به این منظور ویژگی های محصولات را نوشته و سپس مزیت هر ویژگی را شناسایی کنید. در نهایت با استفاده از این اطلاعات می توانید مشتریانی که به دنبال آن هستید را بشناسید.
سنجش ارزش محصول و مزیت رقابتی
مزیت رقابتی یعنی شرکت یا محصول شما مزایایی بیشتر از رقبا برای مشتری داشته باشد؛ این مزایا به این معنی هستند که شما کارهایی را بهتر از دیگران انجام میدهید که مشتری به خاطر آنها، به خرید از شرکت شما علاقه دار د.
آزمایش بازار هدف
دراین مرحله از شناسایی بازار هدف و بهینه سازی تبلیغات باید تمام اطلاعاتی که جمع آوری کردید را آزمایش کنید. برای مثال آیا لحن شما در کمپین تبلیغاتی که اجرا کرده اید به اندازه کافی موثر است؟ باانجام این آزمایش می توانید نقاط ضعف فرایندی که طی کرده اید را شناسایی کرده و آن ها را برطرف کنید.
شناسایی بازار هدف : کلام آخر
همان طور که گفته شد بازار هدف نقش بسیار مهمی در بازاریابی یک کسب و کار یا سازمان دارد. پس با دقت بیشتری انرژی خود را صرف شناسایی و انتخاب بازار هدف کنید. پس از این مرحله می توانید کمپین های تبلیغاتی مناسب بازار هدف خود را در گوگل، یوتیوب، فیسبوک و غیره آغاز کنید. در این زمینه می توانید از خدمات تخصصی آژانس تبلیغات آنلاین افراک استفاده کنید.
مشتری هدف چیست و چگونه آن را مشخص کنیم؟
100ها نکته آموزشی رایگان در اینستاگرام نیوسئو
بعد از راه اندازی کسب و کارتان شما باید به دنبال مشتری هدف باشید. شاید در ابتدا بپرسید مشتری هدف چیست. برای اینکه در کسب و کارتان پیشرفت داشته باشید، ابتدا باید به دنبال مشتری هدف باشید تا بتوانید رضایت آن ها را کسب کنید.
به طور خلاصه مشتری هدف به کسانی گفته می شود که از محصول شما استفاده می کنند، یعنی شما کسانی رو جذب می کنید که 100 درصد به دنبال محصول شما باشد. ما در این مقاله می خواهیم به شما بگویم مشتری هدف چیست و آن را چگونه باید پیدا کرد. این مقاله به شما نشان می دهد که چگونه بازار هدف را برای خود، مشخص کنید
مشتری و بازار هدف کسب و کار
برای کسانی که نمی دانند مشتری هدف چیست و به چه بازاری بازار هدف می گویند و یا تفاوت آن ها را نمی داند باید بگویم، فرق بین بازار هدف و مشتری هدف بسیار زیاد است. یک بازار هدف را می توان اینگونه توصیف کرد که بازار هدف گروه وسیعی از مشتریان احتمالی که در بازه های مختلف تعریف شده اند.
به عنوان مثال:
گروه سنی بازار هدف برای کسب و کاری می تواند بین 18 و 27 باشد، یا مثلا از یک دهک درآمدی خاصی باشند. این ها کسانی هستند که به احتمال زیاد محصولی که به بازار ارائه دهید را خریداری می کنند.
حالا که متوجه شدید مشتری هدف چیست به سراغ بازار هدف می رویم.
حالا وقتشه! اینو بخون: کسب درآمد از تولید محتوا پیشنهاد نویسنده این است که اول مقاله بالا را خوانده و سپس ادامه این مقاله را بخوانید.
بازار هدف و راهکارهایی برای شناسایی آن
بازار هدف به کسب و کارها و شرکت ها که محصولات خودشان را برای یک عده ارائه می دهند، می گویند به طور ساده به مشتریانی که خریدار محصولات شما هستند و شما را ترجیح می دهند بازار هدف می گویند.
آیا شناخت بازار و مشتری هدف اهمیت دارد؟
بسیاری از صاحبین کسب و کارها به مشتری و بازار هدف اعتقاد ندارند. آنها می گویند، همه مردم به عنوان مشتری هدف و بازار هدف کسب و کار آن ها شناخته می شود. اما باید این نکته بسیار مهم را در نظر داشته باشید هر مشتری دارای خصوصیات و رفتارها و موقعیت متفاوتی است که محصولات با خدمات متناسب به آن ها عرضه می شود.
اگر بازار هدف خود را به خوبی بشناسید می توانید به راحتی پیام بازاریابی کسب و کار خود را به گوش مشتریان هدف خود برسانید و احتمال فروش خود را بالا ببرید. یکی دیگر از مزایای بازار هدف انجام بازاریابی سفارشی است.
اگر بتوانیم تقسیم بندی بازاریابی هدف را انجام بدهیم می توانیم کمک شایانی به بازاریابان کنیم تا بتوانند رقابت بیشتری در بازاریابی هدف داشته باشند.
انواع تقسیم بندی بازارهدف
بازار هدف بسته به ویژگی ها و فاکتورهای مختلف به دسته بندی های مختلف، تقسیم بندی می شود:
تقسیم بندی بازار بر اساس ویژگی های جمعیت شناسی:
این تقسیم بندی ها بر اساس متغیرها انجام می شود. بنابراین این نوع تقسیم بندی ویژگی های خاص خودش را دارد متغیرهایی مانند سن، جنسیت، تعداد اعضای خانواده، درآمد خانواده، شغل و بسیاری دیگر از فاکتورها که در این تقسیم بندی اهمیت دارد.
تقسیم بندی ویژگی های رفتاری
این تقسیم بندی بر اساس رفتار و نوع استفاده انجام می شود. این بخش دلالت بیشتری بر نوع واکنش ها و برخوردارهای کاربر نسبت به محصول یا خدمت دارد. بر اساس آمارهای به دست آمده و تخمین های زده شده میتوانید به یک نمای کلی دست پیدا کنید.
تقسیم بندی روانشناختی:
می توان گفت تقسیم بندی روانشناختی مانند تقسیم بندی رفتاری است. اما در این نوع تقسیم بندی روانشناختی خرید محصول فرد، مورد نظر است. در این نوع تقسیم بندی می توان بیشتر به علایق، منافع مشتری اهمیت داد.
تقسیم بندی جغرافیایی:
در تقسیم بندی جغرافیایی مردم و یا گروهی از مشتریان را براساس موقعیت جغرافیایی که دارند تقسیم بندی می کنیم. این نوع تقسیم بندی یکی از ساده ترین و کاربردی ترین تقسیم بندی ها است که در چندین سال گذشته در بین صاحبان کسب و کار مرسوم شده است.
نحوه تعیین مشتریان هدف
برای تعیین مشتریان هدف باید ابتدا بدانیم مشتری هدف ما چه کسانی هستند؟
مشتری هدف شما کسانی هستند، که آن را به عنوان کسی که نیازمند محصول شماست، شناخته اید. تعیین مشتریان هدف می تواند سهم بزرگی از بازار هدف تان باشد چون نیاز بازار هدف را شناخته اید. تصمیم گیری برای مشتریان هدف مهم است. دلیل آن این می تواند باشد که رقابت در کسب و کار های امروزی بسیار مهم است و همه کسب و کار ها نمی تواند رضایت همه مشتریان را جلب کنند
سخن آخر
ما در این مقاله به شما گفتیم مشتری هدف چیست، با بازار هدف آشنا شدید حال شما در بازاریابی برای کسب و کارتان باید بر روی دو چیز تمرکز کنید، مشتری هدف و بازار هدف. هر چه تلاش شما بیشتر باشد احتمال اینکه مشتریان کافی برای محصولات خود پیدا کنید بیشتر می شود. همچنین اگر بازاریابی شما دارای تنوع باشد، می توانید سطح در معرض دید بودن کسب و کار خود را بالا ببرید.
دیدگاه شما