ظهور گونه «کلمبیایی» کرونا بعد از «دلتا»/ گونه جدید جان ۷ نفر را گرفت
هنوز مشخص نیست که سرعت شیوع گونه کلمبیایی از دیگر گونه ها بیشتر است یا نه.
به گزارش مشرق به نقل از رویترز، تیم متخصص ویروس شناسی در بلژیک اعلام کرد که گونه«کلمبیایی» ویروس کرونا باعث مرگ ۷ فرد مسن در یک خانه سالمندان در این کشور شده است.
«مارک فان رانست» ویروس شناس در دانشگاه «لوفین» که تحقیقاتی درباره گونه جدید که در این خانه سالمندان انجام داده است گفت که هفت نفر از سالمندان در شهر«زافینتیم» در همسایگی شهر بروکسل در اثر ابتلا به گونه جدید جان خود را از دست دادند. این افراد هشتاد و نود سال عمر داشتند و حال برخی از آن وخیم بوده است.
دانشمندان هنوز نمی دانند که آیا سرعت شیوع گونه کلمبیایی از دیگر گونه ها بیشتر است یا نه. این گونه در حال حاضر حداقل یک درصد از موارد ابتلا به کرونا در بلژیک را شکل می دهد، در آمریکا ۲ درصد و در ایالت «فلوریدا» در آمریکا بیش از ۲ درصد را شکل می دهد.
بنابراین گزارش، گونه کلمبیایی که «بی۶۲۱.۱» نامیده می شود و در کلمبیا ظاهر شده است طی هفته های اخیر در آمریکا ثبت شده است اما موارد ابتلا به آن در اروپا بسیار اندک بودند.
ارائه اجباری کارت سبز واکسیناسیون در ایتالیا
ایتالیا اعلام کرد که از روز جمعه ششم اوت، ارائه کارت سبز واکسیناسیون کرونا برای ورود به رستورانها در فضای بسته، استخر و موزهها اجباری است.
کارت سبز به کسانی داده میشود که دستکم یک دوز واکسن کرونای خود را دریافت کرده باشند و یا نتیجه تست ابتلای آنها به ویروس کرونا طی ۴۸ ساعت گذشته منفی بوده باشد.
کارت سبز معمولا دو هفته پس از تزریق دوز نخست از طریق یک اپلیکیشن در اختیار افراد قرار میگیرد و تا زمان تزریق دوز دوم هم اعتبار خواهد داشت. پس از تزریق دوز دوم، کارت سبز جدیدی به افراد داده میشود.
این کارت سبز به صورت یک بارکد به همراه مشخصات فرد و زمان دریافت واکسن روی گوشی تلفن همراه نمایش داده میشود.
فرانسه از دیگر کشورهایی است که ارائه کارت مشابهی را برای دسترسی به رستورانها و همچنین قطارها ضروری اعلام کرده است.
دولت ایتالیا اعلام کرده است که افراد باید به این قانون احترام بگذارند و هر نوع تخطی از آن میتواند تا ۱۰ هزار یورو جریمه به همراه داشته باشند. ضمن اینکه صاحبان رستورانها و دیگر مشاغلی که ورود به آنها نیازمند کارت سبز است، در صورتی که به افراد فاقد این مجوز سرویس دهند، شامل جریمه و حتی تعطیلی ۱۰ روزه خواهند شد.
نظرسنجیها نشان میدهد اکثریت ایتالیاییها از این حرکت حمایت میکنند، هرچند در برخی مناطق صدای اعتراضاتی هم به گوش رسیده است. اما به صورت کلی کسانی که در ایتالیا زندگی میکنند، پس از موج نخست شیوع ویروس کرونا که این کشور را بعد از چین به یکی از اصلیترین مراکز با آمار بالای تلفات در پی بیماری کووید-۱۹ تبدیل کرد، به محدودیتهای وضع شده از سوی دولت احترام گذاشتند و تلاش کردند با رعایت ممنوعیتها و تدابیر بهداشتی، از شیوع هرچه بیشتر این بیماری مرگبار جلوگیری کنند.
همچنین گفته میشود لزوم ارائه کارت سبز از اول سپتامبر به مراکز بیشتری تسری مییابد و حتی ممکن است در دانشگاهها، قطار و اتوبوس نیز اجباری شود. هنوز تصمیم قطعی در این باره گرفته نشده است.
در عین حال با وجود درخواستهای گسترده، همچنان باشگاههای شبانه در ایتالیا بسته خواهند ماند. این در حالی است که مدتی است اجبار به استفاده از ماسک در فضای آزاد در ایتالیا کنار رفته و افراد تنها باید در اماکن سربسته ماسک به صورت داشته باشند.
از دیگر اماکنی که ارائه کارت سبز برای ورود به آنها ضروری خواهد بود، سینماها، موزهها و همچنین فضاهای داخلی رستورانها هستند. دولت ایتالیا اعلام کرده که وضعیت فوقالعاده ملی در این کشور را تا روز ۳۱ دسامبر تمدید کرده است. ماریو دراگی، نخست وزیر ایتالیا در پاسخ به انتقادها گفته است که این محدودیتها برای خود مردم و در راستای حفاظت از سلامتی آنها وضع شده است.
آخرین آمار رسمی از مبتلایان به بیماری کووید ۱۹ در ایتالیا حاکی از آن است که در روز پنجشنبه پنجم اوت ۷ هزار و ۲۳۰ نفر دیگر به ویروس کرونا مبتلا شدهاند. این در حالیست که تعداد جانباختگان تنها ۲۷ نفر بوده و ۳ هزار و ۳۷۱ نفر نیز بهبود یافتهاند. تاکنون در مجموع ۷۰ میلیون و ۳۰۵ هزار و ۷۴۸ دوز واکسن در ایتالیا به کسانی که در این کشور زندگی میکنند تزریق شده است.
عرضه ۲ میلیارد دوز واکسن چینی تا پایان
چین اعلام کرد که تا پایان سال جاری ۲ میلیارد دوز واکسن کرونا به کشورهای جهان عرضه میکند. این کشور در حال حاضر بزرگترین صادرکننده واکسن علیه بیماری همهگیر «کووید ۱۹» در جهان است.
شی جین پینگ، رئیس جمهوری چین روز پنجشنبه پنجم اوت این خبر را در پیامی به نشست بینالمللی تولید واکسن که توسط پکن سازماندهی شده بود، اعلام کرد.
او همچنین وعده داد که ۱۰۰ میلیون دلار به کوواکس، برنامهای که هدفش توزیع واکسن در میان کشورها با درآمد کم و متوسط است، اهداء کند.
وانگ شیائولونگ، مدیرکل امور اقتصاد بینالملل وزارت خارجه چین نیز گفت: «این تصمیم به این معنا است که چین آماده ارائه واکسنهای ایمن و موثر برای نزدیک به ۱۰ درصد از مردم کشورهای جهان است.»
وانگ شیائولونگ روز جمعه در یک نشست خبری که نمایندگان رسانههای خارجی در آن حضور داشتند، گفت: «چین از سپتامبر سال گذشته تاکنون ۷۷۰ میلیون دوز به کشورهای خارجی تحویل داده که بیشتر آنها تحت معاملات دوجانبه صادر شده است.»
سینوفارم و سینوواک، دو تولیدکننده بزرگ واکسن کرونا در چین توافقنامهای را برای تحویل حداکثر ۵۵۰ میلیون دوز از طریق کوواکس تا اواسط سال آینده امضا کردهاند.
وانگ شیائولونگ گفت: «در اولین مرحله از تحویل واکسن ها که در این ماه و زیر نظر برنامه سازمان ملل متحد انجام میشود، واکسن ها به بنگلادش، پاکستان و الجزایر ارسال میشوند»
تاکنون صدها میلیون دوز واکسن چینی به شهروندان این کشور و دیگر کشورهای جهان تزریق شده است.
آیا واکسنهای چینی مصونیت ایجاد میکنند؟
با این حال، این نگرانی وجود دارد که آیا واکسنهای چینی به اندازه کافی در برابر گونه دلتای ویروس کرونا که شدیدا مسری است، مصونیت ایجاد میکنند یا خیر.
اندونزی و تایلند که پیشتر در برنامه واکسیناسیون خود بر روی واکسن سینوواک متمرکز شده بودند، پس از دریافت گزارش هایی مبنی بر مرگ برخی از شهروندانشان با وجود دریافت دو دوز واکسن چینی، تصمیم گرفتند به کارمندان بخش بهداشت و درمان این کشور واکسن مدرنا تزریق کنند.
به گفته فنگ زیجیان، یکی از مسئولان مرکز کنترل بیماریهای چین که در ماه ژوئن با شبکه تلویزیون دولتی «سی.سی.تی.وی» گفتگو کرد، «واکسنهای سینوواک و سینوفارم ظهور روند جدید که هر دو از ویروسهای غیرفعال استفاده میکنند، اثر کمتری در برابر گونه دلتای ویروس کرونا نشان دادهاند اما هنوز ایمنی ایجاد میکنند.»
بیشتر۱.۷ میلیارد دوز واکسنی که در چین عرضه شده است از نوع سینوفارم و سینوواک هستند. چین در حال حاضر در حال مبارزه با شیوع گسترده ویروس کرونا است که توسط گونه دلتا ایجاد شده و در میان افراد واکسینه شده نیز شیوع یافته است.
سینوواک در ماه ژوئیه نتایج تحقیقاتی را به صورت آنلاین منتشر کرد که نشان میدهد سومین تزریق یادآوری حداقل شش ماه پس از تزریق دوم میتواند سطح آنتی بادی بدن را تا حد زیادی بالا ببرد.
مدیر عامل شرکت «یین وایدونگ» گفت که این شرکت، دادههای تحقیقات بالینی را برای انجام تغییرات در واکسن سینوواک که متناسب با گونههای دلتا و گاما باشد به ناظران دارویی چین ارائه کرده است.
کن-سینو یک شرکت خصوصی دیگر که واکسن یک دوزی آن در پاکستان، مکزیک و دیگر کشورها استفاده میشود نیز گفت که در حال کار روی این واکسن هستند تا بتوانند در برابر گونه های مختلف ویروس کرونا مقاومت کنند.
ژو تائو، مؤسس این شرکت روز پنجشنبه گفت که اثرگذاری این واکسن در آزمایشگاه در برابر گونه دلتا کاهش یافته است اما هنوز قابلیت ایمنی بخشی دارد.
ژو تائو گفت که آخرین دادههای تحقیقاتی شرکت نشان میدهد که سومین تزریق، سطح آنتی بادی در بدن را به میزان قابل توجهی افزایش میدهد.
شرکت دولتی سینوفارم به رسانههای دولتی گفته است که در حال تولید واکسنهای متناسب با چهار گونه اصلی ویروس کرونا از جمله گونه دلتا است.
در هر حال توزیع واکسن در سطح جهان کاملاً نابرابر بوده است، زیرا کشورهای ثروتمند در نظر دارند به شهروندانشان سومین دوز واکسن را تزریق کنند اما کشورهای فقیر در تلاش برای دریافت واکسن کافی برای تزریق اولین دوز هستند.
تدروس ادهانوم، مدیرکل سازمان جهانی بهداشت در مجمع واکسن چین گفت: «بیش از ۴ میلیارد واکسن در سراسر جهان تزریق شده اما بیش از ۷۵ درصد از آنها فقط در ۱۰ کشور استفاده شده است.»
به گزارش یورونیوز، چین متهم شده است که از واکسن به عنوان اهرمی در معاملات دیپلماتیک استفاده میکند. برخی دیپلماتها در ماه ژوئن به آسوشیتدپرس گفتند که چین تهدید به توقف ارسال واکسن کرده تا اوکراین را از صدور بیانیهای که خواستار بررسی رفتار چین با اقلیتهای قومی و مذهبی در منطقه سین کیانگ است، باز دارد.
تایوان نیز چین را متهم کرده که در معاملات خرید واکسن فایزر توسط این کشور دخالت کرده است. تایوان در ماههای مه و ژوئن با شیوع گسترده بیماری «کووید ۱۹» روبرو بود.
تزریق دوز سوم در برخی کشورها
تزریق دوز سوم واکسن کرونا در امارات عربی متحده و ترکیه برای افرادی که در معرض خطر هستند از چند هفته پیش شروع شده است.
آلمان نیز روز دوشنبه اعلام کرد که از اول سپتامبر، تزریق دوز سوم واکسن کرونا به افراد مسن و آسیب پذیر و همچنین افرادی را که واکسن «آر.ان.ای» دریافت نکرده اند شروع میکند.
این کشور نیز تصمیم دارد که تزریق دوز سوم واکسن فایزر به افراد بالای ۶۰ سال شروع کرد، چنین کاری را انجام دهد.
برخی متخصصان امور بهداشتی بر این نظرند که تزریق دوز سوم واکسن کرونا میتواند به عنوان یادآوری، ایمنی بدن فرد را چندین ماه پس از اولین مرحله واکسیناسیون، تقویت کند.
این گمانه بارها در کشورهای مختلف مورد بحث قرار گرفته است. با این حال برخی از مطالعات نشان میدهد که ایمنی ایجاد شده بر اثر تزریق واکسن به مرور زمان کاهش مییابد.
افرادی که در آلمان با واکسن «آسترازنکا» و «جانسون اند جانسون» واکسینه شدهاند دوباره برای واکسیناسیون فراخوانده میشوند. البته به این افراد، واکسن آر.ان.ای» مانند «فایزر» و «مدرنا» تزریق میشود.
در این کشورها به افرادی که واکسن چینی «سینوفارم» دریافت کردهاند و میزان پادتن کرونا در بدنشان کم است، پیشنهاد شده سومین دوز واکسن را دریافت کنند.
ترکیه هم طرح تزریق دوز سوم واکسن کرونا را از ابتدای تابستان امسال برای افراد بالای ۵۰ سال و همچنین کادر پزشکی اجرا کرده است. بر اساس گزارش های منتشر شده از ترکیه، از اول ماه اوت ۴.۹ میلیون واکسن برای اجرای سومین مرحله واکسیناسیون در این کشور توزیع شده است.
به گزارش جاکارتا پست، اندونزی نیز طی روزهای گذشته تزریق دوز سوم واکسن به متخصصان بهداشت را شروع کرده است.
با وجود شیوع گونه دلتا که موج جدیدی از ابتلا به «کووید۱۹» را ایجاد کرده است، کشورهای دیگر نیز اعلام کردهاند که در حال بررسی تزریق واکسن یادآوری به افراد آسیبپذیر هستند.
گفته میشود که بریتانیا نیز که پیشتر گزینه تزریق دوز سوم واکسن کرونا را در دست بررسی داشت، آماده توزیع ۳۲ میلیون دوز یادآوری تا ماه سپتامبر است. بر این اساس به همه افراد ۵۰ سال به بالا و همچنین افراد دارای نقص ایمنی، پیشنهاد شده است که واکسن یادآوری را دریافت کنند.
همچنین نخست وزیر کامبوج در روزهای پایانی هفته گذشته گفت که این ظهور روند جدید کشور به زودی تزریق واکسن یادآوری را با استفاده از واکسن های آسترازنکا و سینوفارم برای افراد در معرض خطر شروع خواهد کرد.
با این حال اگرچه برخی کشورها تاکنون برنامه شان را برای واکسن یادآوری ارائه نکرده اند اما خبرها حاکی از بررسی این موضوع توسط مسئولان این کشورها است.
برای مثال سوئیس اعلام کرده که استفاده از واکسن یادآوری فقط برای افرادی که سیستم ایمنی شان خیلی ضعیف است، توصیه میشود.
آمریکا بارها از امکان تزریق دوز سوم برای گروه های خاصی از مردم سخن گفته، اما تاکنون زمانبندی مشخصی برای تزریق واکسن یادآوری در نظر نگرفته است.
فرانسه هم اگر چه تزریق دوز سوم را برای افرادی که سیستم ایمنی بدنشان ضعیف است و همچنین افراد مسن بالای ۸۰ سال ظهور روند جدید توصیه کرده است اما در حال حاضر برنامهای برای تعمیم این روند به همه افراد جامعه ندارد.
سازمان بهداشت جهانی در مورد واکسن آسترازنکا در ۳۰ ژوئیه اعلام کرد که در حال حاضر هیچ شواهدی مبنی بر ضرورت استفاده از واکسن یادآوری هنگامی که فرد دو دوز واکسن دریافت کرده است، وجود ندارد.
این نهاد بینالمللی همچنین اعلام کرد که ضرورت و زمان تزریق واکسن یادآوری با همان واکسن قبلی یا سایر واکسن های مناسب با جمع آوری دادههای بیشتر ارزیابی می شود.
تجمع اربعین و ظهور یک بازیگر منطقهای جدید
به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت»از آغاز هزاره، روند کاهش سلطه استبداد در غرب آسیا، ظرفیتهای ژئوکالچر شیعی را برجسته کرده است. رخداد بینالمللی تجمع اربعین سالار شهیدان، یک نمونه روشن از این تحول مهم و اساسی در منطقه به حساب میآید. این عظیمترین تجمع بشری در یکی از ناامنترین مناطق جهان، صورت یک بازیگر غیردولتی قدرتمند منطقهای به عنوان مذهب تشیع است. این رخداد بینالمللی در شرایطی فرصت ظهور یافته که تحولات منطقهای، سرکوبهای دینی و ایدئولوژیک علیه شیعیان را تضعیف کرده است.
کشور عراق اگرچه با معضل داعش دست به گریبان است، اما دیگر هیچ نهاد رسمی در آن، از افزایش آزادیهای اجتماعی شیعیان نمیترسد. در کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس نیز سرکوب شیعیان آنگونه که در گذشته وجود داشته، به شدت هزینهزا شده و توان اثرگذاری اجتماعی و سیاسی شیعیان ارتقاء یافته است و بیداری اسلامی در سال 2011 نیز این روند را تسریع کرده است. جنبشهای شیعه با الهام از حزبالله لبنان فعالیتهای خود را در کشورهایشان توسعه دادهاند. ج.ا.ایران نیز یک قدرت مهم منطقهایاست و مرکز ثقل این ژئوکالچر محسوب میشود. یک پیامد مهم برای این وضعیت جدید، توسعه روابط فراملّی شیعیان در منطقه و شکلگیری یک شبکه فعال منطقهای است.
به لحاظ سیاسی- نظامی، شبکهای از گروههای شیعی در کشورهای منطقه به ویژه سوریه، لبنان و عراق با مرکزیت جمهوری اسلامی شکل گرفته و ظهور داعش به تقویت انسجام و جایگاه بینالمللی این شبکه سیاسی- نظامی انجامیده است. شبکهای که در حال حاضر در چارچوب یک اتحاد- با هویت فرهنگی- در برابر داعش در حال جنگ است و طی سالهای گذشته کارآمدی قابل توجهی از خود نشان داده است. تجمع اربعین، ظرفیتها و توانمندیهای فرهنگی این بستر ژئوکالچری را نمایندگی میکند. به عبارت دیگر این رخداد بینالمللی، نمایانگر عمق آن دسته از پیوندهای فرهنگی است که شبکه سیاسی- نظامی شیعه در منطقه بر آن بنا شده است. این شبکه در منطقه دارای ویژگیهایی است که آن را از دیگر جریانهای رقیبش متمایز میکند. این مؤلفههای تمایز در تجمع اربعین به عنوان مهمترین رخداد فرهنگی این جغرافیای فرهنگی، متجلی شده است؛ به طوری که بررسی ابعاد مختلف اجتماع اربعین، زمینههای فرهنگی کنش سیاسی ژئوکالچر شیعه در طول سالهای پس از انقلاب اسلامی را نشان میدهد.
1- حفظ صلح و امنیت بینالمللی
واژه مسالمتجویانه که همراه با تجمع اربعین تکرار میشود، ماهیت صلحطلبانه قدرت ژئوکالچر شیعی را نمایندگی میکند. از سال 2003 که نظام بعثی در عراق سقوط کرده است، هر ساله میلیونها نفر در روز اربعین به زیارت امام حسین(ع) رفتهاند. جمعیت زائران تنها در سال 2004 به طور تقریبی با جمعیت حجاج در ایام حج برابر بوده است. یعنی در حدود 4 میلیون نفر. اما این عدد در سالهای بعد رشدی شگفتانگیز را طی کرده تا جایی که کربلای معلی در سالهای 2009 و 2010 در ایام اربعین، پذیرای جمعیتی بین 10 تا 14 میلیون نفر بوده است. این رقم در سال گذشته نزدیک به20 میلیون زائر رسیده است. تنها اجتماع بزرگی که جمعیت آن از تجمع اربعین بیشتر است، آیین کومبه میلا (kumbh mela) در مذهب هندوست، که در طول دو ماه برگزار میشود و هر 4 سال سه بار اجرا میگردد. رقم 20 میلیون زائر در ایام اربعین، در حالی اعلام شده است که معبد سن سوجی که یک معبد مهم بودایی در ژاپن است، در طول یک سال پذیرای 20 تا 30 میلیون نفر اعم از توریستهای خارجی است. مکه مکرمه و مدینه منوره، سالانه 7 تا 10 میلیون نفر زائر را میپذیرد و جمعیت کاتولیکهایی که برای زیارت واتیکان میروند، به 18 میلیون نفر در یک سال نمیرسد.
این جمعیت ظهور روند جدید عظیم در منطقهای گردهم میآیند که در فاصله چند ده کیلومتری آن یک جنگ تمامعیار در جریان است. تجمع اربعین که چند برابر بزرگتر از موارد مشابه خود است، به مرزها و قوانین بینالمللی احترام میگذارد، امنیت منطقه را به مخاطره نمیاندازد، با وجود زمینههای مناسب، ماهیت فرهنگی خود را تغییر نمیدهد و بیشترین تنوع ملی و دینی را در درون خود به رسمیت میشناسد. همین وضعیت در شبکه سیاسی- نظامی شیعی در منطقه وجود دارد. نیروهای شیعی برهم زننده ثبات به حساب نمیآیند و به راحتی با افراد و گروهها از مذاهب مختلف تعامل میکنند.
2- الگوی فراملّیگرایی در غرب آسیا
تجمع اربعین اگرچه با حمایتهای امنیتی دولتهای ایران و عراق برگزار میشود، اما از سوی هیچ نهاد رسمی سازماندهی نشده و ظهور روند جدید یا دعوتی برای برگزاری آن صورت نمیگیرد. دولتها در این رخداد بیش از هر چیز امنیت زائران را تأمین میکنند. ملیتهای مختلف از 60 کشور جهان بدون آنکه تسهیلات خاصی از سوی کشورهایشان دریافت کنند و یا حتی در طول اقامت در عراق از امکانات رایج سفر در دوران کنونی بهرهمند شوند، در این تجمع شرکت میکنند. در سال گذشته تنها از کشور بحرین 60 هزار زائر- یعنی 6 درصد جمعیت این کشور- به کربلا رفتهاند. این درحالی است که دولت بحرین از روزهای بیداری اسلامی تاکنون، تدابیر امنیتی ویژهای علیه شیعیان به کار گرفته است.
خودجوش بودن این تجمع، ظرفیتهای فراملّیگرایی در منطقه غرب آسیا را به نمایش میگذارد. فراملیگرایی از جمله پدیدههای نو در نظام بینالملل به حساب میآید و نقش مؤثری در دوران گذار کنونی در نظامهای منطقهای بازی میکند. فراملیگرایی شیعه یک روند روبهتوسعه است و از یک جغرافیای فرهنگی خبر میدهد که با یک هویت سیاسی در صحنه منطقه، برخاسته است. این هویت سیاسی در طول دوران پس از انقلاب اسلامی تقویت شده و نویدبخش حضور بازیگران فراملی با رویکردهای صلحطلبانه و مسالمتجویانه در منطقه به شمار میآید.
3- تکثرگرایی فرهنگی در برابر تکفیریگرایی
منابع خبری از حضور گسترده اهل تسنن در کنار شیعیان در این مراسم خبر دادهاند. همچنین به گزارش ایسلامیک فایندر، یکی از شگفتانگیزترین وجوه اربعین این است که تقریبا تمام ادیان و نژادهای جهان در آن نمایندهای دارند. نه فقط پیروان مذاهب ابراهیمی مسیحی، یهودی و صابئی یا ادیان منطقهای زرتشتی و ایزدی بلکه حتی هندوها و بودائیان از شرق و جنوب آسیا هر ساله با گسیل کردن نمایندگانی به عراق، مراسم عظیم اربعین را بهعنوان عالیترین شکل مناسک پرستش توسط انسانها مورد توجه قرار میدهند. تحلیلگران بر این نظرند که اجتماع اربعین همه مذاهب موجود در عراق را در بر میگیرد و از این جهت میتواند مقوم وحدت ملی در این کشور باشد.
یک هیئت مذهبی از سوی واتیکان به همراه گروهی از مقامات مسیحی عراقی در دو سال گذشته یک کیلومتر باقی مانده به کربلا را به همراه زائران اباعبدالله(ع) راهپیمایی کردهاند. منابع عراقی گفتهاند: هیئتی از واتیکان که در عراق به سر میبرده، در مراسم پیادهروی زائران اربعین حسینی(ع) مشارکت کرده است. ریاست این هیئت واتیکان را مونستنیور لیبریو آندریاتا بر عهده داشته و حدود یک کیلومتر از شهر ناصریه به سوی کربلا را با زائران حسینی طی کرده است. برخی از شخصیتهای دینی مسیحی عراقی نیز این هیئت واتیکان را همراهی کردهاند. این میزان تکثرگرایی در منطقهای رخ میدهد که داعش و دیگر گروههای تکفیری، زنان ایزدی و مسیحی را به بردگی میگیرند و خون سنیها و شیعیان را مباح میدانند. نیروهای شیعی در سالهای گذشته و در صحنه سیاسی و نظامی، بارها در کنار اقلیتهای مذهبی یا قومی در جبهه مقاومت علیه رژیم صهیونیستی و داعش در منطقه قرار گرفتهاند و بخشی از موفقیت این نیروها در نحوه تعاملشان با اقلیتهای مذهبی و قومی بوده است. این واقعیت برخاسته از چنین ماهیت فرهنگی متکثر و مداراجویانه در ژئوکالچر شیعی ارزیابی میشود.
4- ضرورت توسعه ظهور روند جدید شبکه اقتصادی
ژئوکالچر شیعه با ابعاد کنونی، یک بازیگر نوظهور در منطقه حساس غرب آسیا به حساب میآید. این پدیده از آن جهت که یک بازیگر مؤثر فراملی است و در چارچوب نظام بینالملل کلاسیک قرار نمیگیرد، نوظهور محسوب میشود. سیاستهای اتخاذ شده از سوی شیعیان، اهتمام ج.ا.ایران به پشتیبانی از ژئوکالچر شیعی در عین اعتقاد راسخ به وحدت و اخوت اسلامی و به طور ویژه رویکردهای هوشمندانه رهبر معظم انقلاب در این زمینه، در کنار رخدادهای منطقهای و شرایط خاص نظام بینالملل، مهمترین عواملی هستند که به شکلگیری و توسعه این بازیگر منطقهای یاری رساندهاند. ژئوکالچر شیعه در زمینههای سیاسی و فرهنگی، موفقیتهای چشمگیری داشته و وجود خودش را بر دشمنانش تحمیل کرده است. غرب آسیا امروز با یک شبکه قوی فرهنگی و سیاسی فراملی به عنوان ژئوکالچر شیعه مواجه است که در تحولات منطقه به طور چشمگیری نقشآفرینی میکند. اما این اثرگذاری برای شیعیان در اقتصاد منطقه، دیده نمیشود.
اگرچه حوزههای سیاست و فرهنگ همچنان دارای ظرفیتهای قابل توجهی هستند، یک وجه مهم و ضروری در راستای توسعه ژئوکالچر شیعه، وجه اقتصادی آن است. زمینههای اقتصادی، پیوندهایی عمیقتر از فرهنگ، در کوتاهمدت، ایجاد میکنند و حساسیتهای سیاست را ندارند. ظرفیتهای اقتصادی در این ژئوکالچر میتوانند راهنمای مناسبی باشند. دو کشور ایران و عراق با اکثریت شیعه، تولیدکنندگان عمده انرژی و از اعضای اوپک هستند. شیعیان در برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس مانند کویت از موقعیت برتر اقتصادی برخوردارند. رشد اقتصادی جمعیت شیعه در عراق و لبنان روندی رو به رشد دارد و از زمینههای قوی سیاسی بهرهمند است. جغرافیای فرهنگی شیعه در جوار مناطق مهم اقتصادی همچون خلیج فارس، مدیترانه و اروپا، شبه قاره هند، قفقاز و آسیای میانه قرار دارد. همچنین جمعیت شیعیان بازار مصرف گستردهای را تشکیل میدهد که میتواند در اقتصاد منطقه اثرگذار باشد. توجه به این ظرفیتها میتواند پیوندهای موجود در دو شبکه سیاسی و فرهنگی را تقویت کند و به این ترتیب جایگاه شیعیان در آینده منطقه را ارتقاء بخشد.
جنگ یمن؛ ضرورتهای راهبردی و ظهور قدرت جدید
شورای راهبردی آنلاین – یادداشت: آغاز تجاوز نظامی عربستان سعودی علیه یمن از 25 مارس 2015 و تداوم نابرابر این جنگ تا به امروز منجر به بروز باتلاقی عظیم برای ائتلاف سعودی پس از گذشت شش سال شده است. به گونهای که اکنون از روی ناچاری آمریکا و دولتهای حامی ائتلاف سعودی به دنبال راه حلی برای حل و فصل این بحران هستند. به واقع سوال اصلی آن خواهد بود که آیا پایان جنگ یمن یک ضرورت راهبردی برای کشورهای دخیل در این بحران است یا حیات سیاسی این بحران به پایان عمر خود نزدیک شده است؟
کوروش صالحی – تحلیلگر مسائل بینالملل
پس از تهاجم شورای همکاری خلیجفارس به جز عمان و سپس قطر به رهبری عربستان سعودی و با مشارکت رسمی مراکش، مصر، اردن، سودان و در اختیار گذاشتن پایگاههای نظامی کشور سومالی در کنار حمایت سیاسی غربیها به یمن، در ابتدا کسی تداوم شش ساله این درگیری را پیشبینی نمیکرد؛ بلکه ائتلاف کشورهای عربی بر آن بودند که تمام مراحل این جنگ تا پایان ظفرمندانهشان بیش از چند ماه به طول نخواهد انجامید. اما امروز که نزدیک ششمین سال آغاز این تجاوز نظامی هستیم، همگان از پایان این جنگ بنابه ضرورتها و اقتضائات خود صحبت به عمل میآورند. در این راستا اندیشکده امریکایی بروکینگز چندی پیش با اشاره به اهداف راهبردی عربستان سعودی برای آغاز جنگ علیه یمن در جهت پیشگیری از دستیابی جمهوری اسلامی ایران به شبهجزیره عربی که مشرف به تنگه باب المندب است و شکست این اهداف پس از گذشت شش سال از تداوم این جنگ و افزایش قدرت نفوذ ایران در منطقه برخلاف آنچه تصور میکردند، از این جنگ به بدترین فاجعه انسانی جهان در قرن حاضر یاد کرد. بر همین اساس هم به دلایل راهبردی و هم انسانی توصیه خود را به دولت تازه بر سرکار آمده جو بایدن در جهت پایان دادن به این جنگ به عنوان یک اولویت سیاسی فوری و یا به عبارت دیگر یک ضرورت راهبردی سیاست خارجی دولت بایدن ارائه کرد. اظهارنظر آنتونی بلینکن، وزیر خارجه دولت بایدن در تأکید بر اشتباه بودن درج نام انصارالله در فهرست گروههای تروریستی که توسط دولت سابق ایالات متحده صورت گرفته و تأکید بر این موضوع که اقدام انصارالله یعنی دفاع مشروع از وطن و حفظ حاکمیت ملی، خود گواه این مطلب است که در گام نخست چرخشی کلی در سیاست راهبردی این کشور در جهت برون رفت این بحران از سوی سیاستمداران این کشور در دستورکار قرار گرفته است؛ که این ضرورت راهبردی فوق برای امریکا از جهت ارائه وجه بشر دوستانه در راستای بازگرداندن قدرت نرم خود در منطقه و همچنین کمک به حل بحران جنگ یمن برای عربستان به عنوان حامی قدیمی خود، برای امریکا حائز اهمیت بسیار است. علاوه بر این به تعلیق در آوردن فروش بمبهای هوشمندی که محمد بن سلمان در اواخر دوره ترامپ خریداری کرده بود نیز در همین راستا قابل ارزیابی و تحلیل است. اقداماتی که ضرورتاً نه به دلخواه و از سوی دولت بایدن، بلکه با توجه به فشارهای تشکلهای مردم نهاد (NGO) حقوق بشری که در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده پشت سر جو بایدن ایستادند و از وی حمایت رسمی کردند، قابل تحلیل است. در این راستا حمایتهای محمد بن سلمان از ترامپ رقیب بایدن را نیز مزید بر این علت میباید دانست و بحران در خصوص رسیدگی به پرونده قتل خاشقچی نیز ریشه در همین مسئله دارد.
از سوی دیگر تحولات میدانی و پیشرویهای دولت مشروع انصارالله در طی سال گذشته سوای اینکه باعث ایجاد امید در نیروها و بسیج بیشتر مردمی و افزایش تقویت روحیه ملی شده، افزایش مشارکتهای دولتی این کشور را نیز بیش از بیش تقویت کرده است. بهطوریکه مجموع فعالیتهای ساخت موشکهای کروز، زلزال 3 و قدس 2 به تقویت نیروی بازدارندگی و افزایش قدرت تهاجمی این کشور کمک بسزایی کرده است. حمله به تأسیسات نفتی آرامکو در سال 2020، اصابت موشک به فرودگاههای ریاض و جده و ارسال پهپادهای هدایت شونده و تسلط انصارالله بر پایگاههای نظامی و راهبردی در مأرب در شمال شرق صنعا که هم مرز با عربستان میباشد، ازجمله گزارههایی است که متحدان عربستان را بر آن داشته تا تصمیماتی در راستای پایان جنگ یمن اتخاذ کنند. همراستایی برخی از کشورهای منطقه و حامی یمن از طریق کمکهای مستشاری جهت بهرمندی یمن از فناوریهای نوین، افزایش قدرت و توان در ساخت پهپاد و همچنین کمکهای بشر دوستانه در جهت تقویت بنیه روحی مردم یمن خود در این بین تأثیرات بسزایی داشته است.
با این وجود سکوت و عدم موضعگیری صریح کشورهای عربی حمله ائتلاف به یمن به رهبری عربستان حتی پس از گفتگوی تیموثی لندرکینگ نماینده ویژه رئیس جمهور آمریکا در امور یمن با سران این کشورها نشانۀ هالهای از ابهام در خصوص زمان دقیق پایان این جنگ از سوی کشورهای عضو ائتلاف دارد. با اینکه در چند روز گذشته وزیر امور خارجه امریکا با فیصل بن فرحان وزیر خارجه عربستان گفتگو کرده و راهها و ساز و کارهای آتشبس جنگ را بررسی کردهاند، اما نباید از یاد برد که سخنانی مشابه در گذشته و عدم اتخاذ سیاستهای روشن و عملی و بعضاً متضاد از سوی سران عربستانی نشان از آن دارد که سران این کشور در انتظار دریافت چراغ سبز غربیها بالاخص امریکا نشستهاند. پس آنچه مشخص است همچنان باید زمان نهایی پایان جنگ را در اتاق فکرهای کاخ سفید دنبال کرد. اما با توجه به اقدامات بایدن در دو ماه اخیر مبنی بر تعلیق فروش بمبهای هوشمند، خارج کردن انصارالله از لیست تروریستها و همچنین پیگیری پروندهایی نظیر قتل جمال خاشقچی و باج میلیاردی به ترامپ از سوی محمد بن سلمان ولیعهد عربستان که ترس وی را برانگیخته، نشانههایی از آمادهسازی زمینههای مناسب از سوی امریکا برای پایان جنگ و کمک به نجات عربستان از باتلاق تجاوز به یمن دیده میشود. در این میان نیز باید احتمال دلسردی ائتلاف عربی همسو با عربستان را در نظر گرفت. هزینههای تحمیل شده بر کشورهای عربی و عدم بهرهبرداری سیاسی بهواسطه شکستهای متعدد در جبهه ظهور روند جدید جنگ یمن، تمایل آنان را برای در پیش گرفتن اتخاذ مذاکراتی جهت تسریع در روند صلح و یا ترک مخاصمه روز به روز تقویت میکند که در این میان خروج قطر در میانه راه خود از اصلیترین دلایل است. به عبارت دیگر اکنون جنگ یمن با دو طرف درگیر آن، با دو وضعیت به کلی متفاوت روبهرو است. از طرفی عدم همراهی کامل و تزلزل در صف ائتلاف سعودی و از دست دادن متحدان آن، و در طرف دیگر انسجام داخلی گروههای سیاسی یمنی و حمایتهای خارجی کشورهای حامی و یا سازمانهای حقوق بشری بهواسطه فجایع انسانی روی داده در تجاوز نظامی شش ساله یمن را میتوان به عنوان ادلههایی قوی در این زمینه مطرح کرد. صحنه کنونی یمن، نشان از هندسه جهانی قدرت دارد. هندسهای که دیگر توسط کشورهای بزرگ ترسیم نمیگردد، بلکه این ملتهای آزاده و مستقل و مقاوم هستند که در ترسیم نقشههای میدانی، نقشآفرین هستند. میراثی که از سردار رشید ایران شهید قاسم سلیمانی در بین ملتهای منطقه به یادگار مانده است.
هشدار سازمان جهانی بهداشت در خصوص ظهور سویههای جدید کرونا
تدروس آدهانوم، مدیر سازمان جهانی بهداشت روز چهارشنبه در سخنانی با بیان اینکه همه گیری ویروس کرونا با پایان خود فاصله دارد، در خصوص خطر ظهور سویههای جدید هشدار داد.
مدیرکل سازمان جهانی بهداشت در نشستی در ژنو گفت: پایان همه گیری کرونا [همچنان]دور است و تا زمانی که در تمامی جهان به طور کامل پایان نیابد، در هیچ کجا پایان نخواهد یافت.
او در ادامه با هشدار در خصوص ظهور سویههای جدید کرونا گفت این ویروس همچنان در حال تغییر است و تا کنون به مرگ بیش از ۶ میلیون نفر در جهان منجر شده است.
بر اساس آمارهای جهانی، تا کنون بیش از ۴۵۰ میلیون نفر در جهان به کرونا مبتلا شده اند که از این تعداد، بیش از ۶ میلیون جان خود را از دست داده اند. آمریکا با داشتن بیش از ۸۱ میلیون و ۳۰ هزار مورد ابتلا، رتبه نخست را در میان کشورهای جهان داراست که از این تعداد، بیش از ۹۸۸ هزار نفر تا کنون در آمریکا جان خود را بخاطر کرونا از دست داده اند.
جنگ یمن؛ ضرورتهای راهبردی و ظهور قدرت جدید
آغاز تجاوز نظامی عربستان سعودی علیه یمن از ۲۵ مارس سال ۲۰۱۵ و تداوم نابرابر این جنگ تا به امروز و پس از گذشت شش سال، منجر به بروز باتلاقی عظیم برای ائتلاف سعودی شده است. به گونهای که اکنون از روی ناچاری آمریکا و دولتهای حامی ائتلاف سعودی به دنبال راهحلی برای حل و فصل این بحران هستند. آیا پایان جنگ یمن یک ضرورت راهبردی برای کشورهای دخیل در این بحران است یا حیات سیاسی این بحران به پایان عمر خود نزدیک شده است؟
پس از تهاجم شورای همکاری خلیجفارس (به جز عمان و سپس قطر) به رهبری عربستان سعودی و با مشارکت رسمی مراکش، مصر، اردن، سودان و در اختیار گذاشتن پایگاههای نظامی کشور سومالی در کنار حمایت سیاسی غربیها به یمن، در ابتدا کسی تداوم شش سالۀ این درگیری را پیشبینی نمیکرد؛ بلکه تصور ائتلاف کشورهای عربی بر آن بود که تمام مراحل این جنگ تا پایان ظفرمندانهشان بیش از چند ماه به طول نخواهد انجامید. اما امروز که نزدیک ششمین سال آغاز این تجاوز نظامی هستیم، همگان از پایان این جنگ بنا به ضرورتها و اقتضائات خود صحبت به میان میآورند. در این راستا اندیشکدۀ آمریکایی بروکینگز چندی پیش با اشاره به اهداف راهبردی عربستان سعودی برای آغاز جنگ علیه یمن در جهت پیشگیری از دستیابی جمهوری اسلامی ایران به شبهجزیرۀ عربی که مشرف به تنگه باب المندب است و شکست این اهداف پس از گذشت شش سال از تداوم این جنگ و افزایش قدرت نفوذ ایران در منطقه برخلاف آنچه تصور میکردند، از این جنگ به بدترین فاجعۀ انسانی جهان در قرن حاضر یاد کرد.
بر همین اساس هم به دلایل راهبردی و هم انسانی توصیه خود را به دولت تازه بر سرکار آمده جو بایدن در جهت پایان دادن به این جنگ به عنوان یک اولویت سیاسی فوری و یا به عبارت دیگر یک ضرورت راهبردی سیاست خارجی دولت بایدن ارائه کرد. اظهار نظر «آنتونی بلینکن»، وزیر خارجه دولت بایدن در تأکید بر اشتباه بودن درج نام انصارالله در فهرست گروههای تروریستی که توسط دولت سابق ایالات متحده صورت گرفته و تأکید بر این موضوع که اقدام انصارالله یعنی دفاع مشروع از وطن و حفظ حاکمیت ملی، خود گواه این مطلب است که در گام نخست چرخشی کلی در سیاست راهبردی این کشور در جهت برون رفت این بحران از سوی سیاستمداران این کشور در دستورکار قرار گرفته است؛ که این ضرورت راهبردی برای آمریکا از جهت ارائۀ وجهه بشر دوستانه در راستای بازگرداندن قدرت نرم خود در منطقه، و همچنین کمک به حل بحران جنگ یمن برای عربستان به عنوان حامی قدیمی خود، برای آمریکا حائز اهمیت بسیار است.
علاوه بر این به تعلیق در آوردن فروش بمبهای هوشمندی که محمد بن سلمان در اواخر دورۀ ترامپ تروریست خریداری کرده بود نیز در همین راستا قابل ارزیابی و تحلیل است. اقداماتی که ضرورتاً نه به دلخواه و از سوی دولت بایدن، بلکه با توجه به فشارهای تشکلهای مردم نهاد ( NGO ) حقوق بشری که در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده پشت سر جو بایدن ایستادند و از وی حمایت رسمی کردند، قابل تحلیل است. در این راستا حمایتهای محمد ظهور روند جدید بن سلمان از ترامپ، رقیب بایدن، را نیز مزید بر این علت میباید دانست و بحران در خصوص رسیدگی به پرونده قتل خاشقچی نیز ریشه در همین مسئله دارد.
از سوی دیگر تحولات میدانی و پیشرویهای دولت مشروع انصارالله در طی سال گذشته (سال ۲۰۲۰) جدای از اینکه باعث ایجاد امید در نیروها و بسیج بیشتر مردمی و افزایش تقویت روحیه ملی شده، افزایش مشارکتهای دولتی این کشور را نیز بیش از بیش تقویت کرده است. به طوری که مجموع فعالیتهای ساخت موشکهای کروز، زلزال -۳ و قدس -۲ به تقویت نیروی بازدارندگی و افزایش قدرت تهاجمی این کشور کمک بسزایی کرده است. حمله به تأسیسات نفتی آرامکو در سال ۲۰۲۰، اصابت موشک به فرودگاههای ریاض و جده و ارسال پهپادهای هدایت شونده و تسلط انصارالله بر پایگاههای نظامی و راهبردی در مأرب در شمال شرق صنعا که هم مرز با عربستان میباشد، از جمله گزارههایی است که متحدان عربستان را بر آن داشته تا تصمیماتی در راستای پایان جنگ یمن اتخاذ کنند. هم راستایی برخی از کشورهای منطقه و حامی یمن از طریق کمکهای مستشاری جهت بهر ه مندی یمن از فناوریهای نوین، افزایش قدرت و توان در ساخت پهپاد و همچنین کمکهای بشر دوستانه در جهت تقویت بنیه روحی مردم یمن خود در این بین تأثیرات بسزایی بر این تصمیمات داشته است.
با این وجود سکوت و عدم موضعگیری صریح کشورهای عربی حملۀ ائتلاف به یمن به رهبری عربستان حتی پس از گفتوگوی «تیموثی لندرکینگ»، نمایندۀ ویژۀ رئیسجمهور آمریکا در امور یمن با سران این کشورها، نشانۀ هالهای از ابهام در خصوص زمان دقیق پایان این جنگ از سوی کشورهای عضو ائتلاف دارد. با اینکه در چند روز گذشته وزیر امور خارجه آمریکا با «فیصل بن فرحان»، وزیر خارجه عربستان گفتوگو کرده و راهها و ساز و کارهای آتشبس جنگ را بررسی کردهاند، اما نباید از یاد برد که سخنانی مشابه در گذشته و عدم اتخاذ سیاستهای روشن و عملی و بعضاً متضاد از سوی سران عربستانی نشان از آن دارد که سران این کشور در انتظار دریافت چراغ سبز غربیها بالاخص آمریکا نشستهاند. پس آنچه مشخص است همچنان باید زمان نهایی پایان جنگ را در اتاق فکرهای کاخ سفید دنبال کرد. اما با توجه به اقدامات بایدن در دو ماه اخیر مبنی بر تعلیق فروش بمبهای هوشمند، خارج کردن انصارالله از لیست تروریستها و همچنین پیگیری پروندهایی نظیر قتل جمال خاشقچی و باج میلیاردی به ترامپ از سوی محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان که ترسِ وی را برانگیخته، نشانههایی از آمادهسازی زمینههای مناسب از سوی آمریکا برای پایان جنگ و کمک به نجات عربستان از باتلاق تجاوز به یمن دیده میشود. در این میان نیز باید احتمال دلسردی ائتلاف عربی همسو با عربستان را در نظر گرفت. هزینههای تحمیل شده بر کشورهای عربی و عدم بهرهبرداری سیاسی به واسطۀ شکستهای متعدد در جبهه جنگ یمن، تمایل آنان را برای در پیش گرفتن اتخاذ مذاکراتی جهت تسریع در روند صلح و یا ترک مخاصمه روز به روز تقویت میکند که در این میان خروج قطر در میانۀ راه خود از اصلیترین دلایل است. به عبارت دیگر اکنون جنگ یمن با دو طرف درگیر آن، با دو وضعیت به کلی متفاوت روبهرو است. از طرفی عدم همراهی کامل و تزلزل در صف ائتلاف سعودی و از دست دادن متحدان آن و در طرف دیگر انسجام داخلی گروههای سیاسی یمنی و حمایتهای خارجی کشورهای حامی و یا سازمانهای حقوق بشری به واسطۀ فجایع انسانی روی داده در تجاوز نظامی شش ساله یمن را میتوان به عنوان ادلههایی قوی در این زمینه مطرح کرد. صحنه کنونی یمن، نشان از هندسه جهانی قدرت دارد. هندسهای که دیگر توسط کشورهای بزرگ ترسیم نمیگردد، بلکه این ملتهای آزاده و مستقل و مقاوم هستند که در ترسیم نقشههای میدانی، نقشآفرین هستند. میراثی که از سردار رشید ایران شهید حاج قاسم سلیمانی در بین ملتهای منطقه به یادگار مانده است.
منبع تحلیل: شورای راهبردی روابط خارجی
توضیح: «گزارشات و تحلیلهای راهبردی ارائه شده از منابع معتبر داخلی و خارجی صرفاً برای آشنایی و تنویر افکار نخبگان و مدیران راهبردی کشور با تحلیلهای راهبردی روزآمد بوده و لزوماً منطبق با دیدگاهها و نظرات دانشگاه عالی دفاع ملی نمیباشد.»
دیدگاه شما