تحلیل سهام با استفاده از واگرایی در اندیکاتورها
تحلیل تکنیکال در بازار بورس یکی از مهمترین ابزارهای تحلیل سهام به شمار میرود که بسیاری از معاملهگران و تحلیلگران بازار، از آن برای بررسی وضعیت سهام استفاده میکنند تا بتوان بر اساس دادههای تحلیل، معاملات موفق و منطقی داشت. اندیکاتورها نیز از ابرازهای قدرتمند در تحلیل تکنیکال هستند که طبق آن نمودار قیمتی مورد تحلیل قرار میگیرد و میتواند اطلاعات مهمی را به تحلیلگران بدهد. واگرایی در اندیکاتورها نیز قدرت تحلیل را بسیار افزایش میدهد و تشخیص واگرایی از مباحث بسیار مهم در تحلیل سهام میباشد. به همین منظور، در این مقاله قصد داریم تا در مورد واگرایی در اندیکاتورهای تکنیکالی بحث کنیم و مطالبی که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد:
مفهوم واگرایی چیست؟
آموزش واگرایی در اندیکاتورها
در چه اندیکاتورهایی واگرایی دیده میشود؟
آموزش واگرایی در MACD
آموزش واگرایی در RSI
آموزش واگرایی در MFI
آموزش واگرایی در CCI
نکات مهم در تشخیص واگراییها
اندیکاتور چیست؟
اندیکاتور از ابزارهای قدرتمند تحلیل تکنیکال میباشد و شاخصی محسوب میشود که با استفاده از آن میتوان روند حرکتی سهام یا دارایی را در نمودار اهمیت واگرایی در RSI سهام مورد ارزیابی قرار داد و برای روند بعدی پیشبینی کرد.
اندیکاتور همچنین با استفاده از دادههای آماری و محاسبات، نقاط مهم تکنیکالی مثل سطح حمایتی و مقاومتی ، شتاب حرکتی سهام، قدرت حجم در سهام را مشخص میکند و بسیاری از تحلیلها طبق آن توسط نرمافزار تحلیلی انجام میگیرد.
مفهوم واگرایی چیست؟
واگرایی در بورس زمانی اتفاق میافتد که قیمت سهام یا دارایی برخلاف روند اندیکاتور و در جهت مخالف با آن حرکت کند. این اتفاق میتواند هشداری برای برگشت روند در نمودار باشد که همیشه مورد توجه اکثر تحلیلگران بازار قرار میگیرد.
انواع واگراییها
مفهوم واگرایی، خود به سه دسته تقسیم میشود.
- واگرایی معمولی
- واگرایی مخفی
- واگرایی زمانی
هرکدام از انواع واگرایی بحث مفصل و مجزایی دارد اما در این قسمت بهاختصار در مورد آنها اشاره میکنیم.
واگرایی معمولی یا ” Regular Divergence ” به اختلاف حرکت قیمت نمودار با حرکت اندیکاتور گفته میشود که معمولاً در پایان یکروند اتفاق میافتد و خبر از بازگشت قیمتی در روند بعدی میدهد. واگرایی معمولی به دو نوع مثبت و منفی تقسیم میشود.
واگرایی مثبت در پایان یک روند نزولی بین دو کف قیمتی ایجاد میشود و واکنش اندیکاتور با شیب مثبت نشان از صعود قیمت در روند بعدی میدهد.
واگرایی منفی در پایان یک روند صعودی بین دو سقف قیمتی ایجاد میشود و واکنش اندیکاتور با شیب منفی همراه است که نشان از روند نزولی قیمت در حرکت بعدی میباشد.
واگرایی مخفی یا ” اهمیت واگرایی در RSI Hidden Divergence “ با همان ساختار واگرایی معمولی به وجود میآید با این تفاوت که در پایان روند اصلاحی نمایان میشود و نشان از بازگشت قیمت در کانال روند حرکتی میباشد.
واگرایی زمانی به حالتی گفته میشود که اختلاف، میان نمودار قیمتی و پارامتر زمان ایجاد میشود. در این نوع واگرایی، اندیکاتور اثرگذار نیست و در واقع نمودار قیمت در بازه زمانی اصلاحی، نسبت به حرکت قبلی خود ناتوان است.
آموزش واگرایی در اندیکاتورها
اندیکاتور واگرایی در تعیین پیشبینی روند حرکتی سهام نقش غیرقابلانکاری دارند. با استفاده از واگرایی در اندیکاتورها میتوانیم نقاط بازگشت روند را در روند صعودی و یا نزولی، تشخیص بدهیم و طبق آن استراتژی معاملاتی خود را پایهریزی کنیم. وقتی واگرایی در اندیکاتورها مشاهده میشود، معمولاً میتوان نشانههای تغییر روند در نمودار را جستجو کرد.
برای تشخیص واگرایی در اندیکاتورها باید از اندیکاتورهای مختلفی در تحلیل تکنیکال استفاده کنیم و تمامی احتمالات و شرایط موجود را مورد بررسی قرار بدهیم. مشاهده واگرایی در اندیکاتور، قدرت تحلیل ما را بسیار بالا میبرد و بررسی روند حرکتی نمودار جدیتر دنبال میشود.
در چه اندیکاتورهایی واگرایی دیده میشود؟
اندیکاتورهای مختلفی هستند که در آنها میتوان واگرایی را بررسی کرد. اعتبار واگرایی در اندیکاتورها اهمیت فراوانی دارد. اندیکاتورهای زیر دارای اعتبار برای تشخیص واگرایی هستند که معمولاً از آنها استفاده زیادی میشود.
اندیکاتورهای RSI ، MACD ، MFI ، CCI
در ادامه به بررسی واگرایی در این اندیکاتورها میپردازیم.
آموزش واگرایی در MACD
MACD یک اندیکاتور ممنتوم میباشد که از دو میانگین متحرک تشکیل شده است. به طور معمول زمانی که اندیکاتور MACD صعود میکند، قیمت نیز بالا میرود. اما در واگرایی اندیکاتور MACD ، زمانی نشان از بازگشت روند وجود دارد که قیمت، خلاف جهت اندیکاتور حرکت میکند.
در شکل زیر نمونهای از تشخیص واگرایی در اندیکاتور MACD دیده میشود. در این نمودار، پایان یک روند و حرکت جهتدار در نمودار شناسایی شده است. بازگشت قیمتی یکی از بارزترین شاخصهایی است که در این واگرایی مشاهده میگردد.
اصولا وقتی شیب اندیکاتور MACD منفی است و در نمودار قیمتی، شیب نمودار مثبت باشد، انتظار تغییر روند به سمت روند نزولی را داریم. برعکس این مورد هم امکانپذیر است. زمانی که شیب اندیکاتور MACD مثبت و شیب نمودار قیمتی منفی باشد، شاهد تغییر جهت روند حرکتی به سمت روند صعودی خواهیم بود.
نکتهای که باید در استفاده از MACD برای تشخیص واگرایی در نظر داشته باشیم، فاصله بین کف و سقف در نمودار است. چراکه این فاصلهها میتوانند صعود یا نزول روند را در نمودار مشخص کنند و اندیکاتور نسبت به آنها واکنش نشان میدهد.
آموزش واگرایی در RSI
در مورد اندیکاتور RSI ، در مقالات پیشین توضیحات کافی داده شده است و گفتیم که اندیکاتور RSI در تشخیص نقاط اشباع خرید و اشباع فروش بسیار قدرتمند عمل میکند. در اینجا بیشتر روی مفهوم واگرایی در اندیکاتور RSI بحث خواهیم کرد.
در اندیکاتور RSI ، سطوح 30 و 70 در تعیین اشباع فروش و اشباع خرید بسیار کارآمد است. واگرایی مثبت در اندیکاتور RSI هنگامی رخ میدهد که اندیکاتور RSI ، اشباع فروش را نشان دهد و در ادامه حرکت خود به سمت بالا با شیب مثبت صعود کند. اگر در این زمان، نمودار قیمت با شیب منفی افت کند، ما با واگرایی مواجه میشویم که احتمالاً بازگشت روند را خواهیم داشت و در این شرایط پایان اشباع فروش و یک فرصت مناسب برای خرید پیش میاید. چراکه هر لحظه احتمال تغییر روند قیمت، از نزولی به صعود وجود دارد.
درست برعکس این شرایط، زمانی است که اندیکاتور RSI ، اشباع خرید را نشان بدهد و نمودار اندیکاتور شیب منفی به سمت پایین داشته باشد. اگر در این زمان، نمودار قیمت با شیب مثبت، صعود کند، با واگرایی منفی روبهرو خواهیم بود و احتمال زیاد بازگشت روند خواهیم داشت. با پایان اشباع خرید، فرصتی برای فروش به وجود میاید چراکه هر لحظه احتمال تغییر روند قیمت، از روند صعودی به نزولی وجود دارد.
در شکل زیر نمونهای از تشخیص واگرایی در اندیکاتور RSI مشاهده میشود.
همانطور که ملاحظه میشود، زمانی که شیب نمودار قیمتی در خلاف جهت با شیب اندیکاتور RSI قرار میگیرد، روند حرکتی تغییر پیدا میکند و نمودار سهام با روند جدیدی مواجه میشود که در چینش استراتژی معاملاتی ما نقش تعیینکنندهای دارد.
از آنجایی که واگرایی در RSI ، کاربرد زیادی در تحلیل تکنیکام سهام دارد، در مقالهای جداگانه به طور مفصل به آن پرداخته شده است.
آموزش واگرایی در MFI
اندیکاتور MFI ، شدت جریان نقدینگی را در بازار نشان میدهد که شرح کامل این اندیکاتور در مقاله اندیکاتور MFI به طور کامل شرح داده شده است. از اندیکاتور MFI ، در تشخیص واگرایی استفاده زیادی میشود.
واگرایی در اندیکاتور MFI ، همانطور که در شکل زیر نیز مشاهده میشود، همانند اندیکاتورهای RSI و MACD ، از اختلاف جهت شیب نمودار قیمتی با نمودار اندیکاتور MFI تشخیص داده میشود.
اندیکاتور MFI زمانی از خود واکنش نشان میدهد که شدت جریان نقدینگی روبهبالا باشد. ورود جریان نقدینگی به معنی ضعف فروشندگان در آن مقطع زمانی است و زمانی که واگرایی مثبت در این برهه اتفاق میافتد، اعتبار بازگشت روند، قویتر میشود. در مواقعی که شیب نمودار اندیکاتور مثبت و در همان زمان، نمودار قیمتی سهام افت کند، میتوان انتظار واگرایی مثبت را داشت. در واگرایی مثبت معمولاً شاهد تغییر روند نمودار به سمت روند صعودی و در واگرایی منفی شاهد تغییر روند نمودار به سمت روند نزولی هستیم.
آموزش واگرایی در CCI
اندیکاتور CCI ، جزو اندیکاتورهای مومنتوم محسوب میشود و تغییرات را در مومنتوم و حجم، نشان میدهد.
همانطور که میدانید تشخیص قدرت روند، یکی از کاربردهای اندیکاتورها میباشد. زمانی که نمودار قیمتی سهام با قدرت بالا روند صعودی و یا نزولی را پیش میگیرد، اندیکاتور CCI از خود واکنش نشان میدهد.
در اندیکاتور CCI وقتی شیب نمودار قیمتی با زاویه بالا، رو به جهت مثبت در حرکت باشد و در همان زمان اندیکاتور CCI ، با شیب کم به سمت منفی واکنش نشان دهد، واگرایی منفی در اندیکاتور CCI اتفاق افتاده است. در این حالت بهاحتمال بسیار زیاد، روند حرکتی سهام به سمت یک روند نزولی تغییر جهت خواهد داد.
برعکس این مورد زمانی خواهد بود که شیب نمودار قیمتی با قدرت زیاد در حال افت قیمتی باشد و در همان زمان، اندیکاتور CCI ، با واکنش مثبت همراه شود و شیب مثبت را نشان دهد. در این شرایط بهاحتمال بسیار زیاد، روند حرکتی سهام به سمت یک روند صعودی تغییر جهت خواهد داد.
یکی دیگر از راههای تشخیص واگرایی در CCI ، عبور کردن از سطح صفر و یا سطوح مقاومتی و حمایتی قیمت میباشد. زمانی که اندیکاتور CCI ، به زیر صفر عبور کند یا سطح مقاومتی شکسته شود، واگرایی منفی تشخیص داده میشود و برعکس زمانی که اندیکاتور CCI ، به بالای صفر برسد و یا سطح مقاومتی را عبور دهد، واگرایی مثبت تشخیص داده میشود؛ بنابراین در تعیین واگرایی در CCI ، اعداد مهم این اندیکاتور مثل صفر یا صد در شناسایی واگرایی در نمودار کمک بسیار زیادی میکند.
نکات مهم در تشخیص واگراییها
- واگرایی در اندیکاتور تنها ملاک تحلیل برای خرید یا فروش سهام نیست و باید معیارها و شاخصهای متنوعی را ارزیابی کرد تا به نتیجه مطلوب رسید
- ترکیب اندیکاتورهای مومنتوم مثل RSI و CCI میتواند بر قدرت و اعتبار تحلیل بیفزاید و درصورتیکه به طور همزمان واگرایی تشخیص داده شود، میتواند حکم یک سیگنال پرقدرت داشته باشد.
- در استفاده از اندیکاتورها وقتی واگرایی در حوالی نقاط اشباع تشخیص داده میشود، اعتبار و قدرت بیشتری خواهد داشت.
- در تشخیص واگرایی سطوح مهم تکنیکالی مثل سطوح مقاومتی و حمایتی، حائز اهمیت است چراکه با شکست یا عبور این سطوح، تغییر روند و واگرایی با شتاب و احتمال بیشتر اتفاق میافتد.
- همواره احتمال اینکه مسیر واگرایی تکمیل نشود را باید بررسی کرد تا در معامله خود شکست نخوریم.
جمعبندی
تشخیص واگرایی با استفاده از اندیکاتورها یکی از اصول مهم تحلیل تکنیکال میباشد که طبق آن میتوان انتظار بازگشت روند را در نمودار سهام داشت. در این مقاله ما سعی کردیم تا واگرایی را در اندیکاتورهای مختلف بررسی کنیم و برای هرکدام نکات مهم را شرح دهیم.
تشخیص واگرایی نیازمند کسب دانش و مهارت بالا دارد که پیشنهاد میشود برای شناخت بیشتر این مفهوم، آموزشهای لازم را گذراند. کارگزاری اقتصاد بیدار دراینخصوص خدمات آموزشی و تحلیلی را ارائه میدهد که برای اطلاعات بیشتر کافی است با دفتر کارگزاری در ارتباط باشید.
واگرایی زمانی چیست؟
در بازار سرمایه ابزارهای مختلفی وجود دارد که به طور مداوم توسط تحلیلگران برای ارزیابی وضعیت اقدامات بازار استفاده می شود. تحلیل تکنیکال ابزار قدرتمندی برای تحلیل موقعیت انواع سهام دارد که شناخت کافی از این ابزار می تواند نقش غیرقابل انکاری در بهبود معامله و تعیین نکات مهم برای ورود داشته باشد و خروج از سهام واگرایی زمانی یکی از مفاهیم مورد استفاده در تحلیل تکنیکال است که داده های موثری را در اختیار تحلیلگران بازار قرار می دهد و افراد زیادی براساس آن اقدام به خرید و فروش سهام می کنند. از این رو در این مقاله تلاش می کنیم که در مورد موضوع واگرایی زمانی و انواع آن صحبت کنیم. برای کسب اطلاعات بیشتر تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.
واگرایی زمانی چیست؟
منظور از واگرایی زمانی، ابزاری است که برای ارزیابی حرکات اساسی قیمت یک دارایی و احتمال برگشت قیمت آن استفاده می شود. به عنوان مثال سرمایه گذاران این قابلیت را خواهند داشت از ابزارهایی مانند اندیکاتور RSI برای تحلیل روند قیمت استفاده می کنند اما زمانی که قیمت یک سهام افزایش یابد و به اوج جدید برسد، در حالت ایده آل RSI نیز به اوج های جدیدی از قیمت می رسد.
اما زمانی که RSI پایین باشد، به احتمال زیاد روند صعودی قیمت نیز ضعیف باشد و در اصطلاح به آن واگرایی منفی نیز گفته می شود. در این حالت معامله گران این توانایی را خواهند داشت که یا از موقعیت خارج شوند و یا اینکه یک حد ضرر تعیین کنند. هدف اصلی یک فیبوناچی بازگشتی قیمتی، این است که یک انتهای حرکت اصلاحی از نظر قیمتی پیدا کند. در مقابل کار اصلی یک واگرایی زمانی، یافتن انتهای حرکت اصلاحی از نظر زمانی است. در ادامه به معرفی انواع واگرایی های زمانی می پردازیم برای آشنایی بیشتر، ادامه مقاله را با ما همراه باشید.
واگرایی زمانی معمولی(RTD)
واگرایی زمانی، وقتی که روند اصلاحی در بازار وجود دارد، اتفاق می افتد اما زمانی واگرایی معمولی اتفاق می افتد که تعداد کندل های اصلاحی از تعداد کندل های قبلی بیشتر باشد. تحت این شرایط پیش بینی می شود که حرکت قبلی سهم ادامه داشته باشد و تمایل چندانی برای چرخش روند در بازار وجود نداشته باشد و در این حالت نقش یک الگوی ادامه دهنده را بازی می کند. بنابراین در واگرایی معمولی، انتخاب الگوی ایده آل برای یافتن نقطه ورود اهمیت بالایی دارد.
واگرایی زمانی هوشمند(STD)
این نوع از واگرایی، مواقعی اتفاق می افتد که تعداد کندل های اصلاحی کمتر از کندل های قبلی باشد. در صورتی که اصلاح زمانی بیشتر از اصلاح قیمتی اتفاق می افتد. به همین خاطر قدرت بازار در روند اصلاحی به مراتب کمتر از قدرت معامله گران در روند اصلی بازار خواهد بود. در این شرایط این انتظار وجود دارد تا روند قبلی به عنوان یک روند ادامه دهنده عمل کند.
چگونه می توان فیبوناچی واگرایی زمانی را ترسیم کرد؟
فیبوناچی از جمله ابزارهای مهمی است که برای تحلیل سهام استفاده می شود. نسبتهای بازگشتی زمانی فیبوناچی اعمالشده 38.2، 50، 61.8، 100 درصد و 161.8 درصد است که دو نسبت 100 درصد و 161.8 درصد نسبت به سایرین از اهمیت بالایی برخوردار هستند. ابتدا یک فیبوناچی در صفحه رسم می کنیم سپس روی قسمت قرمز رنگ دابل کلیک می کنیم تا فعال شود. برای تنظیمات در قسمت ADD باید گزینه های level و توضیحات را فعال کنیم تا ترسیم فیبوناچی نسبت به تنظیمات کامل شود.
چگونه از واگرایی زمانی در معامله استفاده کنیم؟
برای سودآوری در بازار سرمایه، هر معامله گر باید از ابزارهای تحلیلی موجود برای اتخاذ بهترین تصمیم برای خرید یا فروش سهام استفاده کند. استفاده از واگرایی به معامله گران اجازه می دهد تا نقطه ورود یا نقطه خروج سهام را در یک زمان معین تعیین کنند. درک دقیق این نکات برای دستیابی به یک معامله موفق از نکات مهم در این زمینه است.
هر زمان که معیارهای واگرایی نشان دهنده افزایش قدرت خرید باشد، تمایل به خرید به طور کلی افزایش می یابد و زمانی که معیارهای واگرایی نشان دهنده افزایش قدرت بازار فروشندگان باشد، تمایل به فروش سهام وجود دارد. برای معامله، باید از زمان فیبوناچی استفاده کنیم تا معامله گران قوی را در طول زمان شناسایی کنیم. نوسانات بازار و تغییرات قیمت در حین واگرایی به قدری زیاد است که امکان خرید، نگهداری یا فروش سهام با استدلال منطقی وجود دارد.
خرید با استفاده از روش واگرایی معمولی مثبت(RD+)
داشتن استراتژی معاملاتی یکی از مهمترین اقدامات هر معامله گر در بازار سرمایه است. داشتن یک استراتژی به ما کمک می کند تا یک هدف مشخص برای خرید یا فروش سهام خود تعیین کنیم. در غیر این صورت، اگر استراتژی معاملاتی درستی برای خود تعریف نکنیم، احتمالاً با چالش ها و سردرگمی های زیادی برای معاملات خود مواجه خواهیم شد. بنابراین، در یک واگرایی مثبت معمولی، زمانی که نمودار قیمت به سمت پایین حرکت می کند، نمودار اندیکاتور یک شیب مثبت را نشان می دهد. در این صورت احتمال بسیار بالایی وجود دارد که نمودار سهام در حرکت بعدی پس از عبور از روند اصلاحی، وارد روند صعودی در حرکت بعدی خود شود.
معمولاً در یک واگرایی مثبت، زمانی که نمودار، حمایت از یک اقدام مثبت را نشان می دهد، مکان خوبی برای خرید در نظر گرفته می شود. بهترین استراتژی معاملاتی برای این نوع واگرایی، تعیین نقطه ورود در پایان فرآیند اصلاح و نقطه خروج در پایان روند صعودی است. به طور معمول، یک واگرایی مثبت بین دو طبقه در یک روند نزولی مشاهده می شود که در پایان فرآیند اصلاح، سیگنال مثبتی برای خرید صادر می شود تا سود خوبی در حرکت صعودی سهام، معامله گر ایجاد کند. زمانی که کف سهام در یک روند نزولی مشخص می شود، پس از چند کندل مثبت، می توان انتظار روند صعودی را داشت و ورود آن را مشخص کرد و بر این اساس امتیاز خرید.
خرید با استفاده از روش واگرایی مخفی مثبت(HD+)
همچنین داشتن استراتژی مناسب هنگام مشاهده واگرایی مخفی مثبت، بسیار مهم است. یک واگرایی مخفی مثبت در نمودار زمانی رخ می دهد که دو کف در نمودار قیمت ایجاد شود به طوری که خط حاصل از این دو طبقه، دارای شیب رو به بالا باشد و از طرف دیگر اندیکاتور شیب منفی را در این مدت نشان دهد. هنگامی که طبقه دوم نمودار قیمت بالاتر از طبقه اول تشکیل می شود، به احتمال بسیار زیاد نمودار قیمت روند صعودی خواهد داشت.
بنابراین زمانی که فشار فروش در طبقه دوم ضعیف شود، شرایط برای صعود سهام با چند کندل مثبت مهیا خواهد شد. در این حالت بهترین استراتژی معاملاتی، اتمام زون اصلاحی و شکل گیری گارد صعودی، برای خرید سهام و اتمام روند صعودی برای خروج سهام است. سیگنال خرید در این نوع واگرایی زمانی صادر می شود که سطح حمایتی در کف، بعد از روند اصلاحی شکسته نشود و موقعیت سهام صعودی شود.
استراتژی خروج سهام با روش واگرایی زمانی در بورس
بعد از ایجاد روند صعودی در واگرایی، باید نقطه مناسبی برای تعیین سود و حد ضرر از معامله در نظر گرفت. استراتژی خروج از سهام به اندازه استراتژی ورود به سهام اهمیت بالایی دارد. هر سهمی بعد از نوسانات قیمتی خود در طی بازه های زمانی به هدف مشخصی می رسد که این روند می تواند صعودی یا نزولی باشد.
در روند صعودی سهام، تعیین حد سود در معامله، این امکان را به تریدر می دهد تا در بهترین زمان از معامله سهام خود خارج شود. استراتژی خروج از سهام در واگرایی منفی، زمانی که شیب اندیکاتورهای مانند RSI و MACD منفی باشد، اهمیت بالایی دارد. در این حالت روند نزولی افزایش می یابد. در چنین شرایطی باید حد ضرر خود را در معامله مشخص کنیم تا زمانی که قیمت سهام به قدری افت کرد که به این نقطه رسید، برای کم کردن ریسک و جلوگیری از ضررهای بعدی، از معامله خارج شد.
برعکس چنین شرایطی در واگرایی مثبت اتفاق خواهد افتاد، زمانی که شیب اندیکاتورها در زمان واگرایی مثبت باشد، هر لحظه امکان صعود قیمت سهام افزایش می یابد. در چنین شرایطی بهترین حالت این است که نقطه ای برای تعیین حد سود مشخص کنیم تا زمانی که نمودار سهم هدف روند را تشخیص دهد و به قله مورد نظر برسد.
بهترین اندیکاتورها برای تشخیص واگرایی (Divergence)
بسیاری از معامله گران یا از اهمیت واگرایی بی اطلاع هستند یا نمی توانند مفهوم واگرایی را با استفاده از اندیکاتورها به طور دقیق اعمال کنند. واگرایی ها توسط معامله گران و در تلاش برای تعیین اینکه آیا روند ضعیف تر می شود استفاده می شود که ممکن است منجر به معکوس شدن یا ادامه روند شود. اگر می خواهید یک معامله گر یا سرمایه گذار موفق شوید، باید یاد بگیرید که چگونه واگرایی را مانند یک حرفه ای تشخیص دهید و معامله کنید. قبل از اینکه به بهترین اندیکاتورها برای تشخیص واگرایی بپردازیم، مروری بر مفهوم واگرایی خواهیم داشت.
واگرایی چیست؟
واگرایی (Divergence) زمانی است که قیمت یک دارایی در جهت مخالف یک شاخص فنی (یک اندیکاتور) یا برخلاف سایر داده ها حرکت می کند. واگرایی هشدار می دهد که روند فعلی قیمت ممکن است ضعیف شود و در برخی موارد ممکن است منجر به تغییر جهت قیمت شود.
دونوع واگرایی مثبت و منفی وجود دارد. واگرایی مثبت نشان می دهد که حرکت بالاتر در قیمت دارایی و واگرایی منفی نشان می دهد که حرکت پایین تر در دارایی امکان پذیر است.
چند نکته درمورد واگرایی وجود دارد:
- واگرایی می تواند بین قیمت یک دارایی و تقریباً هر شاخص یا داده فنی یا اساسی رخ دهد. اگرچه، زمانی که قیمت در جهت مخالف یک اندیکاتور فنی حرکت می کند، معمولاً از واگرایی توسط معامله گران فنی استفاده می شود.
- سیگنال های واگرایی مثبت قیمت نشان دهنده این است که بازار می تواند به زودی شروع به صعود کند و زمانی اتفاق میافتد که قیمت به سمت پایینتر حرکت میکند، اما یک شاخص فنی بالاتر میرود یا سیگنالهای صعودی را نشان میدهد.
- واگرایی منفی به کاهش قیمت ها در آینده اشاره دارد و زمانی اتفاق میافتد که قیمت بالاتر میرود اما یک اندیکاتور فنی پایینتر میرود یا سیگنالهای نزولی را نشان میدهد.
- نباید به طور انحصاری به واگرایی تکیه کرد، زیرا سیگنال های ترید را به موقع ارائه نمی دهد. واگرایی می تواند برای مدت طولانی بدون تغییر قیمت ادامه یابد.
اما حالا که با مفهوم واگرایی آشنا شدیم، چگونه واگرایی را شناسایی و برمبنای تشخیص آن معامله کنیم؟ بهترین اندیکاتورها برای تشخیص واگرایی کدام هستند؟ در ادامه به اندیکاتورهایی اشاره می کنیم که به عنوان بهترین اندیکاتورها برای تشخیص واگرایی شناخته می شوند.
بهترین اندیکاتورها برای تشخیص واگرایی
اندیکاتور قدرت نسبی (RSI)
شاخص قدرت نسبی یا Relative Strength Index یک شاخص قدرتمند و یکی از قابل اعتمادترین نوسانگرها (در صورت استفاده صحیح) است. شاخص قدرت نسبی برای جستجوی واگرایی بین RSI و قیمت سهام است. معامله گران RSI را به دلیل دقت آن، یکی از بهترین اندیکاتورها برای تشخیص واگرایی می دانند.
- با دو سطح اضافی (70 و 30) وارد محدوده 0 تا 100 می شود.
- RSI فقط کندل های سفید و سیاه و بدون سایه (شدو) را نشان می دهد.
- در صورتی که بازار به سمت پایین می رود، کندل ها معمولاً سیاه هستند، جهت رو به بالا با کندل های سفید به تصویر کشیده می شود.
فرمول ساده RSI به شرح زیر است:
(RSI = Σ white candles / Σ black candles x 100%)
اندیکاتور شاخص کانال کامودیتی(CCI)
یکی دیگر از اندیکاتورهای عالی برای معاملات واگرایی، CCI است. اندیکاتور کانال کامودیتی یا Commodity channel index یک نوسانگر است که در تحلیل تکنیکال برای اندازه گیری تغییرات قیمت سهام از میانگین آماری استفاده می شود. دو روش اصلی توسط معامله گران برای تفسیر شاخص کانال کامودیتی به دنبال واگرایی و به عنوان یک شاخص خرید یا فروش مورد استفاده قرار می گیرد. دونالد لمبرت این ابزار را با قیمت معمولی و متوسط ساده پایه گذاری کرد.
- قیمت معمولی (حداکثر + حداقل + قیمت بسته) ÷ 3 است.
- در این روش میانگین متوسط قیمت نسبت به قیمت بسته کمتر معقول است، بنابراین از زمانی که یک روند ضعیف تر یا بسته می شود، اطلاع می دهد.
- نماهای CCI بین 100- و 100+ در نوسان هستند.
- اگر خط کمتر از 100- باشد، به این معنی است که، برای مثال، یک سهم بیش از حد فروخته شده و قیمت آن رشد خواهد کرد.
- اگر خط بالای 100+ باشد، یک سهم بیش از حد خرید شده و قیمت آن پایین تر می شود.
اندیکاتور حجم متوازن (OBV)
یکی دیگر از ابزارهای مفید برای تشخیص واگرایی ها، اندیکاتور حجم متوازن است که حجم را به تغییر قیمت مرتبط می کند. obv یا On-balance volume نشان میدهد که آیا حجم بازار به سمت یک اوراق بهادار میرود یا از آن خارج میشود یا زمانی که حرکت قیمت توسط obv تأیید نمیشود، واگرایی سهام رخ میدهد. از obv عمدتاً برای واگرایی های منظم استفاده می شود.
OBV یک اندیکاتور معاملاتی فنی است که از جریان حجم برای پیشبینی تغییرات قیمت سهام استفاده میکند. جوزف گرانویل برای اولین بار متریک OBV را برای سود بازار سهام در سال 1963 توسعه داد. گرانویل معتقد بود که حجم، نیروی کلیدی پشت بازارها است و OBV را طوری طراحی کرد که پیشبینی کند چه زمانی حرکتهای عمده در بازارها بر اساس تغییرات حجم اتفاق میافتد. او معتقد بود که وقتی حجم بدون تغییر قابل توجهی در قیمت سهام به شدت افزایش می یابد، قیمت در نهایت به سمت بالا صعود یا به سمت پایین سقوط می کند.
اندیکاتور تصادفی (Stochastic)
اندیکاتور تصادفی یا Stochastic، یک اندیکاتور عالی در تعیین واگرایی ها است. این نوع اندیکاتور نسبتی از قیمت نزدیک فعلی را به حداکثر یا حداقل در بازه زمانی تعیین شده در نمودار نشان می دهد. 3 نوع تصادفی وجود دارد: سریع، آهسته و کامل. این اندیکاتور در دوره غیر روند کاملاً کار می کند.
اندیکاتور جریان پول (MFI)
از اندیکاتور جریان پول (Money Flow Index) برای تشخیص واگرایی ها استفاده می کنند. این شاخص قدرت جریان پول در داخل و خارج از یک اوراق بهادار یا سهام را اندازه گیری می کند، شاخص جریان پول با شاخص قدرت نسبی مرتبط است اما با یک چرخش، در حالی که RSI فقط قیمت جریان پول را نیز در بر می گیرد. این اندیکاتور حجم را در خود جای می دهد، به همین دلیل شاخص جریان پول در تشخیص واگرایی ها عالی است، زیرا یک مزیت بزرگ نیز دارد که شامل حجم می شود.
اندیکاتور مومنتوم (Momentum)
اندیکاتور مومنتوم (Momentum) میتواند سیگنالهای واگرایی مناسبی تولید کند. اندیکاتورهای مومنتوم در بازارهای مالی و تحلیل تکنیکال برای اندازه گیری سرعت قیمت ها در یک بازه زمانی خاص به منظور ورود و خروج در معامله در لحظه مناسب، عالی هستند. معامله گران قصد دارند زمانی که مومنتوم در حال افزایش است بتوانند وارد شوند، (که نشان می دهد بازار و معامله گران به روند فعلی اعتماد زیادی دارند). یا قصد دارند زمانی که مومنتوم در حال کاهش است، بتوانند خارج شوند، (که نشاندهنده عدم اطمینان معاملهگران است)، زیرا آنها شانس تعقیب قیمت را دوباره ارزیابی میکنند.
اندیکاتورهای مومنتوم می توانند بهترین لحظه را برای انجام معامله، خرید یا فروش با شانس بالاتری که بازار به نفع شما حرکت کند را نشان دهد. آنها همچنین می توانند به شما بگویند که چه زمانی حرکت روند ضعیف می شود و شما می توانید از این اطلاعات برای کسب سود یا تنظیم مجدد توقف های انتهایی خود استفاده کنید.
اندیکاتور واگرایی میانگین متحرک (MACD)
در نهایت MACD یا Moving Average Convergence/Divergence احتمالاً پر استفاده ترین و یکی از بهترین اندیکاتورها برای تشخیص واگرایی توسط معامله گران است. این نوع اندیکاتور می تواند مبنایی برای کل سیستم معاملاتی باشد. جهت بازار را با استفاده از میانگین های متحرک نشان می دهد و فاصله بین آنها را محاسبه می کند. در این اندیکاتور هنگامی که خط از علامت صفر به سمت بالا عبور می کند، سیگنالی برای خرید وجود دارد، اگر نزولی باشد، پس از معامله واگرایی، فروش قدم درستی خواهد بود.
معامله گران توجه زیادی به بازار نزولی یا صعودی ثابت دارند (زمانی که MACD زیر یا بالای صفر است)، زیرا زمان بهتری برای اقدام است.
در انتها نکته مهمی که باید به آن اشاره شود این است که هنگام استفاده از تایم فریم های بالاتر، واگرایی ها قابل اطمینان تر هستند، سیگنالی که در نمودار 4 ساعته یا نمودار روزانه تولید می شود قابل اعتمادتر از سیگنال تولید شده در نمودار 15 دقیقه ای است که در آن واگرایی ایجاد می شود. زیرا بازار به سرعت حرکت نمیکند و تعریف روندها آسانتر است، در تایم فریم های بالاتر شما الگوی در حال توسعه را مشاهده خواهید کرد و برای تصمیمگیری درست، زمان خواهید داشت.
از سوی دیگر یک معامله گر ممکن است کارکردهایی را در میان منابع یک پلتفرم معاملاتی ببیند که هرگز فکر نمی کرد چنین توانایی هایی در مورد آنها داشته باشد و یا بینشی را ارائه دهد. اما باید توجه داشت که بهترین شاخص واگرایی وجود ندارد، هر یک از آنها مزایا و معایب خود را دارند. هر متخصص برای استراتژی خود بهترین را انتخاب می کند.
اندیکاتور RSI چیست و چطور با کمک آن معامله کنیم؟
اندیکاتور RSI یا شاخص قدرت نسبی یک نوسانگر است که به طور گسترده در تحلیل تکنیکال استفاده میشود. بسیاری از استراتژیهای معاملاتی از آن بهعنوان ابزاری برای تایید سیگنالهای خرید یا فروش بهره میبرند.
در این راهنما قصد داریم نحوه کار این اندیکاتور و چگونگی استفاده از آن را آموزش دهیم.
مروری بر مفهوم اندیکاتور اهمیت واگرایی در RSI RSI و تاریخچه آن
شاخص قدرت نسبی (RSI) که توسط جیولز وایلدر (J. Welles Wilder) توسعه داده شده، یک نوسانگر مومنتوم یا پیشرو است که سرعت و تغییر حرکات قیمت را اندازهگیری میکند. RSI بین صفر تا 100 در نوسان است، به همین دلیل میتوان آن را اسیلاتور (نوسانگر) هم نامید. به گفته وایلدر، RSI در زمانی که بالای 70 باشد، اشباع خرید و در زیر 30 اشباع فروش خواهد بود. سیگنالها همچنین میتوانند با جستجوی واگراییها و نوسانات شکست تولید شوند. RSI همچنین میتواند برای شناسایی روند کلی مورد استفاده قرار گیرد.
اندیکاتور RSI یک شاخص حرکتی بسیار محبوب است که در طی سالها در تعدادی از مقالات، مصاحبهها و کتابها نشان داده شده است. به طور خاص، کتاب کنستانس براون (Constance Brown)، تحلیل تکنیکال برای معاملات حرفهای، مفهوم بازار صعودی و بازار نزولی برای محدوده RSI را ارائه میدهد. اندرو کاردول (Andrew Cardwell)، مربی RSI براون، واگراییهای مثبت و منفی را برای RSI معرفی کرد و مفهوم واگرایی را به معنای واقعی کلمه تغییر داد.
وایلدر RSI را در کتاب خود با عنوان مفاهیم جدید در سیستمهای تکنیکال معاملات در سال 1978 نشان میدهد. این کتاب همچنین شامل SAR پارابولیک، میانگین برد واقعی و مفهوم حرکت جهتدار (ADX) است. علیرغم توسعه پیش از عصر کامپیوتر، شاخصهای وایلدر آزمون زمان را پس داده و بسیار محبوب هستند.
اندیکاتور RSI چگونه کار میکند؟
برای ساده کردن توضیح محاسبات، RSI به اجزای اصلی آن تقسیم شده است:
RS، میانگین سود و میانگین ضرر. این محاسبه RSI بر اساس 14 دوره است که وایلدر به طور پیش فرض در کتابش پیشنهاد کرد. زیانها به صورت ارزشهای مثبت بیان میشوند نه ارزشهای منفی.
اولین محاسبات برای میانگین سود و ضرر متوسط، میانگینهای ساده 14 دورهای هستند:
محاسبات دوم و بعد از آن بر اساس میانگینهای قبلی و از دست دادن سود فعلی است:
در نظر گرفتن مقدار قبلی به اضافه مقدار فعلی، یک تکنیک هموارسازی و مشابه روشی است که در محاسبه میانگین متحرک نمایی استفاده میشود. همچنین به این معنی است که مقادیر RSI با طولانی شدن دوره محاسبه دقیقتر خواهند بود. سایت SharpCharts از حداقل 250 نقطه داده، هنگام محاسبه مقادیر RSI خود استفاده میکند. یعنی برای تکرار دقیق اعداد RSI، یک فرمول به حداقل 250 نقطه داده نیاز دارد.
فرمول وایلدر RS (نسبت سود به ضرر) را نرمال کرده و آن را به یک نوسانگر تبدیل میکند که بین صفر تا 100 در نوسان است. در واقع، نمودار RS درست شبیه نمودار RSI است. مرحله نرمالسازی تشخیص را آسانتر میکند چون RSI محدود به یک بازه است. وقتی میانگین سود برابر با صفر باشد، RSI هم صفر است.
با فرض یک RSI 14دورهای، یک مقدار RSI صفر به این معنی است که قیمتها در تمام 14 دوره کاهش یافته و هیچ سودی برای اندازهگیری وجود ندارد. زمانی که میانگین ضرر برابر با صفر باشد، RSI 100 است. این به این معنی است که قیمت ها در تمام 14 دوره بالاتر رفته و هیچ ضرری برای اندازهگیری وجود نداشته است.
فرآیند هموارسازی بر مقادیر RSI تأثیر میگذارد. مقادیر RS پس از اولین محاسبه هموار میشوند. میانگین ضرر برابر است با مجموع ضرر تقسیم بر 14 برای اولین محاسبه. محاسبات بعدی مقدار قبلی را در 13 ضرب کرده، آخرین مقدار را اضافه و سپس کل را بر 14 تقسیم میکنند. این یک اثر هموارسازی ایجاد خواهد کرد.
همین امر در مورد میانگین سود نیز صدق میکند. به دلیل این هموارسازی، مقادیر RSI ممکن است بر اساس کل دوره محاسبه متفاوت باشد.
اگر میانگین ضرر برابر با صفر باشد، وضعیت «تقسیم بر صفر» برای RS رخ میدهد و RSI طبق تعریف روی 100 تنظیم میشود. به طور مشابه، زمانی که میانگین سود برابر با صفر باشد، RSI برابر با صفر است.
اندیکاتور RSI چه چیزی را به ما میگوید؟
روند اولیه سهام یا دارایی ابزار مهمی برای اطمینان از درک صحیح خواندن شاخص است. بهعنوان مثال، تحلیلگر معروف بازار، کنستانس براون، این ایده را ترویج کرده است که افزایش فروش در اندیکاتور RSI در یک روند صعودی، به احتمال زیاد بیشتر از 30درصد، و افزایش خرید در RSI در طول یک روند نزولی بسیار کمتر 70 درصد است.
همانطور که در نمودار زیر مشاهده میکنید، در طول یک روند نزولی، RSI نزدیک به سطح 50 درصد به جای 70درصد، به اوج خود میرسد که میتواند توسط سرمایهگذاران برای نشان دادن شرایط نزولی استفاده شود. بسیاری از سرمایهگذاران زمانی که یک روند قوی وجود دارد، یک خط روند افقی بین سطوح 30 تا 70 درصد اعمال میکنند. اصلاح سطوح اشباع خرید یا فروش، زمانی که قیمت سهام یا دارایی در یک کانال افقی بلندمدت قرار دارد اغلب غیر ضروری است.
مفهوم مرتبط با استفاده از سطوح اشباع خرید یا فروش، تمرکز بر سیگنالهای معامله و تکنیکهایی است که با روند مطابقت دارند. به عبارت دیگر، استفاده از سیگنالهای صعودی زمانی که قیمت در روند صعودی است و سیگنالهای نزولی زمانی که یک سهم در روند نزولی قرار دارد، به جلوگیری از هشدارهای کاذب زیادی که RSI میتواند ایجاد کند، کمک خواهد کرد.
مولفههای RSI
دوره پیشفرض RSI 14 است، اما میتوان آن را برای افزایش حساسیت کاهش، یا برای کاهش حساسیت افزایش داد. RSI 10 روزه نسبت به 20 روزه احتمال بیشتری دارد که ناحیه اشباع خرید یا فروش برسد.
اندیکاتور RSI در زمانی که بالاتر از 70 باشد، به معنای اشباع خرید و در زمانی که زیر 30 باشد، به معنای اشباع فروش در نظر گرفته میشود. اما معاملهگران کوتاهمدت گاهی اوقات اشباع خرید و فروش را بین بازه 20 تا 80 در نظر میگیرند.
ناحیه اشباع خرید و فروش
وایلدر در اندیکاتور RSI اشباع خرید را بیش از 70 و اشباع فروش را زیر 30 در نظر گرفت. نمودار زیر مک دونالد را با RSI 14روزه نشان میدهد. این نمودار دارای نوارهای روزانه به رنگ خاکستری با میانگین متحرک 1 روزه به رنگ صورتی است تا قیمتهای بسته شدن را بهتر نشان دهد. (چون RSI بر اساس قیمتهای پایانی است).
سهام در اواخر جولای بیش از حد فروخته شد و در قیمت حدود 44 حمایت شد. پایین آمدن قیمت میتواند یک فرآیند باشد، به محض اینکه میزان اهمیت واگرایی در RSI اشباع فروش مشخص شد، این سهم دیگر پایین نیامد. سطوح اشباع فروش، در اواسط سپتامبر به بالای 70 حرکت کرد تا اشباع خرید تبدیل شود.
با وجود این افزایش خرید، سهام کاهشی نداشت. در عوض، رشد آن برای چند هفته متوقف شد و سپس به سمت بالا ادامه داد. قبل از اینکه سهام در نهایت در دسامبر به اوج خود برسد، سه اشباع خرید دیگر اتفاق افتاد. سه قرائت اول اشباع خرید، ادغام را پیشبینی میکرد. چهارمین با یک اوج قابل توجه مصادف شد. سپس RSI در ژانویه از اشباع خرید به اشباع فروش تغییر کرد. سهام در نهایت چند هفته بعد به 46 رسید.
مانند بسیاری از نوسانگرهای مومنتوم، مقادیر اشباع خرید و فروش برای RSI زمانی بهترین عملکرد را دارند که قیمتها در یک محدوده حرکت کنند.
مانند نمودار زیر:
واگراییهای صعودی و نزولی در اندیکاتور RSI
به گفته وایلدر، واگراییها نشاندهنده یک نقطه بازگشت بالقوه هستند چون جهت حرکت قیمت را تایید نمیکند. یک واگرایی صعودی زمانی رخ میدهد که نمودار سهم مورد نظر، یک روند را نشان میدهد، اما RSI روند مخالف با آن را نمایش خواهد داد. این موضوع نشاندهنده تقویت حرکت است. یک واگرایی نزولی زمانی شکل میگیرد که نمودار روند صعودی و RSI روند نزولی را نشان میدهد. RSI روند صعودی را تایید نمیکند و این نشاندهنده شتاب ضعیف است.
نمودار زیر سهام شرکت EBAY را با واگرایی نزولی در اوت تا اکتبر نشان میدهد. سهام در ماههای سپتامبر تا اکتبر به بالاترین حد خود رسید، اما RSI واگرایی نزولی را تشکیل داد. شکست بعدی در اواسط اکتبر، تضعیف حرکت را تأیید کرد.
یک واگرایی صعودی در ژانویه تا مارس رخ داد. واگرایی صعودی با حرکت eBay به پایینترین سطح در ماه مارس و حفظ RSI بالاتر از پایینترین حد قبلی شکل گرفت. RSI حرکت نزولی کمتری را در طول کاهش فوریه تا مارس منعکس کرد. شکست اواسط مارس، تاییدی بر بهبود حرکت بود. واگراییها زمانی قویتر میشوند که پس از اشباع خرید یا فروش به وجود آیند.
قبل از اینکه در مورد واگراییها بهعنوان سیگنالهای تجاری عالی هیجان زده شوید، باید توجه داشت که واگراییها در یک روند قوی گمراهکننده هستند. یک روند صعودی قوی میتواند واگراییهای نزولی متعددی را قبل از تحقق یک قله نشان دهد. برعکس، واگراییهای صعودی میتوانند در یک روند نزولی قوی ظاهر شوند و با این حال روند نزولی ادامه داشته باشد.
نمودار زیر سهمی را با سه واگرایی نزولی و روند صعودی نشان میدهد. این واگراییهای نزولی ممکن است در مورد یک عقبنشینی کوتاهمدت هشدار دهند، اما به وضوح هیچ تغییر عمدهای از روند وجود ندارد.
نوسانات شکست
وایلدر همچنین نوسانات شکست را بهعنوان نشانههای قوی از یک بازگشت که بهزودی رخ میدهد، در نظر گرفت. نوسانات شکست مستقل از عملکرد قیمت هستند و تنها بر روی RSI برای سیگنالها تمرکز میکنند و مفهوم واگرایی را نادیده میگیرند.
نوسان شکست صعودی زمانی شکل میگیرد که RSI به زیر 30 میرسد، بعد به بالای 30 میرود، پولبک میکند، بالای 30 میماند و سپس بالاترین سطح قبلی خود را میشکند.
یک نوسان شکست نزولی زمانی شکل میگیرد که RSI به بالای 70 حرکت کند، پولبک کند، جهش کند، از 70 فراتر نرود و سپس پایینترین حد قبلی خود را بشکند.
شناسه روند
کنستانس براون در تحلیل تکنیکال برای معاملات حرفهای، پیشنهاد میکند که نوسانگرها بین 0 تا 100 حرکت نمیکنند. براون یک محدوده بازار صعودی و یک بازار نزولی را برای RSI مشخص کرده است.
RSI تمایل دارد بین 40 تا 90 در یک بازار صعودی (روند صعودی) با مناطق 40-50 بهعنوان پشتیبانی در نوسان باشد. این محدودهها ممکن است بسته به پارامترهای RSI، قدرت روند و نوسانات متفاوت باشد.
نمودار زیر RSI 14 هفتهای را برای سهم SPY در طول بازار صعودی از 2003 تا 2007 نشان میدهد. RSI در اواخر سال 2003 به بالای 70 رسید و سپس به محدوده بازار صعودی خود (40-90) رفت. در ژوئیه 2004 یک نزول به زیر 40 وجود داشت، اما RSI منطقه 40-50 را حداقل پنج بار از ژانویه 2005 تا اکتبر 2007 نگه داشت (فلشهای سبز). در واقع، توجه داشته باشید که پوبلکها به این منطقه، نقاط ورود کم ریسک را برای مشارکت در روند صعودی فراهم میکنند.
از طرف دیگر، RSI تمایل دارد بین 10 تا 60 در بازار نزولی (روند نزولی) با منطقه 50-60 بهعنوان مقاومت در نوسان باشد. نمودار زیر RSI 14 روزه را برای شاخص دلار آمریکا در طول روند نزولی آن در سال 2009 نشان میدهد. RSI در ماه مارس به 30 رسید تا نشاندهنده شروع یک محدوده خرسی (نزولی) باشد. منطقه 50-60 تا زمان شکست در دسامبر، مقاومت نشان داد.
معکوسهای منفی و مثبت
اندرو کاردول معکوسهای مثبت و منفی را برای RSI ایجاد کرد که برعکس واگراییهای نزولی و صعودی است. کتابهای کاردول به پایان رسیده است، اما او سمینارهایی را در مورد جزئیات این روشها ارائه میکند. قبل از بحث در مورد تکنیک معکوس، باید توجه داشت که تفسیر کاردول از واگراییها با وایلدر متفاوت است. کاردول واگراییهای نزولی را پدیدههای بازار صعودی در نظر گرفت. به عبارت دیگر، واگراییهای نزولی بیشتر در روندهای صعودی شکل میگیرند. به طور مشابه، واگراییهای صعودی بهعنوان پدیدههای بازار نزولی در نظر گرفته میشوند که نشاندهنده یک روند نزولی است.
یک برگشت مثبت زمانی شکل میگیرد که RSI یک کف و نمودار هم کف را تشکیل میدهد. این پایینترین سطح در اشباع فروش نیست، اما اغلب بین 30 تا 50 است. نمودار زیر نشان میدهد که سهام MMM یک معکوس مثبت در ژوئن 2009 شکل داده است. MMM چند هفته بعد مقاومت را شکست و RSI به بالای 70 حرکت کرد. برخلاف حرکت ضعیفتر، RSI پایینتر رفت و نمودار بالاتر از سطح قبلی خود باقی ماند و قدرت اساسی را نشان داد. در اصل، قیمت بر شتاب غلبه کرد.
معکوس منفی برعکس معکوس مثبت است. RSI به سط بالاتری رفت، اما نمودار کاهش داشت. RIS همچنان در منطقه 50-70 است. نمودار زیر نشان میدهد که سهم استارباکس (SBUX) یک سقف پایینتر را تشکیل میدهد، همانطور که RSI یک سقف بالاتر را تشکیل داده است. حتی با وجود اینکه RSI یک سقف جدید ایجاد کرد و حرکت قوی بود، اقدام قیمت بهعنوان سقف پایینتر تایید نشد. این برگشت منفی، شکست بزرگ حمایتی در اواخر ژوئن و کاهش شدید قیمت را پیشبینی میکرد.
جمعبندی
اندیکاتور RSI بهعنوان یک اندیکاتور همه کاره، آزمون زمان را پس داده است. علیرغم تغییرات در نوسانات و بازارها در طول سالها، RSI در حال حاضر به همان اندازه که در دوران وایلدر معتبر بود، اعتبار دارد. در حالی که تفاسیر اصلی وایلدر برای درک اندیکاتور مفید است، کار براون و کاردول تفسیر RSI را به سطح جدیدی میبرد.
وایلدر شرایط اشباع خرید را برای بازگشت آماده میداند، اما اشباع خرید میتواند نشانهای از قدرت باشد. واگراییهای نزولی هنوز هم سیگنالهای فروش خوبی را ایجاد میکنند، اما تحلیلگران باید مراقب روندهای قوی باشند، بهخصوص زمانی که واگراییهای نزولی، واقعا طبیعی هستند.
معکوسهای مثبت و منفی، قیمت سهم را اول و اندیکاتور را در درجه دوم قرار میدهند، که همانطور که باید باشد. واگراییهای نزولی و صعودی اندیکاتور را در درجه اول و اقدام اهمیت واگرایی در RSI قیمت را در درجه دوم قرار میدهد. با تأکید بیشتر بر عملکرد قیمت، مفهوم معکوسهای مثبت و منفی تفکر ما را نسبت به نوسانگرهای حرکتی به چالش میکشد.
من مریم هستم و ارشد رشته فناوری اطلاعات. به شبکه و تکنولوژی خیلی علاقه دارم و در این زمینه تحصیل کردم. در بازار بورس فعالیت دارم و مدتی کار تولید محتوا انجام دادم. به همین دلیل تصمیم گرفتم از ترکیب این چند مورد وارد کار کریپتوکارنسی شم. تا اینکه با کیوسک آشنا شدم.
علاوه بر اینکه در آکادمی کیوسک مطلب مینویسم، دبیری بخش مقالات رو هم به عهده دارم.
اندیکاتور RSI چیست؟ / آنچه باید درباره واگرایی در RSI بدانیم
RSI اندیکاتوری پرکاربرد و مفید در معاملات میانمدت و بلندمدت به حساب میآید. این اندیکاتور که جزء جداناشدنی سیستمهای تحلیلی بسیاری از معاملهگران است، برای اندازهگیری و نشان دادن سطوح اشباع فروش و خرید به کار میرود. این اندیکاتور از محاسبات پیچیدهای بهدست میآید که دانستن آنها لزوما احتیاج نیست.
به گزارش تجارتنیوز: نکته حائز اهمیت برای ما در این گزارش بحث واگرایی در اندیکاتور RSI است. گفتنی است که واگرایی در سایر اندیکاتورها نیز بررسی میشود و تنها RSI نیست. هرکدام از واگراییها میتوانند مفاهیم مختلفی را داشته باشند. دانستن این مفاهیم در درک بهتر روند قیمتها در چارتهای مختلف کمک بسزایی به حساب میآید.
به طور خلاصه و کلی واگرایی به معنی حرکت قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر است. کاربرد دانستن این موضوع چیست؟ پس از رخ دادن یک واگرایی، احتمال اینکه قیمت تغییر جهت دهد وجود دارد. مشاهده واگرایی در اندیکاتورها یکی از سیگنالهای پرکاربرد معاملهگران برای ورود به پوزیشن است.
واگراییها میتوانند نقش الگوی بازگشتی ایفا کند و یا بهعنوان الگوی ادامهدهنده روند قیمت عمل کنند. همچنین از واگراییها نیز در برخی سیستمهای تحلیلی برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت استفاده میکنند.
چرا واگرایی در RSI ؟
در این اندیکاتور علاوه بر بحث واگراییها میتوانیم به مناطق اشباع خرید و اشباع فروش نیز توجه کنیم. به طوری که زمانی که روند صعودی باشد،به نمودار قیمتی و واگرایی اندیکاتور، در تراز ۷۰ و یا بالاتر توجه میکنیم و در زمانی که روند در حالت نزولی است به تراز ۳۰ یا کمتر از آن توجه داریم.
البته وجود این واگراییها ممکن است در سایر نقاط کمتر از ۷۰ و بیشتر از ۳۰ نیز وجود داشته باشد؛ اما مسئله اینجاست که این واگراییها مانند حالت بالا، از اهمیت و اعتبار کمتری برخوردار است.
در واقع معاملهگران حرفهای برای تشخیص حرکات اساسی در نمودار قیمت یک دارایی و ارزیابی احتمال بازگشت قیمت به روند قبلی، از واگراییها کمک میگیرند.
کاربرد واگرایی در RSI
واگراییها براساس نحوه شکلگیری آنها و پیشبینیهای مختلفی که از ادامه روند قیمت دارند، به دستههای مختلف تقسیم شوند، دو نوع پرکاربرد آن واگرایی معمولی یا Regular Divergence (RD)، واگرایی مخفی یا Hidden Divergence (HD) است.
در حالت عادی قیمت یک کف پایینتر از کف قبلی یا قیمت یک سقف بالاتر از سقف قبلی تشکیل میدهد، براین اساس اندیکاتور هم باید به تبعیت از آن همین رفتار را نشان دهد. برای درک بهتر هریک از انواع واگراییها میتوانید به نمودار زیر مراجعه کنید.
واگرایی معمولی (Regular Divergence)چیست؟
این واگراییها کندشدن و ضعیف شدن روند قیمت را نشان میدهند و به نوعی هشدار بازگشت را به معاملهگر میدهند.
این نوع واگرایی در روند نزولی شکل میگیرد. به طوری که کف جدیدی، پایین تر از کف قبل خود میسازد اما اندیکاتور کف بالاتری را تشکیل میدهد.
گفتنی است در حالتی کلی، اگر واگرایی معمولی مثبت تشکیل شود، میتوانیم آن را به عنوان یک سیگنال برای پایان روند نزولی و آغاز روندی صعودی تلقی کنیم.
اگر در واگرایی معمولی مثبت در ناحیه اشباع فروش نیز قرار داشته باشیم، اعتبار این رخداد و سیگنال ما به مراتب بیشتر خواهد بود.
زمانی که قیمت یک سقف بالاتر از سقف قبلی و یا همسطح با سقف قبلی تشکیل دهد، اما اندیکاتور سقفی پایینتر از سقف قبل خود تشکیل دهد، این موضوع نشاندهنده ضعف روند صعودی است. اما باقطعیت نمیتوان تعیین کرد که ریزش دقیقاً از همین نقطه شروع خواهد شد.
به بیانی دیگر واگرایی معمولی منفی در یک دارایی، بیانگر نزدیک شدن قیمت به خط مقاومتی مهم است.
واگرایی مخفی مثبت
در انتها یک روند صعودی، اگر قیمت کفی بالاتر از کف قبل خود تشکیل دهد و در مقابل اندیکاتور کفی پایینتر از کف قبل خود شکل دهد، واگرایی مخفی مثبت رخ داده است. انتظار میرود که این نوع واگرایی در ابتدا کانال صعودی رخ دهد و در صورت مشاهده میتوان پیشبینی کرد که قیمت به روند صعودی خود ادامه خواهد داد.
واگرایی مخفی منفی
زمانی که قیمت سقفی پایینتر از سقف قبل خود تشکیل دهد و در مقابل اندیکاتور سقفی بالاتر از سقف قبل خود تشکیل دهد، واگرایی مخفی منفی رخ دادهاست. این موضوع نشاندهنده ادامه روند نزولی قیمت است
در انتها باید گفت این روش، در کنار سایر تحلیلهای قیمتی میتواند بسیار مفید واقع شود و مبنا قرار دادن آن به تنهایی، کار غیرحرفهای و نادرستی است. برای دیدن نمونهای از این واگراییها میتوانید به سایت Tradingview مراجعه و در چارتهای مختلف این روش را امتحان کنید. همچنین در گزارش زیر نمونهای از واگراییهای رخ داده را بررسی کردیم که لینک آن در ادامه موجود است.
دیدگاه شما