آموزش قرار دادن حد ضرر Stop-Loss و حد سود Take Profit در فارکس و ارز دیجیتال+ آموزش تصویری
اردر حد ضرر در فارکس Forex زمانی استفاده می شود که در یک معامله باز بخواهیم یک قیمت مشخص کنیم و اگر معامله به آن قیمت برسد ، معامله بسته شود. تعیین حد سود نیز دقیقا به همین شکل است. زمانی که قیمت به میزانی که مشخص کرده ایم برسد معامله انجام شده و پوزیشن بسته خواهد شد. برای وضوح بیشتر ، قرار دادن حد ضرر (Stop-Loss) در فارکس نمونه بارز ضرب المثل جلوی ضرر را هر وقت بگیرید منفعت است ، می باشد . زمان ورود به بازار فارکس باید با مدیریت سرمایه وارد این بازار شد . یکی از اصول مدیریت سرمایه مشخص کردن حد سود و ضرر در معامله می باشد . در واقع حد ضرر اردری است که برای کاهش حد ضرر در یک پوزیشن باز مورد استفاده قرار می گیرد .
حد ضرر چیست؟
زیان های متحمل شده در بازارهای سرمایه برای معامله گران ناگزیر است و آنها نباید نسبت به زیان های طبیعی در آن حساس باشند. بزرگترین تاجران دنیا نیز در این حوزه های سرمایه گذاری دچار شکست شده و پول شان را به باد داده اند. آنچه مهم است کسب تجربه برای معاملات بعدی و سودهای بزرگتر برای جبران شکست هاست. استراتژی اتخاذ شده در زمان تحمل زیان، نوعی از یک راهبرد مدیریت بحران است. جمله مشهور هر وقت ماهی را از آب بگیریم تازه ست. اما کجا باید این ماهی را بگیریم تا کمترین زیان را متوجه سرمایه خود کنیم؟
این نقطه فروش را حد مثال برای تعیین حد سود ضرر می گویند. محدوده یا نقطه قیمتی که شما برای واسط معاملاتی خود تعیین می کنید تا در صورت تاچ کردن آن توسط نمودار قیمت، با یک قیمت مشخص آن را به فروش برساند. چون احتمالا حفظ آن برای روزهای آتی، میزان زیان شما را بالاتر خواهد برد. هرچه مدت زمان تفکر ما برای فعالیت در بازار طولانی مدت باشد، حد زیان نیز معنای کمتری پیدا می کند، اما اگر به این بازار به عنوان نوسان گیری و فعالیت کوتاه مدت نگاه می کنید، این حدود ضرر را به صورت دقیق مشخص کنید و بی قید و شرط به آن وفادار بمانید.
از مخرب ترین تفکرهای حاکم بر معامله گران، که ناشی از حس طمع آنها می شود، حفظ سرمایه در حال نزول، با یک تحلیل اشتباه از بازار است، به این امید که بازار در طی یک یا چند وعده معاملاتی تغییر روند داده و صعودی خواهد شد. این یک دیدگاه خام و غیرقابل قبول است که فقط با یک تحلیل اشتباه و یا احتمالا غیرمنطقی رخ می دهد. حالت دیگر این است که شخص به خاطر ترس از وقوع یک زیان بزرگ، بسیار زودتر از محل رخداد این موضوع، نسبت به فروش و مثال برای تعیین حد سود خروج اقدام کند و زیانی دیگر را رقم می زند و از کسب سود بالاتر جلوگیری می کند. اما به طور کلی وقوع حالت اول محتمل تر است و باید بسیار دقیق بود تا تحلیل درستی از شرایط را بدست آورد.
آموزش قرار دادن حد ضرر در فارکس
برای قرار دادن حد ضرر در فارکس طبق تصویر ابتدا متاتریدر را باز کرده و حسابی را که می خواهید روی آن معامله باز کنید، انتخاب کنید. سپس یک سفارش جدید باز کنید.
باز کردن سفارش جدید
سپس یک معامله و با همان پوزیشن جدید را با استفاده از کلید های CTRL +F9 باز کنید . و یا همان گزینه دستور جدید را از صفحه متاتریدر انتخاب می کنیم تا صفحه معامله باز شود. در قسمت نماد ارز ها جفت ارزی را که می مثال برای تعیین حد سود خواهید روی آن معامله انجام دهید ، انتخاب کنید. در این مثال من جفت ارز یورو و دلار آمریکا را انتخاب کردم.
تعیین حد ضرر در فارکس
مقادیر Bid و Ask را در این مثال مشاهده می کنید. اگر متاتریدر را فارسی کنید مقدار Ask همان گزینه خرید در قیمت بازار و مقدار Bid گزینه فروش در قیمت بازار خواهد بود. در این مثال مقدار فروش در قیمت بازار ۱.۱۸۴۹ بوده و ما نقطه توقف ضرر را بر اساس آن انتخاب خواهیم کرد. فرض کنید توقف ضرر را روی ۱.۱۸۴۴ قرار دهیم. در این صورت تفاوت پیپ بین این دو ۵ خواهد بود (5=4-9) . یعنی ما حد ضرر خود را ۵ پیپ قرار داده ایم. پیپ بر اساس رقم چهارم اعشار مشخص می شود. جهت آموزش پیپ می توانید مقاله زیر را مطالعه کنید.
یعنی اگر معامله ما روند نزولی داشته باشد و ما در حال ضرر باشیم، حداکثر ضرر ما از پوزیشنی که باز کرده ایم ۵ پیپ خواهد بود و وقتی ضرر به ۵ پیپ رسید معامله بسته خواهد شد . در فارکس می توانیم حفظ سود کرده و برای سود خود نیز حد و مرز تعیین کنیم. مثلاً فرض می کنیم فصد ما از این معامله کسب ۵ پیپ سود باشد. در این صورت گزینه کسب سود را ۵ پیپ بیشتر از مقدار Ask و یا همان خرید در قیمت بازار که در مثال ما مقدار آن ۱.۱۸۵۰ می باشد، یعنی روی ۱.۱۸۵۵ قرار می دهیم. به این صورت که اگر معامله ما در حال سود دهی بوده و مقدار سود ما به ۵ پیپ رسید، پوزیشن بسته خواهد شد.
قرار دادن حد ضرر در فارکس یکی از ابزار های مهم در مدیریت سرمایه برای معامله گران در فارکس می باشد . حال حالتی را فرض کنید که شما در این معامله سود کرده اید و قیمت بالا رفته است، در این صورت می توانید جهت حفظ سود خود میزان توقف ضرر را بر حسب سود خود بالاتر ببرید. تا اگر معامله در حالت ضرر قرار گرفت ، سودی که از معامله کسب کرده اید ، از دست نرود.
تعیین حد ضرر با میانگین متحرک
یکی از روش های دیگر برای تعیین حد ضرر استفاده از نمودار میانگین متحرک است. به این صورت که میانگین متحرک را برای جفت ارز مورد نظر رسم کنید. اگر نمودار در زیر قیمت فعلی قرار بگیرد شما باید حد ضرر را در پایین تر از نمودار قرار دهید. مثلا اگر قیمت در نمودار میانگین متحرک 70 دلار است شما بهتر است حد ضررتان کمتر از این مقدار باشد.
تعیین حد سود Take Profit در فارکس
مشخص کردن میزان سود در فارکس به استراتژی شما بستگی دارد. زمانی که وارد معامله می شوید باید نقاط ورود و خروج خود را مشخص سازید. در حالت نرمال همیشه حد سود بیشتر از حد ضرر در نظر گرفته می شود. تحلیل گران اغلب برای تعیین حد سود در فارکس از نسبت ریسک به ریوارد استفاده می کنند. به این صورت که اگر حد ضرر خود را 5 پیپ در نظر بگیرید ، بهتر است حد سود خود را 10 پیپ قرار دهید. البته در تعیین حد ضرر بهتر است استاپ لاس Stop Loss را متر از 2% سرمایه خود مشخص سازید.
حد سود Take Profit را نیز می توانید یکی از مقاومت های سهم با رسم خطوط حمایتی در نظر بگیرید. و همیشه قرار نیست حد سود شما دو برابر حد ضررتان باشد. به عنوان مثال جفت ارز پوند/دلار آمریکا را در نظر بگیرید. نمودار آن را باز کرده و یک سفارش جدید باز کنید.
تعیین حد سود در فارکس
همانطور که در شکل بالا می بنید قیمت فعلی بر روی 1.30216 قرار دارد. بنابر تحلیل هایی که انجام داده ایم ، پیش بینی می کنیم که قیمت به نقطه مقاومتی خود (1.30759) خواهد رسید. پس ما حد سود را کمی پایین تر مثلا روی 1.30680 قرار می دهیم. اگر تحلیل های ما صحیح بوده و قیمت به این نقطه برسد. پوزیشن ما مثال برای تعیین حد سود بسته خواهد شد. در این صورت ما 47 پیپ سود کرده ایم.
محاسبه حد ریسک هنگام قرار دادن حد ضرر
همانطور که در مثال قبلی مشاهده کردید، توقف ضرر بر حسب پیپ مشخص می شود. آنچه اهمیت دارد این است که چه مقدار پیپ را برای حد سود و ضرر خود مشخص کنید . بهترین معیار جهت مشخص کردن حد ضرر این است که یک درصد و یا دو درصد از سرمایه تان را تحت ریسک قرار دهید و پوزیشن را طوری تنظیم کنید که وقتی ضرر شما به این حد رسید معامله متوقف شود و از زیان های بعدی جلوگیری کند . محاسبه دلاری مقدار پیپ به حجم معامله و یا همان میزان لات بستگی دارد. اگر یه معامله کامل باز کرده اید ، هزار پیپ بیانگر ۱۰ دلار خواهد بود. حال در مثال بالا که ما حد ضرر خود را ۵ پیپ مشخص کرده ایم، یعنی معامله اگر ضرر کند ، وقتی ضرر ما به ۵۰ دلار برسد پوزیشن بسته خواهد شد . قرار دادن حد سود نیز دقیقاً به این صورت خواهد بود.
مزایای تعیین حد ضرر در فارکس
کاهش اضطراب از مهمترین نتایج تعیین محدوده زیان برای معامله است. از ابتدای آغاز خرید یک سهم، با خود عهد می کنید که تنها تا یک قیمت مشخص نسبت به آن وفادار خواهید بود و در صورت تاچ شدن آن، قطعا به فروش خواهید رساند. این موضوع دو بعد پیدا می کند. بعد اول قبول ذهنی زیان تا آن مقدار است که سبب می شود این اتفاق عملا رخ ندهد، چون فراغت ذهنی شما باعث تصمیمات درست در بزنگاه های قیمتی خواهد شد. بعد دوم برنامه محور بودن شما است که استراتژی مشخصی را برای مناطق بحرانی دارید و از هیچ اتفاقی شگفت زده نمی شوید. همین دو بعد کافیست که به اهمیت تعیین حد ضرر پایبند شوید. پس دست به کار شوید.
معامله گران حرفه ای معمولاً با مدیریت سرمایه و مدیریت ریسک وارد بازار شده و همیشه حد سود و زیان خود را مشخص می کنند . پس تمام سرمایه خود را تحت ریسک قرار نداده و فقط درصدی از آن را در معرض ریسک قرار می دهند تا وقتی ضرر به این مقدار رسید معامله بسته شده و تریدر بیش از این ضرر نکند . برای استفاده از حد ضرر و مشخص کردن دقیق آن باید بتوانید نحوه محاسبه پیپ از مقدار دلاری سرمایه خود را بدانید . تا بر اساس درصد سرمایه خود ، مقدار پیپ را محاسبه کرده و آن را در معاملات خود لحاظ کنید.
حد ضرر و سود در فارکس
معایب استفاده از حد ضرر در فارکس
استفاده از حد ضرر برای تریدر اگر به صورت صحیح استفاده نشود ، می تواند باعث ضرر معامله گر و یا جلوگیری از سود فرد شود. در بسیاری از مواقع دیده شده است که فرد هنگام معامله بسیار محتاطانه عمل کرده و توقف ضرر را بسیار نزدیک به قیمت اصلی مشخص می کند و زمانی که روند کلی بازار صعودی است ، ممکن است در اثر یک نوسان کوچک و افت قیمت ، قیمت به حد ضرر برسد و معامله بسته شده و موجب افسوس تریدر شود.
همچنین مدیریت ریسک فقط به مشخص کردن میزان حد ضرر نمی باشد ، و حجم معامله مثال برای تعیین حد سود نیز در تعیین ریسک اهمیت بسیار زیادی دارد. همیشه به یاد داشته باشید که بازار فارکس ریسک بالایی داشته و باید قبل از ترید کردن آموزش های لازم را دید سپس اقدام به معامله کرد . اگر تازه کار هستید و قصد آموزش و ورود به فارکس دارید بهتر است ابتدا در یک بروکری که به ایرانیان خدمات می دهد ، حساب باز کرده و تا چهار ماه با یک حساب دمو معامله کرده و آموزش های لازم را کسب کنید.
سپس با دانش و علم و یک استراتژی مناسب وارد بازار فارکس شوید. تجربه نشان داده است ، افرادی که پس از آموزش و کسب تجربه وارد بازار فارکس شده اند به سود های خوب و معقولی در این بازار رسیده اند و بر عکس ، افرادی که بدون دانش و با ریسک زیاد وارد این بازار شده اند به زودی یا متحمل ضرر های شدید شده اند و یا سرمایه خود را کلاً از دست داده اند.
هنگام تعیین حد سود و ضرر در فارکس نکات زیر را رعایت کنید :
از عوامل بسیاری م توان نام برد که در تعیین یک نقطه زیان برای معامله موثر باشند اما از مهمترین پانها می توان دو مورد را به صروت ضمنی ذکر کرد و بر طبق آنها، استراتژی معاملاتی خود را تنظیم نمود. مورد اول مربوط به این موضوع می شود که برای خرید یک سهم باید نسبت به تعیین قیمت ورود بحث کرد و تحلیل های مناسب را انجام داد. این قیمت ورود و خرید باید بهینه ترین حالت را شامل شود. حال برای تعیین نقطه زیان نیز باید طوری عمل کرد که حتما و لزوما این قیمت پایین تر از محل خرید باشد تا نوعی اثبات برای اشتباه در محل قیمتی خرید شود.
در واقع ما تا زمان سر به سر شدن سرمایه اصلی باید تحمل کنیم و نسبت به آن خوشبین باشیم. مورد دوم در مورد یک بحث کلی است. اینکه تعریف موفقیت در معامله برای شما چیست؟ چه معامله ای را شکست مثال برای تعیین حد سود می دانید؟ این ها را برای خود با تمامی ابعادش مشخص کنید و تلاش کنید محدوده زیان شما، حالت شکست شما را تاچ نکند. این موضوع سبب یک رضایت درونی برای شما می شود و وفاداری شما به سرمایه گذاری در بازارهای سهام را برای همیشه حفظ خواهد کرد.
به هر صورت با در نظر گرفتن این دو عامل بسیار حیاتی، ابتدا باید یک راهبرد مناسب برای معامله داشته باشید. این راهبرد برای شما واجب است تا بدانید در صورت رخداد هر اتفاقی در بازار، چه خواهید کرد. ترجیحا به دنبال راهبردهای آزمون پس داده و سالم باشید که قبلا توسط افراد مورد استفاده قرار گرفته اند و زیان و سود آنها به صورت تقریبی قابل پیش بینی است. انتخاب این استراتژی کار ساده ای نیست و باید عوامل بسیاری را در آن مورد نظر قرار دهید. با هر شکست و زیانی از کوره در نروید و مسئولیت آنها را به عهده بگیرید و تلاش کنید استراتژی مخصوص خود را کشف کنید. بزرگترین معامله گران دنیا نیز حالات شما را تجربه کرده اند و زیان دیده اند. و حتما نسبت به نتایج عملکرد خود حساس باشید. هرچند وقت یک بار نتیجه به کار گیری تصمیمات و استراتژی های خود را با اعداد و ارقام بسنجید و بدانید که برای شما سودده بوده یا زیان دیده اید؟ این می تواند در ادامه مسیر بسیار برای شما آموزنده باشد.
جهت کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه می توانید اینجا کلیک کنید .
سوالات متداول
آیا تعیین حد ضرر و سود خوب است؟
تعیین حد ضرر و سود ممکن است در نگاه اول ایده آل به نظر آید ، ولی فقط زمانی خوب خواهد بود که استفاده صحیحی از آن شود.
چگونه حد سود تعیین کنیم؟
اگر در بازار مدتی فعالیت داشته اید و با مفاهیم کلی آن آشنایی داشته باشید، به احتمال زیاد با مفهوم “حد سود” و “حد ضرر” نیز آشنایی دارید.
اگر هم مبتدی هستید و به تازگی وارد دنیای معامله گری شده اید، هیچ اشکالی ندارد. ما در این مقاله به ساده ترین شکل ممکن به تعریف
حد سود و انواع آن پرداختیم و یکی از انواع تکنیکالی آن یعنی تعیین حد سود به کمک خطوط روند را آموزش دادیم.
حد سود و حد ضرر چیست؟
حد سود یا Take Profit: هنگامی که وارد معامله ای می شویم و آن معامله در جهت دلخواه ما پیش میرود، باید مکانی را برای خارج شدن از آن
معامله با سود در نظر بگیریم. مکان قرار گیری حد سود جایی است که ما این احتمال را میدهیم که معامله انجام شده مجددا در خلاف جهت ما
برگشت کند و سودمان را کاهش دهد.
چرا تعیین حد سود مهم است؟
در تحلیل تکنیکال تعیین حد سود به اندازه حد ضرر مهم است. گاهی معامله گر به قدری درگیر تعیین نقطه ورود میشود که فراموش میکند
کی باید از سهم خارج شود و گاها ممکن است سودهایی که از یک معامله بدست آورده را ازدست بدهد.
در تعیین حد سود معامله گر بر اساس ابزاری که دارد نقطهای که میخواهد از سهم خارج شود را تعیین میکند.
البته باید این نکته را در نظر داشته باشیم زمانی که جو کلی بازار و سهم خوب است، میتوانیم حد سود را ارتقا دهیم ، در اصل به این عمل
تعیین حد سود شناور گفته میشود. برای مثال زمانی که قیمت 5000 تومان را برای خروج تعیین کردیم ولی شرایط بازار مناسب است، میتوانیم
این حد سود را بالاتر ببریم و به 5500 تومان ارتقا دهیم. گاهی معامله گر برای تعیین نقطه ورود تلاش زیادی میکند و فراموش میکند که باید
برای نقطه خروج هم برنامه ریزی کند، و گاها ممکن است سودهایی که از یک معامله بدست آورده را ازدست بدهد و گاها سر به سر
یا با ضرر از معامله خارج شود
تعیین حد سود :
برای مثال یک معامله گر میگوید که سهم را در کف کانال صعودی میخرم و در سقف کانال میفروشم. خریدش تعیین نقطه ورود و فروشش
تعیین نقطه خروج محسوب میشود. حال اگر شرایط بازار و سهم خوب بود، معامله گر هدف دومی را مثال برای تعیین حد سود برای سهمش در نظر میگیرد و میگوید
تا هدف دوم صبر میکنم و بعد از رسیدن به این نقطه سهم را میفروشم.
معامله گر در نهایت همان طور که برای خرید سهم برنامه ریزی میکند و نقطه ورود را تعیین میکند، برای خروج از سهم هم باید برنامه داشته
ب اشد. معامله گر با تعیین محدوده حد سود، عملا نقطه خروج از سهم را تعیین میکند.
نکته مهم دیگر در این ارتباط غلبه کردن به حس طمع است. وارن بافت میگوید ترس و طمع دو دشمن بزرگ معامله گر میباشد که برای موفقیت
در بورس باید بتوان این دو حس را به خوبی شناخت و بر آن غلبه کرد.
پس به عنوان یک معامله گر باید برای فروش سهم تان حتما برنامه داشته باشید. نمیتوانید یک سهم را بخرید و بگویید
“حالا هر وقت حس کردم زمان مناسبی بود میفروشمش”. استفاده از نقطه ورود و خروج بسیار مهم است.
این را همیشه به خاطر داشته باشید که نمیتوان یک سهم را بدون برنامه و فقط به دلیل اینکه کانالی یا شخصی گفته در هر قیمتی بخریم و
بفروشیم ، معامله بدون برنامه فقط منجر به ضرر خواهد شد.
چگونه حد سود را تعیین کنیم؟
تعیین حد سود بستگی به استراتژی معاملاتی معامله گر دارد و نمیتوان یک نسخه همگانی برای آن پیچید. حدسود شما با توجه به اینکه
معاملاتتان را بر اساس تحلیل تکنیکال انجام میدهید و یا تحلیل بنیادی متفاوت میباشد.
حد سود در تحلیل بنیـادی
یکی از مهم ترین روشهای ارزیابی وضعیت داراییها در بازار مالی، تحلیل بنیادی است. عمده تمرکز تحلیلگران بنیادی حین سرمایهگذاری
در بازار سهام، تعیین ارزش ذاتی سهم بر اساس روشها و معیارهای گوناگون است. این سبک تحلیلی که اصطلاحاً سرمایهگذاری ارزشی
نامیده میشود؛ در واقع یکی از قدیمی ترین روشهای تحلیل بنیادی میباشد.
به بیان ساده تحلیلگران ارزشی به دنبال سهامی هستند که قیمت آن در تابلوی بازار بورس، کمتر از ارزش ذاتی این سهم باشد. زیرا
این روش بیان میکند که قیمت چنین سهامی همواره به سوی ارزش واقعی خود سوق دارند.
همانطور که مشاهده میکنید در این روش حد سود، رسیدن قیمت به ارزش ذاتی سهم میباشد و عموماً زمانی هم برای کسب این سود
متصور نیستند. به طور مثال در تحلیل بنیادی به این نتیجه میرسید که ارزش ذاتی سهم شما 2000 ریال است؛ ولی قیمت حال حاضر بازار
1000 ریال میباشد، پس حد سود خود را 2000 ریال قرار میدهید و هر وقت قیمت به این عدد رسید از معامله خارج میشوید.
حد سود در تحلیل تکنیکال
پیروان تحلیل تکنیکال بر اساس گذشته قیمت، نقطه خروج از معاملات را تعیین میکنند. با توجه به تعداد بالای افرادی که از تحلیل نموداری
به منظور انجام معاملات خود در بازار مالی استفاده میکنند؛ بسیاری از سرمایهگذاران صرفاً حد سود و زیان قیمتی را میشناسند و معمولاً
تمرکز اصلی مربیان معاملهگری نیز بر آموزش این روش مدیریت معاملات است.
در واقع استفاده از نمودار قیمت برای تعیین نقاط خروج روشی مرسوم است که بعضاً معاملهگرانی که از سایر روشهای تحلیل استفاده میکنند
نیز، برای تعیین حد سود و زیان خود از علم تکنیکال بهره میبرند. تعیین حد سود و زیان بر اساس قیمت شامل روشهای مختلفی میباشد که
در ادامه به ذکر چند مورد از رایج ترین آنها میپردازیم:
حال هریک از این روش هارا باهم مرور میکنیم حتما تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید :
1- تعیین حد سود با استفاده از خطوط روند ( سطوح حمایت و مقاومت) :
این خطوط از اتصال نقاط چرخش قیمت در نمودار تشکیل میشود. در تحلیل تکنیکال از خط روند برای تشخیص نقاط احتمالی واکنش بازار
استفاده میکنند. این خطوط بر اساس شرایط بازار و نمودار میتوانند خاصیت حمایتی یا مقاومتی داشته باشند. این روش برای معامله گران
نقش حیاتی دارد چون به آنها در تشخیص نقاط مهم عرضه و تقاضا ، که میتوانند عامل تغییر مسیر بازار و شکلگیری روند جدید باشند کمک میکند.
ما دو نوع خطوط روند داریم:
1-خطوط روند استاتیک
2-خطوط روند داینامیک
حمایت و مقاومت استاتیـک :
به حمایت یا مقاومتی که در هر شرایطی مقدار ریالی آن ثابت بوده و وابسته به زمان نیست، حمایت و مقاومت استاتیک میگویند. بطور مثال
میگوییم مقاومت ۱۴۰ ریال یا مقاومت ۵۵۰ ریال، مقاومت این سهم است. هر زمانی که قیمت به این سطح نزدیک شود، ما شاهد حمایت یا
مقاومت هستیم. اگر قیمت در حال ریزش باشد شاهد حمایت و اگر در حال صعود به آن سطح قیمتی باشد به مقاومت خودش نزدیک میشود.
ساده ترین حالت همان حمایت و مقاومت افقی است که به صورت معمول داریم و جز حمایت و مقاومت های استاتیک به حساب میآید.
تصویر زیر را مشاهده کنید خط روند که نقش مقاومت دارد مشخص شده است:
حمایت و مقاومت داینامیک:
به حمایت یا مقاومتی که وابسته به زمان بوده و با توجه به شرایط مختلف مقدار ریالی آن متفاوت است، حمایت و مقاومت داینامیک میگویند.
بطور مثال در مبحث خط روند ها با توجه به اینکه قیمت در کجا با خط روند برخورد میکند و در آنجا حمایت یا مقاومت دارد، مبلغ ریالی آن سطح
هم متفاوت خواهد بود.
تصویر زیر را مشاهده کنید خطوط روند داینامیک که نقش مقاومت و حمایت دارند مشخص شده است:
اساسیترین مفهوم در مورد رسم این خط، وجود حداقل دو نقطه برای ترسیم یک خط روند است.
به عبارت دیگر خط روند از اتصال حداقل دو کف یا سقف قیمت در نمودار تشکیل میشود.
نکات مهم در ارتباط با خط روند:
1- هرچه خط روند سابقه زمانی بیشتری داشته باشد از اعتبار بالاتری برخوردار خواهد بود.
2- هرچقدر خطوط روند شیب کمتری داشته باشند اعتبار بیشتری خواهند داشت.
با استفاده از گذشته سهم خطوط حمایت و مقاومت را رسم میکنیم و به این صورت برای سهم حد سود و حد ضرر تعیین میکنیم.
در این مقاله به تعریف حد سود و انواع آن پرداختیم ، یکی از انواع تکنیکالی آن یعنی تعیین حد سود به کمک خطوط روند را آموزش دادیم
روش درست محاسبه حد سود چگونه است؟
روش محاسبه حد سود در دو دستهی ریاضی و گرافیکی قرار دارد. این تقسیم بندی مرسوم است، و گفتن اینکه کدام روش بهتر است دشوار است زیرا بستگی به وضعیت بازار دارد. بهتر است یاد بگیریم تا از تمامی آنها استفاده کنیم.
تنظیم حد سود بر اساس سطوح کلیدی
سطوح حمایت و مقاومت مناطقی هستند که احتمال تغییر جهت روند در آن بیشتر است. قیمت احتمالاً به یکی از این سطوح خواهد رسید، اما اینکه آیا بتواند آن را بشکند یا نه، مشخص نیست. دستورات حد سود، سودها را قبل از بازگشت قیمت تثبیت میکند.
چنین سطوحی به دلایل روانی پدیدار میشوند. به عنوان مثال، اکثر سرمایه گذاران حد سود را در سطحی قرار میدهند که در دفعه قبل قیمت در یک روند صعودی از آن نقطه کاهش یافته است (حد سود یک دستور برای فروش است). بنابراین، وقتی همه دستورات فروش به طور همزمان آغاز میشوند، رشد قیمت متوقف میشود.
تنظیم حد سود بر اساس نوسان
شما باید اندازه متوسط کندل که نوسانات قیمت را در نمودار TF کوچکتر تعیین میکند را بدانید.
مثال. میانگین اندازه کندل روزانه یک دارایی 80 واحد در نرخهای 4 رقمی است. قیمت از روز باز شدن در نمودار H1، طی پنج ساعت، 30 واحد را پوشش داده است. این بدان معناست که در بهترین حالت 50 واحد دیگر را در بقیه روز پوشش خواهد داد، و قرار دادن حد سود در سطحی بالاتر عاقلانه نیست.
تنظیم حد سود با استفاده از فیبوناچی اصلاحی
سطوح کورکشن در استراتژیهای معاملاتی سویینگ و سیستمهای معاملاتی کوتاه-مدت مفید هستند. ایده اصلی آنها این است که قیمت به سطوح قبلی خود باز میگردد و پس از اصلاح بازار به روند اصلی خود ادامه میدهد. یک معامله در انتهای کورکشن پس از آنکه یک حرکت معکوس خود را آشکار کرد باز میشود و یک دستور حد سود در سطح بعدی یا شروع کورکشن تنظیم میشود.
تنظیم حد سود مبتنی بر زمان
این روش تنظیم حد سود، برای استراتژیهای روزانه مناسب است. برای پرداخت نکردن سوآپ، حد سود را میتوان یک ساعت قبل از بسته شدن روز تنظیم کرد. اگر قیمت نتواند به آن برسد، معامله به صورت دستی بسته میشود. این رویکرد همچنین میتواند در معاملات خبری، درست قبل از انتشار نشریات مهم مورد استفاده قرار گیرد.
استفاده از حد ضرر متحرک
این یک نوع دستور stop-loss است و اغلب جایگزین دستور محدود کنندهی حد سود میشود. برخلاف حد سود، حد ضرر متحرک یک معامله سودآور را نمیبندد و قیمت را در یک فاصله از پیش تعریف شده دنبال میکند و زمانی که قیمت بازار معکوس میشود ثابت میماند.مثال برای تعیین حد سود
تنظیم حد سود بر اساس اهداف یا محاسبات ریاضی
ترید کردن باید سودی قابل مقایسه با سایر روشهای سودآوری جایگزین داشته باشد. اگر هدف شما کسب 100 واحد در روز است، حد سود برای یک معامله باید 100 واحد، و یا برای دو معامله باید برای هر کدام 50 واحد باشد. هنگامی که به هدف اولیه خود رسیدید، میتوانید آرامش داشته باشید و بدون دستورات حد سود معامله کنید. ایراد این روش این است که شما میزان دقیق روند را نمیدانید. قیمت ممکن است به حد سود مورد هدف که در فاصلهای دور قرار دارد نرسد. یا برعکس، یک دستور حد سود ممکن است زمانی که روند باب میل شما باشد، معامله شما را خیلی زود ببندد.
یک رویکرد ریاضی در نظر گرفتن نسبت حد سود به حد ضرر (TP/SL) را پیشنهاد میکند. ابتدا، اندازه حد ضرر خود را بر اساس مقدار پوزیشن، لوریج، هزینه یک واحد، و ریسک از دست دادن پول در هر معامله در رابطه با اندازه سپرده خود محاسبه کنید. سپس، مقدار حد سود را محاسبه کنید. محبوب ترین نسبتها در معاملات نسبتهای 3/1 و 2/1 هستند. حد سود باید 2-3 برابر بیشتر از حد ضرر باشد. این نظریه مبتنی بر ریاضیات است، اما شما نباید خیلی سفت و سخت به آن پایبند باشید.
مثال برای تعیین حد سود
حد ضرر آموزش تعیین حد ضرر در بورس توضیح مختصر
اکثر سرمایه گذاران در بورس و سهام، بعد از مدتی به سودآوری بسیار بالایی دست پیدا می کنند. این در حالیست که بعضی از سهامداران بعد از مدتی ضرر کرده و بخش اعظمی از سرمایه خود را از دست می دهد. عوامل مختلفی وجود دارد که منجر به ضرر در سهام می شود که یکی از مهم ترین عوامل در این رابطه، عدم تعیین حد ضرر برای یک سهم می باشد.
حد ضرر چیست؟
یکی از روش هایی که به سودآوری بالا در بورس و سهام منجر می شود، تعیین حد ضرر می باشد. حد ضرر به معنی تعیین یک سطح مشخص برای افت قیمت یا ارزش یک سهم است به طوری که اگر ارزش یک سهم به سطح تعیین شده برای ضرر رسید، سرمایه گذار برای جلوگیری از ضرر بیشتر سهم خود را می فروشد.
معامله گرانی که در بازارهای مالی با دیدگاه کوتاه مدت و میان مدت فعالیت می کنند، معمولا برای تعیین زمان خروج خود از معاملات از حد سود و حد ضرر استفاده می کنند. این افراد که بیشتر بر اساس تحلیل تکنیکال به خرید و فروش در بازار های مالی مانند سهام، ارز و … مشغول هستند، اغلب برای میزان سود و زیان خود محدوده هایی را تعیین می کنند. در این حالت، خروج از معامله با هدف کاهش زیان و افزایش سود انجام می شود. برای مثال فرض کنید شخصی سهامی را در قیمت 2000 تومان خریده است. او بر اساس نتایج تحلیلی که روی این سهام انجام داده (که معمولا از جنس تحلیل تکنیکال است) تصمیم می گیرد با رسیدن قیمت به اولین سقف قیمتی مورد انتظار، مثلاً 2500 تومان سهام خود را به فروش برساند. در صورتی که قیمت سهام به 1700 تومان کاهش یابد نیز او سهام خود را خواهد فروخت. در این حالت، حد ضرر او 300 تومان زیر قیمت اولیه سهم خواهد بود.
نکته هایی اصولی در تعیین حد ضرر که باید همواره به یاد داشته باشید:
- حد ضرر یا حد توقف زیان به معنی آن است که وقتی کاهش قیمت سهام به حد مشخص و تعیین شده ای رسید، باید آن را بفروشیم تا از ضرر بیشتر جلوگیری شود.
- کم شدن سود هم نوعی ضرر است، بنابراین زمانی که قیمت سهام بالا رفت حد ضرر را نیز باید متناسب با قیمت افزایش داد.
- یکی از رایج ترین اشتباهات تغییر حد ضرر بدون دلیل فنی و منطقی است. بدین ترتیب که با نزدیک شدن قیمت به حد ضرر، معامله گر اقدام به تغییر یا حذف آن می کند و منتظر کمتر شدن یا از بین رفتن زیان می ماند. با وجود اینکه ممکن است در مواردی این حرکت موجب جبران یا کمتر شدن زیان شود، اما در بلند مدت نتیجه ای جز از بین رفتن برنامه و استراتژی سرمایه گذاری نخواهد داشت.
- حد را نباید با فاصله خیلی زیاد یا خیلی کم از قیمت خرید قرار دهید.
- اگر روند بازار و شاخص صعودی باشد، بعد از رسیدن به حد سود بدون اینکه سهم را بفروشیم، فقط حد را تعریف می کنیم. ولی اگر روند بازار نزولی و شاخص در حال اصلاح باشد، باید بعد از رسیدن به حد سود، یا به طور کامل از سهم خارج شویم یا اینکه بخشی از سهام را با سود فروخته و برای مابقی، حد ضرر شناور (trailing stop) را در نظر بگیریم.
- در تعیین حد ضرر، دیدگاه زمانی یک سرمایه گذار بسیار اهمیت دارد. مثلا تعیین حد مثال برای تعیین حد سود برای معامله های کوتاه مدت با تعیین حد برای معامله های بلند مدت متفاوت است.
- در معاملات کوتاه مدت، حد ضرر را روی محدوده حمایت در موج نزولی قبلی قرار دهید. (به شرطی که بین ۸ تا ۱۰ درصد باشد)
- در خرید های میان مدت و بلند مدت، حد ضرر را روی محدوده حمایتی معتبر تعیین کنید. (بین ۱۰ تا ۲۰ درصد پایین مثال برای تعیین حد سود تر از قیمت خرید)
- وقتی مقاومت یک سهم شکسته شد و قیمت سهم در بالای محدوده مقاومتی تثبیت گردید، حد را روی مقاومت شکسته شده که حالا به عنوان حمایت عمل می کند، قرار دهید.
اشتباهات رایج برای تعیین حد ضرر:
بسیاری از متخصصین بورس معتقد اند که حد ضرر به صورت یک درصد تعیین می شود. برای مثال حد ضرر را 15 درصد زیر قیمت خرید یک سهم در نظر می گیرند. به عبارت دیگر حد ضرر یک سهم به ارزش 1000 تومان را 150 تومان در نظر می گیرند و زمانی که قیمت سهمشان به 850 تومان رسید برای جلوگیری از ضرر بیشتر، سهم مورد نظر را می فروشند. توجه کنید که در مثال بالا حد ضرر 15 درصد تعریف شده است. اما…
- چگونه می توان درصد حد ضرر یک سهم را تعیین کرد؟ آیا برای این کار روش خاصی وجود دارد یا به صورت حدس و گمان انجام می شود؟
- ممکن است ارزش یک سهم برای مدتی افت کند ولی پس از مدتی دوباره رشد کرده و حتی به مقدار قابل توجهی از سود برسد. آیا نسبت به چنین سهم هایی که در بلند مدت به سودآوری بالایی می رسند اما در روز های اولیه خرید، افت قیمت را تجربه می کنند، باز هم باید زمانی که ارزش سهم به درصد تعیین شده برای حد ضرر رسید، سهم را فروخت؟
- آیا برای تعیین درصد حد ضرر در معاملات بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت تفاوتی وجود دارد؟
- در صورتی که چند سرمایه گذار یک سهم با ارزش یکسان را خریداری کرده باشند، آیا ممکن است برای تعیین حد ضرر آن سهم، درصد های متفاوتی را در نظر گرفته باشند؟ علت وجود تفاوت در تعیین درصد حد ضرر برای هر سرمایه گذار چیست؟
- آیا این روش علمی و استاندارد است؟
متاسفانه برای سوالات بالا جواب مشخصی وجود ندارد، زیرا این روش کاملا نادرست و غیر استاندارد می باشد.
پس چگونه می توان برای یک سهم به صورت کاملا علمی و استاندارد، حد مثال برای تعیین حد سود ضرر تعریف کرد؟
چگونه می توان حد سود و ضرر را محاسبه و از آنها در معاملات استفاده کرد
سطوح حد سود و حد ضرر دو مفهوم مهم هستند که بسیاری از معامله گران از آنها استفاده می کنند تا بسته به میزان ریسکی که تمایل به پذیرش دارند، زمان خروج از موقعیت خود را تعیین کنند. این سفارشات هم در بازارهای سنتی و هم در بازار ارزهای رمزنگاری مورد استفاده قرار می گیرند و در بین معامله گرانی که رویکرد ترجیحی آنها تحلیل تکنیکال است، بسیار محبوب هستند.
مقدمه
زمان بندی بازار یک استراتژی معاملاتی است که در آن سرمایه گذاران و معامله گران سعی می کنند آینده قیمت را پیش بینی کنند و سطح قیمتی مطلوب را برای خرید یا فروش دارایی ها پیدا کنند. طبق این رویکرد، تعیین زمان خروج از بازار اهمیت زیادی دارد. در اینجاست که حد سود و حد ضرر به کمک معامله گران می آیند.
سطوح حد ضرر و حد سود اهداف قیمتی هستند که معامله گران از قبل برای خود تعیین می کنند. معامله گران منضبط اغلب از این سطوح از پیش تعیین شده برای خروج از موقعیت معاملاتی استفاده می کنند تا معاملات بر اساس احساسات را به حداقل برسانند. این سطوح همچنین برای مدیریت ریسک ضروری هستند.
سطوح حد ضرر و حد سود
سطح حد ضرر (SL) قیمت از پیش تعیین شده یک دارایی است که پایین تر از قیمت فعلی تنظیم می شود. با رسیدن قیمت به این سطح، موقعیت سرمایه گذار به طور خودکار بسته می شود و در نتیجه ضرر معامله گر به حداقل می رسد. برعکس، سطح حد سود (TP) قیمت از پیش تعیین شده ای است که در آن موقعیت معامله گر با سود بسته می شود.
معامله گران می توانند به جای استفاده از سایر سفارش های بازار، این سطوح را برای فروش خودکار تنظیم کنند و نیازی نیست که مداوم بازار را زیر نظر بگیرند.
چرا باید از حد ضرر و حد سود استفاده کرد؟
مدیریت ریسک
سطوح حد سود و حد ضرر منعکس کننده تحرکات فعلی بازار هستند و کسانی که می دانند چگونه سطح قیمتی مطلوب خود را به درستی تشخیص دهند، اساسا فرصت های معاملاتی مطلوب و سطوح قابل قبول ریسک را شناسایی می کنند.
مدیریت ریسک؛ هنر از دست ندادن تمام سرمایه
ارزیابی ریسک با استفاده از این سطوح می تواند نقش مهمی در حفظ و رشد پرتفوی ارز رمزنگاری شما داشته باشد. با اولویت دادن به معاملات کم ریسک، نه تنها به طور سیستماتیک از دارایی های خود محافظت می کنید، بلکه از سقوط کامل ارزش پرتفوی خود جلوگیری می کنید. بنابراین، بسیاری از معامله گران از حد سود و حد ضرر در استراتژی های مدیریت ریسک خود استفاده می کنند.
اجتناب از معاملات احساسی
احساسات فردی در هر لحظه می توانند تاثیر زیادی بر تصمیم گیری بگذارند و به همین دلیل است که برخی از معامله گران برای اجتناب از معاملات تحت تاثیر استرس، ترس، طمع یا سایر احساسات تاثیرگذار، به یک استراتژی از پیش تعیین شده تکیه می کنند.
ماهر شدن در تشخیص زمان بستن یک موقعیت می تواند به شما کمک کند تا از معاملات احساسی خودداری کنید و به شما این امکان را می دهد که معاملات خود را به صورت هدفمند مدیریت کنید نه از روی احساسات.
محاسبه نسبت ریسک به ریوارد (یا سود به زیان)
سطوح حد سود و حد ضرر برای محاسبه نسبت ریسک به ریوارد معامله استفاده می شوند. به طور کلی، بهتر است وارد موقعیت هایی شوید که نسبت ریسک به ریوارد پایینی دارند، چون سود احتمالی این موقعیت ها بیشتر از ضرر احتمالی آنها است.
نسبت ریسک به ریوارد مثال برای تعیین حد سود چیست و چگونه می توان از آن در معاملات استفاده کرد؟
ریسک به معنی تفاوت بین قیمت یک ارز و حد ضرر آن و ریوارد به معنی تفاوت بین قیمت یک ارز و حد سود آن است. طبق فرمول های زیر می توان آنها را محاسبه کرد:
حد ضرر- قیمت ورود به موقعیت = ریسک
قیمت ورود به موقعیت – حد سود = ریوارد
محاسبه نسبت ریسک به ریوارد ساده است. می توانید آن را از تقسیم ریسک به ریوارد به دست آورید:
ریوارد ÷ ریسک = نسبت ریسک به ریوارد
نحوه محاسبه سطوح حد سود و حد ضرر
روش های مختلفی وجود دارند که معامله گران می توانند از آنها برای تعیین سطوح مطلوب حد سود و حد ضرر استفاده کنند. این روش ها ممکن است به طور مستقل یا با ترکیب شدن با روش های دیگر مورد استفاده قرار بگیرند، اما هدف نهایی همه آنها یکی است: استفاده از داده های موجود برای گرفتن تصمیم آگاهانه درباره زمان بستن یک موقعیت.
سطوح حمایت و مقاومت
حمایت و مقاومت دو مفهوم مهم بوده که همه معامله گران تکنیکال در بازارهای سنتی و ارز رمزنگاری با آنها آشنا هستند.
مفهوم سطوح حمایت و مقاومت چیست و چه کاربردی دارد؟
سطوح حمایت و مقاومت مناطقی در نمودار قیمت هستند که احتمال افزایش فعالیت معاملاتی (چه خرید و چه فروش) بیشتر است. در سطوح حمایت، انتظار می رود روند نزولی قیمت به دلیل افزایش میزان فعالیت خرید معامله گران، متوقف شود. در سطوح مقاومت، انتظار می رود به دلیل افزایش میزان فعالیت فروش از سوی معامله گران، روند صعودی متوقف شود.
معامله گرانی که از این روش استفاده می کنند، معمولا حد ضرر خود را درست بالاتر از سطح حمایت و حد سود خود را درست زیر سطح مقاومتی که شناسایی کرده اند، تعیین می کنند.
میانگین متحرک ها
این شاخص تکنیکال نویز بازار را فیلتر می کند و داده های مربوط به حرکت قیمت را برای ارائه جهت یک روند، یکدست می کند.
معرفی شاخص های تکنیکال و چگونگی استفاده از آنها؛ میانگین متحرک
میانگین متحرک را می توان بسته به اولویت های معامله گران، در یک بازه زمانی کوتاه تر یا طولانی تر محاسبه کرد. معامله گران به دقت میانگین متحرک ها را زیر نظر می گیرند و در جاهایی که آنها صلیب تشکیل می دهند (یکدیگر را قطع می کنند) به دنبال فرصت های خرید یا فروش هستند.
چگونه از صلیب طلایی و صلیب مرگ در تحلیل قیمت استفاده کنیم
به طور معمول، معامله گرانی که از میانگین متحرک استفاده می کنند، سطوح حد ضرر خود را زیر میانگین متحرک بلند مدت تعیین می کنند.
روش درصدی
برخی معامله گران به جای یک سطح از پیش تعیین شده (که با استفاده از شاخص های تکنیکال محاسبه می شود)، از یک درصد ثابت برای تعیین سطوح حد سود و حد ضرر استفاده می کنند. برای مثال، زمانی که قیمت دارایی 5 درصد بالاتر یا پایین تر از سطح قیمتی ورود به موقعیت قرار می گیرد، موقعیت خود را می بندند. این یک روش بسیار ساده است و برای معامله گرانی که آشنایی چندانی با شاخص های تکنیکال ندارند، به خوبی جواب می دهد.
سایر شاخص ها
در بالا به چند شاخص تکنیکال اشاره کردیم که برای تعیین سطوح حد ضرر و حد سود استفاده می شوند. اما برخی معامله گران از شاخص های دیگر برای این کار استفاده می کنند. این شاخص ها شامل شاخص قدرت نسبی، باندهای بولینگر و میانگین متحرک همگرایی واگرایی هستند.
چگونه می توان از شاخص MACD برای پیش بینی قیمت ارزها استفاده کرد
شاخص قدرت نسبی (RSI) چیست و چگونه می توان از آن در تحلیل قیمت استفاده کرد؟
استفاده از باندهای بولینگر برای تعیین وضعیت اشباع خرید یا فروش
شاخص قدرت نسبی یک شاخص حرکتی است که نشان می دهد آیا یک دارایی در وضعیت اشباع فروش قرار دارد یا در وضعیت اشباع خرید. باندهای بولینگر نوسانات بازار را اندازه گیری می کنند و میانگین متحرک همگرایی واگرایی از میانگین متحرک های نمایی برای تعیین جهت حرکت بازار و روندهای قیمتی استفاده می کند.
دیدگاه شما