میانگین واگرایی همگرایی متحرک چیست؟
واگرایی همگرایی متحرک (MACD) چیست؟ و چه کاربردهایی دارد؟
واگرایی همگرایی متحرک (MACD) یک شاخص حرکت روند است که رابطه بین دو میانگین متحرک قیمت را نشان میدهد. MACD با کسر میانگین متحرک نمایی 26 دوره (EMA) از EMA 12 دوره محاسبه میشود.
نتیجه این محاسبه خط MACD است. سپس یک EMA نه روزه از MACD به نام «خط سیگنال» در بالای خط MACD رسم میشود، که میتواند به عنوان محرک سیگنالهای خرید و فروش عمل کند. معامله گران ممکن است هنگام عبور MACD از خط سیگنال خود، خریداری کنند و هنگام عبور MACD از زیر خط سیگنال، بفروشند – یا شاخصهای متحرک همگرایی میانگین (MACD) را میتوان به روشهای مختلفی تفسیر کرد، اما روشهای متداول کراس اوور، واگرایی و افزایش / سقوط سریع است.
نکات کلیدی نمودار MACD
میانگین واگرایی همگرایی همگرایی و واگرایی متحرک (MACD) با کسر میانگین متحرک نمایی 26 دوره (EMA) از EMA 12 دوره محاسبه میشود.
MACD هنگام عبور از خط سیگنال خود از بالا (برای خرید) یا از پایین (برای فروش) سیگنالهای تکنیکال را تحریک میکند.
سرعت کراس اوورها نیز به عنوان سیگنال خرید بیش از حد یا فروش بیش از حد بازار در نظر گرفته میشود.
MACD به سرمایه گذاران کمک میکند تا درک کنند که آیا حرکت صعودی یا نزولی قیمت تقویت یا ضعیف میشود.
MACD با کسر EMA بلند مدت (26 دوره) از EMA کوتاه مدت (12 دوره) محاسبه میشود. میانگین متحرک نمایی (EMA) نوعی میانگین متحرک (MA) است که اهمیت بیشتری را برای جدیدترین نقاط داده قائل میشود.
یادگیری از MACD
MACD هر زمان که میانگین متحرک نمایی 12 دوره ای (که با خط قرمز روی نمودار قیمت نشان داده شدهاست) بالاتر از EMA دوره 26 دوره است (خط آبی رنگ در نمودار قیمت)، مقدار مثبت MACD وجود دارد (به عنوان خط آبی در نمودار پایین نشان داده میشود) و هنگامی که میانگین متحرک نمایی 12 دوره ای زیر میانگین متحرک نمایی 26 دوره ای باشد، یک مقدار منفی است. هرچه فاصله MACD بالاتر یا پایینتر از خط پایه باشد نشان میدهد که فاصله بین دو EMA در حال افزایش است.
در نمودار زیر، میبینید که چگونه دو EMA اعمال شده در نمودار قیمت با MACD (آبی) عبور از بالا یا زیر خط پایه آن در شاخص زیر نمودار قیمت مطابقت دارد.
MACD اغلب با هیستوگرام نمایش داده میشود (نمودار زیر را ببینید) که فاصله بین MACD و خط سیگنال آن را ترسیم میکند. اگر MACD بالاتر از خط سیگنال باشد، هیستوگرام بالاتر از خط مبنای MACD همگرایی و واگرایی خواهد بود. اگر MACD زیر خط سیگنال خود باشد، هیستوگرام زیر خط مبنای MACD خواهد بود. معامله گران برای تشخیص زمان حرکت صعودی یا نزولی، از هیستوگرام MACD استفاده میکنند.
MACD در مقابل مقاومت نسبی
شاخص قدرت نسبی (RSI) نشان میدهد که آیا یک بازار نسبت به سطوح اخیر قیمت بیش از حد خریداری شده یا بیش از حد فروخته میشود. RSI نوسانی است که میانگین سود و زیان قیمت را در یک بازه زمانی مشخص محاسبه میکند. دوره زمانی پیش فرض 14 دوره با مقادیر محدود از 0 تا 100 است.
MACD رابطه بین دو EMA را اندازهگیری میکند، در حالی که RSI تغییرات قیمت را در رابطه با بالا و پایینترین قیمت اخیر اندازهگیری میکند. این دو شاخص اغلب با هم استفاده میشوند تا تصویر فنی کامل تری از بازار را به تحلیلگران ارائه دهند.
این شاخصها هر دو حرکت در بازار را اندازهگیری میکنند، اما، از آنجا که عوامل مختلفی را اندازهگیری میکنند، گاهی اوقات موارد متضادی ارائه میدهند. به عنوان مثال، RSI ممکن است یک بازه زمانی بالاتر از 70 را برای یک دوره پایدار نمایش دهد، نشان میدهد که بازار نسبت به قیمتهای اخیر بیش از حد به سمت خرید تمایل دارد، در حالی که MACD نشان میدهد بازار همچنان در حرکت خرید در حال افزایش است. هر یک از شاخصها ممکن است با نشان دادن واگرایی از قیمت، تغییر روند آینده را نشان دهند (قیمت بالاتر میرود در حالی که شاخص کم میشود، یا بالعکس)
محدودیتهای MACD
یکی از مشکلات اصلی واگرایی این است که غالباً میتواند علامت معکوس احتمالی را نشان دهد اما در واقع هیچ معکوس واقعی اتفاق نمیافتد – یک مثبت کاذب ایجاد میکند. مشکل دیگر این است که واگرایی همه معکوسها را پیشبینی نمیکند. به عبارت دیگر، این مقدار بسیاری از معکوسها را که رخ نمیدهد و معکوس قیمت واقعی را به اندازه کافی پیشبینی میکند.
واگرایی «مثبت کاذب» اغلب زمانی اتفاق میافتد که قیمت یک دارایی به یک طرف حرکت میکند، مثلاً در یک دامنه یا الگوی مثلث به دنبال یک روند. کاهش سرعت حرکت قیمت باعث میشود که MACD از افراط قبلی خود فاصله گرفته و به سمت خطوط صفر گرایش پیدا کند حتی در صورت عدم بازگشت واقعی.
نمونه ای از کراس اوورهای MACD
هنگامی که MACD زیر خط سیگنال قرار میگیرد، این یک سیگنال نزولی است که نشان میدهد زمان فروش فرا رسیدهاست. برعکس، هنگامی که MACD از خط سیگنال بالا میرود، شاخص سیگنال صعودی را نشان میدهد، که نشان میدهد قیمت دارایی احتمالاً حرکت رو به بالا را تجربه خواهد کرد. برخی از معامله گران قبل از ورود به موقعیت منتظر عبور متقابل بالای خط سیگنال هستند تا احتمال «جعل» و ورود زود هنگام به موقعیت را کاهش دهند.
همگرایی و واگرایی در بازارهای گاز
یک مدیر ارشد صنعت گاز و ال.ان.جی گفت: روند همگرایی بازارهای منطقه ای گاز به معنای ایجاد همگرایی در قیمت ها نخواهد بود.
به گزارش شانا به نقل از خبرگزاری رویترز از «هوستون» آمریکا، مارتین هاوستن مدیر بخش آمریکا و ال.ان.جی جهانی در شرکت انگلیسی «بی.جی گروپ» گفت: تاخیرها در تامین اعتبار و اجرای پروژه های تولید گاز طبیعی مایع شده (ال.ان.جی) در نقاط مختلف جهان، دلیلی برای احتیاط در پیش بینی رشد دادوستد ال.ان.جی است.
وی با این حال تاکید کرد که با وجود نوسان های کوتاه مدت در تحویل محموله های ال.ان.جی، به آینده صنعت و تجارت ال.ان.جی امیدوار است.
این کارشناس صنعت گاز افزود: افزایش انعطاف پذیری در تجارت جهانی ال.ان.جی به این معنا نیست که یک بازار جهانی ال.ان.جی مانند بازار نفت ایجاد خواهد شد.
وی در ادامه افزود: نظر ما این است که بازارهای گاز منطقه ای مجزا و جداگانه ای وجود دارد و این بازارها به همین شکل ادامه خواهند یافت؛ بازارهای گاز بر پایه مجموعه متفاوتی از عوامل فعالیت می کنند که بستگی به وجود منابع سوخت رقیب ، رشد تقاضا، امنیت عرضه و دسترسی به خطوط لوله دارد.
هاوستن تاکید کرد: این بازارهای منطقه ای به طور فزاینده ای با هم مرتبط می شوند اما گمان نمی کنم این مسئله منجر به همگرایی در قیمت ها شود.
مدیر بخش ال.ان.جی جهانی بی.جی گروپ در بخش دیگری از گفت و گو با رویترز گفت: میزان عرضه ال.ان.جی به آمریکا در سال 2008 بستگی به رشد عرضه جهانی و شدت تقاضا در مناطق خارج از آمریکا دارد.
وی افزود: این که آیا آمریکا در سال 2008 مقدار بیشتری ال.ان.جی وارد خواهد کرد یا خیر، بستگی به این دارد که آیا رشد عرضه جهانی ال.ان.جی بیشتر خواهد بود یا افزایش کمبود عرضه در بازارهای غیرآمریکایی.
شرکت بی.جی بزرگترین واردکننده ال.ان.جی به آمریکا است اما این سوخت را به بازارهای دیگر نقاط جهان نیز حمل می کند.
واردات ال.ان.جی آمریکا در سال 2007 به رقم بی سابقه 738 میلیارد فوت مکعب رسید و تحلیلگران می گویند این افزایش واردات در حالی ثبت شده که نوسان های فصلی ناشی از تقاضای بیشتر و بهای بالاتر در مناطق دیگر جهان بخصوص ژاپن و کره، نیز در پاییز و زمستان بر بازار تاثیر داشته است.
آمریکا بزرگترین ظرفیت ذخیره سازی گاز را در جهان دارد و وضعیت عرضه داخلی گاز این کشور به شرکت ها اجازه می دهد زمانی که تقاضای ال.ان.جی در سایر بازارها پایین تر است، این سوخت را به آمریکا منتقل کنند و هنگامی که قیمت در نقاط دیگر بالاتر است آن را به بازارهای دیگر ببرند.
گاز طبیعی هنگامی که تا دمای 160 درجه سانتیگراد زیر صفر سرد شود به مایع تبدیل می شود و حجم آن به یک ششصدم حالت طبیعی می رسد که در این حالت امکان حمل و نقل آن با تانکرهای مخصوص به مناطقی که خط لوله گاز وجود ندارد، فراهم می شود.
معامله با واگرایی در فارکس
اگرچه اندیکاتورها دارای تاخیر هستند، در مورد واگرایی، این ویژگی عقب ماندگی در واقع به ما کمک میکند تا نقاط ورود بهتر و قابل اطمینانتری را پیدا کنیم. واگرایی نه تنها توسط معاملهگران خلاف روند قابل استفاده هستند بلکه معاملهگران پیرو روند نیز میتوانند از واگرایی برای تعیین زمان خروج خود استفاده کنند. در صورت ترکیب واگرایی و همگرایی با سایر استراتژیهای معاملاتی میتوان نتایج خوبی را در معاملات بدست آورد.
واگرایی چیست؟
بیایید با واضح ترین سوال شروع کنیم و بررسی کنیم که واگرایی در واقع چیست و در مورد قیمت به شما چه میگوید.
هنگامی که قیمت یک higher high جدید ایجاد میکند، اندیکاتور در همان لحظه یک lower low نشان میدهد، زمانی که چارت قیمتی و اندیکاتور یا اسیلاتور مورد استفاده ما هماهنگ نباشند و با یکدیگر اختلاف داشته باشند یک واگرایی رخ میدهد.
به عبارت دیگر هرگاه اسیلاتور حرکت قیمت را تایید نکند میتوان گفت یک واگرایی شکل میگیرد.
به عنوان مثال در یک روند صعودی قیمت یک قله جدید ایجاد میکند، اما اسیلاتور ما در همان لحظه قله جدیدی ایجاد نکرده است. به این اختلاف واگرایی گفته میشود. یا در یک روند نزولی چارت قیمتی یک کف یا دره جدید ایجاد کرده، اما اسیلاتور ما آن را تایید نمیکند که در اینجا گفته میشود یک واگرایی مثبت داریم.
توجه داشته باشید واگرایی در یک روند صعودی باعث کاهش احتمالی قیمت میشود. همچنین همگرایی در یک روند نزولی باعث افزایش احتمالی قیمت میشود.
واگرایی RSI
شاخص قدرت نسبي (RSI) اسیلاتوری است که توسط جی ویلز وایلدر معرفی شد. RSI با کنترل تغییراتی که در قیمت بسته شدن پدید میآید به اندازهگیری قدرت در هر یک از اقلام معاملاتی میپردازد. RSI یک اندیکاتور پیشرو یا دست کم همزمان است و هرگز یک اندیکاتور تأخیری محسوب نمیشود.
واگرایی را میتوان با اندیکاتورهای مختلفی مثل MACD ،CCI بررسی کرد. اما طبق تجربه بهترین آن RSI یا شاخص قدرت نسبی میباشد. RSI میانگین سود و ضرر را در یک دوره معین بررسی میکند. به عنوان مثال اگر RSI شما روی ۱۴ تنظیم شده باشد، کندلهای صعودی و نزولی را در ۱۴ کندل آخر بررسی میکند.
هنگامی که سطح RSI پایین باشد به این معنی است که کندل های نزولی در ۱۴ کندل گدشته بیشتر و قوی تر از کندل های صعودی بوده است.هرگاه سطح RSI بالا باشد بدین معنی است که کندل های صعودی بیشتر و قوی تر بوده اند.
آموزش واگرایی RSI
در طول روندها میتوانید از RSI برای مقایسه امواج روند استفاده کنید و قدرت یک روند را بررسی کنید. در اینجا سه سناریو وجود دارد و تصویر زیر تک تک آنها را نشان میدهد:
در حالت شماره ۱ به این نکته توجه داشته باشید، وقتی که RSI به بالاترین سطح خود میرسد به این معنی نیست که روند ضعیف همگرایی و واگرایی شده است و احتمال ریزش وجود دارد بلکه در این حالت قیمت همچنان مومنتوم خود را حفط میکند (این اشتباه را اکثر تریدرها انحام میدهند). این فقط بدان معنی است که روند بدون تغییر پیش میرود.
همانطور که در تصویر زیر در حالت شماره(۲) میبینید، RSI در طول روند صعودی سالم و قوی به بالاترین سطح خود می رسد(بالای سطح ۷۰). این بدان معناست که تعداد شمعهای صعودی بیشتر و بزرگتر در موج روند اخیر نسبت به موج قبلی وجود داشته است.
در حالت (۳) میبینید که قیمت در طول یک روند صعودی به بالاترین حد خود میرسد، اما RSI شما به پایینترین سطح خود میرسد (به پایینتر از سطح ۷۰). به این معنی است که آخرین شمعهای صعودی به اندازه عملکرد قبلی قیمت قوی نبوده و روند رو به کاهش است. این همان چیزی است که ما آن را واگرایی مینامیم و در تصویر زیر، واگرایی نشان دهنده پایان روند صعودی است و روند نزولی را ممکن میسازد.
مشاهده یک واگرایی به شما میگوید که پویایی روند در حال تغییر است و اگرچه هنوز هم میتواند یک روند واقعی به نظر برسد، اما پایان احتمالی این روند نزدیک است.
الگوی چالهها و قلهها در RSI با تغییر دوره زمانی آن دستخوش تغییر نمیشود بلکه در دورههای زمانی کوتاه مدتتر مثل ۷ یا ۹ روزه سیگنالهای صادر شده توسط RSI آشکارتر و واضحتر میگردند.
RSI بین ۰ و ۱۰۰ نوسان میکند. وقتی RSI به یک قله میرسد و به سمت پایین تغییر جهت میدهد نشان دهنده وجود یک قله در نمودار قیمت در همان منطقه است. وقتی RSI با کاهش خود یک کف تشکیل میدهد و از آن نقطه با سمت بالا تغییر جهت میدهد به معنای تشکیل یک کف در نمودار قیمت در همان منطقه است.
این تغییر جهتها در بازارهای مختلف و حتی در یک بازار، بسته به این که در دوران نزولی خود به سر ببرد و یا در دوران صعودی در سطوح مختلفی انجام میشوند.
محدودههای اشباع خرید و اشباع فروش برای هر بازار و برای هر سال متفاوت هستند. هیچ سطح طلائی وجود ندارد که تمام سقفها و کفها را در بر گیرد. سیگنالهای اشباع خرید و اشباع فروش مانند این است که با خواندن عدد دماسنج بگوئیم امروز یک روز سرد است یا یک روز گرم. یک دمای خاص که در زمستان به معنی یک روز گرم است ممکن است در تابستان یک روز خنک محسوب شود.
خطوط مرجع افقی در RSI باید طوری تنظیم شوند که با بالاترین قلهها و پایینترین چالههای RSI دارای تقاطع باشند. این خطوط معمولا در اعداد ۳۰ و ۷۰ رسم میشوند.
بعضی از معاملهگران از سطوح ۶۰ و ۸۰ در بازارهای صعودی و از سطوح ۲۰ و ۹۰ در بازارهای نزولی استفاده میکنند. برای رسم این سطوح میتوانید از قاعده ۵ درصد نیز استفاده كنید. بدین ترتیب که سطوح مرجع RSI را طوری رسم کنید که RSI کمتر از ۵% زمان خود در ۴ تا ۶ ماه گذشته را فراتر از این خطوط گذرانده باشد و سپس هر ۳ ماه یکبار این سطوح را مورد بازبینی و تنظیم مجدد قرار دهید.
معنی Divergence چیست؟
Divergence یک ابزار بسیار قدرتمند برای ترید کردن است. معاملهگری که بداند چگونه در شرایط مناسب بازار با سیگنالهای صحیح معامله کند، میتواند روش قوی و موثری برای گرفتن سود از بازار را ایجاد کند.
چگونه با divergence ترید کنیم
واگرایی همیشه منجر به برگشت کامل روند نمیشود و اغلب قیمت فقط پس از واگرایی وارد یک موج اصلاحی میشود. به خاطر داشته باشید که واگرایی فقط نشانه از دست دادن شتاب و مومنتوم است، اما لزوماً نشان دهنده تغییر کامل روند نیست.
برای جلوگیری از ورودهای اشتباه به شدت توصیه میکنیم که معیار و ابزارهای تاثیر گذار دیگری را به استراتژی خود اضافه کنید. divergence به تنهایی آنقدر قوی نیست که برای گرفتن پوزیشن فقط به آن متکی باشید.
در زیر میبینیم که چگونه قیمت ۲ واگرایی ایجاد کرده اما قیمت هرگز ریزش نداشته است. بنابراین، divergence بسیاری از مواقع فقط اصلاحات را نشان میدهد.
اینکه در چه مکانی بدنبال واگراییها هستید بسیار مهم است. بهتر است که منتظر رسیدن قیمت به یک ناحیه حمایتی و مقاومتی مهم باشید و سپس بعد از شکست خط روند وارد معامله شوید.
تصویر زیر یک مثال عالی است: در سمت چپ، روند صعودی را مشاهده میکنید که دارای دو واگرایی است. با این حال، اولین مورد به طور کامل شکست خورد و دومی به یک سود بزرگ منجر شد. چه فرقی داشت؟ وقتی نگاهی به چارچوب زمانی بالاتر در سمت راست میاندازیم، میبینیم که اولین واگراییها در وسط هیچ کجا اتفاق افتاده و واگرایی دوم در یک سطح مقاومت بسیار مهم (خط زرد و پیکان زرد) شکل میگیرد. به عنوان یک معاملهگر، ابتدا مناطق حمایت/مقاومت خود را مشخص کرده و سپس اجازه میدهید قیمت به آنجا برسد. چنین رویکردی عملکرد شما را تا حد زیادی بهبود خواهد بخشید.
بررسی وضعیت واگرایی و همگرایی اقلیتهای قومی و مذهبی در کشور (مناطق کرد نشین و بلوچ نشین)
مساله تکثر قومی و مذهبی در همه کشورها جزء دغدغه های اصلی سیاستمداران بوده و هست و زمانیکه این موضوع با امنیت ملی گره میخورد از اهمیت و حساسیت فوق العاده ای برخوردار می شود. اما وجود تمایزهای قومی همواره به طور بالقوه می تواند منشأ بروز تنش های زودگذر یا شکل گیری تنش های وا گرا با پیامدهای درازمدت برای امنیت ملی باشد. براین اساس پژوهش حاضر با هدف آینده پژوهی تاثیر شکاف قومی، مذهبی بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران (با تاکید بر قوم کرد و بلوچ) انجام شده است. پژوهش از نوع توصیفی ـ تحلیلی و با ترکیبی از روش اسنادی و پیمایشی اجرا شده است. جمعآوری اطلاعات بخش پیمایشی پژوهش با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته که روایی(از طریق نظر خبرگان) و پایایی(از طریق آلفای کرونباخ) سنجیده شده است، انجام گردید. برای تحلیل اطلاعات از آمارهای توصیفی و استنباطی (با استفاده از نرم افزار Spss) و همچنین از روش تحلیل swot استفاده گردید. نتایج نشان داد که قوم کرد واگرایی بیشتری نسبت به قوم بلوچ دارند و در مجموع میزان دهمگرایی این دو قوم با حکومت مرکزی ضعیف است. همچنین به نظر می رسد که چشم انداز شکافهای قومی و مذهبی در مناطق کرد نشین و بلوچ نشین از لحاظ امنیت پایدار بماند و به عنوان یک پازل فرهنگی در جامعه متکثر ایران، شرایط فعلی را حفظ نماید، و در این برهه نحوه اقدامات دولت در مهار این بحران و حفظ منافع و امنیت ملی کشور بسیار حیاتی است.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Investigating the situation of divergence and convergence of ethnic and religious minorities in the country (Kurdish and Baloch areas)
نویسندگان [English]
- Keyvan Jokar 1
- Ahmad Bakhshayeshi Ardestani 2
- Fardin Bagheri 3
- Abdollah Allah karam 3
1 Azad Islamic University
2 Professor,Department Political Scinence,Central Tehran Branch,Islamic Azad University,Tehran,Iran
3 Assistant Professor, Department Political Scinence,Central Tehran Branch,Islamic Azad University,Tehran,Iran
چکیده [English]
The issue of ethnic and religious pluralism in all countries has been and is one of the main concerns of politicians, and it is extremely important and sensitive when it comes to national security. But ethnic divisions can always potentially be the source of transient tensions or the formation of divergent tensions with long-term consequences for national security. Accordingly, the present study aims to investigate the impact of ethnic and religious divisions on the national security of the Islamic Republic of Iran (with emphasis on the Kurdish and Baluch peoples). The research is descriptive-analytical with a combination of documentary and survey methods. The data همگرایی و واگرایی همگرایی و واگرایی were collected using a researcher-made questionnaire that its validity is measured by experts’ opinions and reliability is measured through Cronbach's alpha. Descriptive and inferential statistics (using Spss software) as well as swot analysis method were used to analyze the data. It also seems that the prospect of ethnic and religious divisions in the Kurdish and Baloch areas remains stable in terms of security and, as a cultural puzzle in Iran's pluralistic society and maintains the current situation. At this point, the government's efforts to contain the crisis and protect the country's national interests and security are vital.
همگرایی و واگرایی
«روابط عمومی» و «بازاریابی» دو حوزه ای هستند که هم می توانند همگرا باشند و هم واگرا.در واقع زمانی که رویکرد و نگاه دو حوزه در زمینه ارتباطات و تبلیغات به هم نزدیک و سازگار باشد، همگرایی رخ می دهد و زمانی که رویکردهای آنها از همدیگر فاصله داشته باشد، واگرایی رخ می دهد. زمانی این همگرایی و واگرایی از اهمیت برخوردار می شود که یک سازمان تمام خط مشی و سیاست ها و راهبردهای خود را مبتنی بر مولفه «مشتری» تعیین و تدوین کرده باشد.
ت عریف ساده بازاریابی به معنای شناسایی مشتریان، رقبا و کل بازار و شناساندن کالاها و خدمات به مشتریان و رضایت مشتریان و سازمان است.این تعریف فصل مشترک و همگرایی زیادی با اهداف و وظایف ارتباطی و تبلیغی روابط عمومی و مدیریت ارتباطات یک سازمان دارد. زیرا روابط عمومی نیز نهادی است که به جوامع نوین تعلق دارد و در روند پیدایش و رشد شرکت ها و سازمانهای نوین برای تسهیل ارتباط میان سازمانها با محیط درونی و بیرونی، ارتباط مناسب با مشتریان [1] و مصرف کننده نهایی [2] ، تبلیغات و بازایابی مناسب و شفاف به منظور ارایه خدمات و فروش بیشتر و ایجاد تصویری مطلوب از سازمان و کالاها و خدمات آن نزد مشتریان،ارتباط با گروههای تأثیرگذار و تأثیرپذیر از سازمان، افکار عمومی، رسانهها و سازمانهای دیگر ایجاد شده است. در واقع«مشتری»، عنصر مشترک بازاریابی و روابط عمومی است. زمانی که بخش روابط عمومی و بازاریابی رویکرد ارتباطی، اطلاع رسانی و تبلیغی خود به صورت انسانی، صحیح، شفاف، تعاملی و مداوم و آینده نگرانه را در قبال به مشتریانش در پیش می گیرند و در برابر تصمیم و عملکرد و خدمات و فعالیت های سازمان خود را مسئول و پاسخگو می دانند، همگرایی رخ می دهد. اما زمانی که بخش بازاریابی بدون توجه به جنبه های ارتباطات انسانی تعاملی پایدار(که فلسفه روابط عمومی است)، سیاست های و برنامه های خود تنها بر محور تبلیغ صرف،افزایش فروش، کسب درآمد و نظایر آن بنا کند، واگرایی بین دو بخش رخ می دهد.
آیا بازاریابی محض و هدف آن که دستیابی به سود محض سازمان و یا شرکت در کوتاه مدت است، تمام هدف یک فعالیت ارتباطی و تبلیغی است؟پاسخ به این سوال متخصصین تبلیغات و بازاریابی را به سوی یک مفهوم جدید به نام «بازاریابی اجتماعی» سوق داد. درعصر مشکلات زیست محیطی، کمبود منابع، رشد فزآینده جمعیت، تورم جهانی و فراموشی خدمات اجتماعی، آسیب های انسانی مصرف کالاها و تامین خواسته های بلند مدت مشتریان،تامین رفاه بلند مدت و . بازاریابی محض کافی نیست. چنین نگرانی هایی ما را به مفهوم بازاریابی اجتماعی نزدیک می کند و بازاریابان اجتماعی در تعیین سیاستگذاری ها بین ملاحظات سه گانه«منافع شرکت»، «خواسته های مصرف کننده» و «منافع جامعه» تعادل برقرار می کنند(محمدیان، 1388). در سازمان ها و شرکت های تجاری، خدماتی و تولیدی موفق، بخش بازاریابی زیر نظر مدیریت ارتباطات و روابط عمومی به فعالیت می پردازند و تعیین استراتژی،سیاست گذاری و هدایت فرآیند تبلیغ باید به عهده متخصصین ارتباطات و بازاریابی دو بخش به صورت همگرایانه است
کارکنان بخش روابط عمومی و بخش بازاریابی در یک سازمان در خط مقدم ارتباط با مشتریان سازمان یعنی مصرف کننده نهایی خدمات و کالا هستند.عملکرد(ارتباطی و اطلاعاتی) هر کدام از کارکنان روابط عمومی تاثیر مستقیمی بر تصویر [3] و برند [4] شرکت در نزد مخاطبان مشتریان دارد.هرچه قدر تلاش کنیم این تصویر مطلوب تر و زیباتر شود، به ادامه حیات سازمانی، ایجاد و تقویت اعتماد اجتماعی(عمومی)، جذب و افزایش مشتری، افزایش درآمد همگرایی و واگرایی و. کمک کرده ایم.
در گذشته فعالیتهای بازاریابی بانکی فقط در حوزه ارتباط با مشتری ، معرفی خدمت به او، ترغیب او به استفاده از یک خدمات یا مشارکت بیشتر و نظایر آن خلاصه می شد. در حالی که امروزه این اقدامات فقط بخشی از فعالیت های روابط عمومی است. هم در روابط عمومی نوین و هم در بازاریابی نوین نگاه سازمان از برون به درون است ، یعنی اینکه نیازها و خواسته های مشتریان است که برنامه های طراحی ، تولید و نحوه فروش و دیگر خدمات را مشخص می کند نه دیدگاه و نظرات صرف مدیران سازمان. بر اساس این تعریف فعالیت های «روابط عمومی و بازاریابی» باید سه محور اصلی را دنبال کند:
الف- بازارشناسی: عبارت است از شناخت نظام بازار خدمات بانکی شامل جایگاه خدمات فعلی بانک ها و قوت همگرایی و واگرایی ها و ضعف های آنها، انتظارات، خواسته ها، ایده ها و نظرات مشتریان، شرایط و عوامل محیطی اثرگذار برنظام بازار به ویژه سیاست های دولت و قوانین حاکم و حتی تحولات جهانی در نظام بانکی و الگوهای موفق در این نظام. در واقع، بازارشناسی زیربنای همگرایی و واگرایی تحول در نظام بانکی است، زیرا نتیجه بازارشناسی که خود حاصل ارتباط دایم با بازار و انجام مطالعات و تحقیقات اجتماعی و مخاطب شناسی به شکل های گوناگون است، اطلاعات جامع، به روز، مرتبط و موردنیاز استراتژیست ها، برنامه ریزها، تصمیم گیرندگان و مدیران بانکی میباشد.
ب- بازارسازی: بازارسازی عبارت است از استفاده از انواع تکنیک های ارتباطی، اطلاع رسانی و تبلیغاتی جهت ایجاد و افزایش سهم بازار، سهم مشتری، سهم فرصت و منابع و منافع بیشتر و بهتر. بازارسازی درنظام بانکی نیازمند شناخت و درک مشتریان داخلی (کارکنان) و مشتریان بیرونی و ارتباط درست با آنها و پاسخگویی به نیازها و خواسته هایشان می باشد. بازارسازی در فضای رقابت نیازمند استراتژیهای مناسب است. در نظام بانکی فعلی ایران که خدمات بانکی، محدود و تقریباً مشابه هستند، استراتژی مبتنی بر رفتار و اخلاق حرفه ای که بتواند مناسبات و ارتباط پایدار و قابل اعتماد و اطمینان به وجود آورد، می تواند نقش مهمی درجذب و جلب مشتریان و بازارسازی داشته باشد. در این میان، آگاهی از عناصر آمیخته بازاریابی خدمات بانکی و چگونگی استفاده از هر یک از پارامترهای مرتبط با آنها شامل نوع، تنوع، کیفیت و اندازه خدمات بانکی، نرخ ها و شرایط تسهیلات و اعتبارات، پوشش توزیع، زمان، مکان، امکانات و تجهیزات نوین برای ارایه و عرضه خدمات از جمله بانکداری الکترونیک و استفاده از ابزارها و شیوه های تبلیغ و ترویج و فروش خدمات و مدیریت ارتباط بامشتریان و به ویژه مدیریت نام و نشان تجاری نکاتی هستند که چنانچه در بازاریابی نوین نظام بانکی مورد توجه قرارگرفته و توسط نیروهای حرفه ای و با حمایت و پشتیبانی مدیران ارشد به کارگرفته شوند، قوه رقابتی بانک ها را تقویت کرده و نوعی مزیت و شایستگی رقابتی برای آنان به ارمغان میآورد.
در مرحله بازارسازی باید از ابزارهای ارتباطی و سانه ای و تبلیغی بهره گفت. منظور از ابزارهای رسانه ای و ارتباطی مناسب ابزاری است که بتواند با مشتری رابطه برقرار کرده و متناسب با نوع کالا یا خدمت و نیازهای اطلاعاتی که وجود دارد بتواند اطلاعات کافی را در اختیار او قرار دهد ابزارهایی همچون اطلاع رسانی و تبلیغات( از طریق رسانه های جمعی و فناورهای نوین ارتباطات و اطلاعات و اینترنت، شبکه های اجتماعی و رسانه همگرایی و واگرایی های نوینی مانند موبایل و. ) و ارتباطات شفاهی( فروش حضوری، پیشبرد فروش، ارتباط میان فردی مستقیم) در این شرایط به کمک می آیند .
ج-بازاردارای: یکی از مهمترین وظایف بازاریابی در نظام بانکی کشور، حفظ سهم بازار، ارتباط پایدار با مشتریان و تبدیل مشتریان عادی به نیروهای طرفدار، هوادار و وفادار می باشد. هر اندازه رقابت بیشتر و شدیدتر می شود، وجود مشتریان وفادار و همیشگی ارزشمندتر خواهدشد، چراکه مطالعات انجام شده در دنیا نشان داده که هزینه یافتن مشتری جدید در شرکت ها و بنگاه ها با توجه به نوع تولیدات و خدمات 3 تا 30 برابر هزینه حفظ مشتریان فعلی است. بنابراین بازارداری باعث جلوگیری از هزینه های سرسام آور تبلیغات، مشتری یابی و جذب مشتریان جدید شده و نوعی اطمینان و آرامش برای ماندگاری در بازار به ویژه در شرایط رقابت فراهم می آورد(روستا، 1386) . ایجاد مرکز نظرسنجی و ارتباط با بازار، مدیریت ارتباط با مشتریان، رسیدگی سریع به شکایات مشتریان، ارایه خدمات ویژه به مشتریان کلیدی و همیشگی، عرضه خدمات جدید و متمایز، سهولت و سرعت بیشتر در ارایه خدمات برای مشتریان وفادار و توجه به نیازها و خواسته های فردی آنان و نیز ارایه مشاوره و راهنمایی های درست و تأسیس مراکز مشکل شناسی و مشکل گشایی از جمله مواردی هستند که نقش ارزندهای در حفظ مشتریان فعلی دارند.
به نظر می رسد زمانی همگرایی بین روابط عمومی و بازاریابی دریک سازمان تجاری و خدماتی و به ویژه بانک ها، بیشتر خواهد شد که این سه مرحله به طور مطلوب و مناسبی پیش بروند.
- روستا، احمد(1386)، بازاریابی علمی عملی و عملی علمی برای بانک ها ، ماهنامه اقتصاد ایران،سال دهم، شماره 104.
دیدگاه شما