اندیکاتور های فنی


Aroon Indicator

در سال 1995، Tushar Chande مفهوم Aroon Indicator (بخشی از بسیاری از سیگنال‌های مبتنی بر الگوی فنی) را ارائه کرد که تعیین می‌کند آیا ارزش دارایی/سهام/ارز رمزنگاری در حال افزایش است یا خیر و این روند چقدر قوی است، تا حدودی شبیه به Average Directional Index (ADX) میانگین جهت شاخص.

در زبان Sanskrit، کلمه “Aroon” به معنای “اولین نور سپیده دم” است. از آنجا که نشانه ها برای شناسایی شروع یک روند جدید است، Chande این نام را برای این شاخص فنی انتخاب کرد. Aroon Indicator ها می توانند توسط معامله گران برای شناسایی روندهای در حال توسعه، شناسایی ادغام، تعریف دوره های اصلاحی و پیش بینی برگشت قیمت دارایی استفاده شوند.

دو Aroon Indicator اساساً زمان وقوع آخرین اوج و پایین‌ترین قیمت را دنبال می‌کنند. مقادیر پایین‌تر Aroon نشان‌دهنده بالا یا پایین بودن دورتر است، در حالی که مقادیر بالاتر Aroon نشان‌دهنده افزایش یا پایین‌تر اخیر است. روند قوی تر با مقادیر اندیکاتور های فنی آرون بالاتر نشان داده می شود، در حالی که روند ضعیف تر یا بدون روند با مقادیر آرون پایین نشان داده می شود.

اندیکاتورهای Aroon-Up و Aroon-Down تعداد دوره های زمانی از زمانی که قیمت به بالاترین یا پایین ترین حد در روز x رسیده است را کنترل می کند. به این ترتیب، اندیکاتورهای آرون با نوسانگرهای momentum سنتی متفاوت هستند زیرا قیمت نسبت به زمان مربوط می شوند.

این شاخص ها می توانند به روش های مختلف به محققان بازار و معامله گران کمک کنند. از متقاطع های آرون می توان برای ارائه سیگنال های معاملاتی استفاده کرد. همپوشانی دو Aroon Indicator معمولاً سیگنال‌های تغییر روند یا معکوس بازار در نظر گرفته می‌شوند. نمونه ای از این متقاطع ها یا همپوشانی ها شامل نشانگر Aroon-Up است که یک متقاطع صعودی درست بالای نشانگر Aroon-Down ایجاد می کند یا نشانگر Aroon-Down که یک متقاطع نزولی درست بالای نشانگر Aroon-Up ایجاد می کند.

مقدار اندیکاتورها بین صفر تا صد متغیر است. خواندن بیش از 50 نشان می دهد که یک بالا/پایین (هر خطی بالاتر از 50 باشد) در 12 دوره قبلی رخ داده است. مقدار کمتر از 50 نشان می دهد که بالا/پایین در بازه زمانی 13 دوره رخ داده است. هرچه روند صعودی ضعیف تر و کاهش بیشتر باشد، Aroon Up پایین تر است و بالعکس.

چگونه مقادیر Aroon Indicator را محاسبه کنیم؟
  • یک دوره خاص “X” را برای “شاخص Aroon” انتخاب کنید
  • برای محاسبه شاخص های AroonUp و AroonDown از فرمول های زیر استفاده کنید:

AroonUp = 100 * ((X – Number of periods since highest high)/X)

AroonDown = 100 * ((X – Number of periods since lowest low)/X)

نشانگر Aroon ممکن است گاهی اوقات نقاط ورودی یا خروجی عالی را نشان دهد، اما ممکن است نشانه های معیوب یا گمراه کننده را نیز ارائه دهد. سیگنال خرید یا فروش ممکن است پس از وقوع یک حرکت قابل توجه قیمت، خیلی دیر برسد. این به این دلیل رخ می دهد که نشانه پیش بینی کننده نیست و از داده های تاریخی استفاده می کند. در نتیجه، معامله گران به جای پاسخگویی صرفا به سیگنال آرون، باید سایر شاخص های فنی را بررسی کنند تا فعالیت های قیمت و حجم را تایید کنند تا به طور موثرتری معامله کنند. این موارد شامل، اما نه محدود به حجم در تعادل (OBV)، واگرایی میانگین متحرک همگرایی (MACD)، RSI، نشانگر تجمع/توزیع، و نوسانگر تصادفی است.

آشنایی با اندیکاتور حجم معاملات (Volume) | بیدارز

آشنایی با اندیکاتور حجم معاملات (Volume) | بیدارز

آشنایی با اندیکاتور حجم معاملات (Volume) و کاربردهای آن

یکی از موضوعات اصلی برای سرمایه‌گذاری در بازارهای مالی جهان، بحث تحلیل قیمت ها است که از آن با عنوان تحلیل تکنیکال نیز یاد می‌شود. این نوع از تحلیل به بررسی چارت قیمتی هر ارز یا سهام و غیره می‌پردازد و از روی کندل های تشکیل دهنده این چارت، برای آینده‌ی قیمتی آن ارز یا سهام، اندیکاتور های فنی پیش‌بینی هایی را عنوان می‌کند. از این جهت برای بررسی و تحلیل بهتر، برخی از تحلیل‌گران از ابزارهایی مانند اندیکاتورها و اسیلاتورها استفاده می‌کنند. در این مقاله ما قصد داریم تا اندیکاتور حجم معاملات (Volume) را بررسی کنیم.

اندیکاتور حجم معاملات (Volume) چیست؟

اندیکاتور حجم معاملات (Volume) معیاری برای اندازه‌گیری میزان دارایی مالی معین در یک بازه زمانی است. برای بازار سهام، حجم با تعداد سهام معامله شده اندازه‌گیری می‌شود و برای معاملات آتی و اختیارات، بر اساس تعداد قراردادهایی است که بین افراد دست به دست شده اند. اعداد و سایر شاخص هایی که از داده های حجم استفاده می‌کنند، اغلب با نمودارهای آنلاین ارائه می‌شوند.

نگاهی به الگوهای حجم در طول زمان می‌تواند به درک قدرت، افت و رشد در سهام خاص و بازارهای کل کمک کند. در واقع حجم، نقش مهمی در تجزیه و تحلیل فنی دارد. از این رو جایگاه برجسته ای در میان برخی از شاخص های اصلی فنی پیدا کرده است.

Volume تعداد سهم معامله شده در یک سهام یا قراردادهای معامله شده آتی و لحظه ای را اندازه‌گیری می‌کند. حجم می‌تواند شاخصی از قدرت بازار باشد، زیرا افزایش رشد بازار با افزایش حجم به طور معمول رابطه مستقیم دارد. وقتی قیمت ها با افزایش حجم کاهش می‌یابند، این روند کاهش پیدا می‌کند. وقتی با کاهش حجم قیمت ها به بالاترین سطح (یا پایین ترین سطح) می‌رسند، بسیار مراقب باشید، چراکه ممکن است یک برگشت قیمتی شکل بگیرد.

اندیکاتور حجم معاملات (Volume) چه کاربردی دارد؟

هنگام تجزیه و تحلیل حجم، معمولاً از دستورالعمل هایی برای تعیین قدرت یا ضعف یک حرکت استفاده می‌شود. ما به عنوان معامله‌گر تمایل بیشتری به پیوستن به حرکت های قوی داریم و در حرکاتی که ضعف نشان می‌دهند مشارکت نمی‌کنیم؛ یا حتی ممکن است به دنبال ورود در جهت مخالف حرکت ضعیف باشیم. این دستورالعمل ها در همه شرایط کارآمد نیستند، اما راهنمایی های کلی برای تصمیمات معاملاتی را ارائه می‌دهند. در این بخش برخی از کاربردهای اندیکاتور حجم معاملات را تشریح می‌کنیم.

1- تأیید روند

بازار رو به رشد باید شاهد افزایش حجم باشد. خریداران برای بالا بردن قیمت ها به افزایش تعداد معاملات نیاز دارند. افزایش قیمت و کاهش حجم ممکن است نشان دهنده عدم علاقه خریداران باشد، و این هشداری در مورد بازگشت احتمالی قیمت است. این نکته ممکن است ذهن شما را درگیر کند، اما واقعیت ساده این است که کاهش (یا افزایش) قیمت در حجم کم معاملات، سیگنالی قوی نیست، بلعکس کاهش (یا افزایش) قیمت در حجم زیاد معاملات سیگنالی قوی به حساب می‌آید. این افزایش حجم ممکن است از عوامل مختلفی مانند اخبار مربوط به آن سهم شکل گرفته باشد.

2- خستگی حرکات و میزان حجم

در یک بازار صعودی یا نزولی، می‌توان حرکت هایی را مشاهده کرد که اصطلاحا به آن ها حرکت خسته یا فرسوده گفته می‌شود. این نوع از حرکات، به طور کلی حرکات شدیدی در قیمت همراه با افزایش شدید حجم می‌باشند که از پایان احتمالی روند حکایت دارد. معامله‌گرانی که منتظر ماندند و می‌ترسند که حرکت بیشتری از قیمت را از دست بدهند، در بالای بازار انباشته شده و کم کم تعداد خریداران خسته از این روند افزایش می‌یابد. ثبات قیمت یا حتی کاهش اندکی در قیمت، سرانجام تعداد زیادی از معامله‌گران را مجبور می‌کند که از آن خارج شوند، در نتیجه باعث نوسان و افزایش حجم می‌شود. در این شرایط و پس از حرکات لحظه ای و شدید قیمت، معمولا ما شاهد کاهش حجم معاملات هستیم. اما چگونگی ادامه تغییر حجم معاملات در روزها، هفته ها و ماه های بعدی با استفاده از سایر دستورالعمل های حجم قابل بررسی است.

3- علائم صعودی

حجم می‌تواند در شناسایی نشانه های صعودی مفید باشد. به عنوان مثال، تصور کنید حجم با کاهش قیمت افزایش می‌یابد و سپس قیمت کمی افزایش می‌یابد و به دنبال آن یک کاهش مجدد قیمت رخ می‌دهد. اگر در حرکت به سمت پایین، قیمت کف جدید نزند (از پایین ترین سطح قبلی پایین تر نیاید)، و اگر حجم در کاهش مرحله دوم کاهش یابد، معمولاً این اتفاق به عنوان یک نشانه حرکت صعودی و افزایش نرخ تعبیر می‌شود.

4- حجم و معکوس قیمت

پس از حرکت طولانی در یک جهت، اگر قیمت با کمی تغییر ولی حجم سنگین شروع به نوسان کند، این موضوع ممکن است نشان دهد که یک روند معکوس در حال شکل‌گیری است و قیمت ها به زودی تغییر جهت خواهند داد.

5- حجم و Breakout در مقابل False Breakout

در شکست اولیه از محدوده یا الگوی های شکل گرفته در نمودار، افزایش حجم نشان دهنده قدرت حرکت و روند است. تغییری اندک یا کاهش حجم در شکست، نشان دهنده عدم علاقه، قدرت کم حرکتی و احتمال بالاتر، برای شکست کاذب است. یعنی احتمالا این شکست رخ نخواهد داد.

چگونه می‌توان با استفاده از اندیکاتور Volume در ارز دیجیتال اقدام به معامله کرد؟

در بالا توصیه هایی برای استفاده و درک بهتر از اندیکاتور حجم معاملات عنوان شد. مباحث پیرامون آموزش این اندیکاتور زیاد است. در نظر داشته باشید که Volume با بسیاری از اندیکاتورها تفاوت کلی دارد چرا که هیچ گونه محاسباتی در اجرای این اندیکاتور انجام نگرفته و صرفا برای نمایش اطلاعات حجم معادلات در لحظه، از آن استفاده می‌شود. اما در کل، معامله‌گران برای تشخیص قدرت روند از این شاخص استفاده می‌کنند. همچنین کاربرد دیگر آن می‌تواند تشخیص تغییر جهت در روند قیمتی باشد. به شکل خلاصه می‌توان گفت که اگر نوسانات بازار با حجم بالای معاملات همراه شوند، می‌توان این نتیجه گیری را داشت که روند قدرتمند است اما بلعکس اگر حجم معاملات در حرکات قیمت کم باشد، یعنی نه تنها روند قدرت ندارد که ممکن است تغییری در جهت حرکت این روند ایجاد شود. همچنین در نظر داشته باشید که استفاده از این شاخص در فاصله زمانی نزدیک به حال حاضر معتبرتر است و مثلا استفاده از این شاخص در فاصله چند ماه قبل، کارایی ندارد. یک نکته دیگر این است که به شکل تجربی عنوان می‌شود که یکی از کاربردهای بسیار کارآمد از Volume در نقاط برگشتی است. با این عنوان که پس از شکل‌گیری یک روند و رخ دادن یک حرکت شدید قیمت در آن (در جهت حرکت اولیه)، اگر حجم معاملات نیز با آن حرکت شدید همراه شود و افزایش یابد، احتمال بازگشت قیمت و معکوس شدن روند آن زیاد می‌شود. پس می‌توان گفت زمانی که در یک روند در جهت حرکت اولیه ناگهان پامپ (افزایش لحظه ای و شدید در جهت بالا رفتن قیمت) و یا دامپ (معکوس پامپ) رخ می‌دهد، می‌توان منتظر بازگشت قیمت بود و روی آن ریسک کرد.


نحوه تشخیص ورود پول به سهم با استفاده از اندیکاتور حجم معاملات چگونه است؟

افراد زیادی میزان ورود و خروج پول به یک سهم را تحت نظر گرفته و با نیم نگاهی به آن، معاملات آتی خود را برنامه ریزی می‌کنند. حال با استفاده از اندیکاتور Volume و بررسی حجم معاملات ارز دیجیتال، می‌توان به این نکته دست یافت که در مواقعی که هم نرخ ارز صعودی باشد و هم میانگین حجم معاملات آن نسبت به بازه‌ی مشخص شده توسط معامله‌گر در ادوار گذشته، افزایش یافته باشد، میزان علاقه‌ی کاربران به آن ارز دیجیتال افزایش یافته و پول بیشتری نسبت به قبل به آن تزریق شده است. این مهم به عنوان یک سیگنال مثبت ترقی می‌شود.

نحوه تشخیص خروج پول از سهم با استفاده از اندیکاتور حجم معاملات به چه صورت است؟

شاخص حجم معاملات تنها برای ورود پول به یک ارز کارایی ندارد بلکه خروج سرمایه از آن را نیز نمایش می‌دهد. یعنی در مواقعی که قیمت یک ارز دیجیتال در وضعیت نزول قرار دارد و این ریزش با افزایش حجم معاملات نسبت به میانگین بازه زمانی مشخص شده (مثلا ماه گذشته) همراه می‌شود، می‌توان این را فهمید که علاقه معامله‌گران به این سهم کاهش یافته و این معامله‌گرها در حال فروش ارزهای خود هستند و میزان خروج پول از این ارز، زیاد شده است. این واقعه نیز نمایش‌گر یک پالس منفی است و باید آماده خروج از آن ارز دیجیتال باشیم.

جمع بندی

Volume ابزاری مفید برای مطالعه روندها است و همانطور که مشاهده می‌کنید روش های زیادی برای استفاده از آن وجود دارد. از شاخص اندیکاتور حجم معاملات می‌توان برای ارزیابی قدرت یا ضعف بازار استفاده کرد. همچنین برای بررسی اینکه آیا حجم، حرکت قیمت را تأیید می‌کند یا نشان می‌دهد که ممکن است یک روند معکوس وجود داشته باشد، می‌توان به این اندیکاتور رجوع کرد. برای کمک به روند تصمیم گیری گاهی از اندیکاتورهای مبتنی بر حجم استفاده می‌شود. در حالی که ولوم ابزاری دقیق نیست (و در بالا عنوان شد که هیچگونه محاسباتی در آن اتفاق نمی‌افتد)، اما می‌توان سیگنال های ورود و خروج را با نگاهی به عملکرد قیمت و میزان حجم شناسایی کرد.

آشنایی با چنگال اندرو | اندرو پیچفورک Andrews Pitchfork چه می گوید؟

چنگال اندرو یا به انگلیسی Andrews Pitchfork یک اندیکاتور فنی است که از سه خط ترند موازی برای شناسایی سطوح احتمالی حمایت و مقاومت و همچنین سطوح بالقوه صعود و نزول استفاده می شود. با قرار دادن سه نقطه در انتهای ترندهای قبلی و سپس ترسیم خطی از نقطه اول که از وسط دو نقطه دیگر عبور می کند، ایجاد می شود. دلیل این که اندیکاتور “pitchfork” نامیده شده، به خاطر شکلی است که در نمودار آشکار می شود و شباهت زیادی به چنگال دارد.

نکات کلیدی در مورد چنگال اندرو

اندرو پیچفورک روشی است که از سه خط ترند برای شناسایی ترندها و برگشت استفاده می کند. خطوط ترند بالاتر و پایین اندیکاتور ساپورت و رزیستنس است. اندیکاتور چنگال اندرو می تواند سیگنال هایی را برای معامله گران در بلند مدت یا میان مدت به حرکت درآورد، جایی که در پیش بینی نوسانات طولانی تر بازار بسیار مفید است. توصیه می شود که همیشه صعود و نزول را با سایر اندیکاتورهای فنی تأیید کنید.

اندرو پیچفورک

درک بهتر اندرو پیچفورک

اندیکاتور تکنیکال چنگال اندرو توسط آلن اندروز Alan Andrews ساخته شده است. آلن اندروز در طراحی این اندیکاتور از خطوط ترندی استفاده کرده که با انتخاب سه نقطه در شروع ترندهای تایید شده بالاتر یا پایین ایجاد می شوند. همچنین با قرار دادن نقاط در سه قله و حفره های متوالی حاصل می شود. هنگامی که نقاط در جای خود قرار گرفتند، یک خط مستقیم که “خط متوسط” را نشان می دهد از اولین نقطه از طریق نقطه میانی بین نقاط بالا و پایین ترسیم می شود. سپس خطوط ترند بالا و پایین به موازات خط میانی ترسیم می شوند.

شایان ذکر است که Andrews ‘Pitchfork از خطوط ماشه ای نیز استفاده می کند، که خطوط روندی را طی می کند که از نقطه یک (قیمت شروع خط متوسط) منشا می گیرند و با نقاط دیگر تلاقی می کنند. به گونه ای که یک خط ماشه پایین تر، نقاط یک و سه را بهم متصل می کند، روی یک چنگال خیز در حال افزایش به سمت بالا شیب دارد. یک خط ماشه فوقانی به سمت یک و دو متصل می شود و روی یک چنگال در حال سقوط به سمت پایین متمایل می شود. سیگنال های تجاری تولید شده توسط خطوط ماشه معمولاً پس از شکسته شدن قیمت در روند بالا یا پایین pitchfork به خوبی اتفاق می افتد. شکست در بالای خط ماشه بالایی صعودی بیشتر نشان می دهد، در حالی که خرابی در زیر خط ماشه پایین نزولی بیشتر را پیش بینی می کند.

نحوه محاسبه چنگال اندرو

نحوه محاسبه Andrews Pitchfork

چنگال اندرو را می توان به راحتی و بدون ابزار طراحی ویژه در نمودار قیمت اعمال کرد.

1.نقطه 1: نقطه شروع ترند صعودی یا نزولی.

2.نقاط 2 و 3: واکنش زیاد و واکنش کم در روند صعودی یا نزولی.

3.نقطه 1 = نقطه شروع خط ترند متوسط.

4.فاصله بین نقاط 2 و 3 = عرض کانال.

5.یک خط روند را از نقطه 1 تا نقطه میانی نقاط 2 و 3 رسم و گسترش دهید.

6.خطوط روند را از نقاط 2 و 3 به موازات خط روند متوسط رسم و گسترش دهید.

7.با تغییر نقطه 1 شیب Pitchfork را تغییر دهید.

برای محاسبه چنگال اندرو، معامله گر ابتدا باید بالا یا پایین را که قبلا در نمودار رخ داده را شناسایی کند. اولین نقطه یا محوری در این قله یا حفره رسم شده و به عنوان نقطه A برچسب گذاری می شود. پس از انتخاب محور، معامله گر باید یک قله و حفره سمت راست محوری اول را شناسایی کند. این به احتمال زیاد تصحیحی در جهت مخالف حرکت قبلی بالاتر یا پایین خواهد بود. در شکل 1، تصحیح جزئی حین سقوط (نقطه A) به ما کمک می کند زیرا هر دو نقطه B و C را ایجاد می کنیم. هنگامی که این نقاط جدا شد، می توان اپلیکیشن را قرار داد. دسته تشکیل دهنده با نقطه محوری (نقطه A) آغاز می شود و به عنوان خط میانه عمل می کند. این دو شاخه که توسط جفت قله و حفره زیر (نقاط B و C) تشکیل شده اند، به عنوان حمایت و مقاومت در برابر ترند عمل می کنند.

اندیکاتور تکنیکال چنگال اندرو

هدف چنگال اندرو، اندرو پیچفورک چیست؟

به طور کلی، معامله گران رمز ارزی را خریداری می کنند که قیمت نزدیک به حمایت خط ترند مرکزی یا پایین ترین خط ترند نزولی باشد. برعکس، معامله گران زمانی دارایی را به رزیستنس خط مرکزی یا بالاترین خط ترند نزدیک می کنند که امکان فروش رمز ارز وجود داشته باشد. حتی از خط میانی می توان برای شناسایی مناطق دارای امنیت حمایت و مقاومت استفاده کرد، اما معمولاً به اندازه دو خط خارج نیست. در عمل، سطوح شناسایی شده توسط این اندیکاتور برای تشخیص موقعیت های استراتژیک برای سفارشات ضرر بسیار مفید است.

ساپورت و رزیستنس (محدوده معاملات)

وقتی قیمت امنیت به خط ترند پایین اندیکاتور برسد، معامله گران می توانند پوزیشن طولانی را طی کنند. برعکس، ممکن است موقعی که قیمت به خط ترند بالایی برسد، پوزیشن کوتاهی اتخاذ شود. همچنین وقتی امنیت قیمت به طرف مخالف چنگال اندرو برسد، معامله گران ممکن است رزرو را جزئی یا کل سود را در نظر بگیرند. قبل از ورود به پوزیشن، معامله گران بازار ارزهای دیجیتال باید اطمینان حاصل کنند که ساپورت و رزیستنس در این سطح متوقف شده است. وقتی امنیت رو به ترند شدن است، قیمت باید مرتباً به خط متوسط ​​برسد و اگر این اتفاق نیفتد، ممکن است نشان دهنده تسریع در ترند باشد.

اندرو پیچفورک Andrews Pitchfork

صعود و نزول (بازار ترند) در Andrews Pitchfork

از چنگال اندرو همچنین می توان برای معاملات صعود در بالای ترند بالایی و نزول در زیر خط ترند پایین استفاده کرد. بازرگانان با استفاده از این استراتژی دو جانبه باید محتاطانه مراقب تقلب باشند و برای سنجش قدرت یا ضعف صعود و نزول، به اندیکاتورهای دیگر توجه کنند. اندیکاتور توزیع و تجمع حجم (OBV) گزینه خوبی برای ارزیابی حجم همراه با صعود و نزول است.

محدودیت های استفاده از اندیکاتور اندرو پیچفورک

بخاطر داشته باشید که انتخاب معتبرترین سه نقطه به مهارت و تجربه نیاز دارد که بسیار حیاتی است؛ زیرا اثربخشی شاخص به این نقاط بستگی دارد. معامله گران و سرمایه گذاران می توانند این کار را با آزمایش متنوع اوج و فرودهای ارتجاعی، ساخت و بازسازی اندیکاتور برای شناسایی موثرترین نقاط قیمت بهینه کنند.

اندیکاتور adx ؛ آموزش تشخیص قدرت روند با شاخص میانگین جهت دار

اندیکاتور average directional index یا شاخص فنی ADX یا شاخص میانگین جهت دار در سال 1978 تسط آقای J.Welles wilder ایجاد شد. این اندیکاتور از نوع اسیلاتور می باشد و شامل دو نشانگر می شود که یکی جهت حرکت مثبت (+DI) و دیگری جهت حرکت منفی (-DI) را نشان می دهد. علاوه بر این دو نشانگر یک منحنی دیگری نیز در این اسیلاتور وجود دارد که خط اصلی اندیکاتور adx نام گذاری شده است.

برای آموزش فارکس و اصول بازار و کسب مهارت ترید در فارکس به لینک روبرو مراجعه کنید: آموزش فارکس

هدف از استفاده از اندیکاتور adx در تحلیل تکنیکال

ADX برای تشخیص قدرت و ضعف در روند به کار برده می شود. بنابراین در تحلیل بسیار می تواند مفید واقع شود. همه خطوط اندیکاتور adx در بازه صفر تا 100 تغییر می کنند. دو نکته مهم درباره تغییر مقدار ای دی ایکس (ADX) در محدوده صفر تا 100 وجود دارد.

  • ای دی ایکس کمتر از 20 نشان دهنده وجود ضعف در روند است.
  • ای دی ایکس بیشتر از 40 نشان دهنده وجود قدرت در روند است و ای دی ایکس بیشتر از 50 نشان دهنده وجود قدرت زیاد در روند می باشد.

از اینرو هدف اصلی در طراحی و ایجاد اسیلاتور ای دی ایکس ADX (شاخص میانگین جهت دار) تشخیص قدرت و ضعف روند است. در تصویر زیر سه خط اندیکاتور adx نشان داده شده است.

روند در اندیکاتور adx

شاخص فنی ADX بالای 40 و زیر 20

وقتی خط اصلی ADX رو به بالا حرکت می کند، قدرت روند افزایش می یابد. مهم نیست که روند می تواند صعودی یا نزولی باشد. به طور کلی در زمانی که خط ADX صعودی باشد بازار جهت دار یا به عبارتی دیگر رونددار است (خواه صعودی خواه نزولی). در صورتیکه مقدار شاخص فنی ADX به بالای مقدار ۴۰ برسد قدرت روند زیاد است.

در حالتی که ADX صاف یا نزولی باشد یک بازار راکد یا بدون روند حاکم شده است. مخصوصا در زمانی که زیر ۲۰ قرار گیرد. شکستن سطح 20 از بالا احتمال بالای بازگشت روند را نشان می دهد. می توان سطح 25 را نیز با رسم یک خط مشخص کرد. اگر ای دی ایکس به بالای 25 رسید می توان به روند اعتماد کرد و در جهت روند در موقعیت صحیح طبق استراتژی وارد معامله شد.

روند صعودی و نزولی با اندیکاتور adx

اگرچه هدف اصلی در اندیکاتور adx تشخیص ضعف و قدرت روند است اما با موقعیت قرارگیری دو خط DI+ و DI- می توان روند صعودی و نزولی حاکم بر بازار را تشخیص داد.

روند صعودی و نزولی با adx

هنگامی که +DI از -DI بیشتر باشد روند رو به بالا در حرکت است و قدرت خریداران بیشتر است. در روند صعودی وقتی DI+ خط DI- را از بالا به پایین بشکند هشدار اتمام روند را می دهد. با کمتر شدن عدد اصلی ADX از 20 ضعف در روند نیز ظاهر می شود. هنگامی که -DI از +DI بیشتر باشد روند رو به پایین در حرکت است و قدرت فروشندگان بیشتر است.

اصطلاحات تحلیل تکنیکال

اصطلاحات تحلیل تکنیکال

شاید برای شما نیز پیش آمده باشد که در دنیای کریپتو با اصطلاحات گوناگونی مواجه شده باشید که معنی آن ها را درک نکرده و متوجه کاربرد آن ها نشده باشید. آشنایی با این اصطلاحات برای افرادی که از ارز دیجیتال استفاده می کنند، به خصوص اشخاصی که قصد ترید و کسب درآمد در حوزه رمز ارز ها را دارند امری ضروری تلقی می شود. به همین دلیل فراگیری مفاهیم تحلیل تکنیکال یکی از کار هایی است که هر شخص فعال در این زمینه باید انجام دهد. در این مقاله قصد دارید تمامی اصطلاحات تحلیل تکنیکال را تفسیر کرده و برای شما عزیزان شرح دهیم.

تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال به دانش فنی گفته می شود که به وسیله مجموعه ای از ابزار های خاص، روند بازار های مالی پیشبینی می شود. در واقع تحلیل تکنیکال یک رشته تجاری است که برای ارزیابی سرمایه گذاری ها و شناسایی فرصت های معاملاتی، از طریق تجزیه و تحلیل آمار جمع آوری شده، مانند حرکت و حجم قیمت تشکیل شده است. بر خلاف تجزیه و تحلیل بنیادی، که تلاش می کند ارزش یک اوراق بهادار را براساس نتایج کسب و کار مانند فروش و درآمد ارزیابی کند، تحلیل فنی بر مطالعه قیمت و حجم دارایی ها متمرکز است.

از این نوع دانش اغلب برای تولید سیگنال های تجاری کوتاه مدت استفاده می شود که ابزار های خاصی مانند نمودار ها و کندل ها در کمک رسانی به آن تاثیر بسزایی دارند. در ادامه به اصطلاحاتی که در تحلیل تکنیکال به کار می روند پرداخته ایم.

اصطلاحات پایه ای تحلیل تکنیکال

CandleStick charts: نمودار های شمعی، نشان دهنده نوسانان قیمتی بازار هستند، در واقع به وسیله این ابزار شما می توانید تمام نوسانات قیمت اندیکاتور های فنی که در تاریخچه یک دارایی اتفاق افتاده است را مشاهده کنید. همچنین این نمودار ها نوسانات لحظه ای بازار را نیز نشان می دهند. برای استفاده از این ابزار و اطلاعات بیشتر، می توانید به مقاله آموزش تحلیل کندل ها مراجعه نمایید.
Pivot: پیوت به نقاط ماکسیمم و مینیمم که در چارت قیمتی تشکیل می شوند گفته می شود. این نقاط نشان دهنده بازگشت قیمت یک دارایی می باشد که انواع گوناگونی را در بر می گیرد. معامله گران از این نقاط برای شناسایی نقاط احتمالی تحرکات بازار استفاده می کنند.
Pivot Major: پیوت ماژور نشان دهنده سطح های کلیدی بازگشت در بازار است. اگر این نقاط توسط تریدر به خوبی شناسایی شوند شامل سود می شوند. پیوت ماژور معمولا خلاف جهت است، یعنی اگر بازار صعودی باشد نزولی می شود و بالعکس.
Pivot Minor: اگر بازگشت قیمت بسیار ناچیز و محدود باشد به آن پیوت مینور گفته می شود، این نوع پیوت بر عکس پیوت ماژور عمل می کند و نشان دهنده تغییرات کوچک بازگشت قیمت می باشد.
Trendline: خط روند، یکی از قابلیت های شناسایی نقاط حمایت و مقاومت می باشد. این خطوط در امتداد روند رسم می شوند تا محدوده های حمایت و مقاومتی یک دارایی مشخص شود، در نتیجه تریدر می تواند تشخیص دهد چه زمانی برای خرید یا فروش بهتر است.
Up Trend: آپ ترند، روند صعودی قیمت یک دارایی مالی را توصیف می کند، در واقع در این حالت شاهد ایجاد شدن کف و سقف های بالا تری در قیمت هستیم.
Down Trend: مفهوم این اصطلاح دقیقا بر عکس آپ ترند است و حرکت نزولی قیمت دارایی ها را نشان می دهد. Down Trend نشان دهنده ایجاد شدن کف ها و سقف های پایین تر در قیمت است.


Trading Range: معاملات محدوده نوسان، به شرایطی از بازار های مالی اشاره دارد که در زمانی مشخص میان دو سطح حرکت کند. این شاخص می تواند به مدت 5 دقیقه ظاهر شود و یا ماه ها اتفاق بیفتد، در این روند کف و سقف قیمت نسبت به یکدیگر تغیری نمی کنند و تقریبا در یک سطح قرار می گیرند.
Support Zone: محدوده حمایت قیمت به منطقه ای اشاره دارد که قیمت یک سهام یا دارایی در آن حمایت می شود، در واقع محدوده حمایتی، به نقطه ای گفته می شود که انتظار می رود از افت قیمت جلوگیری شود.
Resistance Zone: محدوده مقاومتی قیمت، به ناحیه ای اشاره دارد که انتظار می رود از افزایش قیمت جلوگیری شود. برای مثال زمانی که می گویند بیت کوین در محدوده مقاومتی قیمت قرار دارد، به این معنی است احتمالا قیمت بیت کوین دیگر افزایش نمیابد.
Breakout: زمانی که سطوح مهم قیمتی شکسته می شوند به اصطلاح می گویند Breakout اتفاق افتاده است. شکست، در تحلیل تکنیکال هنگام عبور قیمت از سطوح مقاومتی (Resistance Zone) اتفاق می افتد.
Fakebreak: فیک بریک، به شکست هایی گفته می شود که واقعی نیستند و معامله گران را کمی گمراه می کنند. تریدر ها باید هنگام تحلیل Breakout ها دقت داشته باشند به دام فیک بریک نیفتند.
Price Action: پرایس اکشن یک تکنیک معامله است که به معامله گران این امکان را می دهد با استفاده از حرکات واقعی قیمت بازار را تحلیل کنند و معامله خود را تعیین کنند. در واقع به رفتار شناسی قیمت بدون استفاده از عوامل خارجی یا اندیکاتور ها گفته می شود.
Indicators: اندیکاتور ها ابزار یا شاخصی برای تحلیل قیمت هستند که در چارت های قیمتی وجود ندارند و تریدر طبق خواسته خود می تواند اندیکاتور های مختلف را به چارت قیمتی اضافه کند تا تحلیل صحیح تری از بازار داشته باشد. برای مثال استفاده از استراتژی معامله با RSI بر عهده معامله گران می باشد اما این اندیکاتور کمک بسیاری به تحلیل بازار می کند.


Impulse Wave: الگوی موج ضربه ای، یکی از اصطلاحات تریدینگ است که حرکت قوی در قیمت دارایی را همزمان با جهت اصلی روند اساسی توصیف می کند، این موج ها می توانند به شکل نزولی یا صعودی باشند. در واقع از این الگو برای تحلیل حرکت قیمت دارایی های مالی استفاده اندیکاتور های فنی می شود.
Corrective Wave: امواج اصلاحی، دقیقا نقطه مقابل امواج ضربه ای هستند.
Divergence: هر گاه قیمت کف یا سقف جدیدی بسازد اما اسیلاتور بر خلاف آن عمل کند واگرایی یا Divergence اتفاق می افتد. اگر به زبان ساده تر بخواهیم توضیح دهیم، واگرایی به شرایطی گفته می شود که قیمت در چارت، با اندیکاتور مطابقت نداشته و شواهدی در مورد بازگشت قیمت وجود داشته باشد. واگرایی ها در قالب مثبت و منفی ارائه می شوند.
Oscillator: اسیلاتور یا نوسان ساز، نوعی اندیکاتور محسوب می شود اما دارای تفاوت هایی نیز می باشد. اسیلاتور یکی از ابزار های تحلیل تکنیکال است که شرایط هیجانی بازار و مومنتوم قیمت را ارزیابی می کند و نتیجه نهایی را در قالب یک عدد به معامله گران ارائه می دهد. اسیلاتور نیز برای تحلیل بازار و پیشبینی روند قیمت یک دارایی مالی به کار می رود.
Classic Pattern: الگوی کلاسیک، به الگوهای کندلی مانند مثلث، پرچم، سر و شانه که در تحلیل تکنیکار مرسوم هستند گفته می شود.

اصطلاحات تعیین سفارش در تحلیل تکنیکال

market price: مارکت پرایس به معنی خرید و فروش لحظه ای یک دارایی به قیمت بازار می باشد، هر کجا این عبات را مشاهده کردید باید بدانید در مورد قیمت لحظه ای یک دارایی صحبت می شود.
Buy/Sell Limit: در اینجا کلمه Buy به معنی خرید و کلمه Sell به معنی فروش است. اما زمانی که کلمه Limit در کنار این دو قرار می گیرد به معنی خرید و فروش در محدوده ای مشخص می باشد. برای مثال Buy limit به معنی خرید در محدوده ای خاص می باشد.
Buy/Sell stop-Limit: این عبارت به معنی سفارش گذاری با شرایط معامله است، مثلا Buy stop-Limit به معنی خرید یک دارایی در شرایطی خاص است که خود تریدر( تحلیل گر) موقعیت خرید یا فروش را تعیین می کند.
Stop Loss: این عبارت نشان دهنده حد ضرر شماست، در واقع این قابلیت از ضرر بیش از حد معاملات جلوگیری می کند، مثلا تحلیل گری تشخیص می دهد قیمت بیت کوین در آینده افزایش میباد، در نتیجه فروش BTC های خود را در نقطه قیمتی بالا تعیین می کند در این شرایط اگر قیمت بیت کوین طبق پیشبینی تحلیل گر عمل نکند و کاهش یابد معامله گر دچار ضرر می شود، اما اگر از استاپ لاس استفاده شده باشد از ضرر های عظیم جلوگیری شده و فقط میزانی که معامله گر برای ریسک از دست دادن دارایی خود تعیین کرده است از بین می رود.


Target Profit: این اصطلاح دقیقا بر عکس استاپ لاس عمل می کند و به معنی حد سود می باشد، در واقع نقطه ای در معامله که از قبل توسط تریدر مشخص شده Target Profit نام دارد. اگر بخواهیم کمی واضح تر توضیح دهیم تریدر ها با تحلیل هایی که انجام می دهند قیمت یک دارایی را پیشبینی می کنند، در نتیجه نقطه ای تعیین می کنند که در صورت پیشبینی صحیح و دستیابی قیمت به آن، معامله به صورت خودکار بسته شده و دارایی با سود تعیین شده توسط تریدر به فروش می رسد.
Risk/Reward: نسبت حد سود به حد ضرر، به ارزیابی خطرات و مزایای یک معامله اشاره دارد. هر تحلیل گری باید پس از خرید یک دارایی نسبت ریسک و ریوارد آن را تخمین بزند، زیرا مشخص می شود میزان سود معامله بالا تر است یا میزان ریسک.
Save Profit: نجات سرمایه، به موقعیتی اشاره دارد که وضعیت بازار در حالت نرمال نبوده و ممکن است قیمت قبل از رسیدن به Target Profit( هدف تریدر) بازگردد. در این حالت معمولا تریدر های حرفه ای با هدف جلوگیری از باختن کل سرمایه، اصل پول خود را از معامله خارج کرده و تنها سود آن را وارد معامله می کنند که به این عمل Save Profit می گویند.
Risk Free: ریسک آزاد، به قرار دادن حد ضرر( Stop Loss) در نقطه ورود گفته می شود. در واقع زمانی که شما استاپ لاس ر ابه نقطه ورود معامله وارد می کنید حد ضررتان صفر احستساب می شود. این تکنیک ریسک معامله را کاهش می دهد و خطرات یک معامله را مدیریت می کند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.