تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال چیست؟
هنگامی که یک سرمایهگذار قصد دارد سهام خاص یک شرکت را بخرد و یا روی کالا یا پولی سرمایهگذاری کند، باید قبل از انجام هر اقدامی، گذشته و روندهای صعودی و نزولی قیمتِ سهام آن شرکت، کالا و یا پول را بررسی کند. به این فرآیند تحلیل تکنیکال بازار میگویند.
در واقع، تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال، به بررسی روند گذشته قیمت کریپتوها در بازار میپردازد؛ بدین صورت سرمایهگذار برای ورود به بازار و یا انتخاب رمزارزی که باید روی آن سرمایهگذاری کند، میتواند بهترین و احتمالا سودرسانترین تصمیم را بگیرد.
به عنوان مثال هر سال و در آستانه سال نوی چینیها و هندیها قیمت جهانی طلا به دلیل افزایش تقاضای این فلز گرانبها بالا میرود. در نتیجه این عید، زمان خوبی برای کسانی خواهد بود که قصد فروش طلای خود را دارند. در این تحلیل روند گذشته قیمت طلا بررسی شده است و بر اساس آن پیشبینی شده است که سرنوشت کنونی آن به چه صورت خواهد بود.
در تحلیل تکنیکال، نقش اصلی تعیینکننده قیمتهای بازار، انتظارات مردم است. عمده مردم انتظار دارند که نزدیک به سال نو قیمت طلا افزایش یابد، در نتیجه تب و تاب برای خرید این فلز ارزشمند افزایش مییابد.
نوسانهای شدیدی که در بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد، باعث شده که شناسایی الگوهای رفتاری سرمایهگذاران در قیمتهای مختلف، کمی پیچیده شود؛ سوالی که پیش میآید این است که با وجود این نوسانات شدید کریپتوکارنسیها، تریدها چگونه تصمیم بگیرند که چه زمانی اقدام به خرید و یا فروش یک رمزارز کنند؟
تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال میتواند چراغ راه تریدرها برای بررسی بازار و تصمیم گیری آنها باشد.
تریدرهای ارزهای دیجیتال، از جمله بیت کوین، برای بررسی روند قیمتهای کریپتوکارنسیها و تشخیص نقاط خرید و فروش، نمودارهای قیمتی را به صورت تکنیکال تحلیل میکنند.
شاخصهای تکنیکال در این نمودارها، وضعیت خرید و فروش در بازار را در بازههای زمانی مختلف نشان میدهند؛ به عبارتی با مشاهده نمودارها، میتوان رفتار تریدرها و کاربران را تشخیص داد و تا حدودی آینده قیمتی ارزهای دیجیتال را حدس زد. با استفاده از روندهای مشاهده شده در نمودارهای قیمتی، تریدرها میتوانند از الگوهای موجود در دادههای مربوط به قیمت استفاده کنند و بتوانند تصمیمات خوبی برای انجام معاملات خود بگیرند.
اگر یک تحلیلگر با استفاده از اطلاعات گذشته بتواند روندهای خرسی و گاوی آینده را پیش بینی کند، از طریق خرید در روند خرسی و فروش در روند گاوی میتواناد به سود خوبی دست یابد.
انواع نمودار در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال
باید بدانید که در آنالیز نمودارهای قیمتی ارزهای دیجیتال، دو نمودار بسیار پر کاربرد به نام نمودار خطی ساده و نمودار شمعی (Candlestick) وجود دارد.
نمودار شمعی:
این نمودارها، پرکاربرد ترین نمودار برای تحلیل رفتار بازر هستند. به هرکدام از هاشورهای سبز و قرمز رنگ روی نمودار اصطلاحا کندل (شمع) گفته میشود؛ و هر کندل نشان دهنده نقطه شروع، کمترین قیمت، بیشترین قیمت معاملاتی و قیمت پایانی یک رمزارز، در بازه زمانی مشخصی است.
مزیت نمودارهای شمعی، این است که با مشاهده کندلها در این نمودار، میتوانیم به جزئیات نوسانات قیمتی یک رمزارز در بازه زمانی خاصی، دست یابیم.
همانطور که در شکل بالا مشاهده میکنید، کندلها با رنگهای قرمز و سبز نشان داده میشوند. رنگ سبز نشان میدهد که قیمت نهایی روند بیشتر از قیمت شروع آن بوده است؛ و رنگ قرمز نشان دهنده این است که قیمت نهایی روند از قیمت شروع آن کمتر بوده است.
هرکدام از کندلها دارای اجزای خاصی میباشند که تریدرها با نگاه کردن به آنها میتوانند روند قیمتی در یک بازه زمانی مشخص را بررسی کنند:
ارتفاع بدنه شمعها نشان دهنده تفاوت قیمت ابتدایی و قیمت نهایی روند میباشد و در کندلهای سبز، هرچه این ارتفاع بیشتر باشد، یعنی قدرت گاوهای بازار از خرسها بیشتر بوده است و توانستهاند قیمت را به میزان زیادی افزایش دهند؛ در مقابل در کندلهای قرمز، هرچه ارتفاع بدنه بیشتر باشد، یعنی قدرت خرسها بر گاوها چربیده است و قیمت نهایی با اختلاف زیادی مکدی در مقابل قدرت نسبی از قیمت ابتدایی کمتر میباشد.
به عبارتی اندازه بدنه کندل استیکها نشانگر قدرت زیاد خرید یا فروش است؛ در واقع هرچقدر بدنه کندل بزرگتر باشد، نشاندهنده افزایش قدرت خریداران یا فروشندگان است.
به طور کلی هر کندل از 4 قسمت تشکیل شده است:
1- باز شدن قیمت (Open)
2- بسته شدن قیمت (Close)
3- بیشترین قیمت (High)
4- کمترین قیمت (Low)
با کنار هم قرار گرفتن تعداد زیادی از این کندلها، یک نمودار شمعی ژاپنی ایجاد میشود.
در نمودارهای شمعی چندین الگو ممکن است رخ دهد، که هر الگو وضعیت خاصی در بازار را نشان میدهد و نشان دهنده روندهای قیمتی و رفتاری متفاوتی در بازار است:
- الگوی چکش (Hammer)
- الگوی چکش وارونه (Inverted Hammer)
- الگوی مرد وارونه (Hanging Man)
- الگوی ستاره دنبالهدار (Shooting star)
- الگوی چکش (Hammer):
این الگو معمولا در انتهای یک روند نزولی مشاهده میشود و سیگنالی از پایان روند نزولی و شروع روند صعودی است.
در الگوی چکش، بدنه کندل در قسمت بالایی و سایه در قسمت پایینی آن قرار دارد. سایه پایین کندل دو تا سه برابر بدنه و سایه بالایی بسیار کوتاه است و یا اصلا وجود ندارد. در این الگو، هرچه سایه پایینی بلندتر باشد، روند صعودیتر خواهد بود.
الگوی چکش نشانگر این است که پس از یک حرکت نزولی، خریداران وارد بازار شده و قیمت را افزایش دادهاند. تشکیل سایه پایینی بلند در این الگو نشانه دهنده این است که در طول معاملات، کنترل از دست خرسها خارج شده و گاوها توانستهاند قیمت بسته شدن را تا دو برابر، بالاتر از پایینترین قیمت ببندند.
تریدرها بعد از مشاهده این الگو، صبر میکنند تا قیمت از سقف الگو بالاتر رود و بعد از آن اقدام به خرید میکنند.
- الگوی چکش وارونه (Inverted Hammer):
این الگو نیز در انتهای یک روند نزولی مشاهده میشود و سیگنالی از پایان روند نزولی و شروع روند صعودی است؛ اما تفاوت آن با الگوی چکش در این است که بدنه کندل در قسمت انتهایی و سایه بلند الگو در قسمت بالایی آن قرار دارد. هرچه سایه پایینی بلندتر باشد، روند صعودیتر خواهد بود.همچنین در الگوی چکش وارونه، اندازه بدنه کندل، نصف سایه بالایی است.
الگوی چکش وارونه نشانگر این است که پس از یک حرکت نزولی، خریداران وارد بازار شدهاند و با اینکه قیمت را افزایش دادهاند ولی قدرت چندانی نداشته و خرسها توانستهاند مکدی در مقابل قدرت نسبی قیمت را کاهش دهند.
تریدرها بعد از مشاهده این الگو، صبر میکنند تا قیمت از سقف کندل بالاتر رود و بعد از آن وارد پوزیشن خرید میشوند.
- الگوی مرد وارونه (Hanging Man):
مرد وارونه انتهای یک روند صعودی مشاهده میشود و سیگنالی از پایان روند صعودی و شروع روند نزولی است. در این الگو، بدنه کندل در قسمت بالایی و دنباله آن در پایین مکدی در مقابل قدرت نسبی مشاهده میشود. سایه بالایی کندل یا وجود ندارد یا بسیار ناچیز و قابل چشمپوشی است. هرچه سایه پایینی بلندتر باشد، روند نزولیتر خواهد بود.
تفاوت مرد وارونه با کندل چکشی این است که، مرد وارونه در انتهای یک روند صعودی و کندل چکشی در انتهای یک روند نزولی مشاهده میشود.
الگوی مرد وارونه نشانگر این است که در انتهای یک روند صعودی، فروشندگان بر خریداران پیشی گرفتهاند و باعث ایجاد روند نزولی شدهاند.
- الگوی ستاره دنبالهدار
الگوی ستاره دنبالهدار نیز در انتهای یک روند صعودی مشاهده میشود و سیگنالی از پایان روند صعودی و شروع روند نزولی است. در این الگو سایه بالایی حداقل دو برابر بدنه و سایه پایینی بسیار ناچیز است یا وجود ندارد. هرچه سایه بلندتر باشد به این معناست که در آن روز، فروشندگان در بازار بیشتر از خریداران بودهاند.
مرد وارونه و ستاره دنبالهدار، الگوهای خرسی بازار محسوب میشوند زیرا نشاندهنده پایان روند صعودی و شروع روند نزولی بازار هستند.
نمودارهای خطی ساده
نمودارهای قیمتی ساده، روند قیمت را در زمانهای مختلف نشان میدهند و تفاوت آن با کندل استیک این است که این نمودارها، نواسانات قیمتی را با جزئیات نشان نمیدهند؛ بلکه به صورت اجمالی روند قیمت را دنبال میکنند.
پیش بینی قیمت رمزارزها با استفاده از سطوح روند نمودار
هدف اصلی استفاده از تحلیل تکنیکال در بازار کریپتوکارنسیها، پیش بینی قیمت و روند بازار است تا تریدرها بتوانند در بهترین زمان و برای دستیابی به بهترین سود، خرید و فروش انجام دهند.
در تحلیل نمودارهای قیمتی، چند مفهوم پر کاربرد از جمله خطوط روند، سطح حمایت، سطح مقاومت و میانگین متحرک وجود دارد.
خطوط روند میتوانند صعودی (Up trend) و یا نزولی (downtrend) باشند.
برای تشخیص روند صعودی بازار، پایینترین نقاط ابتدایی و انتهایی بازه زمانی مورد نظر به یکدیگر متصل میشوند. در واقع این خط، از پایین ترین قیمت تا جایی که قیمت دوباره کاهش یافته، ادامه دارد.
برای تشخیص روند نزولی، نیز باید بالاترین نقاط ابتدایی و انتهایی آن بازه را به یکدیگر متصل کنیم. در واقع روند نزولی، با اتصال بالاترین نرخ قیمت تا جایی که دوباره نرخ قیمت افزایش پیدا یافته است، ترسیم میشود.
تحلیلگر با استفاده از خطوط روند، تلاش میکند که در بین نوسانات بازار، روند فعلی را مشخص کند؛ پس از آن یک تریدر، با توجه به صعودی یا نزولی بودن روند، تصمیم میگیرد که اقدام به خرید کند یا فروش.
- سطح حمایت (Support Zone)
سطح حمایت در واقع بازه قیمتیای است که از بهم پیوستن نقاط حداقل قیمت به دست میآید. در این سطوح میزان تقاضا بر عرضه فزونی یافته و بر آن غلبه میکند که نتیجه این پیروزی به صورت افزایش قیمتها و ادامه روند صعودی قابل مشاهده است.
زمانی که قیمت به زیر سطح حمایت سقوط میکند، علاقه به خرید در میان تریدرها افزایش مییابد و باعث میشود قیمت دوباره به بالای این خط برگردد.
- سطح مقاومت (Resistance Zone)
سطح مقاومت از به هم پیوستن نقاط حداکثر قیمت به دست میآید. در این سطوح میزان عرضه بر تقاضا افزایش یافته و همین امر موجب کاهش قیمت و ادامه روند نزولی میشود.
همچنین زمانی که قیمت از خط مقاومت بالا میرود علاقه به فروش بیشتر شده و باعث کاهش قیمت دارایی میشود.
- میانگین متحرک (Moving Average)
در تحلیل تکنیکال، چندین اندیکاتور وجود دارد که میانگین متحرک یکی از شاخصهای معتبر و پر استفاده در تحلیل است. میانگین متحرک را به اختصار MA مینامند.
MA به تحلیلگر کمک میکند که با حذف نوسانات موجود در نمودار، روند کلی قیمت را به دست بیاورد. در واقع با میانگینهای متحرک، ما میتوانیم نوسانات قیمت را برای رسیدن به یک دید بهتر نسبت به وضعیت فعلی، نادیده بگیریم. با این شاخص، ما میتوانیم از دادههای بازار، در یک بازه زمانی خاص میانگین داشته باشیم.
- ا ندیکاتور قدرت نسبی(RSI)
این شاخص به ما کمک میکند که مناطق اشباع خرید و اشباع فروش را روی نمودار مشاهده کنیم. RSI یک شاخص نوسانی است زیرا بین مکدی در مقابل قدرت نسبی خطوط سطوح صفر و صد در نوسان است.
تریدر با استفاده از این اندیکاتور، بهترین زمان برای خرید و یا فروش دارایی خود را بدین صورت حدس میزند:
همانطور که گفته شد این شاخص بین بازههای صفر و صد در نوسان است و سطوح سیگنالدهنده برای خرید و فروش، سطوح ۳۰ و ۷۰ هستند. زمانی که RSI، سطح ۳۰ را قطع کرد و حتی کمی به زیر این سطح نزول پیدا کرد، تریدر باید وارد بازار شود و خرید انجام دهد؛ به عبارتی در این مرحله بازار دچار اشباع فروش شده است و ازین پس قیمتها بیش از این کم نخواهند شد و یک روند صعودی پیدا خواهند کرد؛ که این موضوع سیگنالی برای خرید است.
در مقابل سطح ۷۰ و رسیدنِ RSI به بالای آن سیگنالی برای فروش است زیرا در این مرحله اشباع خرید بازار رخ داده است و خریداران بیشتری اقدام به خرید نخواهند کرد؛ در نتیجه فروش ناگهانی رخ میدهد و قیمت در روند نزولی قرار خواهد گرفت.
قدرت نسبی، در این شاخص به ما میگوید که قدرت در دست خریداران است یا فروشندگان.
- اندیکاتور مکدی(MACD)
اندیکاتور مکدی (Moving Average Convergence Divergence)، برخوردِ میانگینهای متحرک همگرا-واگرا یا برگشت احتمالی قیمت را نشان میدهد.
خط MACD، با تفاضلِ میانگین متحرک نمایی ۲۶ روزه، از میانگین متحرک نمایی ۱۲ روزه به دست میآید. حاصل این تفریق یک میانگین متحرک نمایی ۹ روزه یا همان MACD است که خط سیگنال (signal line) نامیده میشود. این خط در واقع سیگنالی برای خرید و فروش میدهد.
- اندیکاتور پیوت (pivot)
این شاخص پس از بسته شده کندلها، کمترین، بیشترین و آخرین قیمت کندل پیشین را در هر بازه زمانی که مدنظر است به ما نشان میدهد. اندیکاتور پیوت، همچنین سطوح حمایت و مقاومت را برای ما رسم میکند و به ما در پیشبینی نوسان قیمت رمزارز مورد نظر کمک میکند.
ارزهای دیجیتال، داراییهایی به شدت پرنوسان هستند و قیمت آنها میتواند در چند دقیقه به شدت بالا و پایین شود. یکی از راهحلها برای جان سالم بدر بردن ازین بازار پرنوسان، استفاده از راهنماییهایی است که توسط تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال به تریدرها ارائه میشود.
در این زمینه، وب سایت تحلیلی Tradingview.com، یکی از بهترین منابع و ابزارهای تکنیکال است. با استفاده از تریدینگویو، میتوانید خطوط حمایت، مقاومت و ترند را در بازههای زمانی یک دقیقه تا چند سال رسم کنید.
تحلیلگران از چه ابزارهایی برای تحلیل تکنیکال استفاده میکنند؟
ابزارهای تحلیل توسط تریدرها برای به دست آوردن بینشی در مورد عرضه و تقاضای اوراق بهادار و روانشناسی بازار استفاده میشود. این شاخصها با هم اساس تحلیل تکنیکال را تشکیل میدهند. معیارها، مانند حجم معاملات، سرنخ هایی را در مورد اینکه آیا حرکت قیمت ادامه خواهد داشت یا خیر، ارائه میدهد.
به این ترتیب میتوان از اندیکاتورها برای تولید سیگنال خرید و فروش استفاده کرد. در این لیست، با هفت ابزار تحلیل برای افزودن به جعبه ابزار معاملاتی خود آشنا خواهید شد. شما نیازی به استفاده از همه آنها ندارید، بلکه تعدادی را انتخاب کنید که در تصمیم گیریهای تجاری بهتر کمک میکنند.
معاملهگران فنی و چارتیستها طیف گستردهای از اندیکاتورها، الگوها و نوسانگرها را در جعبه ابزار خود برای تولید سیگنالها دارند.
برخی از آنها تاریخچه قیمت را در نظر میگیرند، برخی دیگر به حجم معاملات نگاه میکنند و برخی دیگر متوجه شاخصهای حرکت هستند. اغلب، اینها به صورت پشت سر هم یا ترکیبی با یکدیگر استفاده میشوند.
در اینجا، ما به هفت ابزار برتر که تکنسینهای بازار استفاده میکنند، نگاهی میاندازیم؛ اگر قصد تجارت در تحلیل تکنیکال را دارید، باید با آنها آشنا شوید.
ابزارهای تجارت در تحلیل تکنیکال
ابزار معامله برای معامله گران روزانه و تحلیلگران فنی شامل ابزارهای نموداری است که سیگنالهایی برای خرید یا فروش ایجاد میکند یا روندها یا الگوهای موجود در بازار را نشان میدهد.
۱. حجم در تعادل
اندیکاتور حجم تعادل یک شاخص حرکت در تحلیل تکنیکال است که از جریان حجم برای پیش بینی تغییرات قیمت سهام استفاده میکند که جوزف گرانویل برای اولین بار آن را در کتاب سودهای بازار سهام توسعه داد.
گرانویل معتقد بود که حجم نیروی اصلی در پشت بازارها است و این اندیکاتور را طوری طراحی کرد که در صورت تحولات عمده در بازارها بر اساس تغییرات حجم طرح ریزی کند.وی در کتاب خود پیش بینیهای تولید شده توسط شاخص OBV را “چشمه ای محکم و پیچیده” توصیف کرد و معتقد بود وقتی حجم بدون تغییر قابل توجه در قیمت سهام به شدت افزایش یابد، قیمت در نهایت جهش رو به بالا خواهد داشت یا سقوط خواهد کرد.
در حقیقت اندیکاتور حجم تعادل جمعیتی را نشان میدهد که میتواند نتیجه صعودی یا نزولی را پیش بینی کند. همچنین مقایسه عملکرد نسبی بین میلههای قیمت و OBV سیگنالهای قابل کنش بیشتری نسبت به هیستوگرامهای حجم سبز یا قرمز که در پایین نمودارهای قیمت یافت میشود تولید میکند.۲. خط انباشت/توزیع
یکی از رایجترین شاخصهایی که برای تعیین جریان پول در داخل و خارج از اوراق بهادار استفاده میشود، خط انباشت/توزیع (خط A/D) است.
اندیکاتور خط توزیع / انباشت توسط marc chaikin ایجاد شده است که یک ابزار مبتنی بر حجم معاملات میباشد.این اندیکاتور میزان انباشت جریان پول به درون یا بیرون از یک بازار دارایی را مشخص میکند.
اندیکاتور خط توزیع انباشت یک شاخص تجمیعی برای اندازه گیری جریان پولی در یک دوره است. یک ضریب مثبت بالا که با حجم معاملات بالا ترکیب شده است نشان دهنده فشار خرید قوی است که باعث بالاتر رفتن منحنی اندیکاتور می شود. به صورت برعکس، یک ضریب منفی پایین همراه با حجم معاملات بالا بازتاب دهنده فشار فروش قدرتمند است که منحنی اندیکاتور را به سمت پایین می کشد. این حجم جریان پول انباشته می شود تا خطی که تایید کننده یا رد کننده روند حرکت قیمت است، ایجاد شود.این شبیه به نشانگر حجم موجود در تراز (OBV) است، اما به جای در نظر گرفتن فقط قیمت پایانی اوراق بهادار برای دوره، محدوده معاملات دوره و جایی که بسته شدن در رابطه با آن محدوده است را نیز در نظر میگیرد. اگر سهمی نزدیک به اوج خود تمام شود، نشانگر وزن بیشتری نسبت به زمانی که نزدیک به نقطه میانی محدوده بسته شود، به حجم میدهد. محاسبات مختلف به این معنی است که OBV در برخی موارد بهتر و A/D در موارد دیگر بهتر کار خواهد کرد.
اگر خط اندیکاتور روند صعودی داشته باشد، علاقه خرید را نشان میدهد، زیرا سهام در حال بسته شدن بالاتر از نیمی از محدوده است. این به تأیید یک روند صعودی کمک میکند. از سوی دیگر، اگر A/D در حال کاهش باشد، به این معنی است که قیمت در قسمت پایینتر محدوده روزانه خود به پایان میرسد و بنابراین حجم منفی در نظر گرفته میشود. این به تأیید یک روند نزولی کمک میکند.
معامله گرانی که از خط A/D استفاده میکنند نیز مراقب واگرایی هستند. اگر در حالی که قیمت در حال افزایش است، A/D شروع به کاهش کند، این نشان میدهد که روند مشکل دارد و میتواند معکوس شود. به طور مشابه، اگر قیمت روند کاهشی داشته باشد و A/D شروع به افزایش کند، میتواند نشان دهنده قیمتهای بالاتر در آینده باشد.
۳. میانگین جهت شاخص
شاخص جهت دار متوسط (ADX) یک شاخص روند است که برای اندازه گیری قدرت و حرکت یک روند استفاده میشود.
اندیکاتور ADX توسط «J. Welles Wilder» ابداع شد و برای مشخصکردن حالتهای روند دار (trending) و یا حالتهای بدون روند (non-trending) به کار گرفته میشود.
ADX خط اصلی روی نشانگر است که معمولاً سیاه رنگ است. دو خط اضافی وجود دارد که میتوان به صورت اختیاری نشان داد. اینها DI+ و DI- هستند. این خطوط اغلب به ترتیب به رنگ قرمز و سبز هستند. هر سه خط با هم کار میکنند تا جهت روند و همچنین حرکت روند را نشان دهند.
ADX بالای ۲۰ و DI+ بالای DI-: این یک روند صعودی است.
ADX بالای ۲۰ و DI- بالای DI+: این یک روند نزولی است.
ADX زیر ۲۰ یک روند ضعیف یا دوره دامنه ای است که اغلب با DI- و DI+ که به سرعت از یکدیگر متقابل میشوند همراه است.
زمانی که نمودار +DI از -DI بیشتر باشد نتیجه میگیریم بازار گاوی (bullish) است یا تمایل دارد به سمت بالا حرکت کند. در مقابل زمانی که نمودار -DI از +DI بیشتر باشد برداشت میکنیم بازار خرسی (bearish) است تمایل دارد به سمت پایین حرکت کند.
۴. نشانگر آرون
Tushar Chande اندیکاتور آرون را در سال ۱۹۹۵ توسعه داد. آرون (AROON) در زبان سانسکریت به معنای روز و شب است.
نوسانگر آرون یک نشانگر فنی است که برای اندازهگیری اینکه آیا یک اوراق بهادار در یک روند است یا خیر، و به طور خاص اگر قیمت در طول دوره محاسبه (معمولاً ۲۵) به اوج یا پایینترین سطح رسیده باشد، استفاده میشود.
این نشانگر همچنین میتواند برای شناسایی زمانی که یک روند جدید شروع میشود استفاده شود. نشانگر Aroon از دو خط تشکیل شده است: یک خط Aroon-up و یک خط Aroon-down.
هنگامی که Aroon-up از Aroon-down عبور میکند، این اولین نشانه تغییر روند احتمالی است. اگر Aroon-up به ۱۰۰ برسد و نسبتاً نزدیک به آن سطح بماند در حالی که Aroon-down نزدیک به صفر بماند، این تایید مثبت یک روند صعودی است.
برعکس آن هم درست است. اگر Aroon-down از Aroon-up عبور کند و نزدیک به ۱۰۰ بماند، این نشان میدهد که روند نزولی وجود دارد.
از این اندیکاتور برای تشخیص وجود روند در سهام استفاده میشود. همچنین با توجه به شیب و جایگاه خطوط، میتوان از قدرت روند نیز مطلع شد.
۵. MACD
اندیکاتور مکدی MACD مخفف عبارت Moving Average Convergence Divergence است. این اندیکاتور سه میانگین متحرک را شامل میشود و سرمایه گذاران با استفاده از آن میتوانند قدرت روند، جهت گیری روند و شتاب روند نزولی یا صعودی در بازار ارز دیجیتال را تشخیص دهند.
شاخص واگرایی همگرایی میانگین متحرک (MACD) به معامله گران کمک میکند تا جهت روند و همچنین حرکت آن روند را ببینند. همچنین تعدادی سیگنال تجاری را ارائه میدهد.
زمانی که MACD بالای صفر باشد، قیمت در یک فاز صعودی است. اگر MACD زیر صفر باشد، وارد دوره نزولی شده است.
نشانگر از دو خط تشکیل شده است: خط MACD و یک خط سیگنال که کندتر حرکت میکند. وقتی MACD از زیر خط سیگنال عبور میکند، نشان میدهد که قیمت در حال کاهش است. هنگامی که خط MACD از خط سیگنال عبور میکند، قیمت در حال افزایش است.
نگاه کردن به اینکه نشانگر در کدام سمت صفر قرار دارد به تعیین سیگنالهایی که باید دنبال شوند کمک میکند. به عنوان مثال، اگر نشانگر بالای صفر است، مراقب باشید MACD از بالای خط سیگنال برای خرید عبور کند. اگر MACD زیر صفر باشد، عبور MACD از زیر خط سیگنال ممکن است سیگنال یک معامله کوتاه احتمالی را ارائه دهد.
۶. شاخص قدرت نسبی
شاخص قدرت نسبی (RSI) حداقل سه کاربرد عمده دارد. این اندیکاتور بین صفر تا ۱۰۰ حرکت میکند و افزایش قیمت اخیر در مقابل ضرر اخیر قیمت را ترسیم میکند. بنابراین سطوح RSI به اندازه گیری حرکت و قدرت روند کمک میکند.
اساسیترین استفاده از RSI به عنوان یک شاخص خرید و فروش بیش از حد است. وقتی RSI به بالای ۷۰ برسد، دارایی بیش از حد خرید در نظر گرفته می شود و ممکن است کاهش یابد. هنگامی که RSI زیر ۳۰ باشد، دارایی بیش از حد فروخته میشود و میتواند افزایش یابد. با این حال، ایجاد این فرض خطرناک است; بنابراین، برخی از معامله گران منتظر میمانند تا اندیکاتور به بالای ۷۰ برسد و سپس قبل از فروش به زیر نزول میکند، یا به زیر ۳۰ میرسد و سپس قبل از خرید به بالاتر میرود.
واگرایی یکی دیگر از کاربردهای RSI است. وقتی اندیکاتور در جهتی متفاوت از قیمت حرکت میکند، نشان میدهد که روند فعلی قیمت در حال ضعیف شدن است و به زودی میتواند معکوس شود.
سومین کاربرد RSI سطوح پشتیبانی و مقاومت است. در طول روندهای صعودی، سهام اغلب بالای سطح ۳۰ باقی میماند و اغلب به ۷۰ یا بالاتر میرسد. زمانی که یک سهم در روند نزولی قرار دارد، RSI معمولاً زیر ۷۰ باقی میماند و اغلب به ۳۰ یا کمتر میرسد.
۷. نوسانگر تصادفی
نوسانگر تصادفی شاخصی است که قیمت فعلی را نسبت به محدوده قیمت در چند دوره اندازه گیری میکند. این نوسانگر بین صفر تا ۱۰۰ ترسیم شده است، ایده این است که وقتی روند صعودی است، قیمت باید به اوجهای جدید برسد. در یک روند نزولی، قیمت به ثبت کفهای قیمتی جدید تمایل پیدا میکند. نوسانگر تصادفی ردیابی میکند که آیا این اتفاق میافتد یا خیر.
هنگام استفاده از سطوح بیش خرید و فروش بیش از حد، روند کلی قیمت را در نظر بگیرید. به عنوان مثال، در طول یک روند صعودی، زمانی که اندیکاتور به زیر ۲۰ می رسد و دوباره از آن بالا می رود، سیگنال خرید ممکن است. اما رالیهای بالای ۸۰ پیامد کمتری دارند زیرا انتظار داریم که در طول یک روند صعودی شاهد حرکت این اندیکاتور به ۸۰ و بالاتر باشیم. در طول یک روند نزولی، به دنبال این باشید که اندیکاتور به بالای ۸۰ حرکت کند و سپس به پایین برگردید تا یک معامله کوتاه احتمالی را نشان دهد. سطح ۲۰ در یک روند نزولی کمتر معنادار است.
جمع بندی
هدف هر معامله گر کوتاه مدت تعیین جهت حرکت یک دارایی معین و تلاش برای کسب سود از آن است. صدها نشانگر فنی و نوسانگر برای این هدف خاص توسعه یافته اند، و این نمایش اسلاید تعداد انگشت شماری را ارائه کرده است که می توانید شروع به آزمایش کنید. از شاخصها برای توسعه استراتژیهای جدید استفاده کنید یا آنها را در استراتژی های فعلی خود بگنجانید. برای تعیین اینکه کدام یک از آنها استفاده کنید، آنها را در یک حساب آزمایشی امتحان کنید. آنهایی را که بیشتر دوست دارید انتخاب کنید و بقیه را رها کنید.
خروج بیت کوین از صرافیها
یکی از شاخصهای بسیار مهم در تشخیص و پیشبینی حرکات قیمتی احتمالی، پارامتر مقدار خالص ورودی و خروجی بیت کوین به صرافیها است.
به گزارش خبرنگار ایمنا، دادههای پلتفرمی تحلیلی کریپتوکوانت نشان میدهد که چند هفتهای است روند نزولی موجودی بیت کوین در صرافیهای ارز دیجیتال شروع شده است.
ثبت سفارش برداشت بیت کوین از صرافیها افزایش قابل توجهی داشته و نقد شدن بیت کوینها و انتقال به ولتهای شخصی سرعت زیادی گرفته است. از نظر تکنیکال قیمت بیتکوین ۳۸ هزار دلاری را مقابل خود دارد روند صعودی کوتاه مدت با شکستن مقاومتهای ۳۶ هزار و ۳۷ هزار شکل گرفته است.
در ادامه روند صعودی بیتکوین توانست مقاومت ۳۷ هزار دلاری را هم بشکند مقاومت بعدی در محدوده ۳۸۲۰۰ دلار و سطح ۵۰ درصدی اصلاحی فیبوناچی قرار گرفته است. عبور از این مقاومت منجر به صعود بیشتر تا ۴۱ هزار دلار خواهد بود. شاخص مکدی (MACD) در حال ورود به محدوده صعودی است و شاخص قدرت نسبی (RSI) هم بالای سطح ۵۰ قرار دارد.
ناتوانی بیتکوین در شکست مقاومت ۳۸ هزار دلار باعث شروع روند نزولی تا قیمت ۳۶ هزار دلار و ریزش بیشتر را قوت میبخشد.
معرفی برترین اسیلاتورها برای پیدا کردن نقاط ورود معامله
معرفی برترین اسیلاتورها برای پیدا کردن نقاط ورود معامله؛ وقتی که صحبت از معامله و تجزیه و تحلیل به میان می آید، اسیلاتور ها یکی از مهم ترین ابزاری هستند که در واقع از آن ها برای ارزیابی یک جفت ارز با هر نوع دارایی دیگر (asset) دیگر به کار گرفته می شود.
اسیلاتور همانطور که از نامش پیداست بین دو مقدار ثابت دررابطه با قیمت واقعی آن جفت ارز یا دارایی متغیر است و به معامله گران کمک میکند تا جهت حرکت و مومنتوم (momentum) را بسنجند. بنابراین با کمک اسیلاتور ها میتوان بفهمیم که قیمت یک دارایی در حال افزایش یا کاهش است وهمچنین مومنتوم یا سرعت حرکت درکدام جهت بیشتر است.
تحلیل گران بازار از اسیلاتورهای مختلفی استفاده می کنند؛ اگر از خود میپرسید که بهترین اسیلاتورهای موجود کدامند و کدامیک به شما در دستیابی به نتایج بهتر کمک میکند ادامه مطالب را بخوانید.ما لیستی از 5 اسیلاتور برتر را تهیه کرده ایم که در ادامه به بررسی آن ها میپردازیم.
اسیلاتور چیست؟
اسیلاتورها یا نوسانگرها به مجموعهای از اندیکاتورها اطلاق میشوند که هدفشان درک و سنجش میزان هیجان خریداران و فروشندگان است. در حقیقت اسیلاتورها چیزی شبیه دماسنج هیجانات خریداران و فروشندگان فعال در سهم هستند و استفاده از اسیلاتور ما را از میزان هیجان خرید و فروش حاضر در معاملات اگاه میکنند.
اسیلاتورها دارای دو محدوده هستند؛ اشباع خرید و اشباع فروش. در عموم اسیلاتورهای مشهور، اشباع خرید در محدودهای بیش از هفتاد قرار دارد و حکایت از اوج هیجانزدگی در خریداران دارد، در حالی که اشباع فروش در محدودهای کمتر از سی قرار گرفته است که نشانهی اوج هیجان و شتابزدگی در فروشندگان است.
توجه داشته باشید که وقتی بازاری که با آن کار میکنید روندی قوی ندارد یا خنثی است، مناطق هیجان خرید و فروش به درستی نقاط ورود و خروج را به شما نشان میدهند. ولی در یک بازار قوی و رونددار، قرار گرفتن اسیلاتورها در مناطق اشباع خود، حکایت از قوی بودن و ادامهدار بودن روند فعلی مکدی در مقابل قدرت نسبی دارد. بنابراین همیشه دقت داشته باشید که بازاری که در حال تحلیل آن هستید، یک بازار رونددار است یا یک بازار خنثی.
اسیلاتورها به دو دستهی روبانی و مرکزی تقسیمبندی میشوند. عمده سیگنالهای اسیلاتورهای مرکزی بر مبنای خط مرکزی و سیگنالهای اسیلاتورهای روبانی بر مبنای محدودههای بیش خرید و بیش فروش ایجاد میشوند. معمولاً استفاده از اسیلاتور میتواند سه نمونه سیگنال یا تحلیل عمده به معاملهگر بدهد:
- سیگنال خرید یا فروش بر اساس خط مرکزی
- سیگنال خرید و فروش بر اساس محدودهی بیش خرید و بیش فروش
- سیگنال خرید و فروش بر اساس واگرایی
لیست 5 اسیلاتور برتر برای پیدا کردن نقاط ورود :
1-استوکاستیک (Stochastic)
اندیکاتور استوکاستیک، رابطه بین قیمتهای پایانی (Close) یک دارایی و محدوده قیمت آن در یک دوره خاص را می سنجد. زیرا قیمت مکدی در مقابل قدرت نسبی پایانی یک دارایی می تواند در یک روند افزایشی در حد بالا، و در یک روند کاهشی در حد پایین محدوده روزانه قرار گیرد.
با توجه به اصل بیان شده، اندیکاتور استوکاستیک، روند، قدرت حرکت قیمت و پایداری قیمت دارایی را میسنجد.
هر معامله گر باتجربه ای می تواند تنها با نگاه کردن به نمودار، حرکت جهت دار بازار را شناسایی کند. با این وجود استوکاستیک تفسیر نوسانات حرکتی قیمت را آسانتر میکند. استوکاستیک همواره بین دو عدد ۰ و ۱۰۰ در نوسان می باشد.
برخی از معامله گران بر این باورند که چنانچه اندیکاتور بالاتر از سطح ۸۰ باشد، احتمالا روند افزایشی قدرت خود را از دست خواهد داد. با این حال فرمول استوکاستیک تایید می کند که در حقیقت مقدار بالای اندیکاتور نشانه ادامه روند می باشد.
بنابراین، بهترین روش برای پیدا کردن نقطه ورود با به کارگیری این اندیکاتور این است که نقاط ورود برای خرید را بعد از یک اصلاح کاهشی موقت در یک روند افزایشی، و نقاط ورود برای فروش را بعد از یک اصلاح افزایشی در یک روند کاهشی، جستجو نمایید. ممکن است در ابتدا سخت به نظر آید؛ مخصوصا اگر یک تحلیلگر تازه وارد بوده و تجربه اندکی در زمینه واگراییها داشته باشید. ولی بیایید به یک مثال نگاهی بیاندازیم تا ببینید که تقریبا مفهومی ساده میباشد.
در تصویر بالا، می بینیم که یورو/دلار (EUR/USD)، در یک روند افزایشی پایدار قرار دارد و خط روند را حفظ نموده است. ولی از هفته دوم تا پایان ماه ماه ژوئن سال ۲۰۲۰، قدرت صعود خود را از دست می دهد و قیمت اندک اندک به سمت پایین و خط روند رانده می شود. در همان هنگام استوکاستیک حرکتی رو به پایین دارد و تا پایان ماه تا سطح ۲۲ کاهش می یابد. در اینجا، یک واگرایی صعودی کامل و یک موقعیت خرید در یک پولبک به وجود آمده است.
2-Relative Strength Index (RSI)
درست مانند Stochastics ، شاخص قدرت نسبی (RSI) بین مقادیر 0 و 100 در نوسان است. با این حال ، میزان overbought و oversold معمولاً در طول یک روند صعودی 70 و در یک روند نزولی 30 تعیین می شود. علاوه بر این ، روش تفسیر RSI تقریباً مشابه شاخص Stochastics است.
در حالی که هر دو اندیکاتور Stochastics و RSI به عنوان نوسان کننده حرکت در نظر گرفته می شوند ، RSI در طول مکدی در مقابل قدرت نسبی یک بازار روند دار بهتر عمل می کند زیرا سطح بالای 50 نشان دهنده روند صعودی کلی است و برعکس.
استراتژی RSI این است که ابتدا به دنبال سطوح حمایت و مقاومت بالقوه و سپس یافتن فرصت های ورود به بازار باشید. برای انجام این کار ، به جای تمرکز بر سطح 50 ، می توانیم دو خط اضافی 40 و 60 را در RSI ترسیم کنیم.
در تصویر بالا، می بینیم که پوند/دلار (GBP/USD)، هنگامی که RSI 40 و ۶۰ می باشد، سطح حمایتی و مقاومتی دارد. چنانچه سطوح احتمالی حمایت و مقاومت را نمی دانید، به قیمت نگاه کنید و زمانی که RSI به این سطوح نزدیک شد، می تواند به شما در تایید تغییر در جهت کنونی قیمت کمک کند. در کنار این اطلاعات، میتوانید به الگوهای کندلی یا شکستهای خط روند نیز بنگرید و نقطه ورود را بیابید.
3-اسیلاتورشاخص کانال کالا (CCI)
اندیکاتور CCI و اندیکاتور RSI، از نظر فرمول پایه و کاربرد، با یکدیگر متفاوت می باشند. در حالیکه RSI، بین ۰ و ۱۰۰، نوسان می کند، CCI، هیچ سطح حداکثر و حداقلی ندارد. ولی در شرایط بازار عادی، بین سطوح ۱۰۰- و ۱۰۰+ نوسان میکند و هنگامیکه در این محدوده باشد، نشانه عدم وجود روند قوی در بازار است و نشان از پایداری احتمالی قیمت دارد.
در مقابل، CCI بالای ۱۰۰+، از یک روند افزایشی قوی، و CCI پایینتر از ۱۰۰-، از یک روند کاهشی قوی خبر میدهند.
ساده ترین راه برای یافتن فرصتهای ورود به بازار با CCI ، ترکیب آن با تحلیل تکنیکال مبتنی بر price action، مانند شکست خطوط روند است.
در تصویر بالا چارت EURAUD در تایم فریم روزانه را میبینید ، وقتیکه سطوح CCI از -100 و +100 عبور کرد، در هر دو مورد CCI مجددا به محدوده نرمال بین -100 و +100 برگشت.با این حال هنگامی که روندها از سر گرفته شد و خطوط روند مربوطه را شکست ، سودهای خوبی را به همراه داشت.
برای اصلاح بیشتر این استراتژی ، می توانید آن را با تجزیه و تحلیل چارچوب زمانی متعدد (multiple timeframe) ترکیب کنید که به شما کمک می کند فرصت های ورود را خیلی زودتر شناسایی کنید.
4-مکدی (MACD)
سه اسیلاتور اول مورد بحث ما همه از نمودارهای خطی برای نشان دادن سطوح استفاده می کنند. اما شاخص (MACD) کاملاً متفاوت است زیرا از دو میانگین متحرک با هیستوگرام برای سنجش قدرت حرکت ترکیب می کند.
دو خط MACD نشان دهنده یک EMA 12 دوره ای و یک میانگین متحرک نمایی 26 دوره ای (EMA) است. هنگامی که دوره کوتاه تر EMA از دوره EMA طولانی تر عبور می کند ، نشان دهنده تغییر در روند است ، درست مانند یک کراس اوور معمولی MA. اما ، آنچه MACD را واقعا برجسته می کند ، هیستوگرام است که فاصله بین این دو EMA را اندازه گیری می کند. وقتی هیستوگرام بالای خط 0 باشد و در حال افزایش باشد ، نشان دهنده روند صعودی است که شتاب می گیرد. از سوی دیگر ، هنگامی که هیستوگرام زیر خط 0 باشد ، نشان می دهد که روند نزولی در حال قدرت گرفتن است.
با کمک سطوح MACD و مقایسه آن ها با نمودار قیمتی میتوان واگرایی و همگرایی ها را تشخیص داد.
بهترین راه برای استفاده از MACD برای یافتن فرصت ورود به بازار این است که بدنبال سیگنال های خلاف جهت باشید. این بدان معناست که وقتی خط سیگنال MACD به زیر سطح 0 رسیده و سیگنال خرید ایجاد می کند ، به دنبال سگنال buy باشید. در مقابل ، هنگامی که خط سیگنال MACD بسیار بالاتر از سطح 0 معامله می شود ، باید به دنبال سیگنال sell باشید. و اگر واگرایی پیدا کردید ،شانس موفقیت سیگنال شما بیشتر است ، همانطور که در عکس بالا میبینید.
نکته مهم : اسیلاتورها در جهت یابی و اندازه گیری حرکت جفت ارزها و دارایی ها عالی هستند. اما استفاده از یک اسیلاتور برای یافتن ورودی های بازار حتی برای باتجربه ترین معامله گران تکنیکال نیز سخت خواهد بود. در عوض ، توصیه می کنیم یکی از 4 اسیلاتور برتر که در بالا در مورد آن صحبت کردیم را با پرایس اکشن ، اعم از شکست یا الگوهای شمعی ، برای تأیید قبل از ثبت سفارش ترکیب کنید.
چه زمانی باید از اسیلاتورها استفاده کنیم؟
زمانی که یک اسیلاتور از خط مرکزی رسم شده بالاتر یا پایینتر بیاید به معاملهگر در تشخیص نقاط سقف و کف کمک میکند. در معاملاتی که در فضاهای خنثی انجام میشود، استفاده از اسیلاتور خارقالعاده عمل میکند، اما زمانی که قیمت از فضای خنثی خارج میشود و وارد یک روند جدید میشود، اسیلاتورها سیگنالهای نابهنگام و خطرناکی تولید میکنند.
باید دقت کرد وقتی یک روند صعودی جدید و قدرتمند شکل میگیرد، اسیلاتور میتواند برای هفتهها در حالت اشباع خرید باقی بماند و سیگنالهای فروش بیموقع و نابهنگام صادر کند. همچنین زمانی که یک روند نزولی جدید شکل میگیرد، اسیلاتور میتواند برای هفتهها در حالت اشباع فروش باقی بماند و سیگنالهای خرید بیموقع و نابهنگام صادر کند. یکی از معیارهای تحلیلگر حرفهای بودن این است که چه زمانی از اسیلاتورها استفاده کنیم و چه زمانی از اندیکاتورها.
اسیلاتورها مانند دیگر اندیکاتورها در زمانی که با نمودار قیمت واگرا میشوند بهترین سیگنالهای معاملاتیشان را صادر میکنند. زمانی که قیمت با کاهش مواجه میشود و یک کف جدید شکل میگیرد، اما اسیلاتور از تشکیل یک کف جدید امتناع میورزد یک واگرایی صعودی شکل میگیرد. واگرایی صعودی اغلب به پایان یک روند نزولی اشاره دارد و واگرایی نزولی اغلب در روند صعودی اتفاق میافتد و نشان میدهد که بازار به یک قله رسیده است. این واگرایی زمانی حاصل میشود که قیمت در روند صعودی خود به یک سقف جدید دست یابد. اما اسیلاتور همگام با قیمت یک سقف جدید شکل نمیدهد.
بیتکوین باید مقاومت را در هم بشکند
قیمت بیت کوین اندکی کاهش یافت و حمایت 29000 دلاری را تست کرد. این ارز دیجیتال باید مقاومت 30500 دلاری در هم بشکند تا بتواند به سطوح بالاتری صعود کند.
به گزارش شبکه اطلاعرسانی طلا و ارز به نقل از نیوزبیتیسی، بیت کوین (BTC) نتوانست خود را به بالای 31000 دلار برساند و به زیر 30000 دلار کاهش یافت. بیت کوین در حال حاضر بالاتر از سطح 30000 دلار و میانگین متحرک سادهی 100 ساعته معامله میشود. در نمودار ساعتی BTC/USD، مکدی در مقابل قدرت نسبی خط روند نزولی متصل به مقاومت نزدیک به 29600 دلاری به سمت بالا شکسته شد. در صورت بسته شدن قیمت بیت کوین در بالای مقاومت 30500 دلار، این ارز دیجیتال میتواند مومنتوم صعودی خوبی به دست بیاورد.
بیت کوین با موانعی روبهرو است
قیمت بیت کوین یک حرکت اصلاحی نزولی را از منطقهی 31500 دلار آغاز کرد. بیت کوین زیر ناحیهی حمایت 30000 دلاری و میانگین متحرک سادهی 100 ساعته معامله شد.
بیت کوین حرکتی به زیر سطح 29500 دلار را آغاز کرد، ولی گاوها (معاملهگرانی که به دنبال افزایش قیمتها هستند) در نزدیکی منطقهی 29000 دلار شروع به فعالیت کردند. کف قیمت در نزدیکی 29060 دلار تشکیل شده است و اکنون بیت کوین در حال جبران زیان است. حرکت مشخصی به بالای سطح 29500 دلار مشاهده میشود. قیمت بیت کوین از سطح 23.6% فیبوناچی اصلاحی نزولیِ اخیر از سقف نوسانی 31,390 دلار به کف 29,060 دلار عبور کرد.
بیت کوین اکنون بالاتر از سطح 30000 دلار و میانگین متحرک سادهی 100 ساعته معامله میشود. در نمودار ساعتی BTC/USD، مقاومت نزدیک به 29600 دلار به سمت بالا شکسته شد.
مقاومت فوری نزدیک به سطح 30300 دلار مشاهده میشود. این مقاومت نزدیک مکدی در مقابل قدرت نسبی به سطح 50% فیبوناچی اصلاحی نزولی اخیر از سقف نوسانی 31,390 دلار به کف 29,060 دلار قرار دارد. بسته شدن موفقیتآمیز قیمت بیت کوین در بالای سطح 30300 دلار میتواند شرایط را برای یک روند صعودی خوب مهیا کند.
مقاومت اصلی بعدی نزدیک به سطح 31400 دلار است. یک حرکت آشکار به بالای سطوح مقاومت 30300 و 31400 دلار ممکن است شروع یک صعود تازه در جلسات معاملاتی آینده باشد. مقاومت کلیدی بعدی میتواند نزدیک به سطح 32500 دلار باشد که شکستن آن ممکن است قیمت بیت کوین را تا 34000 دلار افزایش یابد.
آیا شاهد کاهش بیشتر قیمت خواهیم بود؟
چنانچه بیت کوین نتواند خود را به بالای ناحیه مقاومت 31400 دلاری برساند، ممکن است دوباره کاهش یابد. حمایت فوری در سمت نزولی نزدیک به سطح 29600 دلار است.
نخستین حمایت اصلی نزدیک به سطح 29000 دلار است. شکست نزولی و بسته شدن قیمت در زیر سطح حمایت 29000 دلار ممکن است شروع یک روند نزولی بزرگ باشد.
اندیکاتورهای تکنیکال
مکدی ساعتی - مکدی بیت کوین اکنون به آرامی در منطقهی صعودی در حال حرکت است.
RSI ساعتی (شاخص قدرت نسبی) - RSI برای بیت کوین اکنون بالاتر از سطح 50 است.
دیدگاه شما