رابطه ی بین حق الزحمه ی حسابرسی و پاداش هیئت مدیره
هدف تحقیق، بررسی رابطهی بین حقالزحمهی حسابرس مستقل و پاداش هیئت مدیره است. نمونهی آماری تحقیق شامل 72 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دورهی زمانی 1384الی 1388 است که سهام آنها به طور فعال در بورس معامله شده است. نتایج حاکی از این است بین حقالزحمهی حسابرسی و پاداش هیئت مدیره رابطهی مثبت و معنیداری وجود دارد. افزایش پاداش پرداختی به مدیران به علت نسبت ریسک-پاداش افزایش پیچیدگیها و عملیات شرکت است که نیازمند حسابرسی با کیفیت بالاتر و در نتیجه حقالزحمهی پرداختی بالاتری نیز میباشد.
کلیدواژهها
- حقالزحمهی حسابرسی
- پاداش هیئت مدیره
- مدیریت سود و اقلام تعهدی
عنوان مقاله [English]
The Relationship between Auditing Fees and Board Compensation
نویسندگان [English]
- SEYED HOSSEIN SAJADI 1
- mohsen rashidi baghi 2
- abdolrahman abobakri 3
- mohsen SHIRALIZADE 3
The aim of this study is to investigate the relation between audit fees and Board compensation . The sample includes 72 firms listed in Tehran Stock Exchange during the period from 2005 to 2009, which their shares are actively traded in the Exchange . The results indicate a positive relation between the audit fee and compensation of the Board . With the increase in compensation of directors, their incentives to manage earnings will be greater and sine it requires a higher quality audit, payment of fee will be higher .
کلیدواژهها [English]
- audit fee
- board compensation
- earning management
- Accruals
اصل مقاله
رشد و گسترش فعالیتهای اقتصادی و توسعهی شرکتهای سهامی موجب شده است سهامداران وظیفه اداره و کنترل داراییهای خود را (شرکت) به مدیران حرفهای واگذار کنند. این مدیران در صورتی تمام تلاش، کوشش، تجربه و تخصص خود را به کار میگیرند که بابت تلاشهایشان پاداش مناسبی دریافت کنند. در دو دههی گذشته، تحقیقهای فراوانی عوامل تعیین کنندهی خطمشیهای پاداش مدیران، شیوههای انتخاب حسابرسان و حقالزحمهی خدمات حسابرسی را بررسی کردهاند. اما، در مورد ارتباط بین پاداش هیئت مدیره و حقالزحمهی حسابرس تحقیقهای بسیار اندکی انجام شده است.
انگل و دیگران (2010) با بررسی ارتباط بین پاداش کمیتهی حسابرسی و حقالزحمهی حسابرسی مستقل شرکت، اولین گام را در این مورد برداشتند. آنها استدلال کردند میزان پاداش پرداختی به اعضای کمیتهی حسابرسی در طول زمان و در شرکتهای مختلف، بر اساس تغییر در تقاضای ذینفعان برای نظارت بیشتر و با کیفیتتر بر فعالیتهای گزارشگری مالی شرکت، تغییر خواهد کرد. در این تحقیق سعی شده است که عملکرد مدیران از زاویه دید حسابرسان مدنظر قرار گیرد به نحوی که حق الزحمه حسابرسان به عنوان معیاری از میزان پاداش پرداختی به مدیران مورد توجه قرار گرفته است.
حقالزحمهی حسابرسی مستقل را میتوان به عنوان معیاری از پیچیدگی گزارشگری مالی شرکتها بکار گرفت. در این تحقیق با بررسی تأثیر حق الزحمه حسابرسی بر پاداش هیئت مدیره به دنبال بیان این حقیقت هستیم که سرمایهگذاران، سهامداران و سایر افراد ذینفع به دنبال اطلاعات با کیفیت همزمان با ریسک محدودتر میباشند و مدیران به عنوان نمایندگان آنها با بهبود برنامهها و عملکرد خود و نیز کاهش ریسک عدم اطمینان اطلاعاتی به دنبال دریافت حداکثر پاداش ممکن میباشند و حسابرسی به عنوان پل ارتباطی بین این گروهها نقش با اهمیتی را ایفا میکند به نحوی که دریافت حق الزحمه حسابرسی بالاتر بیانگر نوعی اطمینان نسبت به عملکرد مدیریت و پاداشهای دریافتی توسط مدیر است.
در بخش بعدی، مروری کلی بر حق الزحمه حسابرسی و ارتباط آن با پاداش هیئت مدیره را در طول این سالها خواهیم داشت. سپس، عوامل تاثیر گذار بر این روابط و تحقیقات پیشین را عنوان میکنیم. در نهایت، با شناسایی فعالیتها و فرصتهای مطالعاتی که برای بهبود تواناییهای سرمایهگذاران، تحلیلگران و محققان در شناسایی عوامل موثر بر پاداش هیئت مدیره بکار میروند، نتیجهگیری خود را به اتمام میرسانیم.
2) مبانی نظری تحقیق
از مهمترین ویژگیهای شرکتهای سهامی، تفکیک مالکیت از مدیریت انهاست. بنابراین بخشی از اطلاعات فقط در انحصار مدیریت بوده و سرمایهگذاران و سایر افراد ذینفع، تنها به اطلاعات مالی منتشر شده توسط مدیریت شرکت دسترسی دارند. اهداف حسابداری و گزارشگری مالی عمدتا برخاسته از نیازها و خواستههای اطلاعاتی استفادهکنندگان برون سازمانی است. هدف اصلی گزارشگری مالی، بیان وضعیت مالی و عملکرد واحد تجاری برای اشخاص بیرون از واحد تجاری، جهت کمک به آنها در تصمیمهای مالی و سرمایهگذاری است. ابزار اصلی انتقال اطلاعات به اشخاص مزبور، صورتهای مالی اساسی میباشد (خوشطینت و خانی، 1382). ضمناً قابل ذکر است که جدایی مالکیت از مدیریت باعث ایجاد مشکلات نمایندگی شده است، زیرا مدیران با سهامداران و سرمایهگذاران خارج از شرکت در تضاد منافع هستند (جنسن و مکلینگ، 1976).
از طرفی، یکی دیگر از اهداف صورتهای مالی، انعکاس وظیفهی مباشرت مدیریت یا حسابدهی آنها در قبال منابعی میباشد که در اختیار آنها قرار گرفته است. استفادهکنندگان از صورتهای مالی برای اتخاذ تصمیمهای اقتصادی غالبا خواهان ارزیابی وظیفهی مباشرت یا حسابدهی مدیریت هستند. این گونه تصمیمها شامل مواردی نظیر فروش یا حفظ سرمایهگذاری در واحد تجاری و انتخاب مجدد یا جایگزینی مدیران است (پورحیدری و همتی، 1383).
زمانی که سهامداران یک شرکت وظیفهی تصمیمگیری را به مدیریت محول میکنند، مدیریت انگیزههایی جهت فعالیتهایی دارد که منافع مورد انتظارش را حداکثر کند، حتی اگر این فعالیتها در جهت منافع سهامداران نباشد. مدیریت سود زمانی اتفاق میافتد که مدیران جهت گمراه کردن بعضی ذینفعان (شامل سهامداران، اعتبار دهندگان، کارکنان، دولت، سرمایهگذاران و. )، دربارهی عملکرد شرکت یا تحت تأثیر قرار دادن نتایج قراردادهایی که به ارقام حسابداری گزارش شده وابسته است، با اعمال قضاوت خود در گزارشگری مالی و ساختار مبادلات، تغییر ایجاد کنند (رائو و داندال، 2008).
در واقع مدیریت سود نوعی اقدام آگاهانه با هدف طبیعی نشان دادن سود شرکت جهت رسیدن به یک سطح مطلوب و مورد نظر میباشد. از جمله انگیزههایی که موجب این نسبت ریسک-پاداش اقدام میشود میتوان به تأثیر بر قیمت سهام، افزایش حقوق و مزایای مدیریت و جلوگیری از نقض قراردادهای وام اشاره کرد. اکثر این انگیزهها به منافع آتی مانند پاداش مربوط میشود (داپنیک، 2008).
پیچیدگی شرکت یکی از عوامل افزایش در حقالزحمهی حسابرسان است. شرکتهایی که دارای عملیات و ساختاری پیچیده هستند، برای ادارهی عملیات شرکت دستمزد بیشتری را به مدیران پرداخت میکنند. از سویی، مدیرانی که حاشیه سود بیشتری را برای شرکت ایجاد میکنند مستحق دریافت پاداش بیشتری هستند (فاما، 1980). زمانی که عملیات شرکت گسترده و پیچیده باشد، تقاضا برای نظارت بر فرایند گزارشگری مالی افزایش مییابد. شرکتهای با عملیات پیچیده، نیازمند خدمات حسابرسی زیادی هستند. در نتیجه، حقالزحمهی بیشتری را نیز به این مؤسسات حسابرسی پرداخت میکنند. همچنین، این شرکتها به مدیران غیر موظف نیز برای نظارت بر فرایند حسابرسی نیاز دارند؛ لذا پاداش بیشتری نیز به مدیرانی پرداخت میشود که عضو کمیتهی حسابرسی هستند. به بیان دیگر، میتوان چنین پیشبینی کرد که با افزایش پیچیدگی عملیات شرکت، میزان پاداش مدیران نیز افزایش پیدا خواهد کرد. این افزایش در پاداش ناشی از افزایش حاشیه سود و افزایش در پیچیدگی سیستمهای گزارشگری مالی است (ویسوکی، 2010).
با وجود اختلاف نظرهایی که در مورد ارتباط بین ریسک و ساختار پاداش هیئت مدیره وجود دارد، اجماع عمومی بر این است در صورت مساوی بودن سایر شرایط، با افزایش ریسک غیر قابل کنترل شرکت، میزان پاداش پرداختی به مدیران نیز به خاطر پذیرش سطح بالاتری از ریسک، افزایش مییابد. در بخش حسابرسی این افزایش در ریسک را میتوان با افزایش نرخ حقالزحمه جبران کرد. به این معنی که مؤسسات حسابرسی به منظور تعدیل ریسک، حقالزحمهی حسابرسی بیشتری را درخواست خواهند کرد (سیمونیک، 1980؛ پالمراس، 1986؛ سیمونیک و استین، 1996). باید توجه داشت میزان پاداش هیئت مدیره میتواند تصمیمهای سرمایهگذاری مدیریت را که بر ریسک نیز تأثیر دارند، تحتالشعاع قرار دهد. با توجه به شکل پاداشی که به مدیریت تعلق میگیرد میتوان ریسک را محدود کرد (جین، 2002؛ کالس و همکاران، 2006).
هرمالین (2005) معتقد است افزایشهای سیستماتیک در پاداش مدیران ارشد ناشی از استحکام حاکمیت شرکتی و راهبری مدیریتی بالاتر نسبت به دورههای مشابه است. زیرا، تقویت نظام حاکمیت شرکتی این احتمال را به وجود میآورد که چنانچه عملکرد مدیری ضعیف باشد، از شرکت حذف خواهد شد. با توجه به این دیدگاه، مدیران ریسک گریز برای پوشش این احتمال پاداش بیشتری را درخواست میکنند. نمونهای از این نوع حاکمیت شرکتی را میتوان بهکارگیری حسابرسان متخصص در صنعت و انجام مستمر و به موقع حسابرسی عنوان کرد.
بعضی از مدیران برای کسب پاداش بیشتر و حفظ موقعیت شغلی خود، تصمیمهای سرمایهگذاری را به نحو بهینه اتخاذ میکنند. در برخی مواقع نیز با برقراری ارتباط دوستانه با اعضای هیئت مدیره از جایگاه خود محافظت کرده و پاداش بیشتری را نیز دریافت میکنند. این دسته از مدیران برای محافظت از جایگاه خود، از حسابرسانی دعوت به عمل میآورند که اظهار نظری مطابق با خواست آنها ارایه دهند. به عبارتی مدیر با بهکارگیری اقلام تعهدی بیشتر سعی در پنهان کردن عملکرد ضعیف خود دارد و سپس با پرداخت حقالزحمهی بالاتر به حسابرس (نوعی رشوه) آنها را متقاعد به پذیرفتن این اقلام تعهدی سوال برانگیز مینماید (ببچاک و فرید، 2004).
پاداش مدیران تاکید بر پرداختهای کوتاه مدت (سالانه) دارد که ممکن است مشکلاتی را برای شرکت ایجاد کند. با تاکید بر نتایج کوتاه مدت تصمیمهای سرمایهگذاری مدیر نیز بر اساس طرحهای سالانه صورت میگیرد و ممکن است مدیر سایر طرحها را به خاطر بازدهی آنها در بلند مدت رد کند، به عبارتی برای رسیدن به هدف خود سود را دستکاری کند و این عاملی برای افزایش حقالزحمهی حسابرس در جهت کاهش انگیزههای دستکاری سود مدیران برای دریافت پاداش بالاتر، میباشد. یک دلیل برای فرض رابطه مثبت بین پاداش مدیر و حقالزحمهی حسابرس میتواند این باشد که حسابرسان مستقل انتظار دارند مدیرانی که درصد بالایی پاداش به صورت سالانه دریافت میکنند، انگیزههای بیشتری نیز برای دستکاری سود داشته باشند. با افزایش پیچیدگیها و ریسک شرکت، حسابرسان نیز حقالزحمهی بالاتری را درخواست میکنند. دلیل دیگر میتواند این باشد که هیئت مدیره حسابرسان مستقل با کیفیت کار بالا را برای محدود کردن دستکاری سود توسط مدیر انتخاب میکند. بنابراین، افزایش در مدیریت سود که منجر به افزایش پاداش مدیران میشود، حقالزحمهی بالاتری را نیز برای حسابرسان به دنبال خواهد داشت (ویساکی، 2010).
دیدگاه دیگر این است که اگر توافقهای مربوط به پاداش به نحو مناسبی تعیین و تدوین شده باشد، مدیران برای انجام درست وظیفه راهبریشان در شرکت دارای انگیزه میشوند و ممکن است نیاز به خدمات حسابرس مستقل برطرف شود. با این توصیف میتوان رابطهی معکوسی را بین پاداش و حقالزحمه متصور شد. تنوع در طرحهای پاداش میتواند راهبردی دیگر برای ایجاد انگیزه در مدیران باشد و با کاهش انگیزه مدیر برای دستکاری سود هزینه کمتری صرف حسابرسی خواهد شد (ویساکی، 2010).
در شرکتهایی که مدیران از جایگاه بالاتری برخوردار هستند، توانایی ترغیب هیئت مدیره برای بکارگیری حسابرسان با کیفیت حسابرسی پایینتر را دارند و از طرفی، سهامداران این شرکتها نیز مایل به کاهش نظارت خارجی بر تصمیمات اتخاذ شده در درون شرکت میباشند. بنابراین، کاهش کیفیت حسابرسی انجام شده توسط حسابرسان یکی از راههای کاهش این نظارت است (خواجوی و زارع، 1390). در شرکتهای ایرانی مدیران مایل به انتخاب حسابرسانی هستند که دیدگاههای هماهنگ با آنها را داشته باشند و با توجه به نبود قوانین محکم حسابرسی، در صورت مخالف بودن دیدگاههای حسابرسان، هیئت مدیره در سالهای بعد همکاری خود را با آنها قطع میکنند. زیرا، شرکتها برای کنارگذاری حسابرسان نساز به پاسخگویی ندارند.
مدیرانی که متمایل به استفاده از روشهای حسابداری سودافزا هستند به دنبال کسب همکاری حسابرسانی برای تایید روش مذکور میباشند (رجبی، 1383).
دیدگاه مقابل بیان میکند شرکتهایی که انگیزه بیشتری برای متعهد نشان دادن خود و برائت از هرگونه سو استفاده دارند، معمولاً موسسات حسابرسی بزرگتر و مشهورتر را انتخاب میکنند (رضازاده و زارعی، 1388).
زمانی که پاداش مدیران بر اساس عملکرد آنها باشد، مدیران تمایل دارند در طرحهای سرمایهای و بلند مدت سرمایهگذاری کنند. زمانی که اهداف مدیریت بلندمدت باشند انگیزه او برای دستکاری سود کاهش یافته و نیاز به خدمات اضافی حسابرسان کاهش مییابد. در نهایت اگر به مدیران طرحهای پاداشی مثل اختیار خرید سهام اعطا شود میتوان انتظار داشت که دستکاری سود و پرداخت اضافی به حسابرسان کاهش مییابد (وافیس و ویگلین، 2007).
هنگامی که دریافت پاداش بر مبنای عملکرد حسابداری یا همان سودآوری باشد به احتمال زیاد مدیران سعی در دستکاری اقلام برآوردی و تعهدی برای دستیابی به سود بالاتر را دارند زیرا، میخواهند ارزش پاداش خود را حداکثر سازند (جیانگ و همکاران، 2009). انتظار میرود ارتباط مثبتی بین اقلام تعهدی و حقالزحمهی حسابرسی وجود داشته باشد و این ارتباط در سطوح بالای پرداخت پاداش بر مبنای عملکرد حسابداری، معنادارتر میشود (گال و همکاران، 2003). پاداش انگیزهای میشود که مدیران، گزارشهای مالی را با کیفیت بالاتری ارائه کرده و نیز مؤسسات حسابرسی با کیفیت کار بالا را برای کشف اشتباهات و ضعفهای بااهمیت بکار گیرند (هویتاش، 2009).
فرانسیس و کریشنان (1999) بیان میکنند حسابرسان چندین راه برای مدیرت ریسک بالقوه ناشی از دستکاری سود دارند که از جمله آنها میتوان افزایش تلاش، حقالزحمه و نوع اظهارنظر آنها عنوان کرد.
زمانی که پرداخت پاداش براساس سودآوری باشد علی رغم مزایای بالای آن ممکن است که موجب دستکاری سود شود. با دستکاری سود، حسابرسان با برای کشف موارد دستکاری شده ریسک بالاتری مواجه میشوند (هنینگر، 2001؛ پالمروس و شولز، 2004). به دلیل ریسک مدیریت سود و تأثیر آن بر پاداش مدیریت، استانداردهای پذیرفته شده حسابرسی آمریکا بیان میکند حسابرسان باید پاداشهای مدیران را بررسی کنند. هدف از این شناخت تعیین ریسک اشتباهات بااهمیت است. بنابراین، حسابرس باید تلاش خود را بر مبنای تجزیه و تحلیلش از ماهیت پاداش تعدیل کند (ویتینگتون و پانی، 2004). مدل زیر بیانگر این ارتباط است:
5 نکته سرمایه گذاری که هر تریدر فارکسی باید آن را بداند
با دانستن این نکته ها، نتایج معاملاتی خودتان را افزایش دهید. فارکس یک مقوله پیچیده، اما جذاب است. معامله گران فارکس، فرصت های فوق العاده ای برای کسب درآمد دارند اما، باید مهارت های خود را به طور مداوم ارتقا دهند. در این مقاله، ما در مورد چگونگی افزایش بهره وری معاملات خود، بحث خواهیم کرد.
کلید هر معامله موفقی در فارکس، داشتن ثبات است
اگر می خواهید به عنوان یک معامله گر موفق باشید، باید برای هر معامله ای که انجام می دهید یک استراتژی معاملاتی و یک طرح تجاری مناسب داشته باشید. هنگامی که استراتژی معاملاتی خود را انتخاب کردید، باید مدتی به آن پایبند باشید تا ببینید آیا نتایج مثبتی در محیط کنونی بازار ایجاد می کند یا خیر.
بسیاری از معامله گران به ویژه مبتدیان، نسبت به اهمیت ثبات در معاملات چیزی نمی دانند و آن را درک نمی کنند. اگر برخی معاملات در جهت اشتباه پیش روند، آنها به سرعت استراتژی های معاملاتی خودشان را تغییر می دهند.
این یک اشتباه بزرگ است چرا که معامله، یک بازی، راجع به احتمالات است. برای ایجاد سودآوری در بازار، قرار نیست شما همیشه مسیر و جهت بازار را درست تشخیص دهید. در عوض، شما به استراتژی معاملاتی نیاز دارید که نسبت ریسک به پاداش و سود به ضرر مناسبی داشته باشد.
هر استراتژی را که انتخاب می کنید باید با تعداد معاملات کافی، مورد آزمایش قرار گیرد تا ببینید آیا در محیط کنونی بازار، خوب عمل می کند یا خیر. این یک مسئله بسیار مهم است زیرا، استراتژی های معاملاتی برای نشان دادن عملکرد واقعی خود، به زمان نیاز دارند.
به عنوان مثال، اگر استراتژی شما دارای نسبت 60 درصد برد به باخت باشد، شما به راحتی می توانید با سه معامله پشت سر هم که منجر به ضرر می شود، کارتان را شروع کنید. برای مشاهده پتانسیل آن، باید معاملات بیشتری انجام دهید.
هرچه معاملات بیشتری انجام دهید، اعتماد بیشتری به نتایج مورد انتظار استراتژی خود خواهید داشت. اگر بلافاصله پس از اینکه معامله تان منجر به ضرر شد، به استراتژی معاملاتی دیگری روی آورید، هرگز از پتانسیل واقعی استراتژی معاملاتی خود مطلع نخواهید شد.
سطح ریسکتان را عاقلانه انتخاب کنید
برای آزمایش هرگونه استراتژی معاملاتی، باید معاملات معینی انجام دهید. در نتیجه، شما باید ریسکتان را در هر معامله ای که انجام می دهید محدود کنید تا بتوانید استراتژی های مختلف معاملاتی را، برای خود آزمایش کنید.
این یک معادله خیلی ساده است. اگر در هر معامله ای، فقط 1 درصد حسابتان را ریسک کنید، شما باید 100 معامله پشت سر هم ضرر کنید، تا کل حسابتان بسته شود.
یادتان باشد زمانی که در مرحله تست استراتژی تان هستید، طمع نکنید. برای هر معامله تان، یک سطح ریسک مناسب، انتخاب کنید. استراتژی های مختلف را بدون استرس آزمایش کنید و روی هر تریدی که می کنید، متمرکز شوید.
هر زمان که در محیط فعلی مارکت، بهترین نتیجه و عملکرد را از استراتژی تان به دست آوردید، در آن صورت اگر تمایل به افزایش سطح ریسکتان داشتید، می توانید آن کار را با احتیاط انجام دهید.
معامله تان را تجزیه و تحلیل کنید
برای داشتن تجارتی سودآور، نیاز به تجزیه و تحلیل معاملات به طور منظم دارید. تجزیه و تحلیل مناسب، فرصتی را برای شما فراهم می کند تا یاد بگیرید که در محیط فعلی بازار، چه فاکتورهایی جواب می دهد و مهمتر اینکه چه فاکتورهایی جواب نمی دهد و نیاز به حذف شدن، دارد.
برای به دست آوردن بهترین نتیجه از تجزیه و تحلیل خود، باید یک استراتژی خاص را دنبال کنید (همانطور که در بالا ذکر شد ثبات، کلید موفقیت در تجارت است).
اگر معاملاتتان را بر اساس "احساسات هیجانی" انجام دهید و نه یک استراتژی تعریف شده، هیچ چیز برای تجزیه و تحلیل وجود نخواهد داشت و نتایج شما کاملا تصادفی خواهد بود. ولی پیروی از یک استراتژی هدفمند، شما را به اطلاعاتی که باعث بهبود عملکرد معاملتتان می شود، مجهز می کند.
می توانید این کار را با این شروع کنید که، آیا معاملات شما پیرو قوانین استراتژی تان است یا خیر. حتی معامله گران حرفه ای هم گاهی، در پیروی از قوانین استراتژی شان، موفق عمل نمی کنند.
دلایل این عدم موفقیت هم، چیزهایی مثل این است که مثلا، یا احساساتی می شوند (بازارها همیشه هیجان آور هستند) یا از لحاظ تکنیکال الگوهای مشابه ای را می بینند.
حذف کردن تریدهای غیر ضروری، عملکرد شما را تقویت کرده و افزایش می دهد. این نکته طلایی را سرسری نگیرید و از آن غافل نشوید.
پس از اینکه مشخص کردید کدام یک از تریدهایتان بر اساس استراتژی تان بوده، آنگاه می توانید عملکردش را آنالیز کنید. این تجزیه و تحلیل نشان می دهد که آیا استراتژی شما در محیط بازار فعلی کار می کند و آیا درصد ریسک به ریوارد و برد به ضررتان، درست بوده است یا خیر.
اگر از نتایج آن راضی بودید، آن وقت از استراتژی فعلی خود استفاده کنید و روی اجرای آن تمرکز کنید. اگر هم که نتایج، نتوانند انتظارات شما را برآورده کنند، می توانید استراتژی موجود خود را تغییر دهید یا یک استراتژی جدید را امتحان کنید.
اگر که تصمیم گرفتید استراتژی موجود خود را تغییر دهید، حتماً فقط یک روش را در هر زمان بیازمایید تا بتوانید تأثیرات این تغییر را، بر عملکرد شیوه خود ارزیابی کنید. اگر تغییرات مختلفی ایجاد کنید و چیزی اشتباه پیش برود، نمی توانید یاد بگیرید که چه چیزی به عملکرد شما آسیب رسانده است.
روی دارایی های محدودی تمرکز کنید و سپس لیست مشاهدات خودتان را گسترش دهید
بازارهای فارکس هر روز فرصت های معاملاتی متعددی را مثلا در بازار طلا، نفت، اوراق قرضه، ارزهای بین المللی و غیره، ارائه می دهند، اما اگر تازه فارکس را شروع کرده اید، دنبال کردن همه آنها آسان نیست. بنابراین، شما باید با ردیابی تعداد محدودی از این دارایی ها، کارتان را شروع کنید تا نقاط ورود و خروج نسبت ریسک-پاداش را مطابق استراتژی خود، از دست ندهید.
پس از آزمایش استراتژی خود روی چندین دارایی مختلف، می توانید جفت های بیشتری را به لیست تماشای خود اضافه کنید و ارزیابی کنید که آیا استراتژی شما برای همه آنها کار می کند یا خیر؟
در نهایت، شما با مجموعه ای از استراتژی های مختلف روبرو هستید که می توانید یکی از آنها را برای خودتان انتخاب کنید و آن وقت یاد خواهید گرفت، چه چیزی مناسب آن دارایی است که شما ترید می کنید و کدام استراتژی برای کدام دارایی مناسب تر است.
داشتن چندین استراتژی برای موفقیت یک معامله گر در دراز مدت، بسیار مهم است زیرا بازارها همیشه تغییر می کنند. بیایید در مورد چگونگی مقابله با این چالش هم بحث کنیم.
آماده مقابله با تغییرات اجتناب ناپذیر باشید
تغییر، تنها چیز ثابت در بازارها است، به همین دلیل است که اغلب می شنوید عملکرد گذشته، نتایج آینده را تضمین نمی کند. آنچه امروز به شما کار می دهد، ممکن است فردا برایتان کار نکند و استراتژی که نتایج فاجعه آمیز را در محیط بازار فعلی برایتان به ارمغان آورده، ممکن است در آینده به یک معدن طلای واقعی تبدیل شود.
خوشبختانه شما این توانایی را دارید تا برای تغییرات اجتناب ناپذیر، مهیا باشید. معاملتتان را آنالیز کنید و نتایج استراتژی های فعلی تان را، از نزدیک دنبال کنید.
به کارآیی استراتژی خود توجه کنید، اگر می بینید که عملکرد آن با گذشت زمان، رو به کاهش است، وقت آن است که اقدام کنید و آن را تغییر دهید. صبر نکنید تا استراتژی تجاری فعلی شما، سودآوری تان را متوقف کند و به شما و سرمایه تان، آسیب وارد کند.
درعوض، هنگامی که می بینید عملکرد استراتژی فعلی شما رو به کاهش است، آزمایش استراتژی دیگری را به صورت محدود شروع کنید.
بدین روش، تا زمانی که استراتژی قبلی شما سود هایش را متوقف کند، شما آماده استفاده از یک استراتژی جدید هستید که، در محیط فعلی بازار بهتر عمل کند.
آماده باشید و با موفقیت به استقبال تمام تغییرات بازار بروید، و از تمام آنها کسب سود کنید.
استراتژی اسکالپ
در معاملات روزانه، استراتژی اسکالپ اصطلاحی ست برای اولویت دادن به کسب حجم بالا از سودهای کوچک است.اسکالپینگ یک سبک معاملاتی است که به کسب سود از تغییرات کوچک قیمت و کسب سود سریع از فروش مجدد اختصاص دارد.
اسکالپینگ مستلزم آن است که یک معامله گر یک استراتژی خروج سخت داشته باشد زیرا یک ضرر بزرگ می تواند سودهای کوچک بسیاری را که معامله گر برای به دست آوردن آن تلاش کرده است حذف کند.بنابراین، برای کسب موفقیت در استراتژی اسکالپ، داشتن ابزارهای مناسب مانند کارگزاری مناسب، دسترسی مستقیم، و استقامت برای انجام بسیاری از معاملات ، لازم است.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد این استراتژی اسکالپ، انواع مختلف اسکالپینگ و نکاتی در مورد نحوه استفاده از این سبک تجارت، ادامه مطلب را بخوانید.
نحوه عملکرد نوسانگیری
اسکالپینگ بر این فرض استوار است که اکثر ارزها اولین مرحله حرکت را تکمیل می کنند. پس از آن مرحله اولیه، برخی از ارزها رشد نمی کنند، در حالی که برخی دیگر به پیشرفت خود ادامه می دهند.یک اسکالپر قصد دارد تا حد امکان سودهای کوچک را به دست آورد. این برعکس طرز فکر “اجازه دهید سود شما پرواز کند” است که تلاش می کند تا با افزایش اندازه معاملات سود ده، نتایج مثبت معاملات را بهینه کند.این استراتژی با افزایش تعداد بردها در معاملات و قربانی کردن اندازه سودها به نتیجه می رسد.
غیرمعمول نیست که معاملهگری با بازه زمانی طولانیتر با برنده شدن نیمی از معاملات خود، یا حتی کمتر، به نتایج مثبت دست یابد،فقط این است که بردها بسیار بیشتر از باختها هستند.با این حال، یک اسکالپر موفق، نسبت معاملات برنده در مقابل معاملات بازنده، بسیار بالاتر است، در حالی که سود را تقریبن برابر یا کمی بیشتر از ضرر نگه می دارد.
مقدمات اصلی اسکالپینگ عبارتند از:
- قرار گرفتن در معرض کاهش ریسک را محدود می کند: قرار گرفتن در معرض کوتاه مدت در بازار، احتمال وقوع یک رویداد نامطلوب را کاهش می دهد.
- حرکتهای کوچکتر آسانتر به دست میآیند: عدم تعادل بیشتر عرضه و تقاضا برای تضمین تغییرات بزرگتر قیمت مورد نیاز است. به عنوان مثال، حرکت ۰٫۰۱ دلاری برای یک سهم آسان تر از حرکت ۱ دلاری است.
- حرکتهای کوچکتر از حرکات بزرگتر متداولتر هستند: حتی در بازارهای نسبتن آرام، حرکات کوچک بسیاری وجود دارد که یک اسکالپر میتواند از آنها استفاده کند.اسکالپینگ را می توان به عنوان یک سبک اولیه یا تکمیلی از معاملات پذیرفت.
تفاوت اسپرد در اسکالپ با معاملات معمولی
وقتی اسکالپرها معامله میکنند، میخواهند از تغییرات قیمت پیشنهادی یک اوراق بهادار یا یک سهام و یا یک جفت ارز سود ببرند.این تفاوت بین قیمتی است که کارگزار اوراق بهادار یا سهام را از اسکالپر میخرد (قیمت پیشنهادی) و قیمتی که کارگزار آن را به اسکالپر میفروشد (قیمت درخواستی). استراتژی اسکالپ
اما در شرایط عادی، معاملات نسبتن ثابت است و می تواند سود ثابتی را به همراه داشته باشد. به این دلیل که اسپرد بین پیشنهاد و تقاضا نیز ثابت است (عرضه و تقاضا برای اوراق بهادار متعادل است).
اسکالپینگ به عنوان یک سبک معاملاتی اولیه
یک اسکالپر واقعی هر روز تعدادی معامله انجام می دهد، شاید صدها مورد. یک اسکالپر بیشتر از نمودارهای تیک یا یک دقیقهای استفاده میکند، زیرا بازه زمانی کوچک است و آنها باید تنظیمات را تا حد امکان نزدیک به زمان واقعی ببینند.
سیستمهای پشتیبانی مانند تجارت دسترسی مستقیم (DAT) و قیمتگذاری سطح ۲ برای این نوع معاملات ضروری هستند. اجرای خودکار و فوری سفارشات برای یک اسکالپر بسیار مهم است، بنابراین کارگزاری با دسترسی مستقیم روش ترجیحی است.
اسکالپینگ به عنوان یک سبک تکمیلی
معامله گران با بازه های زمانی طولانی تر می توانند از اسکالپینگ به عنوان یک رویکرد تکمیلی استفاده کنند. واضح ترین راه استفاده از آن در مواقعی است که بازار متلاطم است یا در محدوده باریکی قفل شده است.
هنگامی که هیچ روندی در یک بازه زمانی طولانیتر وجود ندارد، رفتن به یک بازه زمانی کوتاهتر میتواند روندهای قابل مشاهده و قابل بهرهبرداری را آشکار کند، که میتواند یک معاملهگر را به دنبال یک اسکالپ سوق دهد.
راه دیگری برای افزودن اسکالپینگ به معاملات با بازه زمانی طولانی تر، از طریق مفهوم به اصطلاح “چتر” است. این رویکرد به معامله گر اجازه می دهد تا مبنای هزینه خود را بهبود بخشد و سود را به حداکثر برساند.
معاملات چتری به روش زیر انجام می شود:
- یک معامله گر موقعیتی را برای یک معامله با بازه زمانی طولانی تر آغاز می کند. استراتژی اسکالپ
- در حالی که تجارت اصلی توسعه می یابد، یک معامله گر تنظیمات جدید را در بازه زمانی کوتاه تری در جهت تجارت اصلی شناسایی می کند و با اصول اسکالپینگ وارد و خارج می شود.
بر اساس تنظیمات خاص، هر سیستم معاملاتی را می توان برای اهداف اسکالپ استفاده کرد. در این راستا می توان اسکالپینگ را نوعی روش مدیریت ریسک دانست.
اساسن، هر معامله ای را می توان با کسب سود نزدیک به نسبت ریسک/پاداش ۱:۱ به اسکالپ تبدیل کرد.
به عنوان مثال، اگر یک معامله گر موقعیت خود را برای معامله اسکالپ با قیمت ۲۰ دلار با توقف اولیه در ۱۹٫۹۰ دلار وارد کند، ریسک ۰٫۱۰ دلار است. این بدان معناست که نسبت ریسک / پاداش ۱:۱ به ۲۰٫۱۰ دلار خواهد رسید.
استراتژی های اسکالپینگ
اولین نوع اسکالپینگ به عنوان «بازارسازی» شناخته میشود، به موجب آن یک اسکالپر سعی میکند با ارسال همزمان یک پیشنهاد و یک پیشنهاد برای یک سهام خاص، از اسپرد سرمایهگذاری کند.بدیهی است که این استراتژی تنها در سهام عمدتاً غیرمتحرکی که حجم زیادی را بدون تغییر قیمت واقعی معامله می کنند، می تواند موفق باشد.
انجام موفقیت آمیز این نوع اسکالپینگ بسیار دشوار است، زیرا یک معامله گر باید با بازارسازان برای سهام در پیشنهادات و پیشنهادات رقابت کند. همچنین، سود به قدری ناچیز است که هرگونه حرکت سهام در برابر موقعیت معاملهگر، ضرری بیش از هدف سود اولیه آنها را تضمین میکند.
دو سبک دیگر مبتنی بر رویکرد سنتی تر هستند و به یک سهام متحرک نیاز دارند، جایی که قیمت ها به سرعت تغییر می کنند. این دو سبک نیز نیازمند استراتژی و روش صحیح خواندن حرکت هستند.
نوع دوم اسکالپینگ با خرید تعداد زیادی سهام انجام می شود که با قیمت بسیار کمی به سود آن به فروش می رسند. معامله گر این سبک برای چندین هزار سهم وارد موقعیت می شود و منتظر حرکت کوچکی است که معمولاً بر حسب سنت اندازه گیری می شود.
چنین رویکردی به سهام بسیار نقدشونده نیاز دارد (تا امکان ورود و خروج آسان از ۳۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰ سهم را فراهم کند). استراتژی اسکالپ
نوع سوم اسکالپینگ به روش های سنتی معاملات نزدیک تر است. یک معاملهگر مقدار مشخصی از سهام را در هر راهاندازی یا سیگنالی از سیستم خود وارد میکند و به محض اینکه اولین سیگنال خروج نزدیک به نسبت ریسک/پاداش ۱:۱ تولید شد، موقعیت را میبندد.
ماشین حساب معاملاتی
با محاسبه حجم معاملاتی خود ، یعنی مقدار مناسب معامله ، ریسک را به طور موثر مدیریت کنید. برای به حداقل رساندن میزان خطر،دریابید چند واحد مجبور به خرید یا فروش هستید.
بی خطر بازی کن
محاسبه کن
ریسکتان را
با استفاده از ماشین حساب ریسک Eurotrader از صف رد شوید و در وقت و هزینه معاملات ارزشمند خود صرفه جویی کنید. ارز واریز خود ، جفت ارز معاملاتی تان ، موجودی حساب تان ، درصد ریسک مورد نظر حساب تان و حد ضرر را تنظیم کنید .
سلب مسئولیت
ماشین حساب ما تنها با هدف آموزش و اطلاعات طراحی شده است بنابراین نباید آن را وسیله ای برای سرمایه گداری در نظر گرفت . Eurotrader به خوانندگان توصیه می کند قبل از تصمیم در مورد هرگونه سرمایه گذاری ، ادر جست و جو توصیه های خود باشند. کمیسیون ، علاقه، هزینه ها و شارژها ممکن است برای خدمات مالی اعمال شود. تحت هیچ شرایطی یوروتریدر مسئولیتی در مورد ارائه و صحت داده های مرتبط با استفاده از ماشین حساب ها نخواهد داشت.
چرا پیدا کردن
سفارش مناسب
حجم اهمیت دارد ؟
نظارت بر موقعیت ها و یافتن اندازه بهینه ، خطر را به حداقل می رساند و اجازه می دهد تا معامله گران از طرف امن باشند اولین قدم برای کشف اندازه موقعیت بهینه ، تصمیم گیری در مورد میزان سرمایه گذاری در یک دارایی خاص است.
جفت ارز : EURUSD
وجودی حساب (Lots): 10.000
حجم معاملات : 0.06
ماشین حساب های دیگر
خرد کردن
اعداد
ارزش pip
ماشین حساب
مقدارهر پیپ را با دقت محاسبه کنید تا استراتژی مدیریت ریسک خود را توسعه دهید.
مارجین
ماشین حساب
حداقل موجودی مورد نیاز (مارجین) برای افتتاح معاملات را محاسبه کنید.
سود و ضرر
ماشین حساب
قبل از فعال کردن سفارش مربوطه ، قیمت حد ضرر و حد سود را تعیین کنید .
ارز
تبدیل کننده
با استفاده از نرخ تبدیل ارز ، ارز را به ارز دیگر تبدیل کنید.
یک خط را رها کنید
آیا با ماشین حساب ها مشکل دارید؟
چطور میتوانیم کمک کنیم؟ با پرسنل پشتیبانی ما گپ بزنید. ما در کنار هر دقیقه معاملاتی در هر روز معاملات ایستاده ایم.
تمرین کنید . معامله کنید
امروز یک حساب باز کنید و پولتان را نمایش دهید
آنچه شما ساخته اید .
تمرین کنید .
معامله کنید
امروز یک حساب باز کنید و نمایش دهید
پول شما از آنچه ساخته اید.
عضو گروه Eurotrader
ساعات کاری : 09:00 – 17:30 GMY+1
دانلود پلت فرم معاملاتی
حساب ها
ابزار ها
Eurotrade SA (Pty) Ltd (“Eurotrader”) یکی از شرکت های تابعه Eurotrade RGB Holdings Ltd (HE367109) است و یک ارائه دهنده خدمات مالی مجاز ، دارای مجوز از اداره مالی (FSCA) در آفریقای جنوبی با شماره مجوز FSP است 44351با آدر س ثبت شده 99 Merriman Street, George Central, Western Cape, 6529, South Africa.
Eurotrader’ یک برند ثبت شده از Eurotrade Investments RGB Ltd است ، یک شرکت سرمایه گذاری قبرس (CIF) تحت شماره ثبت HE317893 ، دارای مجوز و تنظیم توسط کمیسیون بورس و اوراق بهادار قبرس (CySEC) تحت مجوز 279/15 با آدرس ثبت شده در 70, Kyrillou Loukareos Street, Kakos Premier Tower, 1st Floor, 4156 Limassol, Cyprus. پردازش کارت توسط Eurotrade Investments RGB Ltd تکمیل میشود .
Eurotrader does not provide services to residents of certain jurisdictions including the USA, Iran, Canada, the Democratic Republic of Korea, Belgium, Japan, and is not intended for distribution to, or use by, any person in any country or jurisdiction where such distribution or use would be contrary to local law or regulation.
Eurotrade SA (PTY) Ltd does not actively target EU clients.
هشدارخطر:
معاملات محصولات با لوریج مانند Forex و CFD ممکن است برای همه سرمایه گذاران مناسب نباشد زیرا درجه ای از خطر را برای سرمایه شما به همراه دارد. لطفاً اطمینان حاصل کنید که با در نظر گرفتن اهداف سرمایه گذاری و سطح تجربه قبل از معامله ، خطرات موجود را کاملاً درک می کنید و در صورت لزوم ، به دنبال توصیه های مستقل بپردازید. لطفا افشاء ریسک را کاملا مطالعه کنید.
As part of our efforts to safeguard our clients, Eurotrader offers extra protection through Civil Liability Insurance, covering traders for up to €2,000,000.
نسبت ریسک به سود (Risk Reward Ratio) یکی از مفاهیم بسیار مهم در حوزه تریدینگ در هر بازاری از جمله فارکس است. این نسبت، ریسک بالقوه یک معامله را با سود بالقوه آن مقایسه میکند. مثلاً RRR یک به سه (یا فقط 3) یعنی سود بالقوه سه برابر بیشتر از ضرر بالقوه است. در صورت اجرای معامله ای موفق، سود معامله را میتوان 3R تعریف کرد که این یعنی سه برابر بیشتر از ریسک اصلی. این فرمول به هیچ وجه پیچیده نیست.
در حوزه تریدینگ، سودآوری طولانی مدت مستلزم برقراری یک توازن بین RRR و نرخ پیروزی روی تعداد زیادی معامله است. به طور کلی وقتی یک استراتژی شامل RRR بالا باشد، نرخ پیروزی کم خواهد بود. وقتی RRR کم باشد معمولاً نرخ پیروزی زیاد است.
معمولاً تریدرها در رابطه با این توازن بین RRR و نرخ پیروزی دیدگاههای متناقضی دارند چون از نظر سودآوری هیچ راهکار قطعی وجود ندارد. اما - با وجود یکسری استثناء - میتوان گفت که احتمال سودآوری استراتژیهایی شامل RRR بالاتر از 2 در بلندمدت بیشتر است.
پیش از ورود به یک معامله بهتر است نسبت ریسک به سود آن را حساب کنید. نمودار زیر یک سطح ورود (نشانه سبز رنگ با برچسب buy)، سطح حد توقف و سطح برداشت سود (take profit) را نشان میدهد. گرچه در این لحظه خروجی کار مشخص نیست اما مشاهده میشود که نسبت ریسک به سود 2.6 است و این یعنی پاداش بالقوه 2.6 برابر بیشتر از ریسک است. ابزاری که در نمودار زیر مشخص شده، در Tradingview "ابزار پوزیشن لانگ" (long position tool) نام دارد.
دیدگاه شما