سرمایه گذاری
سرمایه گذاری (به انگلیسی: investment) به معنی گذاشتن پول در چیزی با انتظار سود از آن است. به طور دقیق تر سرمایه گذاری تعهد پول یا سرمایه برای خرید مالی وسایل یا دارائی های دیگر، به منظور منفعت برگشتهای سودمند و مفید در قالب بهره، سودسهام یا قدردانی از ارزش وسایل (منافع سرمایه) است. آن وابسته به پس انداز یا کاهشمصرف است. در علم اقتصاد، سرمایه گذاری یعنی خرید کالایی که در حال حاضر مصرف نمی شود اما در آینده فرد به آن نیاز پیدا خواهد کرد و آن کالا برای او سودآور خواهد بود. در علم مالی، سرمایه گذاری به این معنی است که فرد یک دارایی مالی نظیر سهام را می خرد و پیش بینی می کند که آن دارایی مالی در آینده سودآور خواهد بود و قیمتش افزایش خواهد یافت، لذا با فروش به قیمت بالاتر سود خوبی به دست خواهد آورد.
ریسک
کارآفرینی
بخش خصوصی
سرمایه گذاری در بسیاری ناحیه های اقتصادی مثل حوزه مدیریت کسب وکاریادارائی و مالیه اعم از خانواده ها، بنگاه ها یا دولت ها مورد بحث قرار می گیرد. یک سرمایه گذاری شامل انتخاب توسط یک شخص یا یک سازمان مثل پانسیون سرمایه حقوق بازنشستگی، بعد از تجزیه وتحلیل یا اندیشه برای گذاشتن یا قرض دادن پول در یک چرخه، وسیله یا دارائی مثل مال، کالا، ذخیره، اوراق قرضه، مشتقات مالی (برای نمونه آتیه هاوانتخابها)، یا دارائی خارجی نام گذاری شده در پول خارجی، که سطحی از ریسک معین می کند و امکان برگشتهای تولید را در یک دوره از زمان فراهم می کند.سرمایه گذاری با ریسک کمتر ازجمع عمومی رخ می دهد. سرمایه گذاری که کاملاً تحلیل شده نباشدمی تواند ریسک آن زیاد باشد نسبت به سرمایه گذاری مالک زیرا امکان خسارت در حدود کنترل مالک نیست. تفاوت بین سفته بازی و سرمایه گذاری می تواند دقیق و باریک باشد. آن وابسته به سرمایه گذاری است که مالک به آن فکر می کند خواه هدف قرض منابع به شخص دیگر برای هدف اقتصادی است یا نه.درموردی از سرمایه گذاری به جای ذخیره کالای تولید شده یا معادل شده پول آن، سرمایه گذار انتخاب می کند به منظور استفاده آن کالا، تولید کند یک کالای بادوام برای مصرف کننده یا تولیدکننده، یا با قرض دادن کالای ذخیره شده اصلی به دیگری در مبادله برای بهره یا یک سهم از سود. در اولین مورد، شخص تولید می کند کالاهای بادوام مصرف کننده با امیدی که خدمات کالا باعث می شود که زندگیش بهتر شود. در حالت دوم شخص می آید به سوی یک بازرگان به منظور استفاده منابع برای تولید کند کالاها و خدمات را برای دیگران به امید یک فروش سود آور. حالت سوم یک وام دهنده را توصیف می کند و چهارم یک سرمایه گذار را در یک سهم از کسب و کار توصیف می کند. درهرحالت مصرف کننده یک دارائی با دوام یا سرمایه گذاری دست می آورد، و برای آن دارائی به وسیلهٔ ثبت یک بدهی معادل حساب می شود. با گذشت زمان هردو کالاها و نرخهای بهره تغییر می کند، همچنین ارزش دارائی و بدهی ها تغییر می کند. یک دارائی معمولاً خریداری شده یا به طور معادل یک در یک بانک سپرده ساخته می شود، به امید آنکه یک عملکردی در آینده یا بهره ای از آن بدست آید.کلمه موجب درلاتین VESTIS به معنی ظاهر است، و به عمل گذاشتن چیزها (پول یه خواسته دیگر نسبت به منابع) در بسته های دیگر برمی گردد. معنی اساسی این اصطلاح این است که یک دارائی نگهداری شده برای اینکه مقداری برگشت یا منافع سرمایه دارد. آن یک دارائی است که به منظور برگشت های داده شده بدون هیچ کاری روی دارائی انتظار داریم. اصطلاح سرمایه گذاری به طور معادل در علم اقتصاد و در امور مالی استفاده می شود. اقتصاد دانان به یک سرمایه گذاری واقعی (مثل یک ماشین یا خانه) ارجاع داده می شوند، وقتی که اقتصاددانان مالی برمی گردند به یک دارائی مالی مثل پول که گذاشته می شود در بانک یا بازار برای این است که ممکن سپس برای خرید یک دارائی واقعی استفاده شود.یکی از بازارهایی که امکان سرمایه گذاری توسذ هر فردی وجود دارد سرمایه گذاری در بورس می باشد.عموم مردم دوست دارند شغل دومی برای خود داشته باشند چرا که در وضعیت اقتصادی فعلی یک شغل پاسخگوی هزینه ها نیست و از طرفی به دلیل محدودیت های زمانی بسیاری از افراد فرصت دارا بودن شغل دوم را ندارند و به همین دلیل نیاز به یک سرمایه گذاری است که فرصت زیادی را نخواهد و از طرفی درآمد مناسبی را هم داشته باشد و این سرمایه گذاری، سرمایه گذاری در بورس می باشد .
در تئوری اقتصادیادراقتصاد کلان، سرمایه گذاری مقدار خریداری شده از کالاها در واحد زمان است که مصرف نمی شوند اما برای تولید درآینده استفاده می شوند برای نمونه شامل راه آهن یا ساختمان کارخانه. سرمایه گذاری در سرمایه انسانی شامل هزینه های آموزش بیشتر یا تمرین روی کاراست. صورت برداشتن از سرمایه گذاری به گردآوری صورت موجودی از کالاها برمی گردد که می تواند مثبت یا منفی باشد، ومی تواند متمایل یا غیر متمایل باشد. در اندازه گیری درآمد ملی و ستانده، سرمایه گذاری ناخالص (معرفی شده بوسیلهvariable I)) یک جزء ازتولید ناخالص ملی(GDP)است، که درفرمول GDP = C + I + G + NXمشخص شده که در آنC مصرف، G مخارج دولت وNXصادرات خالص است؛ بنابراین سرمایه گذاری عبارت است از هرچیزی که باقی می ماند از مخارج کل بعد از تفریق مصرف، مخارج دولت و صادرات خالص(I = GDP - C - G - NX).سرمایه گذاری ثابت شده غیر مسکونی (مثل کارخانه های جدید) و سرمایه گذاری مسکونی (خانه های جدید) ترکیب می شوند با صورت موجودی سرمایه گذاری به منظور ساختن. سرمایه گذاری خالصکاهش استهلاک از سرمایه گذاری ناخالص است. سرمایه گذاری ثابت شده خالص ارزش افزایش خالص در ذخیره سرمایه هر سال است.درسرمایه گذاری ثابت شده، مخارج درطی یک مدت از زمان (هر سال) سرمایه نیست. بعد زمانی سرمایه گذاری ازآن یک جریانمی سازد. در مقایسه، سرمایه یک ذخیره است که از جمع کردن سرمایه گذاری خالص در یک نقطه از زمان (مثلاً ۳۱ دسامبر) بدست می آید.سرمایه گذاری اغلب مدل نقاشی شده ای به صورت یک تابع از درآمد و نرخ های بهره است، توسط رابطه (I = f(Y, r. مشخص شده. یک افزایش در درآمد تشویق می کندبه سرمایه گذاری بیشتر، را در حالی که یک نرخ بهره بالاتر ممکن تشویق نکند سرمایه گذاری به طوری که آن گران تر می شود با قرض کردن پول. حتی اگر یک بنگاه برای استفاده کردن سرمایه های خودش در یک سرمایه گذاری انتخاب کند، نرخ بهره یک هزینه فرصت از برای به کار انداختن این سرمایه ها به جای قرض بیرونی مقداری از پول برای آینده معرفی می کند.
تصمیم به انجام سرمایه گذاری (همچنین دانستن اندازه بودجه سرمایه)یکی از تصمیمات اساسی در حوزه کسب وکار است:مدیران تعیین می کنند ارزش سرمایه گذاری دارائی های ی که یک واحد کسب وکار در حدود کنترل یا تصرفش تعهد می کند. این دارائی ممکن فیزیکی باشد (مثل ساختمان ها یا ماشین آلات)، لمس ناپذیر و نامحسوس (مثل حق ثبت اختراع، نرم افزار، سرقفلی) یا مالی (می بینید در زیر). دارائی ها استفاده می شوند برای تولید جاری درآمدی که اغلب با هزینه های یا جریان های ویژه همراه شده. مدیر باید معین کندارزش حال خالص سرمایه گذاری را به منظور تعهد استفاده مثبت هزینه از سرمایه حاشیه ای که با ناحیه ویژه از کسب وکار همراه شده.دراصطلاح دارائی، مالی اغلب سهام قرضه فروش رفتنی مثل ذخیره یک شرکت (یک سرمایه گذاری منصفانه) یا اوراق قرقه (یک بدهی سرمایه گذاری) وجود دارد. گاهگاهی هدف از سرمایه گذاری تولید جریان های نقدی آینده است در صورتی که به طرف دیگر هدف از منفعت ممکن دسترسی به دارائی بیشتر به وسیله نظارت کردن یا تأثیر روی عملکرد یک شرکت دوم باشد (سرمایه).بنگاه های کسب وکار یا سازمان ها سرمایه های سرمایه گذاران را در قالب انصاف ها و بدهی ها (جمعاً معروف به ساختار) بالا می برند و بیشتر آن را به کارمی اندازد در طرح های سرمایه گذاری متنوع توسط به دقت آنالیز کردن عملکردهای درست برای تلاقی بیرونی تعهداتشان مربوط به خرید از دارائی هایی که سودهای بلند مدت برا ی آن ها فراهم می آورند.
پترودلار چیست و آمریکا چطور با کمک آن اقتصاد جهان را به بردگی گرفت
آیا بیت کوین در آینده نزدیک جایگزین پترودلار در جهان است؟ پاسخ این پرسش و تاریخچه کامل پترودلار را در این مطلب بخوانید.
ارز ذخیره جهان متکی به نفت، منافع دیکتاتورها، نابرابریهای سیاسی و اقتصادی و سیاستهای مغرضانه نظامی – صنعتی است. این سیستم از ابتدای شکلگیری قدرتها وجود داشته و در دنیای نوین نیز نمیتوان تغییر چندانی در آن دید. با این حال ایجاد سیستمهای مالی غیرمتمرکز و دنیای بلاک چین توانست نور امیدی برای از بین بردن انحصارهای ناعادلانه در دنیا روشن کند. بسیاری از اقتصاددانان و سیاستمداران عقیده دارند بیت کوین میتواند آغازی برای تغییر این فرآیند در دنیا و تاثیر بر پدیدههایی مانند پترودلار باشد.
در این مقاله از مجله فینیکس به بررسی پدیدهای که بهندرت مورد بحث قرار گرفته است میپردازیم. پدیدهای که نشان میدهد چگونه آمریکا با قدرت دلار از دیکتاتورها حمایت میکند و حتی درگیریهایی در خارج از کشور خود به راه انداخته است؛ استراتژی که شاید چندین دهه برای رهبران ایالات متحده کار میکرد اما امروزه با ورود جهان به ساختار مالی چند قطبی و استفاده از ارزهایی با ساختار غیرمتمرکز مانند بیت کوین، احتمالاً در آیندهای نزدیک کاهش نفوذ چشمگیری خواهد داشت.
دلار چطور جهان را در دست گرفت؟
پیش از آنکه درباره پترودلار بخوانید باید به پیشینه اعتبار دلار نیز نگاهی داشته باشید. کافی است نگاهی به سیر اقتصاد دنیا در قرن اخیر بیندازید تا متوجه شوید که جهان این روزها به دلار آمریکا و خزانهداری این کشور متکی است و این ویژگی توانسته در سالیان طولانی به آمریکا تسلط اقتصادی بینظیر و بزرگی ببخشد. تسلطی که با ورود بازار ارزهای دیجیتال میتواند رو به سستی برود.
چیزی نزدیک به ۹۰ درصد از مبادلات ارزی بینالمللی با دلار صورت میگیرد. ۶۰ درصد از ذخایر ارزی جهان هم به دلار هستند و تقریبا ۴۰ درصد از بدهیهای جهان با کمک دلار وصول میشوند. بااینحال جالب است بدانید که آمریکا تنها حدود ۲۰ درصد از تولید ناخالص داخلی جهان را در اختیار دارد.
حقیقت این است که این سلطه تا قبل از دهه ۱۹۷۰ کمرنگتر بود. چراکه تا پیش از آن، امپراتوری بریتانیا بهعنوان غول اقتصادی بیچون و چرای قرن ۱۹ شناخته میشد. این امپراتوری در اوایل قرن بیستم و بهویژه بعد از جنگ جهانی اول، شروع به از دست دادن قدرت کرد.
ایالات متحده بسیار سرزندهتر از اروپای جنگزده بود و به همین دلیل توانست در زمانی کم، خود را بهعنوان قدرتی برتر از بریتانیا به دنیا معرفی کند. در این زمان، دلار بدون معطلی، پوند (که تأثیرگذارترین پول ملی جهان تا آن زمان بود) را پشت سر گذاشت.
تا این تاریخ هنوز دولتها به طلا بهعنوان ارز ذخیره اصلی جهان متکی بودند. بااینحال سیاستگذاران آمریکایی و بریتانیایی مصمم بودند که یک سیستم انعطافپذیر ایجاد کنند. به همین منظور در ماههای پایانی جنگ جهانی دوم، رهبران ۴۴ کشور در هتلی در برتون وودز گرد هم آمدند تا بستر مالی جدیدی را برای دنیا طراحی کنند.
در این جلسه نمایندگان آمریکایی ایدهای را مطرح کردند که باتوجه به آن، نرخ مبادله ارز به طلا گره میخورد و با اجرایی شدن آن، امکان ثبات نرخ نیز وجود داشت.
برکناری سیستم برتون وودز و ورود به مسیر اقتصادی جدید
سیستم برتون وودز تا اوایل دهه ۱۹۶۰ قابل اجرا بود و نتیجه مثبتی برای آمریکا داشت. بااینحال روزگار همیشه بر یک مدار نمیچرخد. بهزودی با تسویه نسیه و بدون قانون معاملات، آمریکا به یکی از بزرگترین قدرتهای بدهکار تبدیل شد.
تا جایی که در ماه اوت ۱۹۷۱، ژرژ پمپیدو رئیسجمهور فرانسه یک کشتی جنگی به شهر نیویورک فرستاد تا داراییهای طلای کشورش را از فدرال رزرو جمعآوری کند.
این شرایط تا سال ۱۹۷۴ نیز ادامه داشت. در این سال نیکسون با یک ایده جدید، مسیر نو برای ارزش دلار باز کرد. مسیری که آغاز برتری دلار بود.
داستان تولد پترودلار
آغاز این برتری از دهه ۱۹۷۰ شکل گرفت؛ یعنی درست از زمانی که ایده اجرای طرح پترو دلار توسط هنری آلفرد کسینجر دیپلمات آمریکایی مطرح شد. در این زمان، نیکسون که رئیسجمهور وقت آمریکا بود، از عربستان سعودی خواست تا نفت خود را به دلار به فروش برساند. یکی از مفاد این قرارداد این بود که در صورت قبول فروش دلاری نفت، از این کشور در برابر تجاوز بیگانگان حمایت خواهد کرد.
همچنین در صورت پذیرش، فروش اسلحه به عربستان و واردات این کالا به کشور آزاد خواهد بود. عربستان نیز با قبول این پیمان، سهم خود را در بالا بردن ارزش دلار و سلطه آن ایجاد کرد.
اپیدمی پذیرش پترودلار
پس از این پیمان بسیاری از کشورهای عضو اوپک ناچار به فروش نفت در ازای دلار شدند. این چرخه در طول سالهای بعد نیز مانند یک اپیدمی اقتصادی به بخش زیادی از کشورهای دنیا که فروش نفت یا فرآوردههای نفتی داشتند، سرایت کرد.
کشورهای صنعتی که به نفت نیاز داشتند، اکنون یا باید کالا را به آمریکا صادر میکردند یا دلارهایی در بازارهای ارز خارجی خریداری میکردند و این فرآیند، تأثیر شبکه جهانی دلار را افزایش میداد.
بنابراین بهتدریج تقاضای کشورها برای دلار آمریکا افزایش پیدا کرد. حالا دیگر کارخانههای چاپ اسکناس آمریکا رونق بیشتری از گذشته داشتند و بسیاری از کشورها حتی ناچار به استقراض دلار از این قدرت برتر بودند. دلار در این سالها قدرت را به دست گرفت و موفقیتی مستدام و محکم برای خود ایجاد کرد.
در سال ۱۹۷۴، حدود ۲۰ درصد از نفت جهان هنوز با پوند انگلیس معامله میشد اما این میزان تا سال ۱۹۷۶ به ۶ درصد کاهش یافت.
افزایش تقاضا در دنیای اقتصادی نتیجهای جز بالا رفتن اعتبار و ارزش ندارد. این فرمول برای دلار آمریکا نیز یک نتیجه لذتبخش بود. به این معنی که در فرآیند تبادل نفت با دلار، ارزش دلار آمریکا در طول سالها چندین برابر قبل شد؛ برتری که هنوز هم وجود دارد.
پترو دلار در واقع به بخشی از دلار گفته میشود که خارج از کشور آمریکا در قراردادهای خرید و فروش مورداستفاده قرار میگیرد. در حقیقت این پدیده مانند یک پول واحد جهانی برای مبادلات عمل میکند.
پترودلار چه تأثیری در اقتصاد آمریکا و دنیا دارد؟
پترو دلار هم مانند همه پدیدههای دیگر منتقدان و موافقان خود را داشت. بااینحال کفه ترازوی منتقدان سنگینتر بود. بسیاری از اقتصاددانان و سیاستمداران، در تحقیقات خود در مورد نفت دلاری استدلال میکنند که سود دلار اوپک در خزانههای ایالات متحده «بازیافت» شد تا به «سیاستهای راضیکننده دولت آمریکا» کمک مالی شود. بازیافت دلار حاصل از نفت، در طول زمان باعث کاهش نرخ بهره شد و به آمریکا اجازه داد تا بدهیهای خود را بسیار ارزانتر از عدد حقیقی وصول کند.
تأثیر واقعی پترودلار بر چه زمینههایی بود؟
- ایجاد اتحاد محکم بین آمریکا، عربستان و سایر حکومتهای مشابه در منطقه
- عدم حضور کشورهای طبقه متوسط در صادرات به دلیل تأمین دلار از سوی آمریکا و انحصاری شدن قدرت ایالات متحده در این حوزه
- مشکلات جبرانناپذیر برای اقتصادهای در حال ظهور بازار که درگیر بدهیهای دلاری شده بودند. بدهیهایی که بازپرداخت آنها دشوار بود و در سیستمی محفوظ شده بود که انباشت دلار را بر سرمایهگذاری داخلی ترجیح میداد.
- رشد مداوم صنایع نفت و سوختهای فسیلی به بهای قدرت هستهای و استقلال انرژی منطقهای
- تداوم جایگاه آمریکا بهعنوان یک قدرت نظامی – مالی
آنچه بیش از همه اهمیت دارد این است که:
دلار در حال حاضر اولین ارز ذخیره جهانی است. بااینحال منتقدان عقیده دارند که پرداخت قیمت کالاها به دلار فقط یک قرارداد است. قراردادی که بیش از جنبه اقتصادی، جنبه سیاسی دارد و ردپای سلطه قدرتها را میتوان بر آن دید.
آنها عقیده دارند که به نظر میرسد سیاستگذاران آمریکایی این واقعیت را احساس میکنند که از نظر نمادین مهم و تصمیمگیرنده هستند؛ بنابراین در برابر هرگونه تلاش برای تغییر این امر مقاومت میکنند. مقاومتی که با ورود بازار ارزهای دیجیتال و دنیای غیرمتمرکز بلاک چین میتواند بهزودی فروپاشیده شود.
موافقان پترودلار، منتقدان آلودگیهای استخراج رمز ارز
همانطور که گفتیم پترودلار مانند هر پدیده دیگری جبههای از موافقان را نیز به همراه داشت. این موافقان بعد از ورود بیت کوین و رونق گرفتن بازار ارزهای دیجیتال، به روند آلودگیهای ایجاد شده بر اثر استخراج آنها انتقاد کردند. این انتقادات نادرست نبود. چراکه استخراج بیت کوین در شرایط مختلف، میتوانست اثرات مخربی بر محیط داشته باشد. نکتهای که این انتقادات را زیر سؤال برد و آنها را به یک نظریه مغرضانه تبدیل کرد، این بود که:
پترو دلار چگونه کربن تولید میکند؟
پرسشی که بعد از بررسی انتقاد افراد به استخراج رمز ارز ایجاد میشود، این است که آیا ارز دیجیتال در مقایسه با آلودگیهای ناشی از پترو دلار شکست میخورد؟ برای پاسخ به این سؤال نگاهی به بخشی از دلایل ایجاد کربن با دخالت مستقیم پترو دلار بیندازید:
ارتش آمریکا بزرگترین مصرفکننده نفتی جهان است و بیش از ۱۰۰ میلیون بشکه در سال برای کشتیها، خودروها، هواپیماها و عملیاتهای زمینی مختلف استفاده میکند. این میزان معادل حدود ۵۹ میلیون تن انتشار CO2 و البته جدا از میزان کربن منتشر شده حاصل از نقل و انتقالات سلاح و سرباز است.
از طرف دیگر، بخش دیگری از انتشار کربن مربوط به اجرای سیستم بانکی جهانی است که برای پشتیبانی از ارزهای فیات ساخته شده است. به این مورد، میزان کربن مربوط به چاپ و نگهداری ارز فیزیکی (با درنظرگرفتن اینکه بعضی از اسکناسها از نفت خام تهیه میشوند) نیز اضافه میشود.
واقعیت این است که وقتی ارز ذخیره جهانی به معنای واقعی کلمه به فروش نفت وابسته است، جهان با مشکل انتشار کربن عظیم روبهرو خواهد بود؛ بنابراین غیرممکن است که سیستم دلار بر پایه طلای سیاه، نتیجهای سبز داشته باشد.
انقلاب ارزهای دیجیتال و دنیای بلاک چین
در طول تاریخ نوآوریهای توانستهاند در حساسترین زمان ممکن، تحولی عظیم در دنیا ایجاد کنند. برای مثال چاپخانه در قرن ۱۶ انحصار ایده کلیسا بر شهروندان را از بین برد. باروت شیوه سازماندهی انسانها را تغییر داد. ایجاد تراشههای سیلیکونی قدرت پردازشی را افزایش دادند و بسیاری عقیده دارند که بلاک چین همان فناوری نجاتدهنده در روزگار حاضر است. ارزهای دیجیتال میتوانند سیستم مالی واسطهای را تغییر داده و کنترل دولتها را بر ارزها کاهش دهند.
همچنین با وجود مشکلات گفته شده از سیستم دلاری، بسیاری از کشورها میخواهند از کنترل مالی ایالات متحده فرار کنند و این خواسته میتواند در آیندهای که ممکن است چندان هم دور نباشد، به دلارزدایی جهانی سرعت بخشد.
بهعنوانمثال چین و روسیه در سال گذشته تنها ۳۳ درصد از معاملات خود را با دلار انجام دادهاند. این عدد تا پیشازاین حدود ۹۸ درصد بود. چین در حال گسترش تجارت نفت به یوان است و بسیاری از افراد پیشبینی میکنند که یوان دیجیتال قرار است جایگزین بعدی یوان نیز باشد.
بسیاری از منتقدان ارزهای دیجیتال عقیده دارند که حتی با حذف دلار از تجارت نفتی، سیستم پرداخت با طلا رونق دوباره میگیرد. اقتصاددانان این مورد را نیز رد شده میدانند چراکه دنیای مدرن هیچگاه مسیر بازگشت به عقب را انتخاب نمیکند.
آیا ارزهای دیجیتال جایگزین دلار خواهند شد؟
بیت کوین و دیگر ارزهای دیجیتال از اتریوم تا دوج کوین این روزها به یکی از جریانهای اصلی در سرمایهگذاری تبدیل شدهاند. این پدیدهها توانستند در زمان کم، امنیت خود را اثبات و اعتماد بسیاری از تأثیرگذاران حوزههای اقتصادی را جلب کنند. برای مثال مدیران سرمایهگذاری نهادهایی مانند J.P. Morgan و Blackrock که در ابتدا با بیت کوین مخالف بودند، اکنون به مشتریان خود در سرمایهگذاری کریپتو کارنسی خدماتی ارائه میکنند.
پیشبینیها این است که در سالهای پیش رو با سرمایهگذاری نهادهای قدرتمندتر بر رمزارزها، دولتها نیز ناچار به وضع دستورالعملهای قانونی منطقی برای این دارایی جدید شوند.
حقیقت این است که بیت کوین شرکت فینتک نیست بلکه دارایی غیر متمرکز است که برای تبدیل شدن به ارز ذخیره جهانی رقابت میکند و هدف آن به ارث بردن نقش طلا در گذشته و نقش امروزی دلار است.
نتایج یک مطالعه در دانشگاه کمبریج در سال ۲۰۲۰ نشان میدهد که اقتصاددانان نیز بیت کوین را یکی از احتمالات اصلی برای تبدیل شدن به ارز ذخیره جهانی میدانند. این احتمال میتواند نتیجهای مانند سقوط دلار را در پی داشته باشد. سقوطی که برخلاف تصور، نتایج آن چندان هم ناخوشایند و وحشتناک نخواهد بود. چراکه دنیای آینده، دنیای فناوری است.
از ارزهای دیجیتال چه می دانیم؟
در حالی که ارزهای رمزنگاری برای خرید وسایل مورد استفاده قرار می گیرند باید به این مسئله توجه داشته باشیم که این ارزها تحت نظارت نیستند و به همین دلیل، برای سود جویی مورد توجه قرار می گیرند، و دلالان در بعضی مواقع قیمت ها را بدون هیچ نظارتی سیر صعودی یا نزولی در قیمت ارزهای دیجیتالی ایجاد می کنند.
در اینجا چند موردی که در خصوص ارزهای دیجیتال پرسیده می شود را ما بیان می کنیم تا شما با آگاهی از آن مراقبت بیشتری از خود به عمل آورید.
ارز دیجیتال چیست؟
ارز دیجیتال شکلی از پرداخت است که به واسطه آن می توانید آنلاین به مبادله بپردازید و توسط آن کالا و خدمات تهیه کنید. بسیاری از شرکت های تولید ارزهای دیجیتال در این صنعت وجود دارند که غالباً آن را «توکن» می نامند. شرکت ها برای کالا و خدماتی که ارائه می کنند از به طور خاص توکن های خود را نیز به عنوان ارز مبادله ای معرفی می کنند. فکر کنید که در یک کازینو هستید و می خواهید بازی کنید، آن کازینو ژتون هایی را به شما می دهد. توکن ها در واقع همان ژتون هایی هستند که به شما داده می شود.
ارزها رمز نگاری با استفاده از فناوری ای به نام بلاک چین کار می کند. بلاک چین یک فناوری غیرمتمرکز است که در بسیاری از رایانه ها، توزیع شده و معاملات را مدیریت و ضبط می کند. بخشی از جذابیت این فناوری امنیت آن است.
۲- چند نوع از توکن ها در جهان وجود داد و ارز آن ها به چیست؟
بنابر اعلام کوین مارکت کپ که یک وبسایت تحقیقاتی در حوزه ارزهای رمز نشان است، بیش از ۲ هزار و دویست ارز دیجیتال مختلف در بازار تجارت عمومی فعال است. ارزهای رمزپایه همچنان در حال افزایش هستند و از طریق ارائه سکه های اولیه یا ICO پول جمع می کنند. به گفته کوین مارکت کپ، ارزش کل کل ارزهای رمزپایه در ۶ ژوئن ۲۰۱۹ حدود ۲۴۶ میلیارد دلار و ارزش کل بیت کوین ها، محبوب ترین ارز دیجیتال، حدود ۱۳۶ میلیارد دلار بود.
۳- چرا ارزهای دیجیتال تا این اندازه محبوبیت دارند؟
جاذبه هر راز دیجیتالی برای طرفدارانش بما بر یک دلیل ویژه است. در اینجا برخی از دلایل محبوب ارزها ها ذکر شده است. حامیان رمز ارز هایی مانند بیت کوین، آن ها را به عنوان ارز آینده می دانند و احتمالاً آن ها برای خرید قبل از ارزشمندتر شدن، در حال مسابقه هستند.
برخی از طرفداران این واقعیت را دوست دارند که ارزهای دیجیتال، بانک های مرکزی را از مدیریت عرضه پول دور می کند. این شعف از این جا حاصل می شود که مدیریت بانک ها بر روی مسائل پولی باعث ایجاد تورم می شود و بانک ها علاقه مند هستند تا با گذشت زمان، ارزش پول را کاهش و افزایش دهند. برخی از طرفداران، فناوری پشت پرده ارزهای رمزنگاری، یعنی بلاک چین را دوست دارند، زیرا این یک سیستم پردازش و ضبط غیرمتمرکز است و می تواند از سیستم های پرداخت سنتی ایمن تر باشد.
برخی دلالان هم به ارزهای دیجیتال تمایل وافر دارند و دلیل این افراد این است که زیرا این ارزها، ارزش خود را افزایش می دهند. دلال ها هیچ علاقه ای به پذیرش بلند مدت ارزها به عنوان راهی برای انتقال و جابجایی پول ندارند.
۴- آیا ارزهای دیجیتال برای سرمایه گذاری خوب هستند؟
ممکن است که ارزش ارزهای دیجیتال رو به فزونی باشد، اما بسیاری از سرمایه گذاران ارزش آن ها را صرفاً حدس و گمان می دانند، نه یک واحد مناسب برای سرمایه گذاری واقعی. حال دلیل این اظهار نظر چیست؟ ارزهای رمزنگاری درست مانند ارزهای واقعی، هیچ گردش نقدی ایجاد نمی کنند، بنابراین برای سودآوری شخصی مجبور هستید مبلغ بیشتری را برای ارز بپردازید.
این تئوری سرمایه گذاری همان چیزی است که تئوری «حماقت بزرگ» خوانده می شود. این تضاد را با تجارتی که به خوبی مدیریت شده و با جریان نقدی و یک سری عملیات سودآوری، ارزش خود را با گذشت زمان افزایش می دهد، مدیریت کنید. برای کسانی که ارزهای رمزپایه ای مانند بیت کوین را ارز آینده می دانند، باید توجه داشته باشند که یک ارز به ثبات نیاز دارد.
همانطور که نویسندگان نرد والت متذکر شده اند، ارزهای رمزپایه مانند بیت کوین ممکن است آنچنان ایمن نباشند. و برخی از تذکرهای جدی و قابل توجه در جامعه سرمایه گذاری، به سرمایه گذاران توصیه کرده اند که از سیر و سلوک در این راه خودداری کنند.
در یک موضع خاص، وارن بافت، سرمایه گذار افسانه ای، بیت کوین را با چک های کاغذ مقایسه کرده است: «این یک روش بسیار مؤثر در انتقال پول است و شما می توانید آن را ناشناس و به صورت تمام و کمال انجام دهید. چک نیز راهی برای انتقال پول است. آیا چک ها فقط به این دلیل که می توانند پول را منتقل کنند، ارزشی معادل کل پول را دارند ؟»
لازم به ذکر است، کسانی که ارزهای رمزپایه ای مانند بیت کوین را ارز آینده می دانند، باید توجه داشته باشند که یک ارز به ثبات نیاز دارد تا بازرگانان و مصرف کنندگان بتوانند تعیین کنند که قیمت مناسب برای کالاها چیست. بیت کوین و سایر ارزهای رمزنگاری در بیشتر تاریخ خود چیزی به عنوان پایداری را در خود نداشته اند. به عنوان مثال، در حالی که بیت کوین در دسامبر سال ۲۰۱۷ نزدیک به ۲۰ هزار دلار معامله شد، ارزش آن پس از حدود یک سال بعد حدود ۳ هزار و ۲۰۰ دلار کاهش یافت و در ماه مه ۲۰۱۹ به ۸۰۰۰ دلار رسید.
این نوسانات قیمت ایجاد بحران و معضل می کند. اگر چه که ممکن است در آینده بیت کوین ارزش بسیار بیشتری به نسبت امروز داشته باشد، ولی احتمالا مردم امروز رغبت کمتری به خرج و گردش آنها دارند، و این باعث می شود که قابلیت ادامه حیات ارزهای دیجیتال به نسبت ارزهای رایج کمتر باشد. در واقع مردم از خود می پرسند که چرا امروز بیت کوینی را خرج کنیم که ممکن است سال آینده ارزشی معادل با سه برابر امروز را داشته باشد؟
۵- چطور ارز دیجیتالی تهیه کنم یا بخرم؟
در حالی که برخی ارزهای رمزپایه، از جمله بیت کوین، با دلار آمریکا برای خرید در دسترس هستند، برخی دیگر نیاز دارند که شما آن ها را با بیت کوین یا ارز دیجیتالی دیگر بپردازید.
برای خرید ارزهای رمزپایه، به یک «کیف پول» آنلاین بر روی یک پلت فرم و یا اپلیکیشن نیاز دارید. این فضای آنلاین به شما کمک می کند تا بتوانید ارز شما را حفظ کند. به طور کلی، شما یک حساب کاربری در صرافی ایجاد می کنید، و سپس می توانید پول واقعی را برای خرید رمز ارزهایی مانند بیت کوین یا اتریوم انتقال دهید.
کوین بیس Coinbase یکی از صرافی های بازرگانی مشهور ارزهای دیجیتال است که در آن می توانید هم یک کیف پول ایجاد کنید و هم بیت کوین و سایر ارزهای رمزپایه را بخرید و بفروشید.
۶- آیا ارزهای دیجیتال قانونی هستند؟
شکی نیست که ارزهای دیجیتال در ایالات متحده قانونی هستند و چین اساساً استفاده از آنها را ممنوع کرده است. در نهایت باید این را در نظر داشت که این که قانونی بودن ارزهای دیجیتال جداگانه به هر کشوری بستگی دارد. این هشدار جدی را در نظر داشته باشید که شما باید بدانید که همواره از خود در برابر کلاهبردارانی که ارزهای دیجیتال را به عنوان فرصتی برای فریب سرمایه گذار، می بینند، محافظت کنید.
۷- چگونه از خودم در برابر کلاهبرداران محافظت کنم؟
اگر به دنبال خرید ارز رمزنگاری هستید باید بدانید که از چه کسی خرید می کنید. مالک قابل شناسایی و شناخته شده یک نشانه مثبت است. آیا سرمایه گذاران اصلی دیگری هم هستند که روی آن سرمایه گذاری می کنند؟ تمایل سرمایه گذاران مشهور به خرید یک ارز، نشانه خوبی است.
آیا ارز قبلاً توسعه یافته است یا این شرکت به دنبال جمع آوری پول برای توسعه توکن خود است؟ هر چه تئوری جریان پولی چیست؟ محصول بیشتر به تکامل رسیده باشد، ریسک کمتری دارد.
یک ارز دیجیتالی هرچه جزئیات بیشتری داشته باشد، شایستگی آن نیز مشروعیت بیشتری خواهد داشت. اما حتی قانونی بودن به معنای موفقیت ارز نیست. این یک سؤال کاملاً مجزا است و این نیاز به صرفه جوئی در بازار دارد. اما فراتر از این نگرانی ها، صرفاً داشتن ارز دیجیتال شما را در معرض خطر سرقت قرار می دهد، زیرا هکرها سعی در نفوذ به شبکه های رایانه ای دارند که دارایی های خود را در آن حفظ می کنید. یکی از صرافی های مشهور در سال ۲۰۱۴ پس از سرقت هکرها صدها میلیون دلار بیت کوین اعلام ورشکستگی کرد. اینها خطرات معمولی برای سرمایه گذاری در سهام و وجوه در بورس نیست ولی در حوزه ارزهای دیجیتال این خطرات همواره وجود دارد.
بودجه بندی سرمایه ای چیست و چه اهمیتی دارد؟
بودجه ی سرمایه ای خلاصه ای است از سرمایه گذاری های برنامه ریزی شده در دارایی های ثابت. بودجه بندی سرمایه ای کل فرآیند تجزیه و تحلیل طرح ها و تصمیم گیری در این باره است که کدام یک را باید در بودجه سرمایه ای بگنجانیم. به عبارت دیگر بودجه بندی سرمایه ای عبارت است از، فرآیند تصمیم گیری برای تعیین مخارج سرمایه ای در دوره بودجه.
بودجه بندی سرمایه ای شامل، برنامه ریزی هزینه ها برای یک پروژه با یک چرخه ی حداقل یک ساله، اما نکته ای که وجود دارد این است که بودجه بندی سرمایه ای برای مردم فقط در مسائل مالی حسابداری مهم نیست، بلکه حتی در تجارت و کسب و کار برای آن ها ضروری به نظر می رسد برای مثال: یک بازاریاب یا مدیر تولید که یک محصول جدیدی را تولید می کنند باید مسبت به رویه های بودجه بندی سرمایه ای شرکت آشنایی داشته باشد.
تعریف بودجه بندی سرمایه ای
بودجه بندی سرمایه ای عبارت است از برنامه ریزی، ارزیابی و انتخاب طرح های سرمایه گذاری که در دوره های بلند مدت دارای بازده می باشد. بودجه بندی سرمایه ای، در واقع فرآیند تصمیم گیری برای تامین مخارج سرمایه ای در دوره بودجه یا فرآیند تشخیص ارزیابی، طرح ریزی و پشتیبانی مالی پروژه های عمده ی سرمایه گذاری واحدهای تجاری است.
در همه ی شرکت ها فهرستی از طرحها و پروژهها، جهت برآورد هزینههای سرمایهای توسط مدیران میانی و عملیاتی، تهیه میشود و پس از انجام بررسیها و برگزاری جلسات، برخی از این طرحها انتخاب میشوند، سپس بودجه سرمایهای تهیه و جهت تصویب به هیئت مدیره ارائه می شود.
هدف بودجه بندی سرمایه ای
هدف بودجه بندی، شناسایی و تعیین فرصت ها و طرح هایی است که ارزش آن ها بیش از هزینه آن ها است، البته علاوه بر این، هدف بودجهبندی سرمایهای، به حداکثر رساندن ثروت سهامداران است.
اهمیت بودجه بندی سرمایه ای
بودجه بندی سرمایه ای یکی از مهم ترین قسمت های تصمیم گیری و مدیریت است. اهمیت وجوه (منابع) به کار گرفته شده و همچنین زمان لازم جهت بازیافت سرمایه گذاری ها، انجام تجزیه و تحلیل های دقیق و قضاوت های معتبر را ضروری می سازد. هزینه های سرمایه ای موجب ایجاد تعهدات بلند مدت، به منظور تحصیل منافع آتی می گردد. این مخارج، هدف های اساسی واحد تجاری را تحت تاثیر قرار می دهند و بر موقعیت اقتصادی شرکت آثار بلند مدت و عمده ای دارند.
از آن جایی که منافع حاصل از هزینه های سرمایه ای، طی یک دوره زمانی نسبتاً طولانی حاصل می شود، لذا اشتباهات مدیریت در این زمینه می تواند باعث شود که واحد تجاری طی سال های متمادی هزینه های هنگفتی را متحمل گردد.
بودجه بندی سرمایه ای فرآیند تشخیص، ارزیابی، طرح ریزی و پشتیبانی مالی پروژه های سرمایه گذاری در واحدهای سازمانی است. تصمیماتی که در ارتباط با بودجه بندی سرمایه ای اتخاذ می شوند تا حدود زیادی بر موفقیت سازمان در دستیابی به هدف های تعیین شده اثر می گذارد، بنابراین بودجه بندی سرمایه ای نقش عمده ای را در موفقیت های بلند مدت این واحد ها ایفا می کند.
کنترل صحیح هزینه های سرمایه ای از طریق بررسی و ارزیابی هر یک از درخواست ها و قبل از وقوع هزینه های مزبور اعمال می گردد. اعمال کنترل های مدیریت مستلزم دریافت اطلاعاتی در ارتباط با برآوردهای مهندسی، حجم مورد انتظار فروش، هزینه های تولید و هزینه های توزیع و فروش می باشد. مدیریت معمولاً نسبت به انطباق فعالیت ها با اهداف بلند مدت واحد تجاری اعتقاد راسخ دارد و اساساً تمایل بر آن است که از بهبود وضعیت مالی واحد تجاری در نتیجه ی انجام طرح، اطمینان حاصل شود.
عوامل موثر بر تصمیمات بودجه بندی سرمایه ای
در ادامه به بررسی عواملی که ممکن است بر تصمیمات سرمایه گذاری مدیران اثر بگذارند، می پردازیم.
تاثیر شرایط اقتصادی در بودجه بندی سرمایه ای
شرایط اقتصادی و تغییرات آن، بر عملیات تجاری و نحوه تصمیم گیری مدیران موثر است. در شرایط مساعد اقتصادی مدیران به افزایش سرمایه گذاری، ایجاد ظرفیت تولیدی جدید و آمادگی برای تأمین تقاضای بیشتر مشتریان تمایل دارند، در چنین شرایطی ممکن است حتی ظرفیت های اضافه بر نیاز ایجاد شود تا از صرف مخارج بیشتر در دوره های آینده پرهیز گردد. میزان و نحوه تأثیر تغییرات اقتصادی بر یک واحد تجاری و تولیدی معمولاً به ماهیت کار و تجارت آن بستگی دارد.
سیاست های رشدی در بودجه بندی سرمایه ای
بسیاری از واحدهای تجاری و تولیدی در حال پیشرفت، بیش از توان مدیریت خود، پروژه های سرمایه گذاری سودآور در اختیار دارند. در این گونه موارد به جای قبول کلیه پروژه های سود آور، تنها پروژه هایی پذیرفته می شوند که بتوانند این شرایط را با موفقیت اداره کنند و به موقع به اجرا در آورند، بدهی است که این گونه پروژه ها از صدر فهرست اولویت ها انتخاب می شوند.
ارزیابی مخاطره در بودجه بندی سرمایه ای
در بودجه بندی سرمایه ای، اصطلاح مخاطره به معنای نوسانات احتمالی در وجوه نقدی مورد انتظار پروژه های سرمایه گذاری، به کار برده می شود. این مخاطره معمولاً در مدل های بودجه بندی سرمایه ای در نظر گرفته نمی شود و تنها کاری که در این مورد انجام می گیرد، اهمیت و بها دادن بیشتر به وجوه نقد حاصل در زمان های نزدیک تر است. در برخی موارد، مدیریت ممکن است پروژه های سرمایه گذاری سودآور را به دلیل مخاطره زیاد آن حذف کند یا در مواردی، این گونه پروژه ها را در طبقه ی مجزایی مورد ارزیابی قرار دهد.
عوامل ادراکی در بودجه بندی سرمایه ای
مدل های ارزیابی پروژه های سرمایه گذاری، الزاماً و در کلیه موارد به اتخاذ تصمیمات بهینه منجر نمی شود، زیرا برخی از مدیران معتقدند که سال ها تجربه به همراه درک مسائل تجاری از مهم ترین عوامل ارزنده در تصمیم گیری های بودجه بندی سرمایه ای است، البته در عمل مدیران موفقی وجود دارند که بدون استفاده از مدل های ریاضی، تصمیمات مناسب بودجه بندی سرمایه ای را انتخاب کرده اند.
نقش مدیریت مالی در بودجه بندی سرمایه ای
ارزیابی مالی طرح های سرمایه گذاری بر عهده مدیران مالی است، پس به همین دلیل باید به دو نوع سرمایه گذاری توجه شود:
1- سرمایه گذاری هایی که هدف آن ها مستقیماً افزایش فروش و سود شرکت است.
2- سرمایه گذاری هایی که هدف آن ها کاهش هزینه ها و در نتیجه افزایش سود شرکت است.
ماهیت این سرمایه گذاری ها به گونه ای است که پس از تصمیم گیری، سودآوری شرکت برای چندین سال تحت تأثیر قرار می گیرد. از دیدگاه مدیریت مالی، هدف بودجه بندی سرمایه ای عبارت است از گزینش آن دسته از طرح های سرمایه گذاری بلند مدت که انتظار می رود با اجرای این طرح ها، ثروت صاحبان سهام به حداکثر برسد.
شرایط اقتصادی به طور مداوم در حال تغییر است و حتی بهترین پیش بینی های مرتبط با عملیات آتی با گذشت زمان تجدید نظرهایی را ایجاب می کند. به موازات تحصیل اطلاعات جدید در ارتباط با تقاضا برای محصولات واحد تجاری، تغییرات تکنولوژیکی، بهای تمام شده تولید و طرح های سرمایه گذاری باید مورد بررسی مجدد قرار گیرد و در صورت لزوم تغییراتی در آن ها اعمال گردد، اطلاعات جدید، بخش هایی از واحد تجاری را مشخص می کند که تعهدات مالی بیشتری را توجیه می کند یا توقف پروژه ای را که به طور دائمی زیان ده است توصیه می نماید. اشتباهات و موفقیت های گذشته، راهنمای تشخیص نقاط قوت و ضعف فرآیند بودجه بندی سرمایه ای محسوب می شود.
مراحل اجرایی بودجه بندی سرمایه ای
– تشخیص و شناسایی طرح های سرمایه گذاری
– ارزیابی و تعیین مطلوبیت هر یک از طرح ها
– گزینش طرح مطلوب
– طبقه بندی طرح ها و انتخاب بهترین آن ها در صورتی که وجوهِ موجود برای تأمین مالی مجموعه ای از سرمایه گذاری ها کافی نباشد.
– تجزیه و تحلیل نتایج تصمیمات گذشته، که در مورد طرح های سرمایه گذاری گرفته شده است.
احتمال دارد برخی طرح های سرمایه گذاری در یکی از مراحل فوق رد شوند. اجرای یک طرح وقتی متوقف می شود که مدیران شرکت اطمینان یابند که ادامه آن تاثیری در افزایش ثروت سهامداران نخواهد داشت. بودجه بندی سرمایه ای را غالبا فرآیندی پویا می دانند، زیرا می تواند طرح های مختلف را به صورت مستمر شناسایی کند.
2مورد از مفروضات بودجه بندی سرمایه ای
در بودجه بندی سرمایه ای 2 مورد مفروضات وجود دارد که در ادامه به بررسی آن ها می پردازیم.
1. به حداکثر رساندن سود سهامداران
مبنای اصلی رد یا قبول طرح های مختلف سرمایه گذاری، نقشی است که این طرح ها در افزایش ثروت سهامداران شرکت ایفا می کند، در غیر این صورت به سایر اهداف شرکت برای تصمیم گیری در این خصوص، توجه نمی شود.
2.قطعی بودجه میزان درآمد و هزینه ها
کل درآمد ها و هزینه های مربوط به هر یک از طرح های سرمایه گذاری به صورت قطعی، قابل تعیین هستند. در این خصوص روش هایی وجود دارد که با استفاده از آن ها می توان با کمترین اشتباه مقادیر را پیش بینی کرد.
7 طرح سرمایه گذاری در بودجه بندی سرمایه ای
در بودجه بندی سرمایه ای از طرح های سرمایه گذاری استفاده می شود که در ادامه به بررسی 7 مورد از آن ها می پردازیم.
1.پروژه های مستقل
طرح هایی هستند که از دیگر طرح های سرمایه ای تاثیر نمی پذیرند.
2.پروژه های غیر مستقل (وابسته)
چنان چه جریانات نقدی طرح اول ما از جریانات نقدی طرح دوم ما تاثیر پذیرفت، طرح اول طرحی غیر مستقل (وابسته) به طرح دوم خواهد بود. طرح های غیر مستقل را با توجه به ماهیت وابستگی می توان به دو بخش تقسیم نمود.
الف) اگر به واسطه تصمیم گیری مدیران، طرح دوم به نوعی اجرا شود که سود طرح اول را افزایش دهد یا هزینه طرح اول را کاهش دهد، به طرح دوم مکمل طرح اول گفته می شود.
ب) اگر تصمیم گیری به گونه ای باشد که بخشی از هزینه های اجرای طرح های جدید از محل فروش پروژه های قدیمی جبران شود این دو پروژه جانشین هم محسوب می شوند.
3. پروژه های ناسازگار
چنان چه با ارزیابی یک پروژه، پروژه های دیگر منتفی شود، به این پروژه های رقیب گفته می شود.
4. جریان های ورودی و خروجی به صورت نقد
داده هایی که از آن ها برای قضاوت و ارزیابی پیشنهادهای سرمایه گذاری استفاده می شود، جریان های نقدی هستند، نه ارقام مربوط به سود طرح، زیرا شرکت برای پرداخت سودهای سهام عادی و ممتاز به پول نقد نیاز دارد و اگر بتواند از محل سرمایه گذاری ها بازده نقدی به دست آورد، دیر یا زود ورشکست خواهد شد. جریان های نقدیِ ورودی و خروجی به صورت سالانه محاسبه می شوند، یعنی وجوه نقد فقط یک بار در سال به داخل شرکت یا به خارج از آن جریان می یابد.
5- الگوهای متعارف جریان های نقدی یک طرح
معمولا هر نوع سرمایه گذاری با جریان نقدی خروجی آغاز می شود و بودجه حاصل از اجرای طرح، نشان دهنده جریان نقدی ورودی به شرکت است.
اگر برای جریان های خروجی علامت (-) و برای جریان های ورودی علامت (+) انتخاب کنیم، آنگاه جریان نقدی متعارف را یک سلسله جریان نقدی که فقط یکبار تغییر جهت می دهد تعریف می کنیم.
برای مثال: +،+،+،- یک الگوی جریان نقدی متعارف شناخته می شود، اما اگر به صورت -،+،+،- باشد نمی توان آن را جریان نقدی متعارف نامید، زیرا این جریان دوباره تغییر جهت داده است.
6. ثابت بودن و مشخص بودن نرخ بازده مورد توقع
معمولا نرخ بازده مورد توقع، حداقل نرخی است که شرکت باید به دست آورد تا این که ثروت سهامداران آن کاهش نیابد. نرخ بازده مورد توقع را (هزینه ی سرمایه) می نامند.
7. عدم وجوه جیره بندی سرمایه ای
اگر شرکتی وجوه لازم را برای اجرای تمام طرح های خود در اختیار داشته باشد، می گوییم شرکت با مسأله (جیره بندی سرمایه) رو به رو است و در چنین مواردی باید از اجرای بعضی از طرح ها دست بردارد.
آربیتراژ Arbitrage چیست ؟ | آموزش آربیتراژ در ارز دیجیتال
آربیتراژ Arbitrage ، اگر در بازارهای مالی سررشته داشته باشید ، حتماً اسم آربیتراژ به گوشتان خورده است و سؤالات متعددی در ذهنتان شکلگرفته است . آربیتراژ درواقع یکی از راههای کسب درآمد در بازارهای مالی است . در این روش از اختلاف قیمت یک دارایی در بازارهای مختلف ، میتوان کسب سود کرد . در این مقاله با ما همراه باشید ، تا بهطور کامل با این استراتژی و روشهای کسب درآمد از آن آشنا شوید .
آربیتراژ چیست ؟
آربیتراژ به معنای بهرهگیری از اختلاف قیمت یک دارایی خاص در بازارهای مالی مختلف است . برای وقوع این پدیده ، باید دارایی مربوطه حداقل در دو بازار ، قیمت متفاوتی داشته باشد . در یک کلام روشی است که در آن معاملهگر میتواند از عدم تعادل قیمت یک دارایی ، در بازارهای مختلف کسب سود کند . سادهترین روش آربیتراژ ، خرید دارایی X در بازاری که قیمت آن کمتر است و فروش آن در بازاری که قیمت آن بالاتر است . با یک مثال ساده این موضوع را شفاف میکنم : فرض کنید قیمت سیب در محلههای پایینشهر کیلویی 3 هزار تومان است ، اما همین سیب در بازارهای مجلل و فروشگاهها باقیمت ۵ هزار تومان به فروش میرسد . سادهترین راهی که برای کسب درآمد در بازار سیب به ذهن میرسد چیست ؟ اینکه سیب را در بازار پایینشهر با کیلویی ۳٬۰۰۰ تومان بخرید و آن را در فروشگاههای لوکس باقیمت کیلویی ۵٬۰۰۰ تومان ، بفروشید . با این روش شما توانستهاید حدود ۶۶ درصد کسب سود کنید بدون اینکه کار خاصی انجام دهید . دقیقاً مشابه این کار را میتوانید در بازارهای مالی انجام دهید . آربیتراژ از آن دسته از روشهایی است که بهطور گسترده مورداستفاده قرار میگیرد و احتمالاً یکی از قدیمیترین استراتژیهای موجود نیز هست .
به معاملهگرانی که با این روش کسب سود میکنند ، آربیتراژر ( arbitrageurs ) گفته میشود . آربیتراژ با مفهوم تئوری کارایی بازار مغایرت دارد . این تئوری بیان میکند که برای اینکه بازارها کاملاً کارآمد باشند ؛ نباید اصلاً فرصتی برای آربیتراژ وجود داشته باشد و تمام بازارهایی که آن دارایی را عرضه میکنند ، باید قیمت ثابتی برای آن ارائه دهند . همگرایی قیمت در بازارهای مختلف ، کارایی بازار را اندازهگیری میکند . در هر دو مدل قیمتگذاری داراییها ( CAMP ) و تئوری قیمتگذاری آربیتراژ ، توضیح میدهند که فرصتهایی که برای آربیتراژ پیش میآید به دلیل قیمتگذاری نادرست داراییها اتفاق میافتد . اگر فرصتها بهطور کامل بررسی شود ، قیمت یک دارایی خاص باید در همه بازارها یکسان باشد .
وارن بافت و استراتژی آربیتراژ
وارن بافت که یکی از ثروتمندترین افراد جهان و سرمایهگذار مطرحی است در سن ۶ سالگی متوجه شد که میتواند از طریق آربیتراژ کسب سود کند . او یک بسته شش تایی کوکاکولا باقیمت ۲۵ سنت خرید و هر بطری را ۵ سنت فروخت و توانست به ازای هر پک شش تایی ، ۵ سنت سود کند . وارن بافت جوان متوجه شد که میتواند از تفاوت قیمت یک بسته ششتایی در مقابل آنچه مردم حاضر بودند برای یک بطری بپردازند ، کسب سود کند .
مثالی دیگر از آربیتراژ
یک نمونه بسیار متداول ، از فرصتهای آربیتراژ گرفتن ، استفاده از این استراتژی در بازارهای برونمرزی است . فرض کنید شخصی صاحب سهام شرکت ABC است که در بازار سهام TSX با ۱۰ دلار کانادا معامله میشود . در همان زمان ، سهام ABC در بازار NYSE با ۸ دلار آمریکا در حال معامله شدن است . نرخ ارز CAD/USD نیز برابر با ۱٫۱ است . در سادهترین روش ، یک معاملهگر میتواند ، سهام ABC را از NYC به قیمت ۸ دلار آمریکا خریداری کند و سپس همین سهام در بازار TSX باقیمت 10 دلار کانادا به فروش برساند . در این حالت فرد معاملهگر توانسته است به ازای هر سهم ۱٫۰۹ دلار سود کند .
شرایط لازم برای آربیتراژ گرفتن
در هر بازار و برای هر دارایی نمیتوان آربیتراژ گرفت . تنها در شرایط زیر است که آربیتراژ گرفتن ممکن میشود :
۱. عدم تعادل قیمت دارایی : این شرط اصلی برای آربیتراژ گرفتن است . عدم تعادل قیمت میتواند انواع مختلفی داشته باشد .
- در بازارهای مختلف دارایی یکسان با قیمتهای مختلفی معامله شود .
- داراییهای که جریان نقدی مشابهی دارند با قیمتهای مختلفی معامله شوند .
- دارایی خاصی باقیمت آتی شناختهشده ، در حال حاضر باقیمتی متفاوت از انتظار جریان نقدی آینده ، در حال معامله شدن است .
۲. اجرای معاملات همزمان : خریدوفروش دارایی موردنظر ، باید بهطور همزمان انجام شود تا اختلاف قیمت ثبت شود . اگر معاملات همزمان انجام نشود ، قطعاً آربیتراژ گرفتن با خطرات قابلتوجهی همراه خواهد بود .
معامله گری با آربیتراژ
شاید این استراتژی برای کسب سود ، بسیار ساده به نظر برسد ، اما صندوقهای سرمایهگذاری تنها به این استراتژی اکتفا نمیکنند ، چراکه با توجه به ترید آنلاین و سرعتبالای تغییر قیمتها ، فرصت آربیتراژ گرفتن تنها در کسری از ثانیه ایجاد میشود . اختلاف قیمت داراییها برای مدتزمان کوتاهی رخ میدهد . این اتفاق باعث شده است که کارایی بازارهای مالی بالا برود اما از طرفی فرصت آربیتراژ گرفتن بسیارکم میشود . استفاده از این استراتژی بهطورکلی توسط مؤسسات مالی بزرگ استفاده میشود چراکه برای شناسایی فرصتها و اجرای معاملات باید منابع زیادی در دسترس باشد ، از طرفی برای سرمایههای اندک خیلی بهصرفه نخواهد بود . این مؤسسات معمولاً ابزارهای پیچیده مالی را برای استفاده از این استراتژی بهکار میبرند .
نقاشی ها ازجمله داراییهایی هستند که آربیتراژ گرفتن از آنها بسیار سود ده است ، برای مثال نقاشیهای یک نقاش معروف در یک کشور بسیار ارزان به فروش میرسد اما در کشوری دیگر ، افراد حاضر هستند پول زیادی برای آن بپردازند . یک فروشنده محصولات هنری میتواند با خرید نقاشیها در کشوری که ارزانقیمت است و فروش آن در کشوری که قیمت بالاتری دارد ، پول زیادی بهدست آورد .
انواع آربیتراژ
درحالیکه آربیتراژ معمولاً به فرصتهای معاملاتی در بازارهای مالی اشاره دارد ، سایر انواع فرصتهای آربیتراژ نیز وجود دارد . انواع مختلف آربیتراژ عبارتاند از :
آربیتراژ ریسک ، آربیتراژ خردهفروشی ، آربیتراژ قابلتبدیل ، آربیتراژ منفی و آربیتراژ آماری .
آربیتراژ ریسک ( Risk ) : به این نوع آربیتراژ ، merger هم گفته میشود . این نوع ، یکی از استراتژیهای محبوب بین صندوقهای تأمینی است . آربیتراژ ریسک در جریان ادغام دو سهام اتفاق میافتد . شخص سهام هدف را خریداری می کندو در کوتاهمدت بعد از ادغام شدن ، آن را میفروشند .
آربیتراژ خرد ( Retail arbitrage ) : درست مانند بازارهای مالی ، آربیتراژ را میتوان با محصولات سوپرمارکتها هم انجام داد ، دقیقاً مشابه کاری که وارن بافت در 6 سالگی به ذهنش خطور کرد . با نگاهی به eBay متوجه میشوید که صدها محصول خریداریشده در چین ، بهصورت آنلاین و باقیمتی بالاتر در بازارهای دیگر فروخته میشود .
آربیتراژ قابلتبدیل ( Convertible ) : یکی دیگر از استراتژیهای محبوب ، همین نوع آربیتراژ است . آربیتراژ قابلتبدیل شامل خرید یک اوراق بهادار قابلتبدیل و فروش کوتاهمدت سهام اصلی آن است .
آربیتراژ منفی ( Negative arbitrage ) : بهنوعی فرصت ازدسترفته گفته میشود ، که نرخ بدهی که وامگیرنده پرداخت میکند ( بهعنوانمثال یک ناشر اوراق قرضه ) بالاتر از نرخ سود سرمایهگذاری آن وجه است .
آربیتراژ آماری ( statistical arbitrage ) : به این نوع آربیتراژ ، stat arb هم گفته میشود . یک روش آربیتراژ است که شامل مدلهای آماری پیچیدهای برای یافتن فرصتهای معامله در میان ابزارهای مالی با قیمتهای مختلف بازار است . این مدلها معمولاً مبتنی بر استراتژیهای بازگشت متوسط هستند و بهقدرت محاسباتی قابلتوجهی نیاز دارند . آربیتراژ آماری شامل استفاده از مدل های داده کمی برای تجارت ارزهای دیجیتال است. یک ربات آربیتراژ آماری ممکن است صدها رمز ارز مختلف را یک باره معامله کند، و با احتیاط این احتمال را می دهد که ربات از یک تجارت مبتنی بر مدل ریاضی سود ببرد و در یک معامله طولانی یا کوتاه پیش می رود. به طور کلی، یک ربات به ارز دیجیتالی که عملکرد بسیار خوبی دارد نمره کم و در صورتی که عملکرد به خصوص بدی داشته باشد، نمره بالایی می دهد.
بین صرافی ها: یکی از روش های آربیتراژ ارز دیجیتال، خرید ارز رمز پایه از یک صرافی و سپس انتقال آن به صرافی دیگر است که ارز با قیمت بالاتری فروخته می شود. با این وجود چند مشکل در این روش وجود دارد. کارمزدهای انتقال یکی از مشکلات است، زیرا انتقال رمز ارزها از یک صرافی به صرافی دیگر کارمزدهایی را به همراه دارد.
یکی از راه هایی که آربیتراژها از کارمزدهای تراکنش ها استفاده می کنند، نگه داشتن ارز در دو صرافی مختلف است. یک کاربر با استفاده از این روش می تواند به طور همزمان ارز رمز نگاری شده را خریداری کند و بفروشد.
اما این موضوع چگونه ممکن است؟ برای مثال فرض کنید یک کاربر 30000 دلار آمریکا استیبل کوین در بایننس و یک بیت کوین در کوین بیس داشته باشد. هنگامی که بیت کوین در کوین بیس 30200 دلار ارزش دارد اما در بایننس فقط 30000 دلار ارزش دارد، آن فرد بیت کوین را با استفاده از استیبل کوین در بایننس خریداری می نماید و در کوین بیس می فروشد. در این زمان نه بیت کوین به دست می آورند و نه از دست می دهند، اما به دلیل گسترش در این دو صرافی، 200 دلار درامد کسب می کنند.
آربیتراژ مثلثی Triangular Arbitrage: این روش شامل گرفتن سه ارز رمز پایه مختلف و معامله تفاوت بین انها در یک صرافی
است. از آنجا که همه ی این معاملات در یک تئوری جریان پولی چیست؟ صرافی انجام می شود، کارمزد انتقالات مساله ای نیست. برای مثال، یک معامله گر ممکن است فرصتی در آربیتراژ شامل اتریوم، بیت کوین و ریپل ببیند. یک معامله گر ممکن است با فروش بیت کوین خود برای اتریوم، سپس با استفاده از آن اتریوم برای خرید ریپل، قبل از پایان خرید بیت کوین با XRP، از فرصت های آربیتراژ استفاده نماید. اگر استراتژی آنها منطقی باشد، در پایان معامله گر بیت کوین بیشتری نسبت به زمان شروع کار خواهد داشت.
آربیتراژ مالی غیرمتمرکز ( DeFi ): DeFi به پروتکل های مالی گفته می شود که بدون دخالت انسان به عنوان پروتکل های وام دهی عمل می کنند. معماری و طراحی پیشرفته آنها را برای آربیتراژ مناسب می کند.
هدف از این استراتژی جلب سود از بازده های مختلف ارائه شده توسط پروتکل های وام دهی است. اگر یک پلتفرم بازدهی 10 درصدی از بیت کوین ارائه دهد و دیگری سهم بازدهی 11 درصدی از بیت کوین ارائه دهد، در آن صورت یک معامله گر می تواند بازده خود را به یک بازده بالا تبدیل کند تا 1 درصد اضافی کسب کند. چندین پلتفرم این کار را به صورت خودکار انجام میدهند.
Yearn.finance، پروژه DeFi، به طور خودکار وجوه را از طریق پروتکل های مختلف مالی غیرمتمرکز جابجا می کند تا بهترین بازده را بدست اورد.
آیا فرصت آربیتراژ گرفتن با سرمایه های خرد هم وجود دارد ؟
ازنظر تئوری، فرصت آربیتراژ گرفتن برای معامله گران با سرمایههای اندک هم وجود دارد، اما در عمل دستیابی به آن بسیار دشوار است. رقابت گسترده میان کارگزاران، یکسان بودن قیمت یک دارایی را تضمین میکند و بسیاری از کارگزاران درواقع معاملات آربیتراژ را بسیار محدود کردند. علاوه بر این اگر تئوری جریان پولی چیست؟ کارمزدها را در نظر بگیرید، آربیتراژ گرفتن برای سرمایههای اندک، اصلاً بهصرفه نخواهد بود.
آربیتراژ در ارزهای دیجیتال
خب در متن بالا کاملا به موضوع آربیتراژ و توضیح گسترده آن پرداختیم ،آربیتراژ یک استراتژی معاملاتی است که در آن دارایی در یک بازار خریداری می شود بلافاصله در بازار دیگر با قیمت بالاتر فروخته می شود و از این اختلاف قیمت سود می برد. در دنیای ارزهای دیجیتال ، آربیتراژ گرفتن می تواند روش مناسبی برای کسب سود باشد ، چرا که صرافی های متعددی در این حوزه وجود دارد و نوسانات قیمت شدید همیشه در بازار وجود دارد . بنابراین عقلانی است که یک شخص این روش را برای کسب سود انتخاب کنند ، اما در کنار سود دهی باید این را بپذیرد که این روش همیشه سودده نیست و زمان ، عاملی است که به شدت روی آن تاثیر گذار است .
آربیتراژ ارزهای دیجیتال از رمز ارزها به عنوان دارایی مورد نظر استفاده می نماید. این استراتژی از نحوه قیمت ارزهای رمز نگاری شده در صرافی های مختلف بهره می برد. برای مثال فرض کنید در صرافی کوین بیس Coinbase، قیمت بیت کوین ممکن است 10،000 دلار باشد در خالی که در بایننس Binance قیمت آن 9800 دلار است. بهره برداری از این اختلاف قیمت، کلید آربیتراژ است. یک معامله گر می تواند بیت کوین را از صرافی بایننس بخرد و آن را به کوین بیس منتقل نماید و بیت کوین را بفروشد و حدود 200 دلار سود ببرد. اگر آربیتراژ از بازار به دزستی استفاده کند، سود بسیار زیادی خواهد داشت.
در ادامه این مقاله پلتفرم هایی که می توان از آن در دنیای ارزهای دیجیتال کسب درآمد کرد را بررسی می کنیم .
Arbitrage.Expert
یکی از بسترهایی که برای آربیتراژ گرفتن می توان از آن استفاده کرد ، وب سایت Arbitrage.Expert یک نسبخه پیشرفته ربات تریدر است .ربات های تریدر نرم افزارهایی هستند که به طور خودکار ، معاملات ارزهای دیجیتال را انجام می دهند ، مزایای استفاده از ربات ها این است که معاملات زودتر انجام می گیرد و آن ها با سرعت بیشتری اختلاف قیمت را در صرافی های مختلف را شناسایی می کنند .
Bitsgap
این ابزار قادر هست که آربیتراژ را هم با ارزهای فیات مثل دلار و یورو و هم با ارزهای دیجیتال در اختیار کاربران قرار دهد . از امنیت بالایی برخوردار است و تعداد زیادی از ارزهای دیجیتال را پشتیبانی می کند . شما می توانید حساب خود را هم با ارزهای فیات و هم با ارزهای دیجیتال باز کنید . این ابزار کاملا خودکار است و کارمزد آربیتراژ با توجه به سود شما است .
به جز پلتفرم هایی که در بالا معرفی شد ، ابزارهای زیاد دیگری نیز وجود دارند که می توان از آن ها برای آربیتراژ گرفتن استفاده کرد . با گسترش روز افزون ارزهای دیجیتال و جهانی شدن ، افزایش صرافی ها و ارز های دیجیتال، طبیعی است که هرروز پلتفرم های جدیدی برای معاملاتی بدین شکل معرفی شود و یا هرکسی بخواهد ربات تریدری نوشته و آن را به مردم عرضه کند ، اما هرکس باید دقت کند که درگیر کلاهبرداری ها نشود و از سایت های معتبر در این حوزه استفاده کند . از طرفی معامله گران زیادی هستند که آربیتراژ را به صورت دستی انجام می دهند چرا که استفاده از ربات ها می تواند خطرات خاص خود را به همراه داشته باشد .
خطرات معاملات آربیتراژی
خطرات مختلفی در ارتباط با معاملات آربیتراژ وجود دارد. یکی از این موارد تاخیر در انجام سفارش است. تاخیر زمانی اتفاق می افتد که کاربر برای خرید رمز ارز سفارش می دهد، اما اندازه سفارش از ارزان ترین پیشنهاد بزرگتر است و باعث تاخیر سفارش می شود و هزینه ان بیش از هزینه پیش بینی شده است. این یک معضل برای تریدرها است. خصوصا اینکه حاشیه آنقد کم است که با یک تاخیر می توان سود بالقوه را از بین برد.
حرکت قیمت یکی دیگر از خطرات مرتبط با آربیتراژ است. تریدرها باید به صورت سریع معاملات خود را انجام دهند زیرا ممکن است در عرض چند ثانیه قیمت ها گسترش یابد.
کلام آخر آربیتراژ Arbitrage
بهطورکلی آربیتراژ گرفتن ، میتواند یکی از روشهای مناسب برای کسب سود در بازارهای مالی ازجمله بازار ارزهای دیجیتال باشد ، اما لازم به ذکر است که شاید روش مناسبی برای سرمایههای اندک نباشد چراکه کارمزدها بالا است و در عمل روش به صرفهای نیست . در دنیای ارزهای دیجیتال نیز شما میتوانید با خرید یک ارز در صرافی و فروش آن در صرافی دیگر ، کسب سود کنید .
ممنون از اینکه تا پایان “ آربیتراژ Arbitrage ” همراه ما بودید.
دیدگاه شما