الگوهای هارمونیک و انواع آن
اگر در بازار های بورس یا سایر بازار های مالی فعالیت داشته باشید، می دانید که قیمت دارایی های مالی در یک جهت حرکت نکرده و دائما در حال نوسان هستند. به همین دلیل هر معامله گری نیاز به ابزار های تحلیلی خاصی دارد تا بتواند در پیچ و خم بازار ها معامله خوبی را به سرانجام برساند، الگوی هارمونیک یا Harmonic Pattern که در سال ۱۹۳۲ توسط گارتلی به وجود آمده است، یکی از ابزار های قوی و کاربردی برای تحلیل تکنیکال می باشد. این الگو دارای انواع مختلفی است که هدف آن ها بررسی حرکت قیمت سهام و بازار ها می باشد. الگوی هارمونیک براساس فرمول فیبوناچی عمل می کند و از تلفیق اشکال هندسی و اعداد فیبوناچی به وجود آمده است. با ما همراه باشید تا نحوه کار با الگوی هارمونیک و استفاده از آن در بازار های مالی را فرا بگیرید.
الگوی هارمونیک چیست؟
الگوهای هارمونیک یکی از پیچیده ترین ابزار های تجاری هستند که برای ترسیم آن ها در چارت های قیمتی نیاز به دانش خاص و آموزش های معامله گری حرفه ای است. هارمونیک یکی از الگو های پیشبینی کننده روند یک دارای، مانند الگوی سر و شانه است، با این تفاوت که الگوی هارمونیک بر اساس معاملات و محاسبات ریاضی عمل کرده و از فرمول ریاضی فیبوناچی پیروی می کند. به دلیل اینکه اعداد فیبوناچی پایه و اساس این الگو می باشند، استفاده از آن نیاز به تمرین بیشتری برای شناسایی نقاط بازگشتی نسبت به سایر الگو های کلاسیک دارد. در این الگو ها که اغلب به شکل M و w هستند یا گاهی ترکیبی از هر دو میباشند، معامله گران به نمودارها دقت کرده و حرکت قیمتی سهام ها مورد بررسی قرار می گیرد. جالب است بدانید در این روش فعالان بازار سرمایه، نیازی به بررسی مسائل بنیادی شرکت ها ندارند و تنها حرکت قیمت ها را زیر نظر می گیرند.
ساختار الگوی هارمونیک
معمولاً الگو های معاملاتی هارمونیک از پنج نقطه چرخش و چهار پایه تشکیل می شوند که نقطه اصلی آن X نامیده می شود. الگو از این نقطه شروع شده و به موج تکانه ای که XA نامیده می شود رسیده و پس از XA به نقطه B می رسد و پایه AB را به وجود می آورد، الگو براساس همین روش ادامه داده و پایه های موج های BC و CD تشکیل می شوند. تمامی این الگو ها از روش الگوی سه نقطه ای ABC پیروی می کنند، پس کافی است یکی از این الگو ها را به خوبی یاد گرفته تا درک بقیه الگوها برایتان راحت تر شود.
انواع الگو های هارمونیک
همانطور که گفته شد این الگو ها انواع مختلفی دارند که هر کدام شکل منحصر به فردی داشته و دارای شباهت و تفاوت های زیادی می باشند. تشخیص الگوی هارمونیک با چشم غیر مسلح کمی دشوار است و کسانی که آشنایی کاملی با این الگو ها نداشته باشند دچار مشکل می شوند. البته تحلیل گران به طور کامل این الگو ها را شناخته و درک کاملی از آن ها دارند، به طوری که قادر به تشخیص این الگو ها از روی نمودار ها هستند. با توجه به متعدد بودن الگو های هارمونیک یادگیری تمام آن ها کمی دشوار است، به همین دلیل در ادامه چهار مورد از محبوب ترین این الگو ها را نام برده و توضیح داده ایم تا با شناخت این الگو ها با بهترین الگو های هارمونیک آشنا شوید.
الگوی گارتلی
الگوی گارتلی نقاط شکست، مقاومت و حمایت را به معامله گران نشان می دهد، به همین دلیل نسبت به دیگر الگو ها کاربرد بیشتری دارد و در دو حالت صعودی و نزولی نمایان می شود که وجه تمایز این دو حالت در وارونگی آن ها می باشد. حالت صعودی الگوی گارتلی به این صورت است که ابتدا صعودی بوده سپس یک معکوس کوچک داشته و دوباره صعودی خواهد شد و بعد از صعود دوباره، حالت معکوس آن بزرگتر می شود و شکلی مانند M تشکیل می دهد. بهترین حالت برای خرید در پایان همین نقطه می باشد و حالت M در الگوی گارتلی یک سیگنال خرید است. حالت نزولی دقیقا برعکس صعودی بوده و شکلی شبیه W دارد، پایان این نقطه نیز بهترین زمان برای فروش محسوب می شود. همانطور که مشاهده کردید با برسی الگوی گارتلی، به راحتی می توانید زمان درست برای خرید و فروش سهام خود را مشخص کرده و همیشه یک قدم از سایر معامله گران جلو تر باشید.
الگوی پروانه
الگوی پروانه از نظر ظاهری تقریبا شبیه الگوی گارتلی بوده و دو حالت صعودی M شکل و نزولی W شکل دارد که به دو صورت پروانه خرسی و پروانه گاوی وجود دارد. مشاهده الگوی پروانه معمولا در انتهای روند بوده و روند معکوس را که از روند اصلی قوی تر بوده نشان می دهد. همچنین به وسیله این الگو قادر به تشخیص سود و زیان خواهید بود و تنها تفاوت در نسبت های فیبوناچی الگوی نزولی و صعودی پروانه در وارونگی آن ها می باشد، معمولا معامله گران با استفاده از این الگو ریسک معاملات خود را احتساب می کنند.
الگوی خفاشی
الگوی خفاشی دقیق ترین نوع این محسوب می شود و از نظر ظاهری مشابه الگوی پروانه و گارتلی می باشد، می توان گفت این الگو دو حالت صعودی و نزولی دارد که حالت صعودی M شکل و نزولی W شکلی دارد اما در تراز های فیبوناچی اندازه گیری شده تفاوت وجود داشته و نسبت های فیبوناچی الگوی صعودی و نزولی در وارونگی با هم متفاوت است و در نهایت شکلی شبیه ذوزنقه تشکیل خواهند داد. در بازارهای دو طرفه می توان سفارش فروش را در نقطه D که شروع افت قیمت می باشد انجام داد و به وسیله این الگو سود مناسبی کسب کرد.
الگوی خرچنگ
الگوی خرچنگ در سال ۲۰۰۰ میلادی کشف شده که سبب تشخیص نوسانات بازار می شود، به همین دلیل تحلیل گران علاقه زیادی نسبت به برسی آن داشته و بهترین و مناسب ترین الگو برای کسانی است که قصد تشخیص نوسانات قیمت را دارند. این الگو همانند الگوی پروانه می باشد و در دو حالت صعودی M شکل و نزولی W شکل به معامله گران ارائه می شود، اما شکل آن فشرده تر می باشد. تفاوت عمده ای که این الگو با سایر الگو ها دارد تنها در موج آخر حرکتی خود می باشد که اصلاح بزرگ تری نسبت به سایر الگو ها انجام می دهد. دقت داشته باشید نقطه D در الگوی خرچنگ نزولی نشان دهنده افت شدید قیمت می باشد.
الگو های هارمونیک در تحلیل تکنیکال بورس
بازار بورس یکی از بزرگ ترین بازار های مالی است که تشخیص حرکت سهام در آن از اهمیت بالایی برخوردار می باشد. به همین دلیل استفاده از ابزار های تحلیلی که به پیشبینی قیمت کمک کنند از واجبات معامله در این بازار به شمار می رود. الگوی هارمونیک برای ساخت شاخص های تکنیکال از اعداد فیبوناچی که از صفر و یک شروع می شود کمک گرفته و از معدود روش هایی است که به تمرکز پیش بینی حرکت روند ها توجه دارد و محل دقیق چرخش یا معکوس شدن روند را به تحلیل گران تکنیکال نشان می دهد، به طوری که آن ها می توانند به وسیله این روش الگوها را به طور دقیق شناسایی کرده و به ورود یا خروج از بازار فکر کنند. همچنین بر اساس این روش می توان به شکستن موج ها به موج های کوچک تر یا تبدیل آن ها به موج های بزرگ تر دقت کرد و آینده سهام و بازار خود را پیش بینی کرد، در نتیجه می توان گفت الگوی هارمونیک یکی از بهترین ابزار های تحلیل بازار بورس است که چشم انداز دقیقی از ورود و خروج بازار به معامله گران اعطا می کند. در آموزش بورس سایت تیبورس میتوانید اطلاعات بیشتری در زمینه تحلیل بازار بدست بیاورید.
مزایا و معایب الگوی هارمونیک در تحلیل تکنیکال
الگوی هارمونیک در تحلیل تکنیکال مانند تمامی ابزار های تحلیل دیگر، دارای مزایا و معایبی می باشد که نیاز است این مزایا و معایب را بشناسیم تا استفاده بهتری از این الگو داشته باشیم، به همین جهت تصمیم داریم نقاط قوت و نقاط ضعف الگوی هارمونیک را به طور کامل برسی کنیم.
الگوهای هارمونیک در معاملات + معرفی 4 الگوی هارمونیک پرطرفدار
در الگوهای قیمتی هارمونیک، الگوهای قیمتی هندسی با استفاده از اعداد فیبوناچی جهت مشخص کردن دقیق نقاط بازگشتی بکار گرفته میشود. برخلاف سایر روشهای متداول تریدینگ (معاملهگری)، معاملات هارمونیک در تلاش است تا حرکات بعدی قیمت را پیشبینی کند.
در ادامه این مطلب از بورسینس قصد داریم نگاهی داشته باشیم به انواع الگوهای هارمونیک که در معاملهگری استفاده میشود.
ترکیب هندسه و اعداد فیبوناچی
معاملات هارمونیک، الگوهای قیمتی و ریاضیات را با هم ترکیب میکند تا یک روش معامله بسازد که دقیق و برمبنای این فرضیه است که الگوها در نمودار تکرار میشوند. (یکی از اصول تحلیل تکنیکال)
ریشه این روش، نسبت اولیه یا مشتقی از آن است (0.618 یا 1.618). نسبتها شامل این موارد هستند: 0.382، 0.50، 1.41، 2.0، 2.24، 2.618، 3.14 و 3.618.
نسبت اولیه (primary ratio) تقریبا در کل طبیعت، ساختار محیط و رویدادها مشاهده میشود و همچنین در ساختارهایی ایجاد شده توسط انسان نیز میتوان آنرا یافت.
از آنجایی که این الگو و نسبت در طبیعت و جامعه تکرار میشود، میتوان این نسبت را در بازارهای مالی نیز مشاهده نمود که از محیط و جامعهای که معامله در آن انجام میشود تاثیر میپذیرد.
با یافتن الگوهایی که دارای طول و اندازههای متفاوت است، معاملهگر میتواند نسبتهای فیبوناچی را به الگوها اعمال کند و برای پیشبینی قیمتهای آینده تلاش نمیاد. بخش اعظیم از این روش معامله، به اسکات کارنی (Scott Carney) نسبت داده شده، با این حال افراد دیگری نیز در این روش مشارکت داشتهاند و الگوها و سطوحی را یافتهاند که باعث بهبود عملکرد این روش میشود.
مشکل معاملات هارمونیک
الگوهای قیمتی هارمونیک بسیار دقیق هستند و نیاز است الگو، حرکات را کامل نشان دهد تا با آشکار شدن الگو، یک نقطه بازگشتی دقیق مشخص شود. یک معاملهگر ممکن است الگویی را مشاهده کند که همانند یک الگوی هارمونیک باشد اما سطوح فیبوناچی در الگو، تراز و در یک ردیف نباشند و بدین ترتیب آن الگو با توجه به قوانین الگوهای هارمونیک، یک الگوی قابل اتکا تلقی نشود. البته این موضوع میتواند یک مزیت نیز به شمار آید، زیرا نیازمند آن است که معاملهگر شکیبایی پیشه کند و برای شکلگیری کاملتر نمودار صبر نماید.
الگوهای هارمونیک میتوانند میزان پایداری حرکت فعلی قیمت را اندازه بگیرند اما از آنها میتوان برای مجزا کردن نقاط بازگشتی نیز استفاده کرد. ریسک کار زمانی است که یک معاملهگر یک موقعیت معاملاتی در ناحیه بازگشتی (reversal area) اتخاذ میکند و الگو شکل نمیگیرد (Fail میشود).
وقتی این اتفاق میافتد، ممکن است معاملهگر در معاملهای گیر کند که روند به سرعت و در خلاف جهت معامله او، ادامه مییابد. بنابراین همانند همه استراتژیهای معاملاتی، ریسک این روش نیز باید مدیریت شود.
در نظر داشته باشید که الگوها ممکن است درون الگوهای دیگر شکل بگیرند و همچنین مشکل معاملات هارمونیک احتمال شکلگیری الگوهای غیرهارمونیک در درون الگوهای هارمونیک نیز وجود دارد. این شرایط میتواند برای سنجش اثربخشی الگوهای هارمونیک به ما کمک کند و عملکرد معاملهگر را در ورود و خروج به معاملات بهبود بخشد.
همچنین احتمال وجود چندین موج قیمتی در یک موج هارمونیک وجود دارد (برای مثال یک موج CD یا موج AB). قیمتها بطور مرتب در حال چرخش هستند، بنابراین باید روی تصویر مشکل معاملات هارمونیک بزرگتر تایم فریمی که در آن معامله میشود تمرکز کرد. طبیعت فراکتالی بازارها، قابلیت اعمال این تئوری را در کوچکترین تایم فریمها تا بزرگترین آنها فراهم میکند.
برای استفاده از این روش، معاملهگر باید از پلتفرمی معاملاتی استفاده کند که بتواند برای سنجش هر موج قیمت، چندین ابزار Fibonacci retracements را روی نمودار رسم کند.
الگوهای بصری هارمونیک و روش معامله
الگوهای هارمونیک در دستههای زیادی وجود دارند، با این حال این 4 الگو که در ادامه شرح میدهیم پرطرفدار است: گارتلی (Gartley)، پروانه (butterfly)، خفاش (bat) و خرچنگ (crab).
1 – الگوی گارتلی (Gartley)
این الگو در اصل توسط H.M Gartley در کتاب خود با نام Profits in the Stock Market منتشر شد، بعدها سطوح فیبوناچی نیز توسط اسکات کارنی در کتابش با نام The Harmonic Trader به آن اضافه شد. منبع سطوح توضیح داده شده در زیر، از همان کتاب است.
در طی سالها، برخی معاملهگران دیگر برخی نسبتهای رایج دیگر را مطرح کردهاند که در صورت مرتبط بودن، آنها نیز ذکر میشوند.
الگوی صعودی (گاوی) اغلب مواقع در ابتدای روندها مشاهده میشود و نشانهای از این است که امواج اصلاحی قیمت در حال پایان یافتن هستند و افزایش رو به بالای قیمت، نقطه D را شکل میدهد.
همه الگوها ممکن است در پسزمینه و درون یک روند گستردهتر باشند یا محدوده خنثی باشند که معاملهگران باید به آن توجه کنند.
اطلاعات زیادی برای فراگیری در باره این الگو وجود دارد اما به این شکل باید نمودار خوانده شود:
ما از مثال الگوی صعودی استفاده میکنیم. قیمت از X تا نقطه A رشد میکند، سپس اصلاح اتفاق میافتد و نقطه B سطح اصلاحی 0.618 موج A است. قیمت دوباره در خط BC افزایش مییابد که نقطه اصلاحی 0.382 تا 0.886 موج AB است.
حرکت بعدی، کاهش قیمت در خط CD است که امتداد نسبت 1.13 تا 1.618 از خط AB است. نقطه D نیز سطح اصلاحی 0.768 از XA محسوب میشود.
بسیاری از معاملهگران به دنبال خط CD هستند که امتداد نسبت 1.13 تا 1.618 از خط AB است.
ناحیه D به عنوان منطقه برگشتی احتمالی شناخته میشود. اینجاست که میتوان به موقعیتهای خرید وارد شد، با این حال بهتر است همیشه به دنبال تایید بازگشت روند و نشانههای رشد قیمت بود.
معمولا یک حدضرر نیز در نقطه نه چندان پایینتر از نقطه ورود قرار میگیرد.
برای الگوهای نزولی (خرسی) معاملهگران اغلب موقعیت فروش را در نقطه D اتخاذ میکنند و حدضرر را کمی بالاتر از آن نقطه در نظر میگیرند.
2 – الگوی پروانه (butterfly)
الگوهای پروانه از گارتلی متفاوتتر است. این الگوی هارمونیک دارای یک نقطه D گسترشی فراتر از نقطه X است.
در ادامه الگوهای صعودی پروانه را شرح میدهیم.
قیمت از X تا نقطه A افت میکند، موج صعودی AB، موج اصلاحی 0.786 از خط XA است. موج BC اصلاح 0.382 تا 0.886 از موج AB محسوب میشود.
CD امتداد 1.618 تا 2.24 از AB است و D در امتداد 1.27 از موج XA قرار میگیرد.
D نقطهای است که معاملهگران موقعیت فروش را اتخاذ میکنند. با این حال همیشه باید به دنبال نشانههایی برای تایید کاهش قیمت بود. حدضرر نیز کمی بالاتر از نقطه ورود قرار داده میشود.
در تمام این الگوها، برخی از معاملهگران به دنبال نسبتهایی بین نسبتهای اشاره شده میگردند، در حالیکه برخی دیگر از افراد فقط به دنبال یکی از آنها هستند.
برای مثال، در بالا اشاره کردیم که موج CD نسبت 1.618 تا 2.24 از AB است، برخی از معاملهگران فقط به دنبال نسبت 1.618 یا 2.24 هستند و سایر اعدادی که مابین این دو نسبت است را نادیده میگیرند، مگر اینکه این اعداد به اعداد ذکر شده بسیار نزدیک باشند.
3 – الگوی خفاش (BAT)
الگوی خفاش از لحاظ ظاهری مشابه گارتلی است ولی در اندازه فرق دارد.
قصد داریم الگوی صعودی بت را را شرح دهیم.
یک افزایش قیمت از X تا A رخ داده است، قیمت به نقطه B میرسد که نسبت 0.382 تا 0.5 درصد از موج XA است.
موج BC نسبت 0.382 تا 0.886 از AB محسوب میشود و CD نسبت 1.618 تا 2.618 در امتداد AB است.
نقطه D نسبت 0.886 درصد اصلاحی موج XA خواهد بود و نقطهای است که معمولا معاملهگران به عنوان فرصت خرید از آن یاد میکنند. با این حال معاملهگر همیشه باید به دنبال نشانههای دیگری از افزایش قیمت باشد.
حدضرر نیز کمی پایینتر از نقطه خرید قرار میگیرد.
برای الگوی نزولی (خرسی) معاملهگران اغلب موقعیت فروش را در نزدیکی نقطه D اتخاذ میکنند و حدضرر را کمی بالاتر تعیین مینمایند.
4 – الگوی خرچنگ (Crab)
الگوی هارمونیک خرچنگ توسط اسکات کارنی به عنوان یکی از دقیقترین الگوها در نظر گرفته میشود که نقاط بازگشتی بسیار نزدیک با اعداد فیبوناچی را ارائه میکند.
این الگو با الگوی پروانه مشابه است ولی در محاسبات آن تفاوت وجود دارد.
در یک الگوی گاوی (صعودی)، نقطه B یک پولبک با نسبت 0.382 تا 0.618 از موج XA است.
موج BC به اندازه 0.382 تا 0.886 از موج AB محسوب میشود و CD نسبت 2.618 تا 3.618 از موج است. نقطه D امتداد 1.618 موج XA است و در این نقطه موقعیتهای خرید اتخاذ میشود و حد ضرر کمی پایینتر از نقطه ورود تعیین میگردد.
در الگوی خرسی (نزولی) موقعیت فروش در نزدیکی D اتخاذ میشود و حدضرر نیز کمی بالاتر تعیین میگردد.
تنظیم دقیق نقاط معامله
هر الگو، نشاندهنده نقاط بازگشتی احتمالی (اصطلاحا potential reversal zone یا PRZ) است و الزاما بیانگر نقاط دقیق انجام معامله نیست.
زیرا دو پیشبینی متفاوت، تشکیلدهنده نقطه D است. اگر همه نقاط پیشبینی شده در نزدیکی نقطه موردنظر باشند، معاملهگر میتواند در آن محدوده وارد معامله شود.
اگر پیشبینیها گسترده باشند، باید به دنبال نشانههای دیگری برای تایید حرکت قیمت در مسیر موردانتظار بود. اینکار میتواند از طریق یک اندیکاتور دیگر یا با مشاهده تحرکات قیمت حاصل شود.
سخن آخر
هارمونیک تریدینگ یکی از روشهای دقیق معاملهگری بر مبنای ریاضیات است ولی به صبر، تمرین و مطالعه بسیار زیاد درباره این الگوها نیاز دارد.
محاسبات اولیه، صرفا ابتدای راه است. حرکات قیمت که با محاسبات متناسب با الگو همتراز و ردیف نیست باعث نامعتبر شدن الگو شده و میتواند باعث گمراهی معاملهگر شود.
الگوهای گارتلی، پروانه، خفاش و خرچنگ، شناخته شدهترین الگوهای هارمونیک هستند و اغلب معاملهگران آشنا به معاملات هارمونیک، به دنبال این الگوها در نمودارها میگردند.
نقاط ورود و خروج به معامله در نقاط بازگشتی احتمالی انجام میشود که البته باید نشانههایی دیگر از نقاط بازگشت قیمت نیز در نظر گرفته شود. حدضررها نیز در معاملات خرید اغلب پایینتر از نقطه ورود قرار داده میشود و در معاملات فروش، کمی بالاتر از نقطه معامله تعیین میگردد.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
آموزش الگو های هارمونیک در بازار معاملات
الگو های قیمت هارمونیک به الگوهایی گفته میشود که با استفاده از اعداد فیبوناچی برای نقاط بازگشت استفاده می شود و با این حرکت الگوهای هندسی را به سطح بالاتری می برند بنابراین قبل از اینکه ادامه این مقاله را مطالعه کنید پیشنهاد میشود حتما سری به مقاله آموزشی فیبوناچی بزنید و ابتدا این مبحث را یاد بگیرید تا خیلی راحت تر متوجه الگو های هارمونیک شوید .
بر خلاف سایر روش هایی که در تحلیل بازار انجام می شود ، الگوهای هارمونیک سعی در پیش بینی تحرکات آینده نمودار دارد .
حال بیایید به تعدادی از نمونه های الگوهای قیمت هارمونیک که در فارکس برای معاملات ارزی استفاده می شود نگاهی بی اندازیم .
الگو های معاملات هارمونیک به این اشاره دارد که روندها به مانند یک پدیده هارمونیک هستند ، بدین معنی که روند ها می توانند به امواج کوچک تر و بزرگ تری تقسیم شوند که ممکن است جهت قیمت را پیش بینی کنند .
الگو های معاملات هارمونیک کاملا به اعداد فیبوناچی که برای ایجاد اندیکاتور های تکنیکال استفاده می شود متکی می باشند .
ترتیب اعداد با ۰ و ۱ شروع می شود و این ترتیب با جمع کردن دو عدد بعد ادامه می یابد همانند :
۰ ، ۱ ، ۱ ، ۲ ، ۳ ، ۵ ، ۸ ، ۱۳ ، ۲۱ ، ۳۴ ، ۵۵ ، ۸۹ ، ۱۴۴ و …
این ترتیب اعداد را می توان به نسبت هایی تقسیم کرد که به عقیده عده ای از معامله گران ، این نسبت ها سرنخی از این است که به بازار مالی به کدام سو حرکت می کند .
الگو های گارتلی ، خفاش ، پروانه و خرچنگ محبوب ترین الگو های هارمونیک برای معامله گران تکنیکال می باشد .
هندسه و اعداد فیبوناچی
الگو معاملات هارمونیک ، الگوها و ریاضیات را به یک روش معاملاتی دقیق و مبتنی بر فرض این که الگوها خود را تکرار میکنند تبدیل می کند .
ریشه این روش ، نسبت اولیه یا برخی از مشتقات آن ( ۰.۶۱۸ یا ۱.۶۱۸ ) و نسبت های تکمیل کننده آن که عبارتند از :
۰.۳۸۲ ، ۰.۵۰ ، ۱.۴۱ ، ۲.۰ ، ۲.۲۴ ، ۲.۶۱۸ ، ۳.۱۴ و ۳.۶۱۸ می باشد .
نسبت اولیه تقریبا در تمامی طبیعت و ساختار های محیطی و همچنین ساخته های دست بشر یافت می شود .
از آنجا که الگو نسبت اولیه در طبیعت و جامعه تکرار می شود ، این نسبت نیز در بازار های مالی که تحت تاثیر محیط و جوامع هستند و افراد در آن معامله می کنند نیز مشاهده می شود (یعنی این این الگو ها مدام در بازارهای مالی و نمودار ها تکرار به وجود می آیند)
با یافتن الگو هایی که دارای طول و اندازه های مختلف هستند ، معامله گر میتواند نسبت های فیبوناچی را به الگو ها اعمال کند و طبق این الگو قادر خواهد بود که تحرکات آینده را پیش بینی کند . بخش اعظمی از این روش معامله به اسکات کارنی نسبت داده شده است ، گرچه افراد دیگری نیز در این روش مشارکت کرده اند و الگو ها مشکل معاملات هارمونیک و سطوحی را ارائه کرده اند که باعث بهتر شدن این عملکرد شده است .
مشکلات الگوی هارمونیک
الگو های قیمت بسیار دقیق میباشند و نیازمند این هستند که الگو تحرکات کامل را نشان بدهد تا این که بتوان با مشاهده این الگو ، بتوانیم نقطه بازگشت دقیق روند را متوجه شویم . یک معامله گر ممکن است غالبا الگویی را ببیند که مشابه به الگوی هارمونیک باشد ، اما ممکن است سطوح فیبوناچی در این الگو منطبق نباشند و بنابراین این الگو با توجه به اصول الگو های هارمونیک یک الگو ی غیر قابل اعتماد تلقی می شود ، اما این اتفاق نیز می تواند یک مزیت باشد به این معنی که معامله گر نیاز است صبور باشد و منتظر کامل شدن و شکل گیری الگو در نمودار باشد .
الگو های هارمونیک میزان دوام حرکات فعلی را اندازه گیری میکنند ، همچنین می توان از آنها برای جدا سازی نقاط معکوس نیز استفاده کرد .
مشکل کار هنگامی رخ می دهد که معامله گر یک موقعیت معاملاتی در ناحیه معکوس و بازگشت پیدا می کند اما این الگو شکل نمی گیرد . زمانی این مشکل اتفاق می افتد که تریدر در معامله ای گیر افتاده و روند معامله به سرعت بر خلاف جهت معاملاتی ، او ادامه پیدا می کند ، بنابراین همانند تمامی استراتژی های معاملاتی باید مشکلات و ریسک های این روش نیز کاملا کنترل شود .
به این نکته توجه داشته باشید که این الگو ها ممکن است در الگو های دیگر نیز تشکیل شوند ، همچنین امکان تشکیل شدن الگو های غیر هارمونیک در الگو های هارمونیک نیز امکان پذیر است .
این موارد می توانند برای مطمئن شدن از اثر بخشی و متوجه شدن نقاط ورود و خروج به معامله گر کمک کنند .
همچنین ممکن است چندین موج قیمت در یک موج هارمونیک وجود داشته باشند ( به عنوان مثال یک موج CD یا موج AB ) . قیمت ها دائما در حال چرخش می باشند بنابراین تمرکز بر روی بازه زمانی طولانی تر که معامله در آن انجام می شود مهم تر است .
قابلیت فراکتال بودن بازار این اجازه به معامله گران می دهد تا از این تئوری در کوچک ترین تا بزرگ ترین بازه های زمانی استفاده ببرند .
برای استفاده کردن از این روش ، معامله گر باید از یک پلتفرم معاملاتی که به او امکان ترسیم چندین الگوی فیبوناچی اصلاحی برای تخمین هر موج قیمت را فراهم می کند استفاده کند .
انواع الگو های هارمونیک
تعداد زیادی از الگو های هارمونیک وجود دارد . چهار مورد الگو وجود دارد که محبوب ترین الگو های هارمونیک نام گرفته اند . این چهار مورد عبارتند از : گارتلی ، پروانه ، خفاش و خرچنگ
الگوی گارتلی
الگوی گارتلی در ابتدا توسط اچ . ام گارتلی در کتابش به نام سود در بازار سرمایه معرفی و منتشر شد و سپس سطوح فیبوناچی توسط اسکات کارنی در کتابش به نام معامله گر هارمونیک به این الگو نیز اضافه شد .سطوحی که در بحث زیر به آنها اشاره شده از همین کتاب می باشند . در طول سالیان اخیر ، تعدادی از معامله گران نسبت های مرتبط دیگری را نیز معرفی کرده اند که در صورت لزوم ، به این موارد ذکر شده نیز اشاره خواهد شد .
الگوی صعودی اغلب در ابتدای روند مشاهده می شود و این حرکت نشانه این است که امواج اصلاحی در حال پایان می باشند و روند افزایش و رو به بالای سهم نقطه D را تشکیل می دهد .
معامله گران باید آگاه باشند که همه الگو ها ممکن است در چارچوب روند یا دامنه وسیع تری از روند قرار گرفته باشند .
نمودار اطلاعات زیادی به ما خواهد داد اما نحوه متوجه شدن نمودار به شرح زیر است . به این مثال الگوی صعودی توجه کنید :
قیمت از نقطه X به نقطه A افزایش پیدا می کند سپس طبق موج اصلاحی نقطه A ، به نقطه B می رسد و قیمت اصلاح می شود ، قیمت دوباره توسط خط BC افزایش پیدا می کند ۰.۳۸۲ تا ۰.۸۸۶ موج اصلاحی نقطه AB است . تحرک بعدی نمودار در نقطه CD است که یک الگوی کاهشی میباشد و امتداد آن ۱.۱۳ مشکل معاملات هارمونیک تا ۱.۶۱۸ نقطه ی AB است . ۰.۷۸۶ نقطه ی D موج اصلاحی XA است . تعداد زیادی از معامله گران به دنبال خط CD که ۱.۲۷ تا ۱.۶۱۸ خط AB امتداد دارد هستند . ناحیه نقطه D به عنوان ناحیه معکوس و بازگشت محتمل شناخته می شود و این همان ناحیه ای است که برای خرید های طولانی مدت می توان به آن مشکل معاملات هارمونیک ورود کرد . اگرچه صبر برای تایید این که قیمت رو به افزایش توصیه می شود . معمولا محل حد ضرر در نقطه ای که کمی پایین تر از نقطه ای که به سهم ورود کرده ایم قرار دارد ، اما نکات دیگری از تاکتیک های حد ضرر در بخش های بعدی این مقاله اشاره خواهد شد .
برای متوجه شدن الگوی نزولی ، معامله گران معمولا نقطه D در نظر می گیرند و حد ضرر این مورد نیز کمی بالاتر از نقطه D قرار دارد .
تفاوتی که الگوی پروانه با الگوی گارتلی دارد این است که الگوی پروانه دارای نقطه D می باشد که تا فراتر از نقطه X امتداد پیدا کرده است .
الگوی صعودی پروانه الگوی نزولی پروانه
همینک ما به مثالی صعودی اشاره خواهیم داشت ، قیمت در نقطه A کاهش پیدا کرده ، موج صعودی AB ، موج اصلاحی ۰.۷۸۶ خط XA است ، خط BC که ۰.۳۸۲ تا ۰.۸۸۶ است نیز موج اصلاحی AB می باشد . CD که از ۱.۶۱۸ تا ۲.۲۴ است امتداد AB می باشد ، همچنین نقطه D
1.27 نیز در امتداد موج XA می باشد .(یعنی با توجه به خطوط فیبوناچی نسبت 1.27 ، بالاتر از نقطه X قرار گرفته است)
نقطه D ناحیه ای است که معامله گران فروش را در آن مدنظر می گیرند اما همیشه باید نشانه های نمایانگر کاهش قیمت را نیز مدنظر داشت .
نقطه حد ضرر کمی بالاتر از نقطه ورود به سهم قرار دارد .
در تمامی این الگوهایی که اشاره شد برخی از معامله گران به دنبال پیدا کردن نسبت هایی در بین نسبت هایی که اشاره شد هستند و برخی دیگر از معامله گران فقط به دنبال یکی از نسبت ها میاشند. طبق مثالی که در بالا مشاهده کردید موج CD
۱.۶۱۸ تا ۲.۲۴ نسبتی از AB است . تعدادی از معامله گران تنها به دنبال یافتن نسبت ۱.۶۱۸ یا ۲.۲۴ می باشند و سایر اعدادی که در بین این دو عدد خاص قرار دارند را مدنظر نمی گیرند .
الگوی خفاش تشابه زیادی با الگوی گارتلی دارد اما اندازه های آن با الگوی گارتلی تفاوت دارد .
به این الگوی صعودی خفاش توجه کنید :
یک افزایش قیمت توسط XA رخ داده است .
نقطه B
۰.۳۸۲ تا ۰.۵ نسبتی در امتداد موج XA است .
موج BC نسبتی ۰.۳۸۲ تا ۰.۸۸۶ از AB می باشد همچنین CD
۱.۶۱۸ تا ۲.۶۱۸ نسبتی در امتداد AB است . نقطه D
۰.۸۸۶ موج اصلاحی XA است و این نقطه ناحیه ای است که معامله گران از آن به عنوان فرصتی برای خرید عنوان می کنند . اگرچه معامله گران باید همیشه به نشانه هایی که حاکی از افزایش قیمت است را مدنظر داشته باشند .
حد ضرر این الگو کمی پایین تر از نقطه ای که نقطه خرید در آن قرار دارد جای دارد .
معامله گران برای الگو نزولی نقطه فروش در ناحیه نقطه D تحت نظر می گیرند و حد ضرر را نیز اندکی بالاتر از آن نقطه نیز تعیین می کنند .
اسکات کارنی الگوی خرچنگ را به عنوان یکی از دقیق ترین الگو های هارمونیک یاد می کند . دلیل این نظریه این است که این الگو نقاط معکوس و بازگشت را نزدیک به الگوی اعداد فیبوناچی به معامله گران اعلام می کند .
الگوی خرچنگ تشابه زیادی با الگوی پروانه دارد اما اندازه های آن با الگوی پروانه تفاوت دارد .
الگوی صعودیخرچنگ الگوی نزولی خرچنگ
طبق مثال الگوی صعودی ،
نقطه ی B
۰۳۸۲ تا ۰.۶۱۸ پولبکِ XA می باشد .
موج BC در ۰.۳۸۲ تا ۰.۸۸۶ از موج AB قرار دارد و همچنین CD در نسبت ۲.۶۱۸ تا ۳.۶۱۸ موج قرار دارد . نقطه D در ۱.۶۱۸ که امتداد موج XA است قرار دارد . در این نقطه موقعیت های خرید مدنظر معامله گران قرار می گیرد و حد ضرر آن نیز اندکی بالاتر از این نقطه مورد نظر قرار می گیرد .
معامله گران برای الگو نزولی نقطه فروش را در ناحیه نقطه D تحت نظر میگیرند و حد ضرر را نیز اندکی بالاتر از آن نقطه تعیین می کنند .
نقاط دقیق ورود به معاملات و حد ضرر ها
هر الگو نمایانگر نقاط معکوس و بازگشت میباشند و لزوما نشانگر نقاط دقیق انجام معامله نیستند بدین دلیل که نقطه D از دو تحلیل متفاوت شکل می گیرد . اگر تمامی سطوح پیش بینی شده در نزدیکی یکدیگر قرار داشته باشند معامله گر می تواند در آن موقعیت وارد معامله شود . در تایم فریم های بالاتر ، سطوح مشکل معاملات هارمونیک آن از ۵۰ پیپ یا بیشتر باهم فاصله دارند ، در این موقعیت باید منتظر به وجود آمدن تحرکات دیگری برای تایید حرکت قیمت در مسیری که معامله گر مدنظر دارد بود . همچنین این اتفاق را می توان از طریق یک اندیکاتور دیگر و یا تحت نظر دادن دقیقِ تحرکات قیمت نیز مشاهده کرد .
معاملات بر اساس الگوی هارمونیک یکی از روش های دقیق بر مبنای ریاضیات می باشد اگرچه برای تسلط و یادگیری کامل الگو ها شخص معامله گر نیازمند صبر ، تمرین و مطالعات فراوانی است . محاسبات اولیه ای که شخص انجام می دهد ابتدای راه است . تحرکات قیمتی که با اندازه گیری و محاسبات فرد مطابقت ندارد الگو را بی اعتبار می کند و ممکن باعث سردرگمی فرد معامله گر شود.
الگوهای گارتلی ، پروانه ، خفاش و خرچنگ شناخته شده ترین الگو های هارمونیک هستند و اکثر معامله گران به نشانه های حاکی از این الگو ها در نمودار هستند . نقاط ورود و خروج در نقاطی که نشان دهنده نقاط بازگشت و معکوس قرار دارد نیز مشخص می شود اما باید نشانه هایی که نمودار احتمال بازگشت قیمت را می دهد نیز توجه زیادی شود . نقاط حد ضرر در معاملات خرید معمولا پایین تر از نقطه ورود قرار گرفته و همچنین در معاملات فروش نقطه حد ضرر اندکی بالاتر از نقطه ورود قرار دارد .
معامله و درآمدزایی بر اساس الگوهای هارمونیک در سه قدم
همانطور که ممکن است حدس زده باشید، برای کسب سود از الگوهای هارمونیک باید بتوانید آن الگوهای "کامل" را کشف کرده و پس از شکل گرفتن کامل آنها، اقدام به خرید یا فروش کنید.
سه گام ابتدایی برای کشف الگوهای هارمونیک وجود دارد:
- گام 1: محل یک الگوی هارمونیک بالقوه را مشخص کنید.
- گام 2: الگوی هارمونیک بالقوه را اندازهگیری کنید.
- گام 3: پس از تکمیل الگوی هارمونیک، دستور خرید یا فروش بگذارید.
با پیروی از این سه گام ابتدایی، میتوانید مقدمات تکمیل الگو با احتمال بالا را پیدا کنید که به شما کمک خواهد نمود تا به پیپهای دوست داشتنی دست یابید.
بیایید این فرایند را در عمل ببینیم!
گام 1: محل یک الگوی هارمونیک بالقوه را مشخص کنید.
نمودار بالا شبیه یک الگوی هارمونیک بالقوه به نظر میرسد! در این لحظه از زمان، کاملا مطمئن نیستیم که این چه نوع الگویی است. این الگو شبیه الگوی سه محرکه به نظر میآید اما میتواند خفاش یا خرچنگ نیز باشد.
حتی میتواند شبیه گوزن باشد! در هر صورت، اجازه دهید نقاط برگشت آن را نشانهگذاری کنیم.
گام 2: الگوی هارمونیک بالقوه را اندازهگیری کنید.
بگذارید با استفاده از ابزار فیبوناچی، یک خودکار و یک تکه کاغذ، مشاهدات خود را لیست کنیم.
- حرکت BC برابر با .618 از اصلاح حرکت AB است.
- حرکت CD برابر با 1.272 از گسترش حرکت BC است.
- طول AB تقریبا برابر با طول CD است.
این الگو دارای شرایط یک الگوی ABCD صعودی است که نشانهای قوی برای خرید است.
گام 3: پس از تکمیل الگوی هارمونیک، دستور خرید یا فروش بگذارید.
وقتی که الگو کامل شد، تمام کاری که باید انجام دهید این است که با گذاشتن یک دستور خرید یا فروش به این موقعیت پاسخ مناسبی دهید.
در این حالت، باید در نقطه D که برابر با 1.272 گسترش فیبوناچی از حرکت CB است، دستور خرید بگذارید و دستور حد ضرر خود را چند پیپ پایینتر از قیمت نقطه ورود خود قرار دهید.
مشکل الگوهای هارمونیک این است که آنها بسیار کامل هستند به گونهای که کشف آنها بسیار مشکل است.
علاوه بر دانستن این مراحل، باید چشمانی تیزبین شبیه شاهین برای کشف الگوهای هارمونیک داشته باشید. همچنین باید بسیار صبور باشید تا از ورود زودهنگام به معامله پیش از کامل شدن الگو خودداری کنید.
شما تنها دو قدم تا ورود به دنیای فارکس فاصله دارید ( برای ورود روی لینک های زیر کلیک کنید):
الگوهای هارمونیک - قسمت 2
در " قسمت اول " این مقاله به معرفی 3 الگوی پرکاربرد AB=CD ، گارتلی و پروانه پرداختیم. در این قسمت با 3 الگوی پرکاربرد دیگر آشنا میشویم.
الگوی خفاش (Bat)
این الگو مانند سایر الگوهای هارمونیک، یک الگوی بازگشتی چهار موجی می باشد که بر اساس نسبت های خاص فیبوناچی تشکیل می شود. استراتژی معاملاتی الگوی BAT، نسبت پاداش به ریسک بسیار مناسبی را جهت معامله ایجاد می کند و این علت محبوبیت این الگو می باشد. نقطه ورود و خروج به معامله در این الگو نقطه D می باشد که سطح 88.6% فیبوناچی بازگشتی موج X-A است.
الگوی خفاش صعودی
در این الگو A بالاترین نقطه و X پایین ترین نقطه است. نقطه C از نقطه A پایین تر است و نقطه D که بازگشت از این ناحیه رخ میدهد کمی بالاتر از X قرار میگیرد و در واقـع مـوج XA به اندازه ۰/۸۸۶ درصد خود را اصلاح می کند . در این الگو AB=CD نیست و از الگوی جانشین بهره برده شده است. به شکل زیر توجه کنید:
حد ضرر در این الگو کمی پایین تر از نقطه X قرار میگیرد که مـیتـوان بـر طـبـق آن وارد یک معامله با نسبت سود به زیان خوب شد. به مثالی در این زمینه توجه کنید:
الگوی خفاش نزولی
تمامی موارد گفته شده برای این الگو در حالت نزولی نیز صادق است. زمانی که قیمت به ناحیه بازگشتی (PRZ) میرسد باید در ابتدا علائمی از برگشت مشاهده شود و سپس وارد معامله شویم. به شکل زیر توجه کنید :
حد ضرر در این حالت، کمی بالاتر از نقطه X قرار میگیرد. به مثالی در این زمینه توجه کنید :
الگوی خرچنگ (Crab)
این الگو نیز یکی از الگوهای قدرتمندی است که در بازار تشکیل میشود. در این الگو نیز از اعداد فیبوناچی جانشین استفاده شده است. بازگشت در این الگو نیز از نقطه D اتفاق می افتد. این الگو نیز مانند سایر الگوهای هارمونیک از الگوهای بازگشتی هستند و میتوانند تغییر جهت احتمالی قیمت را به ما نشان دهند که با ترکیب ساختار الگو و نسبتهای فیبوناچی، نواحی بالقوه بازگشت قیمت در نمودار شناسایی میشوند. الگوی Crab با توجه به حرکت شارپی از CD از دیگر الگوها متمایز میشود.
الگوی خرچنگ صعودی
در این الگو A در بالاترین نقطه قرار میگیرد. قیمت پس از تصحیح کامل از نقطه X عبـور کرده و در نقطه D بازگشت را آغاز میکند. با اینکه الگوی AB=CD جانشین در آن تشکیل میشود ولی این الگو نیز یکی از الگوهای قدرتمند است. به شکل زیر توجه کنید:
در صورتی که اعداد فیبوناچی دیگری در ناحیه بازگشتی قرار بگیرند بر اعتبار این الگو افزوده می شود. به مشکل معاملات هارمونیک مثالی در این زمینه توجه کنید:
الگوی خرچنگ نزولی
همان گونه که در شکل می بینید A در این الگو پایین ترین نقطه است و نقطه C کمی بالاتر از نقطه A قرار گرفته است.
پس از اصلاح کامل و رسیدن قیمت به نقطه X ، قیمت از این ناحیه عبور نموده و در نقطه D ناحیه بازگشتی را شکل می دهد. به مثالی در این زمینه توجه کنید:
الگوی کوسه (Shark)
آخرین الگو از الگوهای هارمونیک، الگو هارمونیک کوسه می باشد. الگو کوسه حالت خاصی از الگو هارمونیک XABCD است با این تفاوت که نقطه C فراتر از نقطه A قرار می گیرد، یعنی میزان ریتریس در موج BC به قدری زیاد است که تمام موج AB را اصلاح نموده و وارد محدوده ریتریسهای خارجی می شود. این الگو همانند سایر الگوهای مشکل معاملات هارمونیک هارمونیک در انتهای روند شکل گرفته، نشانگر پایان روند قبل از الگو و بازگشت روندی جدید میباشد. به همین علت استراتژیهای معکوس و معاملات بازگشتی برای تحلیلگران این حوزه ارجحیت دارد. فراوانی الگوی هارمونیک کوسه کمتر از سایر الگوهای هارمونیک بوده، به همین علت کمتر از سایر الگوهای هارمونیک دیده میشود.
الگوی کوسه صعودی
در ابتدای الگوی کوسه صعودی قیمت از نقطه X به سمت نقطه A رشد خواهد کرد. حرکت بعدی یک اصلاح از نقطه A تا نقطه B است که این اصلاح در نسبت ۰/۳۸۲ تا ۰/۷۸۶ موج XA قرار دارد. بعد از این اصلاح، قیمت به اندازه خط BC صعود خواهد کرد که نقطه C در سطوح اصلاحی ۱/۱۳ تا ۱/۶۱۸ موج AB قرار گرفته است. سپس شاهد افت قیمت به وسیله خط CD بوده که نقطه D در سطح اصلاحی ۱/۶۱۸ تا ۲/۲۴ موج BC قرار خواهد گرفت. این نقطه همچنین در نسبت ۰/۸۸۶ موج XA قرار دارد.
در الگو کوسه صعودی نقطه D را میتوان ابتدای روند پرقدرت صعودی به شمار آورد و در این نقطه با ارسال سفارش خرید وارد معامله شد. در صورت عبور نقطه D از تراز ۰/۸۸۶ میتوان انتظار داشت چارت قیمت از تراز اصلاحی ۱/۱۳ موج XA، صعود خود را مشکل معاملات هارمونیک شروع کند. در نتیجه نقطه D جدید به روی تراز اصلاحی ۱/۱۳ موج XA قرار خواهد گرفت. حد ضرر این الگو را میتوان کمی پایینتر از نقطه D در نظر گرفت. به مثالی در این زمینه توجه کنید:
الگوی کوسه نزولی
در ابتدای الگوی کوسه نزولی قیمت از نقطه X به سمت نقطه A شروع به افت خواهد کرد. حرکت بعدی یک اصلاح در خلاف جهت روند از نقطه A تا نقطه B است که این اصلاح در نسبت ۰/۳۸۲ تا ۰/۷۸۶ موج XA جای دارد. بعد از این اصلاح، قیمت به اندازه خط BC کاهش پیدا خواهد کرد که نقطه C در سطوح اصلاحی ۱/۱۳ تا ۱/۶۱۸ موج AB قرار گرفته است. حرکت بعدی قیمت یک صعود به وسیله خط CD است که نقطه D در سطح اصلاحی ۱/۶۱۸ تا ۲/۲۴ موج BC، قرار خواهد گرفت. این نقطه همچنین در نسبت ۰/۸۸۶ موج XA قرار دارد.
در این الگو نقطه D ابتدای روند پرقدرت نزولی است. در صورت عبور چارت قیمت از تراز ۰/۸۸۶ انتظار داریم چارت قیمت از تراز اصلاحی ۱/۱۳ موج XA، شروع به نزول کند که میتوان این تراز را، نقطه D جدید در نظر گرفت. همانطور که میدانید امکان کسب سود از افت قیمت، در بازارهای دوطرفه وجود دارد. در نتیجه با مشاهده الگوی کوسه نزولی در بازارهای دوطرفه میتوان با ارسال سفارش فروش در نقطه D وارد معامله شد و در قیمتهای پایینتر با ارسال خرید از معامله خارج شد. حد ضرر این الگو را میتوان کمی بالاتر از نقطه D در نظر گرفت. به مثالی در این زمینه توجه کنید:
برگرفته از " کتاب معاملات هارمونیک " - نوشته اسکات م. کارنی
دیدگاه شما