مفهوم قدرت نسبی


چگونگی انجام تحلیل ذینفعان (نمودار + جدول + دانلود کاربرگ)

ذینفع کلیدی عبارت است از هر فرد، گروه یا سازمانی که توانایی تأثیرگذاری بر حال و آینده شرکت را داشته و یا از آن تأثیر بگیرد. بدیهی است در یک مدل کسب و کار که بر پایه ارزش‌ آفرینی دو جانبه شکل می‌گیرد، باید مشخص کنیم که ذینفعان اصلی چه انتظاراتی را دارند. اگرچه سرعت تغییرات در انتظارات آنان ممکن است، بسیار کم باشد، اما به طور معمول وقتی که این انتظارات تغییر می‌کند، موجب می‌شود مدل کسب و کار نیز تغییر کند. بخش مهمی از وظیفه استراتژیست این است که به درک درستی از تاثیر روابط با ذینفعان در حفظ عملکرد سازمان دست یابد.

تحلیل ذینفعان ابزاری است برای تحلیل ذینفعان برای تعیین اقدامات لازم جهت همسان‌سازی اهداف آنها با کسب و کار مورد استفاده قرار می گیرد. با استفاده از ارزیابی انتظارات ذینفعان است که می‌توان فهمید آیا استراتژی کسب و کار برای تأمین خواسته‌های ذینفعان مختلف پاسخ‌گو است یا خیر. برای انجام این کار از ابزارهای زیر استفاده می‌شود:

  • ماتریس قدرت-علاقه
  • ماتریس تحلیل سهامداران
  • ماتریس ارزیابی مشارکت سهامداران

ماتریس قدرت-علاقه

ماتریس قدرت-علاقه. این ماتریس در اصل ابزاری برای تحلیل ذینفعان پروژه طراحی شد، اما بعدها در کسب و کار نیز بکارگرفته شد. در تحلیل ذینفعان دو متغیر وجود دارد که بیش از سایر عوامل تأثیر می‌گذارد: قدرت و علاقه.

  • قدرت توانایی ذینفع در توقف یا تغییر کسب و کار است.
  • علاقه اندازه همپوشانی اهداف ذینفعان و اهداف کسب و کار است.
  • ذینفعان با قدرت بالا و علاقه بالا: ذینفعان اصلی هستند که به آنها به شدت توجه شده و برای تأمین نظر آنها سرمایه‌گذاری می‌شود.
  • ذینفعان با قدرت زیاد اما علاقه کم: باید راضی باشند. آنها می‌توانند کسب و کار را به دلیل مسائل ظاهراً جزئی از خط خارج کنند.
  • ذینفعان با قدرت کم اما علاقه زیاد:‌ باید از آنها مطلع شد. اگر به خواسته خود نرسند، ممکن است مسائل زیادی ایجاد کنند (مثلاً بدگویی کنند).
  • ذینفعان با قدرت کم و علاقه کم: باید همواره مورد پایش قرار گیرند، در صورتی که قدرت بیشتری پیدا کنند، آینده کسب و کار را تحت تأثیر قرار خواهند داد.

تحلیل ذینفعان را می‌توان بر اساس بسیاری از عوامل انجام داد که مهم‌ترین آنها شامل موارد زیر است:

  • منافع مالی، مانند سود و توانایی کسب درآمد در آینده.
  • ارزش‌های اخلاقی، که مربوط به هنجارهای اجتماعی رفتار است.
  • اعتقادات مذهبی که بر جهان‌ بینی آنها تأثیر می گذارد.
  • نظرات سیاسی حاکم بر نحوه واکنش آنها.
  • منافع تجاری، به عنوان مثال افزایش تجارت فعلی یا آینده آنها.
  • جمعیت شناسی، زیرا افراد جوان و افراد مسن ممکن است ترجیحات مختلفی داشته باشند.
  • نظارت بر محیط زیست، مانند حفاظت از حیات وحش یا پوشش گیاهی.
  • ارزش مالکیت، به عنوان مثال یک خانه، وسیله نقلیه یا ملک.

هنگامی که ذینفعان شرکت بررسی شده و انتظارات آنها را در می‌یابیم، می‌توان از آنها برای تدوین بیانیه مأموریت و ارزش‌های شرکت بهره بگیریم. برای مثال در جدول زیر نتیجه بررسی ذینفعان و ارکان جهت ‌ساز ارائه شده است.

چرایی و فرآیند افول آمریکا؛ یک‌جانبه‌گرایی و درگیری‌های پایان‌ناپذیر

مفهوم افول آمریکا اولین بار از سوی نظریه‌پردازانی همانند امانوئل والرشتاین مطرح گردید. والرشتاین نظریه سیکل‌های قدرت را مطرح نموده و بر اساس چنین رویکردی، نشانه‌هایی از افول و کاهش قدرت نسبی آمریکا را موردتوجه قرار داد. محور اصلی تفکر والرشتاین را کاهش قدرت آمریکا در برابری دلار و طلا تشکیل می‌دهد. در سال‌های بعد از جنگ سرد، موقعیت آمریکا در سیاست و اقتصاد جهانی کاهش بیشتری پیدا کرد. آمریکا در قرن بیست و یکم درگیر جنگ‌های بی‌پایانی در افغانستان، مفهوم قدرت نسبی عراق، سوریه، لیبی، یمن و بسیاری از حوزه‌های جغرافیایی گردید. خروج غافلگیرکننده بایدن از افغانستان نشان داد که آمریکا برای جنگ و صلح فاقد شکل‌بندی‌های کنش تاکتیکی و راهبردی بوده است. تمامی حوادث یاد شده نشان می‌دهد که قابلیت ایالات ‌متحده به گونه تدریجی کاهش پیدا کرده و زمینه ظهور موج‌های جدیدی از بحران و ستیزش در فضای منطقه‌ای را اجتناب‌ناپذیر ساخته است. پرسش اصلی پژوهش آن است که چه عواملی در افول مرحله‌ای ایالات ‌متحده تأثیرگذار بوده‌اند؟ فرضیه مقاله به این موضوع اشاره دارد که یک‌جانبه‌گرایی و درگیری‌های پایان‌ناپذیر ایالات‌متحده در مناطق بحرانی در زمره عواملی است که منجر به افزایش هزینه‌های راهبردی آمریکا و افول مرحله‌ای آن کشور گردیده است. مرشایمر به این موضوع اشاره داشت که نقش آمریکا در بحران‌های منطقه‌ای پایان‌ناپذیر منجر به افزایش هزینه‌های راهبردی این کشور شده است. در تبیین مقاله از رهیافت نئورئالیسم ساختاری استفاده شده و در تنظیم مقاله نیز از روش تحلیل داده‌ها و تحلیل محتوا استفاده گردیده است.

کلیدواژه‌ها

  • افول آمریکا
  • یک‌جانبه‌گرایی
  • درگیری‌های کم‌شدت
  • بحران‌های منطقه‌ای

مراجع

منابع

المن، کالین (1390)، «واقع‌گرایی»، مندرج در درآمدی بر بررسی‌های امنیت، ویراستۀ پل ویلیامز، ترجمه علیرضا طیب، تهران: انتشارات امیرکبیر.مفهوم قدرت نسبی

دیویتاک، ریچارد (1391)، «نظریه انتقادی»، مندرج در نظریه‌های روابط بین‌الملل، ترجمه حمیرا مشیرزاده و روح‌الله طالبی آرانی، تهران: نشر میزان.

زکریا، فرید (1398)، از ثروت به قدرت؛‌ ریشه‌های نامتعارف نقش جهانی آمریکا، ترجمه نجف شیخ‌سرایی، محسن توکلی و حسینعلی یارخی، تهران: انتشارات روزنه.

کوهن، سائول (1387)، ژئوپلیتیک نظام جهانی، ترجمه عباس کاردان، تهران: موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین‌الملل ایران معاصر.

مرشایمر، جان، (1398)، توهم بزرگ؛ رؤیاهای لیبرال و واقعیت‌های بین‌الملل، ترجمه منصور براتی و دلیله رحیمی آشتیانی، تهران: انتشارات مؤسسه فرهنگی ابرار معاصر.

Bahgat, Gawdat (2005), Israel and Persian Gulf: Retrospect and Prospect, Florida: University Press of Florida.

Daalder, Ivo and James M. Lindsay (2018), “The Committee to Save the World Order; America’s Allies Must Step Up as America Steps Down”, Foreign Affairs, Vol. 97, No. 6, November and December. Pp70-112

Desch, Micheal (1996), “War and Strong State, Peace and Weak States?”, International Organization, Vol. 50, No. 2, spring, pp. 237-68.

Kaplan, Robert (2000), The Coming Anarchy: Shattering the Dreams of the Cold War, New York: Random House.

Linklater, Andre (2002), “The Problem of Harm in World Politics: Implications for the Sociology of states-Systems”, International Affairs, Vol. 78, No. 8. Pp 56

Lukacs, John (1993), The End of the Twentieth Century and the End of the Modern Age, New York: Tichnor and Fields.

Milani, Mohsen (2006), “Iran’s Policy Towards Afghanistan,” Middle East Journal, Vol. 60, No. 2, spring, pp. 235-256.

Pompeo, Michael R (2018), “Confronting Iran; The Trump Administration’s Strategy”, Foreign Affairs, Vol. 97, No. 6, November and December. Pp 98-234

Tammen, Ronald (2000), Power Transitions: Strategies for the 21 st Century, Chatham House: Seven Bridges Press.

Walt, Stephan (2000), Alliances: Balancing and Bandwagoning, In Art and Jervis, eds “International Politics: Enduring Concepts and Contemporary Issues”, New York: Addison Wesley Longman.

Wood, Graeme and Edward Murrow (2015), “What ISIS Really Wants?” Atlantic, March, vol 8, ,123 pp47-789

مهارتهای سه گانه مدیریت

مهارت‌های مورد نیاز مدیران را می‌توان به صورت فنی، انسانی و ادراکی طبقه‌بندی کرد. مهارت به توانایی‌های قابل پرورش شخص که در عملکرد و بقای وظائف منعکس می‌شود بنابراین منظور از مهارت توانایی به کار بردن مؤثر دانش و تجربه شخصی است. ضابطه اصلی مهارت داشتن، اقدام و عمل مؤثر در شرایط متغیر است.
تعریف مهارت‌های سه‌گانه مدیریت به شرح زیر است:

  • مهارت فنی یعنی دانایی و توانایی در انجام دادن وظایف خاص که لازمه آن ورزیدگی در کاربرد فنون و ابزار ویژه و شایستگی عملی در رفتار و فعالیت است. مهارت‌های فنی از طریق تحصیل، کارورزی و تجربه حاصل می‌شوند. مدیران معمولاً این مهارت‌ها را طی دوره‌های آموزشی یا کارآموزی فرا می‌گیرند نظیر دانش، فنون و روش‌های برنامه‌ریزی،‌ بودجه‌بندی، کنترل، حسابداری، امور مالی، کارگزینی کارپردازی و غیره ویژگی بارز مهارت، فنی آن است که به بالاترین درجه شایستگی و خبرگی در آن می‌توان دست یافت زیرا این نوع مهارت دقیق، مشخص، دارای ضوابط عینی و قابل اندازه‌گیری است. از این رو، کنترل و ارزشیابی آن، هم در جریان آموزش و هم در مرحله کاربرد و عمل آسان است. مهارت‌های فنی مورد نیاز مدیران آموزشی،‌ ارزشیابی آموزشی،‌ راهنمایی آموزشی، فنون و روش‌های تدریس و فنون اداری و مالی آموزش و پرورش است. مدیر آموزشی برای انجام وظایف خاصی که دارد باید از مهارت‌های فنی کافی برخوردار باشد.
  • مهارت انسانی یعنی داشتن توانایی و قدرت تشخیص در زمینه ایجاد محیط تفاهم و همکاری و انجام دادن کار به وسیله دیگران، فعالیت مؤثر به عنوان عضو گروه، درک انگیزه‌های افراد و تأثیرگذاری بر رفتار آنان. مهارت انسانی در نقطه مقابل مهارت فنی است. یعنی کار کردن با مردم در مقابل کار کردن با اشیا و چیزها. داشتن مهارت‌های انسانی مستلزم آن است که شخص بیش از هر چیز خود را بشناسد، به نقاط ضعف و قوت خود آگاه باشد، عقاید و افکارش برخوردار و روشن باشند، اعتماد به نفس داشته باشد، به دیگران اعتماد کند، به عقاید، ارزش‌ها و احساسات آنان احترام بگذارد، آنان را درک کند، از تأثیر گفتار و کردار خویش بر دیگران آگاه باشد و بتواند محیط امن و قابل قبولی برای جلب همکاری دیگران فراهم سازد. مهارت‌های انسانی به آسانی قابل حصول نیستند و فنون و روش‌های مشخصی ندارند. امروز دانش‌ علمی در قلمرو روان‌شناسی، روان‌شناسی اجتماعی و مردم‌شناسی و تجربه و کارورزی در شرایط گروهی و اجتماعی، به طور غیرمستقیم زمینه دستیابی به مهارت‌های انسانی را فراهم می‌سازند. کنش و واکنش متقابل با مردم و حساسیت نسبت به انگیزه‌ها، انتظارات و رفتارهای آنان کمک می‌کنند تا شخص به مرور بتوانند علل و عوامل شکل‌دهنده رفتار افراد انسان را درک کرده راه و رسم کار کردن با مردم و اثرگذاری بر رفتار آنان را بیاموزد. مدیر آموزشی برای اینکه بتواند در شماره یکی از اعضای مؤثر محیط آموزشی درآمده بین اعضای تحت رهبری خود همکاری و تفاهم به وجود آورد، باید به حد کافی از مهارت‌های انسانی بهره‌مند باشد.
  • مهارت ادراکی یعنی توانایی درک پیچیدگی‌های کل سازمان و تصور همه عناصر و اجزای تشکیل‌دهنده کار و فعالیت سازمانی به صورت یک کل واحد (سیستم) به عبارت دیگر، توانایی درک و تشخیص اینکه کارکردهای گوناگون سازمان به یکدیگر وابسته بوده تغییر در هر یک از بخش‌ها، الزاماً بخش‌های دیگر را تحت تأثیر قرار می‌دهد. آگاهی از این روابط و شناخت اجزا و عناصر مهم در موقعیت‌های مختلف، مدیر را قادر می‌سازد که به طریقی تصمیم‌گیری یا اقدام کند که موجبات اثربخشی سازمان و رضایت کارکنان آن را فراهم نماید.

اکتساب مهارت ادراکی (یا مفهومی) مستلزم آموزش نظریه‌های علوم رفتاری بویژه تئوری‌های سازمان، مدیریت و تصمیم‌گیری و کاربرد عملی آنهاست. امروزه دوره‌های آموزش دانشگاهی در رشته‌های تخصصی، آشنایی با نگرش و روش‌های سیستمی و استفاده از یافته‌های مطالعات و تحقیقات راجع به سازمان‌ها، زمینه دستیابی به مهارت ادراکی در مدیریت را فراهم می‌سازند. مدیر آموزشی برای اینکه بتواند محیط آموزشی را بشناسد، روابط متقابل میان عوامل مختلف را درک کند، اولویت‌های آموزشی را تشخیص دهد، تصمیمات مؤثر اتخاذ کند و با اقدامات خود بهترین نتایج را عاید نظام آموزشی سازد، باید از مهارت ادراکی قابل ملاحظه‌ای برخوردار باشد.

ارزش نسبی مهارت‌ها

همه مشاغل مدیریت مستلزم کاربرد مهارت‌هاست. گرچه در انجام دادن بعضی از وظایف، مهارت‌های سه‌گانه لازم و ملزوم یکدیگر به نظر می‌رسند، با وجود این، ارزش نسبی آنها در سطوح و رده‌های مختلف مدیریت فرق می‌کند. مدیران رده‌های سرپرستی به مهارت‌های فنی قابل ملاحظه‌ای نیاز دارند زیرا که وظایف آنها غالباً ایجاب می‌کند که زیردستان خود را راهنمایی کنند یا آموزش دهند. در مقابل مدیران رده‌بالای سازمان‌ها چندان نیازی به مهارت‌های فنی ندارند بلکه وظایف تصمیم‌گیری، برنامه‌ریزی و سازماندهی ایجاب می‌کند که به مهارت ادراکی قابل ملاحظه‌ای مجهز باشند. مهارت‌های انسانی تقریباً لازمه انجام دادن همه وظایف در همه سطوح مدیریت است زیرا که مدیران صرفنظر از نوع وظایف یا سطح مسئولیت و مقام با افراد انسان سر و کار داشته برای جلب همکاری و اثرگذاری بر رفتار آنها باید از مهارت‌های انسانی برخوردار باشند. از این رو، امروزه، در مدیریت سازمان‌ها، تأکید بر مهارت‌های انسانی اولویت ویژه‌ای پیدا کرده است.

ابعاد برنامه تربیت مدیر آموزشی

به نظر می‌رسد که هر برنامه‌ای که برای تربیت مدیر آموزشی تهیه و اجرا می‌شود، در چهارچوب کلی خود، حتی‌الامکان باید ناظر به ایجاد همه یا بخشی از مهارت‌ها و شایستگی‌های مورد نیاز باشد.

  • با فرهنگ جامعه خود آشنایی کافی داشته باشند.
  • نظام آموزش و پرورش جامعه خود را به خوبی بشناسد و از پیشینه تاریخی و تحولات آن آگاه باشند.
  • از فلسفه ارزش‌ها، هدف‌ها و مقاصد کلی آموزش و پرورش مطلع باشند.
  • اصول و فنون آموزش و پرورش را به خوبی بدانند.
  • نسبت به کار خود نگرش علمی داشته باشند.
  • با اندیشه‌ها و نظریه‌های مدیریت رهبری آشنا باشند و از رهنمود‌های آن‌ها در عمل و رفتار تبعیت کنند.
  • تشکیلات و اجزا و عناصر سازمان خود را به خوبی بشناسد و بر اداره و کنترل و رهبری آن توانا باشند.
  • به وظایف و مسئولیت‌های چندبعدی آموزشی، پرورشی، فرهنگی، اجتماعی و اداری خود واقف باشند.
  • مشکلات و مسائل مدارس و نظام آموزشی را در ارتباط با شرایط و ویژگی‌های جامعه تجزیه و تحلیل کنند.
  • در زمینه مدیریت، به اقتضای نقش و وظایف خود، دارای مهارت‌های سه‌گانه فنی، انسانی و ادراکی باشند.
  • در زمینه علوم تربیتی و روان‌شناسی، دانش و معلومات کافی داشته باشند و در موارد لازم کارکنان آموزشی خود را راهنمایی کنند.
  • برنامه آموزشی، روش‌ها و وسائل اجرایی آن را به خوبی بشناسند و در اجرای آن مهارت داشته باشند.
  • روابط متقابل خانواده، مدرسه و جامعه را درک کنند.
  • مسائل و مشکلات روانی و رفتاری دانش‌آموزان را در پرتو معلومات علوم رفتاری تشخیص دهند و در حل آنها بکوشند.
  • به فنون اداری و مالی و تدارکاتی آموزش و پرورش آشنا باشند.
  • قوانین و مقررات نظام آموزشی را به خوبی بدانند و برای حل مشکلات جاری از آنها مدد بگیرند.
  • در زمینه معلمی، آموزش و تجربه کافی داشته باشند. علاوه بر صلاحیت‌ها و مهارت‌های فوق، مدیران آموزشی، به اقتضای موقعیت باید ملاحظات فرهنگی، اخلاقی، دینی و ایدئولوژیکی جامعه خود را نیز عملاً رعایت کنند.

ایجاد مشخصات فوق در افرادی که نقش‌های رهبری و مدیریت در نظام آموزشی را برعهده می‌گیرند، عمدتاً از طریق پیش‌اندیشی و آینده‌نگری و طرح و اجرای برنامه‌های آموزشی و کارورزی امکان‌پذیر است. دیگر زمان آن نیست که گفته شود مهارت‌ها و شایستگی‌های لازم فقط از طریق تجربه و عمل قابل حصول است، همانگونه که تربیت معلم در همه نظام‌ها اثرات مثبت و قابل ملاحظه خود را نشان داده است اثربخشی در مدیریت و رهبری آموزشی نیز از طریق جذب تربیت و به کارگماری افرادیکه مستعد و شایسته ایفای چنین نقشی باشند، تحقق خواهد یافت.

شاخص قدرت نسبي RSI

شاخص قدرت نسبي يا RSI يكي از مفاهيم برتر در تحليل تكنيكال به شمار مي‌آيد. اين انديكاتور توسط معامله‌ گر مشهور آقاي Welles Wilder ابداع شده است كه همينطور سازنده انديكاتور ATR نيز محسوب مي‌شود.

در طول سالها ديگران به ويرايش و بهبود مفهوم مقدماتي كه Wilder ارائه كرده بود، پرداخته‌اند بنابراين نسخه هاي مختلفي از اين انديكاتور وجود دارد.

مفهوم اصلي اين انديكاتور يك تفسير حسابي از نسبت حركات صعودي و نزولي در يك بازه ثابت است تا نسبت را به يك اسيلاتور كه بين صفر تا 100 نوسان مي‌كند،‌ تبديل كند.

شاخص قدرت نسبي RSI آي سي ام بروكرز - حركات صعودي و نزولي بازار icmbrokers

دوره شاخص قدرت نسبي icmbrokers

خط RSI اندازه حركت (Momentum) را اندازه گيري مي‌كند اما اين مزيت اضافه را دارد كه با توجه به اين باور كه اندازه حركت زودتر از قيمت تغيير مي‌كند، پايان يك حركت را سيگنال مي‌دهد.

فرمول اين انديكاتور با قدرت نسبي شروع مي‌شود كه در آن ميانگين متحرك نمايي با دوره 14 از قيمت‌ هاي بسته شدن در روزهايي كه قيمت بسته شدن بيشتر از باز شدن بوده است را به دست مي‌آوريم.

سپس نتيجه را بر ميانگين متحرك نمايي (EMA) با دوره 14 از قيمت‌ هاي بسته شدن در روزهايي كه قيمت بسته شدن كمتر از باز شدن بوده است، تقسيم مي‌كنيم.

توجه داشته باشيد كه دوره 14 ايده‌ي خود Welles Wilder بوده است اما بعدها معامله‌ گران دوره 9 و 25 را نيز پيشنهاد دادند. شما مي‌توانيد دوره دلخواه بر اساس ارز و بازه زماني را نيز انتخاب كنيد

قيمت هاي بسته شدن آي سي ام بروكرز - اندازه حركت آي سي ام بروكرز - اشباع از فروش

سطوح اشباع از خريد و فروش

انديكاتور RSI مانند اسيلاتور تصادفي است. مقادير بالاي يك عدد خاص (طبق پيشنهاد Wilder مقدار 70) به عنوان شرايط اشباع از خريد ديده مي‌شوند.

از طرف ديگر مقادير زير يك عدد خاص (طبق پيشنهاد Wilder مقدار 30) به عنوان شرايط اشباع از فروش در نظر گرفته مي‌شوند.

پلتفرم‌ هاي معاملاتي هميشه يك خط افقي را در اين سطوح رسم مي‌كنند. بدين ترتيب شما مي‌توانيد با استفاده از RSI سيگنال‌ هاي خريد و فروش در اين سطوح به دست آوريد.

پرداخت نفقه اقارب در چه صورتی لازم است ؟

نفقه اقارب

ماده ۱۱۹۶ قانون مدنی : «در روابط بين اقارب فقط اقارب نسبي در خط عمودي اعم از صعودي و يا نزولي ملزم به انفاق يکديگرند».

  • کسی که ملزم به پرداخت نفقه می شود بایستی استطاعت مالی داشته باشد.

ماده ۱۱۹۸ قانون مدنی : «کسي ملزم به انفاق است که متمکن از دادن نفقه باشد يعني بتواند نفقه بدهد، بدون اينکه از اين حيث در وضع معيشت خود دچار مضيقه گردد. براي تشخيص تمکن بايد کليه تعهدات و وضع زندگاني شخصي او در جامعه در نظر گرفته شود».

  • کسی از اقارب که مستحق نفقه است که نیازمند مالی باشد و به تعبیر قانون ندار نباشد.

ماده ۱۱۹۷ قانون مدنی : «کسي مستحق نفقه است که ندار مفهوم قدرت نسبی بوده و نتواند به وسيله اشتغال به شغلي، وسائل معيشت خود را فراهم سازد».

نکته: اگر افراد واجب النفقه زیاد باشد و انفاق کننده استطاعت مالی داشته باشد می بایستی نفقه همه آنها را بر طبق شرایط مذکور پرداخت کند در غیر این صورت اولویت با پرداخت نفقه زوجه است

ماده ۱۲۰۳ قانون مدنی : «در صورت بودن زوجه و يک يا چند نفر واجب النفقه ديگر، زوجه مقدم بر سايرين خواهد بود».

نکته: بستگان خط عمودی نزولی مثل فرزند و نوه بر بستگان خط عمودی صعودی مثل پدر و مادر اولویت دارند.

نفقه اقارب

نفقه فرزند

نفقه فرزند بر عهده پدر است ، در صورت استطاعت نداشتن پدر نوبت به جد پدری می رسد و در صورت عدم استطاعت او نوبت به مادر فرزند می رسد.

ماده ۱۱۹۹ قانون مدنی : «نفقه اولاد بر عهده پدر است. پس از فوت پدر يا عدم قدرت او به انفاق به عهده اجداد پدري است با رعايت الاقرب فالاقرب؛ در صورت نبودن پدر و اجداد پدري و يا عدم قدرت آن‌ها نفقه بر عهده مادر است. هرگاه مادر هم زنده و يا قادر به انفاق نباشد، با رعايت الاقرب فالاقرب، به عهده اجداد و جدات مادري وجدات پدري واجب النفقه است و اگر چند نفر از اجداد و جدات مزبور از حيث درجه اقربيت مساوي باشند، نفقه را بايد به حصه متساوي تاديه کنند».

ضمانت اجرای عدم پرداخت نفقه اقارب

  • ضمانت اجرای کیفری ماده ۵۳ قانون حمایت خانواده : «هرکس با داشتن استطاعت مالی، نفقه زن خود را در صورت تمکین او ندهد یا از تأدیه نفقه سایر اشخاص واجب ‌ النفقه امتناع کند به حبس تعزیری درجه شش محکوم می ‌ شود. تعقیب کیفری منوط به شکایت شاکی خصوصی است و درصورت گذشت وی از شکایت در هر زمان تعقیب جزائی یا اجرای مجازات موقوف می ‌ شود».
  • ضمانت اجرای حقوقی : مطالبه نفقه از سوی افراد واجب النفقه، در صورت محکومیت عدم پرداخت، می توان اموال او را توقیف و یا او را بر طبق شرایط قانون محکومیت های مالی، جلب کرد.

نکته: مطالبه نفقه گذشته اقارب وجاهت قانونی ندارد و فقط زوجه می تواند نفقه گذشته را مطالبه کند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.