عوامل مؤثر بر نرخ بازده حقوق صاحبان سهام بانکها: شواهدی از بازار بورس اوراق بهادار تهران
اولین همایش ملی پژوهش های کاربردی حسابداری،مدیریت اقتصاد
خرید و دانلود فایل مقاله
با استفاده از پرداخت اینترنتی بسیار سریع و ساده می توانید اصل این مقاله را که دارای 11 صفحه است به صورت فایل PDF در اختیار داشته باشید.
مشخصات نویسندگان مقاله عوامل مؤثر بر نرخ بازده حقوق صاحبان سهام بانکها: شواهدی از بازار بورس اوراق بهادار تهران
چکیده مقاله :
امروزه رقابت بین بنگاههای اقتصادی برای کسب جایگاه مناسب در بازارها همواره مورد توجه قرار گرفته. شواهد تجربی نشان میدهدکشورهایی که بازارهای سهام سازمانیافته دارند از نهاد بانکی کارآمدی نیز برخوردار میباشند؛ که موجب تبدیل شده بانکها به سهامداراناصلی بازار سهام شده است. در حال حاضر، وضعیت اقتصادی کشور حاکی از بانک محور بودن بازارهای مالی است؛ در واقع، بانکها مهم-ترین واسطههای مالی در ارائه خدمات به جامعه میباشند. از آنجایی که بانکهای خصوصی در مقایسه با سایر بانکها بیشترین سهمداراییها با درجه نقدشوندگی بالا را دارند؛ بررسی عوامل مؤثر بر نرخ بازده حقوق صاحبان سهام بانکها میتواند تحلیل مناسبی از سودآوری بانکها و عملکرد آنها در نظر گرفته شود. در این تحقیق سعی شده تا عوامل مؤثر بر نرخ بازده حقوق صاحبان سهام مورد بررسی قرار گیرد. در این مطالعه، تأثیر عوامل مؤثر بر نرخ بازده حقوق صاحبان سهام بانکها در بازار بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی سالهای 1392- 1388 به صورت دادههای فصلی و بر اساس تعداد 7 بانک حاضر در بازار بورس مورد بررسی قرار میگیرد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش دادههای تابلویی استفاده شده است. پس از تجزیه و تحلیل دادهها مشخص گردید که نرخ بازده حقوق صاحبان سهام با متغیرهای نسبت کفایت سرمایه، نسبت مدیریت نقدینگی و درآمد بانکها رابطه مثبت و معنیدار و با متغیر نسبت کیفیت دارایی و نسبت مدیریت بهرهوری رابطه منفی و معنیداری دارد.
کلیدواژه ها:
کد مقاله /لینک ثابت به این مقاله
کد یکتای اختصاصی (COI) این مقاله در پایگاه سیویلیکا NCARA01_166 میباشد و برای لینک دهی به این مقاله می توانید از لینک زیر استفاده نمایید. این لینک همیشه ثابت است و به عنوان سند ثبت مقاله در مرجع سیویلیکا مورد استفاده قرار میگیرد:
نحوه استناد به مقاله :
در صورتی که می خواهید در اثر پژوهشی خود به این مقاله ارجاع دهید، به سادگی می توانید از عبارت زیر در بخش منابع و مراجع استفاده نمایید:
کردجزی، سپیده و قبادی، سارا،1394،عوامل مؤثر بر نرخ بازده حقوق صاحبان سهام بانکها: شواهدی از بازار بورس اوراق بهادار تهران،اولین همایش ملی پژوهش های کاربردی حسابداری،مدیریت اقتصاد ،دامغان،https://civilica.com/doc/450124
در داخل متن نیز هر جا که به عبارت و یا دستاوردی از این مقاله اشاره شود پس از ذکر مطلب، در داخل پارانتز، مشخصات زیر نوشته می شود.
برای بار اول: ( 1394، کردجزی، سپیده؛ سارا قبادی )
برای بار دوم به بعد: ( 1394، کردجزی؛ قبادی )
برای آشنایی کامل با نحوه مرجع نویسی لطفا بخش راهنمای سیویلیکا (مرجع دهی) را ملاحظه نمایید.
مراجع و منابع این مقاله :
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :
- ابریشمی ح. 1387. اقتصاد سنجی کاربردی (رویکرد نوین). تهران: موسسه .
- سپهردوست ح، آئینی ط.1392. بررسی عوامل موثر بر نسبت کفایت .
- سید نورانی م، ایری ح، محمدیان ع. 1391. رابطه علیت .
- شاهچرا م، جوزدانی ن. 1391. تاثیر نسبت کفایت سرمایه بر .
- صالح نژاد ح، غیور و. 1389. تاثیر نرخ بازده دارایی .
- قدوسی پ، آذربایجانی ک، رنجبر 5. 1392. تاثیر نهادهای حاکمیتی .
- _ conferenceApplie Research of Accounting, Management& Economy آذرماه 1394 .
- کنعانی خسروشاهی ر، شاهچرا م، حسن زاده ع. 1393. تاثیرقدرت .
- گجراتی د. (1995). مبانی اقتصاد سنجی. ترجمه ابریشمی ح. تهران: .
- میرزاده الف، نجات الف، شهبازی م، جواهری کامل م. 1389. .
- نوفرستی م. 1387 . ریشه واحد و همجمعی در اقتصاد .
- Al-Tamimi H (2010). Factors influencing performance of the UAE islamic .
- Bokhari I. H, Muhamad Al S. (2012). Determinants of capital .
- Buyuksalvarct A, Abdioglu H. (2011). Determinants of capital adequacy ratio .
- Cetorelli N, Goldberg L. (2011). Liquidity management of US global .
- De Wet J.H, E. Du Toit. (2007). Return _ equity:A .
- Egger P. (2002). An econometric view on the estimation of .
- Green W. (2001). Econometric Analysis. New York University, 1188p. .
- Kang J, K. Kim, W. Henderson, (2002). Economic value added .
- Johansen S. (1995). Estimation and hypothesis testing of cointegration vectors .
- Ongore VO. (2013). Determinants of financial performance of commercil banks .
مدیریت اطلاعات پژوهشی
اطلاعات استنادی این مقاله را به نرم افزارهای مدیریت اطلاعات علمی و استنادی ارسال نمایید و در تحقیقات خود از آن استفاده نمایید.
رابطه بازده دارایی ها، بازده حقوق صاحبان سهام و ارزش افزوده اقتصادی در صنعت بیمه
معیارهای سنتی ارزیابی عملکرد به دلیل در نظر نگرفتن هزینه سرمایه و نیز استفاده از اطلاعات حسابداری، در معرض انتقاد فراوانی میباشند. در طرف مقابل ارزش افزوده اقتصادی با لحاظ نمودن هزینه فرصت و سود اقتصادی و سود اقتصادی، معیار بهتری در ارزیابی ارزش ایجاد شده در شرکتها است. در این تحقیق، ارتباط میان معیارهای فوق با ارزش افزوده اقتصادی در صنعت بیمه بررسی شده تا مشخص گردد که به چه میزانی معیارهای سنتی مورد اشاره منطبق با معیار ارزش افزوده اقتصادی میباشند و تا چه حد بهبود ارزش افزوده اقتصادی ایجاد شده در بنگاه کمک میکند.
در این تحقیق، تمام شرکتهای بیمه (به استثنای شرکتهای بیمه اتکایی) که شامل 16 شرکت است، برای یک دوره 4 ساله (1384 تا 1387) ارزیابی شده است. همچنین با توجه به اینکه تحقیق فوق، کل صنعت را مورد بررسی قرار میدهد و نیز به سبب آنکه ارزش افزوده اقتصادی یک معیار عینی میباشد، لذا از حاشیه ارزش افزوده اقتصادی در محاسبات استفاده شده است.
یافته های تحقیق نشان میدهند که میان بازده دارایی ها و بازده حقوق صاحبان سهام با حاشیه ارزش افزوده اقتصادی در صنعت بیمه رابطه نسبت قوی و مستقیمی برقرار است. البته این ارتباط در مورد بازده حقوق صاحبان سهام بیشتر میباشد. همچنین جهت مشخص شدن ابعد بیشتری از رابطه معیارهای سنتی مورد اشاره با معیار ارزش افزوده اقتصادی، ارتباط بازده دارایی ها و بازده حقوق صاحبان سهام نیز با "نسبت سود عملیاتی پس از کسر مالیات به مبلغ هزینه سرمایه" نیز بررسی گردید که نتایج آن نیز حاکی از وجو ارتباط مستقیم میان بازده دارایی ها و بازده حقوق صاحبان سهام با این نسبت است.
کلیدواژهها
- بازده حقوق صاحبان سهام (ROE)
- بازده دارایی ها (ROI)
- ارزش افزوده اقتصادی (EVA)
- سود عملیاتی پس از کسر مالیات (NOPAT)
- سرمایه بکار گرفته شده (NA)
- حاشیه ارزش افزوده اقتصادی (RROC)
- میانگین موزون هزینه سرمایه (WACC)
20.1001.1.28210166.1389.8.32.6.3
عنوان مقاله [English]
Investigating the Relationship among Economic Value Added, Return on Equity and Return on Investments in Insurance Companies
نویسندگان [English]
- Saied Sehhat 1
- Faraz Mosaferi Rad 2
- Majid Shariat Panahi 3
چکیده [English]
There are several criticisms on traditional performance appraisal criterions because of not considering "Cost of Capital" and using traditional accounting methods and roles. Alternatively, economic value added and other modem performance appraisal criterions imply cost of capital to provide a better estimation of added values.
The relationship between these traditional criterions such as "Return on Investments" and "Return on Equity" with "Economic Value Added" as a modern criterion has been evaluated throughout this research. In addition, it has been discussed how traditional measurements can adapt with economic value added and how their developments can augment economic value added.
As a result of the few numbers of Iranian insurance companies we have exploited society and assessed eighteen active insurance companies of Iran during 2006-2009. Also we used "Rate of Return on Capital" instead of economic value added. Economic value added is based on the excess amount of money that a company earns on the capital employed. Therefore, comparing it with relative ratios is not reliable.
Adjustments of economic value added have been applied based on standard adjustment of economic value added and Iranian insurance companies accounting principles.
The research finds that there is a significant relationship between return on investment and economic valued added. Also there is a significant relationship between return on equity and return on economic value added. In addition the relationship between ROE-RROC is more significant than ROI-RROC.
ROE یا همان بازده حقوق صاحبان سهام چیست؟
بازده حقوق سهامداران یا ROE یک معیار اندازهگیری عملکرد مالی است که از تقسیم درآمد خالص بر حقوق صاحبان سهم به دست میآید. ازآنجاکه حقوق صاحبان سهام برابر با داراییهای شرکت منهای بدهیهای شرکت است، لذا ROE میتواند بهعنوان بازده داراییهای خالص در نظر گرفته شود. ROE نتیجه نهایی چندین متغییر مهم است.این متغییرها معمولا به وسیله تجزیه و تحلیل سیستم دوپانت مورد تحلیل قرار میگیرد چراکه که از شرکت دوپانت نشأت گرفته است. ایده سیستم دوپانت تجزیه ROE به اجزای مهم آن به منظور شناخت اثرات مختلف آنها بر ROE ونیز کمک به تحلیلگران بازده حقوق صاحبان سهام بازده حقوق صاحبان سهام در پیش بینی روند آینده ROE میباشد.
ROE بهصورت درصد بیان میشود و میتواند برای هر شرکت محاسبه شود البته درصورتیکه خالص درآمد و حقوق سهامدار اعداد مثبتی باشند. خالص درآمد قبل از پرداخت سود تقسیمی به سهامداران عادی و پس از پرداخت سود به سهامداران ممتاز و بهره وامدهندگان محاسبه میشود.
بالا یا پایین بودن نسبت ROE میتواند در صنعتها و بخشهای مختلف متفاوت باشد. زمانی که دو شرکت مشابه توسط این نسبت مقایسه میشوند، مقادیر معنادارتر خواهند بود. حتی در یک گروه و صنعت یکسان مقایسه نسبت ROE بین دو شرکت که یکی سود تقسیمی بیشتری دارد میتواند گمراهکننده باشد. به بیانی دیگر ROE نشان میدهد مدیریت شرکت با چه سرعت و نرخی در حال افزایش یا کاهش ارزش شرکت است.
فرمول محاسبه نسبت ROE در تحلیل بنیادی:
ارزش سهام در اختیار سهامداران/درآمد خالص سالانه = بازده دارایی
اغلب تحلیل گران و سرمایه گذاران حرفهای بازار حداقل ROE را که مطلوب میدانند ۱۵ درصد است.
درآمد خالص پس از یک سال مالی کامل و یا پس از گذشت دوازده ماه تمام در بیانیه درآمد مشخص میشود، مجموع فعالیتهای مالی در طول دوره موردمحاسبه می شود. حقوق صاحبان سهام از طریق ترازنامه مشخص میشود، یک ترازنامه در حال اجرای شرکت، تمام تغییرات در داراییها و بدهیها را مشخص میکند. بهترین روش برای محاسبه بازده حقوق در نظر گرفتن میانگین دارایی در طول دو دوره مشخص مالی در ترازنامه است.ROE میتواند یک معیار مقایسهای خوب بین دو شرکت باشد بااینحال اگر مقادیر ترازنامه شرکتها بسیار متفاوت باشد میتوان ROE را با میانگین بلندمدت شاخص بازار مقایسه کرد.
میانگین حقوق سهامدار با اضافه کردن حقوق در ابتدا و انتها دوره و سپس تقسیم این مقدار بر دو به دست میآید. سرمایهگذاران میتوانند از ترازنامههای سهماهه برای محاسبه دقیقتر میانگین دارایی استفاده کنند.
یک شرکت با درآمد سالانه ۱,۸۰۰,۰۰۰ را تصور کنید بهطوریکه میانگین درآمد صاحبان سهام ۱۲,۰۰۰,۰۰۰ است. در این صورت ROE شرکت برابر با ۱۵% خواهد بود.
بازده
ROE چگونه میتواند مشکلات را شناسایی کند
منطقی است که این سؤال برای شما پیش بیاید که چرا ROE برابر یا کمی بالاتر از میانگین بهتر از ROA است که دو برابر یا حتی سه برابر میانگین صنعت است. آیا سهام با ROE بالاتر باارزشتر نیست؟ گاهی اوقات ROE بالا بسیار خوب است، و به این معنی است که خالص درآمد به نسبت داراییها بسیار بالاتر است چراکه عملکرد شرکت بسیار قوی بوده است. بااینحال برخی اوقات ROE بالا نسبت به دارایی کمتر نشاندهنده یک سیگنال خطر و ریسک است.
سود ناپیوسته
فرض کنید شرکت الف چندین سال بدون سود بوده است. ضرر و زیان شرکت در ترازنامه در بخش داراییها بهعنوان دارایی و یا سرمایه از دست رفته شرکت عنوانشده است. زیان یک مقدار منفی است و حقوق صاحبان سهم را کاهش میدهد. فرض کنید الف در سال گذشته بیشترین سود را داشته است و مجدداً به چرخه سودآوری بازگشته است. معیار سنجش ROE در این صورت میتواند بسیار گمراهکننده باشد چراکه شرکت سود را بهطور پیوسته کسب نکرده است.
در این مورد ROE بسیار بالا مفید است چراکه به سرمایهگذاران هشدار میدهد شرکت الف بهطور مستمر سوددهی نداشته است. سرمایهگذاری در شرکتی به مشابه شرکت الف بسیار پرخطرتر از شرکتهایی است که دارای روند صعودی و پایدار ROE ولی با مقدار پایین هستند.
بدهی بیشازحد
اگر یک شرکت بیشازحد وام گرفته باشد، میتواند بازده حقوق سهام را افزایش دهد چراکه حقوق صاحبان سهام برابر دارایی منهای بدهی است. هرچه بدهی قرضی شرکت بیشتر باشد، حقوق کمتر افت میکنند. یک سناریو معمولی که میتواند این شرایط را ایجاد کند زمانی است که شرکت مبلغی زیادی برای بهمنظور خرید سهام خود قرض میکند. این میتواند درآمد به ازای سهام EPS را افزایش دهد اما در نرخ رشد کلی و عملکرد سازمان تأثیری ایجاد نمیکند.
ROE منفی
اگر یک شرکت خالص درآمدی منفی داشته باشد آنگاه ROE یا همان بازده حقوق محاسبه نمیشود. بااینحال اگر شرکت دارایی منفی به دلیل ضرر دورههای گذشته و یا قرض گرفتن بیشازحد داشته باشد، ROE میتواند منفی شود چراکه با یک عدد منفی محاسبه خواهد شد.
اگر ROE منفی باشد، شایعترین دلیل میتواند قرض گرفتن بیشازحد و یا سود ناپیوسته شرکت باشد. بااینوجود برای شرکتهایی که سودآور هستند و از قرض برای بازخرید سهام خود استفاده میکنند، وجود دارد.
در تمام موارد، سطوح منفی یا بیشازحد بالای ROE باید موردتوجه قرار گیرد. در موارد نادر ROE منفی میتواند به دلیل جریان نقدی جهت بازخرید سهام یا عملکرد بسیار خوب مدیریت باشد، اما این مورد بسیار بهندرت رخ میدهد. درهرصورت یک شرکت با ROE منفی قابلیت مقایسه با سایر شرکتهای دارای ROE مثبت را ندارد.
تفاوت بین ROE و بازدۀ سرمایۀ سرمایه گذاری شده
در حالیکه بازدۀ حقوق صاحبان سهام بستگی به سود یک شرکت دارد، می تواند مربوط به سهم صاحبان سهام، بازدۀ سرمایۀ سرمایه گذاری شده (ROIC) شود که محاسبات را چند مرحله جلوتر می برد. هدف ROIC محاسبۀ میزان سرمایه بعد از سود سهام است که یک شرکت بر اساس منابع موجود سرمایه، شامل سهم سهامداران، و بدهی ها بدست می آورد. ROE بستگی به این امر دارد که یک شرکت تا چه اندازه از سهم سهامداران استفاده می کند، در حالیکه ROIC برای تعیین این موضوع است که یک شرکت چگونه از تمامی سرمایۀ موجود برای کسب درآمد استفاده می کند.
محدودیت های استفاده از بازدۀ حقوق صاحبان سهام- ROE
بازدۀ حقوق صاحبان سهام بالا ممکن است همیشه مثبت نباشد. ی بسیار بزرگ نشان دهندۀ موارد مختلفی مانند سودهای ناپایدار، و یا بدهی های بیش از حد می باشد. به همین صورت، ی منفی می تواند بعلت این باشد که یک شرکت دارای زیان خالص و یا سهم منفی سهامداران است که نمی تواند برای ارزیابی شرکت بکار رود و یا برای مقایسه با دیگر شرکت ها با ROE (بازده حقوق)مثبت استفاده شود.
جمعبندی
بازده حقوق صاحبان سهام یک نسبت حاصل از خالص درآمد (سود) به حقوق صاحبان سهام یا دارایی (دارایی منهای بدهی) است. ROE بهعنوان معیار ارزیابی عملکرد مدیریت شرکت در خصوص داراییها میتواند مورداستفاده قرار گیرد. نرخ رشد پایدار و نرخ رشد سود تقسیمی سهام میتواند با استفاده از نسبت ROE محاسبه و برآورد شود البته با این شرط که نرخ ROE برابر یا بالاتر از میانگین صنعت باشد. ROE میتواند در مقایسه سهام مفید باشد اما سرمایهگذاران باید به تنوعبخش بندی سهام و استراتژی های مختلف سود تقسیمی توجه داشته باشند.
حقوق صاحبان سهام در بورس چیست و چه منفعت هایی دارد؟
در این مقاله می خواهیم راجع به موضوع و مبحثی کمتر شنیده شده یعنی حقوق صاحبان سهام صحبت کنیم و در حد امکان سعی شده است که تمام نکات را برای شما عزیزان بیان کنیم.
- اگر از وضعیت بورس آگاه نیستید، این مقاله رو بخوانید.
حقوق صاحبان سهام چیست؟
آیا می دانید حقوق صاحبان سهام به انگلیسی و فرانسوی چه می شود؟ به اصطلاح فرانسوی Capitaux propres گفته می شود. در ابتدا باید بگوییم که معرفی نمودن علاقه مندی های سهام داران و مالکان اصلی یک شرکت را نسبت به کل دارایی هایی موجود و خالص آن شرکت می گویند. البته آیا می دانید که حق و حقوق این صاحبان چگونه به دست می آید؟ آنان پس از این که تمام بدهی های موجود را از کل دارایی مجموعه کسر نمودند، در آن زمان نیز می توانند منافع و حقوق خود را نیز برداشت نمایند.
اگر به یک مؤسسه تجاری سری زده باشید و از کارکرد آن ها متوجه شده باشید، به طبع می دانید که دستمزد و حق آنان در اصل از سود اصلی شرکت به دست می آید. نا گفته نماند که در قسمت حسابداری هم اموال مربوط به سهام داران برای اهدافی همچون تعیین نمودن میزان سرمایه، منابع و مشخص کردن سود سهام بین مالکان نیز پخش می شود. در تمام مؤسسات مواردی همچون سود و ضرر، میزان سهام و تمامی دارایی نیز بررسی می گردد و سود کلی آن در حقوق صاحبان سهام نیست.
در مطالب قبلی تا جایی که توانستیم شرح کاملی از آن را در اختیار شما عزیزان قرار دادیم، اما شاید در حال حاضر افرادی به تازگی به سایت ما ملحق شده باشند که هیچ دانشی در این زمینه ندارند، در این صورت خواهشمندیم که با صبوری و دقت مطالب را مطالعه نمایید و بدون آگاهی دست به انجام هیچ کاری در این حوزه نزنید، زیرا ممکن است برای شما خطر ساز باشد. هم اکنون می خواهیم مطلبی مختصر و مفید را در این باره به شما عزیزان بگوییم.
شاید در این روز ها از بازار داغ سهام و بورس مطلع شده باشید و اخباری به گوشتان رسیده باشد که ممکن است شما را وسوسه نموده تا در این حوزه فعالیت نمایید، ولی در ابتدای امر باید به طور کلی در این زمینه دانش خود را به روز کنید و بدانید که اوراق بهادر چه می باشد؟ اگر به شناخت نسبتاً خوبی رسیدید، آن زمان است که می توانید از حق مالکان و این که بدانید حقوق صاحبان سهام چیست، آگاهی یابید.
جالب است بدانید که هر شی ای که دارای ارزش مادی فراوان برای شخص حقیقی باشد را اوراق بهادر می نامند و سهام نیز به این معنا است، که شما با بهره گیری از هدف خاصی، میزانی از دارایی های خود را در راستای اهدافتان سرمایه گذاری می نمایید و در پایان از منافع به دست آمده حق خود را دریافت می کنید.
سهام خود دارای انواع متفاوتی از جمله نوع ممتاز و عادی می باشد که در ادامه به شرح آن نیز می پردازیم. شرکت های مربوط به سهام خود به دو دسته عام و خاص تقسیم می گردند. اما به مبحث داغ مربوط در این زمینه می رسیم و می خواهیم بدانیم که حقوق صاحبان سهام چیست و تعریف جامعی را در این حوزه در اختیار شما هم وطنان گرامی قرار دهیم. افراد فعال در این شاخه این را به عنوان ارزش ویژه نیز شناسایی می کنند و از این حیث نشان گر آن می باشد که میزان ماکیت هر شخص به چه میزانی می باشد. جالب است بدانید که حقوق صاحبان سهام در واقع همان مقدار از ارزش مادی می باشد، که متعلق به شخص حقیقی در آن سرمایه گذاری می باشد.
بنا به هر دلیلی اگر فعالیت هر شرکتی به پایان برسد و کار ها نیز با اختلال رو به رو شوند و کار مختل شود، حسابدار آن مجموعه در ابتدا تمام بدهی های موجود را از کل دارایی مؤظف است که کسر نماید و در پایان از مجموع منافع به دست آمده حقوق شخصی که در این راستا سرمایه گذاری نموده است را پرداخت نماید. بنابراین اگر تا به اکنون نمی دانستید که در چه شرکتی سرمایه خود را قرار دهید و اوراق بهادر از نوع سهام و بورس را دریافت نمایید، بهتر است که بدون تحقیق هیچ قدمی بر ندارید و بی گدار به آب نزنید.
حقوق صاحبان سهام کدام است
حقوق صاحبان سهام به چه صورت می باشد و چه مواردی در حقوق صاحبان سهام نیست ؟ می توان از این عنوان بدین صورت یاد نمود که یک از دسته از اوراق بهادر می باشد که آنان جزئی از دارایی های فردی که در راستای موضوعی سرمایه گذاری نموده است، به حساب می آیند. به فرض مثال اگر میزان ارزشمندی یک شرکت دو میلیارد تومان باشد و شما 40 درصد از آن متعلق به شما باشد، می توان گفت که حدود 800 میلیون از دارایی کل شرکت متعلق به خودتان است.
این را بدانید که در زمینه بورس انجام این گونه فعالیت ها کمی پر پیچ و خم و پیچیده تر می باشد و افراد بیش تری در عرضه و دریافت سهام با شما شریک می باشند و به طور کلی می توان به این موضوع پی برد که شیوه تقسیم دارایی در این عرصه کمی متفاوت تر می باشد. در این روز های اخیر موضوع سهام، اوراق و بورس از مهم ترین مباحثی است که مردم به آن می پردازند و بسیار علاقه مند می باشند، تا اموال خود را با فعالیت در این زمینه افزایش دهند.
اگر در مورد نحوه پذیره نویسی انواع سهام و شرکت نمودن در آن ها آشنایی کامل را داشته باشید به طبع می دانید که حقوق صاحبان سهام زمانی برای آنان قابل دسترسی می باشد، که در قسمت مربوط به حسابداری تمامی موارد لازم از جمله مقدار کل موجودی، میزان سود و ضرر کرد نیز محاسبه شود و در پایان پس از این که کسر بدهی ها انجام شد مانده موجود را نیز بین تمامی اشخاص سهام دار پخش می کنند و بدین ترتیب هرکس سهم مربوط به خود را دریافت می نماید. طبق استاندارد های موجود از شروع سال 98 این قانون لازم الاجرا شده است که حقوق صاحبان به حقوق مالکانه تغییر اسم پیدا کند.
کسانی که در این حوزه در حال فعالیت می باشند، می دانند که دنیای پیچیده ای نمی باشد و با کسب دانش کافی می توان در این عرصه نیز سرمایه گذاری کرد و بسیار هم شیرین می باشد، البته هر شغلی سختی خود را دارد ولی با تلاش ساختن هیچ آمالی غیر ممکن نمی باشد. در این ایام که بورس بسیار رونق پیدا نموده، شما مخاطبین عزیز هم می توانید همانند اشخاص دیگر برای خود هدفی را مشخص کنید و بر روی آن سرمایه گذاری نمایید، اما توجه نمایید که بدون کسب دانش و آگاهی در این زمینه وارد نشوید زیرا ممکن است تمامی دارایی خود را در کسری از زمان از دست بدهید.
در این مقاله امروز درصدد آن هستیم تا شرح کاملی را در مورد انواع سهام و حقوق مربوط به سهام داران را در اختیارتان قرار دهیم، پس تا پایان نوشته های ما را دنبال کنید و این مطالب را با دقت هرچه تمام مطالعه بفرمایید. آیا می دانید که اوراق بهادر چیست؟
اگر تازه وارد باشید باید خدمتتان بگوییم که قبل از شناخت و کسب آگاهی در این عرصه باید اوراق را شناسایی نمایید، در واقعیت به ابزار ها و اسناد و هر چیزی که از لحاظ مادی بسیار ارزشمند باشد و ما را به این موضوع هدایت کند که این اشخاص حقیقی مالک این دارایی ها می باشند را اوراق بهادر می نامند. در حقیقت نوعی از اموال و طلب های مربوط به تمامی ارگان های دولتی و یا شرکت های خصوصی می باشد که در چندین سال اخیر بسیار حائز اهمیت هستند.
پذیره نویسی سهام
پذیره نویسی سهام آیا تاکنون در مورد این که چگونه می توانید از نحوه پذیره نویسی سهام آگاه شوید، اطلاعاتی را به دست آورده اید؟ کسانی که در این حوزه دائماً در حال فعالیت می باشند هم می توانند شما را در این موضوع یاری نمایند و همچنین می دانند که میزان و محاسبه حقوق چگونه انجام می شود. حقوق آنان زمانی برایشان قابل دسترسی است که در قسمت حسابداری تمامی امورات مربوطه همانند، مقدار سود و ضرر حاصل شده، موجودی کل دارایی ها نظارت می شود و در پایان بعد از آن که بدهی ها از سود خالص کسر شدند، در آن زمان مبلغ باقی مانده بین تمامی سرمایه داران توزیع می شود. در نهایت مقدار باقی مانده بین این اشخاص تقسیم و پخش می شود و هر فرد سهم خود را دریافت می نماید. بر اساس استاندارد های صورت گرفته این موضوع اجباری شده است که عنوان حقوق صاحبان به مالکان تغییر یابد و این مورد از سال 98 – 99 تصویب شده است.
حقوق صاحبان سهام در بورس
در این دست نوشته سعی داریم تا کمی در مورد حقوق مربوط به مالکان سهام در بورس صحبت نماییم. آیا می دانید که هدف حقوق صاحبان فعال در عرصه سهام چیست؟ معمولاً این اهداف در قسمت مربوط به حسابداری بررسی می گردند و شامل مباحث زیر هستند:
- تشخیص مجموع سرمایه های قانونی و به ثبت رسیده.
- مشخص نمودن انواع منابع سرمایه گذاری در شرکت های مربوط به سهام.
- یافتن سودی که متعلق به سرمایه گذاران می باشد.
باید از این موضوع مطلع باشید که دستمزد و سود افرادی که در این شاخه مدت ها است در حال فعالیت می باشند، بر اساس مقداری که سرمایه گذاری نموده اند و خریدی که انجام داده اند، به دستشان می رسد. البته ممکن است اگر تدبر کافی در این عرصه نشود، ضرراتی نیز به دنبال داشته باشد، که در این صورت زمانی به آن ها حقوق پرداخت می شود که مجموع بدهی ها از کل سرمایه مربوط به سهام کسر شود و در ادامه باقی مانده و منفعت نیز به آنان تعلق می گیرد. البته یکی از جنجالی ترین مباحث در قسمت حسابداری مبحث ارسال لیست بیمه می باشد که افراد فعال در این قسمت ابهامات زیادی را در مورد این مسائل دارند.
حقوق صاحبان سهام دارایی ثابت چیست و بر چه اساسی تعیین می شوند؟ اگر قصد دارید تا به پاسخ این وال دسترسی پیدا کنید کافی است مقاله هایی که در این رابطه در سایت بار گذاری نموده ایم را با دقت مطالعه و بررسی کنید. در اصل باید بگوییم که مالکیت نسبت به چندین سرمایه گذاری یا یک واحد تجاری و علاقه مندی افراد سرمایه گذار نشان دهنده حقوق آنان در سهام می باشد. البته باید بدانید که نامی تحت عنوان ارزش ویژه را به این اشخاص اطلاق می کنند.
در یک شرکتی که تجاری می باشد، حقوق این افراد را اگر بخواهید بدانید در اصل منافع و دارایی افراد فعال در این زمینه را نشان می دهد. دستمزد و سود عموم سرمایه داردر سهام، اهدافی همچون مقدار دارایی قانونی، مشخص نمودن سود در بین تمامی اعضا را دنبال می نماید.
منفعت های حقوقی
این را بدانید که هر کدام از انسان هایی که در این راستا وارد عمل شده اند و از منفعت های حقوقی پیروی می کنند، هیچ گونه مشکل و نقضی برایشان ایجاد نمی گردد و باید آگاه باشند که حقوق مربوط در حوزه بورس و سهام در قنون و مقررات واحد تجاری کاملاً مشخص می باشد، که این خود بر آینده شما عزیزان بسیار مؤثر است. پس با اشاره به این مباحث کاملاً متوجه شده اید که بر اساس قوانین وضع شده در تجارت کشورمان هر یک از سهام داران دارای حقوق مالی و غیر مالی هستند.
حقوق صاحبان سهام شامل
در نوشته های پیشین به طور مفید و کلی در مورد حقوق صاحبان سهام اطلاعاتی را درج نمودیم و راجب آن مباحثی را ذکر کردیم که هم اکنون مجدد مفاهیمی مفید را در این رابطه در اختیارتان قرار خواهیم داد تا به خوبی از این حیث نیز بهره مند شوید. بهتر است بدانید که اگر بخواهیم به طور مختصر در این باره صحبت نماییم بهتر است بگوییم که حقوق صاحبان سهام بر اساس مواردی همچون تشخیص کل سرمایه های موجود و قانونی، پی بردن به مجموع منابع سرمایه گذاری و به دست آوردن سود متعلق به صاحب و مالکان به آنان نیز تعلق می گیرد.
نسبت بازده حقوق صاحبان سهام برابر است با میزان سود خالصی که به دست آمده تقسیم بر سهم سهامداران می باشد. اما درآمد خالص چگونه به دست می آید؟ این برداشت بر اساس میزان درآمد، هزینه های مصرفی کل و مالیات هایی که یک واحد تجاری یا شرکت در آن بازه زمانی تولید می کنند. باید بدانید که میانگین سهم افراد سهام دار با افزایش سهم شان در همان ابتدای دوره برابری می کند و قابل محاسبه است.
اما هم اکنون می خواهیم بدانیم که ROE در این میان چه نقشی دارد؟ در جواب باید عرض نمود که به عنوان معیاری که به ارزیابی کار مدیر شرکت در رابطه با کل موجودی آن برای کسب سود تلاش می کند، گفته می شود. این را آگاه باشید که اگر درآمد به دست آمده با دارایی ها دارای رقمی مثبت بودند، می شود گفت که می توان برای هر شرکتی محاسبه شود. البته حقوق خالص پس از این که سود به مالکان ممتاز سهام پرداخت شد و از قبل از این که مبلغی به عنوان بهره به این افراد داده شود، محاسبه می گردد.
اقلام حقوق صاحبان سهام
اقلام و اجزای حقوق صاحبان سهام بر اساس میزان موجودی قانونی در واحد تجاری، بالا بردن دارایی، استفاده از سهام، میزان په انداز و اندوخته طبق قوانین تجارت ایران، سهام خزانه و تجدید یافتن بازده حقوق صاحبان سهام ارزیابی های موجود مشخص می گردد. در ادامه مباحث نیز شرح کامل تری از این عنوان را برای شما عزیزان توضیح داده ایم.
بازده حقوق صاحبان سهام چیست و آیا نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام را می دانید؟ در ابتدا باید بگوییم که یکی از نسبت های مالی می باشد که از مقیاس های واحد اندازه گیری و میزان اهرم مالی نیز به شمار می رود. این نسبت بدین طریق به دست می آید که کل بدهی های موجود درشرکت تقسیم به میزان حقوق افراد فعال در این حوزه می شود و نشان دهنده این است که یک شرکت یا واحد تجاری برای تأمین نمودن اموال و دارایی هایش چه درصدی از دستمزد و بدهی های این اشخاص سهام دار را استفاده می نماید.
این را بدانید که اگر مقدار بدهی خیلی بیش تر از حقوق آنان باشد، همین موضوع سبب به پرداخت هزینه سود مازاد می گردد و به اصطلاح این آمار را به ما نشان می دهد که مجموعه فعال از تأمین مالی خیلی بیش تر از بدهی موجود بهره برده است و اگر این اتفاق بیوفتد، تمامی عوامل باید سعی نمایند تا درآمد قابل توجهی را کسب کنند و تلاش نمایند تا سودشان بیشتر از ضرر کردشان شود.
جمع حقوق صاحبان سهام
نسبت بازده حقوق صاحبان سهام چه اطلاعات و آگاهی در اختیار شما عزیزان قرار می دهد و به چه عواملی بستگی دارد؟ در واقع می توان گفت که چه خوب باشد چه بد، مهم این است که برای افراد سهام دار بسیار طبیعی محسوب می گردد. به فرض مثال، انواع تسهیلات را اگر بخواهیم با مقدار درآمد خالص شان بررسی نماییم، در ترازنامه مالی شان دارای بدهکاری و بستان کاری های زیادی هستند. افرادی که در این حوزه متخصص می باشند، می دانند که یک واحد خرده فروش که دارای ترازنامه مالی بسیار کم تری می باشد، درسطحی حدود 20 درصد می باشد.
در مقاله ای که در ابتدا به بحث در مورد آن پرداختیم به شما عزیزان توضیح دادیم که بازده حقوق صاحبان سهام چیست و کدام مورد در حقوق صاحبان سهام نیست. در واقع به تقسیم سود و بهره خالص از سهام به سهم افراد مشغول در این عرصه بازده گفته می شود که بدین صورت محاسبه می شود. همچنین اگر شما عزیزان و مخاطبینی که هم اکنون این مطلب را مشاهده می کنید و قصد دارید تا جزء یکی از سهامداران واحد تجاری شوید، سعی کنید که بر دامنه اطلاعات خود در این حوزه بیفزایید.
هرچه بیش تر سطح آگاهی و دانش خود را بالا ببرید با ضرر کم تری مواجه خواهید شد و می توان گفت که در حقیقت اگر با کسب آگاهی وارد این عرصه شوید و دارایی خود را با هدفی مشخص سرمایه گذاری کنید مطمعن باشید که درآمد خوبی را به جیب خواهید زد. در چندین سال اخیر افراد بسیاری می باشند که در حوزه هام مشغول کار و فعالیت می باشند.
سوالات متداول
- آیا می دانید که حقوق صاحبان سهام نشان گر چه چیزی هستند؟
بله نشان دهنده میزان علاقه مندی و صاحبین یک یا چند واحد تجاری نسبت به کل دارایی های آن واحد می باشند.
سرمایه، میزان سود انباشته، اموال و دارایی های ثابت، مقدار اندوخته قانونی، پس انداز طرح و همچنین توسعه.
هر شی ای که از لحاظ مالی و مادی دارای ارزش زیادی باشد و برای فردی که می خواهد در عرصه سهام مشغول شود، دارایی به حساب بیاید و جزء منافع مالی وی محسوب شود را اوراق بهادر می گویند.
در جواب باید گفت معیاری تلقی می گردد که کار مدیر شرکت یا واحد تجاری را مورد ارزیابی و بررسی قرار می دهد و مدیریت نیز دائماً در تلاش هستند تا بالاترین سود را از آن شرکت کنند.
بازده حقوق سهامداران
بازده حقوق صاحبان سهام، معیاری برای سنجش عملکرد مالی بوده که از تقسیم درآمد خالص بر ارزش سهام به دست می آید. بدلیل آنکه ارزش سهام شرکتها با ارزش دارایی منهای بدهی های آن برابری می کند، میتوان گفت که بازده حقوق همان بازده دارایی های خالص است.
بازده حقوق به عنوان معیاری برای توانایی استفادۀ مدیریت از دارایی های سازمان برای سوددهی در نظر گرفته می شود. این معیار با درصد سنجیده می شود و در صورتی که درآمد خالص و ارزش سهام اعداد مثبتی باشند، قابل محاسبه است. درآمد خالص قبل از پرداخت سود به سهامداران اصلی و بعد از پرداخت سود به سهامداران منتخب و بهره به وام دهندگان محاسبه می گردد.
چگونگی محاسبۀ بازده حقوق صاحبان سهام
درآمد خالص در سال کامل مالی پیشین، در بیانیۀ مالی – جمع بندی فعالیت های مالی در آن مدت – قابل مشاهده است. حقوق صاحبان سهام در ترازنامه – برگه ای برای مشاهدۀ تمامی تغییرات در دارایی ها و بدهی ها – دیده می شود. بهترین راه برای تمرین این کار، محاسبه بازده حقوق از راه تقسیم درآمد خالص بر حقوق سهامداران است؛ بدلیل اینکه در دو بیانیۀ مالی، اختلافاتی وجود دارد.
بازده حقوق صاحبان سهام به شما چه می گوید؟
بازده حقوق، هر چند خوب یا بد باشد، وابسته به آن خواهد بود که چه چیزی برای همتایان بازار سهام عادی است. بازده حقوق در بخش ابزار، 10% یا کمتر است. یک شرکت در حوزۀ تکنولوژی یا خرده بازده حقوق صاحبان سهام بازده حقوق صاحبان سهام فروشی با ترازنامه ای کوچک تر، با بازده عادی 18% یا بیشتر همراه است.
این خوب است که بازده حقوق با میانگین رقبا برابری کرده یا از آن بیشتر باشد. نسبت های بازدهی حقوق بالا یا پایین، در هر بخش یا گروه از صنایع به طرز معناداری متفاوت است. استفاده از این نسبت ها هنگامی معنای بیشتری می گیرند که یک شرکت را با شرکتی مشابه آن مقایسه شود.
استفاده از بازده حقوق برای اندازه گیری نرخ رشد
نرخ های رشد پایدار و نرخ های رشد سود با استفاده از بازده حقوق قابل محاسبه بوده، به شرطی که این نسبت با رقبا برابر بوده یا از آن بیشتر باشد. با احتمال وجود چالش ها، بازده حقوق می تواند محل خوبی برای شروع توسعۀ اندازه گیری های آیندۀ نرخ رشد سهام و سود آن باشد. این دو محاسبه توابع یکدیگر بوده و می توانند برای مقایسه ای ساده تر بین شرکت های مشابه استفاده شوند.
برای سنجش نرخ رشد آیندۀ یک شرکت، بازده حقوق را در میزان احتباس شرکت ضرب کنید. میزان احتباس همان درصدی از درآمد خالص بوده که توسط شرکت، "حبس" یا دوباره سرمایه گذاری شده تا باعث رشد سازمان در آینده شود.
این تحلیل به عنوان مدل رشد پایدار شناخته می شود. سرمایه گذاران می توانند از این مدل برای پیش بینی آینده و شناسایی سهام پرریسک استفتده کنند، چرا که آن ها از قابلیت های خود در رشد پایدار فراتر می روند. سهامی که از نرخ رشد پایدار خود، رشد کندتری داشته باشد، می تواند کم ارزش شود یا علائم خطر ناکی برای بازار داشته باشد. در هر دو حالت، نرخ رشدی که بسیار بالاتر یا پایین تر از نرخ پایدار باشد، نیازمند بازرسی می باشد.
نرخ رشد سود می تواند با ضرب بازده حقوق در نسبت پرداخت محاسبه شود. نسبت پرداخت، همان درصدی از درآمد خالص است که بین سهامداران اصلی تقسیم می شود. سهامی که نرخ رشد سود آن بسیار بالا یا پایین تر از نرخ رشد پایدار باشد، نشان دهنده ریسک بوده که باید بررسی شود.
استفاده از بازده حقوق برای شناسایی مشکلات
این پرسش ها منطقی هستند که "چرا سهامی در حد میانگین یا کمی بالاتر از میانگین بازده حقوق، بهتر از سهامی بوده که دو، سه یا حتی چندین برابر میانگین می باشند". "آیا سهام بسیار پربازده ارزشمند تر نیستند؟"
بعضی اوقات، بازده بسیار زیاد در صورتی که درآمد خالص بسیار بزرگتر از حقوق سهامداران باشد، خوب است، چون نشان دهنده عملکرد بسیار قوی سازمان می باشد. با این حال، در بیشتر اوقات بازدهی بسیار بالا به دلیل کوچک بودن نسبت حقوق سهامداران به درآمد خالص بوده که از علائم ریسک می باشد.
اولین مشکلی که به وجود می آید، سوددهی های ناپایدار می باشند. سازمانی را تصور کنید که به مدت چندین سال سوددهی نداشته است. ارزش زیان ها عددی منفی بوده و حقوق سهامداران را کاهش می دهد. فرض کنید همین سازمان، روند سوددهی خود را بازپس گرفته باشد. این روند، باعث می شود که بازده حقوق بعد از سال ها زیاندهی، بسیار بالا به نظر برسد.
دومین مشکل، به بدهی مازاد معروف است. اگر شرکتی قرض های زیادی داشته باشد، می تواند بازدهی حقوق خود را افزایش دهد، چرا که حقوق سهامداران مساوی با دارایی ها منهای بدهی ها می باشد. افزایش قرض های سازمان، باعث کاهش افت حقوق سهامداران می گردد. سناریویی که معمولاً باعث این مشکل می شود، وقتی به وجود می آید که شرکت پول زیادی برای بازخرید سهام خود قرض می گیرد. این باعث کاهش درآمد به ازای هر سهم می شود، اما بر نرخ واقعی رشد یا عملکرد سازمان تأثیر ندارد.
در آخر، این درآمد خالص و حقوق منفی سهامداران است که باعث بازدهی حقوق ظاهراً بالا می شود. با این حال، اگر سازمانی این شرایط را دارا باشد، بازدهی حقوق آن نباید محاسبه شود.
اگر حقوق سهامداران عددی منفی باشد، معمول ترین مشکل، سوددهی ناپایدار یا بدهی مازاد است. با این حال، استثنائاتی در مورد سازمان های سوددهی که از پول برای بازخرید سهام خود استفاده می کنند نیز وجود دارند. برای بسیاری از سازمان ها، این کار جایگزین تقسیم سود شده که در آخر به قدری حقوق سهامداران را کاهش می دهد تا منفی شود (بازخرید ها از حقوق سهامداران کسر می شود).
در تمامی موارد، بازدهی منفی یا بسیار بالا از علائم هشدار است که ارزش بازرسی را دارد. در موارد نادر، بازدهی منفی می تواند به دلیل قرض گرفتن پول برای بازخرید و مدیریت عالی آن باشد، اما این دسته از اتفاقات کمتر دیده می شوند. به هر حال، سازمانی که سهامی با بازدهی منفی دارد نمی تواند با سازمانی که سهامی با بازدهی مثبت دارند، مقایسه گردد.
تفاوت بین بازدهی حقوق و بازگشت سرمایه
در حالی که بازدهی حقوق سهامداران، نسبت سوددهی یک شرکت به حقوق سهامداران است، بازگشت سرمایه به محاسبات بیشتری نیاز دارد تا به دست آورده شود.
منظور از بازگشت سرمایه، سرمایه ای است که یک سازمان از تمامی منابع درآمد خود بعد از تقسیم سود کسب می کند، که شامل حقوق سهامداران و بدهی ها نیز می باشد. بازدهی حقوق، به این معناست که یک سازمان، چه طور از حقوق سهامداران بهره برداری می کند، در حالی که بازگشت سرمایه، نشانگر نحوۀ بهره برداری یک بازده حقوق صاحبان سهام سازمان از سرمایۀ باقی ماندۀ خود برای کسب درآمد می باشد.
محدودیت های استفاده از بازدهی حقوق سهامداران
بازدهی حقوق بالا همیشه خوب نیست. بازدهی بالا می تواند نشانگر مشکلاتی نیز باشد – مانند سوددهی های ناپایدار یا بدهی مازاد؛ و بازدهی منفی، به دلیل زیاندهی یک شرکت یا حقوق منفی سهامداران، نمی تواند برای تحلیل سازمان یا مقایسه با سازمان هایی با بازدهی مثبت استفاده شود.
دیدگاه شما