پول هوشمند
پول هوشمند یکی از اصطلاحاتی است که امروزه برای سرمایه گذاران خرد بازار از اهمیت بسزایی برخوردار است زیرا جریان نقدینگی پول هوشمند در بازار های سرمایه نقش بسیاری در بازدهی آنها دارد.
با شناخت رفتار پول هوشمند می توانیم پول خود را نیز با پول هوشمند هماهنگ کنیم و از سودآوری آن استفاده کنیم.
پول هوشمند چیست؟!
پول هوشمند (یا smart money) به سرمایه ای گفته می شود که در دست افراد حرفه ای و آگاه می باشد و توسط آنها به گردش در می آید و مدیریت می شود. منظور از این افراد حرفه ای متخصصین مالی و افراد با تجربه موفق در امر سرمایه گذاری هستند.
برای مثال سبد گردان های صندوق ها و شرکت های سرمایه گذاری جز افراد خبره محسوب می شوند چون سواد و آگاهی لازم در زمینه های مالی را دارند و می دانند که کجا و در چه زمانی و در چه محدوده قیمتی سرمایه گذاری کنند.
افراد با تجربه و آگاه زیادی دیگری نیز در بازار های سرمایه فعالیت می کنند برای مثال کسانی که ۳۰ سال در بازار سهام یا طلا کار کرده باشند یا افرادی که دسترسی آنها به اطلاعات بیشتر از عموم مردم است نیز در دسته سلطه گران پول هوشمند قرار می گیرند.
برای مثال وارن بافت اسطوره سرمایه گذاری و ثروتمند ترین بورس باز دنیا نمونه روشنی از یک متخصص مالی خبره است که دارای حجم زیادی پول هوشمند می باشد.سرمایه در اختیرا وارن بافت پول هوشمند محسوب می شود زیرا توسط وارن در بهترین گزینه های سرمایه گذاری ، سرمایه گذاری می شود.
پول هوشمند به این دلیل هوشمند نام گرفته است که با هوشیاری و دلیل محکم جریان پیدا می کند و توسط افراد آگاه و هوشیار کنترل می شود برای همین کمتر خطا می کند و در اکثر مواقع به درستی سرمایه گذاری می شود.
شاخص پول هوشمند SMI می باشد.
خواندن این مطلب می تواند برای شما مفید باشد: اندیکاتور mfi و تخیص پول هوشمند
پول نادان:
در مقابل پول هوشمند پول نادان وجود دارد که توسط افراد نا آگاه و بدون سواد مالی و کم تجربه سرمایه گذاری می شود. جریان پول نادان معمولا به موفقیت ختم نمی شود مگر به اتفاق و شانس ، ما همچنین باید پول نادان و رفتار آن را هم بشناسیم تا توسط آن فریب نخوریم و متمحل ضرر نشویم.
- فرض کنید پول هوشمندی که بار ها و بار ها توسط افراد حرفه ای افزایش پیدا کرده و پول نادان توسط افراد کم تجربه از دست رفته و کاهش یافته. قاعدتا پول هوشمند در حجم بیشتر و گسترده تری وارد بازار می شود که یکی از نشانه های شناسایی پول هوشمند می باشد.
- پول نادان نیز همانند پول هوشمند دارای چرخه و جریان است که. در ادامه توضیح خواهیم داد.
- افراد دارای پول هوشمند برندگان و افراد دارای پول نادان بازنده یک بازی مالی می شوند. در واقع خود این پول هوشمند است که بازی مالی را شروع و مدیریت می کند و افراد نا آگاهدر این بازی فریب می خورند و پول خود را از دست می دهند.
ویدیئو پول هوشمند چیست؟
تفاوت پول هوشمند و نادان
- پول هوشمند در اختیار افراد خبره و آگاه می باشد اما با پول نادان در اختیار افراد با سواد مالی کم است
- پول هوشمند در حجم گسترده تری جریان پیدا می کند
- پول هوشمند می داند در کجا و چه زمانی وارد شود اما پول نادان نمی داند باید چکار کند و سر در گم است و در نهایت در زمان اشتباهی در بازار اشتباهی وارد می شود برای همین از بین میرود.
- صاحبان پول هوشمند برندگان و صاحبان پول نادان بازندگان هستند این خود افراد هستند که پول خود را بصورت هوشمند و یا نادان مدیریت می کنند.
چرخه و جریان پول هوشمند
۴ مرحله چرخه پول هوشمند در بازار سرمایه:
- خرید و جمع آوری
- افزایش قیمت
- توزیع و فروش
- کاهش قیمت
نکته : فرض ما بر این است که بهترین بازار برای سرمایه گذاری بازار بورس است و پول هوشمند به سمت بازار بورس می رود و در آن فعالیت می کند در نتیجه چرخه پول هوشمند را در بورس بررسی می کنیم.
پیشنهاد می کنیم این مطلب را از دست ندهید: بهترین گزینه سرمایه گذاری چیست؟!
۱٫خرید و جمع آوری
فرض کنید یک صندوق سرمایه گذاری یا شرکت حقوقی فعال در بازار سرمایه سهامی را به عنوان گزینه مناسبی برای خرید در قیمت پایین شناسایی کرده.
در این مرحله شرکت تصمیم به خرید می گیرد و تا جایی که می تواند سهام با حجم بالا و در قیمت پایین خرید می کند. برای اینکه حجم تقاضای شرکت زیاد است و حجم گسترده ای از پول وارد سهام می شود شرکت مرحله خرید را به یکباره انجام نمی دهد و در مدت زمان چند هفته و یا چند ماه بصورت مستمر خرید می کند. مثلا ۴۵ روز روزانه ۵۰۰ هزار برگه سهام خرید می کند تا قیمت در همان محدوده مناسب بماند و مورد توجه دیگران قرار نگیرد. در روز های اخر مرحله خرید شرکت برای افزایش قیمت که مرحله بعد است تقاضای خود را افزایش می دهد تا قیمت افزایش پیدا کند و توجه دیگران جلب شود.
۲٫افزایش قیمت
وقتی قیمت تا حدودی افزایش پیدا می کند توجه عموم بازار به آن سهام جلب می شود و به سمت آن می روند تا از سود آن بهره ببرند در این مرحله شاهد افزایش شایعات مثبت درباره آن سهام هستیم. شایعات افزایش سرمایه و طرح های توسعه و که هدف های قیمتی بالایی به آن می دهند.
حالا نوبت پول نادان است که وارد سهام شود و بطور ناشیانه در مدت زمان کوتاهی با افزایش تقاضا قیمت آن سهام را بسیار بالا ببرد.
۳٫ توزیع و فروش
با افزایش قیمت سهام . پول هوشمند که در قیمت پایین وارد سهام شده سود بسیاری می کند و وقتی پول نادان همچنان در حال خرید سهام در قیمت بالا است شروع به فروش سهام خود می کند اما چون افزایش عرضه در جریان نقدینگی چیست؟ این مرحله باعث کاهش قیمت می شود شرکت فروش خود را طی مدت چند هفته و یا چند ماه انجام می دهد تا با کاهش شدید قیمت مواجه نشود و بتواند سهام خود را در قیمت مناسب بفروشد.
در آخر این مرحله شرکت برای اینکه بتواند قیمت را کاهش دهد و دوباره در قیمت مناسب خرید کند حجم عرضه ها را افزایش می دهد.
۴٫ کاهش قیمت
با کاهش جزئی قیمت پول نادان که بدون دلیل محکمی در قیمت بالا وارد سهام شده بود دچار استرس و نگرانی کاهش بیشتر قیمت می شود و سهام خود را برای فروش می گذارد.
افزایش حجم عرضه باعث می شود در مدت کوتاهی قیمت سهام شدیدا کاهش یابد و پول نادان که در قیمت بالا خریده بود در قیمت پایین تر میفروشد و ضرر می کند.
در پایان این مرحله قیمت دوباره برای خرید مناسب می شود و پول هوشمند اقدام به شروع چرخه ای نو می کند. این چرخه بار ها و بار ها طی می شود و پول نادان فریب پول هوشمند را می خورد در آخر پول هوشمند سود می کند و برنده می شود پول نادان نیز ضرر می کند و بازنده است.
در تصویر زیر که نمودار نماد دی می باشد یک چرخه پول هوشمند را مشاهده می کنید که هر مرحله را در نمودار مشخص کرده ایم
راه شناسایی پول هوشمند
در زمان ورود پول هوشمند به بازار حجم معاملات نیز بصورت اجتناب ناپذیری افزایش می یابد. پس اولین و مهم ترین نشانه برای شناسایی ورود پول هوشمند به بازار افزایش حجم معاملات است.
در کنار بررسی روزانه حجم معاملات برای راحتی کار و افزایش سرعت می توانید از فیلتر حجم در سایت TSETMC.COM نیز استفاده کنید.
پیشنهاد می کنیم این مطلب را از دست ندهید: آموزش فیلتر نویسی در بورس
یکی دیگر از راه های فهمیدن افزایش نقدینگی در بازار و به طبع آن پول نادان و هوشمند استفاده از اندیکاتور MFI می باشد. برای مطالعه و آموزش کامل در باره این اندیکاتور روی آن کلیک کنید. البته این اندیکاتور تنها ورود و خروج پول از بازار را نشان می دهد و تشخیص هوشمندی یا نادانی این نقدینگی بر عهده خود تحلیل گر با استفاده از ابزار های دیگر است.
در تابلو سفارشات تعداد خریداران ( یا در مرحله فروش ، فروشندگان) کم است ولی حجم سفارشی آنها زیاد می باشد.
اندیکاتور MFI
اندیکاتور MFI یا شاخص جریان و گردش نقدینگی، مخفف کلمات (money flow index) می باشد و نشان دهندهی ورود و خروج حجم پول هوشمند و نقدینگی به بازار میباشد. از اندیکاتور MFI برای تایید روند و یا بازگشت آن استفاده میشود.
البته در برخی موارد از این اندیکاتور برای تعیین نقاط خرید و فروش هیجانی و نقاط ورود و خروج به بازار سرمایه نیز استفاده میشود.
اندیکاتور MFI هم مانند RSI و MACD از اندیکاتورهای گروه نوسان نماها یا اسیلاتورها است. اما چون حجم در محاسبه آن لحاظ میشود در خانواده اندیکاتور های حجمی قرار میگیرد و کاربرد زیادی در تحلیل تکنیکال دارد و شباهت بسیاری با اندیکاتور RSI دارد.
در محاسبه اندیکاتور MFI در کنار قیمت، شاخص حجم معاملات نیز دخیل می شود که عمده تفاوت MFI با RSI از این مسئله میباشد در واقع RSI وزن داده شده با حجم نام دیگر اندیکاتور MFI است.
اندیکاتور MFI از ۰ تا ۱۰۰ درجه بندی شده و خطوط تعیین محل اشباع خرید و فروش هیجانی فراتر از ۸۰ و کمتر از ۲۰ در نظر گرفته میشود.
اندیکاتور MFI شباهت زیادی با اندیکاتور RSI دارد با این تفاوت که حجم معاملات نیز در محاسبات MFI لحاظ شده است. برخی از تحلیلگران معتقدند که MFI دقیقا همان اندیکاتور RSI میباشد، با این تفاوت که حجم نیز در محاسبات آن دخیل شده است. محاسبات اندیکاتور MFI بسیار ساده میباشد و در درجه اول قیمت بسته (Close) با بیشترین و کمترین قیمت (High & Low) جمع میشود و تقسیم بر سه خواهد شد که به حاصل این میانگین اصطلاحا قیمت تایپیکالی گفته میشود.
در قدم دوم جریان نقدینگی محاسبه میگردد؛ جریان نقدینگی به سه دسته جریان مثبت، جریان منفی و جریان خنثی تقسیم بندی میشود:
جریان نقدینگی مثبت: زمانی که قیمت تایپیکالی از قیمت روز گذشته بالاتر باشد در این حالت جریان نقدینگی مثبت است.
جریان نقدینگی منفی: زمانی که قیمت تایپیکالی از قیمت روز گذشته پایینتر باشد در این حالت جریان نقدینگی منفی است.
جریان خنثی نقدینگی: زمانی که قیمت تایپیکالی نسبت به روز گذشته تغییراتی نداشته باشد در این حالت وضعیت خنثی دارد.
در قدم سوم نسبت نقدینگی محاسبه خواهد شد و این نسبت از تقسیم جریان نقدینگی مثبت بر منفی بدست خواهد آمد:
حال تمام داده های مورد نیاز برای محاسبه MFI تکمیل شده است و به راحتی میتوانیم بر اساس فرمول زیر شاخص جریان نقدینگی را محاسبه کنیم. البته تاکید میگردد که تحلیلگران تکنیکال هیچ نیازی به محاسبه MFI ندارند و جریان نقدینگی چیست؟ صرفا جهت آموزش و تفهیم هرچه بهتر موضوع، نحوه محاسبه آن آموزش داده شده است.
1.3 استفاده بر اساس اشباع خریدوفروش :
اگر MFI بالاتر از رقم80 رود، معمولاً به عنوان علامتی از خرید هیجانی تلقی می شود. اگر MFI از بالا، مرز حیطۀ خرید هیجانی را قطع کند، یک سیگنال فروش شکل می گیرد و نیز اگر پایین تر از رقم20 رود، معمولاً به عنوان علامتی از فروش هیجانی تلقی می شود. اگر MFI از پایین مرز حیطۀ فروش هیجانی را قطع کند، یک سیگنال خرید شکل می گیرد. ( تصویر 1 )
تصویر 1 : نقاط اشباع خرید و فروش در اندیکاتور MFI در سهام شرکت ایران خودرو
2.3 اخطار خرید و فروش بر اساس واگرایی ها:
اگر MFI به همراه کاهش قیمت، بالا رود، نشان دهندۀ این است که روند نزولی احتمالاً در حال ضعیف شدن است همچنین اگر MFI به همراه افزایش قیمت، پایین بیاید، نشان دهندۀ این است که روند صعودی احتمالاً در حال ضعیف شدن است.
تصویر 2 : واگرایی معمولی منفی ( RD-) در سهام شرکت پتروشیمی زاگرس
ارزش خالص فعلی (NPV) چیست؟
در این روش، جریان نقدینگی(درآمدها و هزینهها) بر پایه زمان وقوع(درآمد یا هزینه) به نرخ روز تنزیل میشود. به این ترتیب در جریان نقدینگی، ارزش زمان انجام هزینه یا به دستآمدن درآمد نیز لحاظ میگردد. ارزش خالص فعلی در محاسبات اقتصادی، اقتصاد مهندسی، بودجه کشورها و مباحث اقتصاد خرد و اقتصاد کلان، تجارت و صنعت بهطور گستردهای بهکار میرود.
در روش ارزش خالص فعلی، ابتدا تمامی هزینهها و درآمدها بسته به اینکه در چه زمانی به وقوع خواهند پیوست، با نرخ بهره مناسبی طبق رابطه زیر تنزیل میشوند.
در این رابطه t زمان انجام هزینه یا واقع شدن درآمد، i نرخ بهره(حاصلضرب نرخ سود، نرخ ریسک و نرخ تورم قابل پیشبینی) و R_t مقدار کمی درآمد یا هزینه بر اساس جریان نقدینگی است.
سپس با تفریق هزینههای تبدیل شده از درآمدهای تبدیل شده، عدد خالصی بهدست خواهد آمد که به آن NPV گفته میشود. اگر این عدد مثبت باشد، طرح سودآور و قابل قبول بوده و اگر منفی باشد، طرح زیانده و غیر قابل اجرا(از نظر اقتصادی) است.
یکی از اصلیترین کاربردهای ارزش خالص فعلی، مطالعات اقتصاد مهندسی و ارزیابی توجیه فنی و اقتصادی پروژهها است. به عنوان مثال اگر یک کارخانه برای ایجاد خط تولید محصول جدیدی پیشبینی کند که در سال اول نیاز به ۱۰۰ میلیون تومان هزینه سرمایه (جهت راهاندازی خط تولید) داشته باشد خط تولید تا پایان سال به بهرهبرداری برسد و طی ۶ سال بعدی، از محل فروش محصول تولیدی درآمدی برابر سالانه ۳۰ میلیون تومان ایجاد شود و همچنین هزینههای جاری تولید و عرضه آن محصول(مانند مواداولیه، آب و برق و گاز، دستمزد، حمل و نقل، بازاریابی، . ) سالانه ۵ میلیون تومان باشد و نرخ بهره سالانه(شامل حاصلضرب نرخ تورم سالانه، نرخ سود و نرخ ریسک) نیز ۱۰٪ منظور شود، نحوه محاسبه ارزش خالص فعلی چنین خواهد بود.
در جدول فوق آخرین ردیف در آخرین ستون، مقدار ارزش خالص فعلی پروژهاست و مثبت بودن آن نشان میدهد که اجرای پروژه مقرون به صرفه و اقتصادی است.
منظور از نقدینگی چیست؟
نقدینگی در اقتصاد ضریبی از پایه پولی است که توسط بانک مرکزی خلق شده است.
از مجموع پول و شبه پولی که در اقتصاد کشور در جریان است به عنوان نقدینگی یاد میشود.
اخبار اقتصادی- اسکناس و مسکوک در دست اشخاص به علاوه سپردههای دیداری به عنوان پول شمرده میشود و شبه پول نیز شامل سپردههای غیردیداری است.
نقدینگی در اقتصاد ضریبی از پایه پولی است که توسط بانک مرکزی خلق شده است.
رشد نقدینگی تحت تاثیر میزان خلق پول توسط بانک مرکزی و ضریب فزاینده قرار دارد، نقدینگی نقش مهمی در اقتصاد کشورها دارد و اگر رشد نقدینگی بیشتر از رشد بخش تولید باشد آثار خود را در رشد قیمتها نشان میدهد.
کسری بودجه و بیانضباطی مالی دولت، عدم استقلال بانک مرکزی و مشکلات نظام بانکی از عوامل رشد بیش از اندازه نقدینگی هستند.
«هدایت نقدینگی در اقتصاد؛ راهکارها، لوازم و آثار»
به منظور تحقق هرچه بهتر هدایت نقدینگی در اقتصاد کشور، انجام اقدامات تنبیهی به منظور جلوگیری از ورود نقدینگی به فعالیتهای سفته بازی و در کنار آن، اعمال مشوق به منظور جهت دهی نقدینگی به بخشهای مولد به همراه تسویه بدهیهای دولت با اوراق بهادارسازی آن، اجتناب ناپذیر خواهد بود. همچنین لازم است از ظرفیت بازار سرمایه و بورس به منظور جذب بخشی از نقدینگی سرگردان اقتصاد به حوزههای تأمین مالی بخشهای تولیدی و پوشش ریسک بیشترین بهره را گرفت.
مقدمه
مدتی است که موضوع هدایت نقدینگی موجود جریان نقدینگی چیست؟ در اقتصاد، در کنار موضوع هدایت اعتبار – که هدایت نقدینگی جدید خلق شده در سیستم بانکی است - توسط برخی صاحبنظران اقتصادی مطرح شده است. برخی معتقدند این امکان وجود دارد تا نقدینگی موجود در جامعه - که در حال حاضر به بیش از 2000 هزار میلیارد تومان میرسد - به سمت بخشهای مولد اقتصادی جهت دهی شود و از آثار نامطلوب و مخرّب آن به ویژه در شرایط نابسامان اقتصادی، جلوگیری به عمل آید. در مقابل عدهای معتقدند واژه هدایت نقدینگی درست نبوده و اصولاً هدایت نقدینگی موجود امکانپذیر نیست؛ به عقیده ایشان، هدایت نقدینگی تنها در خصوص خلق پول و پول جدید معنی پیدا میکند. در این گزارش به امکان پذیری این مقوله به منظور تقویت چرخه تولید کشور میپردازیم.
1- " هدایت نقدینگی" چیست؟
شاید این بیان که نقدینگی موجود، امکان برداشتن از جایی و بردن به جایی دیگر ندارد، درست باشد، اما امکان هدایت و بهینه سازی گردش پول موجود در اقتصاد که همان «هدایت نقدینگی» است، وجود دارد؛ بدون اینکه نیاز به خلق پول جدید وجود داشته باشد؛ همانطور که در موارد زیر، هیچ تسهیلات جدیدی ارائه نشده است و لذا خلق پول جدید هم رخ نداده است. بنابراین هدایت نقدینگی امکانپذیر است و معنای دقیق آن، بهینه سازی گردش پول موجود در اقتصاد است. لذا میتوان با سیاستهایی، از سرعت مازاد و گردش غیرمولد پول موجود کاست و این گردش را بهینه نمود تا منجر به رشد اقتصاد و کاهش فعالیتهای مخرّب گردد.
1-1- تغییر ترکیب سپردههای بانکی
اگر بخشی از جامعه که حسابهای کوتاه مدت بانکی دارند و بابت آن سود میگیرند، در عین حال که میتوانند منابع حساب خود را در هر بخش دیگری سرمایه گذاری و هزینه کنند، این امکان را پیدا نمایند که با سودی قابل توجه، سپرده کوتاه مدت خود را به سپرده بلندمدت تبدیل نمایند. در این شرایط، امکان جابجایی نقدینگی برای افراد کاهش یافته و در واقع سرعت گردش پول کاهش مییابد؛
1-2- تغییر ترکیب دارندگان دارایی
در صورتی که با وضع مالیات بر عایدی سرمایه – به عنوان مثال در بازار مسکن - سوداگران و ملّاکان ملزم گردند در خرید و فروش خانههای غیراصلی خود مالیات بپردازند، دیگر جریان نقدینگی چیست؟ این بازار برایشان سودده نخواهد بود؛ لذا املاک خود را عرضه میکنند تا از بازار خارج شوند. در این شرایط، افراد صاحب نقدینگی و متقاضی خرید مسکن اول که مشمول مالیات نمیشوند، وارد این بازار میشوند. در محل سپردههای بانکی، سپرده متقاضیان مسکن اول به ملّاکان منتقل شده و این افراد، به دنبال محل دیگری برای کسب سود میروند؛ بنابراین این حالت نیز یک نوع هدایت نقدینگی است که طی آن ترکیب دارندگان دارایی تغییر یافته و عادلانهتر شده و سرعت گردش غیربهینه پول نیز کاهش مییابد.
1-3- تغییر ترکیب سرمایه گذاریها
اگر علاوه بر سپرده گذاری بلندمدت، این امکان برای صاحبان سپردههای کوتاه مدت ایجاد شود که منابع خود را از طریق صندوق پروژه یا سازوکارهای دیگر، در پروژههای کلان سرمایه گذاری نموده و از سود آن بهره ببرند، در این شرایط، گردش پول در اقتصاد یک مرحله بهینهتر شده و صرف اقدامات مفید میگردد. هرچند نقدینگی در این حالت از حساب فرد به حساب صاحب شرکت میرود؛ اما وی میتواند با خرید کالای مورد نیاز از محل نقدینگی، پروژه را تکمیل نموده و ضمن اشتغال زایی، درآمد بیافریند.
2- "هدایت نقدینگی" از چه طریق ممکن است؟
پیشنهاد میشود دولت با تشکیل صندوق پروژه به عنوان یک سازوکار اجرایی برای پروژههای کلان نفت و گاز و همچنین تدوین قراردادهای همکاری با استفاده از روشهای مشارکت عمومی-خصوصی (PPP) برای پروژههای عمرانی، نقدینگی موجود در جامعه و سرمایههای خرد و نیمه خرد مردمی را به سمت این قبیل فعالیتها هدایت نماید.
2-1- ایجاد جذابیت در سپردههای بلندمدت
پیشنهاد میشود سود سپردههای کوتاه مدت حذف شده، یا حداقل تمایزی محسوس بین بازده سپرده بلندمدت با سپرده کوتاه مدت ایجاد گردد. به عبارتی لازم است سپرده بلندمدت جذابیت و سودآوری بیشتری داشته باشد تا هم صاحبان سپرده، برای سرمایه گذاری دوره بلندمدتتری را انتخاب کنند و هم بانک، بتواند برای انتخاب بخشهای مدنظر جهت سرمایه گذاری برنامه ریزی نماید.
2-2- استفاده از ابزارهای مالیاتی در بازارهای موازی تولید
یکی از مهمترین ابزارهایی که در این خصوص در اختیار قانونگذار بوده و در مسیر این هدف بخوبی میتواند از آن بهره ببرد، «مالیات» است؛ بهطوری که میتوان آن را در فعالیتهای اقتصادی که سفتهبازی را ترویج مینماید، افزایش داد و فعالیتهای مولد اقتصادی را از طریق کاهش مالیات تشویق نمود. به عنوان مثال در بخش مسکن، بررسی نظام مالیاتی در کشورهای مختلف حاکی از آن است قانونگذاران برای کنترل سوداگری، تحقق اهداف بخش مسکن و تخصیص بهینه منابع، از ابزار مالیاتی متناسب با آن کارکرد بهره میبرند. در کشور ما نیز دولت و قانونگذار میتواند تعداد خرید خانه را فرضاً به تعداد مشخصی محدود و برای خرید خانه فراتر از آن تعداد، از خریدار مالیات دریافت نماید که به کاهش فعالیتهای سوداگرانه در این بخش خواهد انجامید.
مالیات بر عایدی سرمایه ( CGT ) ابزاری است که در کشورهای جهان به منظور کنترل سوداگری استفاده میشود و خاصیت تنظیم گری در اقتصاد دارد. این پایه مالیاتی مهمترین و قدیمیترین ابزار در دنیا برای جلوگیری از هجوم نقدینگی به سمت جریان نقدینگی چیست؟ فعالیتهای غیرمولد اقتصاد و در نتیجه ممانعت از افزایش غیرمتعارف قیمتها، بروز نوسانات و تقویت سوداگری در بازارهای موازی تولید است. بدون جلوگیری از سودهای غیرمتعارف و بادآورده در فعالیتهای غیرمولد، سخن گفتن از «هدایت نقدینگی» اثری نخواهد داشت.
2-3- بهره گیری از ظرفیت بازار سرمایه و بورس در هدایت نقدینگی
جمع آوری سرمایههای خرد مردمی و به کارگیری آن در پروژههای تولیدی و خدماتی در یک محیط شفاف و کارآ، یکی از اهداف اصلی بازار سرمایه در کشورهای مختلف از جمله ایران است. اما از آنجایی که رتبه جریان نقدینگی چیست؟ بندی اوراق بدهی هنوز در کشور رواج نیافته است و شرکتها بر حسب رتبه اعتباریشان اقدام به انتشار اوراق بدهی، جذب سرمایه و پرداخت هزینه تأمین اعتبار نمیکنند و به جای آن الزام دارند که ضمانت نامه بانکی یا سهام در وثیقه بگذارند؛ در این شرایط، تأمین مالی شرکتها و پروژهها سختتر و توأم با هزینه بیشتر میشود. به عنوان مثال اگر شرکتی سهام بورسی یا فرابورسی معتبر نداشته باشد، حتی اگر به لحاظ رتبه اعتباری در شرایط خوبی باشد و از حسن شهرت و سابقه اعتباری مناسبی برخوردار باشد، ناچار به ارائه ضمانتنامه بانکی است که این امر هزینه تأمین مالی بنگاه اقتصادی را ۵ الی ۱۰ درصد افزایش میدهد که در صورت حل شدن این مشکل، بورس کالا نیز میتواند در اجرای این رسالت خود که تأمین مالی پروژهها، طرحها و شرکتها و نیز جذب نقدینگی سرگردان و مازاد در اقتصاد است، موفقتر از قبل عمل نماید.
از طرف دیگر، طراحی و معرفی بیشتر ابزارهای جدید برای تأمین مالی در بازار سرمایه و ایجاد سهولت در جذب منابع از این بازار، میتواند جایگاه آن را ارتقا دهد. این در حالی است که متنوع کردن ابزارهای تأمین مالی، روان سازی صدور مجوزهای تأمین مالی و فرهنگ سازی جهت استفاده از ابزارهای جدید تأمین مالی، راهکار رونق بیشتر تأمین مالی از بازار سرمایه است.
2-4- ایجاد سازوکار سرمایه گذاری در پروژههای کلان برای عموم جامعه
پروژههای کلان نفت و گاز و زیرساختهای عمرانی کشور دو نمونه از این موارد است که طبق بررسیهای انجام شده، در مجموع حداقل به ۱۰۰۰ هزار میلیارد تومان سرمایه و نقدینگی نیاز دارد که تأمین آن از طریق بودجه دولت یا سرمایه گذاری خارجی (به دلیل ریسکهای بالای آن)، امکانپذیر نیست. در این زمینه پیشنهاد میشود دولت با تشکیل صندوق پروژه به عنوان یک سازوکار اجرایی برای پروژههای کلان نفت و گاز و همچنین تدوین قراردادهای همکاری با استفاده از روشهای مشارکت عمومی-خصوصی ( PPP ) برای پروژههای عمرانی، نقدینگی موجود در جامعه و سرمایههای خرد و نیمه خرد مردمی را به سمت این قبیل فعالیتها هدایت نماید.
2-5- تسویه بدهیهای دولت به پیمانکاران، بانکها، صندوقها و سایر بخشها
با اهرم کردن بودجه دولت و استفاده از استقراض داخلی (و نه خارجی) و سپس کاهش تدریجی سود اوراق (هزینه تأمین مالی دولت) در برابر تطویل سررسید، میتوان علاوه بر بهره گیری از ظرفیت هدایت نقدینگی به منظور اجرای طرحهای توسعهای و نیز اتمام طرحهای نیمه تمام در کشور، بر مشکلات اقتصادی فائق آمد.
برآورد دقیقی از حجم بدهیهای دولت وجود ندارد و ارقامی حدود 150 هزار میلیارد تومان (بدهی دولت به بانکها) تا 700 هزار میلیارد تومان (مجموع بدهی دولت به بانکها، صندوقهای بازنشستگی، شهرداریها و پیمانکاران) عنوان میشود. با وجود این حتی بالاترین برآوردها نیز اگر نسبت به تولید ناخالص ملی سنجیده شود بسیار کمتر از کشورهای پیشرفته است؛ به طوریکه به گفته برخی صاحبنظران، میتوان به میزان 700 هزار میلیارد تومان - یعنی حداکثر برآورد بدهی کنونی دولت - بدهی جدید منتشر کرد و برای پروژههای زیرساختی جدید تأمین اعتبار کرد. اما مشکل در نرخهای سود بسیار بالاست که اگر به همین منوال ادامه یابد، دیر یا زود بدهیهای دولت واگرا شده و مشکل بازپرداخت بدهیها هم بر مشکلات فعلی اقتصاد افزوده خواهد شد.
با اهرم کردن بودجه دولت و استفاده از استقراض داخلی (و نه خارجی) و سپس کاهش تدریجی سود اوراق (هزینه تأمین مالی دولت) در برابر تطویل سررسید، میتوان علاوه بر بهره گیری از ظرفیت هدایت نقدینگی به منظور اجرای طرحهای توسعهای و نیز اتمام طرحهای نیمه تمام در کشور، بر مشکلات اقتصادی فائق آمد.
3- آثار و فواید " هدایت نقدینگی " در اقتصاد کشور چیست؟
3-1- کاهش تدریجی نرخ سود بانکی
با بهره گیری از ابزار اوراق بدهی، میتوان ابتدا با نرخی بالاتر از نرخ سود بانکی و بدون ریسک در اقتصاد، اقدام به جذب نقدینگی سرگردان به منظور استفاده از آن در راه اندازی طرحهای مهم و کلان نمود. این امر باعث جلوگیری از نوسان مخرب در بازارهای دارایی و به تبع آن سایر بازارهای اقتصاد میشود. لذا در دوره بعد، با توجه به ثبات نسبی که ایجاد شده، میتوان با نرخ سود پایینتری، این اوراق بدهی را غلتاند و این فرآیند را تا مادامی ادامه داد که اولاً با تحقق ثبات کامل، نرخ سود به حداقل ممکن برسد، ثانیاً با کسب درآمد از محل طرحهای مربوطه، بتوان اصل و سود اوراق بدهی مربوطه را تسویه نمود.
3-2- حل مشکل رشد نامتوازن و مخرب نقدینگی
با کاهش تدریجی نرخ سود در اقتصاد و به تبع آن، واقعی شدن نرخ سود بانکی، چرخه ویرانگر افزایش نقدینگی از محل پرداخت سودهای موهوم در شبکه بانکی متوقف شده و به جای آن، فرآیند خلق پول در اقتصاد تنها در پرداخت تسهیلات به فعالیتهای سودمند (با فرض اصلاح و سلامت نظام بانکی) فعال خواهد بود (که با بازپرداخت اقساط تسهیلات و محو پول، عملاً نقدینگی در وضعیت متعادلی نسبت به بخش واقعی اقتصاد قرار میگیرد).
3-3- کاهش نرخ بیکاری
با فعال شدن طرحها و پروژههای اقتصادی مختلف و به ویژه طرحهای کلان توسعهای در کشور از این طریق، اولین اثر مطبوع - که آناً توسط مردم در اقتصاد قابل لمس است – افزایش اشتغال افراد و به تبع آن کاهش بیکاری خواهد بود.
3-4- حل معضل بدهیهای دولت
با تبدیل بدهی موجود دولت به اوراق بهادار (اوراق بهادارسازی بدهی دولت)، عملاً مطالبات موجود بخشهای مختلف اقتصادی از دولت – که حداقل 700 هزار میلیارد تومان برآورد میشود – با تبدیل به تعهداتی در آینده برای آن، تسویه میشود.
3-5- کمک به حل ناترازی بانکها و بحران بانکی
هدایت نقدینگی در اقتصاد از چند طریق میتواند به حل بحران بانکی در اقتصاد و مشکل ناترازی بانکهای تجاری کمک نماید که در ادامه به مهمترین آن اشاره میشود.
دیدگاه شما