درخواست حذف خبر: «خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.taghribnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تقریب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۶۴۹۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۰۰۲۲۱۰۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید. با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
آخرالزمان هستهای در شرف وقوع است؟
ابوالفضل خدائی: برخی کارشناسان روابط مسکو و کی یف را با روابط آمریکا و کوبا مقایسه می کنند. کوبا از یک طرف به دنبال این بود که در خط مقدم مبارزه با سرمایه داری جهانی قرار گیرد اما از طرفی دیگر در زندگی سیاسی ـ اجتماعی آمریکا تنیده شده بود. با این وجود، عواملی وجود دارد که تضادهای روسیه و اوکراین را بر خلاف روابط متخاصم واشنگتن و هاوانا نشان می دهد.
به گزارش کلاب والدای در سه دهه گذشته، منطق روابط روسیه و غرب بر این فرض اساسی استوار بود که مسکو هرگونه اقدام ناتو برای تغییر موازنه قوا در اروپا را می پذیرد. در واقع، روسیه اغلب باید در حالت تدافعی قرار می گرفت، که به تدریج موقعیت استراتژیک خود را نه تنها در قاره، بلکه حتی در کمربند کشورهایی که در امتداد مرزهای نزدیک خود بود، بدتر کرد.
این موضوع تا لحظه ای که غرب روی پیوستن اوکراین به جامعه فراآتلانتیک قمار کرد صدق می کرد. زیرا دولت های کی یف برای سال های متمادی پروژه ملی خود را به عنوان دشمن روسیه ساخته بودند. در آن سو کوبایی وجود داشت که در استقرار تسلیحات اتمی شوروی برای مقابله با ایالات متحده کمک کرد، در حالی که فاقد توانایی های نظامی برای مبارزه با واشنگتن بود. با این همه، عواملی وجود دارند که تضادهای روسیه و اوکراین را بر خلاف روابط متخاصم واشنگتن و هاوانا نشان می دهند.
بیشتر بخوانید:
اقدامی که به دکترین هستهای پوتین تحقق بخشید
چالش جدید مسکو؛ فرار روسها از سربازگیری/ آیا بسیج عمومی پوتین موفق خواهد بود؟
شکستهایی که برای پوتین دردسر شد
اول؛ بر خلاف کوبا، اوکراین شروع به نظامی سازی فشرده کرد و شروع به تبدیل شدن به یک بازیگر مهم نظامی در اروپای شرقی کرد. اتحاد جماهیر شوروی توانایی های نظامی قدرتمندی داشت و کی یف به یکی از بزرگترین وارثان پتانسیل نظامی شوروی تبدیل شد. بعدها، ناتو کمک کرد تا نیروهای مسلح اوکراین به یک ارتش کیفی بهتر تبدیل شوند. بر اساس منابع مختلف، تعداد این ارتش به ۲۵۰ هزار نفر رسیده است که تنها یک چهارم نیروهای مسلح روسیه است. اگر این رقم را به نیروهای ذخیره و کارمندان سایر سازمان های مجری قانون اوکراین اضافه کنید، این تعداد می تواند به یک میلیون نفر برسد که با اندازه ارتش روسیه قابل مقایسه است. امروز همه این قدرت در جبهه مستقر شده است.
دوم؛ در اوکراین یک تضاد اجتماعی ـ فرهنگی حلنشده بین افرادی با هویت طرفدار روسیه و کسانی که جهان بینی خود را با ایده ملی اوکراین غربی مرتبط میکنند وجود دارد. موقعیت این دومی درگیری مسلحانه داخلی با شرق کشور را از پیش تعیین کرده است. در هشت سال پس از سال ۲۰۱۴، منطقه دونباس به طور مداوم تحت فشار نظامی کی یف بوده است. این درگیری هم افراطگرایی مردم با هویت روسی در دونباس را از پیش تعیین کرده و هم مردمی با گرایش غربگرا که روسیه را بهعنوان یک تهدید وجودی ابدی درک می کنند. دومی شروع به پیروزی بر روسیه به عنوان هدف سرنوشت خود کرد و معتقد بود که این به حل مناقشه داخلی در شرق کشور کمک می کند.
چنین مجموعه ای از تضادها با معضل هند و پاکستان قابل مقایسه است. این کشورها بیش از نیم قرن است که بر سر جامو و کشمیر در حال جنگ هستند. هر دو کشور همزمان با فروپاشی راج بریتانیا ظهور کردند. برای پاکستان، پیدایش دولت و استقلالیت با مخالفت علیه هند ارتباط مستقیم دارد. هر دو کشور به طور همزمان نیروهای مسلح قابل توجهی را ایجاد کردند که اکنون شامل سلاح های هسته ای می شود. پاکستان شروع به برقراری روابط سیاست خارجی با کشورهای متخاصم هند کرد و سعی کرد تهدید ناشی از دهلی را متعادل کند.
مسکو اوکراین را بهعنوان یک دشمن تلقی میکرد و متوجه شد که ظرف چند سال این کشور میتواند مجموعه قابل توجهی از تسلیحات را از کشورهای ناتو دریافت کند، که برای وارد کردن خسارت های عظیم به منطقه دونباس یا خود روسیه کافی است.
روسیه با یک چالش استراتژیک مضاعف روبرو بود: کاهش افق زمانی مذاکرات برای روسیه منجر به آن شد تا اوکراین در نهایت پتانسیل نظامی برای حل مسئله در شرق را به دست آورد، ضمن اینکه احساسات ضد روسی در خود اوکراین نیز به سرعت در حال رشد بود.
مجموعه این عوامل توضیح می دهد که چرا روسیه به تصمیم سوئد و فنلاند برای پیوستن به ناتو با آرامش واکنش نشان داد. اگر پتانسیل نظامی این کشورها را با هم مقایسه کنیم، آشکار می شود که آنها از این نظر به طور قابل توجهی از اوکراین پایین تر هستند. علاوه بر این، هیچ تناقض فرهنگی ـ اجتماعی بین روسیه و کشورهای شمال اروپا، همچون اوکراین، وجود ندارد، که می تواند بلافاصله منجر به تشدید درگیری نظامی شود.
علیرغم این واقعیت که این درگیری همچنان یک رویارویی مسلحانه بین دو کشور است، اما بر کل معماری نظم جهانی تأثیر می گذارد و خطوط استراتژی سیاست خارجی روسیه را تغییر می دهد. در اینجا استراتژی و گرایش ها فقط برخی از مجهولات معادله جدید جهانی آورده شده است. هنوز مشخص نیست که سرنوشت سازمان ملل چه خواهد شد و روسیه چه جایگاهی در آن خواهد داشت. اقتصاد جهانی و لجستیک چگونه عمل خواهد کرد؟ منابع انرژی روسیه چگونه و از کجا صادر می شود؟ آیا اتحادیه اروپا از نظر اقتصادی پایدار و بادوام باقی خواهد ماند؟
بدیهی است که روابط روسیه با غرب از نظر کیفی در حال تغییر است. قابل درک ترین مفهوم در این گونه از دگردیسی این است که روسیه و کشورهای ناتو اکنون در روح نیمه دوم دهه ۱۹۴۰ دشمن یکدیگر خواهند بود؛ یعنی زمان ظهور دوقطبی سخت. با این حال، خطوط تغییر رابطه بین ایالات متحده و اروپا نیز قابل مشاهده است. اکنون اروپاییها بین شرکای خود انتخابی نخواهند داشت و مجبور هستند فقط بر ایالات متحده تمرکز کنند. به دلیل فقدان تنوع استراتژیک، آنها مجبور به تسلیم شدن در قبال ناتو خواهند شد. از آنجایی که آنها قادر به همکاری با روسیه نیستند، مجبورند به حفاظت نظامی آمریکا تکیه کنند که هزینه بسیار بیشتری برای آنها خواهد داشت. در این راستا، اروپا خودمختاری استراتژیک خود را از دست خواهد داد که احتمالاً یکی از پیامدهای اصلی بحران در حال گسترش است. به ویژه با اعلام الحاق چهار منطقه اوکراین یعنی زاپورژیا، خرسون، دونتسک و لوهانسک به خاک روسیه، معادلات و روند بازی ها به مراحل حساس تری رسیده و باید دید با وجود هزینه های بسیار بالا حمله هسته ای می تواند به حالت توجیه پذیر خود برسد یا خیر. عدم آمادگی برای عقب نشینی از جانب هر یک طرف ها موضوع مهمی بود که ناظران پیش تر هشدارهای مربوطه نسبت به آن را مطرح کرده بودند.
اگرچه جنگ لفظی در جریان مخاطرات دوره جنگ سرد بالا گرفت، اما جان اف کندی، رئیس جمهور وقت آمریکا و خروشچف توافق کردند که استراتژی و گرایش ها به محض وجود تهدید واقعی انجام یک حمله هستهای، تنشها را کاهش دهند. مساله ای که در نهایت به عقب نشینی از مواضع منجر شد. اما در بحران فعلی آنچه که بیش از همه چیز فضا را مخاطره آمیز کرده از بین رفتن ارزش بازدارندگی و یا با نگاهی خوش بینانه تر کاهش آن است. مساله ای که زنگ استراتژی و گرایش ها خطر را در کاخ سفید نیز به صدا در آورده است، به گونه ای که بایدن نیز اعتراف می کند که برای نخستین بار از زمان بحران موشکی کوبا، تهدیدی مستقیم درباره استفاده از سلاح اتمی وجود دارد. رئیس جمهور آمریکا معتقد است که تهدیدهای اخیر پوتین شوخی نیست و آخرالزمان هسته ای به بالاترین حد خود در ۵۰ سال اخیر رسیده است. درست مانند ۷ ماه گذشته که به باور بسیاری تهاجم روسیه به خاک اوکراین تنها یک تهدید ارزیابی می شد، اما در نهایت صورت گرفت. زمان و جهت گیری معادلات در آینده نه چندان دور مشخص خواهد کرد که آیا روسیه از تسلیحات اتمی استفاده خواهد کرد یا اینکه وعده ها در حد تهدید باقی خواهند ماند.استراتژی و گرایش ها
وحدت، جز از طریق تکیه بر خط مشی الهی محقق نخواهد شد
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری تقریب، عبدالسلام راجح از شخصیت های دینی و عضو سابق پارلمان سوریه در وبینار ششم سی و ششمین کنفرانس وحدت اسلامی اظهار داشت: بدون شک، جهان اسلام امروز با سلسله منازعات عجیب و غریب و در عین حال مرگباری دست و پنجه نرم میکند. تحولاتی که در سراسر جهان به وقوع میپیوندد، بدون هیچگونه شک و تردیدی بر جهان اسلام نیز تأثیر گذاشته است، زیرا کشورهای اسلامی جزئی جدایی ناپذیر از کشورهای جهان هستند؛ اما در جهان اسلام دارای یک ویژگی و خصوصیت مهم و برجسته هستیم که هیچ امت دیگری در سراسر کره زمین از این ویژگی و خصوصیت برخوردار نیست استراتژی و گرایش ها و این ویژگی بارز، برخورداری امت اسلامی از مرجعیت واحد است.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
مقصود از مرجعیت واحد، همان کتاب خدا و سنت رسول الله (ص) است.
وی ادامه داد:بدون تردید، پایبندی به این مرجعیت واحد، موجب وحدت کلمه امت اسلامی میشود. اگر اعتقاد داشته باشیم که سنت پیامبر(ص) یک سنت کاملا صحیح و درست است و باور داشته باشیم که با پیروی از این سنت در مسیر درست گام برداشتهایم، آنگاه میتوانیم ادعا کنیم که به این سنت عمل کردهایم.
شیخ عبدالسلام راجح گفت:با پایبندی به مرجعیت واحد، به سراغ تأسیس نظام حکمرانی میرویم؛ نظامی که امت اسلامی را به سمت و سوی وحدت سوق میدهد. وحدت هم جز از طریق تکیه بر خط مشی الهی و جز از رهگذر پایبندی به رهنمودهای قرآن کریم، محقق نخواهد شد.
وی تصریح کرد:خداوند متعال همه ما را به استفاده از عقل دعوت کرده است. ما باید به جای استفاده از عواطف و احساسات، از عقلی که خداوند به ما ارزانی داشته است، بهره ببریم. به جای پیروی از هوا و هوس، از قلب پاکی که خداوند متعال به ما عنایت کرده است، استفاده کنیم و در راستای وحدت امت اسلامی، گام برداریم.
راجح اضافه کرد:استفاده از عقل در نهایت همه مسلمانان را به سمت و سوی وحدت کلمه سوق میدهد؛ وحدتی که خداوند متعال و پیامبر اکرم (ص) مسیر آن را مشخص کردهاند. آیات شریفه بسیاری در قرآن کریم به چشم میخورند که جملگی، مسلمانان را به وحدت، یکپارچگی و انسجام دعوت کرده و از تفرقه و منازعه برحذر داشته اند.
عضو سابق پارلمان سوریه اظهار داشت:عقل انسان باید از هر آنچه که رنگ و بوی غیر خدایی دارد، از جمله کوتهبینی و تعصبگرایی آزاد بشود و در خدمت اوامر الهی، رهنمودهای قرآن کریم و میراث پیامبر اکرم (ص) باشد.
وی افزود: اگر ما در اجرای دستورات کتاب خدا که یک قانون اساسی و یک خط مشی برای مسلمانان است، موفق نشویم، مشکل از حرکت ما و خط مشی ما بوده است و نه کتاب خدا. مسلمانان نباید در برابر هیچ چیز و هیچ کس غیر از خداوند متعال، بدون قید و شرط، تسلیم شوند و طبق آنچه که در قرآن کریم آمده است، ما مسلمانان باید بهترین را انتخاب کنیم؛ انتخاب بهترین، در بطن خود به معنای عدم پذیرش فتنه و تفرقه در صفوف امت اسلامی نیز هست و از بهترین انتخابها ممانعت از فتنه و جلوگیری از وقوع تفرقه در صفوف امت اسلامی است.
شیخ عبدالسلام راجح همچنین تأکید کرد: به کارگیری عقل خدادادی نه تنها در زمینه تحقق وحدت و جلوگیری از تفرقه و منازعه در امت اسلامی تأثیرگذار است، بلکه در افزایش علم و دانش و آگاهی نیز مؤثر است.
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.taghribnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تقریب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۶۴۹۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۰۰۲۲۱۰۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
دودستگی میان شیعیان و اهل سنت خدمت رایگان به دشمنان است
به گزارش حوزه اندیشه خبرگزاری تقریب، شیخ تیجانی عمر محمد غونی، رییس مراکز قرآنی ولایت برنو در نیجریه در سخنانی در وبینار سی و ششمین کنفرانس وحدت، به موضوع ضرورت توجه به صلح و پرهیز از تفرقه و تنازع در جهان اسلام اشاره کرد و گفت:اسلام دینی است که تمامی مسلمانان را به وحدت اسلامی دعوت کرده است. کما اینکه خداوند متعال در قرآن کریم فرموده است: «إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ» این امت شماست که امتی یگانه است و من پروردگار شما هستم پس مرا بپرستید. همچنین در آیهای دیگر در قرآن کریم آمده است: «وَإِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُم أُمَّة وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُم فَٱتَّقُونِ»این امت شماست که امتی یگانه است و من پروردگار شما هستم پس از مخالفت با من بپرهیزید. این دو آیه شریفه در قرآن کریم به خوبی نشاندهنده اهمیت وحدت در صفوف امت اسلامی است. علت هم آن است که ما مسلمانان دارای پروردگاری واحد، پیامبری واحد و کتابی واحد هستیم. موفقیت مسلمانان در عرصههای مختلف جز از رهگذر وحدت، انسجام و یکپارچگی محقق نمیشود. از همین روی، لازم است مسلمانان از تفرقه و اختلاف پرهیز نمایند.
محمد غونی با ابراز تاسف از این که دنیای کنونی شاهد افزایش پیروی از شهوات و هوای نفس است، افزود: برخی از مسلمانان فراموش کردهاند که اسلام با هرگونه تفرقه و تنازع مخالف بوده و همگان را به وحدت، یکپارچگی و انسجام دعوت کرده است. اسلام از مسلمانان خواسته تا برای مواجهه با چالشها همواره آماده باشند. از سوی دیگر، باید به این مسئله نیز اشاره کنم که خداوند متعال در قرآن کریم ما را از «غلوّ در دین» برحذر داشته است. این درحالی است که بسیاری از مسلمانان و مبلغان و حتی برخی از اهالی فکر و اندیشه به مسئله مذکور توجهی ندارند و تلاش میکنند تا دیدگاههایشان را به دیگران تحمیل نمایند. این رفتارها به گونهای است که گویی اسلام به یک سیاست در میان احزاب و جریانهای سیاسی تبدیل شده است.
او در ادامه به آیه ای از قرآن کریم اشاره داشت و افزود: خداوند به صراحت در قرآن کریم فرموده است: «قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعُوا أَهْوَاءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ وَأَضَلُّوا كَثِيرًا وَضَلُّوا عَنْ سَوَاءِ السَّبِيلِ» بگو: اى اهل كتاب! در دين خود غلو و زيادهروى نكنيد و غير از حق نگوييد و از هوسهاى جمعيتى كه پيشتر گمراه شدند و ديگران را گمراه كردند و از راه راست منحرف گشتند، پيروى ننماييد.
رییس مراکز قرآنی ولایت برنو در نیجریه در ادامه اظهار داشت: بنابراین اگر در صفوف امت اسلامی کسی را دیدید که مسیر «غلو در دین» و نیز «دشنام دادن و ناسزاگویی به دیگران» را در پیش گرفته است، بدانید که این رفتار ناشی از هوای نفس و القائات شیطانی در درون او است. امروز بسیاری از شبکههای ماهوارهای در سطح جهان هستند که دشنام و ناسزاگویی در ادبیاتشان موج میزند. در این شبکهها که متعلق به تمامی فرقههاست، افراد به کفر و شرک و . متهم میشوند. بدیهی است که خداوند متعال نسبت دادن این القاب به مسلمانان را نمیپسندد و از آن رضایت ندارد. خداوند متعال در قرآن کریم، مسلمانان را از ناسزاگویی به یکدیگر نهی کرده است. در همین راستا، در قرآن کریم آمده است: «وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيمَانِ وَمَنْ لَمْ يَتُبْ استراتژی و گرایش ها فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ» و به یکدیگر لقبهاى زشت ندهيد؛ چه ناپسنديده است نام زشت پس از ايمان؛ و هر كه توبه نكرد آنان خود ستمكارند.
او با تاکید بر اینکه ما نباید با سیاستهای کشورهای غربی همراه شویم و از این سیاستها پیروی کنیم، بیان کرد: غربیها به دنبال ایجاد اختلاف و تفرقه در صفوف مسلمانان هستند. اینکه در ادبیات خود بگوییم فلانی شیعه است، فلانی سنی است یا فلانی رافضی است، چنین چیزی در تعارض با آموزههای اسلام و دستورات الهی است. بر اساس تمامی آنچه که گفته شد، بر پیروان تمامی مذاهب در امت اسلامی لازم است که از تفرقه و تنازع خودداری کنند.
محمد غونی یادآور شد: پیروان مذاهب مختلف نباید به یکدیگر دشنام دهند. چنین کاری به مثابه یک خدمتِ رایگان به دشمنان و بیگانگان است. خداوند متعال در قرآن کریم، مسلمانان را از تفرقه و تنازع نهی کرده است. در همین ارتباط، خداوند میفرماید: «وَأَطيعُوا اللَّهَ وَرَسولَهُ وَلا تَنازَعوا فَتَفشَلوا وَتَذهَبَ ريحُكُم» و خدا و پیامبرش را اطاعت نمایید و نزاع و کشمکش نکنید تا سست نشوید و قدرت و شوکت شما از میان نرود. در آیهای دیگر از قرآن کریم همچنین آمده است: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا»و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اسلام، و هرگونه وسیله وحدت چنگ زنید و پراکنده نشوید و نعمت خدا را بر خود به یاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید و او میان دلهای شما الفت ایجاد کرد و به برکتِ نعمتِ او برادر شدید. شما بر لبِ حفرهای از آتش بودید، خدا شما را از آن نجات داد. این همان اسلام واقعی است که همه مسلمانان را به وحدت دعوت میکند. بنابراین، اگر ما به دنبال راهکار عملی و اجرایی برای تحقق وحدت در صفوف امت اسلامی هستیم، ناگزیر باید به کتاب خدا و سنت رسول الله (ص) مراجعه کنیم. در همین راستا، خداوند متعال در آیهای دیگر از قرآن کریم فرموده است: «وَإِذَا جَاءهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُواْ بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُوْلِي الأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ» و هنگامی که خبری از پیروزی یا شکست به آنها برسد، [بدون تحقیق] آن را شایع میسازند؛ در حالی که اگر آن را به پیامبر و پیشوایان -که قدرت تشخیص کافی دارند- بازگردانند از ریشههای مسائل آگاه خواهند شد.
او با اشاره به اینکه دین اسلام راهکارهای عملی و اجرایی تحقق وحدت اسلامی را معرفی کرده است، ادامه داد: یکی از این راهکارها این است که مسلمانان به یکدیگر نسبتهای زشت ندهند. ما نباید در دامی که غربیها پهن کردهاند، گرفتار شویم. غرب به دنبال ایجاد کینه، عداوت و دشمنی میان مذاهب مختلف اسلامی است. غرب میخواهد ما را از «امت واحده» به «امت چندتکهشده» تبدیل کند. این درحالی است که ما مسلمانان دارای دینی واحد، کتابی واحد و پیامبری واحد هستیم. مؤلفههایی که وحدت ما مسلمانان را تقویت میکند از آنچه که موجب جدایی و شکاف میانمان میشود، بیشتر هستند. پایبندی به کتاب خدا و سنت رسول الله (ص)، مسیری است که در نهایت به تحقق وحدت اسلامی و برادری اسلامی میان مذاهب مختلف منجر میشود. اگر به سنت رسول الله (ص) مراجعه کنیم به خوبی خواهیم یافت که ایشان مسلمانان را از اینکه یکدیگر را به کفر و الحاد متهم کنند، بازداشته است. در همین راستا، پیامبر اکرم (ص) فرموده است: «هرگاه فردی برادرش را تکفیر کند، این اتهام به خودش بازمیگردد». از سوی دیگر نقل شده است که پیامبر خطاب به شخصی به نام «اسامه» که در جنگ، فردی را کشته بود، فرمودند: «ای اسامه! او را پس از آنکه لا اله الا الله را به زبان آورد، کُشتی»؟ «اسامه» در پاسخ گفت: «یا رسول الله، به خاطر ترس از سلاح لا اله الا الله را گفت و نه از روی ایمان». در اینجا پیامبر اکرم فرمودند: «آیا تو قلب او را شکافتی تا بدانی از روی ترس لا اله الا الله را گفته است»؟
محمد غونی در پایان تاکید کرد: همه ما باید به خوبی نسبت به ابعاد مختلف وظایف، مسئولیتها و مأموریتهایمان واقف باشیم تا بتوانیم کاری را که ضروری است، به موقع و به درستی انجام دهیم. علما و اهل فکر باید اهمیت وحدت اسلامی را به امت اسلامی یادآوری کنند. امت اسلامی باید بداند که دشمنان و بیگانگان ازجمله غربیها به دنبال تفرقهافکنی میان ما هستند. ایجاد دودستگی میان شیعیان و اهل سنت یک خدمت رایگان به دشمنان است. اگر شیعیان در دفاع از تشیع به اهل سنت اهانت کنند و یا اهل سنت در حمایت از مذهب خود به شیعیان اهانت نماید، قطعا رسول خدا (ص) از چنین وضعیتی در امت اسلامی خوشحال نخواهند بود.
جادی میرمیرانی
بعید است کسی در حوزه کامپیوتر فعال باشد و نام جادی را نشنیده باشد. جادی یک انسان پرانرژی و همهفنحریف است که با برخورداری از علم و تجربه بالا در زمینه برنامهنویسی امنیت شبکه فعالیت میکند. او کارشناسی برق گرایش مخابرات و کارشناسی ارشد جامعهشناسی دارد.
این تفاوت و تنوع در زمینههای کار او هم به چشم میخورد. شاید او را با ویدیوها و پادکستهای جذاب با موضوعات متفاوت بشناسید و شاید نام او بهعنوان برنامهنویس به گوش شما خورده باشد. جادی بیست سال سابقه برنامهنویسی دارد و علاقه اصلی او لینوکس و شبکه است. بخش مهمی از محبوبیت جادی به دورههای آموزشی او مربوط میشود. او در این دورهها مطالب را به شکلی جذاب و متفاوت ارائه میکند. از معروفترین دورههای او میتوان به دوره لینوکس و دوره برنامهنویسی پایتون اشاره کرد.
پاسخ به این سوال کار راحتی نیست. خصوصا وقتی نام او را در گوگل جستجو کنیم و فعالیتهای گسترده و متنوع او در زمینههای مختلف را ببینیم. جادی میرمیرانی مدرک کارشناسی خود را از دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی و تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه علامه طباطبایی به اتمام رسانید. اما زمینه اصلی کاری او مربوط به علوم و مهندسی کامپیوتر است. او معتقد است نباید در زندگی تکبعدی پیش رفت و باید همیشه گزینههای زیادی را روی میز داشت. نگاه گذرایی به رزومه جادی به ما نشان میدهد که او تا چه حد به این حرف خود پایبند بوده است. جادی علاقه زیادی به نشر دادن اطلاعات و انتقال تجربیات خود به دیگران دارد. با یک جستجوی ساده در فضای اینترنت میتوانید پادکستها، ویدیوها و مقالات آموزشی او را در مورد موضوعات مختلف ببینید.
زبان برنامهنویسی پایتون در دنیای امروز به یکی از بهترین و محبوبترین زبانها تبدیل شده است. این زبان میتواند در زمینههای مختلفی از دادهکاوی تا برنامهنویسی وب کاربرد داشته باشد. کتابخانههای گسترده و متنوع پایتون به توسعهدهندگان این امکان را میدهند که در زمینههای مختلف علوم کامپیوتر و داده فعالیت کند. به همین دلیل دورههای پایتون علاقهمندان پرشماری دارند.
در حال حاضر با یک جستجوی ساده در اینترنت میتوانید دهها دوره پایتون مختلف پیدا کنید. اما دوره آموزش پایتون جادی با دورههای دیگر متفاوت است. چرا که جادی حدود 20 سال تجربه در زمینه برنامهنویسی دارد. همچنین با سر زدن به وبلاگ و صفحات شبکههای اجتماعی او، میتوانید توانایی بالای او در برقراری ارتباط و انتقال مطالب را ببینید. اینها را اضافه کنید به تمرینهای تعاملی و پروژههای واقعی که فهم شما را از مطالب عمیقتر کرده و شما را برای حضور در بازار کار و حل مسائل واقعی آماده میکنند. متد آموزشی جادی به گونهای است که تمام کسانی که علاقهمند به یادگیری پایتون هستند، میتوانند از این دوره استفاده کنند.
در این دوره مباحث آموزشی دوره مقدماتی ادامه پیدا کرده و مباحث پیشرفتهتری از پایتون که در موضوعات مختلف بهکار میرود، مورد بررسی قرار میگیرند. با شرکت در این دوره میتوانید بخشهای مهمی از برنامهنویسی پیشرفته پایتون مثل کار با دیتابیس و Web Scraping را یاد بگیرید و به یک برنامهنویس وب تبدیل شوید. همچنین در این دوره کار با وبسرویس یا API از طریق پایتون به شما آموزش داده میشود؛ تکنیکی که در حال حاضر یکی از مهمترین ترندهای دنیای برنامهنویسی است.
آموزشهای جادی زمینههای مختلفی را در میان علوم کامپیوتر در بر میگیرند. یکی از این زمینهها مدیر سیستمی لینوکس یا lpic است. این دوره برای تمام کسانی که علاقه یا نیاز به کار با سرور یا مدیریت سیستم از طریق لینوکس دارند، کاربردی خواهد بود. جادی lpic را با روشی نوین آموزش داده و شما را آماده شرکت در آزمونهای lpic101 و lpic102 خواهد کرد.
جادی بیت کوین و بلاک چین را به طور کامل در این استراتژی و گرایش ها دوره آموزش میدهد. مهمترین امتیاز این دوره، تدریس مباحث مربوط به بلاکچین و بیت کوین بر اساس سرفصلهای دانشگاه پرینستون است. در این دوره بلاک چین از نظر فنی و تخصصی مورد بررسی قرار میگیرد و تکنولوژی پشت بیت کوین به شما معرفی میشود. خود جادی میگوید هدف این دوره پول درآوردن نیست بلکه آشنایی با تکنولوژی است.
جادی پادکست خود را تحت عنوان «رادیو گیک» در پلتفرمهای مختلف از سال 91 منتشر میکند. او در این پادکست به مسائل مختلف مربوط به تکنولوژی و فناوری از سراسر دنیا میپردازد. کانال تلگرام رادیو گیک در حال حاضر بیش از 16 هزار دنبال کننده دارد.
جادی به عنوان یک گیک واقعی و آزاد که اتفاقا دیدگاه زیبایی به زندگی و جامعه دارد، پادکستهایی در ارتباط با تکنولوژی منتشر میکند. جادی معتقد است رادیو گیک یک ایستگاه رادیویی نیست؛ بلکه یک حرکتگاه رادیویی است. این رادیو برای کسانی مناسب است که به تکنولوژی فراتر از سیستمهای مد روز و قیمت آنها مینگرند و در این میان، دغدغههای جامعه برایشان اهمیت بیشتری دارد. شعار جادی در این مورد این است: «رادیو گیک برای گیکهای سرگردان در تقاطع جامعه و تکنولوژی. :) »
آمادگی؛ لازمه مقابله با بحرانهای آینده
جیمز و ووتن همه این فعالیتها را در حالی انجام دادند که خود در حال گذار به شغلهای جدیدشان بودند، آن هم در اوج همهگیری کرونا. جیمز نخستین زن و فرد رنگینپوستی است که به رهبری مدرسه وارتون رسیده. ووتن نیز نخستین رئیس سیاهپوست دانشگاه سیمونز است. جیمز میگوید: «ما داشتیم مطالب کتابمان را زندگی میکردیم.» طی سالهای اخیر، به سازمانها توصیه شده که علاوه بر سودآوری، بر امور اجتماعی و زیستمحیطی نیز تمرکز کنند و برای سنجش موفقیت خود، سهگانه «سود، مردم، سیاره» را معیار قرار دهند. اما جیمز و ووتن، یک مورد دیگر را نیز به این موارد اضافه میکنند: «آمادگی». آنها اخیرا میهمان استراتژی و گرایش ها مجله تایم بوده و درباره اهمیت آمادگی در مدیریت بحران صحبت کردهاند. همچنین از نقش جوامع بزرگی مثل جنبش سیاهان، که متشکل از طیف وسیع و متنوعی از ذینفعان هستند پرده برداشتهاند؛ «ابرجوامعی» که فراتر از مرزهای سازمانها، صنایع و جوامع هستند. چکیدهای از این گفتوگو را با هم میخوانیم. تایم: فکر میکنید چرا رهبران سازمانها برای پاندمی و سایر بحرانهای پیش از آن آماده نبودند؟ جیمز: ما در کل دوست نداریم درباره اخبار بد، مخصوصا پاندمیای با این ابعاد، فکر کنیم یا پیشبینیاش کنیم. طی ۲۰ سال اخیر، شاهد ورژنهای کوچکتری از این بحرانها بودهایم که توانستهایم مدیریتشان کنیم. اما تاثیراتشان بر کشورها و مخصوصا جهان، به هیچوجه به اندازه کرونا نبوده. پس به نظرم ممکن است به راحتی فراموش کنیم که بحرانی در این حد فاجعهبار ممکن است اتفاق بیفتد. چون مغز ما دوست ندارد به اخبار منفی فکر کند، معمولا برای اتفاقات بد آماده نیستیم. ووتن: علاوه بر این، رهبران سازمانی معمولا آموزش نمیبینند. مردم میروند و حسابداری و طراحی استراتژی و امور مالی و بازاریابی را آموزش میبینند. اما وقتی از رهبران سازمان درباره دوران دانشگاهشان یا آموزشهای رسمی و ضمن خدمت سوال میکنیم، میگویند که این آموزشها به مهارتهای لازم برای رهبری در بحران، نمیپردازند. خودشان نیز به ندرت به این موضوع فکر میکنند. بعضیها ممکن است بگویند اگر بهعنوان یک رهبر سازمان، دائما به بحرانهای احتمالی آینده فکر کنی، نمیتوانی به امور روزمره کسبوکارت بپردازی. رهبران چطور باید بین این دو اولویت بالانس برقرار کنند؟ جیمز: اگر راستش را بخواهید، باید هر دو را با هم پیش ببریم. یک رهبر سازمانی موثر، دائما به این فکر میکند که برای تحقق اهداف استراتژیک، چه باید کرد و در عین حال در نظر دارد که ما به ندرت، به تمام اهدافی که تعیین کردهایم، تمام و کمال دست مییابیم. اتفاقات در کمین هستند و یک رهبر سازمانی خوب، میداند نقاط آسیبپذیری سازمان و تهدیدهای بیرونی که مانع از دستیابی به اهداف در زمان مورد نظرش میشوند، چیستند. ما آماده نیستیم چون به این چیزها فکر نمیکنیم. به ما یاد ندادهاند که به اینها فکر کنیم. رهبران سازمانی خوب میدانند که موثر بودن یعنی هم پرداختن به رهبری استراتژیک و هم آمادگی در برابر بحرانها. شما در کتابتان درباره بحرانهای «ناگهانی» و «زیر خاکستر» صحبت کردهاید. واکنش رهبران سازمانی نسبت به این دو چه فرقی باید داشته باشد؟ ووتن: بحرانهای زیر خاکستر، بحرانهایی هستند که برای آماده شدن برای آنها، وقت دارید. باید دائما فضا را بررسی کنید و به دنبال نشانهها و سیگنالها باشید. و همزمان از خود بپرسید «چه اتفاقاتی محتمل است؟» حتی درباره پاندمی. وقتی دیدید این بیماری در حال شیوع در کشورهای دیگر است، باید از خود میپرسیدید «اگر بیماری به کشور ما برسد چه اتفاقی خواهد افتاد؟» بحرانهای زیر خاکستر، تدریجی هستند. اما بحرانهای ناگهانی، بحرانهایی هستند که نمیدانید قرار است رخ دهند. ناغافل اتفاق میافتند. ولی اگر مهارتهای مناسب را داشته باشید و این سوالات را از خود بپرسید، شاید ندانید بحرانی در راه است، اما حداقل مهارتهایی برای برانگیختن و آمادهسازی تیم رهبری در اختیار خواهید داشت. منظورم این سوالات است، «چطور درباره بحران صحبت کنیم؟ چطور اعتمادسازی کنیم؟ چه ابتکاراتی میتوانیم انجام دهیم؟ چطور همه افراد ذینفع را بسیج کنیم؟» جیمز: این را اضافه کنم که ما معمولا به بحرانهای خارجی و ناگهانی فکر میکنیم. اغلب سازمانها برنامههایی برای مدیریت بحرانهایی مثل توفان دارند. ما معمولا برای بحرانهایی برنامه داریم که احتمال وقوعشان خیلی کم است، اما ناگهانیاند. آنچه برایش برنامه نداریم، اتفاقات زیر خاکستر است که معمولا درون سازمان رخ میدهند؛ مثل پیامد یک تصمیمگیری بد، رفتارهای ناکارآمد یا فرهنگ ضعیف. چیزهایی که به صورت خزنده در جریانند و تا زمانی که فوران نکردهاند، کسی متوجهشان نیست. غفلت از این مسائل میتواند تاثیرات مالی جدی بههمراه داشته باشد. تاثیر و اهمیت آمادگی، بر سود و زیان یک شرکت چقدر است؟ ووتن: بحرانها هزینه دارند؛ همان هزینهای که به خاطر توقف کسبوکارمان از دست میدهیم، مثل پولی که به واسطه بحران وجهه یا شکایت حقوقی از دست میدهیم. هرچه به عنوان یک رهبر، آمادهتر باشید، میتوانید از بحران و در نتیجه، از هزینه جلوگیری کنید. میتوانید وجهه خود را حفظ کنید و از ادامه عملیات اطمینان حاصل کنید. از تجربیاتتان در زمینه رهبری سازمانی چه درسهایی گرفتید؟ جیمز: من و لین چند سال پیش کتابی نوشتیم به نام «مدیریت تحت فشار». وقتی دربارهاش با همسایههایم صحبت کردم، گفتند «راجع به فرزندداری است؟» جواب عجیبی بود. اما وقتی دقت میکنی، میبینی که کار والدین، بسیار شبیه به رهبری در بحران است. ما والدین، دائما در حال بررسی هستیم تا ببینیم کودکانمان چه مشکلی دارند. دائما سعی داریم آنها را برای مرحله بعدی زندگیشان آماده کنیم. وقتی اتفاق بدی برایشان میافتد، دائم در تلاشیم تا آتش را خاموش کنیم. پس میتوان گفت که والدین بهطور ذاتی، عادت دارند به مسائلی که بد پیش میروند، فکر کنند. اما این را در محیط کار اعمال نمیکنیم. منظورم این نیست که کارمندها مثل بچهها هستند، اما ما به عنوان رهبر یک سازمان، همانقدر مسوولیت داریم (که والدین دارند) و بخشی از آمادگی، این است که بدانیم حواسمان به چه چیزهایی باید باشد. ووتن: من خودم همیشه فضا را ارزیابی میکنم و سعی میکنم از آنچه قرار است اتفاق بیفتد یا بحران بعدی، سر دربیاورم. من مدیر یک دانشگاه کوچک هستم. اخیرا صحبت از پدیدهای به نام صخره جمعیتی پیش آمده. دانشآموزان کمتری به دانشگاه خواهند رفت. پس از خودم میپرسم: «به چه نوآوریهایی باید دست بزنم؟ چطور باید مدل کسبوکار دانشگاه را مورد بازبینی قرار دهم؟» بحران میتواند فرصتی باشد که تو را تشویق به انجام یک کار متفاوت کند. مثالهای زیادی هست از سازمانهایی که مواجهه آنها با بحران، فرصتی شده تا خود را بازآفرینی کنند. پس دائما به فرصتها نیز فکر میکنم. مهمترین درسهای پاندمی برای کسبوکارها چیستند؟ ووتن: اولا، توانایی چابک بودن. سابقا هرگز ندیده بودیم که صنایع و جوامع و کسبوکارها خود را با این استراتژی و گرایش ها سرعت بازآفرینی کنند. در حوزه خدمات درمانی یا پزشکی از راه دور یا دانشگاهها. سوال اینجاست که چطور کارها را سریعتر انجام دهیم؟ درس دوم، تاثیر ارتباطات موثر است. در شرایط بحرانی، رهبران سه چیز را باید انجام دهند: ارتباط، ارتباط و ارتباط. این مهم است چون باید اعتمادسازی کنی و همزمان با کارمندها همدلی کنی. جیمز: یکی دیگر از درسهای مهم این است که ما معمولا هنگام مواجهه با تهدید، عقبنشینی میکنیم و نحوه دستیابی و منابع اطلاعات خود را محدود میکنیم. و چون بحران، چیزی است که قبلا تجربهاش نکردهایم، تجربه گذشتهمان نمیتواند اطلاعاتی درباره چگونگی واکنش به آن را به ما بدهد. در آن شرایط، نیاز به خلاقیت داریم، نیاز به جستوجوی اطلاعات و ایدهها و نظرات جدید که به حل مشکلات کمک کنند. این خلاف غریزه ماست. اما رهبران سازمانی موثر میدانند که باید منابع اطلاعات خود را گسترش دهند. رهبران سازمانی پیش از مواجهه با بحران بعدی و مدیریت آن، چه چیزهایی را باید در نظر بگیرند؟ جیمز: ابتدا درسهایی که از پاندمی گرفتند یا تجربیاتشان از آن دوران را درک کنند و صادقانه از خود بپرسند «کدام واکنشهایمان خوب بودند؟ کدامها خوب نبودند؟ چه ساختارها، سیاستها و فرآیندهایی باید اعمال کنیم که به تخفیف بحران کمک کنند؟» ووتن: ما در کتابمان درباره «ابرجوامع» صحبت کردیم. نگاه به اقدامات درونسازمانی و نقاط ضعف خودتان کافی نیست. باید علاوه بر آن از خود بپرسید «باید با چه افرادی مشارکت کنم؟ چطور شبکه ارتباطیام را گسترش دهم تا به یک سازمان بهتر تبدیل شوم؟» ابرجامعهها میگویند رفع مشکلات بزرگ، نیازمند همکاری سه بخش است: دولت، نهادهای غیرانتفاعی و شرکتها. ما این را در پاندمی مشاهده کردیم. چه کسانی بحران کرونا را به خوبی مدیریت کردند؟ چه درسهایی میتوان از آنها گرفت؟ رهبران سازمانی برای مدیریت یک بحران به چه مهارتهای کلیدیای نیاز دارند؟ جیمز: معمولا رهبرانی که مدیریت بحران موثر را بلدند، سیگنالها را شناسایی میکنند تا ببینند نقاط آسیبپذیری کجاست و مراقب چه چیزهایی باید باشند. فاز بعدی، برنامهریزی و جلوگیری از بحران است. اما اگر بحران رخ داد، باید به فکر کنترل خسارات یا محدودسازی تاثیرات بود. گام چهارم، احیای کسبوکار است. و در آخر، فاز یادگیری. طی هر کدام از این فازها، من و لین یکسری ویژگیهای رهبری سازمانی را شناسایی کردیم که لازم و ضروریاند. مثلا در فاز شناسایی سیگنالها، مهارت درک محیط و شرایط بسیار مهم است. چطور از تمام اطلاعاتی که به دستم میرسد سر دربیاورم؟ چطور آنها را کنار هم قرار دهم تا بتوانم به کل سازمان، ارائهشان کنم؟ ووتن: گاهی هنگام عبور از بحران و بازآفرینی خود و سازگاری با جهان، باید به این فکر کنی که قرار است چه ریسکهایی را بپذیری. باید معایب و مزایای آن را ارزیابی کنی. یکی از وظایف رهبران سازمانها در شرایط بحرانی، حصول اطمینان از برگشتپذیری است. بله، درست است که دچار وحشت خواهید شد و احتمالا فلج خواهید شد اما یک روزی بالاخره باید به حالت قبل برگردید. این همان برگشتپذیری است. چه سرمایهگذاریهایی باید انجام دهم؟ چه تیم، منابع مالی و زیرساختهایی نیاز دارم تا در فاز ریکاوری، برگشتپذیر باشم؟ علاوهبر این، در شرایطی مثل پاندمی، باید سریع تصمیم بگیرید؟ ووتن: بله. و به این منظور باید دادههایی در دست داشته باشید. بهعلاوه، باید اخلاقمدار باشید. تمام افراد ذینفع در تصمیم ریسکی شما دخیل خواهند بود. برای حصول اطمینان از سلامت آنها در شرایط بحرانی، چه خواهید کرد؟ جیمز: باید تاکید کنم که همه افراد ذینفع، یکسان نیستند. بعضیها همه اقدامات شما را حمایت میکنند. بعضیها دچار تردیدند و بعضی دیگر به شکلی بالقوه مخالفتان هستند. باید بدانید در شرایط بحرانی به کدام گروه بیشتر توجه کنید. افرادی که ضد شما هستند، در شبکههای اجتماعی علیه شما بیش از پیش فعال خواهند بود. هر کاری هم کنید، بعید است از شما حمایت کنند چون اساسا با کار شما مشکل دارند. باید توجه و تمرکزتان را روی افراد مردد بگذارید که به گروه مخالفان گرایش پیدا نکنند. حتی میتوانید طوری روی آنها نفوذ کنید که حامی شما شوند. فکر میکنم رهبران سازمانی، معمولا از این نکته غافلند.
دیدگاه شما